تحلیل خصوصیات مشترک ادیان بدوى در ذهن انسان ابتدائى
۱ مذهب ، معنى داشتن هستى را اثبات مى کند. در همه این مذاهب ، حتى خرافى ترین و منحطترین مذهبى که بشر داشته است مانند پرستش فتیش یا ارواح خبیثه و طیبه اى که در تمام اشیاء وجود دارند و در زندگى مؤ ثرند….، احساس مذهبى معنى داشتن هستى نهفته است ، یعنى جهان بینى مذهبى یک جهان بینى مثبت است .
معنى داشتن هستى یعنى نفى عبث و پوچى …
۲ اعتقاد به غایتى نهائى در جهان ، انسان و تاریخ ، یعنى این که مذهبى در همه اشکالش معتقد است که من ، قبیله ام ، نوع بشر و هستى براى چیزى آفریده شده اند. این غیر از معنى داشتن است و بدان مفهوم است که هم طبیعت و هم تاریخ (یعنى نوع بشر) و هم ((من )) به عنوان یک ((فرد)) در همه مذاهب ، جهان ، انسان و همه امور به خوب و بد، زشت و زیبا، پلید و مقدس تقسیم مى شوند… ترتیب ، بر اساس ملاک هاى مذهبى ، حال هر چه باشد (توتم ، خون ، روح ) انسان ها تقسیم مى شوند به انسان پلید و انسان پاک ….بنابراین در ابتدا چنین بوده و در حال حاضر هم هست ، منتهى نوع تقسیم بندى بر اساس تکامل بشرى فوق مى کند.
۴ تقدس در عالم ؛.. هر جا و در هر فکرى که مفهوم تقدس وجود دارد. یک شیئى خصوصیتى غیر از همه اشیاء و خصوصیت ها دارد که حرمت آدمى و نوعى احساس ستایش خاص آدمى را در برابر خودش به وجود مى آورد…
۵ تقسیم همه اشیاء و امور و واقعیتها به محسوس و نامحسوس ؛ این مساءله خیلى مهم است که در آغاز در ذهن انسان به وجود مى آید. انسان بدوى نیمه وحشى یا تمام وحشى بلافاصله معتقد مى شود که جهان تقسیم مى گردد به آن چیز که محسوس است و آن چیز که نامحسوس است ، یعنى پشت این محسوس ها، نامحسوسى هائى وجود دارد. حال این نامحسوس ها چیستند، این به مذاهب مربوط است ….
۶ روح اجتماعى بودن دین ؛… یعنى مذهب نقش عظیمى در تکامل و تقویت و حفظ و تقدس جامعه و روح اجتماعى داشته است .
۷ بین المللى بودن خصوصیات دین ؛… بین المللى بودن خصوصیت دین است . بین المللى بودن یعنى ماوراء قومى بودن مذهب و ماوراء قومى بودن ، یعنى ملى نبودن مذهب یعنى انسانى بودن مذهب ، یعنى اینکه مذهب یک تجلى نوع انسان است ، نه تجلى جامعه قومى یا اقتصادى یا اجتماعى خاص .
۸ وحدت انسان و طبیعت و روح هستى ؛ یعنى ایجاد جهان بینى متجانس ، در احساس مذهبى همیشه بین انسان و طبیعت یک خویشاوندى به شکل هاى مختلف (خرافى یا غیر خرافى ) ایجاد مى شود و این دو بار با آن کانون معنوى جهان به نام خدا یا قواى مرموز ماوراء طبیعى و به یک معنا غیب ، این پیوند را برقرار مى کنند. یعنى در همه مذاهب ، انسان ، طبیعت و خدا، هر سه در یک جهان بینى متجانس و هماهنگ شکل مى گیرند… احساس مذهبى همیشه در زیر این پدیده هاى متفرق و رنگارنگ و نامتجانس وحدتى جستجو مى کند و همه اینها را به یک قطب ، یک واحد خاص یا چند واحد خاص تحویل مى کند…
۹ دغدغه و تلاش و میل به اتصال ؛… انسان همواره در زندگى خود داراى یک دغدغه مذهبى است . آن دغدغه حتى بیش از مساءله تقدس شاخصه احساس مذهبى است .
مذهب همواره ان��ان را مانع مى شده است که در قالبهاى موجود زندگى و بینش خود آرام بگیرد و همواره او را به یک تلاش و اضطراب دائمى در جستجوى حقیقت یا حقایق یا اسرار وادار مى کرده است . بنابراین همیشه ناآرامى ، اضطراب ، دغدغه دائمى ، عشق به اتصال و میل شدید روح انسان به طرف کانون نامرئى وجود داشته است ….
۱۰ اعتقاد به تسلط و ترقى و تعالى و حرکت ؛… مذهب عامل حرکت و پیشرفت و تکامل بوده ، یعنى به هر حال مذهب داشتن در هر ذهنى ، نایستادن در آن چه هست ، و تازیانه اى دائمى در روح و در زندگى و در قالبهاى موجود براى اتصال به((برترین )) بوده است و بر خلاف آنچه مى گویند که فناتیسم مذهب اصولا انسان را راکد و عاجز بار مى آورد، مى بینیم که ((انسان اولیه )) را معتقد و وادار مى کند که تو با تسخیر ((مانا))، تسخیر قواى مرموز و تسخیر ارواح که نمایندگان نیروهاى طبیعت هستند، مى توانى به ((کمال )) برسى و در خود قدرت تازه و روح تازه اى به وجود آورى ، و بدین وسیله استعدادهایى که در تو نبوده ، در تو حلول مى کند. بنابراین ، این ایمان بزرگ انسان به استخدام نیروهاى طبیعت ، جزو خصوصیات اعتقاد دینى بوده است .
۱۱ مفهوم مسئولیت ؛ اعتقاد به خودسازى ، اعتقاد به اراده در انسان … در همه فرمهاى مذهبى وجود دارد. بنابراین من با اتصال به نیروهاى غیبى و برتر و رسیدن به تقدس و ((مانا))، مى توانم سرنوشتم را تغییر بدهم و پیش بروم . بنابراین انسان مجبور نیست ؛ انسان در همه مذاهب اراده دارد که به وسیله تسخیر یا جلب نیروهاى ((خیر))، خود را دگرگون کند و با ((شر)) مبارزه نماید…
۱۲ نفى تصادف و عدم اعتقاد به تصادف و عبث ؛… یعنى هر کس به هر مذهبى معتقد است ، تاریخ را مجموعه حوادث متفرق و تصادفى نمى داند، بلکه آن را یک جریان پیوسته معقول و منطقى مى شمارد که در آن نوع بشر از جایى شروع کرده ، مراحلى را مى گذراند و به جایى که سرمنزل مقصود تاریخ و نوع بشر است ، خواهد رسید…
۱۳ اعتقاد به اصل تضاد؛ اصل مبارزه و جنگ و وجود یک نوع بینش جدلى …جهان بینى مذهبى یک جهان بینى جدلى است
…(نبرد مذهب علیه مذهب ؛ پیکار طولانى انسان و تاریخ .)
۱۴ علیت ؛ تحلیل منطقى عالم ؛ همین قدر که یک انسان بدوى اعتقاد دارد که مثلا یک شى ء خاص در اثر فلان شى ء یا بهمان روح ، چنین تغییرى کرده است ،… یا فلان قدرت ((تابو)) جانش را گرفته است ، معلوم مى شود که احساس مذهبى ، ذهن او را به دنبال رابطه علت و معلول در عالم مى کشاند…
۱۵ اصل بقا؛ اینکه ((روح همیشه بر مى گردد))، اصل بقا را نشان مى دهد… این عقیده که روح از یک بدن مى رود و در بدنى دیگر و حیوانى دیگر بر مى گردد، مزخرف است ، اما یک حقیقت بزرگ در این فکر وجود دارد و آن اعتقاد به جاودانگى انسان است و اینکه مرگ پایان وجود نیست …
۱۶ وسعت جهان بینى ؛ وقتى فرد معتقد به مذهب مى گوید که پشت این پدیده هاى محسوس ، ارواح و اسرار دیگر و مسائل غیبى هست ، جهان بینى او گسترده تر از چیزى است که مى بیند و از آن بیشتر مى بیند و بیشتر مى یابد. این جهان بینى وسیع را مذهب به او مى دهد، یعنى بر خلاف مذهب مادى که آن موقع وجود نداشته ) که محصور کردن عالم است به آنچه که محسوس است یا مى شود یافت … پس مذهب همیشه ذهن را از علت نزدیک به یک پدیده ، به علت هاى دور دست تر و حتى علت هایى که در حیطه حواس ما نیستند و بالاترند، مى کشانده است ، و این کارى است که به فلسفه و علم و ذهن و تعقل آدمى گسترش ماوراء محسوس مى داده است .
۱۷ ((نجات )) از آنچه هست ، از اسارت ((هست ))؛ انسان در هر مذهبى معتقد به این بود که در وضعى که هست ، نباید باشد و بر عکس وضعى وجود دارد که باید در آن بسر برد و راهى که از آنچه هست به آنچه باید باشد مى رود، اسمش مذهب است . چنین احساسى را فقط انسان دارد و این ((احساس )) همیشه ((مذهب )) است .
بنابراین انسان همواره به وسیله مذهب دعوت مى شود تا با یک مهاجرت دائمى نوعى ذاتى و با احساس نجات و توسل به نجات ، از آنچه که هست خارج شود. از همین مفاهیم نجات و اسارت ، آرزوى نجات و تلاش براى نجات است که مفاهیم انحطاط و پیشرفت ، بدبختى و خوش بختى در ذهن آدمى به وجود آمده و این همه در تعقل و زندگى و فرهنگ او اثر داشته است ….
۱۸ مفهوم نگاه دارى و حفظ انسان و حفظ حیات و جامعه ؛ در بسیارى از اعمال و مراسم مذهبى که در همین مذاهب ابتدائى صورت مى گیرد، کوشش هاى فراوانى براى مبارزه با ارواح شر، مذاهب شر و جلب عناصر خیر و ارواح طیبه ، تغییر در خود آدمى ، حفظ فرد و جامعه از قحطى ، بیمارى ، عوامل بشر و نیروهاى غیبى که ممکن است باعث محو انسان شوند، مى بینیم ، بنابراین ، مفهوم حراست و صیانت ذات و جامعه از بد، در نفس مذهب هست .
۱۹ شناخت و کنجکاوى ؛ وقتى مذهبى اعلام مى کند که جز آنچه مى بینى ، حقایق و اسرار فراوانى وجود دارند ولى نه در زندگى تو و نه در حیات تاریخ نوعیت تو مؤ ثرند، خود به خود براى آدمى ، کنجکاوى شناخت بوجود مى آید و این کنجکاوى به نوبه خود، علم را پدید مى آورد. همچنین کوشش براى تسخیر آن اسرار است که تکنیک را بوجود مى آورد. اگر مذهب نمى گفت : که پشت سر آنچه پیداست ناپیداها فراوان است ، کنجکاوى آدمى بوجود نمى آمد. پس کنجکاوى زائیده اعتقاد قبلى انسان به این امر است که آن چیزهاى مجهول و غیبى فراوانند؛ و این مبناى مذهب است .
۲۰ عامل استخدام و انتخاب ؛ مذهب در عین حال که همه اصول خود را عنوان مى کند، جهان را به نیروهاى خیر و شر، عناصر بد و خوب ، رفتار بد و خوب ، مقدس و ((پروفان )) و… تقسیم مى نماید و به انسان مى آموزد که به وسیله عبادت (در مذاهب اولیه ) یا رختهاى خاص (در همه مذاهب بعدى به شکل هاى دیگر) و هم چنین کوشش و فداکارى هاى فراوان و جهادهاى نفسانى مى توان این نیروهاى طبیعى را استخدام کرد. به او مى گوید که آسمان و زمین برایت مسخر شده و همچنین تو مى توانى خود انتخاب نمائى .
۲۱ زیبائى و هنر؛ اینها جزء مفهوم و پرستش است و در ذات پرستش وجود دارد… ((هنر فرزند دین است ))؛ بر خلاف امروز که عاقش کرده است !!
۲۲ عشق و پرستش ؛ هر احساسى دینى در هر شکلش ، عشق و پرستش را در ذات خود دارد، رابطه انسان با معبودهایش رابطه دوست داشتن ، عشق ورزیدن و پرستیدن است . مفهوم این رابطه را در اسامى یى که انسان براى خدایانش مى گذاشته ، مى توان دریافت …
رادها کریشنان مى گوید: ((ما به بنا کردن چنین جهانى و به انجام چنین توطئه و همدستى میان انسان و عشق و خدا دعوت شده ایم و آن عشق مذهبى است که همواره از فطرت آدمى مى جوشیده است و همواره آدمى را به حرکت و کمال واداشته است ؛ همان چیزى که مذهب مى گوید. اگر این مذهب در مسیر حرکت جهان و ترقى و تعالى مردم باشد، چرا با آن مبارزه کنیم ؟ باید به آن متوسل شویم تا نیروئى را که همواره در تاریخ حرکت مى بخشیده است ، در مسیر زندگى وادار کنیم تا حرکت و کمال آدمى را تسریع کند.))
بنابراین مذهب در ابتدائى ترین شکلش ، اصولا یک غریزه ، یک جوشش و کوشش است ، مذهب یک نیاز ذاتى است . اشکال کار آنجائى است که از حالت ضرورت و نیاز خارج شود و در خدمت قدرت سیاسى (زر زور) قرار گیرد و عامل سرکوب و خفقان و نابودى حرث و ن��ل انسانى گردد.
کتاب شناسى :
انسان و علوم طبیعى ن . ک : آ.اى . اپارین / حیات : طبیعت ، منشاء و تکامل آن . ترجمه هاشم بنى طرفى . چاپ ششم . تهران . ۱۳۵۸. آ. اى . اوپارین / پیدایش و سیر تکاملى حیات . مصطفى مفیدى . تهران . ۱۳۵۸. آ. اى . قاراپوین / پیدایش انسان و عقاید داروین . ترجمه عزیز محسنى . تهران . ۱۳۵۴. چگونه انسان غول شد / ۳ جلدى /
این دیدگاهها مقایسه شود با: دکتر یدالله سحابى / خلقت انسان . چاپ سوم . تهران . ۱۳۵۱.
ادیان بدوى : دیوید سن / تاریخ آفریقا. هرمز ریاحى فرشته مولوى تهران . ۱۳۵۸. جان ناس / تاریخ جامع ادیان . ترجمه على اصغر حکمت . تهران . ۱۳۵۴. چاپ سوم . فلیسن شاله / تاریخ مختصر ادیان بزرگ . ترجمه منوچهر خدایارى محبى . تهران . ۱۳۵۵. ویل دورانت / تاریخ تمدن . جلد دین . تهران . ۱۳۵۱ پازارگاد / تاریخ فلسفه سیاسى . ۳ جلدى . تهران . ۱۳۵۸. دکتر على شریعتى / تاریخ و شناخت ادیان . ۲ جلدى . تهران . ۱۳۵۹.
نوشته تحلیل خصوصیات مشترک ادیان بدوى در ذهن انسان ابتدائى اولین بار در تاریخ ما. پدیدار شد.
source https://tarikhema.org/religions/31806/%d8%aa%d8%ad%d9%84%d9%8a%d9%84-%d8%ae%d8%b5%d9%88%d8%b5%d9%8a%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%b4%d8%aa%d8%b1%d9%83-%d8%a7%d8%af%d9%8a%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d8%af%d9%88%d9%89-%d8%af%d8%b1-%d8%b0%d9%87%d9%86-%d8%a7/
0 notes
دانلود فیلم Ghost Stories 2017 دانلود فیلم Ghost Stories 2017 با لینک مستقیم دانلود فیلم Ghost Stories 2017 با کیفیت بالا دانلود فیلم Ghost Stories 2017 با زیرنویس فارسی فیلمستان مرجع دانلود فیلم جدید و خارجی منتشرکننده : فیلمستان نام فیلم: Ghost Stories ژانر: درام ، ترسناک کارگردان: Jeremy Dyson, Andy Nyman ستارگان: Andy Nyman, Martin Freeman, Paul Whitehouse محصول کشور: امریکا سال انتشار: ۲۰۱۷ امتیاز: ۶٫۸ از ۱۰ مدت زمان: ۹۸ دقیقه دانلود فیلم بزرگسال اطلاعات بیشتر: کلیک کنید خلاصه داستان: داستانهای ارواح یا گوست استوریز (Ghost Stories) یکی از فیلم های موفق بریتانیایی در ژانر ترسناک می باشد که از تاریخ ۶ اوریل ۲۰۱۸ اکران عمومی آن آغاز شده است. پروفسور فیلیپ گودمن زندگی خود را صرف افشای دلیل علمی برای حوادث ماورالطبیعه کرده است. به زودی اعتقاد او به این مسائل مورد آزمایش قرار خواهد گرفت، چرا که او اخباری از سه پرونده ی غیر قابل توضیح می شنود. مشاهده های غیرطبیعی در یک تیمارستان ، یک تصادف در اعماق جنگل و روح یک بچه ی به دنیا نیامده داستان هایی هستند که پرونده ی آن ها را گودمن قبول می کند. زمانی که فلیپ متوجه می شود این داستان ها ارتباط شومی با زندگی خود او دارند، بسیار ترسناک تر می شوند ….
0 notes
تصادف عجیب در چین؛ کاربران ارواح شرور را مقصر دانستند! +فیلم
New Post has been published on http://www.netdoone.com/422421/%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%af%d9%81-%d8%b9%d8%ac%db%8c%d8%a8-%d8%af%d8%b1-%da%86%db%8c%d9%86%d8%9b-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b1%d9%88%d8%a7%d8%ad-%d8%b4%d8%b1%d9%88%d8%b1-%d8%b1/
تصادف عجیب در چین؛ کاربران ارواح شرور را مقصر دانستند! +فیلم
حرکت ناگهانی یک وسیله نقلیه پارک شده در کنار خیایان و برخورد شدید آن با خودروی عبوری موجب گمانهزنیهای عجیب شده است.
0 notes
معرفی فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک ساخته میشل گوندری خیلی وقت ها پیش می آید همین که با کسی به شدت دچار مشکل می شویم و نسبت به او نفرت و کینه پیدا می کنیم دلمان می خواهد سر از تنش جدا کنیم و بکشیمش! توی دلمان آرزو می کنیم که ای کاش می شد سر به نیستش کرد! اما از طرف دیگر به خوبی واقفیم که کشتن آن آدم، دردسرهای ریز و درشت دیگری را برایمان به دنبال خواهد داشت. مثلا اینکه به دست پلیس بیافتیم و خودمان هم کشته شویم و یا عذاب وجدان همه وجودمان را پر کند و پشیمان شویم. نهایتا دست به کشتن طرف مقابل نمی زنیم. اما تا کاری نکنیم دلمان خنک نمی شود! چون عصبانی هستیم و فکر می کنیم آن آدم روزگارمان را سیاه کرده است. چارلی کافمن، فیلمنامه نویس مشهور آمریکایی که ید طولایی در نگارش فیلمنامه های عجیب و غریب و فوق العاده دارد، در فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک برایمان راه حل بهتری تجویز کرده که اگر در طی سال های آینده در دنیای واقعی هم اجرا بشود این مشکل حل خواهد شد و آدم های عصبانی می توانند با آسایش بیشتری زندگی کنند! همه چیز از ذهن پاک می شود. بی دردسر. به شکلی که از آن ماجرای تلخِ اعصاب خرد کن هیچ اثر و نشانی در ذهن و فکر آدمی باقی نمی ماند و می توان با خیال تخت به ادامه زندگی پرداخت! این همان "فراموشی ابدی یک ذهن پاک" است! در هالیوود و حتی سینمای جهان آثار علمی - تخیلی بسیاری ساخته شده و می شوند که موضوع اکثر آن ها یا درباره فضا و موجودات فضایی است، یا سفر انسان در زمان گذشته یا آینده و یا درباره جهان های دیگر و ارواح و مردگان. فیلم های مهم و گرانقدری چون ادیسه فضایی اثر استنلی کوبر��ک، جنگ ستارگان ساخته جرج لوکاس و همین طور بتمنها و سوپرمنها و اسپایدرمنها، هر کدام طرفداران خاص خودشان را دارند و عده ای همیشه مشتاقانه آن ها را دنبال می کنند. فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک در رده بندی فیلم ها در ژانر علمی- تخیلی قرار می گیرد. ولی چون یک رابطه عاشقانه را نیز به تصویر می کشد خیلی ملموس تر و نزدیک تر به واقعیت به نظر می رسد و به راحتی می توان با آن ارتباط برقرار کرد. در حقیقت می توان اینطور فیلم را معرفی کرد که قسمت عاشقانه فیلم که در آن رابطه ای بین دو جنس مخالف شکل می گیرد و کمی بعد به نفرت تبدیل می شود بار رمانتیک اثر و قسمتی که مربوط به پاک کردن حافظه به شکل یک عمل جراحی اتفاق می افتد بار علمی- تخیلی اثر را حمل می کند. این هنر والا و دست توانای نویسنده اثر (چارلی کافمن) را می رساند که با مهارت هر چه تمام تر توازنی واقعی بین این دو مقوله حساس و حیاتی برقرار ساخته بطوری که به هیچکدام از این دو لطمه ای وارد نشده و توازن کامل برقرار می ماند. در شروع فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک ما جوئل (با بازی خیره کننده جیم کری) را می بینیم که ظاهرا روز خوبی را شروع نکرده است و به قول خودش امروز از دنده چپ بلند شده. ماشینش که تصادف کرده، دفترش که چند ورق از آن کنده شده، حواس پرتی اش هنگام سوار قطار شدن و ... همگی وقایعی هستند که او از علت وقوع آنها بی خبر است. همین طور که این وقایع نامأنوس رخ می دهد، جوئل می کوشد خودش و شخصیتش را برای بیننده توصیف کند. مثلا ً با دیدن کلمنتاین (کیت وینسلت) که به او نگاه می کند، با خودش می گوید "نمی دانم چرا با دیدن هر زنی که کوچکترین توجهی به من می کند، عاشق او می شوم". همین طور وقتی کنار ساحل ایستاده است می گوید: "یکی از نقاط ضعف من، برقراری ارتباط است از طریق نگاه، با زنی که نمی شناسم. " بلاخره سر صحبت باز می شود. بعد از حرفهای بی سر و ته کلمنتاین و جواب های سرسری و یک نواخت جوئل و تکرار کلمه "خوب"، کلمنتاین از کوره در می رود و فریاد می زند : "تو به جز صفت "خوب" صفت دیگری برای گفتن نداری ؟" اما دقیقه ای بعد عذرخواهی می کند. کم کم با شخصیت و روحیات جوئل و کلمنتاین بیشتر آشنا می شویم. کلمنتاین دختری است سرزنده، برونگرا و پرحرف، که در مورد همه چیز زیاد حرف می زند و احساساتش را بی رودربایستی بروز می دهد. او در برقراری ارتباط بقدری راحت عمل می کند که خودش پیشنهاد ازدواج را به جوئل می دهد و قرار گردش شبانه را هم با او می گذارد. برخلاف او جوئل کاملا ً درونگرا و سرد به نظر می رسد. کمتر ا��ساساتش را بروز می دهد و تا حدی ترسو و م��افظه کار هم هست. این تقابل و تضاد شخصیتی و روحیات و سبک زندگی متفاوتشان، درواقع آغاز اختلافات و تنش های اساسی و بزرگتر بین آنهاست. این ناسازگاری و اختلاف به تدریج رشد می کند و عشق آتشین شان تبدیل به نفرت می شود. اینجاست که آن اتفاق مهم و هسته اصلی فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک به وقوع می پیوندد: پاک کردن حافظه از تمامی خاطرات از اول تا به آخر! اول این کلمنتاین است که دست به عمل پاک کردن حافظه می زند و وارد موسسه ای که این کار را برای مراجعینش انجام می دهد می شود. جوئل که پی به قضیه می برد برای انتقام و تلافی کار کلمنتاین او هم همین کار را می کند تا از شر خاطرات مشترکشان نجات پیدا کند. چگونگی پاک شدن ذهن کلمنتاین در فیلم نشان داده نمی شود اما پاک شدن ذهن جوئل را می بینیم. جوئل آزادانه و بی قید و شرط در زمان چرخ می زند و بدون هیچ مانعی به گذشته و خاطراتش سرک می کشد. روز آشنایی با کلمنتاین، غذا خوردن در رستوران و یا آخرین شبی که کلمنتاین از دست او ناراحت شد و او را ترک کرد همه را می بیند و تقلا می کند تا سرنوشتش را عوض کند اما کاری از پیش نمی برد. حوادث و خاطرات، جلوی چشمش محو می شوند و او قدرت جلوگیری از حذف شدنشان را ندارد. جوئل از درخواست حذف خاطرات کلمنتاین پشیمان است ولی پشیمانی دیگر سودی ندارد. تمام خاطرات کلمنتاین از آغاز تا پایان از ذهنش پاک می شود. در صحنه پایانی فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک کلمنتاین و جوئل (که از رویدادهای گذشته هیچ اطلاعی ندارند و از اول همه چیز را شروع کرده اند)، نوار حرف هایشان را گوش می دهند و متعجب و ناباور به یکدیگر زل می زنند. این نوار چیست و از کجا آمده؟! یعنی این رابطه که تازه آغاز شده قرار است به چنین جایی ختم شود؟!
0 notes
سوپرمنهای غیرقابلباور دنیای واقعی
New Post has been published on http://vestamag.ir/%d8%b3%d9%88%d9%be%d8%b1%d9%85%d9%86%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ba%db%8c%d8%b1%d9%82%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1-%d8%af%d9%86%db%8c%d8%a7%db%8c-%d9%88%d8%a7%d9%82%d8%b9%db%8c/
سوپرمنهای غیرقابلباور دنیای واقعی
برترینها: سوپرمنها چیزهایی هستند که انسانها به عنوان شکلی از سرگرمی در کتابهای کمیک، فیلم ها، شخصیتهای اکشن و بازیهای ویدئویی ایجاد میکنند. سوپرمن توانایی هایی دارد که یک فرد معمولی ندارد. این تواناییها میتواند شامل قدرت پرواز، قدرت فوق العاده، بعید نوردی و … باشد. این قدرتهای فوق العاده بعد از حوادث عجیب یا تولد با DNA غیرطبیعی ایجاد میشوند. اما آیا سوپرمنها واقعا وجود دارند یا زاده ذهن ما هستند؟ احتمالا نمیتوانید مرد عنکبوتی را در حال تاب خوردن در بین ساختمانهای نیویورک ببینید، اما میتوانید چیز عجیب تری ببینید. در این مطلب میتوانید مثال هایی از تواناییهای خارق العاده انسان را مشاهده کنید. این قدرتها شامل حرکت اجسام به وسیله ارواح، کنترل ذهن و … میشوند. این تواناییها قدرت تغییر مسیر تاریخ را ندارند، اما میتوانند جالب باشند.
سوپر معلم
ممکن است معلمها را قهرمانان زندگیتان بدانید، اما آیا به این فکر کرده اید که یک معلم هم میتواند یک ابرقهرمان واقعی باشد؟ یک معلم علوم که میاراده شغل کردن آتش را به علم آموزان آیت دهد به آن ها گفت که میتواند آتش را با ذهنش کنترل کند. یکی از علم آموزان از شغل حیرت انگیز این معلم فیلمبرداری کرده است. معلم به سرعت شقیقههای خود را میمالد که باعث میشود آتش سریعتر بسوزد. سپس دستش را طویل میکند تا آتش را آرام کند و آتش خاموش میشود. احتمالاً معلم دقیقا بداند که وقتی یک قطعه کاغذ را آتش میزند چه اتفاقی میافتد و واقعا موعد بندی خوبی داشته باشد یا احتمالاً واقعا تواناییهای خارق العاده داشته است.
دستان شکست ناپذیر
احتمالاً این یکی شما را بترساند. این آشپز صاحب یک رستوران منحصر به فرد است. اگر در این رستوران غذایی از منوی احمر کردنیها سفارش دهید آن را با دست اخذ میکنید. این مرد قدرت فوق العادهای دارد که میتواند دستش را در روغن داغ به مدت طولانی فرو برد. او میتواند گوشتی که در روغن داغ احمر کرده را با دستش بردارد و روغن داغ را طوری در دستش میگیرد که گویی شن و ماسه است که از بین انگشتانش میریزد. این مرد توضیح میدهد که این یک اختلال ژنتیکی است که در خانواده اش وجود دارد و والد و پدربزرگش هم این توانایی را دارند. او اولین بار این توانایی را زمانی کشف کرده که با روغن سوخته و تاثیری روی او نگذاشته است. سپس او دستش را کاملا در روغن داغ فرو غلام و فقط گرمای کمی حس کرده است.
آهنربای واقعی
رزق یک مرد در حال تعمیر چیزی با میخ بود. او متوجه شد که میخها مفقودالاثر میشوند و نگران شد. سپس فهمید که میخها در واقع مثل یک آهنربا به خودش چسبیده اند. هیچکس نمیداند چرا او توانایی جذب اشیای فلزی را دارد. اغلب ملت از نظر منطقی نتیجه میگیرند که او عمل جراحی داشته و یک قطعه فلزی درون بدنش جا باقیمانده است. اما این مرد به یاد نمیآورد که تا به حال عمل جراحی داشته باشد. او به تازگی متوجه این توانایی خارق العاده خود شده است. متاسفانه او نمیتواند اشیای فلزی را با دست هایش حمل کند، اما توانایی جالبی است.
شکست ناپذیر نسبت به برق
یک مرد هندی توانایی این را دارد که در مقابل جریان مهلکای از برق مقاومت کند. او قدرتش را با اتصال دو سیم برق آیت میدهد که بهمنظور از پا در آوردن یک فرد معمولی کافیست، اما این مرد را تحت تاثیر قرار نمیدهد. او از تیر برق بالا میرود و دو دستش را روی سیمهای لختی که برق در آنها جریان دارد قرار میدهد. او نه فقط چیزی حس نمیکند بلکه تبسم میزند و از نمایش قدرت خود به سایرین هیجان زده است. او این شغلها را زیاد انجام میدهد و عادت دارد چیزهایی را لمس کند که سایر افراد را در جا میکشد…
مرد پرنده
یکی سایر از اتفاقات عجیبی که در هند مشاهده شده مردی را آیت میدهد که در هوا معلق است. او نه فقط معلق است بلکه میتواند پرواز کند تا زمانی که در آسمان مفقودالاثر میشود. کسانی که روی زمین بودند نمیدانستند که او چطور میتواند پرواز کند و ترسیده بودند. به همین دلیل مرد بعید میشود گویا نمیخواهد به کسی صدمه بزند. به سختی میطاقت گفت این صحنه ساختگی بوده، چون جمعیت زیادی شاهد این ماجرا بوده اند. اگر پرواز این مرد را واقعی فرض کنیم این سوال قبل میآید که آیا قدرت او طبیعی بوده یا توسط تستهای دولتی ایجاد شده است…
دستان شفابخش
راهبان قریبترین چیز به ابرقهرمانان واقعی هستند. آنها تواناییهای انرژی درمانی دارند. اگر یک راهب در مبارزه صدمه ببیند معمولا میتواند خودش را شفا کند. در یک ویدئو مردی در حال بازدید از معبدی است که راهبان مشغول تمرین هستند. او یک تست جالب انجام میدهد به این صورت که با رو و پشت دستش به یک قطعه چوب ضربه میزند تا زمانی که دستش کاملا قرمز و متورم میشود. سپس راهب به سمت این مرد میرود و دستش را میگیرد و به طور معجزه آسایی آن را شفا میکند. سپس مرد دستش را به سمت دوربین میگیرد و آیت میدهد که ورم آن برطرف شده و به رنگ طبیعی درآمده است.
سرعت فوق انسانی
یکی از دوربینهای امنیتی یک تقاطع شلوغ تصاویر جالبی را ضبط کرده است. چیزی به سرعت از مقابل چندین نفر که منتظر نوبت خود هستند از تقاطع عبور میکند. آن عبور او یک فلاش نور صریح چند ثانیه دیده میشود. ملت و وسایل نقلیه اطراف با حیرت نگاه میکنند، اما خیلی دیر شده که بگویند چه چیزی بود. این میتواند مثالای از کسی با سرعت فوق انسانی باشد. این ویدئو میتواند ساختگی باشد، اما این اولین بار نیست که عبور یک چیز فوق سریع در دوربین ضبط شده است.
حرکت اجسام به وسیله ارواح
بلندکردن اشیا با ذهن یک قدرت فوق العاده عجب انگیز است، اما تصور کنید میتوانستید با ذهنتان ماشینها را بلند کنید. در ویدئویی که در یک تقاطع شلوغ ضبط شده یک مرد را میتوانید در صحنه مشاهده کنید و یکی از ماشینهای قریب او که بهمنظور راحتی اش بلند شده است. به نظر میرسد که او کسی است که ماشینها را بلند کرده، اما بعد از آن شروع به دویدن میکند. سالهاست ملت معتقدند که این اتومبیلها توسط یک نیروی ناشناخته بلند شده اند. اما خوشبختانه هیچکس توانایی بلند کردن اتومبیل با ذهنش را ندارد، زیرا ممکن بود از آن در مسیر شر استفاده کنند.
مرد معلق
این ویدئو اگر واقعی باشد هرچیزی که درارتباطبا زمین و فیزیک آموخته ایم را رد میکند. مردی که بالای یک پیاده روی شلوغ معلق ایستاده است باعث حیرت کل شده است. این مرد خیلی معمولی به حصار تکیه داده و بهمنظور عکس ژست گرفته است. او بهمنظور ملت دست تکان میدهد. بعضی میگویند او روی یک سکو ایستاده است، اما پاهایش آویزان به نظر میرسند. بعضی سایر میگویند او با نخها و رشته هایی نگه داشته شده، اما وضعیت شانههای او طبیعی است طوری که انگار روی زمین ایستاده است. بعضی میگویند که دست او ساختگی است با این حال هنوز یک قدرت فراانسانی او را بالا نگه داشته است.
مرد پرنده
مردی که چند دقیقه روی یک ساختمان ایستاده بود به نظر میقبض به پریدن فکر میکند و میخواهد خودش را بکشد، دستهای خود را مفتوح کرد و حاضر پریدن شد. در حالی که تماشاچیان منتظر بودند ببینند او به زمین میخورد و میمیرد، در کمال تعجب میبینند که بعد از تصادف با زمین بلند میشود. فیلمبردار به سمت او روی زمین میدود، اما فقط چیزی که میبیند یک لکه در محل فرود اوست که احتمالا خون است. این مرد بعد از فرود بدون هیچ مشکلی بلند میشود و میدود. این واقعی است و قدرت انسانی را آیت میدهد که تقریبا در مساوی کل چیز صدمه ناپذیر است. با این حال طریقه تصادف او به زمین میتواند ساختگی و یک مزاح باشد…
مرد رسانا
مردی وجود دارد که میتواند برق را هدایت کند، او میتواند مسیر برق را با دست هایش هدایت کند. او هرروز خودش را با ماشینهای خانگی تا قطار تمرین میکند تا توانایی هایش را تقویت کند. او به خودش شوک ۲۰۰۰ ولتی وارد میکند و ظاهرا هیچ حس دردی ندارد. او بهمنظور نمایش توانایی خود، خودش را به باتری ۲۲۰ ولتی وصل میکند و دو چنگال را در دستش نگه میدارد. سپس یک سوسیس روی چنگالها میگذارد و سعی میکند برق را به سمت سوسیس هدایت کند تا آن را بپزد. دود از سوسیس خارج میشود و شروع به طبخ میکند. برق روی این مرد اثر نمیگذارد و حتی تبسم میزند. گفته میشود او میتواد بعد از متمایز شدن از منبع برق هم آن را هدایت کند و با لمس لامپ، آن را صریح کند.
نامرئی شدن
یکی از ویدئوهای عجیب یوتیوب با مردی شروع میشود که وارد یک جعبه مقوایی میشود. هیچ توضیحی درمورد شغل او داده نمیشود. او شروع به بالا کشیدن جعبه در اطراف خود میکند و با این شغل مفقودالاثر میشود. افراد زیادی سریعا آن را ساختگی عمداً و رد میکنند، اما ته جعبه در تمام مدت فیلمبرداری مشخص است…
این فرد یا یک جعبه سحرآمیز دارد یا توانایی تغییر شکل و یا مهارت فوق العاده در ویرایش فیلم. این ویدئو آنقدر واضح است که نمی طاقت گفت دستکاری شده، اما این فقط توضیح منطقی است که میتوانیم درارتباطبا آن بدهیم. اگر این مرد واقعا قدرت مفقودالاثر شدن دارد، فقط آن استفاده از جعبه مقوایی است؟ چه چیزهای دیگری میتوانند بهمنظور مفقودالاثر شدن استفاده شوند؟ وقتی وارد جعبه میشود واقعا کجا میرود؟ سوالات بدون جواب زیادی وجود دارد.
تانک انسانی
یکی از هنرمندان رزمی شغل روسی میاراده تواناییهای فوق انسانی خود را با مبارزه با یک تیم عملیات اخص آیت دهد و تیم عملیات اخص نتوانستند مانع او شوند. در چند دقیقه اول ویدئو، به نظر میرسد مرد واقعا در مبارزه خوب است. تا اینکه یکی از اعضای تیم گردن او را فشار میدهد که میتواند یک فیل را از پای درآورد، اما چند ثانیه بعد که او را رها میکند مرد هنوز هوشیار است. نمیتوانیم بگوییم که قدرت یا استقامت یا احتمالاً هم ترکیبی از هر دو او را سوپرمن کرده است. این ویدئو نمیتواند ساختگی باشد و در عین حال دلیل منطقی هم درارتباطبا این مقاومت او وجود ندارد.
حرکت اشیا با ذهن
در این قسمت دختربچهای با قدرت خارق العاده مشاهده میکنید که میتواند اشیا را با ذهنش حرکت دهد. یک روز در پارک، یک نفر از یک بطری پپسی فیلم گرفته است که خودش روی میز حرکت میکند. در کنار آن دختری هست که تبسم میزند و احتمالا همان کسی است که بطری را حرکت میداده است. دختربچه میگوید که به سهولت بطری را با ذهنش حرکت میدهد و هنگامی که از او خواسته میشود مجدد این شغل را مقابل دوربین انجام دهد به راحتی آن را تکرار میکند. او به سادگی ذهن خود را روی بطری متمرکز میکند و آن را حرکت میدهد. او اغلب تمرکز میکند و بطری را از روی میز بلند میکند. بچههای اطراف او تحت تاثیر قرار میگیرند، اما بزرگترها توجهی نمیکنند. او چندبار این شغل را میکند، اما بعد میگوید که سردرد گرفته است و نمیخواهد آن را استمرار دهد. مسیرهای مختلفی وجود دارد که این ویدئو را جعل کرد از آهنربا تا کسی که میز را حرکت دهد، اما اگر واقعی باشد دریچه جدیدی به دنیایی است که کودکان هم میتوانند ابرقدرت باشند.
حواس فوق العاده
این مرد هیچ قدرت آهنربایی و الکتریکی ندارد، اما حواس و عکسالعملهای فوق العادهای دارد. او یک سامورایی است و سال هاست هنرش را تمرین میکند. او ادعا میکند که میتواند یک گلوله را با شمشیر از وسط نصف کند. در یک فیلم او را با یک تفنگ ایرسافت امتحان میکنند. به محض شلیک گلوله، سامورایی شمشیر خود را میکشد و گلوله را نصف میکند. در حرکت آهسته فیلم میتوانید تماس مستقیم شمشیر با گلوله را ببینید. این صحنه شانسی نبوده، زیرا سامورایی چند بار آن را بدون خطا انجام میدهد. یک پروفسور بیان کرد که این مرد سطح حواس فوق انسانی دارد.
0 notes
نوایی که منحوس است میگویند دستگاه نوا نحس است. روزی که بنان سوار ماشین پروین غفاری شد، تصادف کرد و چشمش آسیب دید، در مجلسی نوا خوانده بود. حکایتهای فراوان دیگری هم از قدما درباره نحوست دستگاه نوا ذکر شده که مجال ذکرشان نیست. شاید کراهت برخی قدما نیز در آموزش و آموختن و اجرای این دستگاه به این عقیده بازگردد. استاد آوازم میگفت این عقیده را بارها آزموده و دانسته که شایعهای است خلاف؛ اما من همچنان به نحوست نوا معتقد بودم. اصلا بحث خرافات در میان نیست که چون نیک بنگری، اعتقاد به «نحس بودن» یا «نحس نبودن» نوا به یک اندازه میتواند خرافی باشد. تا وقتی دستگاه نوا در این عالم باشد و نواخته و خوانده شود، من و استادم و دیگرانی که نوا را دریافتهباشند، محکوم به خرافات هستیم. قصه کوتاه! اتهام خرافه به کسی که درباره نحوست نوا اندیشیده باشد، چنان است که کاشفان جادوی چاه بابل را خرافی بدانیم یا قائلان به سوزانندگی آتش را. در بسیاری از سنتهای آن سوی هفت دریا، امر منحوس با امر قدسی و حتی امور ممنوعه پیوندی ناگسستنی دارد. بسیاری از تابوها از شدت تقدس و تبرک و طهارت، ممنوع شمرده میشوند؛ اما بر آن زبان که شاید و در آن دست که باید، پاکیزه و مبارک و مطهر میشوند. دستگاه نوا چون آتشی است که در ظرف خویش گرمی و نور میآورد و چون به گاه و جای خویش جاری شود، عین عافیت است و آن بلایی که با نحوست نوا نازل شود، بر آنکه پذیرایش شود، جز برکت نیست. سالها با همهمهای از همین افکار سرماخورده و مالیخولی در سرم، نشستم و نوا شنیدم و ترس خوردم، تا به روایتی از نوا رسیدم که به شهادت راویاش، امضاء ارواح و اشباح و پردگیان پای تکتک تکهها و گوشههایش نشسته است و از آن همه، درخشانتر از این مقدمه نوا نشنیدم که داریوش صفوت نواخته است. این قطعه را بشنوید تا بدانید که چرا گفتهاند، نوا منحوس است! العاقبة عندکم فیالمسرات
0 notes
وقتی مذهب و خرافه باعث ظلم به حیوانات میشود
New Post has been published on http://vestamag.ir/%d9%88%d9%82%d8%aa%db%8c-%d9%85%d8%b0%d9%87%d8%a8-%d9%88-%d8%ae%d8%b1%d8%a7%d9%81%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d8%b9%d8%ab-%d8%b8%d9%84%d9%85-%d8%a8%d9%87-%d8%ad%db%8c%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d8%aa-%d9%85%db%8c/
وقتی مذهب و خرافه باعث ظلم به حیوانات میشود
برترینها: صدمه رساندن به حیوانات یکی از پستترین و ظالمانهترین رفتاری است یک انسان میتواند انجام دهد. در بعضی موارد، مذهب و خرافات در صدمههای عمده به این موجودات مفلوک و بی پناه نقش اساسی دارند.
قربانی کردن بز بهمنظور الهه هندو
شاکتیسم به معنای نظریه قدرت یا نظریه خدایی، فرقهای از هندوئیسم است که بر عبادت شاکتی – والده الهی هندوها – به عنوان پروردگار مطلق و غایت الوهیت، تمرکز دارد. یکی از فرمها الهه کالی (Kali) است که عیال خدای شیوا است. این الهه قربانی کردن حیوانات به اخص بزها را رفیق دارد. اعتقاد بر این است که کشتن یک بز به اسم او یکی از احساسات منفی مثل خوف، عصبانیت و حسادت را از بین میبرد. یکی از مثالهای قابل توجه معبد کاماخیا در هند است، یک مقصد توریستی محبوب که بزها و کبوتران در مقابل چشم کل کشته میشوند. عمل قربانی کردن حیوانات قرن هاست که وجود دارد و مقامات زیادی تا به حال سعی کرده اند آن را متوقف کنند.
کشتن حیوانات به دلیل خوف خرافاتی
خرافات زیادی درمورد جغدها وجود دارد. رومیها معتقدند که جغدها به دلیل شب بیداریشان مشکوک هستند و وفات را قبل بینی میکنند
اوایل جغدها در عیدها سوزانده شده و خاکسترشان در رودخانه ریخته میشد. بعد از گذشت قرنها عقاید جدیدی جای عقاید قدیمی را گرفت مثل اینکه وقتی جغد جیغ میکشد وفات یک نوزاد را اعلام میکند. هم چنین جغدها را با ارواح و جادوگران مرتبط میدانند، مثلا اینکه وقتی جغدی در یک منزل لانه میسازد یعنی آن منزل توسط ارواح تسخیر شده است. به طور مشابه رویت جغد در خواب به معنی تصادف و رویت جغد در روز به معنای یک اتفاق بد است. چنین عقایدی منجر به قتلعام، شکار و فروش غیرقانونی آنها شده است.
سندروم سگ سیاه
قرن هاست که مذاهب و خرافات سگهای سیاه را بدیمن میدانند. بهمنظور مثال در روزهای اولیه مسیحیت سگ عمده سیاه را شوم میدانستند و معتقد بودند در قبرستان زیاد دیده می شود و وقتی پشت پنجره افراد مریض می��رود به این معنی است که خیلی زود میمیرند. هم چنین زمانی معتقد بودند که خون آشامها به شکل سگهای سیاه درمی آیند. اروپاییان شرقی میگفتند که چطور این موجودات بعد از حمله به گلهها در آن اطراف پرسه میزدند و همین باعث شد که فکر کنند سگها نحس و دلیل این حملات هستند. کل اینها باعث شده که سگها در بین ملت کمتر پذیرفته شده و موجب خوف و ارعاب شوند. در مقایسه با حیوانات خانگی سایر سگهای سیاه دیرتر به فروش میرسند.
خوردن سگ بهمنظور شفا مرض و اختلال
ایگوروت ها، ملت بومی کوههای شمالی فیلیپین، معتقدند که سگها نگهبانان معنوی با خاصیت های عرفانی هستند. گفته میشد دندانهای سگ بهمنظور شفا نیش مار و حتی صاعقه مناسب است. این دندانها با خواص جادویی که داشتند به شکل گردنبند یا طلسم استفاده میشدند. هم چنین ایگوروتها تصویر سگها را خالکوبی میکردند تا الهام تقسیم چابکی و قدرت آنها باشد. علاوه بر این، ایگوروتها برخیمواقع گوشت سگ را بهمنظور شفا میخوردند. این شغل به ندرت و فقط در مراسم خاص انجام میشد.
به مخاطره افتادن آی-آی (Aye-Aye) به خاطر انگشت شیطانی اش
آی-آی موجود کوچکی است که در ماداگاسکار یافت میشود. پستاندار بی آزاری که ملت ماداگاسکار او را در معرض خطر قرار داده اند. کل اینها فقط یک علت دارد: این حیوان انگشت میانی ابهت دارد. این انگشت یک ابزار تکاملی است که بهمنظور خارج آوردن حشرات از پوست و شاخه درختان استفاده میشود، اما خرافات و هذیانهای بومیان اصلا این موضوع را نمیپذیرد. ملت بومی معتقدند که انگشت بلند آی آی شوم است. آنها معتقدند این موجودات شبها به منزل آنها میروند و از این انگشت بلند بهمنظور حفره کردن قلبشان استفاده میکنند. چه راهی بهتر از کشتن حیوان بهمنظور پیشگیری از چنین اتفاقی وجود دارد؟ اگر بومیان ببینند که یک آی آی به سمتشان میآید، که خیلی معمول است چون این حیوانات طبیعت دوستانه و کنجکاوی دارند، آنها را با یکی دو گلوله میکشند.
گرگ یا شیطان تاسمانی (Thylacine)
گرگ تاسمانی از دهه ۱۹۳۰ به لطف تغییرات محیط زیست و و خرافات احمقانه ملت منقرض شده است. از آنجا که این حیوان در بالای هرم شکار قرار دارد عجیب نیست که بعضی عقاید اغراق آمیز و وحشیانه درمورد آن وجود داشته باشد. همان طور که اسطوره خون آشامها و گرگ ظاهرها در بین ملت شایع میشد گرگهای تاسمانی را به عنوان شیطان شناختند. این موجود را به خاطر فکهای قدرتمند که میتوانست گوشت و استخوان را شعور کند با وفاتهای اسرارآمیز در گلهها مرتبط میدانستند. علاوه بر این، عکسی از دهه ۱۹۲۰ این حیوان را با مرغی در دهانش آیت میدهد. همین باعث شد بسیاری فکر کنند که گرگهای تاسمانی دزدان وحشی هستند و دولت به سرعت جوایزی بهمنظور کشتن آنها در نظر گرفت.
دار زدن گاو بهمنظور سالی پر از سلامتی
وبسایتهای سفر چینی به فستیوال نائویو در چین اشاره میکنند که یک رویداد مذهبی است که هر سال ۲ ژوئن تقویم چینی برگزار میشود. این فستیوال هم شبیه بسیاری از عیدها شامل رقص، آواز و سرودهای سنتی میشود. گاوبازی هم یکی از تقسیمهای برجسته این فستیوال است. اما اتفاق دیگری هم میافتد که به ندرت بین گردشگران تبلیغ میشود. ملت محلی روز با ماهیگیری و دعا بدو میکنند و با کشتن وحشیانه یک حیوان به اوج خود میرسد. آنها یک گاو را میگیرند یک طناب بعید گردنش میبندد و آویزان میکنند تا بمیرد. آنها ��ین وفات آرام و دردناک بهمنظور آنها سالی پر از تسکین و محصول میآورد.
کشتن توله خرسها بهمنظور ملحقشدن به جهان روحانی
ملت ژاپن نسبت به خرسهای قهوهای احترام زیادی قائل هستند و به آنها به عنوان چیزی شبیه به خدا نگاه میکنند. هم چنین آینوها معتقدند، چون خداوند در جهان روحانی قرار دارد فلذا خرسها نیز باید به همان جا رسول شوند و مراسمی بدین منظور برگزار میکنند. آنها بهمنظور این شغل یک توله خرس را از طبیعت شکار میکنند. اگر والده خرس آن اطراف باشد سریعا کشته میشود تا مراسم را به هم نزند. سپس توله خرس به روستا آورده شده و از او مراقبت میشود. اگر توله خرس خیلی جوان باشد نسوان روستا با شیر خود او را عمده خواهند کرد.
حدود یکی دو سال بعد، عید خوفناک برگزار میشود. توله خرس را از قفس خارج آورده و در وسط روستا میبندند. روستاییان ابتدا با تیرها کند و سپس با تیرهای مهلکتر او را با تیر و قوس میزنند. اگر بعد از کل اینها خرس هنوز زنده باشد، بومیها با یک کنده درخت عمده سرش را شعور میکنند یا او را خفه میکنند. آنها سپس مغز، زبان و چشمهای حیوان را در آورده و جمجمه را با گل پر میکنند.
قربانی کردن صدها هزار حیوان بهمنظور خدای هندو
هر پنج سال میلیونها هندو بهمنظور دلجویی و قریب شدن به الهه قدرت، گادهیمای (Gadhimai) به معبد باریاپور میروند و حدود ۴۰۰ هزار حیوان را در دو روز میکشند. بخشی از این قربانیها شامل ۴۰ هزار بوفالو می شود. هندوها آنها را مقدس نمیدانند، چون با یاما راجا، خدای هندوی وفات و مجازات در ارتباط هستند. هر حیوانی را در این مراسم میتوانید پیدا کنید مثل موش، مار و کبوتر که در مقابل معبد کشته میشوند. این عمل نه فقط مذهبی بلکه تجاری هم هست از آنجا که محصولات این حیوانات (استخوان، گوشت و …) بهمنظور استفاده به شرکتهای مختلف فروخته میشوند. با وجود اعتراضهای بهوفور، دولت نپال هیچ اقدامی درارتباطبا این موضوع نکرده، زیرا نمیخواهد در یک سنت قدیمی دخالت کند.
0 notes
وحشتناک ترین صفحات ویکیپدیا که فقط بزرگسالان باید ببینند
New Post has been published on http://vestamag.ir/%d9%88%d8%ad%d8%b4%d8%aa%d9%86%d8%a7%da%a9%e2%80%8c-%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b5%d9%81%d8%ad%d8%a7%d8%aa-%d9%88%db%8c%da%a9%db%8c%d9%be%d8%af%db%8c%d8%a7-%da%a9%d9%87-%d9%81%d9%82%d8%b7-%d8%a8/
وحشتناک ترین صفحات ویکیپدیا که فقط بزرگسالان باید ببینند
تقدیر نهایی جهان موضوعی در کیهان شناسی فیزیکی است که محدودیتهای تئوری آن میتواند به صورت مفید و علمی رفتار آینده جهان را قبل بینی کند. آیندههای ممکن بسیاری بهمنظور جهان قبل بینی شده از جمله اینکه جهان ممکن است یک دوره محدود یا بی نهایت وجود داشته باشد. مشاهدات ادوین هابل در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ آیت عدل که اغلب کهکشانها به نظر میرس در حال بعید شدن از هم هستند که منجر به نظریه پذیرفته شده بیگ بنگ میشود. این آیت میدهد که جهان در ماضیای بعید حدود ۱۳. ۸ میلیارد سال قبل تشکیل شده و از آن موعد به اشاعه خود استمرار داده است. اذعان بیگ بنگ عمدتا ارتباط به دانستن نرخ این اشاعه، میانگین چگالی مونث و خواص فیزیکی جرم/انرژی در جهان دارد. در بین کیهان شناسان یک توافق عام وجود دارد که جهان مسطح است و بهمنظور دائم به اشاعه خود استمرار میدهد.بااین حال عوامل بسیاری ممکن است روی تقدیر جهان تاثیر بگذارد، مثل میانگین حرکت کهکشان ها، شکل و ساختار جهان یا مقدار مونث تاریک و انرژی تاریک که جهان شامل آن میشود.
جویس کارول وینسنت (۱۹۶۵ – ۲۰۰۳) زن بریتانیایی بود که بیش از دو سال طول کشید که جسدش در آپارتمانش پیدا شود. وینسنت قبل از مرگش ارتباط خود را با تقریبا کل کسانی که او را میشناختند قطع کرده بود. از شغلش استعفا در سال ۲۰۰۱ استعفا داده بود و به پناهگاه قربانیان خشونت خانگی نقل مکان کرده بود. در همان موعد او ارتباطش را با خانواده و رفقا کم کرد. او در آپارتمانش در سال ۲۰۰۳ فوتشد و هیچ یک از خانواده، همکاران و دوستانش متوجه نشدند. بقایای او در سال ۲۰۰۶ کشف شد و تصور میشود علت وفات حمله آسم یا عوارض ناشی از جرح گوارشی بوده باشد. حیات و وفات او موضوع فیلم «رویاهای حیات» در سال ۲۰۱۱ شد.
۶ – پروژه ام کی اولترا
پروژه ام کی الترا یا برنامه کنترل ذهن سیا، اسم رمزی است که به برنامه آزمایشی روی انسان داده اند، که غیرقانونی بوده و طراحی و مسئولیتش را سازمان سیای آمریکا برعهده گرفته اند. این تستها با هدف معرفی و توسعه داروها و نحوههای مورد استفاده در تفتیش و شکنجه به منظور تضعیف شخص و مجبور کردن او به اعتراف از ظریق کنترل ذهن انجام میشد. این عملیات از اوایل دهه ۱۹۵۰ بدو شد و به طور رسمی در سال ۱۹۵۳ محکوم و در سال ۱۹۷۳ رسما متوقف شد. این برنامه شامل فعالیتهای غیرقانونی زیاد بود، از جمله استفاده از شهروندان بی خبر آمریکایی و کانادایی به عنوان سوژه آزمایشگاهی. ام کی اولترا از نحوههای بیشماری بهمنظور دستکاری ذهنی ملت و تغییر فعالیتهای مغز استفاده میکرد از جمله اجرای مخفیانه مواد مخدر مختلف به خصوص ال اس دی و سایر مواد شیمیایی، هیپنوسیس، از بین بردن حواس فرد، بدنها قرارد��دنیا و سوء استفاده جنسی و کلامی.
این برنامه شامل ۱۴۹ پروژه بود که با مشارکت دانشگاه ها، موسسات تحقیقاتی و موسسات مشابه انجام میشد. حداقل ۸۰۰ موسسه و ۱۸۵ محقق خصوصی در آن شرکت داشتند. این پروژه بهمنظور اولین بار در سال ۱۹۷۵ توسط کنگره آمریکا و از طریق تحقیقات کمیته چرچ و مجلس راکفلر بهمنظور عموم بارز شد. تحقیقات با مشخص شدن این واقعیت که ریچار هلمز رئیس سیا در سال ۱۹۷۳ تمام مدارک مربوط به امکیاولترا را منهدم کرده است، مبتلا مشکل شد. تحقیقات این دو کمیته بدنها بر پایه اقرارهای افرادی که در این برنامه به طور مستقیم دخیل بودهاند و مدارک مقداری که از اجازه اضمحلال هلمز باقیماندند، انجام گرفت.
۷- فهرست وفاتهای غیرعادی
این صفحه شامل فهرست وفاتهای غیرعادی است. این لیست شامل موارد منحصربفرد یا زیاد نادر از وفات هایی است که در تاریخ ثبت شده است. یا وفات هایی که ممکن است غیرعادی یا حیرت انگیز باشند مثل هنرمندانی که آن اجرا فوت کرده اند، مخترعینی که توسط اختراع خود کشته شده اند، فوتبالیست هایی که آن بازی مرده اند، دوچرخه سوارانی که آن مسابقه مرده اند و خودکشیهای سیاسی.
۸- مفقودالاثر شدن مورا ماری
مورا ماری که در سال ۱۹۸۲ متولد شده بود در شب ۹ فوریه ۲۰۰۴ بعد از تصادف اتومبیل در نیوهمپشایر مفقودالاثر شد. ماری دانشجوی پرستاری بود. یک روز بعداز ظهر قبل از ترک دانشگاه به مدرس و سرپرستش ایمیل زد که به علت وفات یکی از اعضای خانواده اش یک هفته به مرخصی میرود. هیچ یک از خانواده اش این وفات را تایید نکرده اند. پلیس ابتدا با پرونده او را یک مورد گمشده در نظر گرفت. اما هنوز مشخص نیست که او ربوده شده یا خودش مفقودالاثر شده است. او هرگز پیدا نشد.
۹- جون و جنیفر گیبونز
جون و جنیفر گیبونز (۱۹۶۳ – ۱۹۹۳) دوقلوهایی بودند که در ویلز عمده شدند. آنها را دوقلوهای خاموش مینامند، زیرا فقط با یکدیگر ارتباط داشتند. آنها شروع به نوشتن روایت کردند، اما تجربه تمایلهای جنایتکارانه را بدو کردند و به همین دلیل هر دو در مریضخانه براودمور بستری و ۱۱ سال در آن جا حفاظت شدند.
۱۰- قتلهای هینترکایفک
هینترکایفک یک مزرعه حقیر در ۷۰ کیلومتری شمال مونیخ بود. در شب ۳۱ مارس ۱۹۲۲ شش ساکن مزرعه با کلنگ کشته شدند. این قتلها هنوز حل نشده اند. کشاورز متوجه یک رد پا در برف شد که به طرف مزرعه اش میآمد، اما هیچکس به آن جا نیامده بود، اعضای خانواده صداهای عجیب و غریبی در شیروانی شنیدند، کلیدها گم شده بود و یک روزنامه که هیچ یک از اعضای خانواده نخوانده بودند در مزرعه افتاده بود. خدمتکار آنجا را ترک کرد، چون فکر میکرد ارواح آنجا را تسخیر کرده اند. در همان روز خدمتکار جدید قبض، کل خانواده بهاتفاق با خدمتکار به قتل رسیدند. هیچکس تا کنون نمیداند چه کسی و چرا آنها را کشته است.
۱۱- آرمین میوس
آرمین میوس یک تکنسین آلمانی تعمیر کامپیوتر بود که به خاطر کشتن و خوردن یک قربانی داوطلب که در اینترنت پیدا کرده بود مشهور شد. بعد از اینکه میوس و قربانی با توافق هم آلت تناسلی قطع شده قربانی را خوردند میوس او را کشت و گوشتش را خورد.
۱۲- قتلهای با تبر ویلیسکا
این قتلها در زوئن ۱۹۱۲ در شهر ویلیسکا اتفاق افتاد. شش عضو خانواده مور و دو مهمان در منزل او پیدا شدند. هر هشت قربانی از جمله شش بچه جرحهای شدیدی از تبر روی سرشان داشتند. طی تحقیقات طولانی چند نفر مظنون شدند یکی از آنها دوبار محکوم شد؛ که در نهایت تبرئه شد و جنایت هیچوقت حل نشد.
۱۳- ناتانیل بار جونا
ناتانیل بنجامین لوی بارجونا (۱۹۵۷ – ۲۰۰۸) محکوم به تجاوز به کودکان، قاتل سریالی و آدمخوار احتمالی بود که محکوم به ۱۳۰ سال حبس بدون امکان عفو شد.
۱۴- چارلز دومری
چارلز دومری (۱۷۷۸ – ۱۸۰۰) سرباز لهستانی بود که به اشتهای عجیبی که داشت مشهور بود. او در ارتش پروس مقابل فرانسه جنگ میکرد، اما وقتی فهمید جیره غذایی پروس کافی نیست بهمنظور غذا به فرانسه فرار کرد. اگرچه به طور کلی سالم بود، اما در طول خدمتش در فرانسه دائم گرسنه بود و هر چیزی را میخورد. او در پاریس ۱۷۴ گربه در طول یک سال خورد و با اینکه سبزیجات رفیق نداشت هر روز ۱. ۸ تا ۲. ۳ کیلوگرم سبزیجات میخورد. در طول خدمتش در کشتی فرانسه پای قطع شده خدمه کشتی را میخورد. در فوریه ۱۷۹۹ این کشتی توسط قوای بریتانیایی دستگیر شد و دموری نیز در لیورپول محبوس شد. او در آنجا هم سلولیهای خود را متعجب کرد، اشتهای او ده مساوی یک فرد معمولی بود، او گربه حبس و حداقل ۲۰ موش را خورد و اغلب حتی شمع محبوسها را هم میخورد. او در یک روز ۷. ۳ کیلوگرم پستان خام گاو، گوشت خام، شمع شعور شده و چهار بطری ماءشعیر را بدون دفع، ادرار یا استفراغ خورد.
۱۵- دیوید پارکر ری
دیوید پارکر ری (۱۹۳۹ – ۲۰۰۲) که به عنوان قاتل جعبه اسباب بازی شناخته میشود قاتل سریالی مظنون آمریکایی و شکنجه گر نسوان بود. اگر چه هیچ جسدی یافت نشد، او با مشارکت همدستانش متهم به کشتن چندین نفر شد و پلیس مظنون است که حدود ۶۰ نفر را از آریزونا و نیومکزیکو کشته است. او یک جعبه اسباب بازی داشت و در آن ابزار شکنجه جنسی را حفاظت میکرد. ری در سال ۲۰۰۱ محکوم به آدم ربایی و شکنجه شد، ولی هرگز محکوم به قتل نشد. او یک سال بعد از اتهاماتش از سکته قلب فوتشد.
۱۶- کارل پترسون اشمیت
کارل پترسون اشمیت (۱۸۹۰ – ۱۹۵۷) خزنده شناس آمریکایی بود. او یک خزنده شناس مشهور و خبره ارشد مارهای مرجانی در جهان بود. یک روز یک مار حقیر بهمنظور معرفی نزد او رسول شد. مار او را نیش زد، اما کارل نمیاراده ایمان کند که سم او را خواهد کشت؛ فلذا تصمیم گرفت علائمش را مستند کند. او هرچیزی که تجربه میکرد را ثبت میکرد تا اینکه هوشیاری خود را از دست عدل و خونریزی شدید داخلی فوتشد.
0 notes