(52/54) “It always sits out on the shelf. It’s given structure to my life. I’ve wanted to be a knight. I’ve wanted to be a king. I’ve wanted to be Ferdowsi, living for higher ideals. But there’s old men in Shahnameh too. And that’s my idea of a king now, a grandfather. A 𝘉𝘶𝘣𝘫𝘢𝘯. He’s more of a cultural figure. He advises his grandchildren. He keeps them together. But he doesn’t participate in their issues, regardless of how they behave. He’s like a book. He’s full of wisdom. He's there if you need him, but he doesn’t exert power over you. I’m reading it through one last time, with all eight of my grandchildren. It’s a deeper understanding now. To dive deep requires a philosopher’s tenacity, but the pearls are in the depths of the seas. These days I skim over the battle scenes. I read more diligently the parts that tell of universal values like love and kindness. The parts that are true for everyone. One of my favorite stories never made it into Shahnameh. It was passed down through our oral traditions. Iran is in the midst of the longest war it has ever fought. The fighting has gone on for more than a century. Many kings have died, both sides are exhausted, and a truce is proposed. A single champion from the Iranian side is selected. His name is Arash, ‘The Archer.’ He’s told to climb one of the highest mountains in Iran, and to shoot his arrow as far as he’s able. And wherever it lands, that will be the border of the new Iran. He climbs to the mountain’s peak. He pulls back his bow as far as he can, and he lets the arrow fly. It sails across the entire country. And sticks into a walnut tree, exactly where the previous border was before. Before the fighting, before the bloodshed. And that’s the new Iran. But Arash never gets to see it. He put his entire soul into the arrow. All of his 𝘑𝘢𝘢𝘯. And the moment it’s released, he falls over and dies.”
همواره بالای گنجه نمایان است. به زندگیام سامان داده است. میخواستم پهلوان باشم. میخواستم شاه باشم. میخواستم فردوسی باشم، که تنها به آرمانهایش میاندیشد. اما کهنسالان هم در شاهنامه هستند. اکنون برداشتم از شهریار، پدربزرگ است، بابجان است، یک باشندهی فرهنگی. او برای هماندیشی با فرزندان و نوادگانش همواره هست. آنها را همبسته نگهمیدارد. به زندگی روزانهی آنان کاری ندارد، گزینش رفتار و راهکارهایشان با آنهاست. او مانند یک کتاب است. اگر نیاز داشته باشند در دسترس است. اما فشاری بر آنها نیست. برای واپسین بار شاهنامه را با هر یک از هشت نوادگانم میخوانم. اکنون برداشتی ژرفتر دارم. داستانها همیشه برایم دلپذیر بودهاند. همیشه درونمایهی واژگان را به جان گرفتهام. اما غوطهور شدن در ژرفای داستانها نیازمند پیشینه و پشتکار فرزانگان است. مرواریدها در ژرفای دریا نهفتهاند. این روزها از پهنهی نبردهای خونین زودتر میگذرم. بخشهایی را که از ارزشهای جاودانی مردمان در سراسر جهانند، چون عشق و مهربانی، ژرفتر میخوانم، به کار همه می آیند، راستیناند. داستان پرمایه و دلانگیزی در اوستا هست. داستانی که در شاهنامه نیامده است. ایرانیان درگیر جنگی درازدامن با تورانیانند. جنگی که بیش از یک سده به درازا کشیده است. بسیاری از پادشاهان جان باختهاند، هر دو سو خسته و درماندهاند. پیمان میبندند که مرز ایران و توران تیر پرتاب کمانگیری از فراز کوه رویان باشد. از ایران سپاه، آرش است که در این کار سترگ بالا برمیافرازد، جان خود در تیر میکند. تیر بر شاخ گردویی فرود میآید که بر مرز راستین ایرانزمین روییده است! از آرش مگر کمانی باز نمیماند. سیاوش کسرایی چه زیبا سروده است: جان خود در تیر کرد آرش / کار سدها سدهزاران تیغهی شمشیر کرد آرش
170 notes
·
View notes
ترجمه فارسی مقالهٔ (سال ۲۰۱۶) در مورد انگیزه و تلاشم برای نوشتن و انتشار کتاب فراملی کودک در صنعت نشر کودک آمریکا.
این مقاله قبل از انتشار اولین کتاب در سری کتابهای کودک متنوع و مترقی انتشاراتم به زبان انگلیسی در شهر نیویورک نوشته و چاپ شد. جمعآوری بودجه برای چاپ اولین کتاب حدود یک سال و فقط از طریق حمایت معنوی و تشویق بزرگان فلسطینی-آمریکایی مترقی و پیش خرید صدها خانواده و شهروند مهیا شد.
Persian translation of a 2016 English Op-Ed I wrote for Mondoweiss prior to the publication and launch of Dr. Bashi™️ first diverse social justice children’s book, namely “P is For Palestine: A Palestine Alphabet Book.”
داستان فلسطین به طور کلی داستان انسانیت ماست. داستان تمام آدم ها و تمام ملت هایی که در طول تاریخ به دنبال افتخار به وطنشان بوده اند.
در 22 سپتامبر 1980 با حمله صدام به اهواز در نزدیکی مرز ایران و عراق من شاهد از دست دادن خانه مان بودم. در آن زمان من 6 ساله بودم. شانسی که ما آوردیم این بود که توانستیم در زادگاه مادرم شیراز ساکن شویم و برای مدت کوتاهی در امان باشیم تا زمانی که بمباران هوایی شیراز و سایر شهرهای دور از مرز عراق هم آغاز شد. چند سال بعد از شروع جنگ خانواده ام به سوئد پناهنده شدند. در سوئد من کودکانی را از مناطق جنگی ملاقات کردم و داستان زندگیشان را شنیدم. مصائب پناهندگان فلسطینی در این میان احساسات عمیقی را در من برانگیخت.
در کمپ پناهندگان سوئد که محل اسکان موقت ما بود، هر کسی به جز فلسطینی ها ملیت شناخته شده و سرزمینی بر روی نقشه سیاسی جهان داشت. رنج های خانواده های فلسطینی شامل چند نسل می شد؛ از پدربزرگ هایی که در روز نکبت کشته شده بودند یا از آن جان سالم بدر برده بودند تا پدر و مادرها و کودکانی که در کمپ های پناهندگان به دنیا آمده بودند.
در ان زمان ما به جز معدود عکس های خانوادگی و حرف های خودمان، چیز قابل توجهی برای نشان دادن به یکدیگر یا همسایگان و هم کلاسی های جدید سوئدی مان که نسبت به فرهنگ و تاریخ ما بی اطلاع بودند نداشتیم یا در کتابخانه های محلی نمی توانستیم پیدا کنیم.
در آن روزها، کتاب یا فیلم هایی که سرزمین و فرهنگ ما را بشناساند وجود نداشت. من سال های مدرسه را به دفاع از وطنم ایران در برابر کتاب بتی محمودی (نه بدون خواهرم) و تبلیغات پیوسته رسانه های نژادپرست علیه اکثر جوامع مسلمان گذراندم.
اکنون بعد از گ��شت سه دهه شرایط تغییر کرده است. با وجود اینکه جهان اوضاع بسیار نابه سامان تری را تجربه می کند اما فرصت ها برای یادگیری بیشتر و تشکیل گروه های مردمی برای انجام کارهای خوب افزایش یافته است. این شرایط برای من به معنای ترکیب تحقیقات دانشگاهیم در زمینه نژاد، جنسیت، حقوق بشر و تاریخ با فعالیت اجتماعی و علاقه ام به هنرهای بصری و ارتباط و یادگیری و تبادل ایده ها با دانشگاهیان، هنرمندان و فعالان اجتماعی همفکر از طریق رسانه های جمعی است.
بدین ترتیب، به مدد عصر دیجیتال و همکاری کوروش بیگ پور، تایپوگرافیست شناخته شده استارتاپ اجتماعی دکتر باشی را راه اندازی کردم تا از این طریق وسایل کمک آموزشی استاندارد به زبان فارسی و عربی را که کمبود آن احساس می شود برای کودکان ارائه نمایم.
شبکه اجتماعی فیس بوک نیز خانم گلرخ نفیسی هنرمندی با دغدغه های اجتماعی را به گروه من ملحق کرد و در حال حاضر در حال تالیف کتابهای مصور در حوزه ادبیات کودکان هستیم و این فعالیت ها را برای کودکانی انجام می دهیم که سرنوشتی مشابه ما دارند از جمله کودکان پناهنده سوری در المان یا سوئد یا کودکان پناهنده یمنی که در شهر نیویورک ملاقات کردم.
بر همین اساس بود که کتاب "ف مثل فلسطین" در دست انتشار قرار گرفت. این کتاب برای کودکان فلسطینی است که می خواهند برای دوستانشان حرفی برای گفتن داشته باشند.
ریشه کتاب های الفبا به چند قرن قبل باز می گردد. در حال حاضر کتاب های الفبایی بی شماری در باره بسیاری از کشورها و فرهنگ ها در دنیا وجود دارد که به کودکان در شناخت ملت ها و فرهنگ های دیگر کمک می کند، از جمله الف مثل آمریکا، ب مثل برزیل، ک مثل کانادا. با این وجود، چنین کتابی برای فلسطین به زبان انگلیسی تا به حال وجود نداشته است."
"هرکسی که در فلسطین بوده است یا دوستان، هم کلاسی ها و همسایگان فلسطینی دارد، می داند که این ملت پر افتخار اهل مدیترانه در مرکز توجه دنیای ماست. فلسطین سرزمین شیرین ترین پرتقال ها، پیچیده ترین سوزن دوزی ها، رقص های باشکوه (دبکه)، باغهای حاصلخیز زیتون و شادترین مردمان است. با الهام از پیشینه غنی مردم فلسطین در زمینه ادبیات و هنرهای بصری یک نویسنده دانشگاهی در زمینه ادبیات کودکان و یک تصویرگر با دغدغه های اجتماعی دست به دست هم داده اند تا کتاب "ف مثل فلسطین" را به زبان انگلیسی تالیف و در آن داستان فلسطین را به سادگی حروف الفبا به شیوه ای آموزشی، شاد و آگاهی بخش تعریف کنند تا از این طریق گوشه ای از زیبایی و قدرت فرهنگ فلسطین را نمایش دهند:
ع مثل عربی، زبان من، زبانی که چهارمین زبان ترانه دنیاست!
ب مثل بیت لحم، محل تولدم با بهترین باقلواها، که باید آنرا در بشقاب گذاشت نه در کوزه!"
Original English Op-Ed is Available here:
3 notes
·
View notes
The next Arab that says the Attic on Israel was to teach Jews a lesson that they cannot go around killing one general painlessly that means without pain and the Saturday Night was punishment for doing a favor and killing a general who killed at least 300 Jews Israelis (murder) and then on the 7th Killed 1400 children by smashing their heads against the wall until they went like Ketchup in front of the grandparents and then killed the grandparents while the parents where lying in buckets of pigs blood from having the general cut of his entire arm with a hack saw and if that is not enough wake up Iram no general was killed he may have been put to sleep like a pig as he was a pig he was lucky he was killed without any pain or humiliation while the Arabs say 300 missiles was sent to Israel on Saturday night because the Israelis killed a general but remember they were kind it was not killing the general we killed him softly and we left him with his penis so he could enjoy 40 virgins he had a painless death that is what you say you want while don’t forget what the general did missiles because of gently killing a general don’t forget he has pigs blood on his hands for killing over 300 Jews plus he bragged about planning and setting up the entire 7th mistake he told the Hamas what to do gave them weapons flying kites, motorbikes and watched from his tunnel with electronic cameras as he was a coward. He killed harshly like a a pigs penis 3 year old children and kidnapped hundreds of children who he is responsible for organizing and killing so please don’t act stupid like pigs your general should have been killed like they did in the 13th century cutting him into 3 parts and each part tied to a wild pig family while he was alive so please do not dare say Israel liked a general first ask yourself why what did he do he killed 1400 people he was given a kind death you should be thanking the Hamas who killed him as Humas work for Mossad! They asked me to tell Iran the fat bearded walking dead superior super doper king of Allah Hamas said if they work for you Iran and the Jewish KGB they want extra Money!
زیر شیروانی در اسرائیل این بود که به یهودیان درسی بدهد که نمیتوانند بدون درد یک ژنرال را بکشند، یعنی بدون درد و شنبه شب مجازاتی بود برای انجام لطف و کشتن ژنرالی که حداقل 300 یهودی اسرائیلی را کشت. قتل) و سپس در هفتم 1400 کودک را با کوبیدن سرشان به دیوار کشت تا اینکه مانند سس گوجه فرنگی جلوی پدربزرگ و مادربزرگ رفتند و سپس پدربزرگ و مادربزرگ را کشتند در حالی که والدین در سطل های خون خوک دراز کشیده بودند. بازو با اره هک و اگر کافی نیست بیدارش کن ایرم هیچ ژنرالی کشته نشد شاید او را مثل خوک خواباندند چون خوک بود خوش شانس بود که بدون درد و تحقیر کشته شد در حالی که اعراب می گویند 300 موشک. شنبه شب به اسرائیل فرستاده شد زیرا اسرائیلی ها یک ژنرال را کشتند، اما به یاد داشته باشید که آنها مهربان بودند، کشتن ژنرال نبود. بگو میخواهی در حالی که فراموش نکن که ژنرا�� به خاطر کشتن آرام یک ژنرال چه موشک هایی انجام داد، فراموش نکن که او به خاطر کشتن بیش از 300 یهودی دستانش خون خوک است، به علاوه او درباره برنامه ریزی و تنظیم کل اشتباه هفتم که به او گفت، به خود می بالید. حماس چه کند به آنها اسلحه داد و بادبادکها، موتورسیکلتها را به پرواز درآورد و از تونل خود با دوربینهای الکترونیکی تماشا کرد که او یک ترسو بود. او کودکان 3 ساله آلت تناسلی خود را مانند خوک به سختی کشت و صدها کودک را که او مسئول سازماندهی و کشتن آنهاست ربوده است، پس لطفاً مانند خوک ها احمقانه رفتار نکنید ژنرال شما باید مانند قرن 13 کشته می شد و او را به 3 قطعه تقسیم کرد. قسمت ها و هر قسمتی که او زنده بود به یک خانواده خوک وحشی گره خورده است پس لطفا جرات ندهید بگویید اسرائیل از یک ژنرال خوشش آمد ابتدا از خود بپرسید که چرا او چه کرد که 1400 نفر را کشت. او یک مرگ مهربان به او داده شد. او به عنوان هماس برای موساد کار می کند! آنها از من خواستند که به ایران بگویم ریشوهای چاق راه رفتن مرده برتر پادشاه سوپر دوپر الله حماس گفت اگر برای شما ایران و KGB یهودی کار کنند پول اضافی می خواهند!
0 notes
بازسازی لایو اکشن موانا
نسخه لایو اکشن موانای دیزنی اعلام شده است و جزئیات هیجان انگیز زیادی در مورد بازسازی این فیلم فانتزی موزیکال موفق وجود دارد. موآنا یکی دیگر از انیمیشنهای دیزنی است که علیرغم اکران در ده سال گذشته، با بازسازی لایو اکشن روبرو شده است. جدیدترین موج بازسازی لایو اکشن فیلم های انیمیشن دیزنی در سال 2010 با آلیس در سرزمین عجایب به کارگردانی تیم برتون آغاز شد، اما دیزنی حتی قبل از آن نیز در این نوع فیلم سازی فعالیت داشته است. بازسازی به یاد ماندنی لایو اکشن صد و یک دالماسی با گلن کلوز در سال 1996 نمونه بسیار اولیه این موضوع بود.
موآنا در سال 2016 دارای وجه تمایز منحصر به فردی است که جدیدترین انیمیشن استودیو است که به صورت لایو اکشن بازسازی شده است. بیشتر بازسازیهای دیزنی مربوط به فیلمهای «کلاسیک» دیزنی است که در قرن بیستم اکران شدهاند. موانا شاهزاده خانم قهرمان را در حالی دنبال می کند که او برای نجات جزیره اش به سفری اقیانوسی می رود. در طول راه، او با Maui، یک نیمه خدای فریبکار، و تعدادی دیگر از شخصیت های اسطوره ای ملاقات می کند که او تلاش می کند قلب ته فیتی را بازسازی کند. این موزیکال توسط لین مانوئل میراندا نوازندگی شده و نامزد دو جایزه اسکار در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار شد. اگرچه تنها در آوریل 2023 اعلام شد، در حال حاضر اخبار زیادی در مورد بازسازی لایو اکشن Moana وجود دارد.
دواین جانسون تایید کرده است که بازسازی موآنا فیلم بعدی است که او در حال فیلمبرداری است، که ظاهرا نشانه ای از این است که اقتباس لایو اکشن در افق است. جانسون صداپیشگی نقش ماوی را در انیمیشن موفق دیزنی بر عهده داشت و او یکی از اولین نامهایی بود که به بازسازی لایو اکشن برای تکرار نقش خود پیوست. در حالی که این اعلامیه چیز دیگری را در مورد فیلم ثابت نمی کند، بینشی از جدول زمانی تولید ارائه می دهد. جانسون در آخرین اعلامیه خود همچنین تایید کرد که توماس کیل کارگردانی خواهد شد و لین مانوئل میراندا یک بار دیگر موسیقی را تهیه خواهد کرد.
بازسازی Live-Action Moana تایید شد
دواین «راک» جانسون از طریق توییتر اعلام کرد که دیزنی در حال کار بر روی بازسازی لایو اکشن Moana است. جانسون به عنوان صدای Maui در فیلم انیمیشن، یک سخنگوی عالی برای اعلام بازسازی است. در این کلیپ، جانسون پیش از اینکه با هیجان فاش کند که دیزنی کار بر روی اقتباس لایو اکشن فیلم ماجراجویی گرمسیری را آغاز کرده است، از اتفاقاتی که قرار است بیفتد مسخره می کند. جانسون در جزیره اوآهو در هاوایی ایستاده و اهمیت این ایالت را برای دوران کودکیاش توضیح میدهد و اینکه چگونه تبار سامواییاش به نمایش تصویر مائویی در موانا کمک کرده است.
جانسون در ادامه یک واقعیت جالب در مورد ایجاد موانا فاش می کند. جانسون و انیمیشن دیزنی برای طراحی مائویی از پدربزرگ فقید جانسون، رئیس افسانهای، و پیتر مایویا کشتیگیر الهام گرفتند. به نظر می رسد انیمیشن Moana چیزی شبیه به یک پروژه پرشور جانسون بوده است و به نظر می رسد که نسخه لایو اکشن نیز یک نقطه تماس شخصی برای ستاره سینما خواهد بود.
بازیگران بازسازی لایو اکشن موانا
از آنجایی که این یک بازسازی است، لایو اکشن Moana باید بیشتر شخصیتهای مشابه را حفظ کند. تنها بازیگری که تاکنون تایید شده است، دواین جانسون است که قرار است در نقش مائویی دوباره ایفای نقش کند. Auli'i Cravalho در نقش موانا بازنخواهد گشت اما قرار است در کنار جانسون تهیه کنندگی این فیلم را بر عهده بگیرد. او همچنین متعهد شده است که به یافتن بازیگر بعدی برای ایفای نقش موانا کمک کند، و میخواهد مطمئن شود که میراث جزیرهنشینان ا��یانوس آرام به طور دقیق منعکس شده است.
تهیه کنندگان بازسازی لایو اکشن موانا باید با دو شخصیت مهم کار راحت تری داشته باشند. Heihei the Rooster (Alan Tudyk) و Tamatoa (Jemaine Clement) اگر اصلاً در فیلم حضور داشته باشند، هر دو باید ساخته های CGI باشند. تودیک و کلمنت میتوانند به بازیگران اضافه شوند. آهنگ Tamatoa "Shiny" به توانایی خوانندگی Clement نیاز دارد، و در حالی که Heihei ممکن است فقط صدای پرندگان را در بیاورد، مهارت های صداپیشگی Tudyk خروس را به عنوان یک شخصیت چند بعدی می فروشد. این احتمال وجود دارد که این زوج برای گروه بازیگران موآنا در اکشن زنده بازگردند.
جزئیات داستان بازسازی لایو اکشن موانا
بازسازی لایو اکشن Moana احتمالاً همان ضربات داستانی فیلم انیمیشن را دنبال خواهد کرد. جارد بوش نویسنده اصلی برای نوشتن فیلمنامه بازگشت و با دانا لدوکس میلر برای اقتباس از آن کار کرد. در موانا، شخصیت قهرمان سرسخت از جزیره زادگاهش خارج میشود تا راهحلی برای بلایایی که زمین را لکه دار کرده است بیابد. او در طول راه با مائوئی نیمه خدا آشنا می شود و درس های مهمی در مورد خودش می آموزد.
داستان موانا با بسیاری از عناصر خارقالعاده، عمدتاً روی آب اتفاق میافتد، که ممکن است چالشی برای یک بازسازی لایو اکشن باشد. خوشبختانه، دیزنی با فیلمهای سنگین جلوههای ویژه بزرگ غریبه نیست، و Black Panther: Wakanda Forever ثابت کرد که هنرمندانی دارند که میتوانند جلوههای آبی همراه با تصاویر فانتزی تولید کنند که بازیگران لایو اکشن میتوانند به طور باورپذیری با آنها تعامل داشته باشند. کل داستان را می توان به راحتی به یک بازسازی لایو اکشن ترجمه کرد و نباید کات های زیادی وجود داشته باشد.
کجای موانا با فیلمهای بازسازیشده لایو اکشن دیزنی سازگار است؟
علیرغم تولید مجموعهای از بازسازیهای لایو اکشن، دیزنی در حال حاضر برنامههای بیشتری دارد، که برخی از آنها در تولید جلوتر از موانا هستند. پیتر پن و وندی اولین بار در 28 آوریل 2023 در دیزنی پلاس آغاز شد و پری دریایی کوچولو در 26 می 2023 به نمایش درآمد. در ادامه برنامه، بازسازی سفید برفی و پیش درآمدی برای شیر شاه (2019) با عنوان موفاسا وجود خواهد داشت: شیر شاه.
موآنا جدیدترین انیمیشن ساخته شده است که بازسازی لایو اکشن دارد. در واقع، تنها پنج فیلم انیمیشن والت دیزنی بین اولین نمایش موانا در سال 2016 و اعلام بازسازی لایو اکشن در سال 2023 تولید شده است. این یک چرخش غیرعادی سریع برای استودیو است که برای ساخت اقتباس های لایو اکشن بیشتر منتظر می ماند. با این حال، Frozen (2013) بهعنوان یک محصول دیزنی روی یخ (2014) بلافاصله پس از نمایش آن، و به دنبال آن یک نمایشنامه اقتباسی برادوی (2018) بازسازی شد، بنابراین بازسازی لایو اکشن Moana از این نظر کاملاً بیسابقه نیست.
0 notes
https://www.drshirinvalizadeh.com/wp-content/uploads/2023/07/دکتر-شیرین-🔷-آیا-همچنان-باید-سحرخیز-بود-تا-کامروا-شد؟.mp4سلام به روی ماهتون خوبی؟ چقدر این جمله رو از بچگی تو ذهن همه ما فرو کردند سحرخیز باش تا کام روا شوی چقدر بهش اعتقاد داری چقدر فکر میکنید این جمله واقعیه؟ آیا همه آدم های موفق سحر خیزند؟ آیا واقعآ به نظر شماها لازم برای اینکه موفق شیم صبح زود بلند بشیم؟ خیلی از آدم های قدیمی زندگی ما مثل عمه ها مثل دایی ها و پدربزرگ مادربزرگ های ما اعتقادشون اینه که روزی رو صبح العل طلوع می دهند.هر کس صبح زود بلند شود روزیش آماده است و اگر صبح زود بلند نشی دیگه از اون روزی خبری نیست. باید بگم درسته که میگن اول صبح که بلند میشی همون صبح زود بچگیامون کل انرژی داریم و وقت داریم. و می توانیم با زمان بیشتر و انرژی بیشتر وقت بگذاریم برای کارهامون اما میخوام بهت بگم که در مورد خیلی از کارها این قانون صدق نمی کند.چقدر تو اطراف تان آدم را دیدی که یه اصطلاح قدیمی داشتیم می گفتند طرف تا لنگ ظهر گرفته خوابیده چقدر از این آدم ها دور و برتان دارید. میدانستی در علم روانشناسی فیزیولوژیک بدن میگن یه سری از شخصیت ها اصلا باید بخوابند تایم بیشتری از صبح خواب باشند و وقتی بیدار می شوند بهتر فعالیت هایشان را انجام میدهند و این خیلی مهمه که تو این ۲ تا آیتم را در نظر بگیری که بعضی از مشاغل شغل ها و بعضی از افراد با تایپ فیزیولوژیکی بدن شان می توانند تا یه بخش از تایم روز را اینها خواب باشد یا حتی خیلی وقت ها کارشان را از ظهر شروع کند. مگر ایراد داره؟اصلن اینو قبول داری که بعضی از آدم ها فعالیت و سطح انرژی بالا شون در شب هاست و بهترین کیفیت کارشان در زمانی که شب شروع میکنن به انجام فعالیت و بر عکس ما یه سری از آدم هارو داریم که شب کاملا انرژی شان پایین و اون سطح انرژی بالا را در صبح تجربه میکند و بهترین فعالیت های روزشان را صبح زود انجام میدهند. بابا اصلا میخوام بهت بگم بعضی از مشاغل شغلا صبح العل طلوع برایشان معنایی ندارد. و آنها باید یه تایم از صبح بگذرد تا بتوانند شروع به کار بکنند. پس اولین راهکار این است که بتوانیم به عنوان یه فرد در زندگی بهترین سطح بازدهی یا باید ریتم بدن خودت را شناسایی کنید. ببینید جزو دسته افرادی هستی که تو شبا فعالیت بهتر است یا صبح زود بهتر فعالیت انجام میدی? اون موقعی که تشخیص دادی بعد تصمیم بگیرد که چه شغلی را باید انتخاب کنید و چه فعالیت هایی را که اولویت بیشتری دارند. کدام یک از تایم های شبانه روز انجامش بدهید.اصلا میدونی چیه اگر شب تا دیروقت بیدار بودی و صبح هم تا لنگ ظهر گرفتی خوابیدی به خودت بگو نوش جونم دیشب تمام کارها را انجام دادم و الان دارم استراحت میکنم. چرا انقدر مثل خوره به جانت می افتد و میگی نباید من بگیرم بخوابم الان همه ۱۱, ۱۲, یه ظهر است و همه دنبال زندگیشونن. یه موقع هایی بعد نیز این باور را تغییر بدهی و یا در مسیر درست حرکت بکنیم.پس توصیه بهت میکنم که اگر قراره یه کار را در زندگی انجام بدهید یه شغل داشته باشی دنبال نظام های باور و غلط و کهنه و قدیمی نباشی آنها را دور بریز چون اگر بیای با آن نظام باور قدیمی و کهنه مسیر زندگی و شغلت را انتخاب کنی مطمئنا دچار تضاد میشی. خب خیلی مهمه وقتی تو نظام باورت این باشه که صبح زود باید بلند بشی تا کام روا باشی و سحرخیز باشی تا بتوانی بهترین مسیر زندگیتو انتخاب کنی. در نهایت چه اتفاقی میفته تو فردی هستی که باید پاسی از شب بیدار باشی و جز افرادی هستید که انرژی اصلی تو یا به اصطلاح روان شناسان گلدن تایم انرژیت تو شبه آن زمانی که خب این تو رو دچار تناقص میکند و مطمئنا نمی توانی موفق عمل کنی.نمایش این ویدئو از یوتوب دکتر ولی زادهآرشیو ویدئو های آموزشی در سایت
0 notes
New Post has been published on بخش آشامیدنی فلات قاره
مطلب جدید انتشار یافت در https://www.falateghareh.com/asham/fa/%d8%a2%d8%a8-%d9%85%d8%b9%d8%af%d9%86%db%8c-polar/
آب معدنی (Polar)
آب معدنی (Polar)
آب معدنی (Polar)
(Polar Beverages) یک شرکت نوشیدنی است
که مقر اصلی آن در شهر (Worcester) ایالت ماساچوست آمریکا واقع شده است.
این شرکت تولید کننده و توزیع کننده انواع نوشیدنی ها از جمله نوشابه، آب معدنی،
سلتزر و زنجبیل در ایالات متحده است.
(Polar) بزرگترین تولیدکننده مستقل نوشابه در ایالات متحده است.
این شرکت محصولات خود را با نام های تجاری Adirondack Beverages،
Polar Seltzer، و Cape Cod Dry به بازار عرضه می کند.
Polar علاوه بر نوشیدنی های خود، بطری های ملی را برای شرکت هایی مانند (Keurig Dr Pepper) توزیع می کند.
این شرکت دارای دو کارخانه بطری سازی و شش مرکز توزیع است.
همچنین خدمات آب شرکتی و تجهیزات فروش نوشیدنی را ارائه می دهد.
خط تولید آب معدنی.
تاریخ
شرکت (Polar) توسط پدربزرگ (Ralph Dennis Mark “Boss” Crowley) تاسیس شد.
این شرکت تجارت خود را در دهه 1880 به عنوان شرکت (J. G. Bieberbach) یک شرکت مشروب آغاز کرد و
در سال 1916، نام (Polar) را به خود گرفت.
شرکت (Polar) در دوران ممنوعیت، فروش ویسکی را متوقف کرد
و شروع به فروش نوشیدنیهای گازدار مانند آب، دمنوش، نوشابه و زنجبیل کرد.
محصولات و طعم ها
شرکت (Polar Beverages) نوشیدنی هایی خود را با طعم میوه های طبیعی تولید می کند.
انواع طعم ها قرار ذیل می باشد.
Polar Seltzer ،Cranberry Clementine،
Pineapple Pomelo ،Toasted Coconut ،Cranberry Lime،
Ruby Red Grapefruit،
Raspberry Lime ،Orange Vanilla ،Vanilla،
Triple Berry & Mandarin ،Georgia Peach ،Blueberry Lemonade ،Ginger Lime Mule.
مشارکت با (Keurig)
در جولای 2020، شرکت (Polar) با شرکت (Keurig Dr Pepper) شریک شد تا بازار خود را در سراسر کشور گسترش دهد.
تحت این مشارکت، خانواده (Crowley) مالکیت شرکت را
با دسترسی مستقیم به شبکه تحویل و بازاریابی (Keurig) حفظ کرد.
درگیری با کوکاکولا
در سال 1994، پولار یک تبلیغ تلویزیونی ساخت که در آن یک خرس قطبی قصد نوشیدن یک کوکاکولا را دارد،
اما آن را در یک سطل بازیافت با علامت (Keep the Arctic pure، منطقه قطبی را خالص نگه دارید) می اندازد.
سپس خرس قطبی به داخل آب یخزده قطب شمال میرسد و قوطی (Polar Seltzer) را بیرون میآورد
و با رضایت از آن مینوشد.
هزینه خط تولید آب معدنی.
کوکاکولا در دادگاه منطقه ای ایالات متحده در بوستون درخواستی را برای صدور حکم علیه پولار ارائه کرد
و مدعی شد که این تبلیغات باعث شده است که محصول کوکالا ناخالص به نظر برسد.
دادگاه درخواست کوکاکولا را پذیرفت زیرا آگهی تجاری ماهیت و کیفیت کوکاکولا را نادرست معرفی میکرد
و در نتیجه به طور بالقوه به نوشابههای گازدار آسیبهای جبرانناپذیری وارد میکرد.
0 notes
English / Persian / Arabic __ The Grenada Citizenship by Investment Program was launched in August 2013 when the Grenadian parliament passed the Citizenship by Investment Act, 2013. The Grenada passport is the only investment citizenship program in the world that accepts the inclusion of the applicant's siblings in the nationality application file, as well as each applicant's parents, grandparents, and spouses. However, the most crucial feature is that it permits the inclusion of the investor's children up to the age of thirty. __ برنامه شهروندی با سرمایه گذاری گرانادا در آگوست 2013 زمانی که پارلمان گرنادا قانون شهروندی از طریق سرمایه گذاری را تصویب کرد، راه اندازی شد. پاسپورت گرانادا تنها برنامه شهروندی سرمایه گذاری در جهان است که میتوان خواهر و برادر متقاضی درخواست ملیت را در پرونده شهروندی گنجاند و همچنین والدین، پدربزرگ و مادربزرگ و همسر هر متقاضی نیز میتوانند تحت پوشش قرار بگیرند. با این حال، مهم ترین ویژگی این است که اجازه می دهد فرزندان سرمایه گذار تا سن سی سال را شامل شوند. _____ في أغسطس 2013 عندما أقر برلمان غرينادا قانون الجنسية عن طريق الاستثمار لعام 2013. حينها تم إطلاق برنامج الجنسية عن طريق الإستثمار في غرينادا جواز سفر غرينادا هو برنامج المواطنة الاستثماري الوحيد في العالم الذي يقبل إدراج أشقاء مقدم الطلب في ملف طلب الجنسية ، بالإضافة إلى الوالدين ، والأجداد ، والأزواج. ومع ذلك ، فإن الميزة الأكثر أهمية هي أنها تسمح بإدماج أبناء المستثمر حتى سن الثلاثين. __ Contact us now DUBAI +971 50 188 6733 +971 433 50 666 IRAN +98 912 55555 21 +98 21 650 11 539 __ #lifewithnolimits #alamnama #grenada #citizenshipbyinvestment #secondcitizenship #passport https://www.instagram.com/p/CqAkD_6jTYp/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
سریال زمین ناشناخته | Tierra Incógnita دانلود سریال زمین ناشناخته Tierra Incógnita : پس از ناپدید شدن والدینش به طور مرموزی هشت سال پیش، اریک دالاراس جوان به جستجوی حقیقت می پردازد و وارد دنیایی ترسناک می شود. او و خواهرش اوما با پدربزرگ و مادربزرگ مادری خود بزرگ شدند. اریک تصمیم میگیره بره... #سریال_خارجی #ترسناک #معمایی #دوبله ادامه مطلب و دانلود 👇 https://tabdl4.ru/?p=21564 تب دانلود
0 notes
نفقه فرزند چگونه پرداخت می شود؟
طبق قانون، همه والدین وظیفه دارند از نظر مالی فرزندان خود را حمایت کنند. پدری که مراقبت روزانه از فرزند خود را ندارند، باید به مادر که این کار را انجام می دهد، نفقه فرزند را بپردازد.نگهداری از کودک و نفقه فرزند چیست؟نگهداری از کودک کمک مالی منظمی است که برای پرداخت به هزینه های زندگی او انجام می شود. همچنین مواردی مانند غذا، لباس، وسایل مدرسه و سایر نیازهای روزمره را پوشش می دهد.وقتی والدین کودکی از هم جدا میشوند، پدری که هر روز از کودک مراقبت نمیکنند باید با پرداخت نفقه از مادر که این مسئولیت را پذیرفته است، حمایت کند، خواه او را ببینند یا نبینند. پرداخت نفقه فرزند یک مسئولیت قانونی است، اگرچه مسئولیتی جدا از مسئولیت پدرانه است.پرداخت نفقه فرزند از سوی مرد باید برای هر کدام فرزندان تا رسیدن به سن قانونی الزامی است، البته قانونی برای میزان سن آن مشخص نشده است، اگر بعد از رسیدن به سن قانونی دختر یا پسر، منبع درآمدی نداشته باشد، پدر خانواده وظیفه پرداخت هزینه های آن را با توجه به وضعیت مالی خود دارد. در ضمن اگر پدر توانایی پرداخت هزینه های فرزند را نداشته باشند، مانند نفقه همسر نبوده و مطابق با قانون ملزم به پرداخت نخواهد بود. همچنین در صورت داشتن پدربزرگ می توان با کمک یک وکیل حقوقی، برای دریافت نفقه فرزند اقدام کرد. زمان پرداخت نفقه فرزنداین مورد که هر چند وقت یک بار پرداخت نفقه انجام خواهد شد، به شرایط بستگی دارد، اما برای مثال ممکن است یک بار در هفته، یک بار در ماه یا چهار بار در سال باشد. برخی از والدین پرداختها را مطابق با دستمزد یا مزایایی که وارد حساب بانکی آنها میشود، سازماندهی میکنند. به طور کلی وقتی بین والدین توافقی در این مورد وجود نداشته باشد، دادگاه خانواده براساس توان مالی و وضعیت زندگی آن، تصمیم گیری می کند که میزان نفقه چقدر باشد.چه زمانی نفقه فرزند پرداخت می شود؟ممکن است به صورت هفتگی، ماهیانه یا سالانه باشد یا هر زمان که والدین درباره آن به توافق رسیده اند، باشند.پرداخت نفقه چگونه است؟والدین می توانند پرداخت های خود را به صورت نقدی یا واریز به کارت اعتباری و یا چک انجام دهند. همچنین می توان بیان کرد که هیچ قانون یا شرایط خاص برای همه افراد وجود ندارد. این مورد کاملاً به والدین بستگی دارد تصمیم بگیرند نوع پرداخت چگونه باشد و پیشنهاد می شود از پرداخت نفقه صورت مالی داشته باشند.ترتیب نگهداری از کودک مبتنی بر خانوادهساده ترین راه این است که دو والدین بین خود به توافق برسند که چگونه نفقه فرزند پرداخت شود. این مورد به عنوان یک ترتیب نگهداری از کودک مبتنی بر خانواده شناخته می شود.با این حال، چنین ترتیبی از نظر قانونی الزام آور است، به این معنی که راه های قانونی برای پدر خانواده وجود دارد که در صورت عدم پرداخت هزینه های فرزند، می تواند آن را به چالش بکشد. به این صورت که با کمک وکیل خانواده برای مطالبه نفقه دادخواست تنظیم می شود و بر این اساس مرد ملزم خواهد بود با توجه به توان مالی خود، نفقه فرزند را پرداخت کند، مگر اینکه قادر به پرداخت هزینه های فرزند خود نباشد و این مورد برای دادگاه به اثبات برسد.بنابراین اگر والدین نتوانند به توافق برسند یا اگر توافق کردند، اما بعداً در عملی کردن توافقات با مشکل موا��ه شدن، می توان با استفاده از وکیل مطالبه نفقه، برای دریافت آن نیز اقدام کرد.سن فرزند در پرداخت نفقهدر هنگامی که برای پرداخت نفقه فرزند، دادخواستی تنظیم می شود، میزان نفقه و سن فرزند جزو موارد مهم است که بسیار به آن توجه خواهد شود و دادگاه خانواده در این مورد نیز تصمیم گیری می کند. بر همین اساس وضعیت مالی پدر یا پدربزرگ میزان نفقه و نحوه پرداخت آن در نظر گرفته می شود. سن فرزند نیز در نظر گرفته می شود و مشخص خواهد شد که تا چه زمانی می تواند پدر وظیفه پرداخت نفقه را دارد. البته اگر توانایی این کار را نداشته باشد، مانند پرداخت نفقه زن (حق قانونی زن است و به هیچ وجه منعی برای آن وجود ندارد، مگر در صورت عدم تمکین از سوی همسر)، از لحاظ قانونی ملزم به پرداخت آن نخواهد بود.نفقه فرزند دختراز آنجایی که دختران زودتر به بلوغ می رسند، نمی توان بیان کرد که نفقه آن تا سن 9 سالگی باید پرداخت شود، بلکه نفقه فرزند دختر همانند نفقه فرزند پسر تا سن 18 سالگی برعهده پدر خانواده است. همچنین بعد از سن 18 سالگی، اگر فرزند توانایی پرداخت هزینه های خود را نداشته باشد، پدر نیز وظیفه پرداخت تمام هزینه های آن را دارد.نفقه فرزند پسرنفقه فرزند پسر همانند نفقه فرزند دختر تا سن 18 سالگی برعهده پدر خانواده است. همچنین بعد از سن 18 سالگی، اگر فرزند پسر توانایی پرداخت هزینه های خود را نداشته باشد، پدر نیز باید به آن کمک کند تا بتواند هزینه های خود را پرداخت کند.
البته وظیفه ای از لحاظ قانونی ندارد، فقط باید وظیفه پدرانه خود را انجام دهد.نفقه فرزند بعد از طلاقبعد از جدایی زن و مرد، در صورت داشتن فرزند، مرد مسئول پرداخت هزینه های زندگی فرزندان است. البته در صورت وضعیت نامساعد مالی پدر، مادر وظیفه پرداخت هزینه های آن را دارد و می تواند از طریق پدربزرگ یا مادربزرگ پدری برای مطالبه نفقه فرزند اقدام کرد.همچنین بعد از فوت همسر، زن می تواند برای نفقه خود و فرزندانش با توجه به اموالی که دارد یا از طریق پدربزرگ برای گرفتن نفقه اقدام کند.پرداخت نفقه در دوران عقددر هنگام جاری شدن عقد نکاح، زن و مرد وظایفی نسبت به یکدیگر دارند که باید به آن متعهد باشند. نفقه از سوی مرد در ازای تمکین زن در نظر گرفته می شود. بنابراین هنگامی که زن و مرد در دوران عقد هستند و خانه ای مشترک با هم ندارند و با پدر و مادر خود زندگی می کنند، مرد وظیفه ای برای پرداخت نفقه خود نخواهد داشت. البته اگر زمانی برای برگزاری مراسم و شروع زندگی مشترک مشخص شده باشد، اما زن همچنان در خانه پدری زندگی کند، مرد وظیفه دارد، تمام هزینه های زن را پرداخت کند.
0 notes
نحوه تقسیم ارث از پدر و میزان سهم الارث فرزندان
نحوه تقسیم ارث از پدر و میزان سهم الارث فرزندان
طی چند سال اخیر، با توجه به شیوع ویروس کرونا و افزایش آمار مبتلایان و مرگ و میر ناشی از کرونا، یکی از سؤالهایی که غالب وکلا و مشاوران حقوقی با آن مواجه میشوند، تعیین و میزان ارث بازماندگان است. در مقررات قانون مدنی به تبعیت از فقه اسلام، قواعد مشخص و دقیقی برای تقسیم ارث میان بازماندگان متوفی تعیین شده است. در غالب موارد، مسئله ارث و تقسیم آن میان فرزندان متوفی مطرح است. قانون مدنی به درستی تقسیم ارث میان فرزندان متوفی را در مواد مختلف تشریح و تبیین کرده است. در مطلب «امکان توافق در تقسیم ارث از پدر» به تشریح مواد قانونی تقسیم ارث میان اولاد متوفی میپردازیم.
وکیل ارث و میراث »»»» 09124970000
ارث از پدر
همانطور که در قانون آمده است، فرزندان در طبقه اول ارث و در کنار پدر و مادر قرار میگیرند. در این خصوص هیچ تفاوتی ندارد که متوفی پدر و یا مادر باشد. به این معنا که، چه پدر فوت نموده و چه مادر، قوانین یکسانی درباره تقسیم ارث وجود دارد. پیش از ورود به بحث تقسیم ارث پدر باید به نکات زیر توجه نماییم:
1- فرزندان، پدر و مادر در طبقه اول ارث قرار دارند. چنانچه هریک از این افراد زنده بوده و حضور داشته باشند، سایر طبقات ارث نمیبرند.
2- پدر و مادر، فرض بر هستند. یعنی سهم مشخصی دارند. بنابراین ابتدا سهمالارث آنها پرداخت شده سپس آنچه باقی میماند میان فرزندان تقسیم میگردد.
3- در تقسیم ارث میان حالات مختلفی که فرزندان یک یا چند پسر، یک یا چند دختر و یا یک یا پند دختر و پسر باشند، تفاوت وجود دارد. در ادامه مطلب «قانون ارث از پدر» به بررسی این حالات مختلف میپردازیم.
✔ بیشتر بخوانید : نکات حقوقی در مورد ارث
سهمالارث فرزند از پدر
همانطور که در بند قبل توضیح دادیم، در صورت حضور تمام وراث طبقه اول، ابتدا سهمالارث پدر و مادر متوفی تعیین و پرداخت میگردد. پس از آن هرچه باقی بماند میان فرزندان متوفی تقسیم میگردد. لیکن نحوه تقسیم ارث میان فرزندان با توجه به تعداد و جنسیت آنها متفاوت خواهد بود. در این قسمت از مطلب «قانون ارث از پدر» به دتشریح این موارد مختلف خواهیم پرداخت:
1 - ورثه یک پسر باشد: همه آنچه که باقی میماند را به طور کامل میبرد.
2 - ورثه دو یا چند پسر باشند: هر آنچه که پس از تودیع سهمالارث پدر و مادر متوفی باقی مانده است، میان ایشان به تساوی تقسیم میگردد.
3 - ورثه یک یا چند دختر باشند: در این صورت، دختر یا دختران یک دوم را به صورت فرض میبرند و مابقی میان آنها و پدر و مادر متوفی (یعنی پدربزرگ و مادربزرگ خود) بر اساس میزان سهم آنها تقسیم خواهد شد.
- ورثه چند دختر و پسر باشند: همانطور که میدانیم، ارث پسر دو برابر دختر است. یعنی در تقسیم ارث میان چند دختر و پسر، هر دو دختر یک واحد (یعنی یک پسر) محاسبه میشوند.
چرایی دو برابر بودن سهمالارث پسر
پسران مطابق فقه اسلام دو برابر دختران ارث میبرند. در زمان گذشته وجود این اصل به این صورت توجیه میشد که پسران، مسئول و به عبارت عرفی، نانآور خانواده هستند. در صورتی که این مسئولیت نه به لحاظ قانونی و نه شرعی بر عهده زنان نیست. لیکن این استدلال، در جامعه کنونی، قابل نقد است. بدین صورت که، در شرایط اقتصادی حال حاضر کشور، زنان در کنار مردان بوده و پا به پای آنها کار میکنند. ضمن این که مسائل داخلی خانواده را نیز مدیریت مینمایند. اگرچه شرعاً و قانوناً تکلیفی بر عهده زنان برای پرداخت مخارج خانواده وجود ندار�� لیکن از نظر اخلاقی، زنان سرزمین ما خود را در قبال همسر، فرزندان خود مسئول میدانند. کمااینکه در بسیاری از موارد، چنانچه خانم از کار کردن امتناع نماید، بنیان خانواده از هم بپاشد. بنابراین، وجود چنین مقررهای در وضعیت کنونی کشور و زنان نسل حاضر، چندان توجیه پذیر نیست.
برای ارتباط با "وکیل پایه یک دادگستری" با شمارههای 09124970000 و 7-02188403985 تماس بگیرید.
امکان توافق در تقسیم ارث از پدر
سؤالی که در بسیاری از موارد از وکلا و کارشناسان حقوقی پرسیده میشود این است که آیا امکان توافق در تقسیم ارث بین وراث وجود دارد؟ بله. همیشه به یاد داشته باشید که در غیر از قوانین آمره امکان توافق آزاد میان افراد در هر زمینه شخصی وجود دارد. یعنی برای مثال، چند خواهر و برادر میتوانند پس از فوت پدر یا مادر خود توافق نمایند که ماترک ایشان به تساوی میان آنها تقسیم گردد. بنابراین، در این راستا ما با هیچ ممانعت قانونی مواجه نیستیم. البته باید اراده آزاد افراد در این خصوص وجود داشته باشد.
امکان تعیین تکلیف نحوه تقسیم ارث پیش از مرگ
متوفی میتواند تنها درباره یک سوم از مایملک خود برای پس از مرگ، تعیین تکلیف نموده و آن را به نفع دیگری وصیت کند. چنانچه وصیت صورت گرفته بیش از یک سوم باشد، منوط به تنفیذ تمام ورثه است. بنابراین اساساً متوفی حقی برای تعیین تکلیف نحوه تقسیم ارث خود ندارد و قواعد موجود در این خصوص در زمره قواعد اساسی و بنیادین حقوقی هستند. لیکن ورثه میتوانند در این باره به نحو دیگری توافق کنند و کسی نمیتواند مانع از این توافق گردد.
آیا پدر میتواند فرزند خود را از ارث محروم نماید؟
خیر. محرومیت از ارث به هیچ وجه وجاهت قانونی ندارد. بدین معنا که هیچ شخصی نمیتواند احدی از ورثه یا تمام آنها را از ارث محروم نماید. بلکه تنها میتواند راجع به یک سوم ماترک خویش تعیین تکلیف نماید. البته چنانچه فرد پیش از فوت، اموال خود را به هر شخصی اعم از یکی از ورثه یا هر شخص ثالثی به ناقل قانونی منتقل نماید، ورثه پس از فوت نمیتوانند به این انتقال اعتراضی نمایند. مگر این که دلیلی موجه و قانونی برای ابطال معامله مزبور وجود داشته باشد. برای مثال، مسئله محجور بودن پدر در زمان انتقال اموال.
✔ بیشتر بخوانید : وکیل ملکی و تقسیم ملک ارثی
تفاوت تقسیم ارث از پدر با مادر
یکی از سؤالات بسیار پرتکرار مراجعین مؤسسه حقوقی آسایش گستران این است که آیا میان قواعد تقسیم ارث از پدر با مادر تفاوتی وجود دارد؟ قانون هیچ تفاوتی بین قواعد تقسیم ارث پدر و مادر در نظر نگرفته است. به عبارت بهتر، جنسیت متوفی در نحوه تقسیم ارث هیچ اهمیتی ندارد. بلکه این جنسیت بازماندگان است که در تقسیم ارث، تعیین کننده است و در هر حال میزان ارث فرزندان از پدر و مادر مشخص و به شرح بندهای قبل است.
پرسش و پاسخهای پرتکرار
1- فرزندان چه میزان از پدر خود ارث میبرند؟
به طور کلی، پاسخ به این سؤال بستگی به تعداد و جنس فرزندان دارد. اما بر اساس یک قاعده کلی و اساسی که هم در قانون و هم در فقه اسلام قید شده است، پسر دو برابر دختر ارث میبرد.
2- آیا ورثه میتوانند با توافق، ماترک متوفی را به نحو دیگری میان خود تقسیم نمایند؟
بله. چنانچه توافقی صحیح، قانونی و آزاد میان ورثه صورت گیرد میتوانند ماترک متوفی را به نحوی که صحیح میدانند میان خود تقسیم کنند. مثلاً میتوانند توافق کنند که پسر و دختر به صورت برابر ارث ببرند.
3- آیا یک پدر یا مادر میتوانند فرزندان خود را از ارث محروم نمایند؟
خیر. امکان محروم نمودن یکی از وراث یا تمام آنها برای پدر یا مادر وجود ندارد. آنها صرفاً میتوانند برای یک سوم اموال خویش و در قالب وصیت تعیین تکلیف نمایند.
4- تفاوت تقسیم ارث پدر و مادر چیست؟
مطابق قانون و شرع اسلام، هیچ تفاوتی میان تقسیم ارث پدر و مادر وجود ندارد. فلذا زمزمههای مختلف عرفی مبنی بر تساوی ارث دختر و پسر از مادر، صحت و وجاهت قانونی ندارد.
چنانچه سؤالی در ارتباط با مطلب «قانون ارث از پدر» باقی مانده است، در قسمت دیدگاههای همین مطلب عنوان نمایید.
🔖 مطالب پیشنهادی مرتبط
✔ اختلاف وراث در تقسیم ارث
✔ وکیل پایه یک برای تقسیم ارث از روی وصیت نامه
ارتباط با موسسه حقوقی آسایش گستران
☑️ مشاوره حقوقی با کارشناسان حقوقی موسسه
021-88401560 | 021-88403166
☑️ تلفن همراه وکیل پایه یک دادگستری در تهران
0912-4970000 | 0912-4920000
☑️ آدرس صفحه اینستاگرام وکیل پایه یک دادگستری
vakilsite@
☑️ تلگرام
vakil | @vekalat@
☑️ آدرس موسسه حقوقی آسایش گستران
تهران | خیابان شهید مطهری| نرسیده خیابان شریعتی | روبروی بوستان شهیدآوینی | پلاک 11
برای مشاهده آدرس در گوگل مپ روی متن رو به رو کلیک نمائید »»موسسه حقوقی آسایش گستران
*****
آسایش گستران معتبرین و بهترین موسسه حقوقی
همیشه حامی حقوق شما عزیزان است.
*****
Read the full article
0 notes
فاسدترین بازیگران سینمای ایران 2مرحله
به طور کلی او مردی پرآوازه است که در عناوین بسیار بزرگی ایفای نقش کرده و از مهمترین دلایل موفقیت آن فیلمها بوده. خانواده مادری او اهل ترابزون واقع در سواحل دریای سیاه ترکیه هستند و پدربزرگ او از طرف پدری اصالتی ترکیه ای دارد که از سالونیک - یونان مهاجرت کرده است، تولگاهان در دبیرستان Kadıköy İntaş تحصیل کرده و فارغ التحصیل رشته مدیریت کسب و کار از دانشگاه دوئوش است. ترانه علیدوستی قبل از این کـه وارد عرصه بازیگری شود و مدرک دیپلم کامپیوتر را دریافت نماید، مدتی رابه تحصیل در رشته هاي موسیقی و تجربی اختصاص داده بود. ریحانه پارسا البته قبل از این مجموعه تجربه حرفه ای نداشته است اما در کلاس های بازیگری زیادی شرکت کرده ودر دوران دانشجویی و مدارس کار تئاتر مدرسه را بر عهده داشته است همچنین زمانی که دانشجو بوده چندین کار در تئاتر رابا دوستانش کار نموده و علاقه زیادی به بازیگری دارد و مهارت اش را در مجموعه پدر نشان داده است. عاشقانه های دیده نشده ریحانه پارسا با همسرش قبل از طلاق شان را در ادامه می بینید.
او در سال 2003 با دیدم پتککایا ازدواج کر د لینکدین و تا کنون در کنار هم زندگی می کنند. کنان ایمیرزلی اوغلو Kenan İmirzalıoğlu زاده 18 ژوئن سال 1974 در روستای اوچم آنکارا است، کنان تا سن 12 سالگی تحصیلات ابتدایی را در روستای خود به اتمام رساند و برای ادامه تحصیل متوسطه به انکارا رفت، تحصیلات دانشگاهی اش را در دانشگاه فنی ییلدیز استانبول در رشته ریضای به پایان رساند، او نختسین بار در سریال دل دیوانه وارد تلویزیون شد. نیکی کریمی برای تحصیل در رشته ي طراحی لباس مدتی بـه ایالات امریکا مهاجرت کرد، ولی پس از گذشت یکسال آنرا نیمه کاره رها کرد و بـه ایران بازگشت. زرین تکیندور برای اولین بار با سریال کافه کاسبلانجا در سال ۱۹۹۶ به دنیای بازیگری قدم گذاشت و پس از بازی در چند کار، در سال ۲۰۰۳ به ایفای نقش در سریال داستانی از استانبول پرداخت و با افرادی همچون مهمت آصلانتوق، اوزان گوون، چتین تکیندور، اسرا رونابار و ایدیل فیرات همبازی شد. ارکان پتک کایا متولد سال ۱۱ دسامبر ۱۹۷۰ از شهر دیاربکر ترکیه می باشد که از برجسته ترین و محبوب ترین بازیگران مرد در ترکیه است و از نظر دستمزد بازی یکی از گران ترین هاست.
هازال کایا متولد یک اکتبر 1990 است. ارکان پتک کایا بیش از 26 کار سینمایی و تلویزیونی در کارنامه خود دارد که در ایران با سریال های روزی روزگاری، دیلا خانم و گوزل (از هم پاشیده) به محبوبیت ر ديبا مووي ه است، ارکان پتک کایا در خانندگی و بازیگری از سال 1983 تا کنون فعال است و دارای یک فرزند می باشد. بوراک اوزچیویت متولد 24 دسامبر 1984، مدل و بازیگر مشهور ترکیه، دوره دبیرستان را در مدرسه kazim İşmen در سال 2001 به پایان رساند و در رشته عکاسی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه مارمارا فارغ التحصیل شد، او اصالتا اهل استان غازی آنتپ در جنوب ترکیه است. یامان تحت برنامه بورسیه دانشجویان راهی آمریکا گردید و در سال ۲۰۱۲ در بخش حقوقی دانشگاه یدی تپه فارغ التحصیل شد. او از کالج امرسون در بوستون، ماساچوست فارغ التحصیل شد، او بخاطر شغل پدر در 10 سالگی از ترکیه راهی اسکاتلند و سپس اندونزی شدند تا اینکه از 12 سالگی به آمریکا نقل مکان کردند. بدون شک کریس ایوانز یک بازیگر عالی است و اگر کارنامه کاری او را مشخص کنید، جوایز بسیاری مانند جوایز انتخاب بچه برای کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی، جوایز انتخاب نوجوانان برای Avengers: Age of Ultron و جوایز جیغ برای بهترین ابرقهرمان در کاپیتان آمریکا دارد: اولین انتقام جو.
کرم بورسین در 4 ژوئن 1987 در استانبول متولد شد، وقتی که او تنها 12 سال سن داشت همراه خانواده اش به آمریکا نقل مکان کرد. خانواده مادری او بوسنیایی و پدرش اصالتا ترک ولی اهل بلغارستان است و زمانی که ده سال داشت به ترکیه مهاجرت کرد. روزهایی بود که بسیاری گمان میبردند، الناز شاکردوست یک بازیگر موقتی در سینمای ایران است. هالیت ارگنچ Halit Ergenç یکی از معروفترین بازیگران مرد کشور ترکیه می باشد.این بازیگر معروف در سریال حریم سلطان در نقش محشتم سلطان یا سلطان سلیمان ایفای نقش کرده است، این بازیگر در سریال هزار و یک شب هم که از شبکه Pmc پخش شد در مقابل همسر واقعی اش بازی کرد. اما سایه های هجوم فرصت مناسبی برای هنرنمایی او بود که برای بازی در همین فیلم نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر شد. ترانه در تاریخ ۲۲ دی ۱۳۶۲ در تهران متولد شد. حضور او در کلاس هاي بازیگری امین تارخ، باعث شد کـه ترانه علیدوستی درسال ۱۳۸۰ برای حضور در فیلم سینمایی “مـن ترانه ۱۵ سال دارم” و ایفای نقش ترانه پرنیان انتخاب شود.
0 notes
نقش تکنولوژی در زندگی
شاید کمتر یا بیشتر از پیشینیان مان می خوابیم ، اما با استرس ، اضطراب و بسیاری دغدغه های دیگری می خوابیم که شاید در زمان های قدیم وجود نداشتند ، انسان های آن زمان تنها باید بدن خسته شان را به خواب می بردند اما ما امروزی ها سری را به بالین می گذاریم که دنیایی آشفته و به مراتب پیچیده تر از آنچه در سر انسان شکارچی بوده است در آن شهر تکنولوژِي دارد. در نهایت اینکه از روش زندگی انسان های قدیم چه چیزی را باید بیاموزیم جای بحث و تفکر دارد و شاید بتوان با موشکافی دقیق تر ، راه حلی برای درمان بیخوابی هایی که خودمان برای زندگی مدرن به ارمغان آورده ایم را پیدا کرد. داوطلبان این قبایل به ندرت در طول تابستان چرت می زده اند ( حدود یک روز از پنج روز) و تقریبا در فصل زمستان اصلا خواب روزانه نداشته اند.از دیگر تفاوت هایی که این مطالعه نمایانگر می کند آن است که انسان های شکارچی اختلاف فصلی بیشتری در میزان خواب خود نسبت به انسان های مدرن دارند، ماکروسافت آنها در فصل زمستان تقریبا یک ساعت بیشتر از تابستان می خوابند در حالی که این میزان برای رقبای آنها تنها 20 دقیقه است.
گروه ها یا قبیله های مورد بررسی در این مطالعه شامل قبیله Hadza ، ساکن تانزانیای شمالی ، قبیله Ju/’hoansi San ساکن بیابان کالاهاری و قبیله Tsimané ساکن کشور بولیوی شده که هر سه این قبایل به روش شکار و جمع آوری ما یجتاج خود زندگی می کنند. دو محقق یاد شده ، برای حل این موضوع ، زندگی سه گروه از افراد مختلف را مورد بررسی قرار داده اند که در همین دنیای کنونی ، به شیوه های پیش از انقلاب صنعتی و حتی قبل از عصر کشاورزی زندگی می کنند. به طور کلی تکنولوژی¬های شهر تکنولوژِي ارتباطی نقش منفی در هویت فرهنگی دارند و موجب می¬شوند جوانان به سمت جهانی شدنی که مورد نظر جوامع سرمایه داری و امپریالیستی است نزدیک شده و از فرهنگ ایرانی اسلامی خود دور شوند. به یقین نمی توان از برخی اثرات منفی تکنولوژی های امروزی بر فرآیند خواب انسان ها جشم پوشی کرد اما این بار می خواهیم با دیدی جامع تر ، زندگی مدرن امروزی را با آنچه پیش از این ، اجداد ما می زیسته اند به مقایسه بگزاریم و ببینیم که دنیای مدرن را تا چه حد می توان مقصر دانست و این فرضیه در مورد خواب پیشینیان ما تا چه میزان صحیح است.
میدونید که از همه دردناکتر چیه؟ همه میگم تکنولوژی خوب نیس همه رو از هم دور کرده بابا یکی نیست که بیاد بگه بخدا تکنولوژی با تموم ابهتش نمیتونه بیاد دست و پای ما رو قل و زنجیر کنه بگه بمون خونه تصویری با اینو اون حرف بزن و نرو به پدربزرگ و مادربزرگت سر بزن. باید از اشکال فناوری جایگزین استقبال کرد و از نهادهایی نظیر مؤسسۀ کیمیای نو (New Alchemy) در کیپکاد امریکا تعریف و تمجید کرد؛ اما این کارهای عظیم علمی و مهندسی بهتنهایی حلال مشکلات نخواهند بود. این تلویزیون ها از فرمانهای صوتی هم پشتیبانی می کنند و شما می توانید زمان هایی که مشغول انجام کارهای دیگری هستید هم شبکه را عوض کنید یا یک فایل را باز و بسته کنید و … بهعلاوه در زمینه عملکرد استنادی پژوهشگران، تفاوت معنیداری بین پژوهشگرانی که از راهبردهای مختلف استفاده میکردند، وجود دارد. در حال حاضر برای شمار بسیاری از مردم دنیا، تکنولوژی چیزی نیست که حتی بخواهند به آن فکر کنند اما برخی از افراد به معنای واقعی کلمه نمی توانند بدون آن زندگی کنند در این مطلب ما قصد نداریم قضیه را دراماتیک کنیم اما برای برخی از افراد، تکنولوژی تفاوت بین سکوت و خنده، تنهایی و تعامل و حتی زندگی و مرگ است.
آنها الگوی خواب این افراد را با آنچه انسان های مدرن تجربه می کنند مورد مقایسه قرار دادند و نتیجه آن بر خلاف انتظار ، در بسیاری از موارد تفاوت های قابل توجهی را نشان نمی داد. چرا الان که تو این کرونا بازار گیر افتادیم و تکنولوژی انقدر به ما کمک کرد و دیگه لازم نیست که ما برای هر کاری بیرون از خونه باشیم یکی نیست بیاد بگه خدا پدر این تکنولوژی رو بیامرزه. شاید الان که در قرنطینه هستیم و درگیر کلاس های مجازی، این سوال رو از خودمون می پرسیم که زندگی بدون تکنولوژی چگونه خواهد بود؟ شاید جدای از مقدار زمان خواب ، کیفیت خوابمان خیلی با گذشته فرق داشته باشد. این عمل برای افرادی که در محیط هایی طبیعی و بدون گرمایش و سرمایش کنترل شده زندگی می کنند، هنگام بیدار شدن از خواب رخ می دهد و باعث میشود که خون به مقدار بیشتری به مغز و اندام های داخلی هدایت شود. از آنجایی که به طور دقیق نمی توان فهمید که اجداد ما چه مقدار از زمان خود را در خواب و رویا بوده اند ، دو محقق با نام های Jerome Siegel و Gandhi Yetish از دانشگاه های کالیفرنیا و نیو مکزیکو تحقیقاتی را برای پی بردن به حقیقت و یافتن راه حلی برای این موضوع انجام داده اند.
0 notes
بخشی حذف شده از رمان «سایههای پرچشده: مردی که خوش را بالا آورد» بنده
این فصل از رمان «سایههای پرچشده: مردی که خوش را بالا آورد» بنده تقریبا بهطور کامل حذف شد یعنی عزیزان ارشاد زاید تشخیصاش دادند. از کتابی 135 صفحهای نه صفحه قلفتی سانسور شد - و این بجز موارد دیگر است. شخصیت اصلی رمان در این فصل درباره مادربزرگش مینویسد که سیرابیناپذیری جنسی شوهرش عاقبت او را به خودکشی سوق داده.
گزارش 6:
قصهی باورنکردنی مادربزرگ سادهدل و پدربزرگ بیرحم
آنچه بر مادربزرگام بلقیس خانم گذشت یکی از تراژدیهای بزرگ خاندان ماست که کلاً وجودشان در طول تاریخ، تراژدی طولانی و بزرگی بوده که بدون دلیل معقولی به درازا کشیده است. بهرحال گریزی نیست و با وجود ابعاد تراژیک قضیه، در جهت کندوکاو در ریشههای بدبختی خودم باید توضیحات مختصری هم که شده دربارهی آنها بدهم. تنها زوج از هر جهت بیتناسبتر و بیربطتر از پدر و مادر خودم پدربزرگ و مادربزرگ مادریام بودند. پدربزرگم مردی بود قویهیکل و بلندبالا با حدود 190 سانتیمتر قد و حداقل 110 کیلو وزن و از آن طرف، مادربزرگام بلقیس خانم ریزنقشترین زنی بود که در عمرم دیدهام. به گمانم 150 سانت را هم بهزور داشت یا شاید هم نداشت. وزنش هم هرگز از 45 کیلو بالاتر نرفت. فکر میکنم مادربزرگام را اول چندتایی از بچههای فامیل، به خاطر جثهی ریزهمیزه و نیز شحصیت شیرین اش "خالهسوسكه" لقب دادند. به هر حال این لقب خیلی زود به واسطهی مناسبت تام و تماماش در كل روستا سر زبان همه افتاد. طبعا�� خود بلقیس خانم هم سرانجام از موضوع باخبر شد ولی به نظر نمیرسید از این بابت دلخور باشد. اگر هم دلخور بود به واسطهی روحیهی همیشه سازگار و موافقاش به روی خودش نیاورد.
با توجه به تمام این قضایا خودكشی بلقیس خانم در 69 سالگی عملاً هر كسی را كه او را میشناخت مبهوت و البته غمگین كرد. شایعههای مختلفی دربارهی دلیل خودكشیاش بر سر زبانها افتاد: از ابتلا به بیماری علاجناپذیری مثل سرطان یا سردمبلای حاد گرفته تا جنی شدن. تنها شخصیت روشنفكر روستا كه همان آقا ولی، دلاك اگزیستانسیالیست، بود عمیقاً اعتقاد داشت كه دلیل خودكشی بلقیس خانم، یأس فلسفی و رسیدن به پوچی بوده. حتی قسم میخورد كه یك بار وقتی كتاب بوف كور صا��ق هدایت را در دست بلقیس خانم دید سخت درگیر بحثی فلسفی دربارهی مفهوم غایی حیات و بیهودگی هستی شده بودند. البته همهی اهالی روستا میدانستند كه آقا ولی دلاك، در مورد تقریباً هر آدم هشت ساله به بالای روستا كه به هر نحوی ریغ رحمت را سر میكشید به دلایلی نامعلوم، به طرح ادعاهایی از این دست میپرداخت: فرق هم نمیكرد كه طرف بر اثر اسهال خونی یا لگد الاغ یا گزیده شدن توسط سگ هار کمدارانی مرده باشد. باید اقرار كرد كه سكوت مشكوك خانوادهی بلقیس خانم یعنی خاندان خود ما طبعاً هر چه بیشتر شك و شبهههای پیرامون مرگ او را دامن زد و البته چند هفته از ماجرا نگذشته وقوع حوادث سرنوشتساز تازهای مثل حامله شدن دختر كوچكتر كدخدا - از قرار معلوم توسط ازمابهتران در گرمابهی عمومی – و باد معدهای كه خود كدخدا ناخواسته در حساسترین لحظههای مجلس چهلم عمهاش در كرده بود باعث شد خودكشی مشكوك و مظلومانهی بلقیس خانم یا به عبارتی خالهسوسكه به فراموشی سپرده شود.
سكوت مشكوك خانوادهی بلقیس خانم دربارهی دلایل و چهگونگی خودكشی بلقیس خانم با توجه به مشكوك بودناش طبعاً بسیار مایهی شك بود. ماجرای خودكشی او كاملاً مبهم ماند و البته در این میان، برخی از قدیمیترهای روستا كه شوهر بلقیس خانم یعنی آقا نصرالله را بهتر میشناختند پیش خودشان و گاه پیش دیگران به نتیجهگیریهای خاصی رسیده بودند. برای روشنتر شدن ماجرا بد نیست به لقب جالبی كه آقا نصرالله از عنفوان جوانی در روستا با شایستگی تمام برای خودش دستوپا كرده بود اشاره بكنم: "سیربندون"؛ واژهای كه در قریهی مصفای كمداران علیا عمدتاً در مورد احشامی كه سیرمانی ندارند به كار میرود و البته در مورد آقا نصرالله به نوع خاصی از سیرمانی نداشتن ارجاع میداد که ارتباط مستقیم و انکارناپذیری با مسایل ناموسی داشت و طبعآً مثل هر مسأله ی ناموسی دیگری به شدت حساسیت برانگیز بود.
تمام آدمهای درگیر آن ماجراها حالا دیگر جان سپردهاند یا جان بهسر شدهاند یا جانشان به لب رسیده یا فوقش در آستانهی به لب رسیدن است. بنابراین مژده میدهم كه سرانجام میتوانم پرده از برخی اسرار هولناك در ارتباط با مرگ مظلومانه-ی بلقیس خانم بردارم. البته پدربزرگم آقا نصرالله هم وقتی من هجده نوزده سال داشتم، دو سال و نیم پس از خودكشی همسرش، جان سپرد. پزشكی از آشنایان، بعد از معاینهی دقیق جنازه، حكم ظاهراً عجیبی در مورد دلیل مرگ آقا نصرالله داد – عجیب فقط برای آنهایی كه او را درست نمیشناختند: طبیب حاذق پس از بررسی دقیق با اطمینان اعلام كرد كه آقا نصرالله به دلیل افراط در "خودارضایی" جان سپرده است. كافی است گوشزد كنم كه ایشان در آن زمان 90 سال را شیرین داشتند. اما ما نزدیكان ایشان نه تنها به هیچ وجه تعجب نكردیم بلكه بلافاصله در توافقی جمعی اما در سكوت چنین نتیجهگیری كردیم كه در واقع مرگ ایشان به هر دلیلی جز این میتوانست مشكوك به نظر برسد.
مادربزرگ من بلقیس خانم هم طفلكی مثل همهی زنان سالخوردهی این دیار، سینهای پر از درد داشت و خاطرات بیشمار در شرح تیرهروزیاش. اما آنچه بیش از همه روزگار او را سیاه كرده و در نهایت به خودكشیاش انجامیده بود ربطی به دلایل معمول این گونه تیرهروزیها نداشت و به فعالیتهای جنسی عملاً بیوقفهی شوهرش مربوط میشد كه عاقبت كاسهی صبر او را كه در تمام دوران زندگی مشتركشان به واسطهی اشتهای سیریناپذیر شوهرش دچار انواع دردها و حتی شكستگیها در انواع مواضع و اندامهای بدناش بود لبریز ساخته و كارش را به خودكشی كشانده بود. آنطور كه مادربزرگ بینوایم میگفت عملاً هیچ چیزی در روی آسمان و زمین و حد فاصل میان آن دو نبود كه به نحوی باعث تحریك جنسی عنانگسیختهی پدربزرگ بنده نشود.
یك روز كه خود من هم در محل حضور داشتم، مادربزرگ داشت از این كه خربزهها امسال چه خوب رسیدهاند و مثل عسل شدهاند صحبت میكرد. پدربزرگ که در این جور مواقع به کلی هر نوع ملاحظاتی را نبوسیده روی تاقچه می گذاشت یكهو پاشد و با لحن و آهنگی آمرانه به مادربزرگ گفت كه باید بلافاصله بروند توی اتاقشان چون با او "کار خصوصی واجبی" دارد. از قرار معلوم تعبیر "رسیده" بودن خربزهها و عسلین شدنشان برای تحریك او كافی بود. درست همان شب مادربزرگ که مبتلا به نارسایی قلبی بود، داشت با لحنی گلایه آمیز از این میگفت كه قرص زیرزبانیاش تمام شده. پدربزرگ باز هم به هوای "کار خصوصی واجب" به مادربزرگ امر کرد تا بلند شود. مادربزرگ از فرط غصه گریهاش گرفت و پدربزرگ که رسماً از فرط تحریک در حال لرزش بود همان یک ذره ملاحظه را هم کنار گذاشت و بی اعتنا به حاضران که بیهوده حضور بچهها را به او گوشزد می کردند لب به اعتراض گشود که «خب تقصیر خودته دیگه. وقتی میگی قرص زیرزبونی خب معلومه... یعنی هر کی باشه تحریك میشه طبیعتاً، چون اولین چیزی كه هر مردی یادش میافته اینه كه مثلا اگه میتونست بعضی چیزها رو زیر زبون بعضیها بذاره حتماً قلب اون بعضیها خوب میشد چون ناكس شفاست.» طبعاً مادربزرگ در نهایت چارهای جز تسلیم نداشت و راه افتاد، ولی همچون محکومی که به پای چوبهی دار میرود. و مثل خیلی مواقع مشابه دیگر، زیر لب زمزمه میکرد که «در کف شیر نر خونخوارهای، غیر تسلیم و رضا کو چارهای؟» گاهی هم البته به جای «شیر نر» یا در واقع به جای «شیر» کلمهی دیگری را به کار میبرد. نه، منظورم دور از جان آن کلمهای که همین الان به ذهنتان خطور کرده نیست. به جایش میگفت «پیر». همین. و البته در مواقع انصافاً معدودی هم آن کلمهای را که چند لحظه پیش به ذهنتان خطور کرده بود به کار میبرد ولی در این موارد همیشه به جای «نر» هم میفرمود «خر».
یک روز حتی وسط مجلس هفتم یکی از همولایتیها که همان دو رورز قبلاش مرده بود همین بساط به راه افتاد! پدربزرگ یكهو انگار که مار نیشاش زده باشد برخاست و سراسیمه زناش را از همان بخش مردانه با فریادی رعدآسا صدا زد و تقریباً بهزور او را با خودش به خانه برد و اصلآً اغراق نكردهام اگر بگویم كه هنوز پایشان به اتاقشان نرسیده رسماً به پیرزن بیچاره تجاوز كرد. بعد كه دلیل حالی به حالی شدن ناگهانیاش را از او پرسیدند مثل همیشه با حقبهجانبترین قیافهی ممکن گفته بود که آقا در بخشی از سخنانش كلمهای را گفتند كه به گوش او شبیه "بیکینی" آمده و همین باعث تحریكش شده. برای آن که هر چه بیشتر به عمق فاجعهای که زندگی خالهسوسکهی طفلکی ما بود پی ببرید کافی است که بگویم كمتر از دو ساعت از خروج دلاورانهی پدربزرگ از تکیه به همراه اسیر زبونش مادربزرگ و قضایای پس از آن نگذشته بود که مادربزرگ که طفلک حسابی از رمق افتاده بود با لحنی بیحال همچنان که در بستر بود گفت كه خیلی ضعف دارد و بیحال شده. و بعله، همین حرف او هم به نوبهی خودش باعث تحریك مجدد پدربزرگ شد و روز از نو... میگفت کلام و لحن بیحال مادربزرگ، او را یاد شبهای جوانیشان انداخته كه خیلی زیادهروی میكردند و مادربزرگ همینطور بیحال میشد. بعد هم "طبعاً" تحریك شده.
خلاصه این که کمابیش هر چیزی و هر حرفی و نقلی و البته هر جنبش و حرکتی باعث تحریك پدربزرگ محترم بنده آقا نصرالله میشد. هر بار رشتهای غریب از کنشها و واکنشهای جسمانی و روانی که پیگیری کردنشان میتوانست حتی فروید را به حال جنون بیندازد در وجود او راه میافتاد که گرچه شکلها و حالتهای مختلفی داشتند ولی ایستگاه آخر همهشان همیشه یکی بود: تحریک جنسی! شاید باورتان نشود ولی حقیقت محض است که مردک حتی با دیدن قبض برق هم تحریك میشد چون به گفتهی خودش به این فكر میكرد كه اگر او و زناش زندگی جنسی فعالتری داشتند (!) بیشتر برق را خاموش میكردند و آنوقت پول برقشان هم كمتر میشد.
با این حال احتمالاً عجیبترین عامل تحریک جناب پدربزرگ، اسم بردن از حسین آقا بقال بود. یك روز لنگ ظهر مادرم داشت توی خانه از گرانفروش بودن حسین آقا میگفت. یكهو پدربزرگ با بیپردگی رو به مادربزرگ كه مخاطب اصلی مادرم بود اعلام كرد كه تحریك شده و باید همین الان شتابان بروند توی اتاقشان. مادربزرگ كه حیرت و خشماش با هم برابری میكردند تقریباً ضجه سر داد كه «ای خدا! به حق همین روز عزیز جون منو بگیر راحت شم! مرد! آخه صحبت حسین آقا بقال دیگه برای چی باید تو رو تحریك كنه؟!» پدربزرگ كه كاملاً بیتاب شده بود قول مساعد داد تا پس از "رسیدگی" به قضیه، ماجرا را برای همه تعریف كند. چند دقیقه بعد برگشتند، در حالی كه چهرهی بشاش پدربزرگ و كلافگی و خستگی مادربزرگ به بهترین شكل از "رسیدگی" به قضیه خبر میداد. پدربزرگ در توضیح دلایل تحریکش فرمود:
«اولاً كه از چند دقیقه پیش توی نخ اون دو تا گربهی پدرسوخته بودم كه چشمسفیدها توی حیاط داشتند از هم بالا میرفتند بیملاحظهها. دیگه این كه با شنیدن اسم حسین آقا بقال یه خاطرهی دوری بهم یادآوری شد که... آخه من و حسین آقا بقال حدود چهل یا چهل و پنج سال پیش یه بار رفتیم شهر سینما تا این فیلم گنج قارون رو ببینیم ولی نمیدونم چی شد كه "اشتباهی" یك فیلم دیگه به اسم نمیدونم كلفت بیعفت من یا یه چیزی تو همین مایهها رو دیدیم كه خیلی ناجور یعنی لختی پختی بود. گفتیم بریم برای جبران مافات فیلم خانهی خدا رو كه آن موقع خیلی ازش تعریف میكردن توی سینمای دیگهای ببینیم ولی نمیدونم چی شد كه سر از تماشای فیلم دیو شهوت درآوردیم یا همچین چیزی. توی این فیلم از اول تا آخرش غریب و آشنا با هم مشغول بودن به شكلها و در جاهای مختلف، از روی تاقچه گرفته تا چالهسرویس مكانیكی. من و حسینآقا از فرط ناراحتی و عصبانیت، فیلم را تا آخرش دیدیم ولی از اون روز به بعد هر وقت اسم این حسین آقا بقال میاد من یاد اون روز و اون فیلمها میافتم و حسین آقا بقال هم هر وقت اسم من میاد همینطور. یعنی ما با شنیدن اسم همدیگه تحریك میشیم. راستش سر همین قضیه جوری شد كه ما از همون دوره حتی وقتی همدیگه رو میدیدیم هم تحریك میشدیم. جوری كه همیشه از هم پرهیز میكردیم تا اون شبی كه بالاخره...»
پدربزرگ انگار یكهو به خودش آمد و خودش را جمع و جور كرد و ساكت شد. ولی یكی دو سال بعدتر در حال مستی برای من تعریف كرد كه در واقع گلویش بدجوری پیش حسینآقا (كه محض اطلاعتان مردی آبلهرو و بسیار شكمگنده و بهراستی زشت بود) گیر كرده بود: «یادش منو از زور هوس و تمنا دیوونه میكرد. یواشكی میرفتم توی خونه یا حیاطشون قایم میشدم و میپاییدمش. تمام ذرات وجودم حسین آقا بقال رو طلب میكرد. وقتی به این فكر میكردم كه الان با زناش مشغول هستن از حسودی دیوونه میشدم. حتی تصمیم گرفتم با خوردن شاش گاو خودكشی كنم ولی بدمصب نمیدونم چرا فقط مستام كرد و باعث شد آتشام تند و تیزتر بشه. یه شب روی بند رخت توی حیاط خونهشون چشمام افتاد به تنبون حسین آقا بقال. كشاش رفتم و تا صبح توی خونه بوییدمش و بوسیدمش و غیره. با این حال اولین باری كه بدن لخت حسین آقا رو یواشكی دیدم یكهو ازش سرد شدم، جوری كه بعد از اون دیگه مثل قبل بیشتر فقط به زنهای همدیگه كار داشتیم.»
هرگز فراموش نخواهم کرد آن شبی را که یکی از آخرین شبهای زندگی مادربزرگ از کار درآمد. او داشت با من و سایر بچههای خانواده از گذشته میگفت، در حالی که پدربزرگ گوشهی اتاق نشسته بود و با لبخندی که فقط میتوانم "هرزه" توصیفش کنم محو حرکات مادربزرگ شده بود. مادربزرگ تازه شروع کرده بود به روایت کردن حکایت مهیج و عبرتآموز حسینقلیخان یاغی که ظرف چند ثانیه باز هم پدربزرگ تحریك شد و از جایش بلند شد و اوامر همیشگیاش را به همسرش ابلاغ فرمود. مادر بزرگ خشمگینتر و در عین حال حیرانتر از همیشه جیغ کشید که «از خدابیخبر! آخه مگه با حسینقلیخان یاغی هم رفتهاید شهر فیلم لختی دیدین؟!» پدربزرگ در حالی که نگاه عمیقاش بین بلقیس خانم و جایی نادیدنی بین زمین و آسمان در نوسان بود گفت: «نه بابا. یكهو به این فكر افتادم كه یعنی اون ناكس حسینقلیخان یاغی که هر قریهای میرفت دزدی، خوشگلترین زنها و دخترها را هم میدزدید و با خودش میبرد توی عمرش با چند تا زن خوابیده و اون هم با چه تیكههایی. این بود كه تحریكام كرد، طبعاً.» بقیهی ماجرا هم که خب معلوم است دیگر.
یك شب، بعد از این که حسابی پدربزرگ را مست کردم، با آمیزهای از استیصال و حیرت از او که فقط وقتی کلهاش گرم بود میشد حقیقت، و نه چیزی جز حقیقت را از زبانش شنید پرسیدم که آیا واقعاً چیزی در دنیا وجود دارد كه نقلاش باعث تحریك او نشود؟ پدربزرگ نیم دقیقهای خیلی جدی فكر كرد و بعد گفت: «آره خب. به هر حال من هم نوعی انسان هستم دیگه پسر جون. آره. مثلاً همین مصیبتهایی مثل چی میگفتن... آهان سونامی ژاپن و این چیزها...» بعد یكهو متوقف شد و بعد از نیم دقیقهای سكوت فكورانه در حالی که سرش را تکان میداد ادامه داد: «هرچند كه اون هم نه... یعنی الان كه به سونامی فكر میكنم یاد این میافتم كه حتماً موقعی كه موجهای عظیم سونامی راه افتاده كلی دختر و زن كه همون موقع داشتند توی آب شنا میكردند همین طور لخت و پتی پا به فرار گذاشتهاند. حتماً زور امواج، خیلیهاشون را هم همان جور لخت و پتی انداخته توی بغل مردهای غریبهی خوششانسی كه قاعدتاً اونها هم اغلب لخت بودهاند. چه حالی كردهاند ناكسها! چه ضیافتی راه افتاده بود از عیاشی و عشق و حال! اگر شانس داشتیم كه...»
ولی من دیگر به حرفهایش اعتنا نمیکردم. نزدیك بود از فرط غصه و سرخوردگی اشكام دربیاید و وقتی یاد خالهسوسکه هم به سراغم آمد واقعاً کم مانده بود سرم را به دیوار بكوبم ولی ترسیدم مبادا باعث تحریك پدربزرگ شود. البته نگرانیام بهنوعی بیدلیل بود چون پدربزرگ خودش پیش از آن "طبعآً" با تجسم وبهخصوص توصیف آن "عیاشی" عظیم خودبهخود تحریك شده بود. دو سال و شش هفت ماهی از خودكشی مادربزرگ میگذشت و بنابراین پدربزرگ در غیاب او، از فرط ناچاری سراسیمه به پستوی خانه شتافت كه از وقتی مادربزرگ فوت كرده بود تبدیل به پاتوق اصلیاش شده بود.
و پدربزرگ دیگر زنده از توی آن پستو بیرون نیامد. آن روز، آخرین روز زندگیاش از کار درآمد و معلوم شد که تصویر ذهنی و توصیفهای سونامی ژاپن و "ملحقات"اش بیشتر از آن برایش تحریککننده بوده که جسم سالخورده و فرتوتش از عهدهی حمل بار سنگین و توانفرسای آن بربیاید. جسمی که در آن نود و چند سال به قدر احتمالاً صدها سال مستهلک شده بود؛ آن هم با فعالیت کمابیش یکسره در فقط یک زمینهی مشخص. اگر بین خودمان میماند، یعنی اگر واقعاً قول میدهید که حتماً بین خودمان میماند، باید به حقیقتی اقرار کنم: وقتی جنازهاش را از توی پستو بیرون آوردند طبعآً حال غریبی بهم دست داد. ابتدا از سر جوانی و خامی و بیتجربگی تصور کردم که احساس ماتم و اندوه و از این قبیل است، ولی خیلی زود، بهخصوص وقتی تعارفهایم با خودم را کنار گذاشتم، پی بردم که نه، در واقع همان احساسی است که بعضیها اینگونه توصیفاش میکنند: از فرط شادی در پوست خود نگنجیدن. لحظه به لحظه با یادآوری چهرهی معصوم خالهسوسکهی خودمان هر چه کمتر و کمتر در پوست خودم میگنجیدم. و وای که چه کیفی داشت این در پوست خود نگنجیدن!
همانطور که گفتم آقا نصرالله به تأیید طبیب، به واسطهی افراط در خودارضایی درگذشت. پس به یک معنا میتوان گفت که فراق همسر خدابیامرزش باعث مرگ او شد. البته منظورم این نیست که خدای نکرده همهی کسانی که از دوری همسر مرحومشان چانه انداختهاند لزوماً حکایتی مشابه آقا نصرالله داشتهاند. نه واقعاً. نه همهشان.
به هر حال قصهی آقانصرالله اینگونه به سر رسید. خالهسوسکهی ما هم به خانهاش نرسید. یا شاید هم رسید. بستگی دارد به جهانبینی شما و برخی اعتقادات داشته یا نداشتهتان.
پایان گزارش 6
0 notes
ویژگیهای استفاده از
کاغذ دیواری در ساختمان
وقتی در مورد کاغذ دیواری صحبت میکنیم، به یاد طرحهای گلدار یا هندسی میافتیم که روی دیوار خانهی پدربزرگ و مادربزرگ خود میدیدیم و ممکن است به نظرمان آید که استفاده از این محصول، سبکی قدیمی به محیط ما میبخشد که مطابق با استایل ترند روز نیست!
اما این صنعت نیز در حال تکامل است و با تنوعی که در بازار موجود است، به یک محصول کارا در دکوراسیون داخلی تبدیل شده که آمادهی برآوردهسازی نیاز همهی سلیقههای گوناگون است و مطمئناً انتخاب طرح کاغذ دیواری مانند سابق محدود نیست.
استفاده از این دیوارپوش ها مزایای زیادی دارد که به برخی از آن ها میپردازیم:
به راحتی قابل تعویض است:
کاغذ دیواری های به روز نه تنها به راحتی قابل استفاده هستند، بلکه قابل تعویض هستند. یک نصاب حرفه ای قادر خواهد بود از نصب کامل کاغذ اطمینان حاصل کند و همچنین ضمانت کند که در صورت تمایل به تغییر کاغذ، برداشتن آن آسان است.
به اتاقتان شخصیت ببخشید:
استفاده از دیوارپوشها میتواند به سه بعدیسازی محیط بدون توجه بع عناصر معماری، نورپردازی آن و ایجاد فضایی گرم و همچنین به برجسته کردن مکانهای عموما پرتی مانند ورودی و راهرو کمک کند.
اصلاح راحت عیوب دیوار:
دیوار پوش ها به شما این امکان را میدهد که به راحتی نا ترازی دیوار را تصحیح کنید و هر گونه سطح ناهموار یا سوراخی دیوار را بپوشانید. در واقع در مقایسه با رنگ آمیزی، میتوان بدون زحمت زیاد ترک ها و فرورفتگیهای دیوار را پوشاند. آسانی کاربرد آن به شما این امکان را میدهد که در زمان بسیار کوتاهی آن را نصب کنید و محیط بازسازی شده، بلافاصله قابل سکونت شود بدون اینکه فضا بوی نامطبوع رنگ را داشته باشد!
منبع: گروه آسام
1 note
·
View note
این نوجوانان نه از نسل پیش از شورش ۵۷ هستند و نه حتا دهه های ۶۰ و ۷۰، باری این نوجوانان آگاه از همان دههٔ نودی ها هستند که رژیم با هزینهٔ میلیاردی شوی مسخرهٔ سلام درمانده را راه اندازی کرد که آدرس غلط به بیننده بدهد، گردهم آئی این نوجوانان خط بطلانی کشید روی ۴۴ سال تلاش نافرجام رژیم برای مغز شوئی مردم آگاه و خردمند که در جهان اینترنتی زندگی میکنند و با تمام تحولات جهانی آشنا و آگاه هستند و بسان پدران و یا پدربزرگ هایشان که فریب خمینی گجستک و خونخوار را خوردند، دیگر فریب واپسگرائی رژیم را نخواهند خورد، و رژیم هم مجبور است با جبر زمان یا همراه سدهٔ ۲۱ بشود و یا تا سرنگونی در واپسگرائی باقی مانده و منفور جهان آزاد بماند. https://www.instagram.com/p/CfQW5EQOmxy/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes