feriigh
feriigh
Untitled
523 posts
Don't wanna be here? Send us removal request.
feriigh · 6 years ago
Photo
Tumblr media
اگر جنوب میرید با کسایی که برای بار اول به اطراف چابهار و باغ های میوه های استوایی و جنوبی میرن نرین قطعا سلفی گرفتنشون از درخت موز بالا رفتنشون و حتی بغل کردن درخت موز میتونی با اعصاب شما و صاحب باغ بازی کنه 😁😂 شما باغ موز و انبه رفتین ؟ درخت پاپایا از نزدیک دیدین ؟ میدونستید حتی جنوب نارگیل هم می کارن؟ ..... . . . . . #باغ_موز #زرآباد #موز #هیچهایک #هیچهایکی #مزرعه #سیستان #بلوچستان #سیستان_و_بلوچستان #سفرگردی #سفر #مسافرت #بکپکر #کوله_گردی #ماجراجویانه #ماجراجویی (at Chabahar) https://www.instagram.com/p/BspRpx6BiWD/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=16rqka8jchd6l
0 notes
feriigh · 6 years ago
Photo
Tumblr media
تهمینه همیشه تو تصوراتش یه زنیه با نام رُز تو قرن هیجده یا نوزده میلادی با لباس فاخر بریتانیایی و یه روزی به عنوان سفیر صلح گردشگری به خاور میانه و در نهایت سرزمین پارس سفر میکنه و به قدری ��یفته آدارب و رسوم و سنن این سرزمین میشه که با یکی از تور لیدرهای اون منطقه به نام فریق ازدواج می کنه و می تونه کل ایران رو باهاش بگرده و به تمام کبابی های این سرزمین پهناور نمره بده و به سرزمین ماهان از کویر مرکزی لوت نمره صفر، به کوچکترین کبابی در دور افتاده ترین روستاهای کرمانشاه نمره بیست رو بده. بگذریم. از اونجایی که تهمینه، ببخشید رُز معمار بوده در سرزمینی که پدر و پدر بزرگ فری بهش مهاجرت کردن( طبرستان) اسکان گزید و منزلی به سبک منازل انگلیسی برای خودش ��اخت تا حس غربت رو کم کنه و بتونه بهتر اونجا زندگی کنه. رز وقتی به طبرستان اومد، با توجه نام خانوادگی‌ش متوجه میشه که به طبرستان تعلق داره و پدرجدش رو در سرزمین پدری فری، یعنی خراسان و جدش رو که در گوردخمه ای با نام گور دخمه قلندر هست، در روستای پارچ از توابع عشرستاق هزارجیریبات بهشهر پیدا میکنه و ... فک کنم بتونید حدس بزنید بعدش چه اتفاقاتی افتاد. مدیونید فک کنید این متن رو تهمینه ننوشته ✋ هیچ ربطی هم به ماهان نداشت. #سفر #سفرگردی #ایرانگردی #یونسکو #ایران #ماهان #شازده_ماهان #کرمان #کرمانگردی #هیچهایک #باغ_شازده (at باغ شاهزاده ماهان) https://www.instagram.com/p/Bsk7xLWhqvK/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=jfw9p0pyyiav
0 notes
feriigh · 6 years ago
Photo
Tumblr media
وقتی وسط زمستون بعد یه روزه برفی به کویر میرسی و خودتو توی آب گرم رها میکنی . تا حالا کشیت رفتین ؟ #کرمان #گلباف #کشیت #کویر #لوت #آبگرم #روستای_کشیت #روستا_گردی #هیچهایکی #حرمک_گلباف_کرمان #حرمک #ایرانگردی #سفر #طبیعتگردی (at Keshit, Kerman, Iran) https://www.instagram.com/p/BsK0CmUBywm/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1u2dxj6j4uylv
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
بریس _ سیستان و بلوچستان غروب دیوانه واری داره مگه نه ؟ از تجربه های سفر سیستان و بلوچستانتون بگید ؟ کیا رفتن اینجا👇👇👇👇 دوستاتو که میخواهی باهاشون اینجا باشی رو تگ کن 😍😍😍⁦ 🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩⁦🏖️⁩ #جنوب #غروب #بریس #بندر_بریس #بلوچستان #بندر #ساحل #قایق #لنج #کمپ #کمپینگ #سفر #طبیعتگردی #طبیعتگردی #ایران #سیستان (at Beris بریس) https://www.instagram.com/p/Br2yq7ph_jw/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=4yxl21igg6f2
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
یادم میاد با علی توی پارک زیتون قشم شب چادر زده بودیمو احتمالا بساط نمیرو و دمنوشمون به راه بود که یهو گوشی علی زنگ خورد مکالمه جالبی بود که در چادر در آن شب زیبای جنوبب علی با خانواده داشت .......... سلام علی جان خوبی کجاعیییی؟؟؟؟ قشمم قشم بعد گوشی چرخید دست یه نفر دیگه داخل خونه علی داداش سلام خوبی کجاعییی قشمم قشم . بعد پدر علی . پسر کجاعییی . قشمم قشم . گوشیه علی داشت باطری لو میداد و علی میگفت قشمم قشمم گوشی همنطور که محیط خانه رو طی میکرد در آخر رسید دست یه بچه برگشت گفت ( عگه گه عمو کک ) فکر کنم منظور بچه این بود که عمو کجاعیی . خلاصه اینکه یکی از دلیل هایی که ایمو رو نصب نکردم همین بود ... خیلی کالری میگیره #جنوب #خاطرات_جنوب_محاله_یادم_بره #قشم #هرمز #هیچهایک #سفر #کمپ #بریس #گواتر #کمپینگ #ایرانگردی (at Sistan and Baluchestan Province) https://www.instagram.com/p/BrsrhKohj-5/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=dlyidp4umg0d
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
از روزی که ما تصمیم گرفتیم بریم و ببینیم وقت زیادی نگذشته. ما روزها و هفته ها از عمرمونو صرف دیدن زیبایی های دنیا کردیم. چیزی که باعث شد ازش پشیمون نشیم، موندن آدم ها کنارمون بود. #طبیعت #ایران #مازندران #جاده #پاکوب #چشمه #قله #خاطرات_صعود_محاله_یادم_بره #سبز #ابر #چمن #nature #چشمه #آبتنی #کوه #سبزه #ایرانگردی #iran #mustseeiran #کمپینگ #کمپ # #خرونرو #بندبن #سنگده #کلبه (at Mazandaran Province) https://www.instagram.com/p/BrQgcEyh4Vn/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1f1f28xd56n1i
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
نون خامه‌ای زندگی‌مان را بخوریم! حتما تا امروز حداقل برای یک بار هم که شده شیرینی تر خریده‌اید. حتما در کنار تمام شیرینی‌های خوشگلِ تر به فروشنده گفته‌اید یک ردیف هم نون خامه‌ای بگذار. حتما وقتی شیرینی را تعارف کرده‌اید خیلی‌ها از همان یک ردیف نون خامه‌ای، شیرینی برداشته‌اند. حتما وقتی نون خامه‌ای‌ها تمام شد، دیگران گفتند، ااا نون خامه‌ای تمام شد، حالا این‌ها را چه‌جوری بردارم؟ بله، نون خامه‌ای خوشمزه است و راحت خورده میشه برخلاف دیگر شیرینی‌های تر به‌ویژه ناپلئونی! تا حالا از خودمان پرسیده‌ایم چرا وقتی نون خامه‌ای این همه طرفدار دارد، چرا تمام جعبه را پر از نون خامه‌ای نمی‌کنیم؟ چون زشت است؟ چون از نون خامه‌ای خوشگل‌تر هستند؟ داستان نون خامه‌ای داستان بسیاری از ما آدم‌هاست. بسیاری از ما راحت بودن و لذت بردن از زندگی را فدای کلاس، خوشگلی و حرف مردم می‌کنیم. شاید قبول نکنیم اما بسیاری از ما برای حرف مردم زندگی می‌کنیم. یعنی حاضریم زندگی خود را جهنم کنیم اما مطابق میل و نظر مردم، روزگار خود را سپری کنیم. در خلوت با خودمان مرور کنیم که چه تصمیم‌ها و کارهایی را به خاطر مردم انجام دادیم و به خاطر آن از چه مسائلی چشم‌پوشی کردیم. بیایید نون خامه‌ای زندگی‌مان را بخوریم و از آن لذت ببریم. #مصطفی_داننده #زندگی #طبیعت #دستهای_خالی #نون_خامه_ای #سفر #کوتایسی #گرجستان #هیچهایک #فضول_نباشیم (at Kutaisi, Imereti, Georgia) https://www.instagram.com/p/BqaYYmGh-SK/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=v9fb6d452od
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
یک داستان واقعی چطوری شروع میشه ؟ چند سال پیشا برای اولین بار میرفتیم جنوب اون موقع از هرمز و منظره های خیره کنندش و فرش خاکیش خیلی شنیده بودم و واقعا برام مهم بود که برم اونجا خلاصه همون داستان کوله هو هیچهایک و اینا که دیگه تکراری شده رو نمیگم چطوری رسیدیم هرمز . وقتی رسیدیم هرمز اسکله مثل الان خیلی شلوغ نبودو بیشتر از دو سه تا سه چرخه کسی دیگه ای نبود. خیلی گشنمون بودو همون دوروبر یه فلافلی پیدا کردیم و رفتیم یه چیزی بخوریم که یهو یه موتوری اومد گفت بیاید ببرمتون یه جای خوب بعد موتور سواری دور جزیره داداشمون گفت بیاید اینجا کمپ کنید هم ساکته هم خیلی جای خوبی هست و کسی باهاتون کاری نداره فقط دستشوویی و آب دویست متر اون ور تره و گفت اگه چیزی خواستینو اینا زنگ بزنید میام . ما هم گفتیم دمش گرم واقعا بهمون حال داد چون اون لحظه که وارد هرمز میشی اعصابت بهم میرزه اصلا حس خوبی بهت نمیداد برا بار اول . خلاصه غروب بود برنامه رو با آبتنی شروع کردیم و با عکاسی و بعدش شام ادامه دادیم.بعد شام آسمون خیلی صاف بودو ستاره ها خیلی خیلی زیاد بودن که گفتیم برای ریلکسیشن بریم یه کم قدم بزنیم. از کمپ خیلی دور شدیم که که یکی از بچه ها دستشوییش گرفت و و زورش میومد تا اونجا برگرده و تصمیم گرفت همون دوروبر کارشو کنه و بیاد . خلاصه اون شب با ستاره چینی تمام شد ولی چیزی که من نگفتم اینه که روز بعد صبح زود برای طلوع رفتم کمی بالاتر از محل کمپ که دیدم اونجایی که رفیقمون رفته بود دستشویی فرش خاکی هرمز بود. فرسی که هرسال محلی ها با خاک رنگی به کلی زحمت درستش میکردن .خلاصه گلاب به روتون یک گل به گل های قالی فرش خاکی هرمز اظافه شد . از اون سال به بعد دیگه فرش خاکی نبود . نمیدونم چرا . ما فقط در زمان بد جای بدی بودیم ............. ربطش به این عکس این بود که نویسنده میترسید لوکیشن عکس رو هرمز بزنه تصمیم گرفت داستانو رو یه عکس دیگه بنویسه .... https://www.instagram.com/p/BqVKHRjhu-3/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=4qhsjh35ml0t
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
قشنگ ترین جاده های ایرانمون کجاهان ؟ شما چند تا جاده که رفتین و خیلی قشنگن و اینجا کامنت کنید من خودم از این جاده خیلی خوشم میاد . اینجا منطقه الموت قزوینه جاده منتهی به قلعه حسن صباح و دریاچه اوان ........ #بهشت #طبیعت #ایران #قزوین #جاده #جاده #آسفالت #علمکوه #سبز #ابر #چمن #nature #دشت #جاده_زیبا #دریاچه_اوان #کوه #سبزه #منطقه_الموت #ایرانگردی #iran #جاده_الموت #mustseeiran #کمپینگ #کمپ #دشت (at Iran) https://www.instagram.com/p/BqSmV1qhBn2/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=gxkplgc42kpk
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
جدیدا هر کی میاد بهم میرسه میگه تو با عکست خیلی فرق داری . هر کی یه تصوری ازم داره.یکی میاد میگه من تصورم یه آدم خیلی بزرگ و گنده بود! امین صفیعی میگفت اولین بار که اومد دنبال من بعد دید یه پسر کوچولو اومد نشست تو ماشینش 🤔 میخواست منو چکو لگد کنه که برو شوخی نکن بگو خود فری بیاد یا حتی تهمینه میگه من همش فکر میکردم از در تو نمیای! سِنٓت هم حداقل سی یا چهل باشه اینجا باس بگم دوستان من قدم یک مترو شصت و پنجه و وزنمم شصت و هشته بیست و هشت سالمه و خیلی هم آدم کول و باحالیم هستم و اصلا بزرگ نیستم . ... #کازبک #گرجستان #صعود #قله_کازبک #یخچال #گرگیتی #kazbek #mountain #کرده_ای #expedition #Georgia #kazbegi #alipine #petzl #camp #camping #کمپ #کمپینگ #littleeverest (at Mount Kazbek, Georgia) https://www.instagram.com/p/BqIL5vhhq_l/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1q42tkcp34ksp
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
گاو و الاغ و اردک یه کبریت و گاز و فندک جوجه و مرغ و لک لک تولدت مبارک 😂😍🌼💏 (at Behshahr) https://www.instagram.com/p/BqHFya-Bgrw/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1o48ib2iskzp8
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
چند سال پیشا رفته بودیم اکیپی هرمز . اون موقع ما همش #هیچهایکی اینور اونور بودیم و نمیدونم چرا که اون موقع ها قسم هم خورده بودیم که حتما هم باید هیچهایک کنیم اون موقع شصت ما بودو این اتوبان های شمال به جنوب . خلاصه اون سفر بعد چن روز هرمز گردی و عشق و حال تصمیم گرفتیم برگردیم شمال یادم میاد منو @ali.babaei_travel موقع برگشت رسیده بودیم اول مرودشت که یهو سه تا دیگه از بچه ها رسیدن پیش ما همون موقع یه اتوبوس که کلا ۴ ۵ تا آدم جلوش نشسته بودن گیر داد که بیاد سوار شید یکی از بچه ها هم رفت باهاش صحبت کرد که اره ما سبکه سفرمون اینه و شصتی میریم و اینا گفت بیاید برید اون عقب سوار شید تا صفا شهر میبرمتون . خلاصه پنج تایی سوار شدیم و اون ته کلی استراحت کردیم . رسیدین صفا شهر که همه پیاده بشیم راننده اتوبوس رو به بچه ها کرد و گفت قابل نداره 😂خلاصه اینکه برگ های بچه ها یهو ریخت . ما به راننده گفتیم ببین ما که گفتیم سبک سفر ما اینجوریه که هزینه برای تردد نمیدیم و اینا اما راننده گفت من نمیدونم پوله منه بدین .علی که این جمله رو شنید خیلی بهم ریخت و شروع کرد به پِشه گفتن. توی خیابون داد میزد میگفت (تو میدونی من کیم . تو میدونی من کیم . به من میگن جهانگرد من یه جهانگردم تو میدونی من تاحالا کجاها رفتم )در این لحظه جدای برگ های راننده برگ های ما هم حتی ریخت . خلاصه راننده نشست پشت فرمون و دور شد . ما هم کنار خیابون ایستاده بودیم که این چه کاری بود علی انجام داد که یهو ضیایی گفت من تبلت و کیف و پولام داخل اتوبوس جا موند حالا اتوبوس بدو ما بدو رفت که رفت 😂😂😂 #هرمز #جزیره #هرمزگان #دره_مجسمه_ها #کمپ #کمپینگ #ایرانگردی #ساحل #جنوب #هیچهایک #هیچهایکر #بکپکر #کوله_گرد #خلیج_پارس #طبیعتگردی #طبیعت_گردی (at Hormuz Island-جزیره هرمز) https://www.instagram.com/p/BqDTI0UB0Bi/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=h0phit7ywi4t
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
من از چشمانِ تو نفهمیدم کداممان میان حیرت و تماشا آن یکی را بیشتر دوست دارد تو اصالتِ مبهمِ عاشقانگی بودی و من راه گم کردم از آنجا که سمتِ من آمدی . شعر از @mohsen_poem . . #مازندران #بهشهر #طبیعت #دختر #قرمز #کاج #سرو #زیبا #نور #امید #طبیعت #طبیعتگردی #کمپینگ #سفر #ریلکس #شولکس #پرنده #مه #nature #mazandaran #mustseemazandaran #tree #glow #shining #treeoflife #جنگل #درخت #پاییز (at Mazandaran Province) https://www.instagram.com/p/BpzjGgphHXc/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1k4pz7t9ecrcr
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
داستان پسرک حنجره طلا (بر اساس داستان واقعی ) پسرک قصه ما از بچگی فکر میکرد صدای خوبی داره . اونم مثل بقیه خواننده ها آواز خوندنو با حمومو آهنگای ابی شروع کرده بود . اون درس خوندنو میپیچوند و همش میرفت و با خودش در تنهایی میخوندو میخوندو میخوند تا اینکه به سن بلوغ رسید و تصمیم گرفت بِره برای صدای قشنگش تست خوانندگی بده . اون شروع کرد به تمرین کردن تا اینکه روز موعود فرا رسید . آدمای زیادی برای تست اومده بودن و اونم استرس زیادی داشت آخه هیچوقت جز برای خودش داخل حمام برای کسی نخونده بود . لحظه موعود فرا رسید و استاد گفت شروع کن اونم شروع کرد « وقتی میای قشنگ ترین روسری تو سرت کن تاج سر مخملی تو سرت ........... » استاد بهش گفت بسه دیگه بسه نمیخوام این صدا رو بشنوم ریدم تو تک تک تارهای صوتیت از اطاق من برو بیرون . پسرک گریه کنان اومد بیرون و تصمیم گرفت هیچوقت نخونه. سال ها گذشت و پسرک سرخورده داستان ما دیگه حتی برای خودش هم نمیخوند و از پشت در حموم هم صدایی نمیومد .اما یه روز با دوستاش رفته بودن جنگل و دور آتیش هم وقتی میشینی خیلی سخته که نخونی .اره درسته اون توی جمع تصمیم گرفت بخونه و یهو شروع کرد به خوندن « نَسَود فاسه کشی آنچه میان منو توست تا اساراته نظر . ......» جمع 😂 پسرک داستان 😥 ابی 😁 اشارات نظر 🤔 از اون پسرک داستان ما کسی خبر داره خیلی وقت کسی ندیدتش اگر یه روز دیدینش بهش بگین ریدم تو تک تک تار های صوتیت . (at Mazandaran Province) https://www.instagram.com/p/BpulXRUhUh3/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=cha9ewole9yk
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
چشم هاتونو ببندید یه نفس عمیق از این مه بگیرین، بزارید بیاد توی ریه هاتون فقط چند دقیقه تصور کنید اینجایید ؛ حتی اگر توی مشکلات زندگیتون تصورکردنش سخته یادتون باشه امید هست نور هست ....... زندگی در جریانه #aftabshomal #ir_shomal #طبیعت #طبیعتگردی #کمپینگ #سفر #ریلکس #شولکس #پرنده #صدای_پرنده #ابر #مه #nature #mazandaran #mustseemazandaran #tree #glow #shining #treeoflife #جنگل #درخت #سبز #کوه #بهشهر #کوهنوردی #ادونچرتریپس #adventureinira (at Mazandaran Province) https://www.instagram.com/p/Bpm9bbIhcUZ/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1b9rzwj1bf6s7
0 notes
feriigh · 7 years ago
Photo
Tumblr media
دوران نامزدیمون خیلی خطرناکه ها . البته نه برای خودم نمیگم برای طبیعت و اکو سیستم منطقه . از وقتی نامزدیم تهمینه داره برای خونمون منو میفرسته جنگل که برم چیزای خوشمزه بِکَنم تا مربا ها و رب ها و سبزی دلال های خوشمزه درس کنه بزنه فریزر . بله امسال با سبزی های محلی جنگلی شروع شد با تمشک جنگلی ادامه پیدا کرد و الان به کُندُس و ازگیل و وَلیک رسید و الان اناریجه وزولنگ در اومده . لطفا به همسرم و بقیه بگید بگید برای جانوران هم بگذارید و اکو سیستم منطقه رو شخم نزنید دوست عزیز اینجا تهمینه به دنبال انارجه و زولنگ 😂 . . #مازندران #بهشهر #طبیعت #دختر #قرمز #کاج #سرو #زیبا #نور #امید #طبیعت #طبیعتگردی #کمپینگ #سفر #ریلکس #شولکس #پرنده #مه #nature #mazandaran #mustseemazandaran #tree #glow #shining #treeoflife #جنگل #درخت #پاییز (at Ashraf, Mazandaran, Iran) https://www.instagram.com/p/BphupxQFjin/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1xn2w8sar0893
0 notes
feriigh · 7 years ago
Video
جاهایی هم هستن بدون صدای اره برقی، بدون صدای شلیک گلوله، صدای تبر و ... زندگی به روال ساده ای جریان داره... پرنده ها میخونن درختا در باد و بارون میرقصن. نظرتون چیه ؟ دوستان خودتونو تگ کنید #iran #mazandaran #mohammadabad #hezarjirib #behshahr #dive #ایران #مازندران #بهشهر #کمپ_جنگلی #ادونچرتریپس #آسوندار #هزارجریب #طبیعت #طبیعتگردی #بهار #سبز #ادونچر #پاییز #جنگل #نارنجی #کمپ #کمپینگ #camping (at Behshahr) https://www.instagram.com/p/BpeAxQ7F6Sn/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=15fax5d6bnby9
0 notes