lifeinqom-blog

[lifeinqom-blog]

«دو سال است که بازار سفال خراب شده است . اگر ارزان بفروشی میگویند عیبی دارد و نمیخرند، گران هم بفروشی که دیگر حسابش معلوم است» دستهای آغشته به گل خشک شده اش را به هم میمالد و سپس میگوید «امروزی ها گویا سفال را دوست ندارند. در اقوام خودم هیچ کس حتا یک گلدان هم به من سفارش نداده است. در گذشته دم حرم سفالگر و سفال فروشی زیاده بوده است. ولی حالا به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند. آقایان سعادتمند ، سرکارپور و میرقیصری ولی در خانمها فقط من هستم و کس دیگری نیست که کارگاه داشته باشد»....«ادامه در سایت زندگی در قم» عالیه مشایخی، سفالگر #lifeinqom #qom #social #documentary #socialdocumentary #documentaryphotography #people #socialmedia #people_in_bl #qom_people #iranian #iran #lifestyle #lifeisgood #زندگی_در_قم #قم #ایران #مستنداجتماعی #مستندنگاري #مردم #مشاغل #مردم_نگاری #مردم_قم

[lifeinqom-blog]

خیلی جالب است که از همه ملیتی در قم پیدا می‌شود؛ ترک ، فارس ، عرب ، عجم ، ایرانی و خارجی. دلیل اصلی بسیاری از مهاجرین به قم، حوزه های علمیه آن است. بیشترین میزان طلبه های ایران در قم هستند. شاید برای همین باشد که در قم کمتر لباس طلبگی میپوشم. اما هر زمان که تبلیغ میروم لباس میپوشم. به نظر من در قم ضرورتی نیست که همیشه لباس روحانیت بر تن من باشد. بر خلاف دیگر شهرها که خودم را موظف به پوشیدن لباس میدانم، چون به فراوانی قم روحانی ندارند. به نظر من بسیار مهم است که در تبلیغ لباس طلبگی پوشیده باشی. چون با این لباس تو را می‌شناسند و میتوانند سوالات شرعی خود را از تو بپرسند.» با تمام توان هوا را می‌چشد. روی گشاده ای دارد. یک کیف دست راست اوست. دست دیگرش درون کت است و با آرامش دلنشینی راه می‌رود. از زندگی طلبه ها میگوید. از شهر قم، از علاقه های کوچک و بزرگش، و از هدف راسخش برای ترویج احکام الهی.....«ادامه در سایت زندگی در قم» مهدی کریمی، طلبه #lifeinqom #qom #social #documentary #socialdocumentary #documentaryphotography #people #socialmedia #people_in_bl #qom_people #iranian #iran #lifestyle #lifeisgood #زندگی_د��_قم #قم #ایران #مستنداجتماعی #مستندنگاري #مردم #مشاغل #مردم_نگاری #مردم_قم

[lifeinqom-blog]

یک روز مادرم گفت: ببین پسرم! اگر یک کاکتوس دیگر به خانه بیاوری، به علاوه قبلی‌ها همه را در کوچه خواهم ریخت. کارم سخت شده بود. باید کاکتوس ها را یواشکی به خانه می‌آوردم. با قلدربازی پشت بام خانه را هم تبدیل به گلخانه کاکتوس کرده بودم. ولی فایده نداشت. یک روز یکی از دوستانم به من گفت تو که علاقه به این کار داری چرا در همین کار فعالیت نمیکنی. قبلا هم برای فامیل و دوستان باغچه و فضای سبز درست کرده بودم. رشته کشاورزی خوانده بودم و گرایشم نزدیک به تولیدات گیاهان تزئینی و گلخانه ای بود....«ادامه در سایت زندگی در قم» مصطفی عارفیان، گلخانه دار #lifeinqom #qom #social #documentary #socialdocumentary #documentaryphotography #people #socialmedia #people_in_bl #qom_people #iranian #iran #lifestyle #lifeisgood #زندگی_در_قم #قم #ایران #مستنداجتماعی #مستندنگاري #مردم #مشاغل #مردم_نگاری #مردم_قم (at Qom, Iran)

[lifeinqom-blog]

کوچ ، گذشتن از شهری ، روستایی ، بومی حتا شاید ، زندگی برای او در همین خلاصه میشود. رکاب زدن بی وقفه ، تنها ، تنها چیزی که فشار لحظه ها و کارها را برای او آرامتر میکند. کل مسیر را کنار تاکسی، روی دوچرخه آبی رنگش رکاب میزند و دیگر همه چیز را فرآموش میکند، ماشینها ، چراغها ، همهمه مردم. لبخند روی لبش نشسته و دیگر حرفی نمیزند. وقتی به خانه اش میرسیم ، از علاقه بی اندازه اش به سفر چنین میگوید : بزرگترین آرزوی من برای همه و خودم سفر است، دوست دارم همیشه سفر کنم، فقط دوست دارم بروم نمیدانم کجا فقط بروم. سفر همانجاییست که همه چیز همانطوریست که باید باشد، اگر یک تکه سنگ حجیم کنار خیابان باشد قشنگ تر است یا وسط جاده بی انتهایی پر از درختان سیب....« ادامه درسایت زندگی در قم» عدالت عابدینی، کارمند دفتر تبلیغات اسلامی #lifeinqom #qom #social #documentary #socialdocumentary #documentaryphotography #people #socialmedia #people_in_bl #qom_people #iranian #iran #lifestyle #lifeisgood #زندگی_در_قم #قم #ایران #مستنداجتماعی #مستندنگاري #مردم #مشاغل #مردم_نگاری #مردم_قم #عدالت_عابدینی #دوچرخه # (at Qom, Iran)

[lifeinqom-blog]

«سال ۸۸، عاشورا و تاسوعا کنار حرم رفتم. هیچ کاری در زندگی‌م به سختی اولین باری که دوربین را از کیف در آوردم نبود. نگاه سنگین مردم را حس می‌کردم و همین باعث شده بود جسارت هیچ کاری نداشته باشم. مثل یک تکه چوب، مات و مبهوت وسط خیابان ایستاده بودم. پیش از آمدن ، در خانه، همه این چیزها را مرور کرده بودم ولی وقتی با واقعیت روبرو شدم، همه چیز فرق کرده بود. باید میتوانستم. یا میتوانم یا هرگز نخواهم توانست. دوربین را درآوردم. احساس میکردم همه نگاهم میکنند. هنوز هم همین حس را دارم. بالاخره توانستم. چند شات که زدم همه چیز فرآموشم شد. من بودم و لحظه لحظه کادرهایی که برای من تازگی داشت. همه چیز را به شکل دیگری می‌دیدم. حتا وقتی درون چشمی دوربین هم نگاه نمیکردم، باز همه چیز درون کادر بود. از آن به بعد همه اجتماعات و عزاداری‌ها را شرکت می‌کردم و عکس می‌گرفتم. سخت بود. ولی مشوق من، لذت بردن خودم از این کار بود.... «ادامه در سایت زندگی در قم» زهرا استادزاده، عکاس مستند اجتماعی #lifeinqom #qom #social #documentary #socialdocumentary #documentaryphotography #people #socialmedia #people_in_bl #qom_people #iranian #iran #lifestyle #lifeisgood #زندگی_در_قم #قم #ایران #مستنداجتماعی #مستندنگاري #مردم #مشاغل #مردم_نگاری #مردم_قم #زهرااستادزاده (at Qom, Iran)

[lifeinqom-blog]

«بدترین چیز در قم موتورها هستند ، قیژ قیژ گازشان رشته هر صحبتی را میتواند پاره کند. باورتان میشود که به تعداد هر سه نفر در قم یک موتور وجود دارد؟ این تعداد زیادیست». او ولی ول کن ماجرا نیست. همین اعصاب خورد شدن کافیست تا سوژه ای برای مطلبی شود. حرفه ای که هر ثانیه اوست. هیجانش در صحبت از حرفه اش مشخص میکند که زندگی پاره وقت او نیست ، همه لحظه های اوست. حتا در صحبت با ما نیز دوام نمی آورد و گاهی خودش از خودش سوال میپرسد و خودش جواب سوال را میدهد. همه چیز برای او کنکاش است. کنکاش چیزی تازه. از خودش میپرسد «گذرواژه خبرنگاری چیست؟» ، بی درنگ جواب میدهد که «صداقت». «میشود با تشویش افکار و انحراف حقیقت از مسیر واقعی ش سر زبانها افتاد ولی هیجان زودگذریست که پایانش سریع و دفعتی است.»«ادامه درسایت زندگی در قم» محمد جهانگیریان، کارمند خبرگزاری ایرنا #lifeinqom #qom #social #documentary #socialdocumentary #documentaryphotography #people #socialmedia #people_in_bl #qom_people #iranian #iran #lifestyle #lifeisgood #زندگی_در_قم #قم #ایران #مستنداجتماعی #مستندنگاري #مردم #مشاغل #مردم_نگاری #مردم_قم #محمد_جهانگیریان #محمد_جهان #ایرنا #خبرنگار #خبرگزاری_ایرنا (at حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه)

[lifeinqom-blog]

تا مدتها تحمل بوی تعفنی که در آن منطقه پهناور موج میزند غیر ممکن است. به عنوان کسی که اولین بارت باشد که در چنین مکانی قرار گرفته ای، قابل درک نیست؛ این همه بوی تعفن یکجا چگونه می‌شود؟ تا مدتی نفس‌های ریز و با دهان میگیری ولی بی‌فایده است. ناچار می‌شوی تا مانند بسیاری انسان دیگر که در این مکان مشغول فعالیت هستند نفس بکشی. نفس بکشی و ریه هایت را از بوی تعفن زباله های هم میهنانت پر کنی. «من سرباز محیط زیست هستم، در خط مقدم مدیریت صحیح پسماند. من برای آشغالها برنامه ریزی میکنم، برنامه ریزی میکنم تا جمع آوری شوند، و بازیافتنی های آنها به چرخه بازیافت برگردند و زباله هایشان منهدم شوند. من، اولین فارغ التحصیل این رشته در قم بودم. ابتدا شیفته جدید بودن این رشته شدم. گرچه طبیعت خود من نیز با فعالیت های محیط زیستی نزدیک بود، رها کردن یک رشته مهندسی و پیوستن به رشته ای که سراسرش بوی تعفن و کثافت است برای هیچ یک از اطرافیانم قابل درک نبود. رشته ما رشته کثیفی است.... «ادامه در لایف این قم» مهدی نعمتی ارجنان، فارق التحصیل رشته بازیافت مواد #lifeinqom #qom #social #documentary #socialdocumentary #documentaryphotography #people #socialmedia #people_in_bl #qom_people #iranian #iran #lifestyle #lifeisgood #زندگی_در_قم #قم #ایران #مستنداجتماعی #مستندنگاري #مردم #مشاغل #مردم_نگاری #مردم_قم #مهدی_نعمتی (at Qom, Iran)

[lifeinqom-blog]

همه ما ریسیم. خم می‌شود و یک قوطی از روی زمین برمی‌دارد و داخل گونی می‌اندازد. «خدا روزی رسان است. اینجا هم کار هست؛ خدارا شکر. کار سختی است ولی با همه سختی‌هایش روزگار می‌گذرد. من مسئول اینجا هستم. بیشتر از صد خانواده از این همین مکان نان می‌خورند: کسی که این فلزات را با چرخ، موتور یا هر چیز دیگری می‌آورد، یا آن که اینها را جمع میکند و دسته دسته در یک‌جا انبار می‌کند، کسی که اینها را پرس میکند. بعد که همه جمع می‌شود یک نفر اینها را به کوره می‌برد، کلی آدم در کوره ذوب کار میکنند. همه ما از همین مسیرنان میخوریم. سخت است ولی کار است.» .... «ادامه در زندگی در قم» کریم خدابنده لو، کارگر کارگاه پسماند #lifeinqom #qom #social #documentary #socialdocumentary #documentaryphotography #people #socialmedia #people_in_bl #qom_people #iranian #iran #lifestyle #lifeisgood #زندگی_در_قم #قم #ایران #مستنداجتماعی #مستندنگاري #مردم #مشاغل #مردم_نگاری #مردم_قم #کریم_خدا_بنده_لو

[lifeinqom-blog]

بچه های مدرسه ای که رد میشوند، سر به سرش میگذارند. قیمت همه چیز را میپرسند. بعد ریز ریز میخندند و فرار میکنند. او هم میخندد. «من هیچ موقع از چیزی ناراضی نبودم، با هر سختی و مشکلی میتوانم بسازم. بیشتر از کنار آمدن، انگار بهترین چیز باشد همانقدر از آن لذت ببرم و پیش به سوی جلو، همینطور جلو بروم. اگر کمبود و کاستی را ملاک قرار دهیم فقط میشود نشست، باید سالها بنشینم و پیشرفتی نباشد، بدون انجام هیچ کاری. خیلی چیزها بیجهت وقت و انرژی انسان را میگیرند، اصلا خوب نیست، با داشته هایم میسازم و تلاش میکنم تا به چیزی که میخواهم برسم. خودم به هدفم خواهم رسید، یقین دارم و سعی میکنم به کسانی که با من و اهداف من هم مسیر هستند کمک کنم.»

[lifeinqom-blog]

من کـمی ترکی ترکیه ای بلد هستم، اما ابراهیم اصلا ترکـی بلد نیست. جلوتر رفتم پیدایش نکـردم. از مردم محلی میپرسیدم. می گفتند دوستت را دیدیم. خیلی وقت پیش اینجا بود، رفت. آدرس میگرفتم و باز رکاب میزدم. ابراهیم کجاست؟ ابراهیم کجاست؟ ترسیده بودم و همین باعث شده بود فرآموش کنم که چقدر خسته ام. به دنبال ابراهیم همینطور رکاب میزدم. تا به شهری رسیدم کـه پیش از خروج، تصمیم داشتیم آنجا اطراق کـنیم. وقتی به آنجا رسیدم شب شده بود. دنبال ابراهیم ،کـل شهر را گشتم و هر چه بیشتر گشتم بی فایده تر بود. تقسیم لوازم به گونه ای بود کـه باید وقت اطراق کـنار هم میبودیم. لوازم اینطور بود کـه مثلا چادر دست من بود، وتیرکهـای نصب چادر دست ابراهیم، یا مثلا کـتری دست من بود، لوازم چای و قند دست ابراهیم. تا کـنار هم نبودیم نمیشد کـاری کرد. روز سوم گذشت و از ابراهیم خبری نشد. . . ادامه در سایت زندگی در قم #lifeinqom #qom #social #documentary #socialdocumentary #documentaryphotography #people #socialmedia #people_in_bl #qom_people #iranian #iran #lifestyle #lifeisgood #زندگی_در_قم #قم #ایران #مستنداجتماعی #مستندنگاري #مردم #مشاغل #مردم_نگاری #مردم_قم #محسن_اصلانی