Tumgik
#آموزش طلسم پرواز
thespellir · 8 months
Text
 آموزش تصویری طلسم نویسی و دعانویسی
آموزش تصویری دعا نویسی، آموزش تصویری طلسم نویسی در مجموعه این بزرگ به صورت ویدئویی با کیفیت بالا که به صورت قدم به قدم به شما طلسم نویسی و دعانویسی را آموزش می دهد در جلسه هایی همچون محاسبه زمان دعا نویسی، نحوه ساخت مربع ها، باطل کردن انواع طلسم ، طلسم فروش ملک یا طلسم ثروت و…به صورت تصویری و کیفیت بالا میباشد.
Tumblr media
دانلود مجموعه آموزش تصویری دعا نویسی و طلسم نوسیی از لینک زیر اقدام کنید
آموزش تصویری دعانویسی https://spiritual777.ir/downloads/video-teaching-of-spell-writing-and-prayer-writing/
آموزش دعانویسی و سرکتاب,آموزش دعانویسی رایگان,آموزش دعانویسی با حروف ابجد,آموزش دعانویسی و علوم غریبه,آموزش دعانویسی ویژه مبتدیان,اموزش دعانویسی با قران,اموزش دعانویسی محبت,اموزش دعانویسی قرانی,کانال آموزش دعانویسی,کتاب اموزش دعانویسی,فیلم اموزش دعانویسی,آموزش خطوط دعانویسی,آموزش آداب دعانویسی,اموزش تصویری دعانویسی,اموزش علوم غریبه دعانویسی فرزاد قسمت اول آموزش طلسم قدرت,آموزش طلسم و جادو,آموزش طلسم واقعی,آموزش طلسم نويسي,آموزش طلسم و دعا نویسی,آموزش طلسم جادوگری,آموزش طلسم جادو,آموزش طلسم خوش شانسی,آموزش طلسم پرواز,آموزش طلسم مونس,آموزش طلسم و جادوگری,آموزش طلسم نی نی سایت
2 notes · View notes
bornlady · 9 months
Text
تمام دکلره مو : او باید چه کار می کرد تا وارد آن شود؟ او فکر کرد و دوباره فکر کرد. سعی کرد از آن بالا برود، اما بیهوده. ناگهان به استخوان هایی فکر کرد که همه اینها را حمل می کرد مسیر. او گفت: «اگر می‌توانستم بفهمم این استخوان‌ها چگونه هستند کمکم کن!» او آنها را از بسته درآورد. رنگ مو : به آنها نگاه کرد، منعکس کرد کمی، و سپس یکی را بر روی دیگری قرار دهید، و - اوه، عالی! - آنها ملحق شد240به همدیگر که انگار چسبیده اند. سپس او ملحق شد یکی دیگر به دو مورد اول و سپس یکی دیگر تا زمانی که او از آنها ساخته شده است. تمام دکلره مو تمام دکلره مو : دو میله بلند سپس استخوان کوچکی را روی دو میله گذاشت و آن را مانند پله نردبان سریع گیر کرده است. او روی آن سوار شد و قرار داد یک استخوان کوچک دیگر کمی بالاتر، و سپس او روی آن سوار شد. لینک مفید : تمام دکلره مو همچنین، و بنابراین او از پله ای به پله دیگر بالا رفت و استخوان های کوچک را گذاشت همانطور که او در امتداد رفت، تا زمانی که کاملاً به بالا نزدیک شد. تمام دکلره مو : اما بعد او دید که بین آخرین پله نردبانش شکاف وسیعی وجود دارد در پشت بام خانه بود و دیگر استخوانی برای ساختن نداشت آخرین پله او باید آن را در راه گم کرده باشد. لینک مفید : آمبره مو قیمت حالا باید چیکار می کرد؟ مدتی به او فکر کرد و سپس انگشتی را قطع کرد و گذاشت که بین میله ها مطمئناً به اندازه کافی به آن پیوست و آخرین را تشکیل داد پله ای زد و سوار بر آن با او وارد در خانه شد کودک در آغوش او در آنجا مدتی استراحت کرد و به فرزندش شیر داد. و خودش روی آستانه نشست. تمام دکلره مو : وقتی شوهرش آمد، از آنچه می دید بسیار شگفت زده شد چشمانش را باور نمی کرد و آنجا ایستاد و به نردبان نگاه می کرد استخوان هایی که آخرین پله آن انگشت بریده شده انسان بود. لینک مفید : رنگ مو دودی روشن با دکلره ترس به وجود آمد او مبادا در مورد آن چیز افسون بدی وجود داشته باشد، و او اگر خدا آن را در خانه خود نمی گذاشت، به خانه پشت می کرد ذهن241وارد شدن بنابراین خود را به یک کبوتر تبدیل کرد و به سمت بالا پرواز کرد. تمام دکلره مو : هوا را بدون یک بار تماس با نردبان، مبادا طلسم های شیطانی درگیر شوند از او، با پرواز کامل وارد خانه شد و در آنجا خانه اش را دید همسری که از فرزندش پرستاری می کند؛ و فوراً پر از لطافت شد و دلسوزی نسبت به او، زیرا او به او فکر می کرد که چقدر باید داشته باشد قبل از اینکه بتواند به او راه پیدا کند. لینک مفید : آموزش رنگ مو شرابی بدون دکلره رنج کشید و تحمل کرد. نه، او به ندرت توانست او را بشناسد، بنابراین او با سختی هایش تغییر کرد رنج ها اما دختر امپراطور وقتی او را دید از صندلی خود بلند شد. و دلش از ترس او را ناامید کرد، زیرا او را نمی شناخت. سپس او خودش را به او نشان داد و او دیگر از همه چیزهایی که رفته بود پشیمان نبود. تمام دکلره مو : او را پیدا کردم، نه، او آن را به کلی فراموش کرد، زیرا او به اندازه قدش بود و راست مثل کاج اربابی. سپس با هم شروع به صحبت کردند. تمام اتفاقاتی که افتاده بود را به او گفت او، و او برای ترحم گریه کرد. سپس او نیز صحبت کرد و داستان خود را به او گفت. لینک مفید : تمام دکلره او گفت: "من پسر یک امپراتور هستم." «در جنگی که پدرم به راه انداخت با اژدهاها، همسایگان ما (و همسایگان بدی که همیشه بودند در حال ویران کردن قلمروهای او)، من کوچکترین اژدها را کشتم. حالا او مادر می دانست که تو عروس مقدر من هستی، پس او را نفرین کرد. تمام دکلره مو : او مرا طلسم کرد و مرا مجبور کرد که پوست افراد ناپاک را بپوشم242 جانور، با این طرح که من را از داشتن تو باز دارد. با این حال خدا کمک کرد من، و با این وجود تو را بردم. لینک مفید : مو تمام دکلره آن پیرزنی که بند ناف را به تو داد برای بستن پاهایم مادر اژدها بود، و زمانی که فقط سه تا داشتم روزها بیشتر برای تحمل این طلسم، به دلیل حماقت تو مجبور شدم به آنجا بروم پوست خوک سه سال بیشتر اما حالا از زمانی که تو برای من زجر کشیدی و من برای تو رنج کشیدم. تمام دکلره مو : خدا را شکر کنیم و به سوی پدر و مادر خود بازگردیم. بدون تو باید خود را به زندگی یک آ گوشه نشین، و من این بیابان را برای سکونت خود انتخاب کردم و این را برایم ساختم خانه تا هیچ فرزندی به من نرسد.» سپس با شادی یکدیگر را در آغوش گرفتند و قول دادند. لینک مفید : بوتاکس مو برای موهای دکلره شده که همه را فراموش کنند غم های گذشته آنها روز بعد آنها زود برخاستند و اول از همه نزد امپراتور برگشتند پدر او. وقتی معلوم شد که او و همسرش آمده اند، همه جهان از شادی گریست. اما پدر و مادرش آنها را در آغوش گرفتند به شدت و شادی عمومی سه روز و سه شب به طول انجامید.
تمام دکلره مو : سپس نزد امپراطور پدر همسرش رفت و او هم چنین بود وقتی آنها را دید از خوشحالی از ذهنش خارج شد. وقتی شنید تمام ماجراهای آنها را به دخترش گفت: "مگر به تو نگفتم؟ باور کن کسی که به دنبال دست تو بوده گراز به دنیا آمده است. لینک مفید : رنگ تمام دکلره دودی تو داری خوب شد دخترم، به حرف های من گوش دادی.243” و چون پیر بود و وارثی نداشت از تاج و تخت خود فرود آمد و آنها را به جای او بر روی آن قرار داد. آنگاه به صلح سلطنت کردند و اگر آنها نمرده اند، هنوز زنده اند. و حالا دوباره سوار اسبم می‌شوم و قبل از رفتن یک «پدر ما» می‌گویم. تمام دکلره مو : پسر زیبا، سیب های طلایی و گرگ روزی خیلی وقت پیش، زمانی که مگس ها بر روی دیوارها زیباتر از آنچه ذهن تصور می کند. امپراتوری در آنجا زندگی می کرد و یک ملکه که سه پسر داشت و یک باغ بسیار زیبا در کنارش کاخ آنها در انتهای این باغ درخت سیبی روییده بود. لینک مفید : تمام دکلره با فویل تماما از طلا از بالا به پایین. امپراطور با وحشی بود خوشحالی از این فکر که او در باغ خود درخت سیبی دارد، مانند آن که در جهان گسترده یافت نمی شد. تمام دکلره مو : جلوتر می ایستاد از آن، و بینی خود را در هر قسمت از آن فرو کنید، و دوباره به آن نگاه کنید و دوباره، تا جایی که چشمانش تقریباً از سرش خارج شد.
0 notes