abiosabz-blog
abiosabz-blog
Untitled
7 posts
Don't wanna be here? Send us removal request.
abiosabz-blog · 8 years ago
Text
کدام فرهنگ دوست داری؟ ادب برای سنت داری یا زندگی مدرن کامل می‌خواهی؟ عشق سنتی می‌خواهی؟ اگه فرهنگ برای این موضوع در هند خیلی مختلف است؟
قرار گذاشتن در ایران
در فرهنگ امریکایی، و هم در فرهنگ های دیگری غربی، قرار گذاشتن خیلی عام است، و به خاطر تبلیغ منفی درباره ایران، بیشتر از مردم فکر می کنند که آنجا افراد این طور سرکوب شده اند که نمی توانند با آزادی قرار بگذارند. اما این سوء تفاهم است.
این درست است که با آزادی، یعنی بدون انتظار ازدواج، قرار گذاشتن بین یک پسر و یک دختر در ایران رواج جدید است، و برای همجنسگرایان حتی سختتر است. الان هم به طور آزادی قرار گذاشتن رایج نیست، خصوصأ در روستاها و قصبه ها، که هنوز هم خانواده های خیلی سنتی دارند و رسوم قدیمی را رئایت می کنند. براساس این رسوم، اول قدم  خاستگاری است. بنابر این، پسر با خانواده اش به خانه دختر می رود، و خانواده هایشان با هم صحبت می کنند. یک موضوع مهم که آنها راجبع اش بحث می کنند مهریه است، که قیمت توسط خانواده پسر به دختر در هنگام عروسی (اگر باشد) داده می شود. همزمان، پسر و دختر به اطاق جدا می روند، و با یک دیگر معرفی می شوند. اگر آنها یک دیگر را دوست دارند، نامزد می شوند. بعد آنها برای چند هفته یا ماه قرار می گذارند و با یک دیگر بهترآشنا می شوند. این دوره را نامزدی می گویند، و بعد از این عروسی آنها اتفاق می افتد.
ولی این رسوم خیلی سنتی و کمی مذهبی هستند، و در شهرهای بزرگی مثل تهران، دوست یابی خیلی رایج شده است. دولت ایران قوانین “اسلامی” اجرا کرده است (که اصلأ اسلامی نیست، و خیلی قراردادی هست)، و بر روی جمعیت تحمیل کرده است. در خیابانها گشت ارشاد وجود دارد، و کار یک پلیس اخلاقی را اجرا می کند. با این حال، مردم شهر با آزادی قرار می گذارند. با استفاده ای گسترده از رسانه های اجتمایی، این کار آسانتر شده است. زوجها با هم بدون ازدواج زندگی می کنند، و این آنقدر رایج شده است که اصطلاح “انقلاب سفید” برای این سبک زندگی معروف شده است. خانواده های پسران و دختران فکر باز دارند، و اغلب اعتراض نمی کنند.
فیلسوف فرانسوی میشل فوکو می گوید که مردم زیر رژیم های سرکوبگی حتمأ راه های مقاومت را پیدا می کنند. این تئوری در حقیقت ایران ظاهر است، و باوجود قوانین دولت، مردم راه های برای دوست یابی کردن و همسفر پیدا کردن دارند. مردم ایران شبیه با مردم کشورهای دیگر هستند.
4 notes · View notes
abiosabz-blog · 8 years ago
Text
فرهنگ سنتی ایران از بین می‌رود؟ یا فقط متفاوت می‌سود؟ خوب است؟
فکرها در ایران درباره ی دوست یابی برای مردم بسیاری خیلی عوض شده است حتی برای خیلی از مردمی که هنوز فکر ها ی سنتّی دارند.
در فرهنگ سنّتی ایران دوست یابی وجود ندارد. به جا ی دوست یابی از خواستگاری استفاده می کنند. در خواستگاری یک دختر و پسر با خانواده اش به دیدار یک خانواده دیگر می روند.با توجه به این دیدار شاید این دو خانواده تصمیم بگیرند که ازدواج خوبی وجود داشته باشد. در این روش پسر و خانواده اش باید مهریه به دختر بدهند. این روش ازدواج با مردم مذهبی و در روستاها  بیشتر محبوب است.
در شهرهای بزرگ دوست یابی نزدیکتر به دوست یابی در کشورهای غربی است. دوست یابی در شهر ها ی بزرگ مخصوصاً به خاطر تکنولوژی از ده سال پیش خیلی عوض شده است. اکنون در شهرها دوست یابی در اینترنت خیلی محبوب است. در ایران بعضی از اپلیکیشن های دوستیابی  مثل ‘تیندر’ ممنوع هستند و این اپلیکیشن ها غیر قانونی هستند. اما اگر یک اپلیکیشن خودش را 'وبسایت ازدواج بنامد، معمولاً دولت این اپلیکیشن را می پذیرد. وقتی که دولت ایران اپلیمیشن دوستیابی را پیدا می کند، دولت این اپلیکیشن را می بندد. دولت هنوز مشکلات زیادی دارد چون همینکه دولت یک اپلیکیشن دوستیابی را می بندد، یک اپلیکیشن دیگر به وجود می آید. همچنین دولت ایران نگران شده است به این دلیل که یکی ازهر سه ازدواج به طلاق می رسد. دولت به خاطر رشد جمعیت ازدواج ها ی موفق بیشتری می خواست بنابراین در سال ۲۰۱۵ دولت ایران اپلیکیشن ازدواج خودش را ساخت ولی فقط مردم مذهبی از این وبسایت استفاده می کنند.
الان یک راه دیگر که دوست یابی عوض شده است رواج 'ازدواج سفید’ است. در یک 'ازدواج سفید’ پسر و دختر با هم زندگی می کنند با این که این دو نفر رسما ازدواج نکرده اند. دو دلیل برای محبوبیت  'ازدواج سفید’ بالا بودن مهریه و قوانین طلاق است.
4 notes · View notes
abiosabz-blog · 8 years ago
Text
دوست یابی در ایران
ده یا بیست سال پیش، دوست یابی خیلی کم اتفاق می‌افتاد. در ایران امروزی، ایرانیان بسیار دوست یابی می‌کنند. اخیراً، مردم ایرانی خیلی اصلاحات می‌کنند. با رئیس جمهور روحانی و حکومتش، بیش و بیش برای دوست یابی است. از این رو، برای ایرانیان معمولاً دو راه باریک دارند: یا ازدواج سنتی کردن یا رابط بی‌سنتی مثل ازدواج سفید یا دوست یابی کردن.
ازدواج سنتی خیلی قدیمی است. اول، اگر پسری دختر می‌خواهد، از او و خانواده‌‌اش خواستگاری می‌کند. چند روز بعد از این مراسم،  روز بعله‌بران می‌کنند. در این مراسم، مهریه و جهیزیه‌ی مشوند. این اسباب و وسایلی که همراه عروس به خانه‌ی داماد می‌فرستند. بعداً، ثیزی مثل عقد، عروسی، حلقه‌ی نامزدی، نامزد، سفره‌ی عاقد، و خطبه عقد می‌کنند. این ازدواجی رسمی است. در ایران، این سنتی است، ولی الان ازدواج دیگر است. مردم هر رسمی نمی‌خواهند و بعضی، هزیره‌ی این ازدواج بیشتر از که می‌تونند. از این رو، این سنت ایرانی کمتر استفاده می‌کند.
در ایران امروزی، مخصوصاً در شهر بزرگ، زن و مرد دوست یابی می‌کنند. بارها، این در خانواده‌یشان بستگی دارند. اگر بیشتر تحصیلات دارند، محتمل که پسندیدنی است. بیشتر و بیشتر، ماردم جوان ایران دوست یابی می کنند. فرهنگ غربی به ایرانیان جوان خیلی اثر دارد. ایرانیان می‌بینند چتور دوست یابی در غرب کار می‌کند و می‌خواستند. بارها، بدون مراسم ازدواج، زن و مرد با هم زندکی می‌کنند. برای مردم شهرک، این عجیب است، ولی برای مردم شهرهای بزرگ ایران، عجیب نیست. فرهنگ ایران اصلاح می‌کند، هم از مردم هم از حکومت. بدون ازدواج، این والدین هنوز هر که ازدواج دارد می‌کنند.
الان، بیشتر مردم روی اینترنت میشناسند. این مثل سبکه رسانی برای عاشق است. هرکس کسی می‌خواهند؛ شاید این جوابشان باشد!
4 notes · View notes
abiosabz-blog · 8 years ago
Text
  زن‌ستیز و فرهنگ مردی خیلی مهم است در این موضوع چون قنون از این دلایل آغاز شد. 
زنان در محیط های کاری ایران: یک نگاه
در یک گذارش درباره برابری جنسیتی جهانی توسط سازمان “داده نان حقوق بشر” در سال ۲۰۱۶، ایران رتبه ۱۴۱ در میان ۱۴۵ کشور دارد. در نیروی کار ایران، زنان کمتر از بیست درصد تشکیل می دهند. تنها در منطقه خاور میانه، پایینترین درصد زنان در نیروی کار در ایران است. هر سال، هزارها زن از دانشگاه های ایرانی فارغ التحسیل می شوند و می خواهند استخدام بشوند. در واقعات، ثبت نام زنان در دانشگاه های ایرانی در ده های آخیر پیشرفت کرده است، امّا بیشتر زنان نمی توانند کار پیدا بکنند.
خصوصأ بعد از انقلاب اسلامی، اداره ها در شهرهای بزرگ و کوچک در ایران به اغلب فضاهای مردانه تبدیل شده اند. زنان در مقامهای مدیریت و اجرایی بالا خیلی نادر هستند.  اگر مردی و زنی با صلاحیت های مطالعات برابری دارند و برای کار یکسان به مصاحبه می روند، احتمال دارد شرکت مرد را استخدام بکند. زنان گوناگون در شغل های مختلف در ایران می گویند که وقتی آنها ایده های خوبی دارند، مدیرهای شان، که معمولأ مردان هستند�� برای آن ایده ها اعتبار می گیرند و نمی خواهند قبول بکنند که آن ایده ها اصالتأ مال آنها نبودند. مهمترین مسئله که زنان در جاهای کار متاسفانه باید روبرو بشوند اذیت و آزار جنسی است. اگر به مردم در مقامات بالاتر شکایت می کنند، ممکن است ایشان شغل خودش را از دست بدهند.
 قوانین اجتماعی کشور نیز به نفع آنها نیستند. دولت زنان شاغل را تشویق نمی کند. چند شرکتها وقتی زنان را استخدام می کنند، یک نامه از شوهرشان یا پدرشان می خواهند که آنها اعتراض ندارند. دلیل این است که براساس قانون رسمی در ایران، رئیس خانه همیشه مرد هست، و زن باید از او اجازه بگیرد. هم حجاب اجباری و این انتظار که زنان باید مادرها و همسرهای ایده آل بشوند، نشان می دهند که ایران الان هم جامعهٔ خیلی سنتی و مردسالار است.
 خیلی تأسفبار است که این شرایط در قرن بیست و یکم وجود دارند. امیدوارم که این شرایط کاری برای زنان در ایران در آینده نزدیک بهتر بشوند.
3 notes · View notes
abiosabz-blog · 8 years ago
Text
دوست دارم که تاریخ زنان دار محیط کار نوشتی. این موضوع خیلی جالب و مهم است. فکر می‌کنی که زنان رضا شاه را دوست داشتند؟ 
جا ی زنان  در پنجاه سال گذشته  در جامعه ی ایران عوض شده اس ولی حتی زنان در محیط های کاری بیشتر شده است، هنوز در صد نیروی کار که از زنان تشکیل می شود نسبت به جمعیت ایران محدود است. چند دلیل مختلف برای این درصد معدود وجود دارد.
در دوره محمد رضا پهلوی زنان شروع کردند به محیط کار دولت وارد شدند. همینطور در این دوره زنان بیشتر تحصیل کرده شدند به دلیل این که پدر محمد رضا، رضا شاه، در حکومتش فرمان کرده بود که آموزش زنان اجبار شد. با این وجود قبل از این که انقلاب اسلامی بشود، نقش زنان در محیط های کاری خیلی محدود بود. مستقیما بعد از انقلاب نقش زنان کمتر شد، شاید به خاطر این که اقتصاد ایران خیلی بد شده بود و هم این که ایران با عراق  می جنگید. در سال ۱۹۸۶ ۱۲در صد زنان در محیط های کاری بودند، ولی در سال ۲۹۸۶ فقط ۸.۲ در صد زنان کار می کردند و به مدت ده سال بیش نقش زنان در محیط ها ی کاری خیلی محدود می ماند ولی از سال ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۰۵ در صد زنان شاغل خیلی زیاد شد. طبق آمار بانگ جهانی در این دوره در صد زنان در محیط ها ی کاری از ۱۰ در صد به تقریباً ۲۰ در صد بیشتر شد. دانستن در صد درست زنان شاغل سخت است چون که آمار مراجع مختلف فرق دارد، ولی به نظر می رسد که درصد زنان شاغل به طور قابل ملاحظه ای بیشتر شده است ولی این در صد از میانگین جهان کمتر است.
حتی زنان حدود ۵۰ در صد فارغ التحصیلان دانشگاه ها هستند، زنان در صد خیلی کمتر نیروی کار تشکیل می شوند. ��گر یک زن بخواهد محیط کاری وارد بشود، او با موانع فرهنگی، اجتماعی، و قانونی را مواجه می کند. مثلاً یک زن که متاهل است و می خواهد کار کند، باید از شوهرش اجازه بگیرد. همینطور قبل از این که زن استخدام کرده بشود، او باید تبعیض شرکت ها را مواجه کند. بعد از این که زن استخدام کرده شد، او باید با خیلی مشکلات دیگر رسیدگی کند اما حتی زنان نیروی کار ایران با خیلی مشکلات رسیدگی می کند، متأسفانه در خیلی کشور های دیگر مشکلات مشابه وجود دارد.
1 note · View note
abiosabz-blog · 8 years ago
Text
این متن کامل است. برای تاریخ ایران مدرنی، بسیار خوب است. دوست دارم که گفتی که رابطه دین و حکومت در ایران همیشه تغییر می‌کند. تغییر‌ها یواش در تابیعت هستند؛ اینرو باید صبر کنیم. تغییر می‌آید. من به تاریخ جنگ بین عراق و ایران خیلی علاقه دارم، و خیلی مهم برای سیاسی ایرانی.
رابطه ی حکومت ایران و دین خیلی جالب و پیچیده است. بعد از انقلاب اسلامی، آیت الله خمینی یک نوع دولت جدید ساخت. این سیستم به نام ولایت فقیه بود و زیر این سیستم روحانیون برایران حکومت می کنند حتی آنها توسط مردم ایران انتخاب نمی شوند. ضمنا ایران هم دولت انتخابی دارد. گاهی برخورد بین این دو قسمت دولت می شود. بنابرین در ایران نظر می رسد یک تناسب بین دین و سیاست انتخابی  وجود دارد.
 همینطور این روابط بین سیاست و دین  در ۳۸ سال گذشته خیلی عوض شده است. بعد از این که انقلاب اسلامی شد، به مدت حدود ده سال دین خیلی مهم برای سیاست بود. بعد از این که جنگ ایران و عراق تمام شد، دین و ایدئولوژی کمتر مهم شد به دلیل که اقتصاد ایران خیلی بد شده بود. بنابراین  مردم ایران چند تغییر می خواستند. همینطور آیت الله خمینی که آخوند بسیار پرجذبه‌ای بود از دنیا رفت. در آن زمان دولت ایران کمتر دینی و ایدئولوژیک شد. به جای ایدئولوژی دولت ایران بیشتر عملگرا شد ولی دین هنوز مهم بود. بعد از این که خاتامی رئیس جمهور انتخاب شد و اصلاح طلبان مهمتر شدند، دولت ایران ادامه کرد کمتر دینی و ایدئولوژیک شد. مثلاً وقتی که خاتامی رئیس جمهور بود، بعضی از روزنامه ها می توانستند آخوند گرایی  را انتقاد کنند.
  بعد از اینکه احمدی نژاد انتخاب شد، در سال ۲۰۰۵ میلادی تناسب بین دین و سیاست باره دیگر تغییر داده شد. در ان زمان دین مهمتر در دولت شد و مخصوصاً سیاسی خارجی ایران بیشتر ایدئولوژیک شد. حدود ۲۰۰۸ واکنش شدید برعلیه ی دولت احمدی نژاد شده بود. بعد از انتخاب رئیس جمهور در ۲۰۰۹ ،جنبش سبز خیلی محبوب شد. این نشان داد که افراد زیادی می خواستند دولت انتخابی قوی تر بشوند، و این مردم نمی خواستند که آخوند گرایی در دموکراسی دخالت ‌کند. این روابط بین دولت و دین خیلی پیچیده و هیچ کس نمی داند چه خواهد شد
3 notes · View notes
abiosabz-blog · 8 years ago
Text
این متن را دوست دارم چونکه تاریخ ایرانیان خیلی مهم برای این موضوع است. برای ایران امروزی، مهمترین که شما تاریخ ایرانی می‌دانید.  رابطه دین و حکومت در ایران یک رابطه قدیمی.
 شاید بهتر اگر یک پاراگراف که موضوعش روی جمویت‌ ایرانی و فکر‌هاش برای این موضوع. هم در تاریخ و الان.
تاریخ کوتاه رابطه دین و حکومت در ایران 
کشوار ایران جمهری اسلامی است معنی است که حکومت روحانیون است اما هنوز چند موسسه  دمکراتیای دارد به ویژه رایس و مجلس. باید همه تصمیم ملئ مهم تحم راهنمایر رهبرهای مذبی باشد و چیزهای که بی دین به شمار می شود ممنوع است. الان اسلام شعیه دین رسمی ایران است و با وجود انتکه شاید ادین دیگر کار کند ، به نظر حکومت اسلامی هرکسی دینی دارد. 
این سیستم حکومت نسبتاً نوع در تاریخ جهان است چون اکثر کشورهای مدرن دمکراتیا عرفی  هستند و حکومتهای اسلامی از دوران قدیمی اصلا دموکراتیای بود. بنابراین رابطه دین و حکومت در ایران متنوع از ان در همه کشور دیگر است. تاریخ سیاسی چیپیده در قرن بیستم  نتیجه این سیستم شد.
 از تمام سلطنت فتحعلی شاه قاجاری تا باعث اتقلاب اسلامی ,ایرانیان سعی کردند که یک هویت ملی متفاوت از همه دو کشورهای غربی و از کشورهای مسلمان دیگر پیدا کرده باشند و جمخوری اسلامی فقط یک اییده این هویت تصویر کرد . 
سلطنت قاجار سلطنتی اسلام شیعه سنتی بود و شکست شد. بعد از ان رضا شاه قدرت گفت. در روران شاه,اهمیت موسس مذهبی کاهش شد و به جز آنها مفهوم کشور ایران عرفی معرفی شد. رضا شاه از ارتاش امد و حواست که ارتاش ایران مدرن و مثل ارتاشهای غربی شود. البته دین رضا شاه همیشه اسلام شعیه مثل اکثر جمعیت ایران بود اما به نظرش جامعه مذهبی مقابل ازجامعه, ارتاش یا ساسیات مدرن و ملی است. بنابراین در دوران حکمش اهمیت دین در زندگی عمومی زیاد کاهش شد و ایین سنتی مذهبی دلسرد شد یا ممنو شد. 
محمد رضا شاه, پسر رضا شاه, سراسر ایران زاید منفور شد و اخیراً، تحت راهنمایر جمینی که خرب بود، انقلاب وجود داشت و از ایران محمد رضا رفت. انقلاب اسلامی همه دو حوست که ایران شاه داشته نباشد و که اهمیت نقش دین اسلام شعیه در زندگی عمومی و در تصمیم سیاسی بر بگزار. لذا بعد از رفتن شاه باید این دو مفهوم کرکیب شود
2 notes · View notes