#راهبندان | Explore Tumblr Posts and Blogs

khoonevadeh · 5 years

Photo

میراث احمد خیامی؛ هر ایرانی یک پیکان!https://khoonevadeh.ir/?p=18290

روزنامه سازندگی - مریم گنجی: نام احمد خیامی که زمانی نام آشنای عرصه‌ی صنعت و کارآفرینی بود، برای نسل امروز شاید چندان آشنا نباشد، اما برای بسیاری همچنان یادآور خاطره‌هایی است که برخی مدت هاست مصداق بیرونی ندارند و برخی بی رمق و ازیادرفته همچنان نفسی می‌کشند هرچند دیگر نه چندان شبیه گذشته‌های پرفروغ شان. خیامی یادآور پیکانی است که زمانی آرزوی داشتنش در ذهن و خیال بسیاری از جوانان و ایرانیان بود و شعار «هر ایرانی، یک پیکان» نشان گر اهمیتش و امروز مدت هاست از صحنه‌ی زندگی شهری غایب است و اگر بازمانده‌ی مهجوری در کوچه و خیابانی دیده شود، برای نسل‌هایی که قدیمی و قدیمی‌تر می‌شوند حسی از نوستالژی برمی انگیزد. اما دیگر یادگاران خیامی همچون فروشگاه‌های زنجیره‌ای کوروش، در میانه‌ی غوغای پاساژ‌ها و هایپر‌ها و مال‌ها و مگامال‌ها در نامی دیگر و قالبی بی رمق نفسی و امیدی ندارند.

میراث خیامی در زندگی شهری امروز حاضر باشد یا غایب، به خاطر‌ها بیاید یا نه، کاری که او کرد و همتی که گماشت در برآوردن آرزویی شخصی که وجهه‌ای ملی پیدا کرد، نه کم رنگ می‌شود و نه بی اهمیت. حکایت کارآفرینان موفق در ایران و فراتر از مرز‌های ایران همواره مخاطب‌های بسیار و گسترده داشته است چه از آن رو که امید موفقیت و تأثیرگذاری و جامه‌ی عمل پوشاندن به آرزو‌ها را زنده نگاه دارد، چه از آن رو که شنیدن داستان کسانی که به همت تلاش و سخت کوشی بر ناملایمات و دشواری‌ها فائق آمده اند، تلخی و گزندگی دشواری‌ها را می‌کاهد و شعله‌ی امید به انسان و قابلیت هایش را فروغ می‌بخشد. هرچه نباشد ما مردمانی هستیم با شعار «خواستن، توانستن است» هرچند اندک و بی رمق زیسته باشیمش.

ما مردمان خاطره نگاری نیستیم، بیم از داوری بیگانه و تاریخ، اختناق و انسداد سیاسی و عدم درک ضرورت به اشتراک گذاشتن تجربیات را شاید بتوان عوامل مؤثر در این پرهیز دانست. قدما به ما آموخته اند که دین و اندوخته و راه مان را از دوست و بیگانه پنهان بداریم و این آموزه ما را از سهیم شدن در افق‌های انسانی بسیار محروم کرده است. اما در این میان هستند چهره‌هایی که در عرصه‌های سیاست، ادب و اقتصاد اثرآفرین بوده اند و از این مهم غفلت نورزیده اند. عرصه‌های سیاست و ادب و... مجال این نوشتار نیست، اما در میان کنش گران اقتصادی با تمام مخاطرات سیاسی، رقابتی و... که متوجه شان بوده است، گاه دل به دریا زده اند و یادداشت‌ها و تجربه‌های خود را در اختیار همگنان قرار داده اند.

در میان کارآفرینان عرصه تجارت و اقتصاد، آنان که به عصر نوسازی ایران و پهلوی تعلق دارند، به واسطه‌ی ارتباط بیشتر با تمدن غرب با تجربه‌هایی از این دست آشناترند و به سبب عرصه‌ی فعالیت و دغدغه‌های شان که گاه مرز‌ها را نادیده می‌گیرد، جهان وطن‌تر هرچند با حب وطنی قوی در میان اغلب شان و از این رو در این بازار بی رمق خاطرات و یادداشت‌های شخصی چند اثری بدانان تعلق دارد. «پیکان سرنوشت ما» از همین دست است. اثری خاطره گونه با بهره گیری از نوشته‌ها و خاطرات احمد خیامی، کارآفرین عصر پهلوی دوم که با همه‌ی دغدغه‌ای که در توسعه و اعتلای ایران داشت، سرانجام عمر در غربت به سربرد و در غربت به خاک خفت.

کتاب «پیکان سرنوشت ما» خواننده را با روایتی پرتفصیل، سرشار از جزئیات و گاه تخصصی مواجه می‌کند از چگونگی به جامه‌ی عمل درآمدن تولید خودروی داخلی در زمانه‌ای که تلاش برای نوسازی و توسعه اگر در عرصه‌ی سیاسی فروغی نداشت و در عرصه‌ی فرهنگی جامعه را دچار چندپارگی و آشفتگی کرده بود، در عرصه‌ی تکنولوژی و صنعت در مقایسه با دیگر حوزه‌های برشمرده جدی‌تر و پیگیرانه‌تر بود و ثمراتی نیز داشت. هرچند به‌زعم اهالی اندیشه توجه یک سویه به تکنولوژی فارغ از افق‌های معرفتی و زمینه‌های فرهنگی نه تنها مفید نخواهد بود که ناسازگاری و نارضایتی به بار خواهد آورد. همان گونه که توسعه‌ی نامتوازن و آمرانه پهلوی دوم راه برای انقلاب گشود.

متولد زمانه‌ی درشکه

احمد خیامی به سال ۱۳۰۳ در خانواده‌ی مذهبی و متوسط در مشهد متولد شد. پدربزرگ او، عبدالله خیامی، از مشروطه خواهان فعال عصر خود بود که با تأسیس جمعیت سادات حسینی در مبارزات این دوران نقش آفرینی کرد و به گفته‌ی احمد خیامی در گوشه‌ی خانه مدرسه‌ای به سبک مدارس نوین ایجاد کرده بود هرچند احمد از آن مدرسه جز میز و نیمکت چیزی بیشتر ندیده بود. پدر، اما کاروان سراداری بود که با تحول در عرصه‌ی حمل ونقل و با آمدن اتومبیل، کاروان سرا را به گاراژ و تعمیرگاه اتومبیل تبدیل کرد و این زمینه‌های آشنایی فرزندان او با اتومبیل و پروردن رؤیای ساختن آن را فراهم کرد. خیامی از سیزده سالگی خواندن کتاب و روزنامه را شروع کرد و کتاب‌هایی که از آن دوران نام می‌برد همه نشان از نوع و جنس دغدغه هایش در راه آینده دارد؛ در جست وجوی خوشبختی، در راه خوشبختی، اعتمادبه نفس، آیین دوست یابی، تمرکز قوای دماغی و...

کتاب با خاطرات خیامی از ساختار شهری مشهد، راه‌های ارتباطی و وسایل حمل ونقل شروع می‌شود و آماری جالب در مورد تعداد درشکه ها، گاری‌های اسبی و دوچرخه‌ها و کامیون‌ها و سایر وسایل نقلیه و نحوه‌ی جابه جایی افراد در اختیار خواننده می‌گذارد. فضایی بس متفاوت با زندگی شهری امروز که اهمیت کار و آرزوی آنان را برجسته‌تر می‌کند: «در این وضعیت که اغلب مردم در روستا‌های دوردست با گاو و اسب و الاغ و قاطر جابه جا می‌شدند، من و محمود به فکر تأسیس کارخانۀ ایران ناسیونال و تولید پیکان افتادیم... من و محمود وقتی اتومبیل پیکان را به بازار آوردیم که «تب اتومبیل» مردم تهران و شهرستان‌ها را فراگرفته بود. خیابان‌های تهران کم کم دچار تراکم وسائط نقلیه می‌شد و مسئلۀ راهبندان که مشکل اولیۀ یک جامعۀ روبه صنعتی شدن است داشت گریبانمان را می‌گرفت.»

نخستین تجربه‌های تجارت

آشنایی و ارتباطات درون کانون نشر حقایق او را با تاجران تهرانی مرتبط کرد و وارد این عرصه شد. با وجود آنکه به زعم خود موفق و درست عمل می‌کرده و با اتکا به نظم، پشتکار و درستکاری اش، اعتبار و وجهه‌ی بسیار کسب کرده بود، به سبب ورشکستگی دو تن از شرکایش در سال ۱۳۲۳ نخستین شکست مالی را تجربه می‌کند و در راستای تلاش برای سامان دادن به اوضاع مالی به خرمشهر رفته و حق العمل کاری در پیش می‌گیرد. داده‌های جزئی و دقیق او از نحوه‌ی فعالیت‌های بازرگانی، مواد صادراتی، شیوه‌ی مبادلات و کارکرد سازمان‌ها و امور هرچند ممکن است برای خواننده‌ی عادی خارج از حوصله باشد، اما شمایی کلی و نسبتاً کامل از شرایط اقتصادی و رفتار تجاری، مشکلات و مفاسد آن زمان به دست می‌دهد. در بازگویی خاطرات این دوران و نیز همه‌ی خاطراتش بر درست کاری و دقت در انجام مبادلات و توجه به منفعت خریدار تأکید دارد.

در شرایط آن روز که کار‌ها به سبکی سنتی پیش می‌رفت، خیامی با دقت نظری که دارد و توجهی که به لوازم پیشرفت و موفقیت مبذول می‌کند، متفاوت از دیگران ظاهر می‌شود. برای پیشبرد کار و ارتباط با طرف‌های خارجی زبان انگلیسی می‌آموزد یا با توجه به ظرایف و شیوه‌های صحیح بسته بندی اعتبار و خریداران بیشتر کسب می‌کند. همین شیوه‌ی متفاوت میان او و شریکش نغار می‌اندازد و دلسرد و افسرده به مشهد برمی گردد و در سختی و تنگی معیشت ناگزیر به کار در کارواش پدر می‌شود.

شرکت «برادران خیامی»

او که نقشه‌های بزرگ در سر داشت، به همراهی برادر سختکوش و همدلش، محمود خیامی، کار سخت کارواش را در راستای هدف بزرگ‌تر تعریف می‌کند و گام به گام در راستای آن حرکت می‌کند. حرکتی که نخست در همکاری با حبیب الله ثابت (ثابت پاسال)، نمایندۀ فروش اتومبیل‌های استودبیکر و لاستیک جنرال و لوازم سرویس اتومبیل، آغاز می‌شود. با در نظر داشتن افق گسترده تر، دو برادر کار کارواش را توسعه می‌دهند و با امانت داری و تحویل کار درست، اعتماد و اعتبار برای خود می‌خرند.

«با مشکلات زیادی روبه رو بودیم، اما هیچ وقت با آن که مردم سعی می‌کردند تحقیرم کنند احساس حقارت نمی‌کردم، بلکه خود را از همه بالاتر می‌دانستم و به موفقیتم اطمینان کامل داشتم. اکثر آشنایان می‌گفتند ماشین شویی هم شد کار؟! و من صریحاً به آن‌ها می‌گفتم این کار اولین قدم‌ها برای ساختن اتومبیل است. ساختن اتومبیل هدف اصلی ام بود. من و محمود اکثر اوقات دربارۀ ساختن اتومبیل در ایران فکر می‌کردیم. در سال ۱۳۳۲ که قدم به سی سالگی گذاشتم، اولین اتومبیل مرسدس بنز را در مشهد فروختم و فهمیدم کم کم زندگی روی خوشش را به ما نشان می‌دهد.»

زمانی که پس از ماجرا‌های کودتای ۲۸ مرداد، متواری است، با دیدن اتومبیلی در نمایندگی مرسدس بنز، آینده خوب اتومبیل بنزینی مرسدس بنز در ایران را پیش بینی کرده و برای گرفتن نمایندگی در خراسان مذاکره می‌کند. با تأسیس نمایندگی در مشهد، شرکت تضامنی «برادران خیامی» را تأسیس کرد و به تدریج کارش را گسترش داد و درنهایت به تهران منتقل شد و این سرآغاز فعالیت‌های برادران خیامی در این حوزه بود. «رفتارم هم با مشتریان بسیار خوب بود. اگر یکی از اتومبیل‌هایی که فروخته بودم تصادف می‌کرد (آن موقع اتومبیل‌ها مثل حالا بیمه نبودند)، حسابی برای خودم در نظر می‌گرفتم و قسمتی از درآمدم را به نام بیمه کنار می‌گذاشتم و از این محل می‌توانستم تمام لوازم موردنیاز هر اتومبیلی را که تصادف کرده بود بدون بهره به سررسید بعد از پایان اقساط به مشتری بفروشم و برای اجرت تعمیرات نیز مبلغی پرداخت می‌کردم.

البته تصادف‌های مهم چندان زیاد نبود و همیشه مبلغ زیادی اندوخته در حساب بیمۀ خودم داشتم. این عمل موجب خوشنامی فوق العاده من در زمینۀ تجارت شده بود... رفتار دوستانه ام با مشتریان و کمک‌های فراوانم به آن‌ها در زمان گرفتاری شان موجب استقبال زیاد مردم می‌شد، به طوری که تمام رانندگان تاکسی‌های دیزلی تهران و اتومبیل‌های سواری که بین تهران و شهرستان‌ها کار می‌کردند از مشتریان دائمی من بودند.»

با چشم انداز آینده و با توجه به اهمیت اطلاعات در راستای هدفی که پیش چشم داشت، به همراه برادر به اروپا سفر کرد. در این سفر با بازدید از نمایشگاه و برقراری ارتباط با شرکت‌های مرسدس بنز و کارخانه‌ی ماهله که سازنده‌ی پیستون و سوپاپ موتور‌های مرسدس بنز بود، هم ارتباط مناسبی برقرار کرد و هم اطلاعات مفیدی برای پروژه‌ی آینده‌ی خود فراهم آورد.

«روی هم رفته سفر موفقیت آمیزی بود. در این سفر از خطوط ساخت و مونتاژ اتوبوس و کامیون و حتی اتومبیل‌های سواری مرسدس بنز بازدید کردم. دقت من در این بود که چه قطعاتی ممکن است در ایران ساخته شود و چه قطعاتی امکان ساختشان در ایران نیست. این کار در تمام سفرهایم و بازدید از کارخانجات مختلف انجام می‌شد. چون موقع بازدید مانع عکاسی و یادداشت‌برداری می‌شدند، به محض آن که بازدید تمام می‌شد مشاهدات خود را روی کاغذ می‌آوردم. از این یادداشت‌ها و مشاهدات بعد‌ها موقع اخذ مجوز تأسیس کارخانۀ اتوبوس سازی یا ساخت و مونتاژ اتومبیل‌های سواری استفاده کردم. به سادگی می‌توانستم قطعاتی را که در ایران امکان ساختشان فراهم بود یا قطعاتی را که بعد‌ها ممکن بود ساخته شوند به دولت معرفی کنم. می‌دانستم ماشین الات سازندۀ این وسایل و حتی کارخانجات سازندۀ آن‌ها در کجا واقع شده اند با مدیران آن‌ها آشنا بودم و هرچه لازم داشتیم به آن‌ها سفارش می‌دادم... ضمن آن که آن مشاهدات کمک کرد پروژه‌های قابل قبول کارخانجات خارجی را برای دولت تشریح کنم.»

پس از بازگشت از این سفر شرکت سهامی کارخانجات صنعتی ایران ناسیونال را با آنکه هنوز مجوزی برای تولید اتومبیل در اختیار نداشت، ثبت کرد.

تولد پیکان

در اواخر سال ۱۳۳۹، لایحه‌ی ارائه‌ی مجوز مونتاژ اتومبیل‌های وارداتی به شرکت‌ها و معافیت از حقوق گمرکی و سود بازرگانی و پرداخت مالیات به مدت پنج سال تصویب شد. لایحه‌ای که به زعم خیامی به ضرر مملکت بود. از همین رو در نامه‌ای به وزیر اقتصاد، طاهر ضیایی، برای تولید صددرصد اتاق‌های اتوبوس و مینی بوس در ایران مانند مشابه تولیدی در آلمان بدون معافیت مالیاتی و... اعلام آمادگی کرد. امری که با تصورات و سیاست دولت همخوانی نداشت. در آن زمان تصور چنین امری ممکن نبود. با همه‌ی مخالفت‌ها و انکار‌ها درنهایت موفق شد مجوز ساخت اتوبوس را بگیرد. روایت‌های او از چگونگی مذاکرات، کارشکنی ها، مشکلات و... همت و علاقه‌ی عمیق او را نشان می‌دهد.

با حضور پهلوی دوم در مراسم افتتاحیه و رضایت از فرآیند کار، خیامی حامی قدرتمند و مهمی پیدا می‌کند. با توجه به علاقه‌ی محمدرضاشاه به توسعه‌ی صنعت و ساخت اتومبیل داخلی، همدلی او با خیامی جای تعجب و تردید ندارد. این گونه بود که بسیاری از سازمان‌ها و نهاد‌های حکومتی از محصولات ایران ناسیونال خرید می‌کردند و مهمانان خارجی شاه بازدید از کارخانه را در برنامه‌ی خود می‌گنجاندند.

خیامی موفق شد در نمایشگاه صنعتی شیراز، از شاه مجوز ساخت هر نوع خودرو اعم از سواری، باری و تراکتور را بگیرد و این گونه بود که پیکان متولد شد. او که با توجه به اقبال خریداران ایرانی به مرسدس بنز و به سنت مألوف، گام اول مذاکره را با طرف آلمانی برداشت، این بار ناامید و دست خالی برگشت. مذاکره با چند شرکت دیگر و نوع برخورد گاه تحقیرآمیز آن‌ها او را دلسرد نکرد، اما کار دشوار شد. اینجا بود که با همه‌ی بی اعتمادی که به انگلیسی‌ها داشت و با توجه به عدم علاقه‌ی ایرانیان به اتومبیل‌های هیلمن انگلیسی، پیشنهاد دیدار و مذاکره‌ی مستقیم با لرد روتس، رئیس کارخانجات هیلمن، دریچه‌ای نو در مذاکرات گشود و موضوع مذاکره نیز طرح جدید اتومبیل کارخانه‌ی هیلمن با نام Arrow یا همان پیکان نوستالژیک خودمان بود. سال ۱۳۴۴ پروژه‌ی پیکان آغاز شد و ۱۳۴۶ کارخانه افتتاح شد.

«از روزی که شاه را در شیراز ملاقات کردم هجده ماه نگذشته بود که اولین سواری پیکان (البته آزمایشی) از کارخانۀ ایران ناسیونال بیرون آمد.» خیامی در خاطرات خود با جزئیات فرآیند مذاکرات، آموزش کارگران ایرانی در انگلستان، ساخت کارخانه و تجهیز آن و... را شرح می‌دهد و در گزارش از افتتاحیه‌ی کارخانه از خوشحالی خود و رضایت شاه می‌گوید.

«آرزوی محمدرضا پهلوی این بود که روزگاری بشود که هر خانوادۀ ایرانی حداقل یک پیکان داشته باشد و ما دو برادر، من و محمود، در راه برآورده کردن این آرزوی شاه قدم برمی داشتیم.»

از نکات بارز و جالب خیامی ارتباط دوستانه با کارگران و توجه به مسائل معیشتی و رفاهی آنان است که با ساخت مجموعه‌های ورزشی، تفریحی و مهم‌تر از همه پیکان شهر، برای سکونت کارگران به آن اهتمام می‌ورزید. او با افتخار از استعداد فنی بالای کارگران ایرانی سخن می‌گوید و اظهارات متخصصان خارجی مؤید بر این مسئله را ذکر می‌کند.

پیکان که تجلی تحقق آرزوی دو برادر همدل بود، موجب جدایی آن دو نیز شد. هرچند به نظر می‌رسد روایت احمد خیامی از این جدایی ناقص و احتمالاً یک سویه است، اما غم و دلسردی اش از این جدایی، از میان سطور خاطرات آشکار است.

احمد خیامی که با جدایی از پیکان، گویی از میوه‌ی عمر خود جدا شده بود، دست از فعالیت برنداشت. تأسیس فروشگاه‌های زنجیره‌ای کوروش که بنا به خواست شاه بود و نیز مبلیران و جامکو نمونه‌های فعالیت‌های اوست. در مؤخره‌ی کتاب که فرزندش مهدی نگاشته، خبر از مرگ او در غربت و در هفتم خرداد ۱۳۷۹ می‌خوانیم و اینکه چگونه کارگران ایران ناسیونال (ایران خودروی فعلی) و فروشگاه‌های کوروش (قدس) فعلی مراسم‌های متعدد به تلافی مراسم ساده و سوت وکور او در غربت برگزار کردند و از زبان کارگری در مقابل کارگر جوانی که از تجلیل یک طاغوتی خشمگین بوده، می‌نویسد؛ «هیچ کس به مرده حسادت نمی‌کند، به خصوص اگر آن مرده مانند ما کارش را با کارگری شروع کرده و مانند هر کارگری ساده و غریبانه به خاک سپرده شده باشد.»

خیامی و کانون نشر حقایق اسلامی

برخاستن از خانواده‌ای با دغدغه‌ی مذهبی و میراث بری از پدربزرگی مشروطه خواه در شهری، چون مشهد که فعالیت‌های سیاسی و مذهبی در آن در پیوند و دست دردست مسبوق به سابقه است، سر پرشور خیامی جوان را نیز در سودای سیاست انداخت. از همین رو بود که به همراه احمد مهدویان و طاهر احمدزاده و با محوریت محمدتقی شریعتی کانون نشر حقایق را تأسیس کردند.

کانون نشر حقایق اسلامی از گروه‌های مذهبی مؤثر در جریان مبارزات ملی شدن صنعت نفت و حوادث پس از آن بود و تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر فضای فکری و فرهنگی و سیاسی مشهد داشت و در جریان ملی شدن صنعت نفت، نقش مهمی در همراه کردن مردم و جریان‌های سیاسی با جنبش ملی و جهت‌دهی فضای عمومی شهر مشهد به نفع این جریان ایفا کرد.

خیامی خود را در کنار آن دو دیگر از اعضای مؤسس و هیئت‌مدیره کانون نشر حقایق معرفی می‌کند و شمه‌ای بسیار اندک از فعالیت هایش در آن دوران می‌گوید. هرچه در بیان خاطرات و یادداشت هایش در مورد تجارب تجاری و تلاش‌های اتومبیل سازی به جزئیات بی شمار و به تفصیل می‌گوید از اندک فعالیت‌های سیاسی در برخی برهه‌های سیاسی به سرعت و ایجاز می‌گذرد. هرچند هدف این کتاب نه بیان فعالیت‌های سیاسی اوست و توجه به تلاش عمرانه‌ی او در صنعت اتومبیل سازی به عنوان محور خاطرات جزئیات و تفصیل را موجه می‌کند. اما آنچه به عنوان پس زمینه در سرتاسر کتاب و خاطرات می‌بینیم مردم داری و انسان دوستی اوست که گاه در قالب سفر به دهات اطراف مشهد و بردن دارو برای بیماران تجلی می‌کند و گاه در توجه به رفاه و راحتی کارگران کارخانه‌ی ایران ناسیونال.

تجربه‌ی زندگی در خوزستان و مواجهه با زورگویی‌ها و مداخله‌های انگلیس حساسیت‌های او را برمی انگیزد و شاید همین تجربه او را بعد‌ها با جنبش ملی شدن صنعت نفت همراه می‌کند. «بدتر از هوای شرجی و گرم خوزستان رفتار ظالمانۀ عمال انگلستان با ایرانی‌ها بود. در آن زمان انگلیس‌ها افسار تمام امور زندگی مردم ایران را در دست داشتند و در همۀ کار‌ها دخالت می‌کردند. شرکت نفت ایران و انگلیس مالک جان و مال و ناموس مردم بود.» بازگشت او به مشهد و اوج گیری مبارزات ملی کردن صنعت نفت موجب می‌شود، در انجمن سادات حسینی که پس از ۱۳۲۰ به همت عموی او مجدداً راه افتاده بود، فعال شود و اقدام به تشکیل انجمن جوانان سادات حسینی کند.

اولین حرکت‌های اعتراضی را علیه یکی از روحانیون مخالف نهضت ملی شدن و حامی رزم آرا شکل می‌دهند و بعد با برگزاری میتینگ و سخنرانی در حمایت از مصدق ادامه می‌دهند و درنهایت کلوپ مصدق را تشکیل می‌دهند. در واگویی خاطرات همین دوران است که به خاطره‌ی دیدار با مصدق اشاره می‌کند: «در مهر ۱۳۳۱، من از طرف مردم مشهد مأمور دیدار با مصدق شدم. شرح این ملاقات از «رادیو تهران» با آب وتاب پخش شد. در آن دیدار، من مصدق را مردی بسیار محتاط و محافظه کار دیدم که با نظرات و پیشنهاد‌های ما موافق نبود. باید بگویم این ملاقات باعث دلسردی و ناامیدی من از مصدق شد. بعد از مدتی هم انتخابات مجلس شورای ملی را در مشهد به علت نبود امکانات مالی متوقف کردند. انحلال مجلس شورای ملی و رفراندوم مصدق باعث شد کلوپ مصدق را تعطیل کنیم...»

در سال ۱۳۳۲، پس از کودتا و با شهرتی که به عنوان طرفداری از مصدق داشت، با حمله‌ی طرفداران شاه به خانه اش ناگزیر متواری شد. حکایت رهایی اش از این مخمصه را از زبان خودش بخوانیم؛ «مدتی در تهران در این خانه و آن خانه مخفی بودم تا آن که آگاه شدم پدرم به اتفاق آیت الله حاجی آقا حسن قمی به رکن دو ستاد ارتش مراجعه کرده است. به آن‌ها گفته بودند ما هیچ پرونده‌ای علیه احمد خیامی نداریم. ولی بعداً معلوم شد فرمانده لشکر خراسان و رئیس رکن دو لشکر تمام اسنادی را که علیه من در پرونده ام موجود بود، از بین برده اند و فقط گزارشی مبنی بر طرفداری ام از شاهنشاه در پرونده باقی گذاشته بودند. البته آن هم به دلیل خدمتی بود که در زمان وقایع معروف به سی تیر به آن‌ها کرده بودم.

پس از پیروزی در سی ام تیر، عده‌ای از افراد ما و مردم بیکار می‌خواستند خانۀ فرمانده لشکر و رئیس شهربانی و فرمانده رکن دو را سنگ باران کنند. بعضی‌ها به زنان آن‌ها نیز اهانت کرده بودند. من به شدت از اعمال آن‌ها جلوگیری کردم و جلوی هرگونه تهاجم را گرفتم. فرمانده لشکر و رئیس شهربانی و رئیس رکن دو از این کار مطلع شده بودند و با پاک سازی پرونده ام گذشته را تلافی کردند.»

این پایانی بر فعالیت‌های سیاسی اوست و از این پس دل در گرو آرزوی دیرینه‌ی خود در ساختن اتومبیل می‌گذارد، اما باری دیگر و این بار از سر سوءتفاهم و اشتباه سر از شهربانی درمی آورد «سال‌ها بود که دیگر گرد کار‌های سیاسی نمی‌گشتم و همۀ هوش و حواسم را به پیشبرد هدف و مقصودم یعنی ساختن اتومبیل در ایران معطوف کرده بودم. به یاد آوردم که آخرین بار در جریان انتخابات مشهد در دورۀ هفدهم مجلس شورای ملی، وقتی صادق بهداد کاندیدای نمایندگی شده بود، چون علاقه و ایمان خاصی به انتخاب بهداد داشتم تنها پالتوی خود را فروختم و وجهش را در اختیار بهداد گذاشتم.»

جوانی که روزی در حمایت از مصدق سخنرانی می‌کرد و سری پرشور داشت، در راستای هدف خویش که به حق خدمتی ملی است، برکناری از سیاست و گاه جلب حمایت رأس قدرت را مجاز می‌شمارد و از دست او مدال و حمایل می‌گیرد. در پایان کتاب در اشاره به شاه، او را به نوعی از مسئولیت هایش مبرا دانسته و مسئولیت را متوجه اطرافیان او می‌داند که اوامر و هدف‌های عالی او را درست اجرا نمی‌کردند.

منبع : برترینها

0 notes

tgju · 4 years

Text

رانندگان از مسیریاب‌های ایرانی استفاده کنند

شبکه طلا و ارز - پدال نیوز- فرمانده مرفوک راهور پایتخت گفت: با توجه به اینکه پلیس راهور نقشه آنلاین ترافیکی را در اختیار مسیریاب‌های ایرانی قرار داده است، این اپلیکیشن‌ها مزایای بیشتر نسبت به نمونه خارجی دارند.به گزارش پدال نیوز به نقل از مهر، سرهنگ محمد رازقی اظهار کرد: استفاده مردم از مسیریاب و نقشه‌های ترافیکی در یکی دو سال اخیر به بهبود وضعیت ترافیک تهران بسیار کمک کرده است.وی افزود: پلیس راهور هم در این سال‌ها برای بهبود این مسیریاب‌ها کمک بسیاری کرده است، به عنوان مثال به مسیریاب بلد و نشان نقاط حادثه خیز را داده ایم و اگر دستیار صوتی در این اپلیکیشن‌ها در هنگام رانندگی فعال باشد وقتی شما به نقطه حادثه خیز برسید به شما هشدار داده می‌شود.رئیس مرکز فرماندهی و کنترل هوشمند ترافیک پلیس راهور تهران با اشاره به اینکه نقاط حادثه خیز نقاطی است که تصادف در آنجا زیاد می‌شود ادامه داد: توصیه‌ای به مردم دارم برای اینکه در ترافیک نمانند و کمترین زمان را برای رسیدن به مقصد و سفر را اختصاص دهند.وی گفت: سعی داریم تا مسیریاب‌هایی که در حال حاضر در کشور ما بومی هستند و توسط جوانان کشور طراحی و استفاده می‌شود را بررسی کنیم تا بهترین مسیریابی که می‌تواند برای آنها فایده داشته باشد و نیازهای ترافیکی را برطرف می‌کند را به زودی به مردم معرفی کنیم.سرهنگ رازقی با اشاره به مزایای استفاده از مسیریاب‌های ایرانی گفت: یک نمونه از مزایای این مسیریاب‌ها این است که اگر اتفاقی در جایی رخ دهد و تصادفی منجر به راهبندان شود در مسیریاب خارجی مردم باید ثبت کنند تا این در برنامه اعمال شود اما روی نقشه مسیریاب ایرانی در لحظه بسته بودن مسیر را نشان می‌دهد و کسانی که آنجا هستند آنلاین می‌بینند اینجا بسته است که البته برنامه‌های خارجی این قابلیت را ندارند.رئیس مرکز فرماندهی و کنترل هوشمند ترافیک پلیس راهور تهران در پایان گفت: البته مسیریاب‌های ایرانی بدون عیب و نقص نیستند اما می‌توان با کمک ما و استفاده از سمت مردم آنها را در راستای بهبود وضعیتشان کمک کرد. http://dlvr.it/RbkSCh

0 notes

afebrahimi · 5 years

Video

#ایران_بریفینگ / #هم‌اکنون / #کربلا / از ساعتی پیش انقلابیون با ایجاد راهبندان باعث شدند که نیروهای شبه نظامی #حشدالشعبی تحت حمایت خامنه ای زمین گیر شوند و چندین خیابان در دست انقلابیون بیفتد. مزدوران حشدالشعبی همچنین اقدام به شلیک مستقیم به سمت معترضان نموده و تهدید کردند در صورت بازنشدن راه اقدام به شلیک خمپاره نمایند. @Irbriefing https://www.instagram.com/p/B7T23dTpaAC/?igshid=mbpclyhgkqfm

#ایران_بریفینگ #هم #کربلا #حشدالشعبی

0 notes

istanbulyar · 5 years

Text

بارش برف و راهبندان در تهران

حق نشر عکس Mehr

بارش برف در تهران موجب ایجاد ترافیک‌ در نقاط مختلف شهر و خصوصا قسمت‌های شمالی شهر شده و خودروها در خیابان‌ها گرفتار شده‌اند.

تصاویر منتشر شده در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که برف در نقاط مختلف پایتخت، خصوصا قسمت‌های شمال شهر موجب راهبندان و ترافیک شدید شده است.

اصغر عطایی، مدیرکل خدمات…

View On WordPress

0 notes

zaktoomusic-blog · 7 years

Text

حقایق عجیبی درارتباطبا چین که نمی‌دانستید

New Post has been published on http://vestamag.ir/%d8%ad%d9%82%d8%a7%db%8c%d9%82-%d8%b9%d8%ac%db%8c%d8%a8%db%8c-%d8%af%d8%b1%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d8%b7%d8%a8%d8%a7-%da%86%db%8c%d9%86-%da%a9%d9%87-%d9%86%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%af%d8%a7%d9%86/

حقایق عجیبی درارتباطبا چین که نمی‌دانستید

برترین‌ها – ترجمه از الهام مظفری: فکر می‌کنید درارتباطبا چین کل چیز می‌دانید؟ اما شرط می‌بندیم که هنوز خیلی چیز‌ها درارتباطبا آن نمی‌دانید. چین فقط اسباب بازی و غذاهای عجیب نیست، یکی از قدیمی‌ترین و تاریخی‌ترین کشورهای جهان است. اما می‌خواهیم درارتباطبا چیزهای عجیبی صحبت کنیم که امروزه در چین وجود دارد.

غارنشینان مدرن

کل چینی‌ها در منزل ها و آپارتمان‌های زیبا حیات نمی‌کنند، بلکه بعضی از آن‌ها در غارهای واقعی حیات می‌کنند. غارهایی که مورد سکونت غارنشینان قرار می‌گیرند «یائودونگ» اسم دارند. ساکنان این سکونتگاه‌های عجیب می‌گویند که غارشان را با هیچ چیز دیگری در دنیا عوض نمی‌کنند. حدود ۳۰ میلیون چینی در غار حیات می‌کنند که مساوی با جمعیت استرالیا است؛ و مثل این می‌ماند که کل ساکنان استرالیا در غار حیات کنند.

ساختمان‌های عجیب و غریب

علاوه بر اینکه چین سکونتگاه‌های عجیبی مثل یائودونگ‌ها دارد، بعضی از عجیب‌ترین ساختمان‌های جهان را هم دارد. چین پر از هتل ها، ساختمان‌های اداری، آسمانخراش‌ها و سایر ساختمان‌های عجیب است. یکی از عجیب‌ترین ساختمان‌های چین هتل امپراطور است که در عکس ذیل مشاهده می‌کنید. اگر چه در نگاه اول شبیه مجسمه عظیمی از سه مرد است، اما در واقع هتلی با ۲۰۰ اتاق است. وجود این هتل باعث می‌شود فکر کنید که معماران چینی افراد عجیبی هستند.

پارک با تم کوتوله

به نظر چه کسی کوتوله ها، چه تخیلی و چه واقعی، بامزه نیستند؟ چیزی در کوتوله‌ها وجود دارد که باعث می‌شود از آن‌ها خوشمان بیاید. اما به نظر می‌رسد چینی‌ها خیلی اغلب از کل ما به کوتوله‌ها علاقه دارند چون پارکی را به آن‌ها اختصاص داده اند. اسم این پارک عجیب قلمروی آدم کوچولوهاست. اما اگر کوتوله هم نباشید می‌توانید از این پارک رویت کنید.

منطقه زمانی عجیب

چین سومین مملکت عمده جهان است. احتمالاً فکر کنید این موضوع باعث می‌شود چندین یا حتی صد‌ها منطقه زمانی داشته باشد. اما صحیح نیست. چین به رغم وسعت زیادی که دارد فقط یک منطقه زمانی دارد که منطقه زمانی پکن نامیده می‌شود. این یعنی بعضی مکان‌های چین تا قبل از ۱۰ صبح طلوع خورشید را نمی‌بینند!

سیستم دسته بندی فیلم ندارد

چین فاقد سیستم دسته بندی فیلم است که تقریبا در هر کشوری وجود دارد. این یعنی کودکان چینی اجازه دارند فیلم‌های خشونت آمیز یا فیلم‌های بزرگسالان را تماشا کنند. هرچند چین این سیستم را ندارد، اما سانسور زیادی دارد. حتی یک کمیته مخصوص در چین وجود دارد که فیلم‌ها را قبل از انتشار مرور و اگر لازم باشد سانسور می‌کند.

بزرگترین مرکز خرید دنیا

چین که سومین مملکت عمده و یکی از پیشگامان اقتصادی دنیاست می‌تواند ساختمان‌های ابهت بسازد. این زیاد منطقی است، اما ابدیت نیست. چینی‌ها بزرگترین مرکز خرید دنیا را ساخته اند. ممکن است فکر کنید بزرگترین مرکز خرید دنیا دائم شلوغ است، اما ایمان کنید این طور نیست. این مرکز خرید با شکست مواجه شد، زیرا فقط چند مغازه در آن مفتوح شد و الان هم خالی است.

چند خبر خوب بهمنظور معتادان گوشی‌های هوشمند

آیا شما هم یکی از معتادان گوشی‌های هوشمندی هستید که نمی‌توانید بدون نگاه کردن به گوشیتان در خیابان مسیر بروید؟ اگر هستید شرط می‌بندیم که آن تصادف با افراد سایر در موقعیت‌های ناخوشایندی قرار گرفته اید. این بهمنظور کل معتادان گوشی‌های هوشمند اتفاق می‌افتد، به جز چینی ها! در حقیقت آن‌ها آن شغل با گوشی و مسیر رفتن، با افراد سایر تصادف نمی‌کنند، زیرا از خطوطی حرکت می‌کنند که بهمنظور آن‌ها تعبیه شده است.

ترافیک و راهبندان

راهبندان یک چیز عادی در چین است و چرا نباشد وقتی سومین مملکت عمده جهان است که ۷۰ درصد جمعیت آن نیروی شغل هستند؟ علاوه بر اینکه چین تاریخ طولانی در ترافیک دارد، طولانی‌ترین راهبندان‌های ترافیکی جهان را هم دارد. طولانی‌ترین ترافیک تاریخ در شانگهای اتفاق افتاد و ۱۲ روز طول کشید! اگر ما در چنین ترافیکی بودیم مجنون می‌شدیم!

گربه‌های مفلوک

تقریبا کل می‌دانند که بعضی چینی‌ها عدات غذایی عجیب دارند. عادات غذایی عجیب آن‌ها شامل خوردن حشرات تا خوردن سگ‌ها می‌شود. اما چیزی هست که چینی‌ها خوردنش را اغلب از سگ رفیق دارند و آن گربه است. چینی‌ها به طور متوسط بیش از ۱۹ میلیون گربه می‌خورند. فکر می‌کنم کسی باید این ظلم به حیوانات را در چین متوقف کند.

پلی استیشن در چین

پلی استیشن یکی از پرطرفداترین سرگرمی هایی است که تا به حال اختراع شده است. هر کسی بازی با پلی استیشن را رفیق دارد، زیرا تجربه فراموش نشدنی و عجب انگیزی بهمنظور کل است، البته به جز چینی ها! چینی‌ها پلی استیشن و سایر پلتفرم‌های بازی را محکوم می‌کنند. شما نمی‌توانید در چین پلی استیشن، ایکس باکس و … داشته باشید. با این وجود نمی‌دانیم سرگرمی جوانان چینی چیست؟ احتمالاً به صورت قاچاقی تهیه می‌کنند.

نفس کشیدن در پکن

حتما می‌دانید که پکن اگر آلوده‌ترین نباشد یکی از آلوده‌ترین شهرهای جهان است. این شهر آنقدر آلوده است که ما کل افرادی که در این شهر حیات می‌کنند و آلودگی آن را تحمل می‌کنند تحسین می‌کنیم. اما آیا می‌دانستید که آلودگی پکن به حدیست که یک روز نفس کشیدن در آن معادل مصرف یک بسته سیگار است؟

شرکت‌های غذایی چین

چین هزاران شرکت مواد غذایی دارد که بعضی از آن‌ها عمده‌ترین کمپانی‌های غذای دنیا هستند. با این حال کل شرکت‌های غذایی چین، غذا را به نحوه معمول و خوشایندی تولید نمی‌کنند. چندین شرکت موادغذایی در چین محکوم شدند که محصولات گوشتی خود را در ادرار بز می‌خواباندند. هم چنین شرکت هایی بودند که متهم شدند با استفاده از فاضلاب توفو صحیح می‌کنند! وحشتناک است! فقط گوشت و توفو در چین نخرید!

آلودگی هوا

یک بار سایر درارتباطبا آلودگی چین صحبت می‌کنیم. یکی از غصه انگیزترین حقایق درارتباطبا چین این است که یکی از آلوده‌ترین کشورهای جهان است. آلودگی هوای چین آنقدر وحشتناک و مفصل است که در واقع در اقیانوس آرام حرکت می‌کند و لس آنجلس و سانفرانسیسکو را آلوده می‌کند. در واقع آلودگی چین مسئول بیش از یک سوم آلودگی سانفرانسیسکو است.

سیاست تک فرزندی

همان طور که ممکن است بدانید چندین دهه است که سیاست تک فرزندی در چین اعمال می‌شود، اما بزودی سیاست تک فرزندی ممنوع شده و با دو فرزندی جایگزین شده می شود. اما این هرگز اتفاقاتی که به دلیل سیاست تک فرزندی افتاده را جبران نمی‌کند. هزاران والدین چینی که دختر به دنیا می‌آوردند آن‌ها را ر‌ها می‌کردند، چون پسربچه می‌خواستند. سیاست تک فرزندی چین هم چنین باعث میلیون‌ها سقط جنین در سال می‌شد.

پلیس چین و غاز‌ها

پلیس چین یکی از بزرگترین قوای پلیس دنیاست. ممکن است فکر کنید پلیس چین از حیوانات مختلف به عنوان حیوانات پلیس استفاده می‌کند، اما پلیس چین از سگ یا سایر حیوانات خطرناک به عنوان حیوان پلیس استفاده نمی‌کند. به جای استفاده از این حیوانات، پلیس چین از غاز‌ها استفاده می‌کند. درواقع پلیس چین به خاطر تیزبینی و طبیعت پرخاشگرانه شان از آن‌ها استفاده می‌کند.

تخم مرغ آبپز

صحیح مثل ملت سایر قسمت‌های جهان، چینی‌ها هم خوردن تخم مرغ آبپز را رفیق دارند، زیرا منبعی سرشار از مواد مغذی مهم است. با این حال بعضی از چینی‌ها رفیق دارند تخم مرغ را به نحوه‌های عجیب و غریبی بپزند. به جای طبخ تخم مرغ در آب، آن‌ها تخم مرغ را در ادرار پسربچه‌ها می‌پزند، چون از نظر ملت بعضی از قسمت‌های چین این نحوه لذیذ‌تر است.

اعدام

از زمانی که چین تاسیس شده، اعدام در آن وجود داشته است. چین یکی از اولین کشورهایی بود که وفات را به عنوان مجازات بعضی اعمال خشونت آمیز معرفی کرد و هنوز هم در آن اعمال می‌شود. در واقع تعداد اعدام‌های چین از مجموع کل نقاط جهان اغلب است که احصاییه وحشتناکی است. فقط در سال اخیر بیش از ۵۰۰۰ نفر در چین اعدام شدند. این مجازات بهمنظور جرایم ابهت مثل قتل و کودک آزاری در نظر گرفته شده است.

فستیوال سگ‌ها

چین فستیوال خاصی دارد که به سگ‌ها اختصاص دارد، اما این جشنواره بهمنظور قدردانی از سگ‌ها نیست بلکه بهمنظور خوردن آن هاست! این جشنواره که فستیوال گوشت سگ یولین اسم دارد درواقع عجیب نیست، چون چینی‌ها از موعد‌های زیاد بعید سگ می‌خورند. در چین اعتقاد بر این است که خوردن سگ گرمای داخلی را تحریک می‌کند و باعث خوش بختی می‌شود.

دولت در مورد مولود شما تصمیم می‌گیرد

هرچند دولت چین بزودی سیاست تک فرزندی را ممنوع و سیاست دو فرزندی را جایگزین می‌کند، اما این فقط نحوه کنترل جمعیت آن‌ها نیست. در واقع در چین شما تا زمانی که دولت اجازه ندهد نمی‌توانید بچه داشته باشید. زوج‌های چینی باید بهمنظور شهادت برنامه ریزی فامیلی اقدام کنند تا به آن‌ها اجازه دهند یک مولود داشته باشند.

کل جا با پیژامه

اگر تا به حال به شانگهای رفته باشید احتمالا صد‌ها نفر را با پیژامه دیده اید که در خیابان‌های شانگهای مسیر می‌روند. در شانگهای اخفاء پیژامه به عنوان لباس خارج کاملا قابل قبول است. حتی بعضی از آن‌ها در رستوران‌ها و مراکز خرید هم پیژامه می‌پوشند.

مدفوع در کل جا

اگر یک کودک چینی را دیدید که در خیابان با کمک والدینش مدفوع می‌کند شوکه نشوید. کودکان چینی حق دارند هرجایی این شغل را کنند و حتی شلوارهای مخصوصی می‌پوشند که راحت باشند. با این حال والدینشان باید بعد از این شغل در مکان‌های عمومی آنجا را تمیز کنند.

0 notes

hambasstegi · 5 years

Photo

‌ ‌تهرانپارس اتوبان باقری. مردم پیاده شدند و شعار میدن الان دو طرف اتوبان بسته است #اعتراضات_سراسری #گرانی_بنزین #تهران #تهرانپارس #راهبندان #نافرمانی_مدنی برای مشاهده ویدئو های بیشتر و کامل تر به کانال تلگرامی ما بپیوندید https://www.instagram.com/p/B47N7EIHQgf/?igshid=1pdi3lxadrjmz

#اعتراضات_سراسری #گرانی_بنزین #تهران #تهرانپارس #راهبندان #نافرمانی_مدنی

0 notes

bonian-n · 7 years

Text

نوبت محرم شد

دین و اندیشه > دین – مهدی واعظی: همین روزهاست که دور هم جمع شوند؛ یک دورهمی برای مهیا شدن در فصل عاشقی. «دور عاشقان آمد، نوبت محرم شد».

بله جوانان و پيران محله‌ها از بعد از عيدغدير، دست به‌دست هم مي‌دهند تا هيئت‌هاي عزاداري را براي دهه اول محرم آماده كنند. هزار سال هم كه بگذرد، ماجرا همين ماجراست و تنها فرقش اين است كه هر سال اين عزاداري‌ها پررنگ‌تر و پرشورتر مي‌شود. همه كوچه پسكوچه‌هاي اطرافتان را كه نگاه كنيد، حتما شاهد افزايش تعداد هيئت‌ها و حسينيه‌ها درآنها خواهيد بود.

اگر هيئت شما تازه تأسيس است يا اصلا مي‌خواهيد امسال براي نخستين بار خيمه عزاداري برپا كنيد اينجا توصيه‌هاي مهمي برايتان داريم. البته پيشنهاد اول و اصلي ما اين است كه به جاي تأسيس يك هيئت تازه، برويد و با هيئت‌هاي قديمي محله‌تان مشاركت كنيد تا آنها پررونق‌تر شوند. اما اگر تصميم‌تان را براي برپايي يك هيئت جديد گرفته‌ايد، حواستان به نكته‌هاي ذكر شده در اين صفحه باشد.

هيئت را جاي مناسبي برپا كنيد

مهم‌ترين موضوع همين است؛ اينكه كجا هيئت بزنيم؟ نخستين نكته اين است كه خيمه عزاداري شما نبايد باعث ايجاد اختلال در رفت‌وآمدهاي شهري شود. نبايد يك معبر شهري را براي حدود 2هفته ببنديد و ديگران را به زحمت بيندازيد. نبايد داربست‌ها را در جايي علم كنيد كه باعث ايجاد ترافيك و راهبندان شود. با برپايي ايستگاه صلواتي، بخشي از يك خيابان اصلي را نبايد اشغال كنيد. اينها نكته‌هايي است كه در خود روزها و شب‌هاي عزاداري و با راه‌انداختن دسته‌هاي عزاداري در خيابان‌ها و كوچه‌ها هم بايد رعايت كنيد.

لطفا اينجا زياده‌روي نكنيد

زياده‌روي در هر كاري بد است و نتيجه نا‌مطلوب خواهد داشت. در زمينه سياهي‌زدن و تزئينات هيئت هم زياده‌روي يا خداي نكرده نسبت به هيئت‌هاي ديگر چشم و هم‌چشمي نكنيد. تعداد پرچم و كتل و علم بايد نسبت منطقي با تعداد عزاداراني كه به هيئت شما مي‌آيند داشته باشد. ديده شده كه در برخي از دسته‌هاي عزاداري، بيشتر از اينكه افراد در صفوف عزاداري باشند، در جلوي دسته، پرچم و كتل در دست گرفته‌اند. به‌عنوان باني هيئت هم خيلي در عزاداري دخالت نكنيد. اينطور نباشد كه به‌طور دائم به عزاداران دستور بدهيد و آنها را در صفوف جابه‌جا كنيد. اين‌كارها موجب ناراحتي و آزردگي افراد شركت‌كننده در هيئت شما مي‌شود.

پيش‌بيني لازم براي نذري‌ها

براي نذري دادن در هيئت‌تان از همين حالا تصميم‌گيري كنيد. حتما لازم نيست كه در تمام شب‌هاي دهه اول محرم شام بدهيد، مي‌توانيد با توجه به بضاعت مالي‌اي كه داريد براي چندشب مهم‌تر برنامه‌ريزي كنيد. باز هم نگران خرج هيئت نباشيد و فقط آستين‌ها را بالا بزنيد و سراغ مشاركت اهالي محله برويد. مي‌توانيد از همين حالا نيازمندان محله را هم شناسايي كرده و سعي كنيد تا حد امكان، نذورات به افراد مستحق برسد. همسايگان نيازمند و مستحق در اولويت قرار دارند. اگر ايستگاه صلواتي داريد براي ساعت‌هاي پذيرايي در اين ايستگاه هم برنامه‌ريزي كنيد. رعايت بهداشت در زمينه نذري دادن را هم از همين حالا درنظر بگيريد.

حواستان به ايمني هيئت باشد

يكي از مهم‌ترين مسائلي كه بايد در زمان برپا كردن هيئت به آن توجه كنيد مسائل ايمني مربوط به هيئت است. سازمان آتش‌نشاني، يك دستورالعمل ايمني براي هيئت‌ها آماده كرده كه مي‌توانيد از آن استفاده كنيد؛ مثلا گفته شده كه در فضاهاي مساجد، حسينيه‌ها و تكايا به ازاي ۵۰ تا ۳۰۰ نفر، ۲ راه خروج، از ۳۰۱ تا هزار نفر ۳ راه خروج و بيشتر از هزار نفرحداقل ۴‌خروجي درنظر گرفته شود. يا مثلا فيوز‌هاي برق هيئت‌ها بايد استاندارد باشند و از به‌كارگيري فيوزهاي تقويت شده و غيراستاندارد به‌طور جدي خودداري شود. مي‌توانيد به نزديك‌ترين ايستگاه آتش‌نشاني هيئت‌تان مراجعه و از مشاوره و راهنمايي آنها استفاده كنيد.

از كمك كودكان استقبال كنيد

ماه محرم و عزاداري‌هاي آن هميشه براي كودكان و نوجوانان جذاب است. شما بايد سعي كنيد كه آنها را از همين حالا كه مشغول برپا كردن هيئت هستيد جذب كنيد. متأسفانه برخي از بانيان هيئت‌ها نمي‌گذارند كودكان و نوجوانان در كارهاي هيئت كمك كنند و اين يك اشتباه بزرگ است. يادتان باشد كه شما وظيفه داريد از اين فرصت براي جذب آنها به دين و علاقه‌مندكردنشان به خاندان عصمت و طهارت استفاده كنيد، درضمن همين كودكان و نوجوانان باعث رونق بيشتر هيئت شما مي‌شوند، پس سعي كنيد از حضور و شركت كودكان در مراسم، استقبال بيشتري كنيد و كارهايي را متناسب با سن‌شان به آنها بسپاريد.

از همين حالا برنامه‌ريزي كنيد

بسيار ديده‌شده كه هيئت‌هاي بزرگي تا پیش از شروع ايام محرم برپا مي‌شوند اما در خود شب‌ها و روزهاي عزاداري، برنامه منسجم و مشخصي ندارند. نكته مهم ديگر اين است كه همان‌ اندازه كه اين روزها به فكر تهيه امكانات و تجهيزات مورد نياز هستيد، براي محتواي عزاداري‌هايتان هم برنامه‌ريزي كنيد. يكي از ضرورت‌هاي يك هيئت عزاداري، داشتن يك سخنران است. انتخاب سخنرانان در مراسم عزاداري بسيار مهم است. يادتان باشد كه سخنران در همان ايام عزاداري به سختي پيدا مي‌شود. داشتن مداح و روضه‌خوان هم كه گفتن ندارد. حتي براي راه‌انداختن دسته عزاداري هم از همين حالادر خيابان هم برنامه‌ريزي كنيد. اين طوري مي‌توانيد از پیش اطلاع‌رساني كنيد.

0 notes