قطار مافوق صوت قطار ژاپنی که مسافت ۷۵ کیلومتر را در عرض ۵ دقیقه و با سرعت ۱۳۵۰ کیلومتر بر ساعت طی میکنه واقعا خارق العاده هست #قطار #ژاپن #مافوق_صوت #سریع #خارق_العاده #علم #تکنولوژی #پیشرفت #مسافتی #دقیقه #سرعت #تدوین #سرعت_بالا #تدوین_فیلم #محمدپاکی #پرهام_پاکی #دست_آورد @paki_parham (at Osaka, Japan) https://www.instagram.com/p/Cf-E3z5Ay2c/?igshid=NGJjMDIxMWI=
امبدینگ لاغری شکم و پهلو یک روش درمانی غیر جراحی و موثر است که با کاشت نخ قابل جذب نقاط حساس بدن میتواند برای کاهش وزن موضعی و عمومی بدن و درمان برخی بیماری ها مفید است. این روش از طب سوزنی الهام گرفته شده است ولی به جای سوزن از کاشت نخ در بدن استفاده می کند. لاغری با امبدینگ باعث افزایش متابولیسم و کاهش اشتها می شود و کاهش وزن را تسریع می کند
همچنین امبدینگ میتواند برای جوانسازی پوست، لیفت صورت، سینه و بینی، درمان دردهای عضلانی و اسکلتی و برخی بیماری ها مانند دیابت، فشار خون، کبد چرب و غیره مفید باشد. امبدینگ یک روش کم هزینه، کم درد و کم عارضه است که به آسانی انجام میشود و دوره نقاهت ندارد
امبدینگ باید توسط متخصص معتبر و مجرب انجام شود. برای انجام امبدینگ، نخهای قابل جذب در نقاط طب سوزنی کاشته میشوند و به مرور زمان جذب می شوند. برای انجام امبدینگ میتوانید با مرکز لاغری ویستان در تماس باشید. شماره تماس: 02146291345
دانلود نسخه آزمایشی رایگان همین حالا نسخه آزمایشی این نرم افزار را دانلود کنید! Your Content Goes Here Your Content Goes Here مقدمه آیا به دنبال یک راهکار هوشمندانه برای مدیریت اطلاعات دبیرستان یا مدرسه خود هستید؟ آیا میخواهید دادههای آموزشی را با دقت و سرعت بالا
درد دندان | هرآنچه باید در مورد آن بدانید درد دندان یکی از مشکلات شایعی است که بسیاری از افراد با آن مواجه میشوند. این مشکل میتواند تحملناپذیر باشد و باعث عدم راحتی و ایجاد تنش در زندگی روزمره شود. در این مقاله به بررسی علل، علائم و راههای درمان درد دندان میپردازیم. علت دندان […]
RRN مادران نوزادان یا کتاب مرور سریع منابع ارشد پرستاری جلد چهارم کتابی اختصاصی برای مرور سریع منابع ارشد پرستاری در مبحث بهداشت مادران و نوزادان است. این کتاب مخصوص کنکور ارشد وزارت بهداشت و آزمونهای استخدامی پرستاری است.
مرور سریع RRN پرستاری و بهداشت مادران و نوزادان
کتابهای rrn مرور سریع منابع ارشد پرستاری مجموعهای پنج جلدی است که هر بخش از آن بطور اختصاصی به مباحث مختلف پرستاری نظیر پرستاری داخلی جراحی، پرستاری کودکان، پرستاری بهداشت جامعه و پرستاری مادران و نوزادان اختصاص دارد.
در آزمونهایی مانند آزمون پرستاری مباحث مختلف آن از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و هر یک ضرایب گوناگونی برای قبولی در گرایشهای مختلف کنکور کارشناسی ارشد دارند. این مجموعه کتابها بخشهای مختلف پرستاری را بطور اختصاصی پوشش میدهند.
از همین رو برای افرادی که قصد قبولی در گرایش خاصی از پرستاری را دارند بسیار مفید است. جلد چهارم از کتاب مرور سریع منابع پرستاری در رابطه با پرستاری و بهداشت مادران و نوزادان صحبت میکند.
مباحث این کتاب شامل مفاهیم مراقبت از مادر و کودک، تکامل جنین و تغییرات دوران بارداری، بارداری و مراقبتهای آن، زایمان و مراقبتهای آن، مراقبت از نوزاد سالم، دوران پس از زایمان، عوارض بارداری و زایمان، تنظیم خانواده و مسائل بهداشتی زنان است.
اضافه وزن، مدتهاست که تبدیل به یک چالش جدی برای بسیاری از مردم دنیا شده است، به همین دلیل کاهش وزن سریع و روشهای مختلف آن، از جمله موضوعات داغی است که مطالب بسیاری در مورد آن نوشته شده است. روند کاهش وزن معمولا زمانبر است. نمیتوان انتظار داشت وزنی که در طول ماهها و شاید سالها به بدن اضافه شده، خیلی زود کم شود.
اگر به دنبال روشی بی خطر، ارزان و سریع برای لاغری هستید روش درمانی امبدینگ گزینه مناسبی است. تاثیر امبدینگ بر لاغری طولانی مدت و ماندگار است. لاغری با امبدینگ یک روش کاهش وزن موضعی است که با کاشت نخ های قابل جذب در نقاط طب سوزنی بدن انجام می شود
این روش با ایجاد تعادل در انرژی بدن می تواند برای درمان برخی بیماریها و مشکلاتی مثل چاقی، دردهای مزمن، استرس و افسردگی نیز مفید باشد
لاغری با نخ امبدینگ برای نواحی مختلف بدن مانند شکم، پهلو، ران، باسن، سینه، بازو و پشت قابل انجام است. این روش نیاز به متخصصان مجرب و متعهد دارد که از نخ های مناسب و تجهیزات بهداشتی استفاده کنند. امبدینگ فواید بسیار زیادی دارد و عوارض چندانی ندارد. قیمت امبدینگ لاغری با نخ به نوع و تعداد ن خها، محل و تعداد نقاط طب سوزنی، مرکز و پزشکی که این خدمات را ارائه میدهد وابسته است. با این حال هزینه امبدینگ کم و بسیار مقرون به صرفه است
سلوا، باهام کاری کرد که دیگه تا آخر عمرم، این کار رو نکنم!... چه کاری؟؟؟؟
رشوه جنسی از دانشجو های دختر، در ازای نمره!
فکر میکردم مثل دفعات قبل یه کص کلوچهای جوون میکنم. سلوا دختر لوند و نازی بود. اتفاقاً همیشه طنازی و دلبری میکرد از من و باعث شده بود که پیش خودم خیال کنم که اون خودش میخواد بهم بده. یه دختر قد بلند، حدودا ۱۸۰ با پوست روشن و موهای روشن. ولی آتشین مزاج! آخه سلوا لر بود. بچه خرم آباد! بعدا فهمیدم که بین چهار تا داداش تک دختر هستش. تو کلاس خیلی بی پروا و شجاع بود. عاشق کل انداختن و جر و بحث با پسرا و خیلی مغرور. توی خواب هم نمیدیدم که سلوا یه آلفای عضلانی باشه.
نمره اش ۸/۵ شده بود. کلی التماس کرد و چند روز همش توز تلگرام پیام و التماس و جلز ولز کرد. منم که بدجوری توی طول ترم تو کفش بودم حوالی ساعت ۱۲ شبی که فرداش آخرین مهلت ثبت نمرات بود باهاش وعده گذاشتم. کجا؟... خونه مجردی خودم! البته همون شب که باهاش وعده گذاشتم یکی دیگه از دخترا رفت زیر کیرم. اما چیزی که عجیب بود این بود که سلوا هیچ مقاومتی نکرد و سریع قبول کرد. به هر حال براش لوک فرستادم. قرار شد ساعت ۱۰ صبح بیاد و تا ساعت ۶ عصر بهم سرویس بده تا بعدش نمره رو براش رد کنم.
وارد خونه که شد توی پوست خودم نمیگنجیدم. آخه خیلی خوشگل و ناز شده بود. لبشو بوسیدم و با مهربونی دعوتش کردم تو سالن اونم با لبخند نازی چشم گفت و رفت تو سالن. در رو قفل کردم و کلیدش رو گذاشتم تو جیبم. ازش پرسیدم چای میخوری یا قهوه و طبق خواستش قهوه گذاشتم. اما اون مشغول تعویض لباسهاش شد. مثل دخترای دیگه نبود که هاج و واج باشن. انگار تجربه داشت!... با خودم گفتم انگار همکارای دیگه هم ازش کام گرفتن. تو همین فکرا بودم که سینی به دست رفتم تو سالن و با دیدنش خشکم زد. سلوا با یه بیکینی صورتی نشسته بود روی مبل راحتی و عجب بدنی 😨😰😱🤯 بدنش ورزیده و عضلانی بود!... رنگم پرید! با لبخند پرسید:« چی شد استاد؟...» من به تته پته افتاده بودم... سلوا لبخند کنایه آمیزی زد و با اشاره به کنارش گفت:« بیا بشین استاد... بیا بشین اینجا... نترس!... کاریت ندارم...» من با ترس گفتم:« متوجه نمیشم... واااای چه بدنی داری تو دختر؟ 🤯» سلوا جوری بهم نگاه کرد و خندید که تنم لرزید 😈 و گفت:« مگه نمیخواستی یه شب باهام باشی؟... خب منم در اختیارتم دیگه... بیا بشین!» من آب دهنمو به سختی قورت دادم. سلوا چشمکی بهم زد و روی مبل لم داد و با لحن لوس گفت:« چرا معطلی استااااااد؟... بیا تو بغلم استاد خوشگلم... میخوام بخورمت 😜» من داشتم تمام راههای ممکن رو بررسی میکرد. یدفه یه فکری به ذهنم رسید و سریع عملیش کردم. سریع دویدم به سمت در واحد... صدای خنده های تحقیرآمیز سلوا میومد که گفت:« عه... پس چی شد استاااااد؟» بدنم از استرس میلرزید. سریع کلید رو از تو جیبم در آوردم و قفل در رو باز کردم. دستگیره رو فشار دادم و در رو کشیدم. لای در ۱۰-۲۰ سانتی باز شد که یهو محکم به هم کوبیده شد و از صداش جا خوردم. دست رگدار سلوا روی در بود. هرچی زور زدم در رو باز کنم نشدم. نفس نفس میزدم. سلوا که پشت سرم بود اون یکی دستشو گذاشت اونطرفم و از پشت بدنشو چسبوند بهم و هلم داد و منو چسبوند به در! بدنش عین سنگ بود. شروع کردم به التماس:« سلوا... سلوا... ولم کن... تو رو خدا... اصلا نظرم عوض شد...» سلوا صورتشو آورد دم گوشم و گفت:« ششششششیییییییی... تو که نمیخوای همسایه هات بفهمن چه گهی میخوردی توی این خونه!... میخوای؟» من تا اینو گفت ساکت شدم. سلوا که باز دم نفس کشیدنش به لاله گوشم میخورد، گفت:« آفرین مموش قشنگم!... استاد عاقلم... بیا که امشب کارت دارم...» گردنمو گرفت و چنان فشار داد که کل ستون فقراتم تیر کشید. تا اومدم بگم آخ با دست دیگه اش دهنمو سفت گرفت. منو چرخوند و با یه لگد از پشت، پرتم کرد وسط نشیمن. پست سرم خورد به زمین و دنیا دور سرم میچرخید. نمیتونستم از روی زمین بلند شم. فقط متوجه شدم که سلوا در رو قفل کرد. اومد به سمتم در حالی که قلنج انگشتاش رو میشکست. من با همون حالت سر گیجه کشون کشون میرفتم عقب تا رسیدم به دیوار. بدنم میارزید و گریه میکردم و التماس میکردم. سلوا به یه قدمیم رسید. خم شد. دستشو آورد جلو و من پریدم بالا. نیشخندی زد و در حالی که نصف کلید که توی قفل شکسته بود رو بهم نشون داد و چشمکی زد و گفت:« درم قفل کردم تا امشب تا صبح در اختیارم... نه! در اختیارت باشم جوجو... 😈 دهنتو باز کن ببینم...» من فقط میلرزیدم. یدفه جوری داد زد که یهو از ترس ادرارم ول شد و خودمو خیس کردم:« میگم دهنتو باز کن کونی!... » دهنمو باز کردم و سلوا کلید رو گذاشت دهنمو ووادارم کرد که قورتش بدم. یدفه متوجه خیس شدن شلوار و زمین شد و جوری بهم نگاه کرد که آب شدم از خجالت. با تحقیر گفت:« استااااااد... خودتو خیس کردی؟؟؟... 😏 الهی... » چندتا چک به صورتم زد و همزمان گفت:« استااااااد شاشوی کی بودی تو... کوووووونی!!!... تو که خایه نداری گوه میخوری هوس کص کردن بکنی... حرومزاده...» یه دفعه گردنمو گرفت و چنان فشاری پاد که نفسم برید. ساعدهای قطور و عضلانیش رو گرفتم ولی شانسم از صفر هم کمتر بود. منو از زمین کند و گفت:« کاری باهات میکنم استاد شاشو... که دیگه هوس کص کردن نکنی... امشب میشی کونی من... کونی کردنیِ سلوا...»
سلوا اون روز تا صبح فرداش منو به اشکال مختلف و بی رحمانه گایید! لهم کرد. اون هر کاری دلش خواست باهام کرد! مثل اسباب بازی بودم توی مشتش... نه! مثل خمیر بودم...
هنگام مواجهه با مشکل گرفتگی لوله و مشکلاتی از این قبیل در ساعات غیر معمول جای هیچ گونه نگرانی نیست زیرا لوله بازکنی ونک برای ساکنین محترم تهران خدمات لوله بازکنی خود را در ۲۴ ساعت شبانه روز و بدون تعطیلی به صورت سریع و فوری با ارزانترین قیمت و با کیفیتترین خدمات ارائه مینماید. با خیال راحت درخواست فوری خدمات خود را در زمینه لوله بازکنی ارائه دهید و خدمات فوری و با کیفیتی در ۲۴ ساعت شبانه روز حتی ایام تعطیل دریافت نمایید.