Tumgik
#زود
ii2xj · 8 months
Text
I never be alone.
#الدراما الي صارتلي ويا اختي الصغيرة:🤌🏻☺️#صح السالفة طويلة، ماتبا لاتتعب روحك وتسوي see all ديل؟#من اجمل الاشياء الي امي ربتنا عليها هي إني اعتبر اخواتي واخوي ك اصدقائي مو بس اخوة وخلاص وحقيقي هالشي الي خلاني ماحس ابد بالوحدة والله🥹#الصبح اختي الصغيرة الي هي الحين ف سنة ثانية جامعة-مب صغيرة بس ستيل ف نظري حيل صغيرة🌚-#المهم هي ماداومت اليوم، سألتها عن السبب وقالتلي بكل استهتار رفيقاتي مو رايحين وعادي ترا كلها محاضرة!#وانا فصلت عليها وخبرتها جملة قاسية طلعت مني بدون تفكير والله بس لني ماباها تستهتر ف دراستها عشان رفيقاتها مب مداومين!!#وصدقًا ندمت فنفس اللحظة والله والي زود ندمي انها ماردت علي وطلعت وهي ساكته😀💔💔💔#لكم أن تتخيلو، حصل هالكلام ف الساعه ٩ الصبح والين الساعه صارت ٣ العصر وانا من وقتها ندمانة ومو عارفة شلون اعتذر منها والله😀🌚#كانت تكلمني عادي وانا حرفيًا ضميري ذابحني ويذبحني أكثر لنها تكلمني عادي وماردت علي اول!😭😀💔#المهم قلتلها زين تبين شي وانا رادة من المستشفى اجيبه لك معاي ؟ قالت لا عادي مابا#وانا حرفيًا اُحطبت ف سألتني ليه ساكتة من اول؟ قلت خلاص دايركت اخبرها🌚 قلتها والله إني ندمانة قالت من شو؟#قلتلها اول ماكان قصدي اجرحك بس مابيك تستهينين بدراستج🌚💔 والله العظيم صدمتني وقالت اوهوو والله ذكرتيني هيه صح زعلتيني وصح لاتكلميني ال#قلتلها الحين ٦ ساعات وانا اوڤر ثنكينج عالفاضي؟ والله خلاص اعتذر -واعتذرت بكل صيغ الاعتذار الي خطرت ع بالي والله😭😂😂😂#ويبتلها شبس هي تحبه من زمان صح أنه حق الصغار بس هيه هي صغيرة بنظري دايم ☺️💫
42 notes · View notes
fozdoaa · 1 year
Text
لم أكنْ أتخيَّلُ أن عشريناتِ العُمرِ بهذا الثقلِ،
وبذلك التخبُّطِ..
كنتُ أحلمُ أن أكونَ أحدَ الكبارِ فحسب!
لم يخبرْني أحدٌ بما سأقابله إذا كبرتُ؛
لم يقلُ لي أنِّي سأسهرُ أرقًا، و أنامُ هربًا.
لم أعرفْ أن لقلبي المسكين نصيبًا من خذلانِ الأصدقاءِ و فراقِ الأحبابِ و فقدِ الأشياءِ التي يريدُها!
لم يخبروني أن الحياةَ ستكونُ مسؤولياتٍ أحاولُ تحمُّلَها، وأن العُمرَ سيتحوَّلُ إلى ضغطٍ أجاهدُ في التأقلُمِ عليه..
حياةُ الكبارِ صعبةٌ؛
أصعبُ من قلبي الذي يأبى أن يتركَ طفولتَه،
و نفسي التي لا تزالُ في رقَّةِ الأطفالِ وفي خوفِهم أيضًا.
أريدُ أن ينتشلَني أحدُ الكبارِ من هذه الحياةِ،
و لكن الحقيقة المُرَّة إني أصبحتُ أحدهم،
وهذه حياتي ولا مفرَّ منها..
- سمر إسماعيل.
10 notes · View notes
yassen-world · 1 year
Text
انا محتاج اجيب جبنة ريكفورد في اسرع وقت
جبنة ريكفورد كتييير 😌❤️
3 notes · View notes
sobhezod6786 · 5 months
Text
1 note · View note
mahdiehmirzaie · 6 months
Text
این تعطیلات اگه چیزی ننوشتم، خودم رو از زندگی کردن محروم میکنم.
1 note · View note
humansofnewyork · 1 year
Photo
Tumblr media
(53/54) “It’s a beautiful word in itself, Mitra. Someone who has no idea of its meaning can appreciate its beauty. Mitra always had a genius for beauty. She knew it completely. She wanted it around her at all times. Even now she keeps a book of Hafez by our bedside. It’s always in reach, and whenever she finds a verse that she loves, she will bring it to me. She still trusts me to find the melody. Poetry is one of the things that she still remembers best. Because poetry is music. It sinks into the memory. Even if you can’t remember a word, the rhythm will guide you. The rhyme will give you a hint. Recently we were reciting a poem from an old book, and one of the words had completely faded. It was a poem that we both used to love. And I was so mad at myself. I kept trying to remember the word, but it would not come to me. Then suddenly she said it. It made me so happy. It doesn’t hurt when she forgets anymore, but it makes me so happy when she remembers. To know that the memory is still inside of her. That she is still holding on. Our lives are just a fistful of memories, ice melting in our hands. And Mitra’s ice is melting faster than mine. But she still has more memories of me than anyone else. And I have a lifetime of memories every time I look at her. And until the last moment, until the last ice has melted, we will still be us. Our entire lives we’ve been on two different roads. But the horizon was always the same. It was an unwritten promise: that no matter what happens, I will keep you. Even when we disagree, I will keep you. From a distance, I will keep you. In the dark, I will keep you. In the deepest pit, I will keep you. Even if you lose your country, even if you lose your eye, even if you lose your memory, I will keep you. We will still be us. It’s the only thing we ever agreed on. We always agreed on us. It’s one of the earliest principles of Iran. It’s where she gets her name. Mitra, the God of Promises.” 
میترا واژه‌ای بس زیباست. حتا اگر درونمایه‌اش را هم ندانیم، زیبایی واژه را درمی‌یابیم. او نبوغ ویژه‌ای در زیباشناسی دارد. به درستی با آن آشناست. دوست داشت پیرامونش همیشه زیبا باشد. هنوز دیوان حافظ را کنار تختش می‌گذارد. هنوز هرگاه شعری دلپسند از حافظ ‌بیابد، به من می‌دهد تا برایش بخوانم. هنوز باور دارد که من آهنگ درست شعر را زود پیدا می‌کنم. اگر نتوانم، یاری‌ام می‌کند. شعر، یکی از چیزهایی‌ست که هنوز به یاد می‌آورد. شعر موسیقی‌ست، پر از آهنگ و نواست، در گوشه‌های مغز جایی دارد. اگر واژه را فراموش کنید، آهنگ‌اش شما را به آن می‌رساند، راهنماست. چند روز پیش شعری از کتابی کهن را می‌خواندیم. یکی از واژگان خواندنی نبود. شعری بود که هر دو دوست داشتیم، دلم گرفت، به یادش نمی‌آوردم، ناگهان او واژه را در جایش نشاند! چه مایه شادمان شدم. فراموشی‌های او دیگر مرا نمی‌آزارند، اما هرگاه چیزی را به یاد می‌آورد بسیار خُرسند و خُشنود می‌شوم. می‌دانم که برخی خاطره‌ها هنوز در او زنده‌اند. هنوز آنها را نگه‌داشته است. زندگی مُشتی خاطره است که مانند یخ در دست‌هایمان آب می‌شود. یخ‌های میترا به آب شدن شتاب بیشتری دارند. او بیش از هر کس دیگری از من خاطره دارد. و من خاطره‌ی یک عمر زندگی را مُرور می‌کنم هرگاه به او چشم می‌دوزم. تا واپسین لحظه، تا واپسین تکه‌ی یخ، با هم خواهیم ماند. همه‌ی زندگی‌مان، دو تا همراه بوده‌ایم. اما افق و کرانه‌‌هامان همواره همسو بوده است. کاخی بود پیرامون ما. سوگندی نانوشته: هر آنچه هم که پیش آید، تو را نگه خواهم داشت. هم‌اندیش نباشیم، تو را نگه خواهم داشت. بر بالاترین فراز‌ها، تو را نگه خواهم داشت. در ژرف‌ترین گودال‌ها، تو را نگه خواهم داشت. اگر میهن‌ات را از دست بدهی، اگر چشم‌ات را هم از دست بدهی، حتا اگر حافظه‌ات را از دست بدهی، همچنان تو را نگه خواهم داشت. ما همچنان ما خواهیم بود. این یگانه چیزی‌ست که ما همواره بر سر آن هم‌رای بودیم. این یکی از نخستین آرمان‌های ایران بوده است. سرچشمه‌ی نامش. میترا، ایزدبانوی پیمان‌ها
381 notes · View notes
ibrahimshoukri · 2 months
Text
أنا ما بحبش أو بتحرج بصراحة ان حد يمدحني بس مؤخرا انضم لينا زميل في العمل و لما قالي أنا محظوظ والله إني جيت الشغل ده ولقيت حد زيك بتخليني اجي الشغل مبسوط
كلامه فرحني والله و زود مسؤليه عليا اتمنى ربنا يثبتني
45 notes · View notes
shorook · 4 months
Text
قلل ناس زود آيس كوفي
42 notes · View notes
aangelenergy · 3 months
Text
من زود قربي لك
أنا شيٍ تحسّه
ولا أنت قادر تلمسه
23 notes · View notes
1rrv · 5 months
Text
الإدراك الحزين هو إدراك بأنك غير مرغوب مع من دعوت له في صلاتك من زود المحبة.
23 notes · View notes
ii2xj · 8 months
Text
seriously who'd choose someone like your mentality?🥹
41 notes · View notes
fozdoaa · 7 months
Text
إزيك .. أنا جي النهاردة أقولك زود شوية يقين في كرم ربنا وقلل شوية من حسبتك لكل حاجة.
26 notes · View notes
holyfigtree · 8 months
Text
ياد من باشد ، هر چه پروانه كه مى افتد در آب زود از آب در آرم‌. ياد من باشد كارى نكنم ، كه به قانون زمين بر بخورد
I must remember to rescue drowning butterflies, to not commit any offense against the laws of the Earth.
— Sohrab Sepehri
30 notes · View notes
deepkingdomdaze · 4 months
Text
‏قلل ناس زود كافيين مشاكلك كلها هتتحل (هتموت اسرع)
15 notes · View notes
marmarika-world · 1 month
Text
-عارف حبيبى ايه اللى زود فى الخلاف
-ايه؟
-وكمان مش عارف ده انت ليلة امك سوده
9 notes · View notes
ebrahimx · 26 days
Text
ضحكتك فرحك جنونك والحنان اللي في عيونك زود عليهم ‏ربطتين بقدونس وربطة شغف وربع سوداني وربع سوبر و2 كيلو موز ومتنساش تجيب معاك ورق تواليت
15 notes · View notes