اولین قسمت از پادکست گوشه، دربارهٔ ادوارد هاپر نقاش آمریکایی و بهخصوص تابلوی بسیار مشهور او «شبزندهداران» است. در این قسمت مختصری از زندگی او میشنویم و میبینیم، از نقش همسرش جوزفین در زندگی و کار او میگوییم، از تاثیر حال و هوای آنروزهای آمریکا در شکل گرفتن این تابلو باخبر میشویم و از نقاشان، فیلمسازان و متفکرانی میگوییم که او از آنها الهام گرفته است.
برای فهمیدن راز آدمهای تنها و…
پادکست گوشه،اول هر ماه در یوتیوب. قسمت اول:
https://www.youtube.com/watch?v=wCtyY2HxX8M
هوای خانه دم کردهاست... همه آرام اتاقها را تا نشیمن و آشپزخانه طی میکنند اما تنها جرقهای لازم است برای اینکه طوفانی به پا شود. مامان میگوید: گریه کن، گریه نکنی غمباد میشه اونوخت بیا و حوض خالی پر کن. اینجا هرکسی راهی برای گریه کردن پیدا کرده، گوشه روسری عمه همیشه خیس است و خوب اگر حواست را جمع کنی میبینی در حیاط ایستاده و دستمال کاغذی خیسش را در سطل میاندازد. عمو هم گریه میکند. عمو همیشه گریه میکرد بیشتر از عمه، انگار که تمام شکم بزرگش دل باشد و کوچکترین چیزی دلش را بشکند. بابا و عموی دیگری اما جلوی بقیه گریه نمیکنند، دیشب بهانه گرفتند و رفتند روضه... تا بهحال مراسمات مردانه را ندیدهام اما شاید آنجا پر از مردانیست که غم ماههایشان را جمع میکنند تا بالاخره جایی بتوانند خالیاش کنند بدون اینکه کسی بپرسد برای چه گریه میکنند. من اما نمیخواهم گریه کنم. تا وقتی هنوز زنده است چرا گریه کنم؟ بغضم را میخورم و به این فکر میکنم که او هنوز همان بوی عطر رانگلر میدهد و کتاب نو. میخواهد برایمان تیر و کمان درست کند و قرار است پاییز برویم انارها را بپچینیم و رب درست کنیم، قبلش اما خرما پاک میکنیم و او سرمان غر میزند که چقدر کند هستیم، کلی کار داریم... بعد از آن نوبت پرتقالهاست، بعد بادامها و ازگیلها... کلی کار داریم باید بلند شود... میخواهد سیزدهبدر ما را کوه ببرد، باید بلند شود. کلی کار داریم.
اما واقعیت چیز دیگریست. واقعیت مشت میکوبد به صورتم و میدانم دیگر نه باغی هست نه درختان انار، نه خرما؛ هیچکدام از پرتقالها نیستند و ازگیلها تنها تنههای خشک درختند که کلاغها رویشان خانه ساختند.
آخرین بار داشته «بخارای من، ایل من» میخوانده... خودم دیدمش. گفت تمام جلدهای کتب محمد بهمنبیگی را خریده و حالا احتمالا این آخرین کتاب آن مجموعه بوده که ورق گوشهاش را تا زده و گذاشته لب طاقچه. خودش اما چند قدم آنطرفتر است کنار کتابخانهاش. در این حال هم نمیگذارد کسی به کتابهایش دست بزند. اتاقش پر است که قابهای کوچک و بزرگ، عکس سیاه و سفیدی از مادربزرگ است با موهای کوتاه و صاف و بلیز دامن، کنارش قاب دیگری از خودش با کت و شلوار و کراوات و کلاه شاپویی کنار برادرش، پشت اینها لوح تقدیری است که گوشه سمت راستش دو شیر هستند که با شمشیر در دست دو طرف یک خورشید ایستادهاند و سمت چپش او با صورت جدی ارتشی با مدالهایی که از سینهاش آویزان است به دوربین نگاه میکند. عکسی هم هست از خودش با لباس سرهمی و موهای فرفری ژولیده با ته رنگی از زرد و خاکی کنار درختان باغش، و به دیوار قاب عکس پسر عمه است کنارش، با یک لبخند بزرگ. و آخری اوست با دیگر برادرش کلاشینکف به دست کنار یک جیپ در میدان جنگ.
خیلیهایی که در عکسها هستند دیگر نیستند، برادرانش، پسر عمه، باغ، حتی مادربزرگ که هست دیگر موهایش سیاه نیست و ریشههای درختی گوشهی چشمانش را تصاحب کرده.
بخارای من، ایل من در طاقچه است و احتمالا آخرین کتابیست که میخوانده. نمیدانم بخارای او کجا ست، شاید توی همان عکسها کنار آنها که نیستند و نبودنشان عذابش میدهد. شاید میخواهد برود به بخارای خودش، هرچند ما نخواهیم.
p.s: میشود شما هم دعا کنید او بخارایش را پیدا کند؟ دعا کنید بخارایش ما باشیم که در اتاق نشستهایم؟ نمیخواهم بخارایش آن قاب عکسها باشند، صاحبان عکسها دیگر زنده نیستند.
p.s: امروز اول مرداد است. همیشه اصرار داشتم بگوییم اَمرداد، که این ماه ماه جاودانگی ست که پدرانمان برای ما به ارث گذاشتهاند. اما حالا مینویسم مرداد که دقیقا بر عکس است معنایش.
او بخارایش را پیدا کرد، در جایی فراسوی قابهای عکس. /
مدتها بود که یک فیلم درست و حسابی در حالوهوای کافکایی ندیده بودم
میتوانم به دوستداران این مدل فضا ، نوید آنرا بدهم که این فیلم چنین عنصری در اتمسفرش پیدا میشود
.
البته مد نظر داشته باشید که فیلمساز به هیچ وجه قصدش ساخت فیلمی در سبک کافکایی نبوده بلکه به نظر من فقط مدلی از آن حالوهوا در فیلم او جاریست ، که این خود یک امتیاز برای جذاب تر شدن فیلم محسوب میشود
برگردیم به کندوکاو در فیلم ،
آن ساختمان که سر به فلک کشیده آن هوای زمستانی و آن "رنگ و نور" سرد پخش شده در سرتاسر فیلم و آن جمله های ابتدایی به ما خبر از یک قصه خاکستری میدهد
خاکستری که در کل زندگی پاشیده شده و فقط پناهـ گاهی دنج میتواند آنرا تحمل پذیر کند
.
فیلم پر هست از نکته های باحال تصویری و دیالوگی تاکه راهنمایی باشن برای گذر از مسیر های فرعی فیلم تا رسیدن به جاده اصلی مد نظر فیلمساز
مثلا
در همان ابتدا تقابل جملات انگیزشی و فضای سرد خاکستری که در انتها مشخص است کدام پیروز این میدان نشان از خوش فکری فیلمساز است
یا
حریم(خلوت)شخصی را ، با لزوم پارتیشن داشتین دو میز نزدیک هم برای افراد "اهل خلوت" نشان میدهد
ارزش واقعیت را ، در آن نقاشی کودکانه نشان میدهد
لزوم خروج و خالی شدن و لذت پس آن را ، با سه نشونه کنار هم "اتاق دنج و دستشویی و تابلو خروج" نشان میدهد
راحتی پیدا کردن در مفهوم "خالی و خلوت" را ، با پارکینگ شلوغ نشان میدهد
تبلور دوستــداشتن های ذهنی را ، در رابطه اورسن و آلیسا نشان میدهد
و …و …و
اما این ها همه مسیرهایی هستند برای رسیدن به مسیر اصلی
حتی
در فیلم "پدیده واقعیت" ، که چیست ، مهم نیست بلکه بهره ای که از "آن پدیده" تراوش میشود مهم است
تاکه بعد این "چرا" را در ذهن بیننده تولید کند
که "چرا ؟" اکثریت مردم در حال طناب پیچ کردن خود با واقعیت های تحمیلی هستند که از آن بهره نمیبرند و در عوض اگه بهرهای از جایی آمد که با واقعیت های معمول جور نبود به سوی حذف آن قدم بر میدارند
.
سوال طلایی اینست
گیر دادن به واقعی و واقعی نبودن مهمست یا چه بهره ای از پدیده ها میبرم مهم؟
.
دیگر جالبی فیلم در این است که شخصیت اصلی را ، فردی بدون عیب و ایراد نشان نمیدهد همچون منجی های فیلم های مارول درمقابل چنان نشان میدهد که میتواند نجات باشد آنهم فقط در نقطهی لازم ، اما چون در چارچوب روال ، قدم بر نمیدارد مقبولیتش نادیده گرفته میشود
و در ادامه وقتی با واقعیت های تحمیلی نمیتواند یا نمیخواهد همرنگ شود ، سیستم حاکم مبتنی بر واقعیت معمول سعی در حذف او میکند
چرا چون این سیستم بر اساس واقعیت های خودش شکل گرفته که اگر قسمتی از آن زیر سوال برود گرداننده هراس آن دارند که کل ساختار زیر سوال برود و در نهایت از هم بپاشد و صندلیش را ببازد پس در نقشه ساختمانیاش چنین فضای خالی نه وجود دارد و نه در نظر گرفته میشود ، حتی شده "بهره وری" راندمان ، فدا شود میشود ، تا همچنان "آنچنان" حاکم باشد
.
برای سیستم حاکم "بهره" ، زمانی که از واقعیت معمول تراوش کند قابل قبول است
it is very important that we do the right thing in a situation like this.
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
You'll never find me here
هرگز "مـ😏ـن" را اینجا پیدا نخواهید کرد
همگام نشدن با سیستم چنان فشاری به اینجور افراد میآورد که برای خلاصی از آن چاره ای جز فرار در خود ندارند همان ��لوتـ گاه دنج و دوست داشتنی شان
و
کم پیش میآید شخصی با عوامل پشتیباتی قوی گرفتار شود و توان مقابله با مخالفان را داشته باشد
از زاویه دید "نامحرم و مقلد" سماع مولانا و اتاق دنج اورسن قابل فهم و دستیابی نیست
سکونـ ـت در اتاق و چرخیدن در سماع پنجره خروج نگاه است و البته ورود چشمانداز به آن فراحیات دوستداشتنی خاص شخصی که میتواند در هر کسی به شمایلی ظهور کند که اگر کرد نه گوشه گیریست نه افسردگی نه اجتماع گریزی و نه خل و چلی و نه ده ها انگ دیگر چراکه در هیچ کدام آنها که گفتم بهرهای ساطع نمیشود
اما حیف که پنجره است نه راه خروج ، که راه خروج ، با پلهست نه آسانسور
و نقطه ضعف ش، در کلید روشناییست که بیرون اتاقست نه داخلـ🥺ـ آن
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
THE AUTHORITY INC
شرکت اقتدار
اکنون میخواهم فرای تمثیل کارمند و شرکت اقتدار در فیلم ، مثالی دیگر از سیستم های اقتدارگرای حاکم زده باشم
.
میخواهیم وارد رابطه ای شویم
سیستم در "ظاهر امر" به بهره خوشی ما از دید ما در آن رابطه اهمیت میدهد
در واقعیت سیستم حاکم پیش فرض هایی مثل سن ، قیافه ، اندام ، درآمد و غیر را تعیین کرده که اگر طبق دیدگاه او پیش نرویم آنقدر آنرا گوشزد میکند که یا ما نیز عین بقیه افراد آن شبکه میشویم و آن رابطه را کنسل میکنیم یا از طرف سیستم و شبکه های متصل به آن طرد و حذف میشویم
حتی اگر بدانیم همه چیز "پول" نیست یا فلان چیز و فلان چیز هم نیست
Money isn't everything
فقط پافشاری مدت دار بیش از عمر یک فرد و دارای کثرت میتواند در آن سیستم فرهنگی تغییر ایجاد کند
واقعا داشتم میرفتم کـ🥺ـه
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
در آخر به یک نکته ضروری اشاره کنم که در جایی ندیم و اکثرا آنرا اشتباه میگیرند که من برای آن اصطلاح کمدی کافکایی را مناسب تر دیدم و البته که در فیلم نیز جاری ست
Kafkaesque comedy
کمدی کافکایی مزه ی طنزی دارد خاص خودش
یعنی در لحظه بیان طنز شیرینی دارد اما در کل "مطلبِ تلخ" است که تلخ میشود
پس در ژانر طنز "تلخ یا سیاه" محض جای نمیگیرد اما جدا از آن هم نیست
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
حال شما را به صرف اندیشه ، روی ترانهی آخر فیلم دعوت میکنم که به اندازه فیلم توجه مرا جلب کرد
در پست بعدی تحلیل این ترانه فوقالعاده را خواهم گذاشت و یک دستمریزاد به فیلمساز برای این انتخابش که فیلمش را اینچنین تمامو کمال کرد
انواع مختلفی از وان حمام وجود دارد که همگی اهداف منحصر به فردی دارند. متداولترین وانهایی که در خانههای مسکونی دیده میشوند عبارتند از وانهای کشویی، وانهای ایستاده، وانهای خیساندن، وانهای طاقچهای، وانهای گوشهای، ترکیبهای حمام و دوش، و وانهای پیادهرو.
گزینههای مستقل شامل سبکهای مجلل مانند وانهای پنجهای هستند، در حالی که وانهای گوشهای فضای بیشتری را با ویژگیهای اضافهشده مانند جت و گرداب ارائه میدهند. از سوی دیگر، وانهای کوچک مانند گزینههای کشویی و طاقچهای ممکن است زمانی که فضا تنگ است مناسبتر باشند، و وان حمام ممکن است برای افرادی با تحرک محدود مفید باشد.
برای بسیاری از صاحبان خانه، یک حمام آرامشبخش راحتی بینظیری را فراهم میکند - و اگر این وسیله ضروری در خانه شماست، انتخاب نوع مناسب برای فضای شما مهم است. در زیر، مزایا و معایب هر نوع وان حمام را بررسی میکنیم تا به شما کمک کنیم تصمیم بگیرید چه چیزی برای خانهتان بهترین است.
وان های ایستاده به دیوارها یا هر سطح دیگری به جز کف متصل نیستند. سبکهای این وانها شامل وان پنجهای کلاسیک میشود، اما میتوان وانهای ایستاده در طرحهای شیک و مدرن را نیز خریداری کرد.
تا آنجا که فضا پیش میرود، وانهای ایستاده به فضای بیشتری نسبت به بقیه نیاز دارند. نصب وان آزاد در یک حمام کوچک یا یک طاقچه سه طرفه امکان پذیر است، اما این کار تمیز کردن اطراف و زیر وان را دشوارتر می کند.
وان های ایستاده به طور قابل توجهی گران تر از وان های طاقچه ای و قطره ای هستند و هزینه کلی به شدت به موادی که وان ساخته شده است بستگی دارد. آنها همچنین برای عملکرد به لوله کشی مناسب نیاز دارند.
وان های فایبرگلاس و اکریلیک کمی مقرون به صرفه تر هستند، در حالی که وان های چدنی، رزین سنگی، مسی و برنجی دارای برچسب قیمت بالایی هستند.
وان های گوشه ای، وان های بزرگ و مثلثی هستند که در گوشه ای از حمام قرار می گیرند. وان های گوشه ای که معمولاً گران هستند، فضای زیادی از کف حمام را اشغال می کنند. برعکس، اگر گوشهای نامناسب دارید و مطمئن نیستید که چگونه آن را پر کنید، ایدهآل هستند.
یکی از معایب این وان این است که پر شدن آن به زمان زیادی نیاز دارد، زیرا ظرفیت بیشتر به حجم آب بیشتری نیاز دارد. همانطور که گفته شد، آنها برای آرامش کامل هستند. بسیاری از وانهای گوشهای معمولاً دارای ویژگیهای گردابی و جت هوا هستند و اغلب به شکلی بادوام و پیشرفته ساخته میشوند.
اگر تا به حال رویای داشتن وان آب گرم خود را در سر می پرورانید اما به دلیل تعمیر و نگهداری یا هزینه آن را به تعویق انداخته اید، ممکن است وان جت شده دقیقاً همان چیزی باشد که نیاز دارید. این وانها برای فضاهای داخلی ساخته شدهاند، اما دارای جتهای حبابزا و آبگرم مانند همتایان خود در فضای باز هستند.
آنها برای صاحبان خانه هایی که به وان علاقه مند هستند عالی هستند. آنها به جای یک تجربه خیساندن، ماساژ سبکی را از طریق حباب ها ارائه می دهند و باعث تسکین و آرامش عضلانی می شوند. وان های جت دار معمولاً به آب بیشتری نیاز دارند که می تواند قیمت وسایل برقی شما را کمی بیشتر از وان استاندارد افزایش دهد.
ترکیب دوش و وان بهترین است. این امکان را به کاربران میدهد که در یک فضا دوش بگیرند و حمام کنند، که برای خانههایی که فقط یک حمام دارند یا فضای محدودی برای فشار دادن هر دو دارند، ایدهآل است.
این ترکیبها دارای تعداد زیادی طرح، مواد و رنگ هستند و برای هر سبکی گزینهای وجود دارد. یکی از معایب آنها نگهداری و تمیز کردن است که بسته به چیدمان می تواند پیچیده تر باشد.
بسیاری از دوشها و حمامها به شکل حمام طاقچهای هستند، اما برخی دیگر دارای یک وان خیساندن با سر دوش در بالا هستند.
درنهایت انتخاب وان حمام مناسب برای خانه شما با دانستن اینکه چه گزینه هایی وجود دارد و حمام شما چه امکاناتی دارد شروع می شود. با اندازه گیری فضای خود شروع کنید، سپس به گزینه های خود نگاهی بیندازید. اگر فضای بزرگی برای پر کردن و لذت بردن از ویژگی های سطح بالای یک وان حمام ایستاده یا وان گوشه ای دارید، اینها ممکن است گزینه های عالی برای خانه شما باشند. از طرف دیگر ترکیب دوش و حمام و وان های کشویی قیمت مناسب تری دارند و در اکثر خانه ها رایج هستند.
همچنین انتخاب بهترین مصالح ساختمانی برای نیازهایتان مفید است. وان های چدنی و وان های جت دار بیشترین گرما را حفظ می کنند، در حالی که وان های اکریلیک، فایبرگلاس و سطح جامد مقرون به صرفه تر هستند.
در ساختمانیکا می توانید انواع وان های متفاوت را بررسی و انتخاب نمائید.
دلم تنگ شده بود از نشستن گوشه اتاق و آبزرو کردن آدمهای بالا و مست که میرقصند و غرق میشوند. خوب است بیرون دایره ایستادن و تماشا کردن. زبان مهم نیست و شخصیتها مهم نیستند. همه یکسانند. خصوصن وقتی توی دایرهای همه در یکجا ایستادهاند و قضاوتی نیست. همگان بر درگاه دراگ یکسانند. خدا پودر سفیدیست که میکشندش توی بینیشان و عبادتشان رقص است و دینشان آداب سادهای دارد.
امسال این گوشه، یازدهمین سال زندگی را پشت سر گذاشت. هدیه ما به شما بعد از این همه سال همراهی، «پادکست صوتی و تصویری گوشه» است.
در این یک دهه، هرجایی که توانستیم و هر قدر شد و هر اندازه رمقی بود، گفتیم و نوشتیم و نشان دادیم که زندگی از هنر جدا نیست و درست آنجایی که بین ما و هنر مرز میکِشند، از همان نقطه، دایره زور و ستم و خودکامگی و تحقیر و تحمیق تنگتر میشود و ناراستی جایگاه خود را محکمتر…
لای ورقهای یک سررسید قدیمی توی ویترین گم شدهام؛ همانها که بهخاطر گذشت تاریخشان ارزانترند و میتوانی بدون توجه به تاریخ صفحات کارهای پیشرویت را تویشان بنویسی و امیدوار باشی که در سال جدید انجامشان میدهی اما همانجا مثل آرزوهای از یاد رفته روی هم میماسند. شاید لای یکی از ورقهای سال 1400 یا حتی قبلترش؛ قبل از کرونا؛ توی سررسید جایزه سال اول دبیرستان گیر کردهام.
امسال آنقدر همهچیز بیوقفه اتفاق افتاد که نمیتوانم درک کنم همه این اتفاقات فقط برای همین 365روز گذشته است.
امیدوارم سال بعد تقویم ورق بخورد، خودم را ببینم که گوشه یکی از صفحهها نشسته و منتظر است بروم و دستش را بگیرم، تا با هم به جست و جوی خودمان برویم.
باغ گلها (معجزه ) دبی Dubai miracle garden (like -share-save-comment-follow @dubailife.biz #dubailifebiz) Admire the beautiful display of more than 150 million flowers at Dubai Miracle Gardens Marvel at the Emirates A380 flight's lifelike exhibit, the world's biggest artwork made entirely of flowers Examine the craftsmanship of the Floral Clock, a massive flower-covered clock piece that changes its appearance with the seasons Pose for a shot at the Sunflower Field, one of the most beautiful Dubai Attraction in the Miracle Gardens Take a picture in one of the Gardens' fantastic photogenic alleyways, some decorated with umbrellas, some with flowering canopies Grab a snack at Hill Top's café, a flower-filled corner, enjoying the views of the entire garden as it spreads out below The Flower Procession, a festive parade featuring costumed dancing, music, and marches, is a must-see نمایش زیبای بیش از 150 میلیون گل در باغ معجزه دبی را تحسین کنید در نمایشگاه واقعی پرواز A380 امارات شگفت زده شوید، بزرگترین اثر هنری جهان که تماماً از گل ساخته شده است. کاردستی ساعت گلی را بررسی کنید، یک ساعت عظیم پوشیده از گل که ظاهرش با فصول تغییر می کند. ژست گرفتن در میدان آفتابگردان، یکی از زیباترین جاذبه های دبی در باغ معجزه در یکی از کوچههای فتوژنیک خارقالعاده باغها عکس بگیرید، برخی با چتر تزئین شده، برخی با سایبانهای گلدار در کافه هیل تاپ، گوشه ای پر از گل، میان وعده بخورید و از مناظر کل باغ که در زیر گسترده است لذت ببرید. رژه جشن با رقص، موسیقی، و راهپیمایی، یک رژه جشن است که باید حتما ببینید. #dubai #dubai_miracle_garden #garden #miracle #معجزه #باغ_معجزه #باغ_معجزه_دبی #دبی #امارات #uae #ایرانیان_امارات #اقامت #تور #سفر #ویزا #ویزای_کاری #تفریح #شادی #ایران #زیبایی (at Dubai, United Arab Emirates) https://www.instagram.com/p/CnjJGzjujlm/?igshid=NGJjMDIxMWI=
جهت خرید نت سنتور آهنگ عروسک روی لینک زیر کلیک کنید
نت سنتور آهنگ عروسک
نت آهنگ عروسک برای سنتور _ عروسک جون فدات شم
جهت مشاهده نت پیانو عروسک جون از هایده اینجا کلیک کنید
آهنگساز : صادق نوجوکی
نت نویسی : گروه نت دونی
تنظیم شده در سطح متوسط
خواننده : هایده
متن آهنگ عروسک از هایده
عروسک جون فدات شم
تو هم قلبت شکسته
که صد تا شبنم اشک
توی چشمات نشسته
منم مثل تو بودم
یه روز تنهام گذاشتن
یه دریا اشک حسرت
توی چشمام گذاشتن
چه تهمتها شنیدیم
چه تلخیها چشیدیم
عروسک جون تو میدونی
چه حسرتها کشیدیم
عروسک جون زمونه
منو این گوشه انداخت
بجای حجله بخت
برام زندون غم ساخت
بمیره اونکه میخواسته
مارو گریون ببینه
سرای سینه هامونو
زغم ویرون ببینه
عروسک جون نگام کن
چشام برقی نداره
زمستونه تو قلبم
که هیچ گرمی نداره
باید اینجا بخشکیم
تو گلدون شکسته
نه اینکه باغبون نیست
در گلخونه بسته
چه تهمتها شنیدیم
چه تلخیها چشیدیم
عروسک جون تو میدونی
چه حسرتها کشیدیم
عروسک جون زمونه
منو این گوشه انداخت
بجای حجله بخت
برام زندون غم ساخت
بمیره اونکه میخواسته
مارو گریون ببینه
سرای سینه هامونو
زغم ویرون ببینه
نت سنتور عروسک هایده
دلم میخواد یه روزی بعد سالها
پرستوی سعادت رو ببینی
نمیخوام بیش از این تو صورت من
نشون یاس ووحشت رو ببینی
نمیخوام بیش از این تو صورت من
نشون یاس ووحشت رو ببینی
دلم میخواد یه روزی فارغ از غم
تبسم روی لبهامون بشینه
شاید اونروزدوباره جون بگیره
نهال آرزوهامون تو سینه
شاید اونروزدوباره جون بگیره
نهال آرزوهامون تو سینه
چه تهمتها شنیدیم
چه تلخیها چشیدیم
عروسک جون تو میدونی
چه حسرتها کشیدیم
عروسک جون نگام کن
چشام برقی نداره
زمستونه تو قلبم
سنتور عروسک هایده
که هیچ گرمی نداره
باید اینجا بخشکیم
تو گلدون شکسته
نه اینکه باغبون نیست
در گلخونه بسته
در گلخونه بسته
در گلخونه بسته
در گلخونه بسته
نه اینکه باغبون نیست
در گلخونه بسته
نه اینکه باغبون نیست
در گلخونه بسته
نت سنتور عروسک جون از هایده
Battlefield 4 یک بازی ویدئویی در سبک اکشن, تیراندازی و اول شخص در سال ۲۰۱۳ است که توسط DICE توسعه یافته و توسط تیم Electronic Arts منتشر شده است. این بازی اکشن کامپیوتری در ماه های اکتبر و نوامبر برای مایکروسافت ویندوز، پلی استیشن 3، ایکس باکس 360، پلی استیشن 4 و ایکس باکس وان منتشر شد و دنباله ای بر Battlefield 3 در سال 2011 است که شش سال بعد در جریان داستانی “جنگ 2020” اتفاق می افتد. بتلفیلد 4 به دلیل حالت چند نفره، گیم پلی و گرافیکش با استقبال مثبتی روبرو شد، اما به دلیل کمپین تک نفره و باگ ها و اشکالات متعدد در چند نفره مورد انتقاد قرار گرفت. این یک موفقیت تجاری بود و بیش از هفت میلیون نسخه فروخت. بازی Battlefield V نسخه دیگری از این بازی است که می توانید از همین جا آن را دانلود کنید.
نمایشگر هدآپ بازی (HUD) از دو مستطیل فشرده تشکیل شده است. گوشه پایین سمت چپ دارای یک نقشه کوچک و قطب نما برای ناوبری، و یک اعلان هدف ساده بالای آن است. سمت راست پایین شامل یک شمارنده مهمات و شاخص سلامت بازیکن است. بالا سمت راست اعلان های کشتن همه بازیکنان داخل بازی را نمایش می دهد. در نسخه ویندوزی بازی تیراندازی Battlefield 4، سمت چپ بالا دارای یک پنجره چت در حالت چندنفره است. نقشه کوچک و همچنین صفحه اصلی بازی، نمادهایی را نشان می دهد که نشان دهنده سه نوع موجودیت است: آبی برای متحدان، سبز برای هم تیمی ها، و نارنجی برای دشمنان، این برای همه تعاملات در میدان جنگ صدق می کند.
در این سری از بازی بتلفیلد 4 سفارشی سازی سلاح گسترده و تشویق می شود. سلاح های اولیه، ثانویه و غوغا را می توان با اتصالات اسلحه و پوسته های استتار سفارشی کرد. اکثر سلاح ها همچنین دارای تنظیمات پیش فرض برای حالت های شلیک مختلف هستند (مانند شلیک نیمه خودکار، خودکار)، به بازیکن اجازه می دهد تا خود را با محیطی که در آن قرار دارد وفق دهد. کمپین تک نفره (برای اولین بار در فرنچایز Battlefield) و همچنین به صورت چند نفره. سیستم پرتاب گلوله بازی به طور قابل توجهی بهبود یافته است و بازیکن را مجبور می کند تا نحوه بازی خود در نبردهای مسافت متوسط تا طولانی را تغییر دهد. علاوه بر این، بازیکنان قابلیت های رزمی بیشتری دارند، مانند مقابله با حملات غوغا از جلو در حالت ایستاده یا خمیده، تیراندازی با بازوی خود در حین شنا و شیرجه در زیر آب برای جلوگیری از شناسایی دشمن. توانایی های رزمی استاندارد همچنان جاری هستند.
به عنوان شخصیت بازیکن، Recker، بازیکن می تواند از دو عملکرد فقط مبارزاتی استفاده کند: دستور Engage و دوربین دوچشمی تاکتیکی. فرماندهی Engage به هم گروهی های Recker و گهگاهی دیگر واحدهای دوستانه دستور می دهد تا به هر دشمنی در خط دید Recker حمله کنند. دوربین دوچشمی تاکتیکی شبیه به طراحی لیزری است، به این معنا که به بازیکن اجازه می دهد تا واحدهای دوست و دشمن، مخفیگاه های سلاح، مواد منفجره و اهداف را در میدان شناسایی کند. با شناسایی دشمنان، بازیکن می تواند آنها را بدون استفاده از وسیله ای قابل مشاهده کند و علامت گذاری آنها را برای هم تیمی های خود آسان تر کند. در یک نقطه، Recker برای مدت کوتاهی محافظ تاکتیکی را از دست می دهد، و آنها را مجبور می کند که فقط از دستور Engage برای هدایت هم تیمی های خود به روی تعداد محدودی از دشمنان استفاده کنند.
جعبه های اسلحه در تمام سطوح یافت می شوند و به بازیکنان اجازه می دهند مهمات به دست آورند و سلاح ها را عوض کنند. در حالی که جعبه ها سلاح های پیش فرض را در خود جای می دهند، سلاح های کلکسیونی ممکن است هر زمان که به دست می آیند مورد استفاده قرار می گیرند و سلاح های سطح خاص ممکن است پس از تکمیل یک مأموریت خاص با کسب امتیاز کافی در یک سطح استفاده شوند. بازی جذاب Battlefield 4 از بهترین بازی های کامپیوتری اکشن شوتر اول شخص می باشد که هم اکنون می توانید لینک های دانلود رایگان آن را از وب سایت گیمباتو دریافت کنید.
هر چیزی جفتاش بهتر است؛ جمعه ۲۸۷ با موسیقی فیلم لابستر
بخشی از داستان فیلم، در ادامه معلوم میشود. آهنگها را میتوانید اینجا در ساندکلاد گوشه بشنوید.
مدیر هتل: فکر کردید که اگر تنها [مجرد] بمانید دوست دارید به چه حیوانی تبدیل شوید؟
دیوید: بله. لابستر.
مدیر هتل: چرا لابستر؟
دیوید: چون لابسترها بیش از صد سال عمر میکنند، خونشان مثل خون اشراف آبیست و در تمام عمر بارور میمانند.
در ضمن، دریا را هم خیلی دوست دارم…
مدیر هتل: باید بهتان تبریک بگویم؛…