● اما آیا این چنین وضعیتی، بخشی از نظام طبیعت است؟ آیا این به این دلیل است که سرزمین ما به قدری فقیر است که استطاعت فراهم آوردن یک زندگی مناسب و معقول برای کسانی که ساکن اند را دارا نمی باشد؟ نه، رفقا، هزار بار نه! خاک انگلستان حاصل خیز و از آب و هوای خوبی برخوردار است و قادر است غذای فراوانی را برای چندین و چند برابر ساکنین کنونی اش فراهم آورد. همین مزرعه ی ما می تواند از دوازده گاو، بیست اسب و صدها راس دام نگهداری کند و برای آنها چنان زندگی فراهم آورد که در حال حاضر تقریبا خارج از تصور است. حال چرا باید در چنین شرایط فلاكت آوری به زندگی خود ادامه دهیم؟ علت آن این است که تقریبا تمام ماحصل دست رنج مان به وسیله ی بشر به سرقت می رود. رفقا پاسخ همه ی مشکلات ما در یک کلمه خلاصه می شود، بشر. بشر تنها دشمن واقعی ماست. حذف بشر از صحنه ی تاریخ یعنی ریشه کنی تمام گرسنگی ها و جان کنی ها برای همیشه. ● www.ketabism.com www.ketabism.ir #کتابیسم #کتاب #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #قلعه_حیوانات #جورو_اورول #حلیمه_بیع_آتی #نشر_آوای_مکتوب (at Tehran Pars, Tehran, Iran) https://www.instagram.com/p/BoQ9xM9FOiz/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=1v5vxrs3kwx0k
1 note
·
View note
شایسته و قابل توجه است که ببینیم چطور انسان، گذشته از زندگیِ محکم و جاافتادهاش، همیشه به زندگی دیگری در عالم خیال مشغول است... (عالمی) در کرهی تأملات آسوده، که هرآنچه پیشتر او را در تملک داشته و به تحرک وامیداشته است، به شدت به چشمش سرد، بیروح و دور از دسترس میرسد؛ جایی که او تنها یک تماشاچی و بیننده است و بس! www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabism #درمان_شوپنهاور #اروین_دی_یالوم #مرجان_معتمد_حسینی #نشر_آوای_مکتوب
0 notes
میچ آلبوم موسیقیدان، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار و نویسنده مشهور آمریکایی و خالق کتاب پرفروش سهشنبه¬ها با موری است. او کتاب تارهای جادویی فرانکی پِرِستو را در سال 2015 منتشر کرد. نثر ساده و در عین حال پر کشش نویسنده، خواننده را برای مطالعه و دنبال کردن ادامه داستان جذب می¬کند، زیرا روح آدمی چنان شیفته ی زیبایی و دلنشینی داستان قرار می گیرد که می¬خواهد با نوشیدن جرعه¬ای از این چشمه خود را سیراب نماید. «مرگ گوشی برای شنیدن ندارد. کسی این را پس از مرگ تارگا گفته بود. اگر مرگ گوش داشت، هرگز دنیا را از موسیقی او محروم نمیکرد. آن شب وقتی فرانکی گیتار میزد، دنیا دوباره چیزی را میشنید که فقط مرگ میتوانست به آن بیاعتنا باشد. فرانکی به بینظیرترین روشها، از درون، به مرگ متصل بود، پس وقتی گیتار میزد، نه نتهای ترانه بلکه اشکهای آن را مینواخت، اشکهای تارگا را که هنگام نوشتن آن ترانه از چشمانش میچکیدند، اشکهای کارمنسیتا را که هنگام زمزمهی آن ترانه برگونههایش جاری بودند و اشکهای جمع شده پشت عینک تیره مائسترو را وقتی که فهمید زیبایی مرا به پسر یک ساردین ساز بخشیده است. دنیا هرگز شاهد چنین اتصال نیرومندی بین موسیقی و خاطره نبوده است...» www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabism #تارهای_جادویی_فرانکی_پرستو #میچ_آلبوم #عبداله_جمنی #نشر_آوای_مکتوب (at Tehran, Iran)
0 notes