نمای بیرونی ساختمان چیست
نمای بیرونی ساختمان
-1 مقدمه:
ابتداییترین و حتی از لحاظ قدمت اولین نقشی که نما در ساختمان دارد حفاظت از عوامل جوی و اقلیمی می باشد. عدم وجود منفذ در ساختمان گرچه جلوی باد، باران، گرما و سرما را میگیرد، ولی ساختمان را از نور و تهویه لازم محروم میکند. با افزایش احساس نیاز انسان به استفاده از طبیعت و ایجاد روزنه در دیواره ساختمان و در نتیجه نیاز به پوسته دیگری به نام نما جهت حفاظت بیشتر، به وجود آمد. ایرانیان دارای سابقه طولانی و دیرینه در امر نما سازی برای ساختمانها هستند. و در طول تاریخ از گچبری و آهک بری برای نما سازی استفاده میکرده اند. حاصل کار هنرمندانه و در عین حال فنی و اصولی معماران و سازندگان ایرانی را میتوان در بناهای تاریخی مثل مساجد جامع بسیاری از شهرها از جمله شیراز، تبریز، اصفهان و بسیاری از عمارت ها، بقعه ها و مقبره ها و بسیاری دیگر از بناهای قدیمی و تاریخی در جای جای کشور مشاهده کرد.نمای ساختمان در تعریف و شکل دهی شهر نقش بسیار مهمی ایفا می کند، بنابراین در نمای ساختمانها باید به مساله همگونی نمای شهری توجه بسیاری داشت، زیرا اگر نمای هر ساختمان را بیتوجه به بافت شهر و بدون در نظر گرفتن ساختمانهای همجوار طراحی کنیم، ناهمگونی غیر قابل جبرانی را در سطح شهر رواج می دهیم و با این عمل، بی هویتی و تضاد شهری ناخواسته گسترش می یابد.دانستن اینکه در نظر گرفتن نما برای ساختمانها چه هدفی را دنبال میکند، و چه عواملی در نوع و شیوه اجرایی این قبیل نماها موثرند، لازم و ضروری است. اما نکتهای که در اینجا و قبل از پرداختن به بحث اهداف و انواع نماها باید به آن اشاره شود، اینکه هر نوع نمایی که با هر نوع مصالح ساختمانی و با هر هزینهای که ساخته شود، باید به طور کاملاً صحیح و اصولی نگهداری شوند و در صورت آسیب دیدگی نما، برای اجتناب از صدمات جدی تر و در نهایت تخریب کلی نما و ساختمان و نیز به منظور حفظ و احیای جلوه ساختمان، باید قسمتهای آسیب دیده کاملاً بازسازیشود.
۲- مشخصه های فنی نمای ساختمان:
عایق بودن نسبت به سرما و گرما: مصالح مختلف ساختمانی ضریب انتقال حرارت و ظرفیت گرمایی ویژه مختلفی دارند و در نتیجه عملکرد حرارتی متفاوتی خواهند داشت. یک سیستم نمای موفق، نمایی است که زیبایی و بهرهوری انرژی را باهم داشته باشد. داشتن نمایی که عملکرد حرارتی خوبی داشته باشد مستقیماً مصرف انرژی را تحت تأثیر قرار میدهد لذا در نمای ساختمان، استفاده از مصالحی که ضریب انتقال حرارتی کمتری دارند، باید مورد توجه قرار گیرد.
عایق بودن نسبت به صوت: نمای ساختمان میتواند به عنوان یک عایق صوتی ایدهال و مناسب عمل کند. توجه به این ویژگی به خصوص برای ساختمانهایی که در شهرهای بزرگ صنعتی و تجاری و یا در کنار مسیر گذراصلی واقع شدهاند از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد.
مقاومت در برابر زلزله
مقاومت در برابر ضربه
مقاومت در برابر یخزدگی
مقاومت در برابر آتشسوزی
مقاومت در برابر جداشدن و افتادن از نما
انعطافپذیر بودن در اجرای نما: مصالحی که بتوان آنها را در نماهای با اشکال هندسی متنوع ( نماهای مدرن) بکار برد.
سبک بودن
قابل اجرا بودن در ساختمانهای مرتفع
نما به عنوان رابط: نمای ساختمان باید به شکلی طراحی شود که علیرغم حفاظت محیط داخل از بیرون، ارتباط فضای بیرون را با محیط داخل ساختمان به خوبی برقرار کند. مثلاً امکان تابش نور به داخل و یا امکان استفاده از چشمانداز بیرون وجود داشته باشد.
نمای هر ساختمان به عنوان عنصری از نمای مجموعه شهری: ما در فضای شهری با یک ساختمان روبهرو نیستیم، در واقع هر ساختمان جزئی از فضای شهری محسوب میشود که نمای آن بر فضاهای عمومی تأثیرگذار است و زیبایی آن منوط به هماهنگی با سایر عناصر آن مکان است.
زیبایی نما: زیبایی جزء جداییناپذیر هر نما میباشد. همچنین زیبایی و چگونگی نما معرف هنر و کیفیت کار مهندس معمار و طراح ساختمان نیز میباشد.
نمای ساختمان و شرایط محیطی: نمای هر واحد مسکونی بسته به شرایط محیطی از جمله آب و هوا، باد و طوفان، زلزله و میزان آلایندههای هوا در مناطق مختلف، متفاوت میباشند. مصالحی که در نماهای شهرهای بزرگ و صنعتی که آلایندگی بالایی دارند، به کار میروند در مقایسه با مصالح کاربردی برای نمای شهرهای کوچک که هوای پاک دارند متفاوت است. همچنین نمای ساختمان در مناطق سردسیر به لحاظ میزان مقاومت در برابر یخزدگی یا عایق بودن نسبت به سرما و گرما با نمای قابل کاربرد در مناطق گرمسیر متفاوت میباشد.
قیمت تمام شده نما: یکی از شاخصههای بسیار مهم در انتخاب نما، قیمت تمام شده آن است. هرچه قیمت نما افزایش یابد، قدرت خرید کاهش یافته و دایره مصرفکنندگان آن نما محدودتر خواهد شد.
سرعت اجرای نما: با توجه به اینکه طولانی شدن در بهرهبرداری از هر پروژه ساختمانی میتواند عامل افزایش هزینهها و افت ارزش پول شود، لذا سرعت در اجرای نما بسیار مؤثر خواهد بود.
با توجه به مشخصات فنی ذکر شده برای نماها در ادامه به توضیح مختصری در ارتباط با انواع نماهای رایج و معایب و مزایای فنی و کاربردی آنها می پردازیم
۳- نمای سنگ طبیعی:
دو گروه از سنگهای طبیعی که در نمای ساختمان به کار میروند سنگهای آهکی و سنگهای آذرین هستند. سنگ نما باید ویژگیهای خاصی داشته باشد تا بتواند در برابر عوامل جوی (آفتاب، باران، یخبندان و باد) و آلایندهها دوام بیاورد. بنابر این سنگی که جهت نما استفاده میشود باید شرایط زیر را داشته باشد:
متناسب با آب و هوای منطقه باشد: سنگ باید متناسب با شرایط اقلیمی انتخاب گردد مثلاً در مناطق سرد و مرطوب، سنگ باید دارای تخلخل بسیار کم باشد و گرنه ممکن است بر اثر یخبندان متلاشی شود یا در مکانهایی که امکان وزش طوفان شن وجود دارد، سنگ در معرض سایش بوده و باید مقاومت به سایش بالا داشته باشد.
داشتن قابلیت صیقل خوردن و برش.
داشتن مقاومت کششی و خمشی نسبتاً بالا.
ترکیبات کانی شناسی سنگ باید در نظر گرفته شود: کانیهای مضر (کانیهای آهن) در برابر آب و هوا اکسیده شده و در نتیجه فرسودگی زودرس را به وجود می آورند. وجود ناخالصی به صورت مجتمع در یک نقطه و یا یک امتداد، نقطه ضعف بوده و می تواند باعث تخریب سنگ شود.
داشتن چسبندگی خوب با ملات
دارای جذب آب قابل قبول.
داشتن رنگ ثابت در برابر بخارها، گازها و پرتو آفتاب
کیفیت و مشخصات ژئومکانیکی سنگ های ساختمانی یکی از شاخص های اصلی در تعیین نوع کاربرد آنهاست. درایران ذخایر قابل توجهی از سنگهای تزئینی در طرحها و رنگ های مختلف وجود دارند. باید سعی شود ویژگی های کیفی و کمی این سنگها همچون مشخصات فیزیکی، شیمیایی، کیفیت برش، ساب و صیقل پذیری بر اساس استانداردهای ملی و بین المللی مورد بررسی قرار گرفته و اعتماد مصرف کننده از طریق تهیه مشخصات کیفی سنگهای تزئینی جلب شود و زمینه لازم برای افزایش صادرات فراهم گردد.
۳-۱- مزایای سنگ نمای طبیعی:
زیبایی و تنوع رنگ.
وزن: سنگ گرانیت درای وزن بالایی نسبت به سایر نماها می باشد. امروزه استفاده از سنگ های آهکی متخلخل(تراورتن) و بهبود کیفیت آنها با استفاده از انواع رزین ها تا حدی این نقص را برطرف کرده است.
عایق صوت و حرارت: این ویژگی منحصر به سنگ تراورتن می باشد.
دوام: سنگ های گرانیت و تراورتن دارای استقامت ودوام بالایی می باشند. گرانیت ها از مقاومت سایشی و خمشی بالایی برخوردارند. در کل انواع مختلف سنگ در صورت استفاده مناسب با دوام بوده و مقاومت بالایی دارند.
مقاوم در آتش سوزی.
انعطاف پذیری در اجرا و قابلیت فرم پذیری مناسب بر روی کلیه سطوح.
کاربرد در محیط های صنعتی: سنگ گرانیت صیقلی در برابر نفوذ آب و ضربه مقاوم است و محیط های اسیدی قابل کاربرد است در مقابل می توان برای محیط های قلیایی نیز از از انواع سنگ های آهکی استفاده کرد.
۳-۲- معایب سنگ نمای طبیعی:
صرفه اقتصادی: سنگ ها به لحاظ بالا بودن قیمت و هزینه نصب مقرون به صرفه نمی باشند. البته با در نظر گرفتن کیفیت و زیبای می توان قیمت بالای آنها را نادیده گرفت.
جرم پذیر بودن: انواع سنگ به دلیل طبیعی بودن جرم پذیر می باشند ذرات معلق هوا را به خود جذب کرده و به مرور زمان کدر می شوند. البته امروزه با استفاده از پوشش های هوشمند نانو که سبب خودتمیزکنندگی نماهای سنگی می شود این مشکل را برطرف کرد.
کمرنگ شدن در معرض نور آفتاب.
خاصیت رادیو اکتیو: سنگ گرانیت بدلیل داشتن خاصیت رادیو کتیو مناسب جهت استفاده در نماهای بسته نمی باشد.
سرعت اجرا: زمان بر بودن نصب انواع سنگ.
غیرقابل اجرا بودن در دمای زیر ۵ درجه سیلسیوس.
عدم چسبندگی مناسب بین بدنه ساختمان و سنگ گرانیتی بدلیل تخلخل کم و جذب آب پایین سنگ های گرانیتی. مرمر به لحاظ جذب آب و چسبندگی دوغاب حالتی بینابین گرانیت و تراورتن دارد و از این نظر دارای برتری نسبی هستند. لازم به ذکر است که اگر از روش نصب دوغاب سیمان استفاده شود احتمال کنده شدن سنگ از روی نما وجود دارد بنابراین با اسکوپ کردن پشت سنگ آن را روی نما محکم میکنند در غیر اینصورت باید اندکی بعد از نصب جهت جلو گیری از ریزش سنگها،تک تک آنها را به نما پیچ کرد که ظاهر خوبی ندارد. روش دیگر روش خشکه چینی است، که در این روش با استفاده از پروفیل و نبشی های فلزی پشت کار را شاسی کشی کرده و سنگ را که بصورت تایل میباشد بوسیله گیره روی شاسی محکم میکنند.
۳-۳- کامپوزیت سنگ طبیعی:
در این روش پلاک های نازک شده سنگ طبیعی (به ضخامت ۱ تا ۵ میلی متر) را بر روی لایه های کامپوزیتی(یه عنوان م��ال آلومینیوم با طرح لانه زنبوری، شیشه و …)وصل می کنند. کامپوزیت سنگی از مزایایی نمای سنگ طبیعی و نماهای کامپوزیتی به طور همزمان برخوردارمی باشند. علاوه بر این با توجه به با ارزش بودن سنگ طبیعی می توان از حجم مشخصی از سنگ استخراج شده حداکثر استفاده مفید را داشت.به دلیل زیبایی ایجاد شده توسط سنگ طبیعی این محصول کاربرد های وسیعی پیدا کرده است . کامپوزیت های سنگی قابلیت استفاده برای نماهای خارجی، داخلی،کف ساختمان، آسانسور و … داراست.
۳-۳-۱- مزایای استفاده از کامپوزیت های لانه زنبوری:
زیبایی : بدلیل استفاده از سنگ نمای طبیعی.
وزن: ۸۰ % کاهش وزن نسبت به نمای سنگ طبیعی.
مقاومت در برابر ضربه ۶۰ برابر نمای سنگ گرانیتی ۳ سانتی متری+.
امکان انتخاب انواع سنگ های تزیینی به منظور استفاده در نماهای مختلف.
کاهش هزینه نصب.
سرعت در اجرا.
عایق حرارتی و صوتی بدلیل استفاده از ورق های کامپوزیتی.
امکان اجرا در ساختمان های با ارتفاع زیاد.
غیر قابل نفوذ بودن انواع مایعات.
انعطاف پذیری در اجرا.
مقاومت بیشتر در برابر زلزله نسبت به نمای سنگ سنتی به دلیل کم شدن بار مرده ساختمان
با استفاده از پوشش های مناسب مقاوم شدن در برابر آلایندهای محیط از جمله باران های اسیدی.
مقاوم در مقابل آتش سوزی.
نمای کامپوزیتی با سنگ طبیعی
۴- نمای سنگ مصنوعی:
سنگهای مصنوعی در پروژههای مهندسی عمران، ساختمان سازی، مصارف صنعتی و غیره مورد استفاده قرار میگیرند.یکی از اولین سنگهای مصنوعی تحت عنوان Lithodipyra بین سالهای ۱۷۶۹ الی ۱۸۳۳ میلادی تولید گردید. پس از آن تولید سنگهای مصنوعی به روشهای مختلف ادامه پیدا کرد. امروزه از سنگ مصنوعی بیشتر در نماهای داخلی استفاده می شود.
۴-۱- مزایای سنگ مصنوعی :
تنوع در رنگ و طرح : قابلیت اجرای طرح های مختلف و دلخواه.
استحکام و انسجام بالا.
نصب آسان.
عدم محدودیت در ابعاد تولیدی.
مقاومت (کششی و فشاری) بالاتر از سنگ های طبیعی.
سبک تر از سنگ های طبیعی (وزن مخصوص ۱۱۰۰ تا ۱۳۰۰ کیلوگرم بر متر مکعب) است. همین امر سبب کم شدن وزن ساختمان و کاهش نیروهای جانبی ناشی از زلزله می شود.
فاقد تخلخل و جذب آب صفر.
قیمت تمام شده پایین نسبت به سنگ های طبیعی.
۴-۲- معایب سنگ مصنوعی:
غیر قابل استفاده در نماهای خارجی.
ممکن است در اثر شست شو کیفیت و رنگ خود را از دست بدهد.
تغییر رنگ در معرض تابش نور آفتاب.
ساخته شدن از مواد شیمیایی که ممکن است سرطان زا باشند.
۵- نمای شیشه ای:
استفاده از شیشه بعنوان یک ماده جزء جدایی ناپذیر هر ساختمان محسوب می گردد. با ظهور شیشه های رفلکس استفاده از این نوع شیشه ها در نمای ساختمان های مرتفع و برج ها امروزه بسیار متداول گشته است. استفاده از نماهای شیشه ای علاوه بر زیبائی امکان استفاده از حداکثر روشنایی روز را فراهم می نماید. همچنین استفاده از شیشه های ۲ یا ۳ جداره یک لایه عایق صوتی و حرارتی بسیار مناسب را ایجاد میکند. استفاده متناسب با نوع کاربری شیشه نیز با توجه به شیشه های با قابلیت های خاص ( شیشه های گرم شونده الکتریکی، هوشمند و …) می تواند مزایا و معایب ویژه ای داشته باشد.
۵-۱- مزایای کلی نمای شیشه ای:
کاهش بار مرده ساختمانهای بلند.
سرعت در اجرای نما.
فراهم ساختن امکان ورود نور طبیعی روز.
امکان رویت منظره بیرون.
تأمین دید یکپارچه از مناظر بیرون برای ساکنین داخل.
ایجاد احساس سبکی و ظرافت در ساختمان از دید یک ناظر شهری.
کاهش آلودگی صوتی در نماهای دوجداره.
در نمای ۲ و ۳ جداره کاهش هزینه ساخت نسبت به انواع دیگر این نما بدلیل انطباق با شرایط محیطی و آب و هوایی مختلف.
تهویه طبیعی: استفاده از نماهای دو جداره مجهز به سیستم تهویه مناسب، منجر به کاهش مصرف انرژی در ساختمان می شود.
کاهش مشکل آلودگی صوتی داخلی و خارجی در نماهای ۲ جداره نسبت به نماهای شیشه ای قبلی.
۵-۲- معایب نمای شیشه ای:
ضریب انتقال حرارتی بالا، بدلیل طبیعت شیشه که این ماده در برابر عبور گرما و سرما ضعیف ترین سطوح ساختمانی هستند. که منجر به :
مصرف زیاد انرژی و آلودگی هوا:در نماهای شیشهای در اثر تبادل حرارت از طریق جابجایی بین هوای گرم داخل اتاق و سطح سرد شیشه، دمای داخل کاهش یافته و برای حفظ دما در حد آسایش، نیاز به مصرف زیاد انرژی خواهد بود. اگرچه انواع گوناگون شیشههایی ساخته شدهاند که جاذب حرارت بوده و از ورود تابش خورشید به داخل جلوگیری میکنند، و یاشیشههای دو جدارهای وجود دارند که مقاومت هدایت حرارتی بهتری نسبت به شیشههای تک جداره دارند، اما با این حال هنوز هم نماهای شیشهای نسبت به سایر مصالح ساختمانی دارای ضریب هدایت حرارتی زیاد بوده و باعث اتلاف حرارت زیاد میشوند. اتلاف حرارتی بسیار زیاد و مصرف زیاد انرژی جهت تأمین گرمایش و سرمایش در نماهای شیشهای لاجرم باعث آلودگی بیشتر هوا میگردد.
مشکل آلودگی صوتی مخصوصاً در فضای داخلی ساختمان
صرفه اقتصادی: بصرفه نبودن نمای شیشه از این جهت عنوان میشود که هزینه دوجداره نمودن نمای شیشه ای بسیار زیاد بوده و بحث ریالی آن قابل قبول برای سازندگان ساختمان نمی باشد.
مقاوم نبودن در مقابل زلزله.
مقاوم نبودن در مقابل آتش.
کاهش فضای مفید ساختمان: در نماهای دو جداره بدلیل اینکه فضای خالی بین دو پوسته از ۲۰ سانتی متر تا ۲ متر بسته به نوع کاربرد سازه متغییر می باشد سبب کاهش فضای قابل استفاده ساختمان می شود.
تحمیل هزینه های مازاد نگهداری، بازرسی، تعمیر و تمیز نگهداشتن نما در مقایسه با سایر نماها که این هزینه ها در نمای دوجداره بیشتر از نمای تک جداره نیز می باشد.
احساس عدم آسایش حرارتی در فصول سرد سالدمای ��طح نمای شیشهای به علت مقاومت حرارتی کم، در فصول سرد سال نزدیک به دمای محیط خارج بوده و بدن افراد مستقر در نزدیکی نما از طریق تشعشع با نما تبادل حرارت کرده و ساکنین احساس عدم آسایش حرارتی خواهند نمود.
در اوقات گرم و معتدل سال به علت تابش آفتاب به فضای داخل، سبب افزایش بیش از حد دمای داخل میشوند. شیشه دو جداره بدلیل وجود یک محفظه بسته محصور بین دو صفحه شیشه ای، به مراتب بهتر از شیشه تک جداره می باشد.
0 notes
نمای بیرونی ساختمان
نمای بیرونی ساختمان
-1 مقدمه:
ابتداییترین و حتی از لحاظ قدمت اولین نقشی که نما در ساختمان دارد حفاظت از عوامل جوی و اقلیمی می باشد. عدم وجود منفذ در ساختمان گرچه جلوی باد، باران، گرما و سرما را میگیرد، ولی ساختمان را از نور و تهویه لازم محروم میکند. با افزایش احساس نیاز انسان به استفاده از طبیعت و ایجاد روزنه در دیواره ساختمان و در نتیجه نیاز به پوسته دیگری به نام نما جهت حفاظت بیشتر، به وجود آمد. ایرانیان دارای سابقه طولانی و دیرینه در امر نما سازی برای ساختمانها هستند. و در طول تاریخ از گچبری و آهک بری برای نما سازی استفاده میکرده اند. حاصل کار هنرمندانه و در عین حال فنی و اصولی معماران و سازندگان ایرانی را میتوان در بناهای تاریخی مثل مساجد جامع بسیاری از شهرها از جمله شیراز، تبریز، اصفهان و بسیاری از عمارت ها، بقعه ها و مقبره ها و بسیاری دیگر از بناهای قدیمی و تاریخی در جای جای کشور مشاهده کرد.نمای ساختمان در تعریف و شکل دهی شهر نقش بسیار مهمی ایفا می کند، بنابراین در نمای ساختمانها باید به مساله همگونی نمای شهری توجه بسیاری داشت، زیرا اگر نمای هر ساختمان را بیتوجه به بافت شهر و بدون در نظر گرفتن ساختمانهای همجوار طراحی کنیم، ناهمگونی غیر قابل جبرانی را در سطح شهر رواج می دهیم و با این عمل، بی هویتی و تضاد شهری ناخواسته گسترش می یابد.دانستن اینکه در نظر گرفتن نما برای ساختمانها چه هدفی را دنبال میکند، و چه عواملی در نوع و شیوه اجرایی این قبیل نماها موثرند، لازم و ضروری است. اما نکتهای که در اینجا و قبل از پرداختن به بحث اهداف و انواع نماها باید به آن اشاره شود، اینکه هر نوع نمایی که با هر نوع مصالح ساختمانی و با هر هزینهای که ساخته شود، باید به طور کاملاً صحیح و اصولی نگهداری شوند و در صورت آسیب دیدگی نما، برای اجتناب از صدمات جدی تر و در نهایت تخریب کلی نما و ساختمان و نیز به منظور حفظ و احیای جلوه ساختمان، باید قسمتهای آسیب دیده کاملاً بازسازیشود.
۲- مشخصه های فنی نمای ساختمان:
عایق بودن نسبت به سرما و گرما: مصالح مختلف ساختمانی ضریب انتقال حرارت و ظرفیت گرمایی ویژه مختلفی دارند و در نتیجه عملکرد حرارتی متفاوتی خواهند داشت. یک سیستم نمای موفق، نمایی است که زیبایی و بهرهوری انرژی را باهم داشته باشد. داشتن نمایی که عملکرد حرارتی خوبی داشته باشد مستقیماً مصرف انرژی را تحت تأثیر قرار میدهد لذا در نمای ساختمان، استفاده از مصالحی که ضریب انتقال حرارتی کمتری دارند، باید مورد توجه قرار گیرد.
عایق بودن نسبت به صوت: نمای ساختمان میتواند به عنوان یک عایق صوتی ایدهال و مناسب عمل کند. توجه به این ویژگی به خصوص برای ساختمانهایی که در شهرهای بزرگ صنعتی و تجاری و یا در کنار مسیر گذراصلی واقع شدهاند از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد.
مقاومت در برابر زلزله
مقاومت در برابر ضربه
مقاومت در برابر یخزدگی
مقاومت در برابر آتشسوزی
مقاومت در برابر جداشدن و افتادن از نما
انعطافپذیر بودن در اجرای نما: مصالحی که بتوان آنها را در نماهای با اشکال هندسی متنوع ( نماهای مدرن) بکار برد.
سبک بودن
قابل اجرا بودن در ساختمانهای مرتفع
نما به عنوان رابط: نمای ساختمان باید به شکلی طراحی شود که علیرغم حفاظت محیط داخل از بیرون، ارتباط فضای بیرون را با محیط داخل ساختمان به خوبی برقرار کند. مثلاً امکان تابش نور به داخل و یا امکان استفاده از چشمانداز بیرون وجود داشته باشد.
نمای هر ساختمان به عنوان عنصری از نمای مجموعه شهری: ما در فضای شهری با یک ساختمان روبهرو نیستیم، در واقع هر ساختمان جزئی از فضای شهری محسوب میشود که نمای آن بر فضاهای عمومی تأثیرگذار است و زیبایی آن منوط به هماهنگی با سایر عناصر آن مکان است.
زیبایی نما: زیبایی جزء جداییناپذیر هر نما میباشد. همچنین زیبایی و چگونگی نما معرف هنر و کیفیت کار مهندس معمار و طراح ساختمان نیز میباشد.
نمای ساختمان و شرایط محیطی: نمای هر واحد مسکونی بسته به شرایط محیطی از جمله آب و هوا، باد و طوفان، زلزله و میزان آلایندههای هوا در مناطق مختلف، متفاوت میباشند. مصالحی که در نماهای شهرهای بزرگ و صنعتی که آلایندگی بالایی دارند، به کار میروند در مقایسه با مصالح کاربردی برای نمای شهرهای کوچک که هوای پاک دارند متفاوت است. همچنین نمای ساختمان در مناطق سردسیر به لحاظ میزان مقاومت در برابر یخزدگی یا عایق بودن نسبت به سرما و گرما با نمای قابل کاربرد در مناطق گرمسیر متفاوت میباشد.
قیمت تمام شده نما: یکی از شاخصههای بسیار مهم در انتخاب نما، قیمت تمام شده آن است. هرچه قیمت نما افزایش یابد، قدرت خرید کاهش یافته و دایره مصرفکنندگان آن نما محدودتر خواهد شد.
سرعت اجرای نما: با توجه به اینکه طولانی شدن در بهرهبرداری از هر پروژه ساختمانی میتواند عامل افزایش هزینهها و افت ارزش پول شود، لذا سرعت در اجرای نما بسیار مؤثر خواهد بود.
با توجه به مشخصات فنی ذکر شده برای نماها در ادامه به توضیح مختصری در ارتباط با انواع نماهای رایج و معایب و مزایای فنی و کاربردی آنها می پردازیم
۳- نمای سنگ طبیعی:
دو گروه از سنگهای طبیعی که در نمای ساختمان به کار میروند سنگهای آهکی و سنگهای آذرین هستند. سنگ نما باید ویژگیهای خاصی داشته باشد تا بتواند در برابر عوامل جوی (آفتاب، باران، یخبندان و باد) و آلایندهها دوام بیاورد. بنابر این سنگی که جهت نما استفاده میشود باید شرایط زیر را داشته باشد:
متناسب با آب و هوای منطقه باشد: سنگ باید متناسب با شرایط اقلیمی انتخاب گردد مثلاً در مناطق سرد و مرطوب، سنگ باید دارای تخلخل بسیار کم باشد و گرنه ممکن است بر اثر یخبندان متلاشی شود یا در مکانهایی که امکان وزش طوفان شن وجود دارد، سنگ در معرض سایش بوده و باید مقاومت به سایش بالا داشته باشد.
داشتن قابلیت صیقل خوردن و برش.
داشتن مقاومت کششی و خمشی نسبتاً بالا.
ترکیبات کانی شناسی سنگ باید در نظر گرفته شود: کانیهای مضر (کانیهای آهن) در برابر آب و هوا اکسیده شده و در نتیجه فرسودگی زودرس را به وجود می آورند. وجود ناخالصی به صورت مجتمع در یک نقطه و یا یک امتداد، نقطه ضعف بوده و می تواند باعث تخریب سنگ شود.
داشتن چسبندگی خوب با ملات
دارای جذب آب قابل قبول.
داشتن رنگ ثابت در برابر بخارها، گازها و پرتو آفتاب
کیفیت و مشخصات ژئومکانیکی سنگ های ساختمانی یکی از شاخص های اصلی در تعیین نوع کاربرد آنهاست. درایران ذخایر قابل توجهی از سنگهای تزئینی در طرحها و رنگ های مختلف وجود دارند. باید سعی شود ویژگی های کیفی و کمی این سنگها همچون مشخصات فیزیکی، شیمیایی، کیفیت برش، ساب و صیقل پذیری بر اساس استانداردهای ملی و بین المللی مورد بررسی قرار گرفته و اعتماد مصرف کننده از طریق تهیه مشخصات کیفی سنگهای تزئینی جلب شود و زمینه لازم برای افزایش صادرات فراهم گردد.
۳-۱- مزایای سنگ نمای طبیعی:
زیبایی و تنوع رنگ.
وزن: سنگ گرانیت درای وزن بالایی نسبت به سایر نماها می باشد. امروزه استفاده از سنگ های آهکی متخلخل(تراورتن) و بهبود کیفیت آنها با استفاده از انواع رزین ها تا حدی این نقص را برطرف کرده است.
عایق صوت و حرارت: این ویژگی منحصر به سنگ تراورتن می باشد.
دوام: سنگ های گرانیت و تراورتن دارای استقامت ودوام بالایی می باشند. گرانیت ها از مقاومت سایشی و خمشی بالایی برخوردارند. در کل انواع مختلف سنگ در صورت استفاده مناسب با دوام بوده و مقاومت بالایی دارند.
مقاوم در آتش سوزی.
انعطاف پذیری در اجرا و قابلیت فرم پذیری مناسب بر روی کلیه سطوح.
کاربرد در محیط های صنعتی: سنگ گرانیت صیقلی در برابر نفوذ آب و ضربه مقاوم است و محیط های اسیدی قابل کاربرد است در مقابل می توان برای محیط های قلیایی نیز از از انواع سنگ های آهکی استفاده کرد.
۳-۲- معایب سنگ نمای طبیعی:
صرفه اقتصادی: سنگ ها به لحاظ بالا بودن قیمت و هزینه نصب مقرون به صرفه نمی باشند. البته با در نظر گرفتن کیفیت و زیبای می توان قیمت بالای آنها را نادیده گرفت.
جرم پذیر بودن: انواع سنگ به دلیل طبیعی بودن جرم پذیر می باشند ذرات معلق هوا را به خود جذب کرده و به مرور زمان کدر می شوند. البته امروزه با استفاده از پوشش های هوشمند نانو که سبب خودتمیزکنندگی نماهای سنگی می شود این مشکل را برطرف کرد.
کمرنگ شدن در معرض نور آفتاب.
خاصیت رادیو اکتیو: سنگ گرانیت بدلیل داشتن خاصیت رادیو کتیو مناسب جهت استفاده در نماهای بسته نمی باشد.
سرعت اجرا: زمان بر بودن نصب انواع سنگ.
غیرقابل اجرا بودن در دمای زیر ۵ درجه سیلسیوس.
عدم چسبندگی مناسب بین بدنه ساختمان و سنگ گرانیتی بدلیل تخلخل کم و جذب آب پایین سنگ های گرانیتی. مرمر به لحاظ جذب آب و چسبندگی دوغاب حالتی بینابین گرانیت و تراورتن دارد و از این نظر دارای برتری نسبی هستند. لازم به ذکر است که اگر از روش نصب دوغاب سیمان استفاده شود احتمال کنده شدن سنگ از روی نما وجود دارد بنابراین با اسکوپ کردن پشت سنگ آن را روی نما محکم میکنند در غیر اینصورت باید اندکی بعد از نصب جهت جلو گیری از ریزش سنگها،تک تک آنها را به نما پیچ کرد که ظاهر خوبی ندارد. روش دیگر روش خشکه چینی است، که در این روش با استفاده از پروفیل و نبشی های فلزی پشت کار را شاسی کشی کرده و سنگ را که بصورت تایل میباشد بوسیله گیره روی شاسی محکم میکنند.
۳-۳- کامپوزیت سنگ طبیعی:
در این روش پلاک های نازک شده سنگ طبیعی (به ضخامت ۱ تا ۵ میلی متر) را بر روی لایه های کامپوزیتی(یه عنوان مثال آلومینیوم با طرح لانه زنبوری، شیشه و …)وصل می کنند. کامپوزیت سنگی از مزایایی نمای سنگ طبیعی و نماهای کامپوزیتی به طور همزمان برخوردارمی باشند. علاوه بر این با توجه به با ارزش بودن سنگ طبیعی می توان از حجم مشخصی از سنگ استخراج شده حداکثر استفاده مفید را داشت.به دلیل زیبایی ایجاد شده توسط سنگ طبیعی این محصول کاربرد های وسیعی پیدا کرده است . کامپوزیت های سنگی قابلیت استفاده برای نماهای خارجی، داخلی،کف ساختمان، آسانسور و … داراست.
۳-۳-۱- مزایای استفاده از کامپوزیت های لانه زنبوری:
زیبایی : بدلیل استفاده از سنگ نمای طبیعی.
وزن: ۸۰ % کاهش وزن نسبت به نمای سنگ طبیعی.
مقاومت در برابر ضربه ۶۰ برابر نمای سنگ گرانیتی ۳ سانتی متری+.
امکان انتخاب انواع سنگ های تزیینی به منظور استفاده در نماهای مختلف.
کاهش هزینه نصب.
سرعت در اجرا.
عایق حرارتی و صوتی بدلیل استفاده از ورق های کامپوزیتی.
امکان اجرا در ساختمان های با ارتفاع زیاد.
غیر قابل نفوذ بودن انواع مایعات.
انعطاف پذیری در اجرا.
مقاومت بیشتر در برابر زلزله نسبت به نمای سنگ سنتی به دلیل کم شدن بار مرده ساختمان
با استفاده از پوشش های مناسب مقاوم شدن در برابر آلایندهای محیط از جمله باران های اسیدی.
مقاوم در مقابل آتش سوزی.
نمای کامپوزیتی با سنگ طبیعی
۴- نمای سنگ مصنوعی:
سنگهای مصنوعی در پروژههای مهندسی عمران، ساختمان سازی، مصارف صنعتی و غیره مورد استفاده قرار میگیرند.یکی از اولین سنگهای مصنوعی تحت عنوان Lithodipyra بین سالهای ۱۷۶۹ الی ۱۸۳۳ میلادی تولید گردید. پس از آن تولید سنگهای مصنوعی به روشهای مختلف ادامه پیدا کرد. امروزه از سنگ مصنوعی بیشتر در نماهای داخلی استفاده می شود.
۴-۱- مزایای سنگ مصنوعی :
تنوع در رنگ و طرح : قابلیت اجرای طرح های مختلف و دلخواه.
استحکام و انسجام بالا.
نصب آسان.
عدم محدودیت در ابعاد تولیدی.
مقاومت (کششی و فشاری) بالاتر از سنگ های طبیعی.
سبک تر از سنگ های طبیعی (وزن مخصوص ۱۱۰۰ تا ۱۳۰۰ کیلوگرم بر متر مکعب) است. همین امر سبب کم شدن وزن ساختمان و کاهش نیروهای جانبی ناشی از زلزله می شود.
فاقد تخلخل و جذب آب صفر.
قیمت تمام شده پایین نسبت به سنگ های طبیعی.
۴-۲- معایب سنگ مصنوعی:
غیر قابل استفاده در نماهای خارجی.
ممکن است در اثر شست شو کیفیت و رنگ خود را از دست بدهد.
تغییر رنگ در معرض تابش نور آفتاب.
ساخته شدن از مواد شیمیایی که ممکن است سرطان زا باشند.
۵- نمای شیشه ای:
استفاده از شیشه بعنوان یک ماده جزء جدایی ناپذیر هر ساختمان محسوب می گردد. با ظهور شیشه های رفلکس استفاده از این نوع شیشه ها در نمای ساختمان های مرتفع و برج ها امروزه بسیار متداول گشته است. استفاده از نماهای شیشه ای علاوه بر زیبائی امکان استفاده از حداکثر روشنایی روز را فراهم می نماید. همچنین استفاده از شیشه های ۲ یا ۳ جداره یک لایه عایق صوتی و حرارتی بسیار مناسب را ایجاد میکند. استفاده متناسب با نوع کاربری شیشه نیز با توجه به شیشه های با قابلیت های خاص ( شیشه های گرم شونده الکتریکی، هوشمند و …) می تواند مزایا و معایب ویژه ای داشته باشد.
۵-۱- مزایای کلی نمای شیشه ای:
کاهش بار مرده ساختمانهای بلند.
سرعت در اجرای نما.
فراهم ساختن امکان ورود نور طبیعی روز.
امکان رویت منظره بیرون.
تأمین دید یکپارچه از مناظر بیرون برای ساکنین داخل.
ایجاد احساس سبکی و ظرافت در ساختمان از دید یک ناظر شهری.
کاهش آلودگی صوتی در نماهای دوجداره.
در نمای ۲ و ۳ جداره کاهش هزینه ساخت نسبت به انواع دیگر این نما بدلیل انطباق با شرایط محیطی و آب و هوایی مختلف.
تهویه طبیعی: استفاده از نماهای دو جداره مجهز به سیستم تهویه مناسب، منجر به کاهش مصرف انرژی در ساختمان می شود.
کاهش مشکل آلودگی صوتی داخلی و خارجی در نماهای ۲ جداره نسبت به نماهای شیشه ای قبلی.
۵-۲- معایب نمای شیشه ای:
ضریب انتقال حرارتی بالا، بدلیل طبیعت شیشه که این ماده در برابر عبور گرما و سرما ضعیف ترین سطوح ساختمانی هستند. که منجر به :
مصرف زیاد انرژی و آلودگی هوا:در نماهای شیشهای در اثر تبادل حرارت از طریق جابجایی بین هوای گرم داخل اتاق و سطح سرد شیشه، دمای داخل کاهش یافته و برای حفظ دما در حد آسایش، نیاز به مصرف زیاد انرژی خواهد بود. اگرچه انواع گوناگون شیشههایی ساخته شدهاند که جاذب حرارت بوده و از ورود تابش خورشید به داخل جلوگیری میکنند، و یاشیشههای دو جدارهای وجود دارند که مقاومت هدایت حرارتی بهتری نسبت به شیشههای تک جداره دارند، اما با این حال هنوز هم نماهای شیشهای نسبت به سایر مصالح ساختمانی دارای ضریب هدایت حرارتی زیاد بوده و باعث اتلاف حرارت زیاد میشوند. اتلاف حرارتی بسیار زیاد و مصرف زیاد انرژی جهت تأمین گرمایش و سرمایش در نماهای شیشهای لاجرم باعث آلودگی بیشتر هوا میگردد.
مشکل آلودگی صوتی مخصوصاً در فضای داخلی ساختمان
صرفه اقتصادی: بصرفه نبودن نمای شیشه از این جهت عنوان میشود که هزینه دوجداره نمودن نمای شیشه ای بسیار زیاد بوده و بحث ریالی آن قابل قبول برای سازندگان ساختمان نمی باشد.
مقاوم نبودن در مقابل زلزله.
مقاوم نبودن در مقابل آتش.
کاهش فضای مفید ساختمان: در نماهای دو جداره بدلیل اینکه فضای خالی بین دو پوسته از ۲۰ سانتی متر تا ۲ متر بسته به نوع کاربرد سازه متغییر می باشد سبب کاهش فضای قابل استفاده ساختمان می شود.
تحمیل هزینه های مازاد نگهداری، بازرسی، تعمیر و تمیز نگهداشتن نما در مقایسه با سایر نماها که این هزینه ها در نمای دوجداره بیشتر از نمای تک جداره نیز می باشد.
احساس عدم آسایش حرارتی در فصول سرد سالدمای سطح نمای شیشهای به علت مقاومت حرارتی کم، در فصول سرد سال نزدیک به دمای محیط خارج بوده و بدن افراد مستقر در نزدیکی نما از طریق تشعشع با نما تبادل حرارت کرده و ساکنین احساس عدم آسایش حرارتی خواهند نمود.
در اوقات گرم و معتدل سال به علت تابش آفتاب به فضای داخل، سبب افزایش بیش از حد دمای داخل میشوند. شیشه دو جداره بدلیل وجود یک محفظه بسته محصور بین دو صفحه شیشه ای، به مراتب بهتر از شیشه تک جداره می باشد.
0 notes
معرفی سنگ تراورتن
سنگ تراورتن تا چند سال پیش یکی از کم مصرف ترین سنگها بوده چرا که خلل و فرج و تخلخل آن عیب محسوب میشود ولی مدتی است که معماران و طراحان در کل دنیا توجه خاصی به آن کردهاند طوری که این سنگ در حال حاضر پر مصرف ترین سنگ در بین پنج گروه اصلی سنگ ساختمانی است.
سنگ تراورتن با داشتن طیف وسیعی از رنگها از روشن تا تیره و رنگهای متنوع و بسیار گرم و شاد و انواع و اقسام نقشها دارای خاصیتی بی نظیر در بین سنگهاست از جمله خواص بی نظیر این سنگ می توان به لایه لایه بودن آشاره کرد این سنگ به جهت لایه لایه بودن در دو جهت قابل برش است.
چنانچه سنگ تراورتن موازی این صفحهها بریده شود تصویر این لایهها به صورت امواج ابر و بادی بر روی سنگ میافتد که در اصطلاح به آن بی موج یا بی راه یا Cross- cut میگویند.
چنانچه صفحه برش عمود بر این صفحات حرکت کند به آن موجدار یا به راه یا vein –cut میگویند در این حالت تصویر صفحههای تشکیل دهنده بر صفحه برش خورده تصویر خطوطی موازی است.
سنگ تراورتن در حالت بی موج محکم تر و محل بین صفحهها در سنگ موجدار که همان خطوط روی سنگ است محل ضعف سنگ تراورتن است و دیده شده که تراورتن معمولا از همین خطوط میشکند.
برای تصور بهتر میتوانیم یک تنه درخت چند ساله را مثال بزنیم که هر سال که از عمرش گذشته لایهای روی لایه قبلی شکل گرفته است.
چنانچه شما برش را عمود بر طول تنه درخت بزندی تصویرش در مقطع آن یکی سری دوایر متحد المرکز خواهد بود که به آنها cross-cut میگوییم ولی چنانچه برش در طول تنه درخت باشد تصویر رگهها بر روی مقطع برش تصویر خطوط موازی میشود که به این حالت vein –cut میگوییم اسیب پذیری چوب از محل همین لایهها است که تبدیل به خطوط موازی شده است.
به هر صورت در یک کلام میتوان گفت:
تراورتن میتواند با همین خاصیت خود را از دیگر سنگها منفک نماید خاصیت و حسن دیگر تراورتن استعداد خاص این سنگ در پذیرش انواع فرآوریهای بر روی سطح خود است شاید سنگهای دیگر هم در بعضی خواص با تراورتن مشترک باشند ولی قطعا تراورتن در این خصوصیت بی همانند است.
مثلاً میتواند به صورت مات یا براق یا تیشهای یا چکشی یا سند بلاست یا چرمی و بدون فراوری یا آنتیک و یا ابزار و پروفیل کار شود همچنین سطح آن میتواند با روشهای مختلفی پر شود که هر کدام خواص خود را دارد مثلا میتواند با بتونه، رزین اپوکسی و سیمان پر شود که هر کدام از اینها به رنگهای متنوعی در می آیند و بعضی از آنها می توانند بی رنگ و یا مثل شیشه باشند.
این سنگ به علت داشتن خلل و فرج و دوغاب سیمان و یا ملات پشت خود را به خوبی جذب میکند و این ویزگی باعث میشود تا تراورتن سالیان متمادی در برابر انقباض و انبساط و سرما و گرما و دوام بیاورد.
همچنین تخلخل به تراورتن کمک میکند تا در زمانی که آب در آن نفوذ کند سنگ نشکند چرا که این افزایش حجم را در حالت الاستیسیته خود تحمل میکند و فضاهای خالی آن در موقع افزایش حجم کمک میکند تا برخلاف سنگهای دیگر مثل مرمریت دچار هوازدگی درمواقع یخ زدگی نشود.
با این توضیح یکی از بهترین انتخابهای برای فضاهای خارجی چه نما و چه محوطه و حتی مصنوعات سنگی و تراورتن است البته با در نظر گرفتن مسائل فنی ان.
تراورتن به علت نرمی و یکپارچگی خاصی که دارد بهترین گزینه برای کارهای ابزاری است چون به خوبی در دست کسی میخواهد او را به شکلی درآورد مطیع و ارام است لذا امروزه اکثر مصنوعات سنگی از میز و نیمکت گرفته تا مجسمههای سنگی تراورتن است.
برای کف فضاهای خارجی نیز تراورتن یکی از بهترین انتخابهاست چرا که سطح آن میتواند زیر شود تا از سر خوردن جلوگیری نماید در ضمن مقاومت لازم را برای فضاهایی که نیاز به مقاومت سایشی و خمشی بالا دارند تامین مینماید چنانچه ار تراورتنهای دو سانتی یا چهار سانتی و یا با ضخامتهای بالاتر استفاده نماییم این سنگ تحمل بار خوبی دارد.
امروزه استفاده از این سنگ در فضاهای خارجی هم بسیار رایج و به جاست و این سنگ به صورت رنگ های متنوع و خاصیت تیشه خوری در سطح میتواند کمک حال طراحان در فضاهای باز باشد همین طور تراورتن می تواند به صورت کیوبیک هم استفاده شود و همانند آنچه در بخش گرانیت ذکر شد.
استفاده از تراورتن به عنوان جدول هم کاملا فنی و مقرون به صرفه و راهگشاست به خصوص در بخشهایی مثل جنوب ایران که کمتر در در معرض آبهای کثیف قرار دارد.
یکی از مستعد ترین سنگها درزمینه تعمیر و نگهداری سنگ و سنگ تراورتن است چنانچه این سنگ در نما کثیف شده باشد میتوان آن را با انواع روغنها براق کرد و حتی میتوان آن را شتسشو داد یا سند بلاست کرد و یا حتی نقشهایی در محل به آن اضافه نمود.
تراورتن در فضای داخلی
هر چه میگذرد بر میزان استفاده از تراورتن در فضاهای داخلی افزوده میشود رنگهای گرم و متنوع و طیف رنگی بسیار زیاد و انواع فراوری طیف قیمتی بسیار متنوع و انواع کارهای ابزارهای جدید و ماشینی و که روی ان سنگ انجام میشود را میتوان از عوامل اصلی اقبال عمومی به استفاده از تراورتن در فضاهای داخلی دانست.
شاید اگر کمی در زمان به عقب برگردیم به یاد بیاوریم که زمانی بود که چنانچه شما تراورتن را برای فضاهای داخلی مانند راه پله پیشنهاد میدادید با امتناع کارفرمایان مواجه میشدید چرا که سوراخهای تراورتن را برای آن فضاها متناسب نمیدیدند ولی در حال حاضر همین تخلخل و داشتن سوراخ هم برای بعضی از سنگها به صورت حسن درامده چرا که مد به سمت طبیعی جلوه دادن محیط های داخلی پیش میرود.
سنگ تراورتن در خاصیتی با سنگ مرمر مشترک است امروزه استفاده از طرحهای بوک مچ در کف لابی و بدنه و قسمتهای مهم ساختمان توسط مرمر و تراورتن بسیار رایج است صد البته زیبا و چشم نواز.
نقشهای روی سنگهای تراورتن چنانچه موقع برش به صورت سر هم حفظ شود و بعد از ساب و فراوری در جهت مشخص کنار هم قرار گیرد میتواند طرحهای بسیار زیبا و متنوعی را که هر کدام همانند یک نقاشی بسیار هنرمندانه است به نمایش بگذارد.
بوک مچ میتواند دوتایی چهارتایی و یا بیشتر باشد و وهمین طور میتواند توالی دو یا چند سنگ و در مجموع یک طرح واحد باشد امروزه استفاده از این خاصیت تراورتن و مرمر روز به روز در حال افزایش است و بعضا سنگهایی هستند که به تنهایی زیبا نیستند و چه بسا نامنظم و شلوغ دیده شوند ولی با این روش میتوانند به بهترین تابلوی سنگی تبدیل شوند.
از لحاظ معماری تراورتن و نقشهایش همخوانی بسیار نزدیکی با مواد موجود در طبیعت اطراف خود دارد گل و سبزه خاک و آجر رنگ و فلز و از عناصری است که میتواند به خوبی توسط طراحان ساختمانی در کنار تراورتن به کار گرفته شود.
امروزه استفاده از کارهای ابزاری دستی و ماشینی روی سنگ تراورتن در حال توسعه است و از آن استفاده بسیار زیادی میشود یک نمونه از این کارهای ماشینی طرحهایی است که محصول مشاین پروفیل است و واقعا تنوع بسیار زیادی دارد و میتواند پاسخگوی هر سلیقه ای باشد.
0 notes
درباره نمای ساختمان
نمای ساختمان چیست ؟
نمای هر ساختمان در شکلدهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه میشود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهههای گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزایندهای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنام�� ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد بهدلیل اینکه بهدنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان بهدنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها میشود. البته در سالهای اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستانها همچنان انجام میشود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر
چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.
در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا میکند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بستهتر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد میکنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان میدهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار میگیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتابشکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل ب�� جلو و عقب آمدن ساختمان انجام میشود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان میرسد؟ گوشههای ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج میتواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بهدست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان میکند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی بهکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال میکنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر میافتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد میتوانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.
عناصر پراهمیت درنما
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که میتوان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.
لیکن بهدلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودیها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده میکنند.
بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی میماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، بهنحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون میسازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنهای امکان پذیر میشود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.
از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار میگیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را بهطور مستقیم میبینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمانهایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، بهدلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی میشوند. همین موضوع موجب میشود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
تراسها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم میآورند. بالکنها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور بهراحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوستهای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمیتواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همانطور که عنوان شد نمای ساختمانها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما بهدلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجستهترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند.
آنچه برای علاقهمندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرحهای ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانههای ساختمانی ضروری به نظر میرسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهای اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و… نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.
صنعتِ شیشه با قدمتی ۴۰۰۰ ساله امروزه به کمکِ تکنولوژیِ پیشرفته نقش و کاربردِ بسیاری یافته است. تنها واسطه ای که واقعیت را آن گونه که هست می نمایاند شیشه است؛ همین ویژگی است که شیشه را از زمان هایِ دور کارا نموده است. اما زمان گذشت و انسان رنگ و طرح و نقش را نیز با شیشه درآمیخت و از این راه محیطِ خود را به کمک شیشه زیباتر ساخت.
تنها محدودیتی که در گذشته برای کاربردِ وسیعِ شیشه وجود داشت شکنندگیِ آن بود؛ ویژگی ای که شیشه را نه فقط میرا که خطرناک هم می ساخت. اما امروزه به کمکِ تکنولوژیِ مدرن دیگر شیشه ها نمی شکنند! شیشه سکوریت که طیِ فرایندی دقیق بر روی شیشه های خام حاصل می شود حتی اگر هم در شرایطِ بسیار خاص و ویژه بشکند به قطعاتِ بسیار ریزی تبدیل می شود که به هیچ وجه برنده و خطرناک نیستند.
بدین ترتیب ماندگاری و ایمنی نیز به واقع نمایی و زیباییِ شیشه افزوده شد و این ویژگی ها، در کنارِ دوام و صرفه یِِ فوق العاده شیشه نسبت به موادی چون آهن و چوب، کاربردِ آن را بیش از پیش گسترش داد.
امروزه شیشه های سکوریت به عنوانِ درهای ورودیِ شیشه ای، پنجره ها و نورگیرها در چهارچوب هایِ فلزی و چوبی و نیز برای پوششِ نمای ساختمان ها و پنجره های دوجداره کاربردِ وسیعی دارند. این شیشه ها همچنین به علتِ مقاومتِ بسیارشان در برابرِ گرما و سرما در وسایل خانگی (نظیرِ بخاری و اجاق گاز) و خودروها نیز استفاده می شوند.
شایانِ ذکر است که صنایعِ شیشه دربیران با بهره گیری از تجربه ای ۳۰ ساله و امکاناتِ مدرن قادر است تمامیِ شیشه هایِ خام را با هر رنگ و جنس و قطر و ابعاد و متراژی، بدونِ آن که تغییری ظاهری در آن ها بوجود آید، به شیشه های سکوریت بدل کند.
شیشه های سکوریت نمی شکنند!
نه با فشارِ سطحی!
نه با ضربه های سطحی!
فقط ضربه هایِ کناری ممکن است باعثِ شکستنِ شیشه های سکوریت شوند.
حتی در این شرایط نیز قطعاتِ شکسته شیشه سکوریت بسیار کوچک بوده و به هیچ وجه برنده و خطرناک نیستند.
نما های ساختمانی
نمای هر ساختمان در شکلدهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه میشود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهههای گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزایندهای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد بهدلیل اینکه بهدنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان بهدنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می*شود. البته در سالهای اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستانها همچنان انجام می*شود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر
چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت،قسم�� خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.
در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می*کند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته*تر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می*کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می*دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار میگیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتابشکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام میشود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می*رسد؟ گوشه*های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج می*تواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بهدست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می کند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی بهکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال میکنند
.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر میافتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد میتوانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.
عناصر پراهمیت درنما
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که می*توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد
.
لیکن بهدلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودیها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده میکنند.
بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی می*ماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، بهنحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون میسازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنهای امکان پذیر میشود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.
از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار میگیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را بهطور مستقیم میبینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمانهایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، بهدلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی میشوند. همین موضوع موجب میشود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
تراسها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم میآورند. بالکنها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور بهراحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوستهای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمیتواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همانطور که عنوان شد نمای ساختمانها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما بهدلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته*ترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند.
آنچه برای علاقهمندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرحهای ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانههای ساختمانی ضروری به نظر میرسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهای اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و… نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.
ریشه های معماری مدرن
آنچه در پیش روست تاریخ معماری مدرن نیست، بلکه نگرهای نظریه پردارانه است و تلاشی را برای توصیف اینکه معماری مدرن درباره چیست به دست می دهد. آنچه ممکن است تا حدّی متظاهرانه به نظر رسد، ولی باید اذعان داشت که کژفهمی ها و سوء تعابیری که در کاراست که اینگونه روشنگریها را به چیزی ضروری بدل میسازد. محض رعایت بیطرفی باید آنچه را که جنبش مدرن واقعاً خواهان آن بود یادآوری کرد و آنچه را هم که در عمل به آن رسید خاطر نشان ساخت.
.
امروزه برخی از نویسندگانی که به این موضوع میپردازند، حتی مدعیاند که جنبش مدرن حکم نوعی «کلاف سردرگم» را دارد؛ آنان اظهار میدارند که معماران مدرن در عالم واقع «ایدیولوژی» مشترکی نداشتند و به طریق اولی معماری مدرن نمیتوانست اصولاً وجود داشته باشد. جنبش مدرن بی*تردید مبنا و جهتگیری خاص خود را داشته است، و تنها آن دم که این به درستی درک گردد، امکان رسیدن به ارزیابی منصفانهای از پیامدهای آن، و از جمله کوششهای پسامدرن اخیر، فراهم میآید. به این طریق میتوان به نقطه عزیمتی برای جست و جو و پیگیری معماریای دموکراتیک در عصری که در آن به سر میبریم، دست یافت.
رویکرد اتخاذ شده، رویکردی است عینی و پدیدارشناختی. ازطریق نوشتن، «پیرامون» معماری، و با اولویت اصلی را به مسائل اجتماعی و سیاسی دادن، چیزی حاصل نمیآید. معماری را باید با مناسبات خود معماری درک کرد. البته این بدین معنی نیست که معماری را رشتهای «مجزا و خود مختار» برشمریم. معماری به مثابه نوعی هنر، به زندگی تعلق دارد. هدف آن نیز عبارت است از فراهم آوردن مکانهایی که زندگی بتواند در آن «به وقوع پیوندد». مکان، مجموعهای از منابع یا احیاناً ظرفی خنثی وبیطرف نیست؛ بل درواقع محیطی است عینی و ملموس که نوعی نظم و منش و ویژگی در خود دارد. بدین ترتیب چنانچه در سویی راجع به زندگی سخن رانده شود، و در سوی دیگر از مکان، چنین چیزی بی معناست. «طراحی برای زندگی» به واقع شعاری بود که برای ��یان هدف کلی جنبش مدرن به کار میرفت.
��فصیل این امر، با توصیفی از جهان نو و نیاز انسان برای جهتگیری و تعیین هویت در آن، آغاز میگردد. معماری به طور کلی این نیاز را از طریق سازماندهی فضایی و بیان صوری، برآورده میسازد. اهمیت بنیادین این مفاهیم، مدتها پیش تشخیص داده شد لیکن تا امروز هیچگاه بحث شایسته و درخوری در مورد آن صورت نپذیرفت.
واژه «ریشهها» در این مقاله اشاره به ساختارهای ماندگار (و نه زودگذر) و الگویی، و همچنین تجارب و یافتههای دورههای تاریخی مربوط به آنها دارد. در برهه کنونی که ابعاد تاریخی معماری مجددا نقشی عمده یافتهاند، مشخصاً مباحثی از این دست اهمیت مییابند. برای ممکن ساختن طرح اینگونه مباحث، در هر فصل بخشهایی نظری با ماهیتی کلی گنجانده شده است. شیوه عرضه اینگونه مباحث، گاهشمارانه یا زمانبندی شده نیست بلکه برحسب مسائلی که جنبش مدرن را متأثر میساخت، سازماندهی شده است و به دنبال آن، مسیر تکوینی که گیدیون آن را «سنّت جدید» مینامید درج گردیده است. با این حال نوعی گاهشماری و یا زمانبندی نیز تلویحاً به چشم میخورد که با عناوینی همچون «پیش از مدرن»، «مدرن» و «پسامدرن» نشان داده شده است.
دنیای جدید و معماری جدید
معماری مدرن بدینخاطر پا به عرصه حیات نهاد که به انسان یاری رساند که در دنیای جدید همچون کاشانه خود احساس آسایش کند. مفهوم این احساس آسایش، فراتر از نیاز به سرپناه، پوشاک و غذاست؛ و در وهله نخست به مفهوم همانند پنداشتن خود با محیط زیست طبیعی و اجتماعی است. این مفهوم در عین حال نوعی احساس تعلق ومشارکت را نیز دربردارد، یعنی تملک جهان آشنا و درک شده. انسان باید احساس کند که از جمله درمعرض چیزهای شناخته شده و با معنی قرار دارد. ما همه آگاهیم که این تعیین هویت در جهان مدرن مشکلآفرین شده است. محیطهای بسته و امن گذشته فروپاشیدهاند، و ساختارهای جدیدی را میطلبند.
معماری مدرن یکی از این صور است. هدف کلی معماری مدرن این است که برای انسان سکونتگاه جدیدی تدارک ببیند. این سکونتگاه جدید باید نیاز به شناسایی را برآورده سازد و بدین ترتیب تجلی «رابطه دوستانه» جدید بین انسان و محیط زیست اوباشد. لوکوربوزیه در سال ۱۹۲۳ نوشت:« مسئله خانه، مسئله عصر است.
تعادل اجتماع به این مسئله بستگی دارد. معماری، در این دوره نوسازی، نخستین وظیفهاش تجدید نظر در ارزشها و عناصر تشکیل دهنده خانه است.
نخستین اعلامیه مهم بینالمللی معماری جدید، وایسنهوف در اشتوتگارت –۱۹۲۷- در واقع نمایشگاهی با عنوان «سکونتگاه» بود. جنبش مدرن با در نظر گرفتن سکونتگاه به عنوان نقطه عطف، سلسله مراتب سنتی کارهای ساختمانی را دگرگون کرد. کلیسا و قصر، به عنوان مهمترین کارهای گذشته، اهمیت خود رااز دست دادند، و از آن زمان به بعد موسسات عمومی دولتی ، «توسعه» خانه را مورد توجه قرار دادند. به موجب همین امر نوعی نگرش دموکراتیک جدید، بر طبق ساختار دنیای جدید پدید آمد.
بارها پیشگامان معماری مدرن تازگی جهان مدرن را متذکر شدند، و تأکید ورزیدند که اکنون معماری نمیتواند با فرمهای گذشته به کار رود. در این باره، شعار لوکوربوزیه بسیار شناخته شده است: «عصر مهمی آغاز شده است. روحیه جدیدی به وجود آمده… سنتها و رسوم باعث سرکوب معماری شدهاند.
سبکها دروغ اند…
عصر متعلق به ما، و سبک متعلق به آن ، روز به روز معین میشوند«میس ون دروهه» میافزاید:« نه دیروز، نه فردا، بلکه فرم را تنها در همین اامروز میتوان معین ساخت.» این عقیده که بیان شد بیتوجه به عقاید سیاسی بود، گرچه هر دو با نگرشی ریشهای با یکدیگر پیشمیرفتند. هانس مه یر مارکسیست در مقالهای با عنوان «دنیای جدید» نوشت: «هر عصری فرم جدید خود را میطلبد. رسالت ماست که به دنیای جدید، شکلی جدید با معانی امروز بدهیم. اما دانش ما از گذشته باری است که بردوش ما سنگینی میکند…» نتیجه آنکه، معماری باید از نو دست بهکار شود «انگار هرگز پیش از این نبوده است»، و این هدفی است که پیش از این درباره آغاز قرن مطرح نشده بود.
________________________________________
نما های ساختمانی
نمای هر ساختمان در شکلدهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه میشود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهههای گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزایندهای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد بهدلیل اینکه بهدنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان بهدنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها میشود. البته در سالهای اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستان*ها همچنان انجام می*شود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر
چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.
در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نم�� در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا میکند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته*تر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد میکنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان میدهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می*گیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتابشکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام میشود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان میرسد؟ گوشههای ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج میتواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان میکند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی بهکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال میکنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر میافتد شکل می گیرد.
0 notes
سنگ تراورتن چیست؟
سنگ تراورتن تا چند سال پیش یکی از کم مصرف ترین سنگها بوده چرا که خلل و فرج و تخلخل آن عیب محسوب میشود ولی مدتی است که معماران و طراحان در کل دنیا توجه خاصی به آن کردهاند طوری که این سنگ در حال حاضر پر مصرف ترین سنگ در بین پنج گروه اصلی سنگ ساختمانی است.
سنگ تراورتن با داشتن طیف وسیعی از رنگها از روشن تا تیره و رنگهای متنوع و بسیار گرم و شاد و انواع و اقسام نقشها دارای خاصیتی بی نظیر در بین سنگهاست از جمله خواص بی نظیر این سنگ می توان به لایه لایه بودن آشاره کرد این سنگ به جهت لایه لایه بودن در دو جهت قابل برش است.
چنانچه سنگ تراورتن موازی این صفحهها بریده شود تصویر این لایهها به صورت امواج ابر و بادی بر روی سنگ میافتد که در اصطلاح به آن بی موج یا بی راه یا Cross- cut میگویند.
چنانچه صفحه برش عمود بر این صفحات حرکت کند به آن موجدار یا به راه یا vein –cut میگویند در این حالت تصویر صفحههای تشکیل دهنده بر صفحه برش خورده تصویر خطوطی موازی است.
سنگ تراورتن در حالت بی موج محکم تر و محل بین صفحهها در سنگ موجدار که همان خطوط روی سنگ است محل ضعف سنگ تراورتن است و دیده شده که تراورتن معمولا از همین خطوط میشکند.
برای تصور بهتر میتوانیم یک تنه درخت چند ساله را مثال بزنیم که هر سال که از عمرش گذشته لایهای روی لایه قبلی شکل گرفته است.
چنانچه شما برش را عمود بر طول تنه درخت بزندی تصویرش در مقطع آن یکی سری دوایر متحد المرکز خواهد بود که به آنها cross-cut میگوییم ولی چنانچه برش در طول تنه درخت باشد تصویر رگهها بر روی مقطع برش تصویر خطوط موازی میشود که به این حالت vein –cut میگوییم اسیب پذیری چوب از محل همین لایهها است که تبدیل به خطوط موازی شده است.
به هر صورت در یک کلام میتوان گفت:
تراورتن میتواند با همین خاصیت خود را از دیگر سنگها منفک نماید خاصیت و حسن دیگر تراورتن استعداد خاص این سنگ در پذیرش انواع فرآوریهای بر روی سطح خود است شاید سنگهای دیگر هم در بعضی خواص با تراورتن مشترک باشند ولی قطعا تراورتن در این خصوصیت بی همانند است.
مثلاً میتواند به صورت مات یا براق یا تیشهای یا چکشی یا سند بلاست یا چرمی و بدون فراوری یا آنتیک و یا ابزار و پروفیل کار شود همچنین سطح آن میتواند با روشهای مختلفی پر شود که هر کدام خواص خود را دارد مثلا میتواند با بتونه، رزین اپوکسی و سیمان پر شود که هر کدام از اینها به رنگهای متنوعی در می آیند و بعضی از آنها می توانند بی رنگ و یا مثل شیشه باشند.
این سنگ به علت داشتن خلل و فرج و دوغاب سیمان و یا ملات پشت خود را به خوبی جذب میکند و این ویزگی باعث میشود تا تراورتن سالیان متمادی در برابر انقباض و انبساط و سرما و گرما و دوام بیاورد.
همچنین تخلخل به تراورتن کمک میکند تا در زمانی که آب در آن نفوذ کند سنگ نشکند چرا که این افزایش حجم را در حالت الاستیسیته خود تحمل میکند و فضاهای خالی آن در موقع افزایش حجم کمک میکند تا برخلاف سنگهای دیگر مثل مرمریت دچار هوازدگی درمواقع یخ زدگی نشود.
با این توضیح یکی از بهترین انتخابهای برای فضاهای خارجی چه نما و چه محوطه و حتی مصنوعات سنگی و تراورتن است البته با در نظر گرفتن مسائل فنی ان.
تراورتن به علت نرمی و یکپارچگی خاصی که دارد بهترین گزینه برای کارهای ابزاری است چون به خوبی در دست کسی میخواهد او را به شکلی درآورد مطیع و ارام است لذا امروزه اکثر مصنوعات سنگی از میز و نیمکت گرفته تا مجسمههای سنگی تراورتن است.
برای کف فضاهای خارجی نیز تراورتن یکی از بهترین انتخابهاست چرا که سطح آن میتواند زیر شود تا از سر خوردن جلوگیری نماید در ضمن مقاومت لازم را برای فضاهایی که نیاز به مقاومت سایشی و خمشی بالا دارند تامین مینماید چنانچه ار تراورتنهای دو سانتی یا چهار سانتی و یا با ضخامتهای بالاتر استفاده نماییم این سنگ تحمل بار خوبی دارد.
امروزه استفاده از این سنگ در فضاهای خارجی هم بسیار رایج و به جاست و این سنگ به صورت رنگ های متنوع و خاصیت تیشه خوری در سطح میتواند کمک حال طراحان در فضاهای باز باشد همین طور تراورتن می تواند به صورت کیوبیک هم استفاده شود و همانند آنچه در بخش گرانیت ذکر شد.
استفاده از تراورتن به عنوان جدول هم کاملا فنی و مقرون به صرفه و راهگشاست به خصوص در بخشهایی مثل جنوب ایران که کمتر در در معرض آبهای کثیف قرار دارد.
یکی از مستعد ترین سنگها درزمینه تعمیر و نگهداری سنگ و سنگ تراورتن است چنانچه این سنگ در نما کثیف شده باشد میتوان آن را با انواع روغنها براق کرد و حتی میتوان آن را شتسشو داد یا سند بلاست کرد و یا حتی نقشهایی در محل به آن اضافه نمود.
تراورتن در فضای داخلی
هر چه میگذرد بر میزان استفاده از تراورتن در فضاهای داخلی افزوده میشود رنگهای گرم و متنوع و طیف رنگی بسیار زیاد و انواع فراوری طیف قیمتی بسیار متنوع و انواع کارهای ابزارهای جدید و ماشینی و که روی ان سنگ انجام میشود را میتوان از عوامل اصلی اقبال عمومی به استفاده از تراورتن در فضاهای داخلی دانست.
شاید اگر کمی در زمان به عقب برگردیم به یاد بیاوریم که زمانی بود که چنانچه شما تراورتن را برای فضاهای داخلی مانند راه پله پیشنهاد میدادید با امتناع کارفرمایان مواجه میشدید چرا که سوراخهای تراورتن را برای آن فضاها متناسب نمیدیدند ولی در حال حاضر همین تخلخل و داشتن سوراخ هم برای بعضی از سنگها به صورت حسن درامده چرا که مد به سمت طبیعی جلوه دادن محیط های داخلی پیش میرود.
سنگ تراورتن در خاصیتی با سنگ مرمر مشترک است امروزه استفاده از طرحهای بوک مچ در کف لابی و بدنه و قسمتهای مهم ساختمان توسط مرمر و تراورتن بسیار رایج است صد البته زیبا و چشم نواز.
نقشهای روی سنگهای تراورتن چنانچه موقع برش به صورت سر هم حفظ شود و بعد از ساب و فراوری در جهت مشخص کنار هم قرار گیرد میتواند طرحهای بسیار زیبا و متنوعی را که هر کدام همانند یک نقاشی بسیار هنرمندانه است به نمایش بگذارد.
بوک مچ میتواند دوتایی چهارتایی و یا بیشتر باشد و وهمین طور میتواند توالی دو یا چند سنگ و در مجموع یک طرح واحد باشد امروزه استفاده از این خاصیت تراورتن و مرمر روز به روز در حال افزایش است و بعضا سنگهایی هستند که به تنهایی زیبا نیستند و چه بسا نامنظم و شلوغ دیده شوند ولی با این روش میتوانند به بهترین تابلوی سنگی تبدیل شوند.
از لحاظ معماری تراورتن و نقشهایش همخوانی بسیار نزدیکی با مواد موجود در طبیعت اطراف خود دارد گل و سبزه خاک و آجر رنگ و فلز و از عناصری است که میتواند به خوبی توسط طراحان ساختمانی در کنار تراورتن به کار گرفته شود.
امروزه استفاده از کارهای ابزاری دستی و ماشینی روی سنگ تراورتن در حال توسعه است و از آن استفاده بسیار زیادی میشود یک نمونه از این کارهای ماشینی طرحهایی است که محصول مشاین پروفیل است و واقعا تنوع بسیار زیادی دارد و میتواند پاسخگوی هر سلیقه ای باشد.
0 notes
توضیحاتی درمورد نمای ساختمان
نمای ساختمان چیست ؟
نمای هر ساختمان در شکلدهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه میشود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهههای گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزایندهای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد بهدلیل اینکه بهدنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان بهدنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها میشود. البته در سالهای اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستانها همچنان انجام میشود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر
چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.
در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا میکند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بستهتر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد میکنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان میدهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار میگیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتابشکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام میشود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان میرسد؟ گوشههای ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج میتواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بهدست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان میکند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی بهکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال میکنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر میافتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد میتوانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.
عناصر پراهمیت درنما
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که میتوان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.
لیکن بهدلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودیها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده میکنند.
بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی میماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، بهنحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون میسازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنهای امکان پذیر میشود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.
از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار میگیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را بهطور مستقیم میبینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمانهایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، بهدلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی میشوند. همین موضوع موجب میشود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
تراسها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم میآورند. بالکنها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور بهراحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوستهای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمیتواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همانطور که عنوان شد نمای ساختمانها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما بهدلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجستهترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند.
آنچه برای علاقهمندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرحهای ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانههای ساختمانی ضروری به نظر میرسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهای اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و… نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.
صنعتِ شیشه با قدمتی ۴۰۰۰ ساله امروزه به کمکِ تکنولوژیِ پیشرفته نقش و کاربردِ بسیاری یافته است. تنها واسطه ای که واقعیت را آن گونه که هست می نمایاند شیشه است؛ همین ویژگی است که شیشه را از زمان هایِ دور کارا نموده است. اما زمان گذشت و انسان رنگ و طرح و نقش را نیز با شیشه درآمیخت و از این راه محیطِ خود را به کمک شیشه زیباتر ساخت.
تنها محدودیتی که در گذشته برای کاربردِ وسیعِ شیشه وجود داشت شکنندگیِ آن بود؛ ویژگی ای که شیشه را نه فقط میرا که خطرناک هم می ساخت. اما امروزه به کمکِ تکنولوژیِ مدرن دیگر شیشه ها نمی شکنند! شیشه سکوریت که طیِ فرایندی دقیق بر روی شیشه های خام حاصل می شود حتی اگر هم در شرایطِ بسیار خاص و ویژه بشکند به قطعاتِ بسیار ریزی تبدیل می شود که به هیچ وجه برنده و خطرناک نیستند.
بدین ترتیب ماندگاری و ایمنی نیز به واقع نمایی و زیباییِ شیشه افزوده شد و این ویژگی ها، در کنارِ دوام و صرفه یِِ فوق العاده شیشه نسبت به موادی چون آهن و چوب، کاربردِ آن را بیش از پیش گسترش داد.
امروزه شیشه های سکوریت به عنوانِ درهای ورودیِ شیشه ای، پنجره ها و نورگیرها در چهارچوب هایِ فلزی و چوبی و نیز برای پوششِ نمای ساختمان ها و پنجره های دوجداره کاربردِ وسیعی دارند. این شیشه ها همچنین به علتِ مقاومتِ بسیارشان در برابرِ گرما و سرما در وسایل خانگی (نظیرِ بخاری و اجاق گاز) و خودروها نیز استفاده می شوند.
شایانِ ذکر است که صنایعِ شیشه دربیران با بهره گیری از تجربه ای ۳۰ ساله و امکاناتِ مدرن قادر است تمامیِ شیشه هایِ خام را با هر رنگ و جنس و قطر و ابعاد و متراژی، بدونِ آن که تغییری ظاهری در آن ها بوجود آید، به شیشه های سکوریت بدل کند.
شیشه های سکوریت نمی شکنند!
نه با فشارِ سطحی!
نه با ضربه های سطحی!
فقط ضربه هایِ کناری ممکن است باعثِ شکستنِ شیشه های سکوریت شوند.
حتی در این شرایط نیز قطعاتِ شکسته شیشه سکوریت بسیار کوچک بوده و به هیچ وجه برنده و خطرناک نیستند.
نما های ساختمانی
نمای هر ساختمان در شکلدهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه میشود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهههای گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزایندهای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد بهدلیل اینکه بهدنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان بهدنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می*شود. البته در سالهای اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستانها همچنان انجام می*شود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر
چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت،قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.
در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می*کند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته*تر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می*کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می*دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار میگیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتابشکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام میشود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می*رسد؟ گوشه*های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج می*تواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بهدست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می کند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی بهکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال میکنند
.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر میافتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد میتوانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.
عناصر پراهمیت درنما
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که می*توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد
.
لیکن بهدلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودیها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده میکنند.
بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی می*ماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، بهنحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون میسازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنهای امکان پذیر میشود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.
از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار میگیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را بهطور مستقیم میبینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمانهایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، بهدلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی میشوند. همین موضوع موجب میشود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
تراسها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم میآورند. بالکنها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور بهراحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوستهای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمیتواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همانطور که عنوان شد نمای ساختمانها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما بهدلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته*ترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند.
آنچه برای علاقهمندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرحهای ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانههای ساختمانی ضروری به نظر میرسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهای اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و… نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.
ریشه های معماری مدرن
آنچه در پیش روست تاریخ معماری مدرن نیست، بلکه نگرهای نظریه پردارانه است و تلاشی را برای توصیف اینکه معماری مدرن درباره چیست به دست می دهد. آنچه ممکن است تا حدّی متظاهرانه به نظر رسد، ولی باید اذعان داشت که کژفهمی ها و سوء تعابیری که در کاراست که اینگونه روشنگریها را به چیزی ضروری بدل میسازد. محض رعایت بیطرفی باید آنچه را که جنبش مدرن واقعاً خواهان آن بود یادآوری کرد و آنچه را هم که در عمل به آن رسید خاطر نشان ساخت.
.
امروزه برخی از نویسندگانی که به این موضوع میپردازند، حتی مدعیاند که جنبش مدرن حکم نوعی «کلاف سردرگم» را دارد؛ آنان اظهار میدارند که معماران مدرن در عالم واقع «ایدیولوژی» مشترکی نداشتند و به طریق اولی معماری مدرن نمیتوانست اصولاً وجود داشته باشد. جنبش مدرن بی*تردید مبنا و جهتگیری خاص خود را داشته است، و تنها آن دم که این به درستی درک گردد، امکان رسیدن به ارزیابی منصفانهای از پیامدهای آن، و از جمله کوششهای پسامدرن اخیر، فراهم میآید. به این طریق میتوان به نقطه عزیمتی برای جست و جو و پیگیری معماریای دموکراتیک در عصری که در آن به سر میبریم، دست یافت.
رویکرد اتخاذ شده، رویکردی است عینی و پدیدارشناختی. ازطریق نوشتن، «پیرامون» معماری، و با اولویت اصلی را به مسائل اجتماعی و سیاسی دادن، چیزی حاصل نمیآید. معماری را باید با مناسبات خود معماری درک کرد. البته این بدین معنی نیست که معماری را رشتهای «مجزا و خود مختار» برشمریم. معماری به مثابه نوعی هنر، به زندگی تعلق دارد. هدف آن نیز عبارت است از فراهم آوردن مکانهایی که زندگی بتواند در آن «به وقوع پیوندد». مکان، مجموعهای از منابع یا احیاناً ظرفی خنثی وبیطرف نیست؛ بل درواقع محیطی است عینی و ملموس که نوعی نظم و منش و ویژگی در خود دارد. بدین ترتیب چنانچه در سویی راجع به زندگی سخن رانده شود، و در سوی دیگر از مکان، چنین چیزی بی معناست. «طراحی برای زندگی» به واقع شعاری بود که برای بیان هدف کلی جنبش مدرن به کار میرفت.
تفصیل این امر، با توصیفی از جهان نو و نیاز انسان برای جهتگیری و تعیین هویت در آن، آغاز میگردد. معماری به طور کلی این نیاز را از طریق سازماندهی فضایی و بیان صوری، برآورده میسازد. اهمیت بنیادین این مفاهیم، مدتها پیش تشخیص داده شد لیکن تا امروز هیچگاه بحث شایسته و درخوری در مورد آن صورت نپذیرفت.
واژه «ریشهها» در این مقاله اشاره به ساختارهای ماندگار (و نه زودگذر) و الگویی، و همچنین تجارب و یافتههای دورههای تاریخی مربوط به آنها دارد. در برهه کنونی که ابعاد تاریخی معماری مجددا نقشی عمده یافتهاند، مشخصاً مباحثی از این دست اهمیت مییابند. برای ممکن ساختن طرح اینگونه مباحث، در هر فصل بخشهایی نظری با ماهیتی کلی گنجانده شده است. شیوه عرضه اینگونه مباحث، گاهشمارانه یا زمانبندی شده نیست بلکه برحسب مسائلی که جنبش مدرن را متأثر میساخت، سازماندهی شده است و به دنبال آن، مسیر تکوینی که گیدیون آن را «سنّت جدید» مینامید درج گردیده است. با این حال نوعی گاهشماری و یا زمانبندی نیز تلویحاً به چشم میخورد که با عناوینی همچون «پیش از مدرن»، «مدرن» و «پسامدرن» نشان داده شده است.
دنیای جدید و معماری جدید
معماری مدرن بدینخاطر پا به عرصه حیات نهاد که به انسان یاری رساند که در دنیای جدید همچون کاشانه خود احساس آسایش کند. مفهوم این احساس آسایش، فراتر از نیاز به سرپناه، پوشاک و غذاست؛ و در وهله نخست به مفهوم همانند پنداشتن خود با محیط زیست طبیعی و اجتماعی است. این مفهوم در عین حال نوعی احساس تعلق ومشارکت را نیز دربردارد، یعنی تملک جهان آشنا و درک شده. انسان باید احساس کند که از جمله درمعرض چیزهای شناخته شده و با معنی قرار دارد. ما همه آگاهیم که این تعیین هویت در جهان مدرن مشکلآفرین شده است. محیطهای بسته و امن گذشته فروپاشیدهاند، و ساختارهای جدیدی را میطلبند.
معماری مدرن یکی از این صور است. هدف کلی معماری مدرن این است که برای انسان سکونتگاه جدیدی تدارک ببیند. این سکونتگاه جدید باید نیاز به شناسایی را برآورده سازد و بدین ترتیب تجلی «رابطه دوستانه» جدید بین انسان و محیط زیست اوباشد. لوکوربوزیه در سال ۱۹۲۳ نوشت:« مسئله خانه، مسئله عصر است.
تعادل اجتماع به این مسئله بستگی دارد. معماری، در این دوره نوسازی، نخستین وظیفهاش تجدید نظر در ارزشها و عناصر تشکیل دهنده خانه است.
نخستین اعلامیه مهم بینالمللی معماری جدید، وایسنهوف در اشتوتگارت –۱۹۲۷- در واقع نمایشگاهی با عنوان «سکونتگاه» بود. جنبش مدرن با در نظر گرفتن سکونتگاه به عنوان نقطه عطف، سلسله مراتب سنتی کارهای ساختمانی را دگرگون کرد. کلیسا و قصر، به عنوان مهمترین کارهای گذشته، اهمیت خود رااز دست دادند، و از آن زمان به بعد موسسات عمومی دولتی ، «توسعه» خانه را مورد توجه قرار دادند. به موجب همین امر نوعی نگرش دموکراتیک جدید، بر طبق ساختار دنیای جدید پدید آمد.
بارها پیشگامان معماری مدرن تازگی جهان مدرن را متذکر شدند، و تأکید ورزیدند که اکنون معماری نمیتواند با فرمهای گذشته به کار رود. در این باره، شعار لوکوربوزیه بسیار شناخته شده است: «عصر مهمی آغاز شده است. روحیه جدیدی به وجود آمده… سنتها و رسوم باعث سرکوب معماری شدهاند.
سبکها دروغ اند…
عصر متعلق به ما، و سبک متعلق به آن ، روز به روز معین میشوند«میس ون دروهه» میافزاید:« نه دیروز، نه فردا، بلکه فرم را تنها در همین اامروز میتوان معین ساخت.» این عقیده که بیان شد بیتوجه به عقاید سیاسی بود، گرچه هر دو با نگرشی ریشهای با یکدیگر پیشمیرفتند. هانس مه یر مارکسیست در مقالهای با عنوان «دنیای جدید» نوشت: «هر عصری فرم جدید خود را میطلبد. رسالت ماست که به دنیای جدید، شکلی جدید با معانی امروز بدهیم. اما دانش ما از گذشته باری است که بردوش ما سنگینی میکند…» نتیجه آنکه، معماری باید از نو دست بهکار شود «انگار هرگز پیش از این نبوده است»، و این هدفی است که پیش از این درباره آغاز قرن مطرح نشده بود.
________________________________________
نما های ساختمانی
نمای هر ساختمان در شکلدهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه میشود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهههای گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزایندهای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد بهدلیل اینکه بهدنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان بهدنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها میشود. البته در سالهای اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستان*ها همچنان انجام می*شود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر
چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.
در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا میکند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته*تر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد میکنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان میدهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می*گیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتابشکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام میشود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان میرسد؟ گوشههای ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج میتواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان میکند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی بهکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال میکنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر میافتد شکل می گیرد.
0 notes