Tumgik
Photo
Tumblr media
نگاه تامل نیلوفر شریفی بر مجموعه همین فرش چوب خورده سروده شهین منصوری آرانی منتشر شده در شماره جدید مجله زنان امروز   مجموعه شعر «فرش چوب خورده» آخرین اثر شهین منصوری آرانی ست که از سوی نشر مروارید در بهار سالِ 1396 منتشر شد. مجموعه حاضر در بردارنده تجربه های اخیر شاعر است که توانِ مضاعفِ خود را به کار می گیرد تا جهانی متفاوت را ترسیم کند که زن نقطه عطف آن است. باید پذیرفت بعد از ظهور پر تلاطمِ فروغ فرخ زاد درونمایه یِ راستین شعر زنان بر محور عوالم و خلجان های عاطفی می چرخد و این بارقه ی سبکی با توجه به سیر ادبیات جهان و تحولات آن امکان ظهور و بروز یافته است.زیرا شاعران و نویسندگان زن با منادیِ قلم شان جهانی عاری از تبعیض را ترسیم می کنند و مولفه هایِ اومانیستی به تکرار در نظایرِ این آفرینه هایِ آتشین به چشم می خورد و منصوری آرانی به خودیِ خود از مولفه هایِ چنین دستاوردی دور نمانده است. مولف در چشم اندازِ متن می کوشد زن را به عنوانِ نماد پایداری و عطوفت معرفی نماید.زنی که با دست هایِ نحیف اش می تواند عمیق ترین زخم هایِ بشریت را التیام ببخشد و این صبغه تاریخی‌ در اشعار منصوری آرانی به چشم می خورد و این اسلوب نوشتاری با رفتارِ موثر و مکانیزم هوشمندانه ای در سازه هایِ معنایی تعبیه شده اند به طوری که منجر به قرائتِ تاریخی اثر می شود و جایگاه زن را بیشتر در ادوارِ مختلف به عنوانِ ناجی تثبیت می کند. زنان از دیرباز همواره در کیفیت زندگی نقش به سزایی ایفا کردند و نخستین سلاحِ آن ها در مبارزاتِ مدنی پرورش مردانی بزرگ در دامان شان بود که مسیر و جهت تاریخ را دگرگون ساختند.از این رو منصوری آرانی با تشخصِ مادرانه ای مادیانِ قریحه اش را به نظاره ی زیبایی می برد.   سفید پوشیده ام/این پرچم من نیست/که هر صبح از دست هایِ چپ و راستم/ بالا می روند/تا نزدیکی هایِ قلبم ایست کنند/شاید اسارتی ست/ که به دامنم داده اند/حالا زنی چهاردهمِ ماه را/در دامن می گیرد/سرتا پا سفید می پوشد/اگر چه سربازان/دست از محاصره یِ دیوانگی اش بر نداشته اند ص 18     مولف با تقابل هایِ «پارادوکسیکال» به سازه هایِ معنایی شکل می بخشد و در اغلب آثار شکل و محتوا در راستایِ کلیتی واحد حرکت می کنند و این فرایند تاثیراتِ بالقوه ای به همراه دارد زیرا در نهایت با متنی یک دست مواجه می شویم که همه عناصر از ماهیتی یکسان برخودارند. شاید در کوتاه مدت این آمیزشِ رتوریک و سبکی در کارنامه شاعر طبیعی به نظر برسد اما باید به فرداها نیز چشم دوخت.#نیلوفر_شریفی#شهین_منصوری_آرانی#زنان_امروز#نشر_مروارید#همین_فرش_چوب_خورده
2 notes · View notes
Photo
Tumblr media
نقد و نگاه سرکار خانم سایه اقتصادی نیا بر کتاب نیلوفر نام دیگر زخم است؟ اور نیلوفر شریفی. منتشر شده در مجله جهان کتاب شماره۷ نیلوفر شریفی، با انتشار اولین دفتر شعر خود، چند قدم را یکی کرده و مخاطبان را امیدوار. نیلوفر نام دیگر زخم است؟ در حکم کتاب اول یک شاعر، نه تنها پذیرفتنی و مقبول است، که سطح انتظار و اشتیاق مخاطب را برای خواندن کار‌های آیندۀ شاعر نیز بالا می‌برد. این دفتر ـ تاکید می‌کنم به عنوان دفتر اول ـ موفق است و شاعر را در آغازگاهی بجا قرار می‌دهد. مهم‌ترین عاملی که در دفتر شعر شریفی دیده می‌شود و در مجموعه‌های اول شاعران جوان کمتر نمود دارد عنصر «نظم» است. دفتر شریفی دفتری است بهنجار، شکیل و قاعده‌مند. این هنجار و قاعده‌مندی، هم در کلیات (اعم از تقسیم‌بندی و شیوۀ چیدن قطعات) آشکار می‌شود، هم در جزئیات (اعم از سطربندی‌ها، صور خیال و شگردهای ادبی). ما نیز بررسی دفتر را با همین ترتیب آغاز می‌کنیم: ابتدا از کلیات می‌گوییم و سپس جزئیات را وارسی می‌کنیم. نیلوفر نام دیگر زخم است؟ به سه دفتر تقسیم شده است. عناوین دفترها هم، مانند عنوان خود کتاب، یک جملۀ پرسشی است. یعنی شاعر پرسش را از همان روی جلد شروع می‌کند، و باب هر دفتر را هم با یک پرسش به روی مخاطب می‌گشاید. واضح است که گنجاندن چهار پرسش در چهار موضع اصلی، عزم و ارادۀ شاعر را نشان می‌دهد برای جواب‌گرفتن. او مخاطبان را در موضع پاسخگویی قرار می‌دهد و می‌پرسد: 1. نیلوفر (نام کوچک شاعر) نام دیگر زخم است؟ 2. چاقو رفتار من است؟ 3. نام من تاریخ است؟ 4. چرا کسی درخت توت را نجات نداد؟ پرسشگری شاعر در طول شعرها محوری مشخص می‌یابد، و آن محور جنگ است. اگر بخواهیم ریزبینانه‌تر بگوییم، موقعیت زنان در جنگ. و باز اگر بخواهیم دقیق‌تر باشیم، باید مفهوم جنگ را توسع دهیم به مفهوم مبارزه: هم مبارزه با توپ و تانک، هم مبارزه با مردسالاری و سنت، هم مبارزه با بیداد و ستم. و پرسوناژ تمام این مبارزات زن است. پس، ما راوی زن پرسشگری داریم که ما را با خود به میان خواب‌ها و نومیدی‌ها و آرزوها و دردهایش می‌برد. از خرمشهر به کابل سفر می‌کند، از بیمارستان به تیمارستان می‌رود، از آشپزخانه به دانشگاه می‌گریزد، تنها می‌ماند و عاشق می‌شود، و هربار در چهره‌ای و نامی دیگر ظاهر می‌شود: یک بار مونس است، بار دیگر آمنه، بار دیگر لیلا و بار دیگر نیلوفر. اما آیا همۀ اینها نام دیگر زخم نیست؟ #نیلوفر_شریفی #نیلوفر_شریفي#نیلوفر_نام_دیگر_زخم_است #سایه_اقتصادی_نیا #بوتیمار#نشر_بوتیمار #جهان_کتاب
0 notes
Photo
Tumblr media
امروز در روزنامه همدلی بخوانید تحشیه ای بر شاعرانگی گروس عبدالملکیان نیلوفر شریفی  شاعر و مترجم   گروس عبدالملکیان از شاعران جوان و پر تلاش شعر معاصر است که در طی این سال ها توانسته با انتشار هر مجموعه شعری در توده هایِ عمیق اجتماعی رسوب کند. جنس شعر عبدالملکیان سرشار ازکارکردهایِ زیبا شناختی است او زبان معتدلی را برایِ بیان اندیشه اش برگزیده و شعر او بسیار بی پیرایه است اما به معنایِ عام، ساده انگارانه نیست و حتی در برخی از کارکردهایِ شاعرانه شعر او بسیار دیریاب است. به عبارتی می توان گفت شاعری چون عبدالملکیان توانسته تمامِ سلایق ادبی را در حیطه شعر اقناع نماید همه از خواندن شعر او لذت می برند و این به معنای آن نیست فقط قشر خاصی کتاب هایش را ورق می زنند بلکه همه با قرائت آثار او می توانند به جهانش نزدیک شوند و آرایه های ملموس و هنر نویسش شاعر را ادارک نمایند و این به خودیِ خود شاید از دیدگاه برخی نقطه ضعف باشد یا نقطه عطف... نخستین فرایندی که در مواجه با آفرینه هایِ عبدالملکیان به چشم می خورد زبان صمیمی و رفتار تصویر محور اوست. او در مقایسه با دفتر «پرنده پنهان» و «رنگ هایِ رفته دنیا » توانسته در تمام این سال ها شعرش را ارتقا دهد و به یک پالایش زبانی برسد. او جسورتر از روزهای قبل می نویسد حتی در آفرینه های او می توان به رفتار حکیمانه و اجتماعی شاعر چشم دوخت. عبدالملکیان با زبانی پالوده اندیشه استیلایی خود را به اجرا می گذارد و این خصیصه بیشتر در مجموعه «سطرها در تاریکی جا عوض می کنند» نمودِ شاخصی دارد. به عبارتی باید اذعان کرد عبدالملکیان در این کتاب راه خود را تشخیص می دهد و در می یابد مسیر بالندگی او کجا رقم خواهد خورد.  #نیلوفر_شریفی #نیلوفر_شریفي #گروس_عبدالملکیان #گروس_عبدالملكيان #گروس#گروس_عبدالملکیان📝 #گروس_عبدالملكیان #روزنامه_همدلی
0 notes
Photo
Tumblr media
نيلو نوشت : اندوه آدمی تنها در قلب ِاو پنهان نمی ماند ، گاه اندوه ِانسان و تنهايى اش از ابعاد دیوارها نيز پیداست و ما نمی دانیم در اعماق دیوارهاى شهر چقدر اندوه پنهان است. (bij Iran)
0 notes
Photo
Tumblr media
نیلونوشت : و زن ِنابینا تنهایی‌اش را به نظاره نشسته بود و با چشمانی تر ، گل‌هایی را که از زخم‌هایش روییده بودند ، آب می‌داد ...و شاید چشم انتظار طنین گام هایی آشنا در کوچه بود ، پیش از آن که مرگ بکوبد درب خانه را . (bij Iran)
0 notes
Photo
Tumblr media
و دختران روستا بعد از آن كه از مدرسه باز مي گردند به فردايي بهتر فكر ميكنند كه از پس كوه هاي برفي پيدا و ناپيداست . (bij Iran)
0 notes
Photo
Tumblr media
نيلونوشت: تکه هایش را باد برد... دست هایش روی موهایم ماند،لبخندش روی آینه و قلبش هنوز روی خاک می زد و چشم هایش آن چشم های سیاه هنوز خیره بود به انهدام گل ها در گلدان سفال. (bij Iran)
0 notes
Photo
Tumblr media
و دست هايم چقدر بي گناه چقدر كوچك بودند وقتى كمربندِ انتحارى را به كمرگاهم مى بستم و میان اجساد یک نفس می رقصیدم و موهایِ تو در هیاهویِ بادها چون عبورِ مادیان ها زیبا بود #نیلوفر_شریفی #نيلوفر_شريفى #نیلوفر_شریفی #نیلوفرشریفی از کتاب #نیلوفر_نام_دیگر_زخم_است #نشر_بوتیمار #بوتیمار (bij Afghanistan)
0 notes
Photo
Tumblr media
در شماره جدید مجله «کرگدن» (شماره ۶۳) بخوانید؛ نگاه و تامل نیلوفر شریفی بر کارنامه ادبی اکبر اکسیر   اکبر اکسیر به غایت در شعر امروز ایران پدیده ای قابل توجه است. لااقل در دوره بیگانگی انسانِ معاصر؛ همین که با قرائتِ شعر او لبخندی بر لبان مان نقش می بندد و زندگی را با روایتی وارونه در ذهنِ زنگار گرفته مان ترسیم می کنیم و به یاد می آوریم گاه برای زنده ماندن باید لبخند زد، بی دلیل به اندوهِ شاعری پی می بریم که چون شمع در توامانِ تاریکی می سوزد تا بر تاریکی غلبه کند. باید اندکی فلسفه هنر و رسالتِ شاعران و نویسندگان را درونی کرد و مبنایِ این فرزانگی را از اعماقِ واژه ها بیرون کشید. فروید بر این باور بود که مردمان خوشبخت هرگز خیال بافی نمی کنند.هنرمند همان فردی ست که با زندگی اختلاف دارد و کسانی که اختلافی با زندگی ندارند در نتیجه حرفی هم برای گفتن ندارند. اکسیردر مقامِ یک شاعر طنز پرداز درد را بیشتر احساس می کند و برایِ سرکوب اندوه با لبخند به پیکار درد می رود. اگر بپذیریم شعر یک هنر زبانی ست دیدگاه فروید در یک نگاه کلی کاملا صحیح است او معتقد است،هنر آرام بخش و مسکن بزرگی است وهنرمند متعهد می کوشد تا زندگی را اصلاح کند. صفر را بستند/ تا ما به بیرون زنگ نزنیم/ از شما چه پنهان/ ما از درون زنگ زدیم   اکبر اکسیر مدعی گونه ای دیگر از نویسشِ شعر است.جریانی موسوم به شعر «فرانو» که زادگاه آن در ساحلِ خزر است.جریان هایِ ادبی معمولا بر اساس بسترهای اجتماعی،سیاسی واندیشگانی رشد می کنند و نمود هر کدام از وضعیت هایِ مشابه در ادوار تاریخی تنها یک دلیل روشن دارد و آن هم  نگاهی عمیق به شرایط زیستی و بیولوژیکی انسان است.#نيلوفر_شريفي #نيلوفر_شريفى #نیلوفر_شریفی #کرگدن #اکبر_اکسیر #مجله_کرگدن #نقد
0 notes
Photo
Tumblr media
پرونده اى براى كتاب نيلوفر نام ديگر زخم است گفتگوى اختصاصى روزنامه همدلى با نيلوفر شريفى به همراه يادداشتى از استاد سيروس نوذرى لينك مطلب 👇 http://www.hamdelidaily.ir/archive/1396/06/30/6.pdf برشى از گفتگو:👇 آیا شعر را میشود دهه بندی کرد؟ چرا؟ من با دههبندی شعر موافق نيستم اما میتوان در پايان هر دههای به نوع نگاه شاعران و دستاوردها ِی آنها نگريست زيرا يک اثر خوب و خــ ق چون گنيجنهای در نهاد خاك میماند که تنها عبور زمان میتواند اصال ِت ذاتی آن را پديدار ســازد. از اين رو با دههبندی شعر تنها میتوان مختصات فکری يک دهه را پذيرفت و دههای ديگر را انکار کرد هر چند اثر خوب خودش راه را بازخواهد شناخت. به نظر میرسد در این کتاب، از ظرفیتهای صوتی واژگان استفاده ویژهای شــده،مث : صدای تو/شب ها/بو می کشد زخم را/خون را/منافذ پوست را/در این سطور، شاهد مردف ساختن «را» مفعولی در جهت تسریع سطر و افزایش طنین موسیقایی آن هستیم. نظرتان در این باره چیست؟ ببنييد يکی از کارکردهای مهم در شعر منثور ايجاد کارکردهای موسيقايی در بطن کم است و اين مهم در زيباشناسايی موسيقی بر پايه تکرار اســتوار است در نتيجه من برای رسيدن به يک ايده آل موسيقايی با توازن معنايی برای تشريح ابعاد حسی با رستاخيز درونی واژگانی میخواســتم اين آميــزه روانی محتوم را به تصوير بکشم و شــايد اين کنش روانی پرسوناِی متن رابه سمت وسوِی ديگری ببرد برای تاويل وآگاهی بيشــتر. بــه تعبيرهگلآنچه موســيقی از آن خود میداند همان اعماق زندگانی درون شخص اســت، موسيقی هنر روح اســت و به طور مستقيم به روح خطاب مى شود . برشى از متن نقد و يادداشت استاد نوذرى :👇 مجموعه شعر «نيلوفر نام ديگر زخم است» ايهام بالقوه ای در ذاتِ خود نهفته دارد و شاعر پيش از آن كه به طبیعت و محاکاتِ آن اشاره نماید، زخم هايِ انساني دردمند را به فراخور جنگ به تصویر می کشد و آنگاه در مقامِ یک زن از مرزها فراتر گام می نهد و چهره ویرانِ خاورمیانه را با ابعادِ گسترده ای از چشم ها عبور می دهد. شاعر در القایِ فضاي خشونت بر اين مجموعه كاملاً موفق بوده و اين به خودیِ خود امتيازچشمگيري‌ست.در اين زمانه بسيارند شاعرانی كه شعرهايشان تنهاهمنشينِ كلماتي سرد و بي‌روح است كه در جانِ مخاطب نفوذ نمي‌كنند. بهگفته حافظ : غلام آن کلماتم که آتش انگیزد /نه آب سرد زند در سخن بر آتش تیز و مجموعه «نيلوفر نام ديگر زخم است»سرشار از كلماتي ست كه آتشمي‌افروزد و تا بُنِ استخوان نفوذ مي‌كند. #نيلوفر_شريفى #نيلوفر_شريفي #روزنامه_همدلی #سيروس_نوذرى #نقد #نشر_بوتیمار
0 notes
Photo
Tumblr media
نيلونوشت:گاه بايد به صداي طبيعت گوش فرا داد گاه بايد با ابرها مهربان بود با نردباني كه به سوي آبي ها بالا مي رود آري طبيعت به همان اندازه كه زيباست ستمگر است. #myfeatureshoot #friendsinbnw#hikaricreative #bnw_demand #DailyMomentums #aksiine #aksdastan #akasimagazine #everydayiran #everydayAsia #everydayMiddleeast #everydayEverywhere #roozdaily #outofthephone #instagood #instagram #1415mp #magnumphotos#نيلوفر_شريفى #نيلوفر_شريفي (bij Iran)
0 notes
Photo
Tumblr media
نيلونوشت: و خاصيت نور نجات بخش است مي توان ضمير آدمي را باز شناخت و نور نور نور هميشه نجات بخش است. #myfeatureshoot #friendsinbnw#hikaricreative #bnw_demand #DailyMomentums #aksiine #aksdastan #akasimagazine #everydayiran #everydayAsia #everydayMiddleeast #everydayEverywhere #roozdaily #outofthephone #instagood #instagram #1415mp #magnumphotos#نيلوفر_شريفى #نيلوفر_شريفي (bij Iran)
0 notes
Photo
Tumblr media
امروز يكشنبه بيست و ششم شهريور ، در روزنامه همدلى بخوانيد نگاه و تأمل نيلوفر شريفى بر گزینه اشعار « لیوان شکسته» سروده ی احمد رضا احمدی لينك مطلب 👇 http://hamdelidaily.ir/archive/1396/06/26/7.pdf 👇 https://t.me/niloufarshariffi «لیوان شکسته» تازه ترین گزینه اشعارِ احمدرضا احمدی است که از سویِ نشر فصلِ پنچم منتشر گردید. در این مجموعه احمدی از همان اسلوب نوشتاری تبعیت می کند کما این که احمدی از دیرباز با نثر نابش خاک را می کاوید و به گنجینه ای گران بها در اعماقمی رسید.کلید واژه های احمدی بسیار راز آلود و صمیمی اند. گاه شاعر با افروختنِ چند کبریت نمور درصدد آن است تا دستیگرم را بفشارد اما دریغ و درد حتی با فروریختنِ ستاره ها از فرازِ ملکوت نیز در توامانِ تاریکی کسی وجود ندارد.. نه صدایی نه جنبشی که بتوان رستگاری را یافت. از دیگر بن مایه هایِ که به تکرار در آفرینه هایِ احمدی به چشم می آید رشک و آمالِ معصومِ شاعر است که با نگاهی استعاری در متن گره خورده اند و شاعر هنگامی که در برابرِ تاریکی زانو می زند در واقع قانونِ جبر را می پذیرد و فرصتِ تابناکِ زندگی در پلک برهم زدنی از دست می رود گویی فرصتِ بودن بر بال هایِ بادبادکی در باد می رقصد و ناگهان بادی هولناک آن نخ ارتباطی را در کمالِ نابوری جدا می سازد. احمدی با روایتی در خور سازه هایِ معنایی را کنارِ هم می چیند تا در خروجی اثر با غافلگیری و رفتاری نو جویانه فرمی بی بدیل را خلق کند. احمدرضا احمدی را باید راوی لحظاتِ ناب و خاطره های دور یاد کرد به طور کلی آفرینه های او با تقابل هایِ دیالکتیکی به قوام و ساخت می رسند. در اشعار احمدی همواره مویه و اندوهِ شاعر را می توان از دور دست شنید اما به طور کلی احمدی شاعر شکست نیست و عناصر شکل دهنده شعر او در تقابل یکدیگر قرار دارند «شب، روز،زندگی،مرگ،کو��کی، پیری» و همین فرایند استدلالی به تنیدگی معنا و مفهوم منجر می شود. از دیگر بارقه های مهمی که در ساختِ شعرهایِ احمدی به تکرار به چشم می آید،آنیت هایِ شاعرانه است که چون جرقه ای به گاهِ شب قسمتی از تاریکی را مهار می کند و احمدی با چنین دستمایه ای چنان تحول عظیمی را رقم می زند و چشم اندازِ متن با کارکردهایِ روایی همسو می شوند و همان جرقه یِ کوچک در توامانِ تاریکی به مکاشفه ای نو بدل می شود.این انگاره هایِ کوچک و بی نظیر فرایند زیباشناختی را در متن دوچندان می کند و این رفتار شاعرانه تنها از دستانِ جوهریِ احمدی بر اندامِ برفیِ کاغذ جاری می شود.#نيلوفر_شريفى #نيلوفر_شريفي #احمدرضا_احمدی #انتشارات _فصل_پنجم#فصل_پنجم #همدلى
0 notes
Photo
Tumblr media
امروز پنج‌شنبه، 23 شهریور، در روزنامه‌ی اعتماد بخوانید: نگاه و تامل نیلوفر شریفی (شاعر و مترجم) بر مجموعه‌ هایکوی «شب‌های پیراهنت» سروده پیام گنجگُلی:👇 هایکو از قالبهایِ محبوب در کشور ژاپن است که قدمتی 600 ساله دارد. قالبی محدود که بیشتر بیانگر عوالم شاعر در مواجه با طبیعت است، بی آن که خود شاعر به عنوان نماد یا نشانه در متن دخالتی داشته باشد. هایکو تنها یک آنیتِ تصویر محور است؛شعریکوتاه با اعجاز کلمات که ازپیوستگی 17 هجا به صورتِ 5 -7- 5 به ساخت می رسد. اما هایکویِ مدرن بعد از جنگ جهانی بر سر زبان ها افتاد و زندگی مدرن، ردایی نو بر قامت این قالب کهن کشید و «شیکی» با نقد هایکویِ کلاسیک و با بر هم زدن قاعده یِ 5 -7- 5 گرایشات تازه ای را مطرح کرد که انقلاب گسترده ای در نویسش هایکو بود. اما دردوره معاصر قالب هایکو با تلاش «احمد شاملو« و «ع. پاشایی» به شاعران فارسی زبان معرفی شد.البته باید اذعان کرد پیشینه کوته سرایی در شعر فارسی بسیار فاخر است و می توان به رباعیات خیام و دو بیتی های بابا طاهر اشاره کرد به عبارتی تاریخ شعر ما با کوته سرایی بیگانه نیست.حتی در دوره معاصر ظهور بیژن جلالی شعر کوتاه را به معنایِ واقعی در ایران متحول کرد و تحسینِ شاعری چون فروغ را برانگیخت. اما هایکو نویسی نوین ایران بعد از پیگیری و تلاش مضاعف ِسیروس نوذری رنگ تازه ای به خود گرفت و کاملا ایرانیزه گردید. با این تمهیدات می پردازم به مجموعه هایکوی پیام گنجگلی که اثر تازه خود را از نشر شورآفرین در سال 96 در شمارگان هزار نسخه منتشر کرد. گنجگلی در تقریر هایکو می کوشد جهان را آن گونه که می بیند به تصویر بکشد نه آن گونه که هست و این رفتار به غایت شاعرانه است اما باید دید آیا او در مقام یک شاعر توانسته در اجرا نیز عملکردِ موثری را به نمایش بگذارد یا خیر. رولان بارت در کتاب «امپراطوری نشانه ها»معتقد بود هایکو خاصیتی شبح وار دارد و عده ای می پندارند به سادگی می توانند چنین اشعاری بسرایند و این سادگی اسرار آمیز گاه فریبکار است. « Image» ایماژ یکی از مهم ترین مولفه های هایکو نویسی به شمار می رود زیرا شاعر هایکو سرا موظف است به لحاظ بارقه سبکیِ این قالب، تصویری بسازد که گستره ای از مفاهیم را در زبان تعبیه کند،باید اذعان کرد هایکو تنها از دل یک تصویر به بالندگی می رسد. به عبارتی دال «significant» یک تصویر صوتی ست که با دلالتِ مفهومی «signifie» مدلول را می سازد.#نيلوفر_شريفي #نيلوفر_شريفى #روزنامه_اعتماد #روزنامه_اعتماد_ملى #پيام_گنجگلى #نشرشورآفرین #نشر_شورآفرین #نشر_شورآفرين (bij Iran)
0 notes