با توجه به پیامهایی که یکی دو ماه اخیر از خیلی از دانشجوهای دندانپزشکی که همکاران آینده م محسوب میشن و همکاران فعلی دریافت کردم، این انگیزه بهم دست داد که این ویدئو رو براتون ضبط کنم.
خیلی از همکاران جوانم، مخصوصاً اونایی که در حال تحصیل هستند یا اوایل ورود به بازار کارشونه یا تازه طرح رو شروع کردند یا میکنن یا میخوان تمومش کنن، نگران هستن
نگرانیشون بسیار طبیعی و موجه هم هست، آینده چی میشه؟ ما بهعنوان دندانپزشک با این اوضاع قراره چیکار کنیم؟ می تونیم مطب داشته باشیم؟ کار کنیم؟ درآمد داشته باشیم؟ زندگی حرفهای خوبی داشته باشیم؟
قضیهٔ کرونا و شرایط اقتصادی دنیا و کشورمون هم به طور خاص، این نگرانیها رو جدی کرده، حتی کسایی که فکر مهاجرت و شروع دوباره بودن هم یه خورده برنامه هاشون با تردید مواجه شده چه برسه اونایی که به فکر موندن و ساختن بودن.
آموزش دندانپزشکی خودش توی این سالها به نظر من افت چشمگیری در دانشگاهها داشت، الان این مدت با تعطیلی دانشگاهها استرس مضاعفی هم به دانشجوها از اینطرف واردشده …اقبال یه خورده حریصانهٔ دانشجوهای دندانپزشکی به دورههای آنلاین خودش مؤید این مطلب هستش، ولی همه می دونن که دندانپزشکی رو آنلاین نمیشه یاد گرفت و مهمتر از همه اینکه بازار کار دندانپزشکی هم آنلاین نیست و خیلی به شرایط اقتصادی کشور و دنیا وابسته است …
بله اگر شما در حال تحصیل هستید تبریک میگم چون به نظر میاد بدترین سال تاریخ آموزش دندانپزشکی دانشگاهی نه فقط در ایران بلکه در دنیاست…
اگر در حال ورود به بازار کار هستین، بازم تبریک میگم چون بدترین سال وارد شدن به بازار کار احتمالاً در سالهای آینده رو پیش رو دارین …
اوضاع برای ناراحتی، افسرده شدن و ناامیدی از آینده بسیار بسیار مساعده …
مخصوصاً من خیلی نگران اکثریت دانشجویان دندانپزشکی هستم که از خانوادههای متوسط میخوان وارد بازار کار بشن و انتظار یه ایجاد تحول سریع در زندگیهاشون رو دارن و این شرایط ناامیدشون ممکنه بکنه
اداره مطب برای ماها سخت شده، مطب دایر کردن برای شماها سختتر شده …ظاهراً به نظر میاد بله امسال و شاید سالهای پیش رو بدترین سالهای بیزینس دندانپزشکی در دنیاس!
ولی آیا شرایط اینقدر ناامیدکننده است؟
آیا ما توی شرایط خیلی فاجعه باری هستیم؟
آیا امیدی نیست؟
من میخوام بگم نه! نه تنها اینطور نیست! بلکه اصلن اینطور نیست!
اجازه ندید که این دست فکرها و حرفها ناامیدتون کنه و انگیزههای زندگی کردنتون رو کمرنگ کنه.
ازنظر تاریخی ما در بهترین دورهٔ تاریخی زندگی میکنیم که روی کرده خاکی میشد زندگی کرد. شما در دورهای هستید که برای یادگرفتن هر چیزی ازجمله دندانپزشکی ازجمله اندو حتی نیاز به دیدن حضوری امثال منه، اندودنتیست ندارین و هر ساعتی با ویدیوی یوتیوب، مقاله و کتاب و … بهراحتی می تونید خودتون رو آپدیت کنید.
این قضیه البته منافاتی با چیزی که اولش در مورد آنلاین نبودن آموزش دندانپزشکی بود منافاتی نداره …توی کلاس نظری هم قرار نیست شما دندانپزشک ماهری بشید، دندانپزشک شدن یه پروسه است که از قبل از ورود شما به دانشگاه حتی شروع شده و تا پایان عمر کاریتون ادامه داره و هرگز تموم نمیشه
ما ازنظر فرهنگی هم در بهترین شرایط اجتماعی تاریخ کشور هستیم. هیچوقت در طول تاریخ کشورمون مردم ایران اینقدر ازنظر فرهنگی نیاز به سلامت و نیاز به درمانهای دندانپزشکی را جدی نمیگرفتن!
شما فقط جیب مردم رو نبینید که به نظر میاد با این اوضاع اقتصادی خالیتر میشه؛ اولویتهای مردم عوضشده و داره میشه، نگاه به سلامت بهطورکلی یکی از این اولویتها شده!
چراکه اگر واقعاً دندانپزشکان توانمندی بشیم و بتونیم در ازای هزینهای که مردم بهسختی و با اولویتبندی به ما میدن، درمانهای سطح بالایی رو به مردم ارائه کنیم و این تقاضا رو اون طور که شایسته است جواب بدیم، این هم ارتقای خودمون هست و هم ارتقای جامعه.
مطمئنن شما دندانپزشکان موفقتری نسبت به من و نسلهای قبلتر از من میتونید باشید. شماهایی که بااینهمه دشواری، سهمیهبندی، گذشتن از اینهمه سد به این نقطه رسیدید؛ بله نسل ما هم مشکلات خودشو داشته، ولی شما صیقل بیشتری خوردین و میتونید مسئولانهتر رفتار کنید.
مسئله بعدی اینه که وقتی چیزها داره بد میشه، به این معنی نیست که داریم به سمت بدتر شدن میریم! این تصور ما از زمان حال چون همه ش با گذشته و آینده می خواییم قاطیش کنیم اشتباهه!
در پس بدترین دورههای تاریخی، بهترین روزهای ما ممکنه رقم بخورن. بدترین دورههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در تاریخ دیده شده که خروجیشون موفقیتهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بوده.
دورهٔ صفویه که یکی از منسجمترین دورههای کشورداری در فلات ایران بود، از هرجومرج درگیری بین بازماندههای تیمور و آق قویونلو و قره قویونلو سربرآورده.
طاعون در اروپا در نهایت به انقلاب صنعتی ختم شده.
جنگهای سیساله در اروپا به جدایی دین و حکومت و کشورداری مدرن اروپایی ختم شده.
خروجی هر چیزی رو، الزاماً با خود واقعهای که اتفاق میفته نمیشه یکی دونست . بد بودن اوضاع به این معنی نیست که همیشه قراره بد باشه.
اما دانشجوهای دندانپزشکی مخاطب ویژهٔ این ویدیو هستن. دانشگاه فقط برای این نیست که شما مهارت محدودی مثل دندانپزشکی رو یاد بگیرید و با اون پول دربیارید. مهارتی که معلوم نیست با پیشرفت علم چه قدر همین حالتی که میبینیم باقی بمونه.
دانشگاه فرصت بسیار خوبیه، واسه یاد گرفتن فکر کردن، واسه توانمند شدن، واسه عاقل شدن! واسه یاد گرفتن خوندن، واسه یاد گرفتن فکر کردن و واسه یاد گرفتن استدلال کردن و مهمتر از همه صحبت کردن در مورد ایده هاتون …این فرصت تکرار ناپذیره.
اینکه غر بزنید و مدام از زمانه ناله کنید (مخصوصاً نالههای مجازی در قالب پست و استوری و توئیت و …) وقت تلف کردن و خالی کردن خودتونه بدون اینکه جاش چیزی پرکنید.
هیچ کس هیچ شرایطی، هیچ قدرت بیرونی نمیتونه مانع توانمند شدن و کاملتر شدن شما بشه. شما قدرتمندترین آدمهایی هستین که همه چی رو میتونن تغییر بدن، پس نباید رل قربانی بازی کنید! باید سرنوشتتون رو خودتون دستتون بگیرید و از چنگ هر عامل بیرونی خارج کنید!
من آرزو میکنم همیشه کاش 10 سال دیرتر دنیا اومده بودم و ایده هامو میتونستم با جرات بیشتری عملی کنم. شما نسلی هستید که نمیترسید از عملی شدن ایده هاتون …چون جلوی چشمتون ایدههایی رو دیدین که راحت عملی شدن، هر ایدهٔ جدیدی شکستن یه قانون قدیمیه.
شما قانون شکنان دوست داشتنی آینده هستین و نباید خودتون رو دست کم بگیرید.
این فرصت فشار و ترس و پاندمی کویید 19 و شرایط اقتصادی و … میتونه یه فرصت اوج گرفتن براتون باشه، ناامید بودن به نظر من در دنیای پر از فرصت و ایده امروز، یه اشتباه نیست؛ یه حماقته!
نوشته صحبتی با همکاران دندانپزشک جوان و همکاران آینده، در مورد آینده ی حرفه مون و نگرانی هامون در مورد شغل و آینده اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
کرونا ویروس و سرنوشت دندانپزشکان
سندرم تنفسی خاورمیانه(مرس) و دندانپزشکی
0 notes
دیگر همه متوجه شدهاند که کرونا یک ویروس سرماخوردگی ساده آنطور که چینیها وانمود میکردند نبوده است! کرونا آمده است که به این زودیها نرود. آمده است که کلی از پیشفرضهای زندگی ما را علیالظاهر تغییر دهد. ادامهٔ این متن به این پرداختهام که رویکرد فردی ما نسبت به شرایط حاضر برای تابآوری و بقا در رشتهٔ دندانپزشکی چیست و چه مواردی را باید برای آیندهٔ طبابت خود لحاظ کنیم.
یکم: در دام تلههای ویروسی نیفتیم!
اطلاعات ضدونقیض در مورد همهچیز این قضیه ازجمله نحوهٔ انتقال، علائم، سیر بیماری و درمان کرونا ویروس فراوان است! ما در مورد بقای ویروس روی سطوح، امکان انتقال آن از طریق هوا و سیر بیماری چیزهایی میدانیم اما واقعیت این است که ندانستههای موثق ما بسیار بیشتر از دانستههای نامطمئن ماست. تمامی منابعی که برای شما گایدلاین ارائه میکنند در لحظهای که من این متن را مینویسم با عرض پوزش دارند مزخرف میگویند! دلیل آنهم بسیار ساده است. وقتیکه ما حتی در مورد نحوهٔ انتقال بیماری کلی اطلاعات ضدونقیض (تا این لحظه) داریم، هیچ گایدلاینی هم نمیتوانیم ارائه کنیم. گایدلاین تعریف مشخصی دارد ارائهٔ آن بر اساس دانش مبتنی بر شواهد است. وقتی چنین دانشی هنوز تولید نشده است پس صحبت از گایدلاین در شرایط فعلی عبث است. پس هر چه که تا این لحظه میشنوید و میخوانید (ازجمله خود این متن) هر اسمی اعم از توصیهنامه، نظر شخصی، استدلال منطقی و برداشت از شواهد فعلی موجود و … میتوانند داشته باشند ولی گایدلاین علمی نیستند و نمیتوانند باشند! شروع درمان دندانپزشکی براساس گایدلاین پیشگیری از کرونا ویروس به یک شوخی شبیه است و یک تلهٔ ذهنی در این شرایط بحرانی است.
گایدلاین سرماخوردگی یا آنفولانزا در دندانپزشکی چیست؟ بیماران ناقل آنفولانزا یا سرماخوردگی را چه طور ما شناسایی میکردیم؟ اگر به تکستهایمان مراجعه کنیم متوجه خواهیم شد که چنین گایدلاینهایی وجود خارجی ندارند! پس چاره چیست؟ تکلیف چیست و آیا باید در دندانپزشکی کشور تا اطلاع ثانوی تخته شود؟
دوم: دانستههای فعلی ما در مورد ویروس کرونا چه چیزی را نشان میدهد؟
تا این لحظه دانستههای ما در این حد است که این ویروس هم از راه تماس با سطوح و سپس تماس دست آلوده با مخاط (دهان، چشم و بینی) و همچنین از راه تنفس (Airborne spread) پتانسیل انتقال دارد. مشکل اساسی اینجاست که گیرندههای ACE2+ که احتمالاً گیرندهٔ کرونا ویروس دارند، در سلولهای اپیتلیوم مجاری غدد بزاقی هم حضور دارند! فاجعه اینجا آغاز میشود. چرا که دهان باز بیمار، کار کردن روی دهان باز بیمار، هوای پوآر و حرکت وسال چرخشی خصوصاً توربین احتمالاً میتواند ویروس را تا شعاعی نامعلوم و تا مدتزمانی نامعلوم در هوا پخش کند و احتمال دارد که فرد دیگری با تنفس این هوا، مبتلا به ویروس شود. پس چیزی که ما میدانیم این است: حضور در اتاق درمان دندانپزشکی ممکن است فرد را در معرض ابتلا به بیماری کرونا قرار دهد.
اما چیزی که ما نمیدانیم این است که آیا ویروس کرونا از مسیر مطبهای دندانپزشکی منتقل میشود یا خیر؟ این که پتانسیل یک مورد را با خود آن اشتباه بگیریم یک خطای ذهنی است! برای مثال در زمانهای گذشته در مورد بیماری ایدز چنین خطای ذهنی مطرح شد. طوری که وحشت عمومی بیماران از ابتلا به ویروس HIV مشکلات زیادی را برای دندانپزشکان پیش آورد؛ اما تقریباً تا به امروز ما با موارد تائید شدهای که با مراجعه به دندانپزشک HIV مبتلا شدهاند مواجه نشدهایم. برآورد پتانسیل خطر بسیار بیشتر از خود خطر بود که البته مزایایی هم داشت. مزیت اصلی ارتقای استانداردهای کنترل عفونت درمان دندانپزشکی به سطحی بود که هر بیمار مراجعهکننده را بهطور پیشفرض بیمار ناقل HIV فرض کنیم؛ اما در نظر بگیرید که بیمار ناقل این ویروس به ما مراجعه میکند، بزاق آغشته به خون بیمار میتواند حاوی ویروس باشد، دستکشهای معاینهٔ لاتکس و وینیل، تکتک حائز استاندارد تائید شده نیستند! یعنی اگر یک بسته دستکش را تست کنیم احتمالاً تعداد زیادی از دستکشها بتوانند ویروسی در سایز HIV را از خود عبور بدهند. یک زخم روی دست دندانپزشک هم میتواند مسیر انتقال خوبی باشد! پس روی کاغذ، وقتی ما برای ناقلین HIV کار درمانی انجام میدهیم در خطریم! روشهای کنترل عفونت ما هم اگرچه برای این ویروس ارتقا یافتهاند ��لی بدون خلل نیستند! اما تابهحال موردی که دندانپزشک از بیمارش به ویروس HIV دچار شود (البته از راه درمان دندانپزشکی و نه راههای دیگری که ممکن است به ذهنتان خطور کند!) گزارش نشده است!
وجود پتانسیل خطر به معنی وجود خطر واقعی نیست. سالانه حدود 28 هزار نفر در تصادفات رانندگی در ایران کشته میشوند ولی هیچ گایدلاینی بیرون نرفتن از منزل را برای دچار تصادف نکردن پیشنهاد نکرده است! یعنی از هر صد هزار ایرانی 28 نفر در یک سال جان خود را در تصادف رانندگی ازدستدادهاند درحالیکه این رقم برای انگلستان در همان سال 3 نفر از هر صد هزار نفر بوده است.
پذیرش پتانسیل خطر انتقال بیماری کرونا از راه دندانپزشکی دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد! پروتکلهای متنوعی تاکنون برای کاهش خطر انتقال و ابتلا معرفیشده و در آینده هم معرفی خواهند شد ولی واقعیت این است که متد طبابت ما تغییر چشمگیری در کوتاهمدت نخواهد کرد.
سوم: چه باید بکنیم؟
ما باید دندانپزشکی را-کاری که برای آن آموزشدیدهایم- انجام بدهیم و مطبها را بازکنیم. توقف شیوع کرونا فقط با واکسن ممکن است. تا ساخت یک واکسن قطعی برای ویروس کرونا، زمان غیرقابلپیشبینی فاصلهداریم. این زمان میتواند بیش از یک سال باشد، یا اینکه حتی یک واکسن قطعی در عمر کاری ما تولید نشود یا واکسنی تولید شود که پیشگیری صددرصدی نداشته باشد (مانند واکسن آنفولانزا). در تمامی این سه حالت ریسک درمانهای دندانپزشکی پابرجا خواهد بود.
استراتژی درست برای هر دندانپزشکی کاهش ریسک است. کاهش ریسک به هر نحو ممکن قابلتحسین است. در هفتههای اخیر شاهد این بودیم که دندانپزشکان روشهای مختلف و بعضاً حتی عجیبی را برای کاهش ریسک انتقال بیماری ابداع کردهاند. قرار دادن سر بیمار در آکواریوم (!) تا نصب سیستمهای تهویهٔ بیمارستانی و اسکرینیگ مراجعین به روشهای مختلف مانند تب سنجی، پالس اکسیمتری و … . هر تلاشی که در جهت کاهش ریسک انتقال صورت میگیرد، قابلتحسین است؛ اما این روشها استاندارد پیشگیری و گایدلاین نیستند و نخواهند بود و قرار هم نیست که پتانسیل انتقال بیماری را صد درصد کاهش دهند.
نیاز به درمانهای دندانپزشکی مردم قابل مرتفع شدن و حتی تأخیر نیست. تعریف اورژانس دندانپزشکی نامعتبر و مبهم است. ما در دندانپزشکی چیزی به اسم تریاژ اورژانس نداریم. درمان الکتیو در دندانپزشکی مفهوم چندانی ندارد (به جز درمانهای زیبایی صرف و ارتودنسیهای زیبایی که میتوان آنها را الکتیو طبقه بندی کرد). ازنظر تکنیکی ما دو اورژانس تهدیدکنندهٔ حیات داریم (آبسهٔ لودویگ و ترومبوز سینوس کاورنوس) که هر دو بیمارستانی هستند و ربط چندانی به مطبهای دندانپزشکی نداشته و الآن هم ندارند! بقیهٔ موارد درمانهای غیرزیبایی طیف بسیار وسیعی را در برمیگیرد که میتواند از پالپیت تا ترومای دندانها، حساسیت دندانی، تیزی یک لبهٔ شکستهٔ ترمیم یا دندانی باشد که اگر ترمیمش اصلاحنشده یا روکش نشود در معرض شکستگی تاج و ریشه است. تریاژ اورژانس برای این طیف وسیع درمانهای غیرزیبایی مفهوم چندانی ندارد! برحسب کیفیت نیاز بیمار هر کدام از این موارد میتواند اورژانسی باشد یا به تأخیر بیفتد.
از طرف دیگر انجام درمان اورژانسی نظیر آنچه در توصیهنامهها صورت گرفته (پالپوتومی، پالپکتومی و پانسمان) بیمعنی و غیرعلمی است! توصیهکنندگان این روش احتمالاً تصور میکردند که ویروس کرونا فقط در مرحلهٔ آبچوره منتقل میشود یا کرنومتر دارد و فقط در یک ربع دوم درمان انتقالش را استارت میزند درحالیکه اگر دراپلتها و آئروسلها را احتمالاً ناقل ویروس بدانیم، قاعدتاً باید در مرحلهٔ تراش تا تعبیهٔ حفرهٔ دسترسی بیشترین انتقال صورت گیرد.
چهارم: ترس مسریتر از کرونا!
کرونا بیماری سادهای آنطور که چینیها اوایل وانمود کردند نبوده است. میزان سرایت بیماری و قدرت بیماریزایی آن، آنقدر جدی است که آن را محتملاْ مهمترین بحران پاندمی صدسال اخیر کرده است؛ اما واقعیت این است اصل احتیاط بیشازحد هم خودش بیضرر و آسیب نیست! سلامت مسئلهٔ مهمی است و شوخیبردار نیست اما ما هرقدر که افراطی محتاطتر شویم، اقدامات بیشتری برای پیشگیری از آسیبهایی صورت میدهیم که با احتمال خیلی اندک حادث میشوند یا اینکه هرگز اتفاق نمیافتند! این احتیاط افراطی هزینهٔ هنگفتی را روی دستمان خواهد گذاشت. زیگمونت باومن معتقد است که در دو قرن اخیر مراقبت بهداشتی تبدیل به نبردی ازلی و ابدی علیه بیماری شده است؛ یعنی بیماری دیگر از حوزهٔ مرئی وارد حوزهٔ نامرئی شده و ما خطر بیماری را دهههاست همیشه حس میکنیم و نسبت به آن ترس و وحشت داریم. بهمحض یک مشکل سلامتی سریع به بدترین موارد مانند سرطان مشکوک میشویم و پولهای زیادی را سالانه صرف چکاپ خود میکنیم
در غرب به دلیل رویکرد ملوریستی لیبرالیسم، طبیعی است که دولتها در پی مداخله برای حفظ جان شهروندانشان باشند. اصل مواجههٔ بیشتر دول��های پیشرفتهٔ غربی با کرونا بسیار ساده است، آنها میگویند: ما نمیدانیم این ویروس دقیقاً چه مزخرفی است، پس سعی میکنیم مملکت را تعطیل کنیم و برای مدتی مردم را سیر نگهداریم تا بفهمیم چه خبر است! این دولتها میدانند که تا ابد نمیتوانند که فعالیتها را متوقف کنند، از طرف دیگر میدانند که میتوانند برای مدت محدود کشورهایشان را بدون فراگیری فقر، قحطی و گرسنگی اداره کنند. مسئلهٔ سوم هم اینکه آنها از گذشتههای دور سرمایهگذاریهای هنگفتی روی تولید علم کردهاند و سهم بزرگی از تولید ناخالص داخلیشان به تحقیق و توسعه اختصاص داشته است، پس حدس میزنند که ممکن است راهحلی پیشگیری یا درمانی با شناخت بیشتر و خریدن وقت به دست آورند!
دید ملوریسمی یا بهبودگرایی غربی اینطور است که تصور میکند همهچیز را با مداخله میتوان به سمت بهبود شرایط یا حداقل کنترل فاجعه برد. با این دید قرنطینه کردن حتماً بهتر از قرنطینه نکردن است حتی اگر در درازمدت مشخص شود تأثیر چندانی نداشته، همینکه بشر آن را نوعی مداخله و خارج از روال دست روی دست گذاشتن مییابد، بیشتر به سمت آن متمایل است.
اما در جهان سوم ما ممکن است که هزینههای مداخله تا این حد نداشته باشیم یا اینکه هزینههای مداخله برایمان بسیار سنگینتر از روال عادی بیماری تمام شود. در سال 1991 اپیدمی وبا در کشور پرو شروع شد و بیش از هفتصد هزار نفر را مبتلا کرد که چندین هزار نفر از این مبتلایند جانشان را از دست دادند. علت این فاجعه این بود که به تقلید از برخی کشورهای غربی کلر را به آب آشامیدنی اضافه نمیکردند چراکه میگفتند ممکن است کلر برای سلامتی مضر باشد! مثال دیگر فشار حامیان محیطزیست برای ممنوعیت استفاده از د.د.ت بود که به بازگشت شیوع مالاریا و مرگ حدود پنجاه میلیون نفر در اثر مالاریا در کشورهای فقیر در نیمهٔ دوم قرن بیستم منجر شده است!
این مثالها برای این نیست که بگوییم قرنطینه شهرها یا تعطیل کردن کسبوکارها و بهطور جزئی مطبهای دندانپزشکی کار اشتباهی است! برای کنترل بیماری احتمالاً این روشها بهترین مداخلات ممکن بوده است؛ اما صحبت بر سر این است که قرار نیست ما به روشهای جهانسومی، در کشوری جهانسومی متدهای جهان اولی پیاده کنیم و تصور کنیم که همان نتایج را خواهیم گرفت!
تمرکز روی کرونا نباید ما را از دیدن مشکلات ایاتروژنیک مداخلاتمان بازدارد. چند صد نفر در طول این مدت کوتاه از مصرف متانول جانباختهاند، احتمالاً تعداد عارضههای طولانیمدت بسیار بیشتر از مرگومیرهاست. میلیونها دانشآموز به دلیل اینکه دسترسی به اینترنت و تلفن هوشمند و تبلت ندارند از آموزش بازماندهاند و گرفتار شکاف آموزشی شدهاند. فقر در آینده میتواند معضلی کشنده باشد. در کنار اینهمه مسئله دشوار، تعطیلی مطبهای دندانپزشکی هم در کشوری که بار خدمات دندانپزشکی به مردم بر عهدهٔ بخش خصوصی است، مشکل دندانهای مردم را برای حتی یک ساعت یا یک روز نمیتواند معلق کرد و مشکل کماکان پابرجاست!
کسانی که از تعطیلی نامحدود و بدون پشتوانهٔ مطبها تا زمان درمان آخرین بیماری کرونایی صحبت میکنند تصور درستی از نیازهای مردم و البته دندانپزشکان ندارند. همانطور که سرکار رفتن پزشک، پلیس کارمند بانک و دستفروش مترو هر کدام بنا به دلایلی در ایام کرونا اجتنابناپذیر است، طبابت دندانپزشکان هم در این ایام پیش رو چه با کنترل بیماری و چه با همین شرایط نامشخص اجتنابناپذیر خواهد بود.
پنجم: تغییرات دندانپزشکی در آینده
بهمرور ممکن است ما شاهد تغییراتی در پروتکلهای همهٔ درمانهای دندانپزشکی باشیم. مثلاً نباید تعجب کنیم که اگر در آینده تعداد ساکشنهای مورداستفاده، قطر آنها و قدرت مکش آنها کلن تغییر کند. یا اینکه ببینید در جراحی و پروتز هم انواعی از ایزوله شبیه رابردم اندو و ترمیمی استفاده میشود. یا اینکه شکل توربینها و مکانیسم تراش آنها بهگونهای دیگر شده یا از لیزرهای تکاملیافته نسلهای بعد جایگزین توربین برای تراش شوند.
مکانیسمهای پذیرش بیمار و اسکرینیگ هم ممکن است عوض شود. بعید نیست که در صورت ارائهٔ تستهای ارزان سریع، ما از بیماران در آینده، یک ساعت قبل از مراجعه تست کرونا درخواست کنیم یا اینکه در مطبهای خود کیستهای تشخیص سریع داشته باشیم. در صورت ارائهٔ واکسن هم ممکن است ارائهٔ کارت واکسیناسیون شرط پذیرش بیماران آینده در مطبهای دندانپزشکی باشد.
اسکرینیگ تشخیصی ما در بدو ورود بیماران هم ممکن است تغییر کند. غیر از تب سنجی و پالس اکسیمتری و خوداظهاری بیمار، ممکن است که دوربینهای پیشرفتهٔ دمای بدن، روشهای آزمایشگاهی تشخیصی سریع یا اینکه حتی شاید استفاده از سگهای بیماریاب و … هم در آیندهٔ نزدیک در صورت عدم ارائهٔ واکسن مؤثر مطرح شوند!
سیستمهای تهویهٔ مطبها، فواصل درمان بیماران و حتی نحوهٔ وقت دهی و پذیرش بیماران ممکن است که شامل پروتکلهای جدید شوند. مثلاً توصیه شود که بیماران بالای شصتوپنج سال حتماً بهعنوان اولین بیمار روز پذیرش شوند!
ششم: پس قوانین چه میگویند؟ نهادهای صنفی چه کمکی میکنند؟
واکنشهای نهادهای صنفی دندانپزشکی کشور در رابطه به شیوع بیماری کرونا بسیار کاریکاتوری و بیاثر بود. درحالیکه انجمن دندانپزشکی امریکا با مذاکره با مقامات بالادست توانست امکان دریافت دو وام EIDL و PPP را که وامهای زمان اضطرار هستند برای دندانپزشکان بگیرد و از ورشکستگی آنها ممانعت کند، نهادهای صنفی دندانپزشکی نهتنها نتوانستند دندانپزشکان را مانند بسیاری از اصناف شامل تأخیر سهماهه سررسید اقساط بکنند! در عوض با انتشار دستورالعمل، از دندانپزشکان خواستند که ترجیحاً مطبها را تعطیل کنند! به مشکلات اقتصادی ما توسط دولت کوچکترین کمکی صورت نخواهد گرفت! نهادهای صنفی هم نه قدرت، نه توان و نه حتی نیت کمک به دندانپزشکان را دارند! نهادهای صنفی ما آنقدر غیر صنفی و بیعرضه هستند که حتی از تنها کاری که از دستشان برمیاید یعنی ارائهٔ تعداد آمار ابتلای دندانپزشکان کشور یا حتی فوتیها، ناتوان بودند! درحالیکه مثلاً تاکسیرانی، مترو، بانک مرکزی و آمار از میزان ابتلا و فوتیهای اعضای جامعهٔ خود ارائه دادند و احتمالاً اگر پیک موتوریها و زباله گردها هم اتحادیهٔ صنفی داشتند اولین اقدامشان ارائهٔ آماری ازایندست بود! پس توصیهنامهها و دستورالعملهای نهادهای صنفی که نه دانایی لازم برای برآورد شرایط و نه قدرت لازم برای تغییر شرایط را دارد تقریباً به هیچ نمیارزد!
هزینههای سرپا نگهداشتن یک بیزنس دندانپزشکی پایین نخواهد بود. حتی اگر بحران کرونا را پشت سر بگذاریم، بحران ارزی هزینههای ما را افزایش چشمگیری خواهد داد. بهعلاوه تحریمها مانع دسترسی ما به بازارهای محصولات و تجهیزات دندانپزشکی با قیمتهای رقابتی کماکان مانند قبل خواهد بود. در میانمدت هم به دلیل اینکه احتمالاً واردات کالاهای دندانپزشکی به دلیل اختلال جریان ترانزیت زمینی و هوایی به خاطر کرونا مختل شده است، کاهش منابع در بازار نسبت به تقاضا به ناگهان افزایش قیمت شدید ایجاد خواهد کرد. به همهٔ اینها رکود تورمی که باعث فقر بیشتر مردم و محرومیت اقشار بیشتر از توان پرداخت هزینههای دندانپزشکی است را اضافه بکنید. برای همهٔ این مشکلات نهادهای صنفی و ارگانهای دولتی نه اولویت و راهحلی نخواهند داشت. حتی در مورد مالیات و تعرفه هم همهٔ فعالیتها و انرژیهای صرف شده به زیان ما دندانپزشکان احساس خواهد شد! پس عملاً ما در این عرصه بدون همبستگی صنفی و بدون وجود نهادهای مدافعمان بهصورت تکتک مجبور به بقا هستیم!
نوشته کرونا ویروس و سرنوشت دندانپزشکان اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
تبخال و دندانپزشکی: علل، پیشگیری و درمان
آینده اندودنتیکس چه خواهد شد؟
سندرم تنفسی خاورمیانه(مرس) و دندانپزشکی
0 notes
سیلر ها یکی از مناقشه برانگیزترین مباحث اندوی معاصر هستند و در نهایت یکی از وقتگیرترین و حساسترین مراحل درمان ریشه، آبچوراسیون یا پر کردن کانالهای ریشه است. درواقع گلِ کار درمان ریشه و نمای بصری درمان ریشه که قابل قضاوت باشد در این مراحله از اندو شکل میگیرد.
برای بسیاری همکاران، آبچوراسیون کار مشقت بار و پرزحمتی است. اغلب در دانشکدهها روش کندانس لترالی در ایران آموزش داده میشود (در دانشکدهای مثل مشهد روش کندانس عمودی دستی هم آموزش داده میشود که البته چون دستی است بالطبع راحتتر یا سریعتر از روش لترالی نیست!)
دندانپزشکانی که در کار اندو به مهارت میرسند و اغلب از اندوهای خود احساس رضایت دارند، معمولاً برای مرحلهٔ آبچوراسیون نمیتوانند تمهید جدیدی داشته باشند.
در این مطلب در مورد روشهای آبچوره دندان و نسلهای سیلر جدیدی که میتوانند بر روشهای آبچورهٔ ما تأثیر بگذارند صحبت خواهیم کرد.
نقش سیلر در آبچوره:
در روشهای متداول آبچوره، برخلاف تصور بعضی از همکاران نقش اصلی را در بیشتر تکنیکهای آبچورهٔ دندان، سیلر ایفا میکند (و نه گوتا پرکا). کیفیت و نوع سیلر از اهمیت زیادی برخوردار است.
سیلرهای با بیس رزینی متداولترین و خوشنامترین سیلرهای کاربردی در اندودنتیکس معاصر هستند که هم به روش لترالی و هم عمودی قابلاستفاده هستند. در گذشته سیلرهای اوژنول بیس بیشتر رایج بودند. سیلرهای با بیس دارویی (مانند کورتون و …) سیلرهای با بیس کلسیم هیدروکساید، گلاس یونومر و … هم در گذشته معرفیشدهاند ولی هرگز بهاندازهٔ سیلرهای رزینی هم ازنظر نتایج مطالعات و هم تجاری قابلاعتماد و محبوب نبودهاند.
امروزه سیلرهایی با بیس های بیوسرامیک، روشهای جدید آبچوره را با خود متداول کردهاند که میتواند بالکل روی سرعت، روش کار و حتی احتمالاً نتایج تأثیر بگذارد.( همه چیز در مورد بیوسرامیک سیلرها را اینجا بخوانید)
در مطلبی بهطور مفصل در مورد فلسفهٔ آبچوره با سیلرهای بیوسرامیک، نتایج، نگرانیها در مورد امکان درمان مجدد ریشهٔ این دندانها پرداختهام ولی در این مطلب به ذکر جزئیاتی در مورد انواع رایج در بازار ایران و تکنیکهایی که باتجربه در مورداستفاده از آنها به دست آوردهام میپردازم.
سیلر ماروچی یا Endoseal MTA
سیلر ماروچی ازجمله سیلرهای با بیس غیر رزینی است که در بازار ایران عرضه میشود و نمایندگی رسمی هم دارد. هرچند که متأسفانه عرضهٔ این سیلر منظم نیست ولی فعلاً میتوان گفت در دسترس ترین سیلر با بیس بیوسرامیک است؛ اما نکته اینجاست که ماروچی بهجای سمان پورتلند مادهای سیلیکات آلومینیومی به نام پوزولان دارد.
پوزولان در اصل نوعی پوکهٔ آتشفشانی است که در ترکیب برخی بتنها هم به کار میرود و چون ارزانتر و محیط زیستیتر است و استحکام نهایی آن از بتن با سیمان پرتلند بیشتر هم است.
سمان دندانپزشکی ماروچی که پوزولان دارد اما زود ست میشود (10 الی پانزده دقیقه بنا به ادعای شرکت سازنده). کسانی که در کلینیک از ��ین سمان استفاده میکنند میدانند که ستینگ این سمان در مواردی حتی بسیار سریعتر از ادعای شرکت سازنده است؛ یعنی ممکن است که بهمحض وارد شدن به کانال ستینگ اتفاق بیفتد. به نظر میرسد ستینگ تایم دوازدهدقیقهای که شرکت روی بروشور نوشته، ستینگ تایم نهایی است (دقت کنید که ستینگ تایم نهایی AH plus حدود دوازده ساعت است!)
حتی ستینگ در مجاورت هوا هم سریع است (صرفاً با رطوبت نیست). میزان روندگی (flow بودن) سمان ماروچی در حدود AH plus ساخت شرکت دنتسپلای است. میزان اپسیتهٔ آن اما کمی کمتر از AH plus است.
دندانپزشکان مایلاند که از تکنیکهای سینگل کن برای این سیلر استفاده کنند. ولی مطالعات جامع بلندمدت در مورداطمینان بخش بودن این روش آبچوره در حال حاضر نداریم.
من شخصاً به همراه اولتراسونیک از این سیلر استفاده میکنم؛ یعنی بعد از قرارگیری سیلر داخل کانال با استفاده از اولتراسونیک (بالطبع خشک) سیلر را در دیوارهها پخش میکنم (مدت کوتاه درحد چند ثانیه) یا اینکه قطع همزمان با قرارگیری گوتا پرکا، پخش کردن سیلر و قطع گوتا با اولتراسونیک انجام داده و بعد عمودی کندانس میکنم. مطالعه و مبنای پژوهشی برای این نوع استفاده ندیدهام ولی کیفیت بصری آبچوره ها با این روش بهتر از آب درآمده است.
در مورد امکان خالی کردن گوتا بعد از آبچوره جهت فضای پست یا ریتریت نگرانی وجود ندارد و درصورتیکه سایز مناسب گوتا استفادهشده و به طول رسیده باشد، مشکلی از بابت ریتریت هم نداریم.
سیلرهای BC (برسلر)
سیلرهای برسلر، سیلرهای بیوسرامیک استاندارد طلایی هستند. متأسفانه قیمت این سیلرها بالاست و به دلایل شرایط تحریم فعلی هم وارد کشور نمیشوند. همچنین انواع خمیری این سیلرها برای استفاده در جراحیهای آپیکو و ترمیمی ریشه وجود دارد. نوع اروپایی هم که به اسم توتال فیل توسط شرکت سوئیسی FGK تولید میشود هم متأسفانه به علت قیمت بالا در بازار ایران جایی ندارد!
کپی کرهای این نوع سیلر به اسم SureEndo در سالهای قبل توسط شرکت مهرتابان وارد میشد که متأسفانه در حال حاضر واردات آن مدتی است متوقفشده است.
این سیلرها با گوتای مخصوص خود که سطح آنها با بیوسرامیک پوشیده شده استفاده میشوند. مطالعات زیادی حاکی از نتایج موفق درمان در فالوهای طولانیمدت هستند. در بعضی دانشگاههای امریکا هم شنیدهشده که روش استفاده از این سیلرها (کندانس هیدرولیک) توسط دانشجویان دندانپزشکی در دورهٔ عمومی آموزش داده میشود.
MTA fillapex ، ارمغانی از کشور فوتبال!
این سیلر برزیلی ساخت شرکت آنجلوس یکی از پیشگامان سیلرهایی است که در آنها از مادهٔ MTA استفادهشده است. حدود 13 درصد ترکیب این سیلر از MTA ساختهشده است؛ اما نکتهٔ جالب این است که پنجاهدرصد ترکیب این سیلر رزینی است؛ بنابراین علیالقاعده در دستهٔ سیلرهای رزینی باید طبقهبندی شود.
اما یک تفاوت بزرگ این سیلر را از سایر رزینیها متمایز میکند. رزین استفادهشده در این سیلر اپوکسی رزین نیست. در این سیلر از رزین سالیسیلات (بهطور دقیق بوتیلن گلیکول دی سالیسیلات) استفادهشده است. با این وصف برای بیمارانی که دنبال سیلر بدون اپوکسی رزین هستند و تحت تأثیر شایعات (البته بیاساس) سرطانزا بودن مواد پر کردن کانال ریشه قرارگرفتهاند میتوان استفاده کرد.working time این سیلر حدود 35 دقیقه است که زمان بسیار زیادی است. درعینحال ستینگ تایم این سیلر هم فقط 130 دقیقه است که زمان خوبی است.
با توجه به ماهیت رزینی این سیلر، تکنیکهای سینگل کن برای این سیلر مناسب نیست و باید به روشهای کندانس لترالی و ورتیکالی معمول استفاده شود.
روش آبچورهٔ ورتیکالی گرم:
در تئوری بسیاری از دندانپزشکان تصورشان این است که روش آبچورهٔ گرم عمودی خیلی راحت و سریع است. درحالیکه کسانی که تجربهٔ کار با این روش رادارند میدانند که نیاز به مهارت و تجربهٔ بالایی نسبت به روش لترالی کلاسیک برای این نوع آبچوره ها وجود دارد.
بهطورکلی من بیشتر در حال حاضر زیر میکروسکوپ از روش آبچوره گرم استفاده میکنم. چون دید و تسلط کافی بر آبچوره دارم.
روش آبچوره گرم درصورتیکه بامهارت کافی انجام شود سریعتر است و پر شدن سهبعدی مطمئنتری را ایجاد میکند؛ اما مشکلاتی هم دارد.
اول اینکه تجهیزات این روش گران است. حتی اگر دستگاه را خریداری کرده باشید، قطعات و سریهای مصرفی دستگاههای مشابه آبچورا و … قیمتهایی بالایی در کشورما در حال حاضر دارند. مثلاً سری پن های دستگاه من که مارک کرهای با قیمت متوسط است در آذرماه 1398 هر عدد 950 هزارتویمان بود که ابداً دستگاه را اقتصادی نمیکند! کارتریجهای دستگاههای کارتریج خور (مانند Beefill که شرکت وی.دی. دبلیو تولید میکند) هم نایاب و با واردات نامنظم است و هم چندان اقتصادی یا مقرونبهصرفه نیست.
خود تکنیک هم آنطور که در انیمیشنها میبینید نیست (به دلایل بازاریابی شرکتها برای تبلیغ این دستگاهها از انیمیشن بهجای فیلم حقیقی استفاده میکنند!). احتمال گپ یا آور شدن گوتا در این روش پر کردن کانالهای ریشه چندان هم کم نیست.
نوشته سیلر ها و روش های آبچوره ی جایگزین در اندو اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
بیوسرامیک سیلرها : همه چیز در مورد سیلرهای نسل جدید اندودنتیک
یونان ،فرزند ننر اروپا:سفرنامه سفر بک پکی به ایروان، آتن و سانتورینی
سوئیس و شهر فرایبورگ آلمان: سفرنامه سرزمین سرچشمه راین،سوئیتزرلند
0 notes
در مراجعه به مطب دندانپزشکی تخصصی درمان ریشه دکتر مرسلی (دندانپزشک متخصص در کرج)، جلسهٔ اول برای شما ویزیت انجام میشود. جلسهٔ اول جلسهٔ درمان نیست. جلسهای است که شما در مورد درمان، نتایج قابل پیش بینی درمان، مدت زمان، درمانهای مورد نیاز دیگر غیر از درمان ریشه، هزینهٔ درمان و درمانهای جایگزین اطلاع کسب میکنید. شما برای ویزیت و مشاوره هزینه میپردازید بنابراین محق هستید که نتیجه ویزیت را بهصورت مکتوب دریافت کنید.
از سال 1392 مشغول درمان مراجعین درمان ریشه در تهران و کرج هستم. سابقهٔ درمان موفق هزاران مورد درمانی پیچیده را در کارنامه تیم درمانهای تهران و کرج دارم. تا سال 1398 بیش از 8000 پرونده درمان در مراکز درمانی تهران و کرج ما ثبتشده است. ازنظر آماری تعداد موارد شکست خورهٔ درمانها در مقایسه با موارد موفق در موارد فالو شده از دو درصد کمتر است. کسی که درمان میکند، بههرحال با نتایج نامطلوب درمان هم مواجه است ولی موارد شکست درمان مطب ما، ازآنچه در کتابها بهعنوان موفقیت درمان ذکرشده است بالاتر است.
از بهترین و بهروزترین تجهیزات موجود استفاده میکنیم. میکروسکوپ دندانپزشکی لبومد امریکن مدل مگنا درمانی با بهترین استاندارد جهانی اندودنتیست های برتر دنیا فراهم میکند که در مطب کرج برای ارائهٔ تخصصیترین خدمات درمان ریشه مستقرشده است. لوبهای چشمی اشتین باخ آلمان و لنزمد تایوان هم بزرگنمایی خوبی حین درمان برای ما فراهم میکند. لیزر دیود در برخی از درمانهای پیچیده ما استفاده میشود. ما از تکنیکهای پیشرفته تزریقی گرم پر کردن کانال ریشه استفاده میکنیم و مواد و ابزارهای مورداستفاده بهترینهایی است که بهصورت استاندارد در دنیا استفاده میشود.
استریلیزاسیون وسایل و ضدعفونی محیطی ما وسواس گونه است. درمجموع با سه عدد اتوکلاو کلاس بی، هیچگونه شانس خرابی دستگاهها و اخلال در استریل شدن ابزار در مطب وجود ندارد!
تقریباً در تمام درمانهای ارائهشده توسط ما در مطب کرج از رابردم استفاده میشود. ما در مورد شرایط بهداشتی و استریلیزاسیون نه تنها حساس هستیم بلکه وسواس بیش از حد هم داریم!
مواد دندانپزشکی که استفاده میکنیم که مطابق استانداردهای روز جهانی هستند. در شرایط تحریم و مشکلات ارزی، اگر قادر به تهیهٔ مواد و تجهیزات از بازارهای داخلی نباشیم، خودمان دستبهکار میشویم و هر طور شده از خارج از کشور نیازهای مطب را تأمین میکنیم.
برای چه درمانهایی میتوانید به مطب تخصصی دندانپزشکی کرج مراجعه کنید؟
عمده درمانهایی که در مطب کرج انجام میشود، مربوط به درمان ریشه (عصب کشی) و جراحیهای ریشه (آپیکو) است. تشخیص و درمان دردهای دندانی، دردهای مبهم ناحیهٔ فک و صورت و … ازجمله دیگرمواردی است که مراجعه به مطب دندانپزشکی تخصصی درمان ریشه را میتوانند ایجاب کنند.
اما در مطب ما امکان استفاده از نظرات مشاورهای سایر همکاران هم وجود دارد. برای مشاوره در مورد درمانهای ترمیمی و زیبایی هم میتوانید با هماهنگی منشی با همکار دندانپزشک متخصص ترمیمی و زیبایی ما مشورت کنید. بلیچینگ (سفید کردن دندانها) ترمیم (پرکردن) تعویض پرکردگیها، لامینیت، روکش، ونیر کامپوزیت، آنله، اینله و … در مطب توسط متخصص درمانهای ترمیمی زیبایی صورت میگیرد یا ارجاع به همکاران متخصص خارج از مطب صورت میگیرد.
همکاران مطب دندانپزشکی دکتر علی مرسلی
دندانپزشک متخصص درمان ریشه – علی مرسلی
غیر از دکتر علی مرسلی ،دندان پزشک متخصص درمان ریشه که ( روزهای حضور در مطب کرج شنبه – یکشنبه –دوشنبه است) (برای ویزیت در تهران با شماره تلفن 02188283006 و 02188283007 تماس بگیرید)دو الی سه همکار دیگر در روزهای دیگر در مطب برای معاینه، درمان و مراجعه ی اورژانسی حضور دارند.
دکتر اسماعیل دادگر
دندانپزشک متخصص درمان ریشه
روزهای سهشنبه دکتر دادگر در مطب کرج ویزیت و درمان مراجعین ریشه را انجام میدهند.
دکتر سونیا دادفر
دندانپزشک متخصص ترمیمی و زیبایی
دکتر سونیا دادفر روزهای پنجشنبه در مطب کرج مشاورهٔ درمانهای ترمیمی و زیبایی را انجام میدهند. برای درمانهایی از قبیل لامینیت، ونیرکامپوزیت ها، درمانهای زیبایی و پرکردن دندانها، سفید کردن دندانها، درمان دندانهای حساس، نامرتبی جزئی دندانهای جلو و … میتوانید با خانم دکتر دادفر مشاوره کنید. تلفن هماهنگی جهت مشاوره 02634486484 است.
آیا امکان مشاوره ی غیرحضوری داریم؟
در مورد درمان های ریشه ، چون اغلب بحث درد بیمار در میان است ممکن است بیشتر موارد مشاوره ی غیرحضوری نتیجه ی لازم را در برنداشته باشد.لذا در بیشتر موارد درمان ریشه خود بیمار نیاز است که در مطب تخصصی اندو حاضر شده و معاینه انجام شود.
در موارد درمان های زیبایی و … در برخی موارد امکان مشاوره با ارسال عکس دندان ها با متخصص ترمیمی و زیبایی دندان ها وجود دارد.ارسال عکس از طریق پیامرسان ها یا ای مسل صورت می گیرد.
برای ایمپلنت به کجا مراجعه کنیم؟
درمان ایمپلنت در مطب کرج ما ارائه نمی شود.شماره ی همکاران متخصص و عمومی که درمان های ایمپلنت در کرج انجام می دهند را در تماس با مطب کرج می توانید از منشی مطب کرج دریافت کنید.(02634215800)
در صورتی که تهران تشریف دارید یا به هر دلیلی می توانید در تهران درمان های خود را انجام دهید، دکتر محمدرضا غفاری همکار متخصص جراح لثه و ایمپلنت( پریودنتیست) یکی از مجرب ترین ایمپلنتولوژیست های حاضر است و می توانید برای هماهنگی مشاوره با شماره تلفن 02188283006 تماس بگیرید.
نوشته دندانپزشک متخصص در کرج: راهنمای مراجعین مطب دندانپزشکی اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
نمونه کیس های درمان شده اندودنتیکس (عصب کشی)
همه چیز در مورد تخصص های دندانپزشکی
زیبایی در خدمات و درمان های دندانپزشکی ترمیمی و زیبایی
0 notes
مدتی است که یک کانال به اسم سهمیه ها در فضای مجازی در جامعه پزشکی کشور جنجالآفرین شده است. اگرچه مقامات رسمی به دلیل فیلترینگ تلگرام احتمالاً از اظهارنظر رسمی در مورد محتوای این کانال تا این لحظه خودداری کردهاند، ولی تأثیر نفوذ این کانال در جامعهٔ پزشکی آنقدر زیاد است که در هر جمعی وارد میشویم، صحبت در مورد مسائل عنوانشده در آن است.
این کانال با رویکرد و لحنی تهاجمی و بعضاً توهینآمیز سعی در افشای اعضایی از جامعه پزشکی دارد که از سهمیههای خاص برای رسیدن به جایگاه خود استفاده کردهاند. در این میان یک سری اطلاعات و قضاوتها در مورد زندگی خصوصی و اخلاقی این افراد هم ارائهشده است.
آنچه مسلم است این است که خشم و انزجار گردانندگان این کانال از شرایط موجود، در لابهلای پستها موج میزند؛ اما با خواندن کامنت های خوانندگان متوجه میشویم که این خشم و انزجار مختص گردانندگان کانال نیست، بلکه مخاطبین هم به این اندازه از رانتها و سهمیههای ادعاشده خشمگین و عصبانی هستند.
متأسفانه فضای دودآلود و مملو از خشم و کینهٔ امروز اجازهٔ واکاوی و جدا کردن حساب سهمیه و سهمیه داران، رانت و رانتخواران را نمیدهد. درحالیکه در یک فضا و گفتمان منطقی این مقولهها از هم قابلتفکیک هستند.
در ضمن مسائل اخلاقی مانند رعایت نکردن حریم خصوصی، افشای عکس و جزئیات زندگی خصوصی آدمها، توهین و استفاده از ادبیات نامناسب آنقدر جرائم کمتری در مقابل این رانتخواریها محسوب میشوند که جامعه (متأسفانه جامعه پزشکی) حساسیت خود را در این موارد هم ازدستداده و بیشتر تسلیم خشم فروخورده خود شده است.
شما چه جز دستهای باشید که دلتان از این افشاگریها خنک شده است، چه جز گروهی که منتقد هستید یا اینکه قربانی این کانال قرار گرفتید باید قبول کنید که این آب رفته به جوی بازنمیگردد. باید بایستیم و دوباره شرایط را ارزیابی کنیم و بر اساس آنچه به نفع همه است قدم بعدی را برداریم.
سهمیهها، آری یا خیر؟
مطمئناً در یک رقابت علمی سهمیه چیز خوبی نیست. با هر معیاری بخواهیم سهمیه را توجیه کنیم و به هر استدلالی متوسل شویم کم خواهیم آورد! ولی باید سهمیهها را در یک پیشزمینهٔ اجتماعی-تاریخی بررسی و قضاوت کنیم.
اول باید به این سؤال پاسخ بدهیم که در نبود سهمیهها آیا کنکور سراسری و سایر آزمونها، میتوانند عدالت آموزشی را محقق کنند. اگر آمار قبولیهای کنکور را در سالهای اخیر در نظر بگیریم متوجه میشویم که متأسفانه کنکور (و سایر آزمونهای مقاطع بالاتر) در اجرای عدالت آموزشی کاراییشان هرسال کمتر شده است. پذیرفتهشدگان رشتهای بهاصطلاح مرغوب بدون استفاده از امکانات مدارس ویژه، دوپینگ آموزشی و … نمیتوانستند به این رشتهها برسند. چند درصد ورودیهای دانشگاههای ما از شهرها و مناطق کمبهرهٔ اقتصادی است؟ آیا برگزارکنندگان کنکور میتوانند آماری ارائه کنند که بین درآمد خانوار و پذیرفته شدن در دانشگاه رابطهٔ عادلانهای را نشان دهند. از همهٔ اینها بگذریم. چه کسانی در این کشور به مدرسه، آموزش دسترسی ندارند یا در سنین پایین ترک تحصیل میکنند؟
عدالت آموزشی از طریق آزمون افسانهای بیش نیست. ولی همین افسانه هم درواقع منطقیترین و عادلانهترین چارچوبی است که با کارایی متوسط بالاخره توانسته بود در سالهای اخیر تا حدودی عدالت را در ورود به مقاطع عالی تحصیلی جاری سازد.
سهمیهها در شرایطی که امکان کمک به دسترسی آموزشی مناطق محروم و برخی افراد با شرایط خاص وجود ندارد (مانند خانوادههای شهدا، آزادگان و …) شاید تنها راه و بهترین راه برای کمک به عدالت آموزشی باشد. به شرطی که قاعدهمند، چارچوب دار و شفاف باشد. عادلانه نیست که یک فرزند شهید به دلیل محرومیتهایی که جنگ مسبب آن بوده است، از راه یافتن به دانشگاه ناتوان باشد. همانطور که عادلانه نیست یک کودک بلوچ بهصرف اینکه در کپر با سرباز معلم و بدون امکانات کمکآموزشی درس میخواند در کنکور ناموفق باشد.
اما آیا سهمیهها در کشور ما به افراد محق اختصاص داده میشود؟ ایکاش اینطور بود! بسیاری معتقدند بیقانونی، عدم شفافیت و ایجاد پتانسیل رانت مشخصهٔ اصلی سهمیههاست. بسیاری از کسانی از سهمیههای مختلف استفاده میکنند، وابسته به مسئولین در ردههای مختلف هستند! درواقع تصور عمومی این است که وقتی سهمیه تبدیل به رانتی میشود که از سوی سیستم در اختیار خودیها قرار میگیرد صدای همه بلند میشود و الا سهمیههای شفاف و منطقی عکسالعمل منفی در پی ندارد! این صداهای اعتراض به رانتخواری در پوشش سهمیهها ممکن است ظاهراً بهجایی نرسد ولی درجایی مثل کانال سهمیهها سرباز میکند و اخلاقی و غیراخلاقی همه را با یک چوب زده و در خشم خود غرقاب میسازد!
دولتها و سهمیهها!
یکی از مهلکترین اشتباهات دولت آقای روحانی لایحهٔ نسبتاً حدید سهمیههای دانشگاهی بود! معلوم نیست چرا سالها بعد از تمام شدن جنگ تحمیلی فیل دولت یاد هندوستان کرد تا رانت خودی را افزایش دهد و سنگی پیش روی پای عامه مردم دررسیدن به تحصیلات عالی بغلتاند!
درحالیکه دشمنیها متأسفانه به سمت استفادهکنندگان از سهمیهها (که بعضاً به نظر من غیرعادلانه هم استفاده نکردهاند) معطوف شده، از مسبب اصلی تفرقه و کینه در جامعه که دولت و سیستم است غافل ماندهایم!
سیستم درواقع با ایجاد رانت و سهمیه، شکاف خودی و غیرخودی کاذبی ایجاد میکند و بین جامعه پزشکی انشقاق ایجاد میکند. ما از همکلاسی، دوست و رفیقی که سالها کنارش نشستهایم، درسخواندهایم، خنده و گریههایمان باهم بوده، همکار هم بودهایم متنفر میشویم!
این قضیه آنقدر بودار است که بعضاً این حس به آدم دست میدهد که این سهمیه و رانت تعمدی و جهت ایجاد تفرقه و شکاف در بدنهٔ صنف طراحی و اعمالشدهاند!
ربودن به زنان سابین و سهمیهها!
یکی از داستانهای اساطیری روم باستان، داستان رومولوس (بنیانگذار روم) و ربودن زنان سابین است. سابین جایی نزدیک شهر رم بوده. رمیها برای اینکه نسلشان ادامه پیدا کند به سابین شبیخون زدند و دختران آنها را دزدیدند و با خود به رم آوردند. این دخترها با رمیها ازدواج کردند. زمانی که بعد از مدتها سابینی ها رم را محاصره کردند تا دخترانشان را پس بگیرند، این دخترها با دوراهی دشواری روبرو بودند. در جنگ پیش رو هر طرفی میبرد، همسر یا پدران این زنان بودند که کشته میشدند و میباختند. پس این زنان شجاعت نشان دادند و بازی دوسر باخت را تبدیل به بازی برد-برد کردند. آنها میانجیگری کردند و بین سابینی ها و رمیها صلح برقرار کردند!
سهمیه های پزشکی و زنان سابین
اکنون جامعه پزشکی در نقطهٔ حساسی قرار دارد. ما نمیتوانیم وجود هزاران همکاری که با آنها در این مسیر هستیم و آنها بهحق یا ناحق با سهمیه با ما هم مسیر شدهاند انکار کنیم. ما نمیتوانیم استادانی را که از آنها آموختهایم، همکارانی را که بعضاً در طبابت حتی ماهرتر، باسوادتر موفقتر از ما بودهاند نادیده بگیریم. الزاماً سهمیهای بودن دلیل بر عدم کارایی نیست هرچند که ورود به این سیستم عادلانه نبوده است ولی الزاماً خروجی این سیستم معیوب نیست! جامعهٔ پزشکی مصداق همان زنان سابین است که در وسط یک بازی دوسر باخت قرارگرفته است. راهحل خروج سربلند از این بازی نفرت پراکنی و ایجاد شکاف در بدنهٔ جامعه نیست!
ما باید واقعبین باشیم تا بتوانیم از این مرحله عبور کنیم و جامعه را هم بدون ایجاد بدبینی به جامعهٔ پزشکی از این مرحله عبور دهیم.
اما تعامل با سهمیهها به معنی عدم مطالبه گری از سیستم برای نظاممند کردن و عادلانه کردن نظام آموزش عالی نیست! سیستم باید به مردم پاسخ دهد روی چه حسابی این سهمیهها و رانتها وجود دارد؟ چرا بعد از سپری شدن سالها از جنگ هنوز سهمیههایی به نام شهدا و رزمندگان (و به کام؟؟؟) در حال افزایش است؟ چرا اعضای هیئتعلمی دانشگاهها از رانت و سهمیه برای تغییر رشته و جابجایی فرزندان خود کماکان استفاده میکنند؟ مجوز اینهمه بیقانونی و بیعدالتی آموزشی را چه کسی صادر میکند؟
سهمیهایها و مردم!
اما کسانی که به هر دلیلی از سهمیهها استفاده کردهاند چه باید بکنند. باید بگوییم که این افراد چه نباید بکنند! این افراد باید با این حقیقت کنار بیایند که از سهمیه استفاده کردهاند و این سهمیه یک حق ذاتی نیست! خانوادههای شهدا، آزادگان، جانبازان و رزمندگان برای کشور هزینه دادهاند. بسیاری از افراد غیر سهمیهای (ازجمله خود من) استفاده از این سهمیهها را حق این افراد میدانیم؛ اما واضح است که این سهمیهها بهترین راه عدالت آموزشی نبوده است ولی شاید عملیترین راه بوده است. این دوستان باید همان کاری را بکنند که بقیه ما باید بکنیم. خود را جزئی از جامعه پزشکی بدانند و محبت خود را از بقیه دریغ نکنند. اگر بیمهری میبینند و حرفهای نامربوط میشوند، نادیده بگیرند و سعی کنند که خود را هر چه بیشتر با تلاش و کسب مهارت و دانش در جامعه پزشکی ثابت کنند. هرقدر بتوانیم شکافها کم کنیم و به هم نزدیک شویم به نفع همه ازجمله صنف و حتی بیمارانمان خواهد بود. سهمیهایها باید خودشان هم باور داشته باشند که جز بدنهٔ جامعه پزشکی هستند و با این حس تعلق و قدرت مهرورزی درصدد جذب حداکثری و نادیده گرفتن خشمها و نفرتها باشند.
اما اگر برخی از استفادهکنندگان از این سهمیهها سعی در ایجاد حساسیت در بقیه با شوآف ها و ظاهرسازیهای بیمورد، دستاندازی در حق دیگران در زندگی حرفهای، سوءاستفاده از رانتهای قدرت، تضییع حق بقیه و آسیب زدن به افراد را پیشه خود کنند بدانند که در اتاق شیشهای نشستهاند و به بقیه سنگ میزنند. چراکه این عده آسیبپذیر از سایرین خواهند بود.
افشاگرها و سهمیه ها :
کسانی که دستاندرکار این کانال سهمیهها هستند حدسم این است که داخل کشور نیستند. چراکه بااحساس حاشیه امنی دست به افشاگری میزنند و از وارد شدن به زندگی خصوصی آدمها هم پرهیزی ندارند.
من دوست داشتم اگر این دوستان این مطلب را میخواندند، در مورد نتایج کارشان بیشتر فکر میکردند. من بالشخصه خشم و انزجار این افراد و آسیبی که از این قضیه دیدهاند را درک میکنم. متوجه هستم که صدای این آدمها و هزاران نفر مثل من و ایشان شنیده نشده و نمیشود. شجاعت و اهل عمل بودن این افراد در جامعهٔ ساکن و بی حرکت ما جای تقدیر دارد؛ اما باید از خودمان بپرسیم که آخرش چه میشود؟ آیا شما قرار است که بر کسی پیروز شوید؟ اگر قرار باشد اوضاع عوض شود آیا از مسیر قلعوقمع و بیاعتبار کردن همکاران و اساتیدمان خواهد بود؟ آیا تأثیر این بیاعتبار شدن بهکل جامعه پزشکی تسری نخواهد یافت؟
حتی اگر این دوستان قرار است به فعالیت کانالشان تا افشای آخرین فرد سهمیهای ادامه بدهند، آیا نباید اخلاقیاتی را در این مسیر رعایت کنند؟ ورود به زندگی شخصی افراد و قضاوت در مورد آدمها و نسبت دادن فساد اخلاقی، بیسوادی، کمتوانی و … به افراد زمانی که ترازو و معیار درستی دستمان نیست، عمل شرافتمندانهای نیست. ما هرقدر همدستمان از همهجا کوتاه باشد و خشمگین باشیم نباید اخلاق را قربانی کنیم.
آر به دلیل شدت خشم و آسیبدیدگی این دوستان نتوانیم انتقادی به افشاگریهایشان وارد کنیم، به ضرس قاطع ادبیات و محتوای مطالب منتشر شده در این کانال سخیف و خارج از دایره اخلاق است.
درنهایت اینکه درصد زیادی از همکاران ما مسیر ورود و ادامه تحصیلاتشان با ما متفاوت بوده است و بهاصطلاح سهمیه داشتهاند! این آدمها را نمیتوان حذف کرد یا در کورههای دکتر سوزی ریخت! اینها دوستان، همکلاسیها، اساتید و جز لاینفکی از جامعه پزشکی هستند. راهحل در یک صلح و توافق سابین- رمی است و نه شکاف و اختلاف! با عبرت از تاریخ فقط می توانیم یک گام از تاریخ جلوتر باشیم!
نوشته کانال سهمیه های پزشکی و داستان ربودن زنان سابین اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
بیست رویداد دندانپزشکی در سالی که گذشت
تغییر رشته به دندانپزشکی از سایر رشته ها ، آری یا خیر؟
یونان ،فرزند ننر اروپا:سفرنامه سفر بک پکی به ایروان، آتن و سانتورینی
0 notes
کارتخوان پزشکان به طور غیرعادی موضوع صحبت روز رسانه هاست. ممتأسفانه رسانههای وابسته و غیر وابسته دولتی از روی جهالت یا با غرض و آگاهی در حال اشاعه دروغی هستند بدین مضمون که پزشکان (نظام پزشکی) برای آموزش استفاده از کارتخوان از اداره دارایی مهلت خواسته است. درحالیکه پزشکان برای نصب کارتخوان فراخوانده نشدهاند بلکه درواقع طبق لایحه مصوب مجلس با عنوان لایحه نحوه استفاده، نگهداری و نظارت بر پایانه فروشگاهی (صندوق مکانیزه فروش) برای نصب صندوق مکانیزه فروش فراخوانده شدهاند! اتفاقاً این لایحه پزشکان دارای کارتخوان را هدف قرارگرفته است والا پزشکی که کارتخوان ندارد در حال حاضر غیر از جریمههای احتمالی که موکول به آینده خواهد شد و اخذش هم به همین راحتی نخواهد بود دغدغه صندوق مکانیزه فروش نخواهد داشت!
مجلس شورای اسلامی، صداوسیما و طراحان این برنامه و پروپاگاندای پشت آن متأسفانه عوارض این حملهها و فشارها را بر جامعهٔ پزشکان نمیدانند. درست مانند دهها چیز دیگر مانند طرح هدف مندی یارانهها، قیمت دستوری دلار و … که هر آدمی که سرش اندکی در حسابوکتاب بود (و نه اقتصاددان!) بهراحتی میتوانست مشکلاتش را پیشبینی کند.
سازمان مالیاتی ازآنجاییکه فهمیده چه قدر تجهیز یک مطب به صندوق مکانیزه فروش خندهدار، مضحک و غیرعملی است (تصور کنید که خیلی از این مطبها اصلاً رایانه هم ندارند و صرفاً ممکن است با یک منشی اداره شود که اصلاً نمیتواند یک سیستم حسابداری پیچیده مثل صندوق مکانیزه را اداره کند!) گفته است که ما بهجای این کار خود کارتخوانها را به سیستم اداره مالیات متصل میکنیم و یعنی خودمان حسابکتاب میکنیم!
این قضیه هم به چند دلیل مضحک و غیرعملی است.
برای مثال در یک مطب دندانپزشکی، اداره محترم دارایی صرفاً دریافتیها را رصد میکند. اداره دارایی نمیتواند هزینهها را رصد و از مبلغ کل کم کند تا از سود خالص مالیات بتواند بگیرد. دلیلش هم واضح است. تقریباً چه از قبل و چه بدتر از زمانی که دلار گران شده است تقریباً هیچ خرید دندانپزشکی با فاکتور رسمی صورت نمیگیرد. چرا شما راه دوری میروید! همین ابر شرکتهای فروش آنلاین مانند دیجیکالا به شما دیگر فاکتور با خرید نمیدهند! شما اگر فاکتور رسمی از این شرکتها میخواهید باید کد اقتصادی داشته باشید. کدام پزشک و دندانپزشکی کد اقتصادی دارد؟ دولتی که زورش به ابر شرکتها نمیرسد، هر جا که قدرتش بچربد و بتواند میخواهد جیبش را پر کند.
استفاده از صندوق مکانیزه فروش نیاز به آموزش دارد. کسی که از این صندوق استفاده میکند باید به اصول اولیه حسابداری آشنا باشد یا اینکه سابقه کار داشته باشد. در فروشگاههای بزرگ مانند رفاه، کوروش و … که از این صندوقها استفاده میکنند، سیستم حسابداری درستوحسابی وجود دارد. یک مطب فسقلی قادر به راهاندازی چنین سیستمی و استخدام افراد کار بلد نیست.
کارتخوان یا صندوق فروشگاهی ؟
درصورتیکه هم نقشهٔ سازمان مالیاتی صرفاً محدود به اتصال درگاههای ورودی مالی مطب (کارتخوانها) به سامانه مالیاتی باشد، بازهم مشکلات اساسی پیش خواهد آمد. چون برای مطبهای دندانپزشکی که چرخهٔ مالی هزینههای بالایی دارند، عملاً امکان رصد هزینهها وجود ندارد. سابقهٔ دفتر درآمد – هزینه هم در سالهای گذشته فاجعهای بیش نبوده است! برای مثال هزینهٔ تعمیرات مطب من در هرماه مبلغ بسیار بالایی میشود. این مبلغ بالا فاکتور رسمی ندارد (همانطور که سرویسکار کولر، آبگرمن، در آسانسور و …) به من فاکتور رسمی موردقبول اداره مالیات نمیدهد. پس اداره مالیات فقط میتواند درآمد ناخالص مرا رصد کند نه هزینههای جاری را.
سؤال اینطور پیش میاید که مگر من نوعی شهروند ساکن ایران، کارتخوانم به بانکهای غیر از بانکهای سامانه شتاب و تحت نظارت بانک مرکزی وصل است که سازمان مالیاتی مجبور است که برای دسترسی بهحسابهای من از سیستم ثبتشده توسط خودم ( برای کارتخوان پزشکان) استفاده کند؟ دلیل آن احتمالاً این است که بانکها حق ندارند اطلاعات خصوصی مشتریان را مگر بهحکم مقامات قضایی افشا کنند و خودشکان اطلاعات کارتخوان پزشکان را به دولت بدهند؟
این لایحهٔ دولت و تصویب مجلس و تائید شورای نگهبان بهطور روشنی با چند اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی در تضاد است.
کارتخوان پزشکان و قانون اساسی:
اصل سیوهفت قانون اساسی، همهٔ شهروندان را از حق برائت بهرهمند کرده است. پیشفرض این لایحه بر فرض فرار مالیاتی استوار است درحالیکه بر طبق توافقنامههای سازمان نظام پزشکی و آمار رسمی سازمان مالیاتی، هیچ ادلهای بر فرار مالیاتی اکثریت صاحبان مشاغل رسمی و ثبتشده ازجمله پزشکان وجود ندارد.
اصل چهلوشش و چهل هفت قانون اساسی تحصیل مال از راه مشروع را تائید میکند. قطع کارتخوانهای متصل بهحساب بانکی پزشکان و نصب کارتخوانهای متصل به نظام مالیاتی، درواقع نوعی دخل و تصرف در مال کسبشده مشروع به بهانهٔ نظارت است درواقع درست خلاف نص قانون اساسی، امکان کسبوکار را از عدهای سلب میکند.
اصل 25 قانون اساسی تجسس را ممنوع میکند. در ذیل این اصل مگر بهحکم قانون درجشده است که البته این قانون بالطبع نمیتواند با اصل برائت (اصل سیوهفت) در تضاد باشد؛ یعنی دولت نمیتواند از آدمهای بیگناه که از سوی محاکم قضایی متهم به جرمی نیستند و یا در مظان اتهامی نیستند تجسس کند!
طراحان لایحه ای که به کارتخوان پزشکان هم مربوط می شود ، نمایندگان مجلس و مویدان شورای نگهبان متأسفانه راه ترکستان رفتهاند و گاف دادهاند! چراکه همهٔ ما میدانیم که گردش مالی کل نظام سلامت کشور در قیاس با اقتصاد خردهفروشی و سایر بخشهای اقتصادی کشور که هنوز از الطاف این طرحها بهرهمند نشدهاند شوخی بیش نیست! پزشکان هر چه قدر مالیات بیشتری بدهند در علم اقتصاد واضح است که هزینهٔ خدمات را ایستگاه آخر مردم پرداخت خواهند کرد. ما در دریاهای به هم متصل اقتصاد دنیا سیر میکنیم. آر قیمت طلا در کشور ما بتواند مستقل از قیمت جهانی طلا کاهش پیدا کند، هزینهٔ خدمات هم باور میکنیم که همینطور خواهد شد! قسمت زادی از خدمات سلامت در کشور ما توسط بخش خصوصی ارائه میشود. اگر شما توانستید که از طلافروشان مالیات بر ارزشافزوده بگیرید، پزشکان هم مالیات دلخواه شمارا خواهند داد! بخش خصوصی سلامت ممکن است ضعیف شود، کوچک شود و یا اینکه از مسیرهای انحرافی زیر فشار جاخالی بدهد ولی اتفاقی که خواهد افتاد این است که بخش دولتی توانایی، امکانات و درنهایت عرضهٔ بال افراشتن در این عرصه و جولانگاه را ندارد. کافی است که به یکی از شعب تأمین اجتماعی سراسر کشور سری بنید و فقط نیم ساعت مردم و کارمندان را تماشا کنید تا متوجه شوید که سیستمی که این مدل به دولت سپرده شود چه بلایی سرش میآید! دولت بهجای کاهش ریختوپاشها و هزینههای اضافی و کوچک کردن خود، سعی در ضعیف کردن و از رده خارج کردن بخش خصوصی ارائهدهندگان خدمات سلامت دارد. این قضیه با اقتصاد آزاد در تضاد است. نظارت بیشتر دولت بر اقتصاد سلامت و دستکاری چرخهٔ آن برعکس چیزی که تصور میشود، به زیان عموم مردم تمام خواهد شد.
توجه کنید ما با دولتی طرف هستیم که میلیونها دلار به یارانه بنزین اختصاص میدهد (که تعداد زیادی از مردم که ماشین ندارند و نیازمندتر هم هستند از آن منتفع نیستند!) به پروازهای خارجی یارانه میدهد (که پولدارها ارزانتر به سفر بروند) به لوازمخانگی کلی یارانه اقتصاد داده (که فقط قشر خاصی از جامعه از این امکانات استفاده میکنند). تمام این سیاستها در راستای فقیرتر شدن فقرا و ثروتمندتر شدن ثروتمندان است. درحالیکه بهداشت و درمان (بهطورکلی خدمات سلامت) که توسط بخش خصوصی ارائه میشود موضوع فشار مالیاتی قرار میگیرد. درستش این بود که در این شرایط نامساعد اقتصادی، به دیوار خوردن طرح تحول سلامت در آینده نزدیک ازقضا معافیتهای مالیاتی بیشتری بر بخش خصوصی اعمال میشد که مردم کمتر تحتفشار قرار گیرند؛ اما ظاهراً سیاستگذاران عزم به تضعیف بخش خصوصی بستهاند و ضربهای را که از این راه ممکن است وارد شود دستکم گرفتهاند.
اما نکته ی آخر متن بی دقت و نامه ی تاسف بار دکتر ظفرقندی است که نشان می دهد این آدم چه قدر برای این منصب کوچک است!
مطلب مرتبط کارتخوان در مطب را اینجا بخوانید
نوشته کارتخوان پزشکان و کارتخوان بقیه ی اصناف! اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
یونان ،فرزند ننر اروپا:سفرنامه سفر بک پکی به ایروان، آتن و سانتورینی
هلند: سفرنامه ندرلند،کشور گل ،آسیاب بادی، کانال و پنیر !
کارتخوان در مطب: به پزشکانی که کارتخوان ندارند مراجعه نکنید!
0 notes
امروزه استفاده از میکروسکوپ دندانپزشکی در رشتههای مختلف دندانپزشکی چه توسط همکاران عمومی و چه متخصص معمول شده است.
میکروسکوپ دندانپزشکی به ارتقای کیفیت درمان و دقت درمانها کمک زیادی میکند.
دندانپزشکانی که به دنبال تهیهٔ میکروسکوپ دندانپزشکی و استفاده از آن هستند اغلب دورهٔ آموزشی مناسب برای آموزش میکروسکوپ دندانپزشکی در دسترس ندارند.
دورههای خارج از کشور میکروسکوپ هم بسیار هزینهبر هستند و برای ما ایرانیها هم همیشه مشکل ویزا و … پابرجاست.
در ذیل این مطلب تجربیات شخصی من در پاسخ سؤالات معمول و همچنین ترفندهایی که در طول دو سال مداوم استفاده از میکروسکوپ برای درمانهای ریشه به تجربه، مطالعه و آموزش به آنها رسیدهام را مطرح میکنم. در سالهای قبل از لوپ های چشمی دندانپزشکی برای درمانها استفاده میکردم ولی شروع کار با میکروسکوپ را مدیون دورهای هستم که دکتر حسام میرمحمدی مدرس دانشگاه آکتای هلند استاد آن بودند و دانش و تجربیات گرانبهایی در آن دوره به ما شرکتکنندگان منتقل کردند.
چه میکروسکوپی برای کار دندانپزشکی بخریم؟
الآن البته خرید میکروسکوپ با این قیمتها، کار هر دندانپزشکی نیست. ولی هرکسی که برای کار حرفهایاش بتواند یک میکروسکوپ دندانپزشکی تهیه کند و از آن استفاده کند مطمئن باشد که از خرید خود پشیمان نخواهد شد.
میکروسکوپها انواع مختلفی در بازار دارند. بالطبع مارکهای معروف مثل زایس، لبومد، سی جی اپتیک، گلوبال و …که کشورهای طراح یا سازندهٔ آنها صاحبان تکنولوژی هستند اولویت خرید هستند. ولی امروزه ما می دانیم که چین و برخی کشورهای دیگر هم تولیدات مرغوب و قال استفادهای دارند و خرید این برندها هم با قیمتهای پایینتر پیشنهاد میشود. ازقضا امکانات جانبی این برندها بعضاً خیلی بیشتر است.
بیش از آنکه مهم باشد چه برندی میخرید (البته هر برندی که میخرید باید لنز مرغوبی داشته باشد) مهم این است که چه آپشن هایی در اختیار شما قرار میگیرد. واریوسکوپ و ارگو دو فاکتور مهم هستند که امکان درمانهای ارگونومیکتری به شما میدهند. امکانات عکسبرداری و فیلمبرداری هم برای داکیومنت کردن از دید بسیاری، امکانات مهمی هستند. برای کسانی که کار ترمیمی انجام میدهند ممکن است که فیلتر کامپوزیت فاکتور مهمی برای انتخاب باشد.
نوع اتصالات، نوع حرکت و … انتخابهای سلیقهای هستند چون درنهایت به همه آنها عادت میکنیم. در بین همکارانی که از میکروسکوپ استفاده میکنند هرکدام قویاً معتقدند که بهترین مارک را استفاده میکنند! چون به میکروسکوپ خود عادت کردند! وقتی عادت کنید احساس خواهید کرد که بهترین انتخاب را کردهاید. ولی مهم این است که بر اساس امکاناتی که مدنظر دارید برندی تهیه کنید تا بتوانید به کار با آن با بیشترین ارگونومی و همچنین بهترین دید عادت کنید.
در حال حاضر متأسفانه به دلیل شرایط اقتصادی و محدودیت انتخاب، مهمترین فاکتور در انتخاب برند میکروسکوپ قیمت آن است. پشتیبانی و خدمات پس از فروش ممکن است برای برخی فاکتور مهمی تلقی شود ولی در کشور ما خیلیها معتقدند که این فاکتور اهمیتی در حد مهریه دارد (بهقولمعروف نه کسی داده و نه کسی گرفته!) ولی به اقوال معروف نبایست اعتنایی کرد!
در مورد مزایای درمان میکروسکوپی ریشه اینجا را بخوانید.
درمان ریشه تهخصصی کرج – microscopic endodontics in iran
ترفندهایی برای شروع کار با میکروسکوپ دندانپزشکی:
از فک بالا شروع کنید! برخلاف تصوری که دارید، درست برعکس دیدمستقیم، کار با میکروسکوپ در فک بالا برای بیشتر بیماران بهمراتب راحتتر است.
حتماً برای شروع و مهارت نیاز به آینهٔ خاص یا صندلی خاصی ندارید. آینههای دندانپزشکی تخت و بدون بزرگنمایی باید در کار با میکروسکوپ استفاده کنید. آینههای خاص میکروسکوپی گران هستند و احتمالاً خیلی بهترند ولی واقعاً حیاتی نیستند. صندلیهای دستهدار مخصوص میکروسکوپ هم احتمالاً خیلی کار آیی دارند ولی از منابع دستاول رزیدنتهای اندوی دانشگاههای معتبر امریکا نقلقول میکنم که حتی در این دانشگاهها هم همه رزیدنتهایی که با میکروسکوپ کار میکنند تابوره مخصوص دستهدار ندارند!
شما به دستیار کنار دست در کار با میکروسکوپ نیاز دارید. این قضیه را جدی بگیرید. هم سرعت و هم تمرکزتان با دستیار کنار دست و روش چهاردستی بهمراتب افزایش مییابد.
بازوهای دستگاه را بااحتیاط جابجا کنید. بدون باز کردن اتصالات یا پیچها بازوها را با فشار حرکت ندهید. میکروسکوپ را در موقعیتی قرار دهید که کمترین جابجایی و حرکت را داشته باشد.
-بیمار در شرایط درمانهای اندو با میکروسکوپ در حالت سوپاین یا نزدیک سوپاین قرار میگیرد. برای بیمار این حالت البته ممکن است خوشایند نباشد ولی باید به بیمار توضیح دهید که مدتزمان درمان برای بیشتر بیماران قابلتحمل است. شرایطی که در آن قرار میگیرد کاملاً کنترلشده است. نگرانیهای او را کاهش دهید و به خاطر داشته باشید شما قرار است که یکعمر با این روش کارکنید ولی بیمار فقط در یک جلسه یک ساعت در این موقعیت قرار میگیرد پس باید بیمار متقاعد شود نه شما.
اینجا محل تأکید بر فواید رابردم نیست. ولی در استفاده از میکروسکوپ برای اندو استفاده از رابردم یک باید است! بدون رابردم استفاده از میکروسکوپ تقریباً تهی از معنی است! بدون رابردم آینه مدام بخارآلود میشود. ضمناً خطر سقوط اینسترومنت ها با دید غیرمستقیم و اشغال فضا توسط آینه خیلی بالاست. میکروسکوپ را یک توفیق اجباری برای بستن همیشگی رابردم در نظر بگیرید.
پاسخ به این سؤال که آیا میکروسکوپ دندانپزشکی بیشتر به نفع بیمار است یا دندانپزشک ساده نیست. ولی حفظ ارگونومی و سلامت کردن و کمر شما بیشک درنهایت به نفع بیمارانتان خواهد بود!
این مطلب بهتدریج بهروز میشود.
نوشته میکروسکوپ دندانپزشکی و ترفندهای استفاده از آن اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
آینده اندودنتیکس چه خواهد شد؟
میکروسکوپ دندانپزشکی و درمان ریشه دندان با میکروسکوپ
تکنولوژی های جدید در اندودانتیکس و دندانپزشکی معاصر
0 notes
کیمیا علیزاده در مطب دنداپزشکی با همکاران مطب عکس یادگاری گرفتند.حضور ایشان که صاحب چندین رکورد و افتخار برای کشور ما هستند بسیار مایه خوشحالی و افتخار ما بود.
کیمیا علیزاده – مطب دندانپزشکی
کیمیا یک الگوی انگیزشی برای همه ی دختران ایران است.. او تکواندوکاری است که اگر حتی علاقه مند به ورزش و خصوصا تکواندو نباشید، نام او را احتمالا شنیده اید.
کیمیا علیزاده نخستین و تنها زن ایرانی است که در تاریخ ایران در بازیهای المپیک، برنده مدال شدهاست.کیمیا با هیجده سال سن( در زمان کسب مدال) جوانترین مدالآور تاریخ ایران در کل ادوار المپیک است!
مطب دندانپزشکی – کیمیا علیزاده
کیمیا علیزاده بسیار مودب، متین و خوش قول است.همسرشان هم بسیار خوش اخلاق و مودب هستند و زوجی هستند که بسیار به هم می آیند.
برای ایشان و همسرشان آرزوی سلامتی و موفقیت های بیشتر می کنیم.هر چند که واقعیت این است که بعد از مدال المپیک کیمیا در سن هیحده سالگی عملا موفقیت بیشتر از این وجود ندارد! همین قضیه البته خودش امر استرس زایی است! وقتی کوهنوردی اورست را فتح کرده باشد دیگر قله های دیگر برای فتح شدن برایش لطفی ندارند.
ولی حتی کوهنوردی که اورست را فتح کرده باشد، در قله مدت کوتاهی توقف می کند…پایین می آید و از دامنه ها بیشتر لذت می برد.
شاید همه ی ما بعد از فتح قله های موفقیت زندگیمان مانند کیمیا به آرامش بیشتر نیاز داریم!
نوشته مطب دندانپزشکی درمان ریشه و کیمیا علیزاده اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
مطب دندانپزشکی چه طور بزنیم؟
نمونه کیس های درمان شده اندودنتیکس (عصب کشی)
درمان ریشه : مواردی که قبل از کار بهتر است بدانید.
0 notes
مراجعین متخصص درمان ریشه از ما میپرسند که درمانی که اندودنتیست برایشان انجام میدهد چه تفاوتی با درمانهای انجامشده توسط بقیهٔ همکاران دارد.
درمان ریشه یا اندو که بهطور عامیانه عصبکشی نامیده میشود درمانی است که برای نجات دندان شما از کشیده شدن انجام میشود. در حال حاضر اگر دندانی مربوط به یک آدم بالغ به درمان ریشه (عصبکشی) نیاز دارد، باید عصبکشی شود. جایگزین این درمان فعلاً با دانش امروز فقط کشیده شدن است.
به همین دلیل خیلی مهم است که درمان ریشهٔ دندان شما باکیفیت انجام شود.
متخصص درمان ریشه، دندانپزشکی است که چندین سال آموزش و تجربهٔ کافی برای ارائهٔ درمان تخصصی بر روی ریشهٔ دندان شما کسب کرده است.
علاوه بر بحث دانش تخصصی و تجربه، یک اندودنتیست ام��انات و سختافزارهای تخصصی و همچنین مهارت استفاده از این امکانات و تجهیزات پیشرفته را دارد.
متخصص درمان ریشه ی دندان چه زمانی مراجعه کنیم؟
امروزه درمان ریشه پیشرفتهای زیادی را در بعد دانش، مهارت، تجهیزات و تکنیک داشته است. بهطوریکه موفقیت درمان ریشه بسیار بالا رفته است و در حال حاضر یکی از موفقترین درمانهای دندانپزشکی به شمار میرود.
تجهیزاتی مانند لوپ و میکروسکوپ دندانپزشکی، افق جدیدی را به نام اندودانتیکس میکروسکوپی و دندانپزشکی میکروسکوپی گشوده است که روی نتایج و کیفیت درمانهای انجامشده دندانپزشکی اثرات قابلتوجهی دارد.
بسیاری از همکاران دندانپزشک عمومی درمانهای باکیفیت اندو را انجام میدهند. استاندارد درمانی برای این درمان ثابت است. ولی متخصص درمان ریشه مهارت قابلتوجهی برای ارائهٔ درمانهای ریشهٔ پیشرفته دارد.
همکاران دندانپزشکی عمومی زمانی که با دندانهای با درمان ریشهٔ پیچیده و پیشرفته مواجه میشوند، میتوانند آنها را به همکاران متخصص درمان ریشه (اندودنتیست) ارجاع دهند تا بهترین و باکیفیتترین درمان ممکن برای بیماران انجام شود.
البته مراجعین دندانپزشکی درصورتیکه خودشان مایل باشند میتوانند بهصورت مستقیم به همکاران متخصص اندو مراجعه کنند. ولی با توجه به اینکه بسیاری از درمانهای ریشه را همکاران عمومی هم انجام میدهند، مسیر مراجعه از طریق دندانپزشک عمومی قابلدسترستر و معمولتر است.
برخی مشکلاتی که درمانهای ریشه را پیچیده میکند هم دلیل خوبی است که مراجعین مستقیم به متخصص درمان ریشه مراجعه کنند. مثلاً درمان ریشه برای خانمهای باردار، عصبکشی برای بیماران سیستمیک و بیماران خاص، درمان ریشه برای افرادی که ترس شدید و فوبیای غیرطبیعی نسبت به دندانپزشکی دارند و … دلایل خوبی هستند که یک متخصص اندو، درمان ریشهٔ شما را بر عهده بگیرد.
متخصص اندو مهارت این را دارد که در کمترین زمان با بهترین کیفیت درمان را برای شما انجام دهد؛ بنابراین اگر عجله دارید و توانایی جلسات متعدد درمان را ندارید میتوانید با مشاوره با یک اندودنتیست اطمینان حاصل کنید که درمان ریشهٔ دندان شما در حداقل زمان و تعداد جلسات بهصورت حرفهای انجام میشود.
برای مراجعینی که زمان محدودی دارند یا در خارج از کشور اقامت دارند، دریافت سرویس با بیشترین سرعت و بالاترین کیفیت از اهمیت بالایی برخوردار است.
در مطب تخصصی درمان ریشه (اندودانتیکس) کرج با امکانات و تجهیزات پیشرفتهٔ درمان تخصصی اندو آماده ارائه خدمات اندو (عصبکشی) با حداکثر تمرکز و دقت هستیم.
همهٔ درمانهای ما در مطب کرج با روش استاندارد روز کشورهای پیشرفتهٔ دنیا، بستن رابردم، استفاده از دستگاههای آپکس فایندر و رادیوگرافی دیجیتال انجام میشود. ما در بیشتر درمانهای خود از بزرگنمایی به کمک میکروسکوپ دندانپزشکی پیشرفته استفاده میکنیم. امکان چاپ تصاویر میکروسکوپ یا تماشای ویدیوی لایو درمان بهصورت همزمان یا آفلاین برای مراجعین وجود دارد.
همچنین در مطب کرج از امکاناتی مانند لیزر کمتوان، دستگاه پر کردن کانال ریشه به روش تزریقی گرم و دستگاه اولتراسونیک تخصصی درمان ریشه برخوردار هستیم که کمک میکنند درمان شما بهترین و پیشبینیشدهترین نتایج را در بر داشته باشد.
صرف وجود امکانات و تجهیزات پیشرفته در مطب برای اینکه بهترین درمان را برای شما تضمین کند کافی نیست. مهمتر از امکانات و تجهیزات، مهارت و تجربهٔ کافی در استفاده از ابزارهاست.
شرکت در دورههای آموزشی خارج از کشور باعث میشود که یک دندانپزشک بتواند در هر زمان بهروزترین و بهترین روشها را برای درمان شما استفاده کند.
بسیاری از همکاران دندانپزشک عمومی علاقهمند به درمان ریشه با شرکت در دورههای آموزشی و کسب مهارتهای اضافیتر از دورهٔ عمومی دانشکدههای دندانپزشکی خود را میتوانند به سطوح خوب و قابل قبولی در ارائه درمان استاندارد ریشه برسانند.
اما در مورد متخصصین اندو، ارائهٔ درمان بر اساس استاندارد درمانی تقریباً بیشتر این همکاران را شامل میشود.
تماس با ما جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه درمان: صفحه تماس
اندو تخصصی در کرج چه طور برای شما انجام می شود؟
نوشته اندو را متخصص برایم انجام دهد یا دندانپزشک عمومی؟ اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
چرا در کنگره اندو شرکت کنیم ؟(در حاشیه کنگره اندودنتیست های ایران)
متخصص درمان ریشه دندان ( اندودنتیست ) در کرج – علی مرسلی
قصور دندانپزشکی چیست و در مواقع قصور چه باید کرد؟
0 notes
در سالهای دور و حتی نهچندان دور چاقها فقط چاق بودند. آدمهای عصبی کسانی بودند که به غیظ و خشم معروف بودند. کسی اگر دندانهای زرد یا بههمریخته داشت، صرفاً دندانهایش زرد و بههمریخته بود. کسی که افسرده بود، صرفاً فردی تودار و غیراجتماعی به شمار میآمد.
امروزه اما چاقی اسم یک بیماری است. آدمی که کنترل خشم ندارد به دلیل anger and impulsivity میتواند تحت درمان قرار گیرد، کسی که دندانهای زرد یا نامرتب دارد بیمار دندانپزشکی زیبایی و ارتودنسی است! افسردگی بیماری خطرناک نیازمند درمان است.
به این پدیده که در جهان معاصر شاهد هستیم، عدهای اسم پزشکی سازی (Medicalization) دادهاند.
پزشکی سازی در دندانپزشکی امروز هم تأثیر شگرفی داشته است.
مثلاً دندانپزشکان بهطور پیشگیرانه ممکن است که برای دندانهای عقل توصیه به خارج شدن بکنند. مال اکلوژن ها بیماری تلقی میشوند و دندانپزشکان به مراجعین خود توصیه میکنند که مال اکلوژن ها را درمان کنند. ما حتی برای رنگ مناسب دندانها هم ممکن است پیشنهادهایی برای بیمارانمان داشته باشیم. شیارهای عمیق دندانهای مولر تازه رویش یافتهٔ یک بچهٔ هفتساله را بهعنوان بیماری تلقی میکنیم و درصدد درمان آن با فیشورسیلانت برمیاییم!
پزشکی سازی ناشی از نگرشی در پزشکی کلاسیک به اسم «پاتولوژیک انگاری» (pathologization) است. دندانپزشکی امروز سعی دارد مواردی را «پاتولوژی» تلقی کند که شاید در گذشته پاتولوژی محسوب نمیشدند. مثلاً در دندانپزشکی امروز هر نوع بیدندانی پاتولوژی حساب میشود و نیاز به درمان دارد. درحالیکه واقعاً مطمئن نیستیم، انسانی که چهار دندان مولر دومش را از دست داده است و بقیهٔ دندانهایش را دارد آیا «بیمار» دندانپزشکی تلقی میشود و باید مداخله درمانی حتماً برایش صورت گیرد یا خیر؟ آیا از دست رفتن یک مولر در هر فک یا در هر کوادرانت جویدن و مضغ را مختل میکند؟(در پروستودنتیک حتی مواردی گفتهشده با از دست رفتن هشت مولر بهشرط حضور باقی دندانها مضغ میتواند کامل باشد). یا مثلاً هر فردی که اکلوژن کلاس دو یا کلاس سه دارد شرایط پاتولوژیکی دارد و نیاز به درمان دارد؟
دندانپزشکی امروز بهشدت پیرو مداخلهگری (interventionism) است. دندانپزشکان مایل هستند که موارد زیادی را در دهان وفکین بیماران پاتولوژی تلقی کنند و در جهت درمان آنها برآیند.
از ترمیمهای پیشگیرانه گرفته تا فلو��ایدتراپی، از ارتودنسی تا درمانهای ترمیمی زیبایی، بلیچینگ، جراحی دندانهای نهفته نمونههایی از رویکرد مدیکالیزاسیون دندانپزشکی معاصر است.
طبی سازی یا مدیکالیزاسیون، بهنوبهٔ خود بهتنهایی در دندانپزشکی خوب یا بد نیست. برای مثال وقتی به آب آشامیدنی فلوراید اضافه میشود، همهٔ جامعه بیماران مستعد پوسیدگی تلقی میشوند. در مورد افرادی که واقعاً مستعد پوسیدگی هستند طبی نگری ازایندست، خوب است. درعینحال برای عدهای که مستعد پوسیدگی نیستند، مداخلهٔ دارویی بیهوده (مصداق غیراخلاقی درمان بیهوده) صورت میگیرد.
در مورد مال اکلوژن اما جنبهٔ اخلاقی قضیه پررنگتر است. چون ارتباط علت و معلولی حقیقی بین همهٔ انواع مال اکلوژن و سلامت در مطالعات وجود ندارد. در مورد اقداماتی مانند ترمیمهای زیبایی، بلیچینگ و … هم ارتباطاتی که با مواردی مثل اعتمادبهنفس، موفقیت شغلی و اجتماعی مطرح میشود صرفاً «ادعا» هستند و هیچ مبنای مطالعاتی ندارند.
مدیکالیزاسیون به نظر میرسد که بیش از آنکه نافع مراجعین در دندانپزشکی باشد، یک چکلیست بلندبالا ایجاد میکند که درصد زیادی از مردم را وارد چرخهٔ بهاصطلاح درمانهای دندانپزشکی میکند! البته مدیکالیزاسیون منافع عمومی هم در مواردی دارد. درزمینهٔ درمانهای پیشگیری مثل فلورایدتراپی، فیشورسیلانت، ترمیمهای پیشگیرانه و … طبی نگری نیازهای تخصصیتر دندانپزشکی در آینده را میتواند مرتفع کند و به نفع بیماران باشد.
مدیا (رسانه) همدست اساسی درمانگران در پدیدهٔ پزشکی سازی است. تصویری که رسانه از سلامت و بیماری ارائه میکند نقش مهمی در شکلگیری نگرش مراجعین به درمان دارد. تبلیغات رسانهای در دندانپزشکی یک لبخند هالیوودی با دندانهای سفید و براق را «استاندارد» سلامت دهان و دندان معرفی میکند. این قضیه حتی در تبلیغات خمیردندان، محصولات بهداشتی و دندانپزشکان هم بسیار به چشم میآید که نمونهٔ عینی مدیکالیزاسیون در دنیای دندانپزشکی امروز با همدستی رسانه است.
سال 2002 مجلهٔ بریتیش مدیکال، مقالهٔ جالبی در مورد ریسکهای مدیکالیزاسیون و ارتباط آن با شرکتهای دارویی منتشر کرد (BMJ 2002;324:886).
اما ازنظر اقتصادی مدیکالیزاسیون میتواند منافعی هم داشته باشد. پزشکی سازی میتواند یک چرخهٔ مالیات پنهان به نفع فقرا و از جیب پولدارها ایجاد کند. درصورتیکه دولتها بتوانند از فرآیند پزشکی سازی مالیات بیشتری اخذ کنند، ازآنجاییکه بیشتر مشتریان این خدمات افراد مرفهتر هستند، با برگشت این پول به چرخهٔ درمانهای پایه و پیشگیرانه اساسی یا بنای زیرساختهای سلامت جامعه (آب سالم، هوای سالم و …) میتوان سلامت کلی جوامع را ارتقا داد.
بهطور خیلی ساده و عامیانه درواقع با فروش بیماری به پولدارها از راه مدیکالیزاسیون دولتها میتوانند خرج سلامت فقرا را دربیاورند! این قضیه البته ممکن است منتقدانی ازنظر اخلاقی داشته باشد، ولی در عمل گرفتن مالیات بیشتر از درمانهای زیبایی، تولید مکملهای غذایی که اثرات آن در سلامت اثبات نشده، داروهای هامیوپاتی، داروهای تقویت جنسی، غذاهای گلوتن فری و … نمیتواند غیراخلاقی باشد. کما اینکه گرفتن مالیات بیشتر از شکر، بلیتهای بیزنس کلاس و فروش خط تردد ویژه پولدارها غیراخلاقی نیست و اتفاقاً در جوامعی که سازوکارهای درست و سالم در استفاده از مالیاتهای این درآمدها دارند، نفع کلی برای جامعه دارد.
خطر بزرگ وقتی است که پزشکی نگری یک فرهنگ فرا طبقهای در جامعه تبدیل شود و همهٔ اقشار جامعه را هدف بگیرد. در جهان سوم این خطر بسیار بیشتر است. مثلاً در دندانپزشکی مراجعین زیادی را در کشور با دندانهای پوسیده و بهداشت پایین میبینیم که خدمات درخواستی آنها ونیرکامپوزیت دندانهای قدامی است و سهم سبد سلامت خانوار خود را مایلاند صرفاً به این درمانها اختصاص دهند. یا اینکه تعدادی از این خدمات تحت پوشش خدمات عمومی سلامت دولتها قرار بگیرند. یا اینکه فشار شرکتهای داروسازی، واردکننده یا ارائهکنندگان خدمات از طریق رسانهها موجب اختصاص منابع عمومی برای این خدمات و محصولات شود (مثلاً اختصاص ارز دولتی در ایران برای ماده بلیچینگ، ایمپلنت و …).
سیاستهای مدیران سلامت و مدیران اقتصادی در مورد اثرات پزشکی سازی (مدیکالیزاسیون) نقش اساسی ایفا خواهد کرد. خروجی مثبت یا منفی مدیکالیراسیون در سلامت جامعه علیالخصوص در مورد سلامت دهان و دندان، به سیاستگذاریها و نگرش کلان بالادست مربوط است.
نوشته مدیکالیزاسیون و دنتالیزاسیون در دندانپزشکی اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
یونان ،فرزند ننر اروپا:سفرنامه سفر بک پکی به ایروان، آتن و سانتورینی
تغییر رشته به دندانپزشکی از سایر رشته ها ، آری یا خیر؟
نمونه کیس های درمان شده اندودنتیکس (عصب کشی)
0 notes
سفر تایلند را زمانی تصمیم گرفتم بروم که در شرایط حداکثری فشار کاری قرار داشتم. ابتدا تصمیم داشتم یک سفر کوتاه بهجایی گرم بروم. احسان همسفر قدیمی، تایلند را پیشنهاد کرد و چون خودش نمیتوانست بیاید، گروهی را پیشنهاد کرد برنامه سفر تایلند را ریخته بودند. ازآنجاییکه وقت برنامهریزی مستقل نبود و برنامه این گروه هم جالب و منظم بود، با همین گروه همسفر شدم.
ویزای تایلند:
ویزای تایلند راحت میشود گرفت. در سایتش به زبان فارسی توضیحات را دارد و نیازی به مراجعه حضوری هم نیست. دوستانی ریکشا زحمت حضور در سفارت و گرفتن ویزا را کشیدند.
پرواز ماهان مستقیم به بانکوک بود و بین شش و هفت ساعت طول کشید. پذیرایی خوبی داشت. صبح در فرودگاه سووارنابومی که مدرن و بسیار بزرگ بود فرود آمدیم و با مترو به سمت چاینا تاون در مرکز بانکوک رفتیم.
کشور تایلند یا سیام :
تایلند کشوری است که ازنظر سابقه تاریخی شباهتهای زیادی به ایران دارد. این کشور هماکنون (2019) حدود هفتاد میلیون نفر جمعیت دارد. یک پادشاهی با قدمت تاریخی در تایلند مستقر است. نظامیان در تایلند قدرت بسیار زیادی دارند.
بانکوک:
شهر بانکوک یک شهر متروپولیتن با حدود هشت و نیم میلیون جمعیت است. مانند تهران هوای نسبتاً آلودهای دارد. قسمت مدرن شهر پر از برجهای بلند و مالهای بسیار مدرن و مجهز است.
در روز آخر سفر به یکی دو مال بزرگ که نزدیک هم بودند سر زدیم. با دوستم کیوان از مرکز فرهنگی هنرهای معاصر تایلند دیدار کردیم که هنوز کامل نشده است و در حال ساختهشدن است.
در موزهٔ هنرهای معاصر، نمایشگاهی از عکسهای خواهر پادشاه تایلند، بانو سیکریتی برپاشده بود که در نوع خود جالب بود.
سیکریتی یکی از محبوبترین شخصیتهای تایلند علیالخصوص در میان مسلمانان جنوب تایلند است.
در این ساختمان زیبا که شباهتی هم به موزهٔ هنرهای معاصر تهران ازنظر بنا داشت، فروشگاهی برای آثار چند تن از نقاشان معاصر تایلند برپاشده بود.
متروی بانکوک:
در فرودگاه سوار متروی بانکوک شدیم. متروی بانکوک خیلی قدیمی نیست. بلیتها بهصورت سکههای توکن پلاستیکی هستند. هاستل ما در مرکز شهر قسمت چاینا تاون (شهر چینی) قرار داشت و تا نزدیکی چاینا تاون را با مترو رفتیم.
علاوه بر مترو بانکوک خط مونوریل یا همان قطار هوایی هم دارد که خیلی مدرن است. متروی تایلند شلوغ بود ولی مردم نسبت به تهران فرهنگ استفاده بهتری داشتند. ضمناً دستفروش هم در مترو وجود نداشت!
رودخانه چائو پرایا
قسمت زیادی از حملونقل بانکوک با استفاده از فریهای روی رودخانه انجام میشود. این رودخانه بزرگترین رودخانه تایلند است و به سمت جنوب رفته و به خلیج تایلند میریزد. بلیتهای این فریها ارزان و کاغذی هستند. دهها کانال در اطرا�� این رود قرار دارند که شبکه حملونقل وسیعی به نقاط مختلف شهر از مسیر این کانالهای قابل قایقرانی فراهم میشود.
قایقهای تایلندی برای حرکت در آبهای کمعمق ساختهشدهاند. پروانهٔ موتور قایق با محور بلندی از موتور جدا میشود. بهاینترتیب پروانه از قایق با شیب محور فاصلهٔ زیادی دارد و نتیجه اینکه قایق بدون اینکه پروانه به کف رودخانه بخورد میتواند در آب کمعمق حرکت کند. این قایقها در سواحل تایلند هم برای جابجایی مسافر بین کشیها و ساحل در جایی که اسکله وجود ندارد (مانند ساحل رایلی) استفاده میشد. محور بلند این قایقها البته باعث میشود که سرعت این قایقها خیلی کم باشد. این قایقها به قایقهای دمدراز در انگلیسی معروف هستند. قیمت آنها هماکنون در تایلند بدون موتور حدود دویست هزار بات است که مبلغ بسیار بالایی است. علت گرانی آنها این است که قطع درختان جنگل چندین سال است در تایلند ممنوع شده است. بنابراین به علت وارداتی بودن چوب، قیمت تمامشده ساخت این قایقها بسیار بالا رفته است.
بازار روی آب بانکوک:
روی کانالهای آب بانکوک که در نواحی درواقع رودخانه را بای پس میکنند، بازارهای شناور وجود دارد. از این بازارها در بانکوک در چند نقطه وجود دارد. ولی مشخصه اصلی آنها این است که جاذبهٔ گردشگری هستند و قایقهایی با گرداندن توریستها در این بازارها پول درمیآورد.
این بازارها دیدنی هستند. روی قایقها و در ساحل رودخانهها انواع غذاها، نوشیدنی، میوه و لباس و سوغاتی به فروش میرسد. قیمتها بالطبع tourist price هستند.
قصر بزرگ بانکوک:
پرا بوروم ماها راتچا وانگ یا همان قصر بزرگ مجموعه ساختمانها قصرها و معبدی بزرگ است که در کنار رودخانه قرار دارد. ورودی این مجموعه 500 بات است که به نظر من برای این مجموعه که تاریخ ساخت آن به قرن هجدهم میرسد و خیلی هم قدیمی نیست مبلغ زیادی است و با توجه هجوم توریستها خیلی ارزش دیدن ندارد! در مقایسه با معبد بزرگ بوداییهای کاتماندو در نپال، معبد دندان بودا در سریلانکا واقعاً معابد بودایی تایلند اصالت و قدمت چندانی ندارند.
قصر بزرگ بانکوک
در تایلند نظام پادشاهی و دین بودایی بسیار در هم تنیده شدهاند. درست همان علایم و هدیههایی که جلوی تندیسهای بودایی در محلات و معابد میچینند، روبروی عکس پادشاه و اعضای خانواده سلطنتی هم میچینند. بهنوعی سلطنت نماد بودای زنده است!
غذاهایی که برای بودا در معابد قرار میدادند بسیار جالب بود. بعضاً کوکاکولا و شربت مولتیویتامین هم در بین این هدایا دیده میشد!
از بانکوک به شیانگ مای:
روز دوم سفر به ایستگاه قطار بانکوک به اسم Hua Lamphong رفتیم. خود ایستگاه خیلی قدیمی بود. صندلی برای مسافران منتظر در سالن بزرگ وجود نداشت و مسافران روی زمین بندوبساطشان را پهن میکردند. پلیس هم در نظم خاصی مسافران را برای اینکه روی زمین در جای مناسبی بنشینند راهنمایی میکرد.
ایستگاه رستوران بزرگ و ارزانی داشت که غذاهایش سبک غذاهای زندانها و خوابگاهها بود. من مرغ آب پز بدون هیچ افزودنی، رب یا ادویه در کنار برنج شفته و بدون نمک خوردم. البته به نظرم با توجه به اینکه در دو روز اخیر خیلی غذاهای خوبی نخورده بودم بسیار خوشمزه بود.
سوار یک قطار قدیمی با واگنهای بنفش شدیم که به مقصد چیانگ مای حرکت میکرد. قطار سالنی بود و کوپه نداشت. اما در قسمتی که ما بلیت گرفته بودیم صندلیها تبدیل به تخت میشد و طبقه بالا هم داشت که در مدت زمان طولانی سفر (از بعدازظهر ساعت 2 تا هفت صبح!) میشد شب را خوابید. پردهها کشیده میشد. ملافه، پتو و بالش تمیز بستهبندیشده به مسافران داده میشد. قطار نسبتاً کند بود و با قطارهای روسیه که خیلی شیکتر و مجهزتر بودند و زمآنجام جهانی بین مسکو، سنپترزبورگ و کازان سوار شده بودیم تفاوت فاحشی داشت.
قطار سالنی با تخت ، تایلند
فروش الکل در قطار از چند سال پیش ممنوع شده بود. رستوران قطار محقر بود. شب در رستوران نودل خوردم. نودل در تایلند و کلن در چین و جنوب شرق آسیا جایگاه ویژهای دارد. نودل هایی که در ظرفهای سطلی شکل با طعمهای مختلف بستهبندیشدهاند و یک چنگال تاشو داخلشان است. آب داغ داخل ظرف میریزند و در چند دقیقه نودل آماده میشود. داخل این بستهها برحسب انتخاب تکههای گوشت یا سبزی هم هست.
در مورد قطار نکتهٔ جالب این بود که درهای سوارشدن و پیاده شدن به قطار حین حرکت باز بود. در طول روز قطار از مراتع و زمینهای کشاورزی عبور میکرد. مشخص بود که کشاورزی در تایلند کاملاً صنعتی و پیشرفته است. برخلاف نپال که هنوز در زمان سفر در دو سال قبل با گاوآهن شخم میزدند در تایلند سیستم کشت و صنعت و زمینهای وسیع مکانیزه کشاورزی دیده میشد. وفور آب و سرسبزی کشور هم شامل همهجای تایلند میشود.
شیانگ مای:
شیان مای بزرگترین شهر شمال تایلند است. حدود صد و سی هزار نفر جمعیت داشت (2019) ولی به نظرم به توجه به اینکه بلندمرتبهسازی وجود نداشت و تراکم کم بود، وسعت شهر بیشتر از جمعیتش نشان میداد.
در این شهر در هاستل green sleep مستقر شدیم که هاستل نسبتاً خوبی بود. آنطور که من از تایلندی متوجه شدم مای به معنی شهر است و شیان مای به معنی شهر جدید است. این شهر دورهای پایتخت پادشاهی تایلند بوده است.
رودخانهٔ پینگ از شهر عبور میکند که خیلی پرآب نبود. ولی کانال زیبایی هم در کنار رودخانه وجود دارد که نیلوفرهای آبی در آن هست.
بقایای یک دیوار قدیمی در مرکز شهر هست که توریستها بیشتر در اطراف این دیوار پرسه میزنند.
دوی سوتپ:
معبد معروف شیانگ مای که بیرون شهر است و روی تپهای بلند است که پله دارد. دو طرف پلهها دو اژدهای زیبا هم ساختهشده است. معبد وسط جنگل و پارک جنگی است. ما صبح زود قبل از طلوع آفتاب به معبد رفتیم. سوتپ درواقع اسم کوهی است که معبد در آن قرار دارد
راهبان بودایی در حال خواندن مانترا بودند و منظرهٔ استوپای طلایی بسیار زیبا بود. استوپاهای زیادی من در سریلانکا و نپال قبلاً دیده بودم. این بناها ازنظر تاریخی گورپشته هستند و داخل آن ساختمانی نیست و صرفاً از بیرون زیارت میشوند!
معبد بودایی شیانگ مای
برای ورود به معابد بودایی در همهجای تایلند نیاز هست که لباس پوشیده باشد و کفشهایتان را هم دربیاورید که البته در نپال و سریلانکا هم به همین صورت بود.
عدهای از همراهان به تماشای طلوع آفتاب رفتند. برای این معبد بوداییهای تایلند افسانهای در مورد خواب دیدن یک راهب و دفن شدن استخوان کتف بودا ساختهاند که شباهت زیادی به روایت خواب دیدن و احداث مسجد جمکران دارد. البته نمونه مشابه دیگر معبد دندان بودا در شهر کندی بود که بسیار برای بوداییها مقدس بود.
آبشار واچیراتان:
آبشار بلند و بسیار زیبایی بود (به نظر بیش از پنجاه متر ارتفاع داشت) که پودر خنک آب را تا دوردست میاورد. این آبشار در مسیر دوی اینتانون (بلندترین کوه تایلند) قرار دارد. آنطور که من متوجه شدم دوی در زبان تایلندی به معنی کوه و بلندی است.
این آبشار هم در محدوده پارک جنگلی و بیرون شهر قرار دارد.
فیل شوران!
یک برنامه توریستی که در اطراف شیانگ مای بود، دیدن فیلها، غذا دادن به فیلها و شستن فیلها بود. فیلهای آسیایی که در این مرکز نگهداری میشدند با فیلهایی که در سریلانکا در یتیمخانهٔ فیلها دیده بودم کمی ازنظر ظاهری تفاوت داشتند. در نپال هم در چیتوان سافاری با فیل را تجربه کرده بودم و سوار فیل شده بودم.
این برنامه ادعا میکرد که سوارشدن روی فیلها انسانی نیست! اما نگهداشتن آنها در اسارت و خوراندن موز و شستن آنها در رودخانه توسط توریستها برای پول درآوردن انسانی و اخلاقی است.
البته مشخص بود که نسبت به سریلانکا و نپال، صنعت توریسم در تایلند قدمت و نظم بیشتری دارد و بیش از بقیه کشورها رویش کار و سرمایهگذاری شده است.
تاکسیها شیانگ مای:
در شیانگ مای تاکسی و موتورسیکلت فراوان است. تاکسیهای قرمزرنگ وانتبار (به رنگهای دیگر هم هستند) در سطح شهر و بیرون شهر برای جابجایی مسافر دیده میشوند که مسافران پشت وانت ردیف مینشینند. به این تاکسیها ا songthaews میگویند. ین قضیه برای توریستها احتمالاً بهنوعی جذاب و بامزه است ولی باوجود مقاصد شیبدار توریستی خارج شهر و خطرات سوارشدن پشت وانت که حتی در ایران هم سالهاست ممنوع شده است به نظر خطرناک است.
موتورسواری در شیان مای!
با کیوان یک موتورسیکلت اجاره کردیم و در روزی که بقیه تصمیم داشتند که به مای شهرکی در اطراف شیانگ مای که مقصد بک پکرهاست بروند ما در شهر ماندیم.
اولین بار بود که موتورسواری میکردیم و در کشوری که برعکس ما فرمان اتومبیلها سمت راست است، کار آسانی نبود. طبق آمار حدود 1000 نفر توریست در تصادفهای موتورسیکلت در سال 2018 در شیانگ مای آسیبدیده بودند. به این موتورها که دنده اتوماتیک هستند در امریکا اسکوتر میگویند.
موتورسواری در شهر لذت خاصی داشت. برخلاف نپال و سریلانکا بوق زدن در تایلند معمول نیست. فرهنگ ترافیکی نسبتاً بالاست (از ایران خیلی بالاتر است) هرچند که با اروپا و حتی روسیه فاصله دارد.(به موتورهای گازی امریکا اسموتر می گویند!)
موزهٔ تاریخ و مردمشناسی شیانگ مای رفتیم. در مورد تاریخچهٔ بودا در تایلند، تاریخ پارچهبافی و ابریشمبافی در تایلند آثار زیادی وجود داشت. در محوطه بیرون مجسمهٔ سه جنگجو را که از نمادهای شهر است دیدیم.
برای صبحانه هم برنج و انبه خوردم که ترکیب خیلی خوشمزهای بود.
عصر با موتور در اتوبانی به سمت خارج شهر به مال سنترال فستیوال رفتیم. به دلیل جشن سال نوی چینیها مال بسیار شلوغ بود. مال بسیار بزرگ بود و پر از برندهای معروف و رستورانهای متنوع شیک بود. غذاهای تایلندی و چینی ازجمله Khao Soi Kai که غذای معروف منطقهٔ شیانگ مای است فراوان بود. در این مرکز من از ماهیهای معروف تایلند که گوژپشت هستند و همهجا دیده میشوند خوردم. به نظرم ماهی خوشمزهای بود و طعم قابل قبولی داشت.
مال بزرگ در شیانگ مای ، جشن سال نوی چینی
در شیانگ م��ی اقلیتی از روهینگیاهای مسلمانی که بهزور از میانمار اخراج شدهاند هم حضور دارند.
مدیکال – دنتال توریسم در شیانگ مای:
تعداد زیادی بیمارستان، مطبها و کلینیکهای پوست و دندانپزشکی در این شهر دیده میشد. در داخل مطبهای دندانپزشکی که ما سر کشیدیم پر از توریستهای خارجی بود.
مطبهای دندانپزشکی اغلب شبیه مغازه بودند و حتی مانند رستورانها منوی قیمت را بیرون رستوران قرار داده بودند. قیمت یک عصبکشی دندان ر در این منوها بین چهار هزار تا هشت هزار بات بود. به پول امروز ایران در سال 2019 این مبلغ برای یک دندان مولر بیش از سه میلیون تومان میشد که هفت برابر مبلغ معمول در ایران است. تازه این درمانها توسط دندانپزشک عمومی انجام میشد.
کلینیک دندانپزشکی با منوی قیمت خدمات ، شیانگ مای ، تایلند
بانکوک هم پر از مطبهای دندانپزشکی بود ولی در شیانگ مای قیمتها علیالظاهر ارزانتر بود.
مطبها پر از توریستهای موبور بودند. کفشهایشان را دم در درمیآوردند و در مطب دمپایی میپوشیدند که به نظر روش کنترل عفونت جالبی بود!
پرواز از شیانگ مای به بانکوک و کرابی:
با پرواز ایرآسیا که ارزانترین پروازهای داخلی تایلند را این شرکت مالزیایی دارد، از فرودگاه بینالمللی شیانگ مای به فرودگاه دون موئنگ پرواز کردیم. در فرودگاه استاپ داشتیم و با پرواز دیگری از همین شرکت به کرابی پرواز کردیم.
کرابی:
کرابی نام یک منطقه است ولی شهر کوچک توریستی در امتداد خلیجی با شاخههای عمیق است. در زمان اقامت ما در هاستل چان چا لای که هاستلی با ساختمان قدیمی ولی با امکانات مکفی بود، به طرز عجیبی شهر خالی از توریست بود. بارها و رستورانها خالی بودند.
معبد ببر یا وات تام سوآ:
یک معبد بسیار زیبا در بلندای صخره است. در اطراف کرابی این صخرههای بلند و پردرخت که از وسط زمین صاف برآمدهاند بسیار شمایل دیدنی در افق ایجاد کردهاند. این معبد پلههای زیادی دارد. در برگشت من حدود 1320 پله شمردم که البته در راهنمای توریستی هزار و دویست و خوردهای ذکرشده است. منظرهٔ اطراف، جنگلها و خلیج کرابی در بکگراند بسیار دیدنی است. در مسیر میمونهای زیادی وجود دارند که از میلههای نردهها سر میخورند و پایین میآیند.
خلیج کرابی از فراز معبد
در بالای صخره، معبد زیبایی با یک مجسمهٔ بودا قرار دارد. قدمت این معبد زیاد نیست و به قرن بیستم برمیگردد و افسانهای که یک نفر راهب بودایی در غار پایین این معبد یک ببر دیده است وجود دارد.
چشمههای آب گرم کرابی:
یکی از بهترین قسمتهای سفر دیدن چشمهٔ آب گرم کرابی بود که البته بیرون از شهر قرار دارد. در وسط جنگل این چشمه سنگها سرازیر میشود و در پاییندست از یک آبشار کوچک داخل رودخانهای با آب سرد میریزد. حوضچههای سنگی این امکان را که در آنها دراز بکشید و از آب گرم لذت ببرید وجود دارد.
در محلی که آب سرد و گرم به هم میرسند زیر آبشار آب گرم مدتی را دراز کشیدم. منظرهٔ جنگل و صدای آب آرامش بسیار زیادی داشت.
در همان نزدیکی یک استخر طبیعی شفاف (کریستال) emerald قرار دارد که در آن شنا میکنند. وقتی باز هم پیاده داخل جنگل مسیر را ادامه بدهید به یک دریاچه کوچک آبیرنگ وسط جنگل میرسید که دور آن نرده کشیده شده و نمیتوان وارد آب شد ولی مثل یک کارتپستال زیباست.
ورود مواد غذایی و بطریهای پلاستیکی به این منطقه ممنوع است و باعث شده محیطزیست کمتر آلوده شود.
جزیره فی فی:
از کرابی تا فی فی را با فری رفتیم. ما در عرشه زیر آفتاب بودیم و قایق در رفت سرعت کمی داشت (در برگشت نوع قایق فرق داشت و سریعتر بود). معمولاً توریستها از پوکت به فی فی میآیند. فی فی نام چند جزیره در دریای آندامان است.
در جزیره اصلی مسکونی فی فی در یک هاستل به اسم Bplace ساکن شدیم. منطقه پر از توریست بود و بارها شلوغ بودند و نایت لایف در جریان بود.
از فی فی با یک قایق به گشت دور جزیره رفتیم که شامل خلیج میمونها و خلیج مایا میشد. در قسمتهای مختلف جزیره شنا کردیم. دریا در بعضی نواحی شفاف بود. حین اسنورکلینک ماهیهای زیبایی در عمق دیده میشد اما تعداد ماهیها نسبت به سؤال مالدیو که سال قبل رفته بودم کمتر بود و تقریباً تمام مرجانهایی که دیدم مرده بودند. در یک قسمت جزیره در کنار صخرهها دستهٔ بزرگی از کوسههای با اندازه کوچک را دیدم. به نظر مشابه کوسههایی بودند که در جنوب ایران میخورند و در بوشهر چند بار خوردهام.
فی فی با سواحل صخرهای بسیار زیبا بود و نواحی زیادی برای اسنورکلینک وجود داشت ولی به نظرم دنیای زیر آبی که در جزیره اکولهاوس مالدیو دیدم و همچنین دیدن سفرهماهی دیو خیلی مهیجتر بود.
جزیره فی فی تایلند
قایقران ما حکیم خیلی حواسش به مسافران نبود. مدام با موبایلش در حال چت بود. او از مسلمانان فی فی بود. اکثریت ساکنان اصلی فی فی مسلمانان هستند که در قرنهای قبل طی روابط تجاری با مسلمانان اسلام به این منطقه واردشده است. در کل اقلیت مسلمانان بیشتر در جنوب تایلند هستند و هرقدر به سمت شمال و به مرزهای میانمار نزدیک میشویم بوداییها اکثریت میشوند.
ساحل رایلی:
دسترسی به این ساحل از طریق قایق است. این ساحل اسکله هم ندارد و فریها مجبورند دورتر توقف کنند تا مسافران با قایقهای کوچک به ساحل برسند. ما با فری از فی فی به رایلی آمدیم. در رایلی امکان شنا و گشت وجود داشت. با کیوان یک کایاک اجاره کردیم. با کایاک در دریا دور صخرهها و داخل غارها را گشتیم. یکبار در شروع پارو زدن کایاکمان چپ شد ولی بعد که مسلط شدیم مشکلی دیگر نداشتیم. دو ساعت قایقسواری کردیم و بعد به ساحل برگشتیم و ناهار خوردیم. در ساحل پیادهروی کردیم و به محل صخرهنوردی رفتیم و از مناظر اطراف که جنگلهای پر از میمون بود دیدن کردیم.
رایلی ، کرابی ، تایلند
بعدازظهر با یک قایق دم بلند از رایلی به کرابی رفتیم. قایق داخل خلیج شد و داخل شهر در اسکلهای نزدیک پارک پهلو گرفت. از آنجا پیاده تا هاستل چند دقیقه راه بود.
شب ولنتاین بود و به یک کافه رفتیم که کفشها را درمیاوردی و روی زمین مینشستی و موسیقی زنده را گوش میکردی. قبل از یازده شب تعطیل شد. رستورانهای اطراف هم بیشترشان بسته بودند. به کنار خلیج رفتیم و از بساطهای کنار خیابان کباب و برنج خریدیم و با نوشیدنی پشن فروت خنک خوردیم!
کرابی به بانکوک:
فرودگاه کرابی نزدیک بود. صبح زود به فرودگاه رسیدیم. پرواز ایرآسیا سر ساعت پرواز کرد و در فرودگاه دون موئینگ فرود آمد. سومین باری بود که در نه روز اخیر در بانکوک با هواپیما فرود میآمدیم.
بازار روی خط راهآهن بانکوک: (maeklong railway market)
یک بازار محلی در کنار ریل راهآهن است که همهچیز در آن میفروشند. فروشندگان اغلب انگلیسی نمیدانند. توریستهای زیادی در زمانی که قطار از وسط بازار عبور میکند برای دیدن عبور قطار جمع میشوند و به نظر میرسد که معضل عبور قطار از وسط بازار یک آیین جذب توریست تبدیلشده است! درواقع ریل راهآهن مسیر عبور مشتریهای بازار است.
قطار در ساعت مشخصی با سوتهای بلندی که از دور به گوش میرسد و با سرعت بسیار کم از وسط بازار عبور میکند. مسافران قطار هم بیشتر توریستهایی هستند که موبایل به دست از بازار عکس و فیلم میگیرند. توریستهای کنار ریل آهن هم از قطار پر از توریست عکس و فیلم میگیرند! این نمایش مضحک برای جذب توریستهاست و به نظر میرسد که برای فروشندگان و خریداران بومی خیلی اهمیتی ندارد. حدود هفده قطار هرروز از این مسیر عبور میکند و یکی از بزرگترین بازارهای فروش مواد غذایی تایلند است. سرعت حرکت قطار در این مسیر کمتر از سی کیلومتر در ساعت است!
مرکز شهر بانکوک و مارکت های بزرگ:
با یک ون به مرکز تجاری MBK که یک مرکز تجاری بسیار عظیم در مرکز بانکوک است رسیدیم. کولهها را در قسمت امانات این مرکز قراردادیم و شروع به پرسه زدن در شهر کردیم.
موزه هنرهای معاصر بانکوک:
ساختمان مرکز فرهنگی تایلند روبروی مرکز تجاری قرار داشت. ساختمان هنوز تکمیل نشده بود و در حال ساخت بود. در طبقه همکف نمایشگاهی از آثار بچههای آسیایی برپا بود. در طبقات بعدی فروشگاههای آثار هنری وجود داشت. یک طبقه هم نمایشگاهی از عکسهای بانو سیکریتی خواهر پادشاه تایلند به مناسبت سال جدید چینی یعنی سال خود بر پا بود. عکسها زیا بودند و مناظر و صحنههای زیادی را از تایلند و سرتاسر جهان در برمیگرفتند.
نمایشگاهی از آثار نقاشان معاصر تایلند هم بر پا بود. قیمت آثار مدرن نمایشگاه بین بیست تا چهل میلیون تومان ما بود!
دانشکده دندانپزشکی و موزهٔ دانشکده دندانپزشکی بانکوک:
دانشکده دندانپزشکی تایلند در داخل محوطهٔ دانشگاهی قرار دارد. دانشکده پزشکی و دندانپزشکی و بیمارستان در کنار هم قرار داشتند. از موزهٔ آناتومی در دانشکده پزشکی دیدن کردیم که نسبت به موزهٔ آناتومی بازل که قبلاً دیده بودم بسیار کوچک بود. موزهٔ دندانپزشکی را بهسختی اما پیدا کردیم. حتی دانشجویان دندانپزشکی هم درست جایش را نمیشناختند.
موزه دندانپزشکی بانکوک تایلند
وقتی وارد موزه شدیم خانم مسنی که مسئول آنجا بود چراغها را روشن کرد و شروع به دستمال کشیدن دور ویترینها کرد!
دانشکده دندانپزشکی در تایلند:
تاریخ راهاندازی رسمی دانشکدهٔ دندانپزشکی در تایلند به سال 1940 برمیگردد. پزشکان و دندانپزشکانی که در دانشگاههای امریکا (هاروارد، پنسیلوانیا) تحصیل کرده بودند، بانیان دانشکده دندانپزشکی در تایلند با حمایت خانواده سلطنتی بودند.
Chulalongkorn University قدیمیترین دانشگاه تایلند است و در سال 1917 تأسیسشده است. مدرک دندانپزشکی این دانشگاه در لیست مورد تائید وزارت بهداشت ایران تا لحظهٔ نگارش این مطلب قرار داشت.
ساختمان دانشکده دندانپزشکی خیلی نوساز نیست اما بازسازیشده است. این دانشگاه در رنکینگ جهانی رتبهٔ به نسبت خوبی دارد. تحصیل دندانپزشکی در این دانشگاه به زبان تایلند�� است و دانشجویان خارجی ملزم به یادگیری زبان هستند.
دندانپزشکی در کشور تایلند:
همانطور که اشاره شد بسیاری از مطبهای دندانپزشکی به فروشگاه و رستوران شباهت داشتند… قیمت یک عصبکشی دندان ر در این منوها بین چهار هزار تا هشت هزار بات بود. به پول امروز ایران در سال 2019 این مبلغ برای یک دندان مولر بیش از سه میلیون تومان میشد که حدود حداقل هفت برابر مبلغ معمول در ایران است. تازه این درمانها توسط دندانپزشک عمومی انجام میشد.
تایلند یکی از مقاصد گردشگری دندانپزشکی دنیاست که سالانه بیماران زیادی از سرتاسر دنیا را برای انجام درمانهای دندانپزشکی با کیفیت مناسب و قیمت پایین جذب میکند.
کلینیک دندانپزشکی با منوی قیمت خدمات ، شیانگ مای ، تایلند
بهطورکلی نظام سلامت تایلند کارآمد است. امید به زندگی تایلند مشابه ایران است (75 سال در سال 2019). در مورد برنامههای پیشگیرانه و درمانی دندانپزشکی در تایلند قدمهای زیادی برداشتهشده است. یک فاند سلطنتی برای آموزش بهداشت در نواحی دوردست تایلند اختصاصیافته است. یونیتهای متحرک برای رساندن خدمات درمانی و پیشگیری به این مناطق در دسترس قرارگرفتهاند.
تایلند ایمپلنت تایلندی هم میسازد که نمونهٔ آن را در موزهٔ دندانپزشکی بانکوک دیدیم.
خانهٔ جیمز تامپسون:
ازآنجاییکه خیلی نزدیک بود پیاده برای دیدن منزل جیمز تامپسون رفتیم. البته اول تا در آکواریوم بزرگ تایلند رفتیم ولی چون بلیت آنلاین نخریده بودیم و قیمت بلیت کاغذی هزار بات بود تصمیمی گرفتیم خانه جیم تامپسون را ببینیم.
خانهٔ جیم تامسون یک خانهٔ قدیمی در باغی زیبا در کنار کانال در مرکز بانکوک بود. تامپسون این منزل را با خرید شش خانهٔ مجاور هم ساخته بود. خانه تماماً از چوب ساختهشده بود و اشیای تاریخی زیادی ازجمله مجسمههای بودا در داخل خانه قرار داشت.
اهمیت جیمر تامپسون در احیای صنعت ابریشم تایلند و بازاریابی برای آن در امریکاست. البته اگر تاریخ نساجی در هند، چین و منطقهٔ هندو چین را بخوانیم میفهمیم که این قضیه بلوفی بیش نیست! چرا که هند و چین صادرکنندهٔ محصولات نساجی تا قرن هجدهم به اروپا بودند و چند حادثه که در کتاب خاستگاههای جهان مدرن رابرت مارکس بهتفصیل شرح دادهشده است، معادله را عوض کرد و غرب صنعتی متولد شد.
مرگ افسانهای تامپسون و گم شدنش در جنگلهای مالزی باعث شده است که تایلندیها بتوانند این خانه را که تقریباً چیزی برای بازدید ندارد به یک جاذبه معروف توریستی تبدیل کنند!
برگشت از بانکوک به تهران :
بعدازظهر به فرودگاه سووارنابومی برگشتیم. مقادیری بات داشتم که به دلار تبدیل کردم. نسبت به اسکناسی که قرار بود صرافی به من بدهد چند بات کم داشتم که دختری که آنجا کار میکرد از جیب خودش گذاشت. البته برگشتم و با پول موردهایی که از بچهها گرفته بودم پول او را برگرداندم!
نزدیک صبح پرواز ماهان در فرودگاه امام خمینی به زمین نشست و این سفر هم تمام شد!
تایلند و مدل اقتصادی سیاسی:
برخلاف تصور عمومی، توریسم درصد متوسطی تولید ناخالص داخلی تایلند را تشکیل میدهد. تا چند سال پیش این مقدار کمتر از ده درصد تولید ناخالص ملی بود ولی الآن به حدود 17 درصد رسیده است. تایلند در سالهای اخیر هرسال حدود 70 میلیارد دلار درآمد از راه توریسم داشته است.
اما درآمد اصلی تایلند از صنعت است و نه توریسم! فقط اگر تولید اتومبیل را در نظر بگیریم، ده درصد تولید ناخالص داخلی تایلند که کل آن از تولید ناخالص ایران بیشتر است، با تولید و صادرات اتومبیل تأمین میشود.
تایلند ازنظر نظام سیاسی یکی از شبیهترینها به ایران است. بسیاری در ایران از زمان مشروطه ایران را با ژاپن مقایسه میکردند. در سالهای اخیر هم از مقایسه ایران و مالزی و سنگاپور زیاد شنیدهایم. ولی تنها کشوری که در این منطقه با ایران قابلمقایسه است ازنظر فکت های تاریخی تایلند است.
تایلند یک کشور پادشاهی نسبتاً کهن است که هرگز مستعمره نشده است. خمرها در تایلند حکومت میکردند و بعدها تایلند پادشاهی مستقلی داشته. در طول تاریخ سالها با پادشاهی میانمار در حال جنگ بوده است. این کشور در جنگ جهانی اول متحد کشورهای پیروز بوده. در معاهدهٔ ورسای شرکت داشته و جز سهم خواهان معاهدهٔ ورسای بوده است. اما در جنگ جهانی دوم علیرغم اینکه با ژاپن متحد شده است.
نام قبلی رسمی تایلند سیام بوده است. همین الآن هم عدهای در تایلند اعتقاددارند که نام تایلند باید سیام باشد چون همهٔ مردم تایلند «تای» نیستند بنابراین با این اسم حقوق اقلیتهای غیر تای نقض میشود. حدود نودوپنج درصد مردم تایلند بودایی تراو ادا هستند و تایلند را یک کشور کاملاً بودایی میکند. اقلیت بعدی مسلمانان هستند که بیشتر در نواحی جنوب تایلند زندگی میکنند.
در تایلند ارتش قدرت بسیار زیادی دارد. تابهحال ارتش حدود 21 کودتای موفق انجام داده است. ارتش و سلطنت رابطهٔ متقابل جالبی دارند. ارتش بهنوعی حافظ مقام سلطنت است. درعینحال پادشاه میانجی بین ارتش و دولت مدنی است. در چند نوبت کودتای ارتش پادشاه مدافع مردم و انتخابات آزاد بوده و دموکراسی را دوباره برقرار کرده است.
پادشاه از نوعی تقدس در تایلند برخوردار است. با توجه به تغییراتی که در قانون اساسی تایلند اخیراً اتفاق افتاده تا حد زیادی قدرت ارتش بیشتر شده. تقریباً تمام مسیر قدرت در تایلند از کانال ارتش عبور میکند. تاکسین شیناواترا تنها نخستوزیر تایلند بود که دورهٔ چهارسالهٔ خود را بدون کودتا و استعفا تمام کردواو که بازرگان بود هم در دورهای جز پلیس تایلند بود! شیناواترا دورهای هم باشگاه منچستر سیتی را خرید و بعد به مالکان کنونی عربش فروخت. در تایلند پادشاه ازنظر قانون اساسی بر ارتش فرمان میراند. شیناواترا هماکنون در تبعید به سر میبرد.
دولت مدنی در تایلند هماکنون با نخستوزیری یکی از ژنرالهای سابق ارتش تایلند اداره میشود. علیرغم عدم ثبات سیاسی، کودتاهای فراوان، عدم استقرار دولت مدنی واقعی و … با توجه به ثباتی که ارتش ایجاد کرده و وجود پادشاه در تایلند، رشد اقتصادی تایلند به دلایل سیاسی دچار اختلال نشده است. این کشور مناسبات خوبی با کشورهای جهان دارد. حتی زمانی که در جنگ جهانی دوم تایلند رسماً از ژاپن حمایت کرد بلافاصله بعد از جنگ سیاست درهای باز تایلند موجب شد که با کشورهای پیروز مانند فرانسه، امریکا و انگلیس روابط خیلی حسنه برقرار کنند و کشور مستعمره یا اشغال نشود (ایران بااینکه اعلام بیطرفی کرده بود اشغال شد).
لائوس و مالزی زمانی جز قلمرو تایلند بودند. لائوس توسط فرانسویها و مالزی توسط انگلیسیها از تایلند جدا شدند و بعدها کشورهای مستقلی شدند.
زمانی که من در تایلند بودم یکی از اعضای خاندان سلطنتی از طرف یکی از احزاب تایلند برای نخستوزیری کاندیدا اعلام شد. پادشاه تایلند با این تصمیم مخالفت کرد و سرانجام این حزب منحل شد. چرا که پادشاه نمیخواهد هیچیک از اعضای خاندان سلطنتی در سیاست مداخله کنند.
نوشته تایلند، سفر از شمال تا جنوب سیام اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
مراکش یا موروکو : سفرنامه ی مغرب دنیای اسلام
مصاحبه با دکتر،مبین پدر جذامیان ایران
آینده اندودنتیکس چه خواهد شد؟
0 notes
در سالهای بین 1700 و 1800 جهان شاهد تغییرات عمدهای بود. انقلاب صنعتی در این سالها کلید خورد و اقتصاد، جغرافیا و نظامهای سیاسی و اجتماعی دنیا دچار تغییرات شگرفی شدند.
یکی از صنایعی که آن را به عبارتی میتوان صنعت مادر انقلاب صنعتی دانست، صنعت نساجی بود. تقریباً اکثریت مردم انگلستان بهنوعی دریکی از صنایع زغالسنگ یا نساجی مشغول به کار بودند.
نیروی کار فعال در دنیای انقلاب صنعتی نیاز به تأمین کالری داشت. درگذشته انگلستان کشوری کشاورزی بود. کالری مردم از نظام کشاورزی و دامپروری تأمین میشد. ولی روند صنعتی شدن و تضعیف کشاورزی (به دلیل نیاز به کارگران در صنایع) این کالری باید به انگلستان وارد میشد.
قارهٔ جدید کلید حل این مشکل برای انگلستان در حال صنعتی شدن بود. اینجا بود که «شکر» به یکی از بزرگترین واردات انگلستان از قارهٔ جدید تبدیل شد. چرخهٔ تولید شکر به این صورت بود که بردهها از افریقا به امریکا انتقال پیدا میکردند تا در مزارع شکر و پنبهکار کنند. شکر و پنبه به انگلستان صادر میشد. پنبه ماده اولیه صنایع نساجی بود و شکر سوخت کارگران نساجی به شمار میآمد! سوخت کارخانهها را هم زغالسنگ که از خود انگلستان استخراج میشد به دست میآمد. پارچهٔ تولیدشده در این صنایع به سراسر دنیا صادر میشد!
طبق آمار موجود کارگران انگلستان حدود پنج درصد درآمد خود را در 1800 صرف خرید شکر میکردند. (Fredrick Wakeman JR. The Fall of Imperial China,new York free press,1975)
کربوهیدراتها رژیم غذایی اصلی کارگران را تشکیل میداد. بهتدریج با افزایش ساعات کار و درآمد، شکر در سبد غذایی کارگران جای باز میکرد. (Drummond and Wilbraham 1957).
اولین دانشکده دندانپزشکی در انگلستان در سال 1858 آغاز به کار کرد. تا پیش از قرن نوزدهم مسواک و خمیردندان در دنیا و انگلستان استفاده عمومی نداشت. بعد از معرفی خمیردندان هم بیشتر خمیردندانهای اولیه به دلیل حضور ماده سفیدکننده سایشی بر روی مینای دندان اثرات مخربی میتوانستند داشته باشند. (Roberts and Cox 2003) از فلوراید هم در خمیردندانها خبری نبود.
انقلاب صنعتی مصرف شکر را در انگلستان به طرز چشمگیری افزایش داد. تا قبل از قرن هفدهم، چای یک نوشیدنی گرانقیمت بود. ولی با استقرار کمپانی هند شرقی در بنگال واردات چای به انگلستان از پنج میلیون پوند در 1760 به بیست میلیون پوند در 1800 رسید. شکر در کنار چای مصرف میشد و سرانه مصرف شکر هم بالا رفت و به یکی از منابع تأمین کالری اقشار مختلف تبدیل شد (Sidney W.mintz, sweetmess and power)
در سال 1700 میلادی، سرانه مصرف شکر در انگلستان 1.8 کیلوگرم به ازای هر نفر بود؛ اما در سال 1792 این رقم چندین برابر شده و به 6.7 کیلوگرم به ازای هر نفر رسیده بود (Palubeckaite et al. 2006)
در یک دورهٔ کوتاه البته به علت اخذ عوارض از شکر وارداتی از کارائیب مصرف شکر دوباره کاهش یافت اما دوباره با برداشته شدن عوارض واردات شکر دوباره به حالت اول برگشت!(Moore 199)
انقلاب صنعتی عارضهٔ دیگری هم داشت. کیفیت نان بهعنوان قوت غالب انرژی با ماشینهای جدید تغییر پیدا کرد. نانهای سفید جای نانهای تیره (سبوسدار) حاوی ذرات فیبر درشت را گرفت. این نانها چسبندگی بیشتر و پوسیدگیزایی بیشتری داشتند و نسبت به نانهای سبوسدار از قدرت سایشی کمتری برخوردار بودند و یکی از مهمترین علل شیوع پوسیدگی شدند!(Moore 1993)
انقلاب صنعتی و شکر
محققان دانشگاه آدلاید استرالیا در مطالعه ای که در نشریه نیچر ژنتیک چاپ شد ادعا کردند که بعد از انقلاب صنعتی حتی ترکیب باکتری های داخل دهان انسان ها تغییر یافته است و قبل از انقلاب صنعتی تنوع باکتری ها بیشتر ��وده و کمتر پوسیدگی زا بودند! این پدیده به دلیل ظهور چشمگیر کربوهیدرات ها در رژیم غذایی انسان پسا انقلاب صنعتی است!
در بیشتر مطالعات نشان دادهشده است که در جریان انقلاب صنعتی، طبقهٔ اجتماعی ارتباط چندانی با شیوع پوسیدگی نداشت. ولی شهری و روستایی بودن ارتباط معناداری با میزان پوسیدگی داشت و در میان روستاییان که تبعات تغییرات ناشی از انقلاب صنعتی هنوز چندان تحت تأثیرشان قرار نداده بود، شیوع پوسیدگی کمتر از شهریها بود.
ظهور دندانپزشکی مبتنی بر درمان امروز را میتوان یکی از برآیندهای صنعتی شدن جامعه دانست. یکی از عوارض گذر جوامع توسعهنیافته به سمت توسعه و پیشرفت احتمالاً همین بالا رفتن شیوع پوسیدگی در میان اقشار متوسط به پایین جامعه باشد.
ازنظر سازمانهای اقتصادی دنیا درآمد روزانه حدود زیر دو دلار در دنیا، خط فقر محسوب میشود (البته اقتصاددانان معتقدند که در کشورهایی که سرمایههای قابل صادرات مثل نفت دارند به دلیل اثرات تورمی این درآمدها خط فقر روزانه 5-6 دلار است). تغییرات اجتماعای-اقتصادی در جوامع میتواند تأثر مستقیمی بر شیوع بیماریهای دهان و دندان علیالخصوص پوسیدگی داشته باشد. مطالعات تاریخی در این زمینهها و استفاده از تجربیات پیشینیان چراغ راه آینده است. سیاستگزاران بهداشت و درمان مجبورند که تمامی این موارد را در سیاست گزاری بهداشتی و پیشگیرانه خود در نظر بگیرند.
مطلب مرتبط رابطه ی پوسیدگی دندان ، شکر و درآمد را اینجا بخوانید.
نوشته شکر،پوسیدگی دندان و انقلاب صنعتی اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
0 notes
با فرارسیدن سال جدید میلادی، اگرچه دندانپزشکان ایرانی در قیدوبند جشن سال نو و تهیهٔ درخت کاج نیستند، اما آغاز سال نو میلادی برای دندانپزشکان مهم است و نیاز به اقداماتی توسط آنها را ایجاب میکند.
نیاز اصلی با ورود به سال جدید میلادی، انبارگردانی مطبها و کلینیکهای دندانپزشکی است. چراکه تاریخمصرف بیشتر مواد دندانپزشکی به سال میلادی است؛ بنابراین بهترین زمان برای انبارگردانی نه عید نوروز یا ماه رمضان (وقت رکود مطب!) بلکه در همان آغاز سال جدید است.
انبارگردانی (stock taking) و تهیه لیست اقلام (inventory management) امروزه یک مهارت و دانش به شمار میرود. سالانه میلیاردها تومان منابع در کشور در صنوف مختلف به دلیل ضعف انبارداری و انبارگردانی تلف میشود و از بین میرود.
چه در یک کلینیک بزرگ و چه در یک مطب کوچک انبارگردانی یکی از ضروریات مدیریت مطب است.
بیشتر مواد دندانپزشکی ازجمله کامپوزیتها، کارپول های بیحسی، مواد ترمیمی مختلف دیگر و حتی دستکشهای دندانپزشکی تاریخمصرف چاپشده روی بستهها از سوی کارخانه را دارند.
آیا کارپول های بیحسی تاریخمصرف گذشته را باید دور ریخت؟
با توجه به سهمیهبندی و نایاب بودن کارپول های دندانپزشکی در روزهای اخیر گاها با این سؤال مواجه میشویم که آیا کارپول های دندانپزشکی را بهمحض اینکه تاریخمصرفشان گذشت باید دور بریزیم.
حقیقت این است که بسیاری از مطالعات که اخیراً انجامشده است نشان داده است کارپول های بیحسی باگذشت زمان کم اثرتر ممکن است بشوند. تاریخمصرف درواقع بهترین زمان مصرف را که دارو در مؤثرترین حالت خود قرار دارد نشان میدهد. بعد از اتمام تاریخمصرف، احتمالاً اثرات داروی بیحسی کمتر میشود. هرچند که در این زمینه در مورد تمام برندها مطالعات کلینیکی وجود ندارد. شواهدی دال بر سمت یا تغییر شرایط فیزیکی و شیمیایی کارپول های بیحسی بعد از سپری شدن تاریخمصرف دیده نشده است. ازآنجاییکه مطالعات قطعی در مورد شلف لایف و عمر مؤثر مواد بیحسی در طول زمان وجود ندارد بهترین راهحل این است که کارپول های تاریخمصرف گذشته را در انبار جدا کنیم و استفاده نکنیم تا در انبارگردانی در ریخته شود.
توجه شود که داروها ازجمله کارپول نباید بهطور عادی با زبالهها بیرون ریخته شوند چون اولاً خطرات سوءاستفاده از این داروها وجود دارد (کماکان مؤثر هستند) ثانیاً شیشه کارپول ممکن است بشکند و برای افراد خطر ایجاد کند. کارپول های تاریخمصرف گذشته در جریان انبارگردانی باید با زبالههای بیمارستانی دفع شوند. مسائل محیط زیستی هم دراینباره اهمیت دارد.
کارپول های تاریخمصرف گذشته چه عوارضی ممکن است داشته باشند؟
تاریخمصرف کارپول درواقع بهترین تاریخمصرف برای ماده بیحسی است که شرکت سازنده اثر آن را تضمین میکند. شلف لایف یک دارو تدریجی است و یکشبه اتفاق نمیافتد؛ بنابراین منطقی نیست ��ه تصور کنیم کار پولی که روی آن تاریخمصرف یک ژانویه امسال را خورده است، دوم ژانویه بیاثر یا مضر خواهد بود!
هر چه به پایان بهترین تاریخمصرف کارپول های لیدوکائین حاوی اپی نفرین نزدیک میشویم، اثر مواد تشکیلدهنده آنها ممکن است که کاهش پیدا کند. درواقع در این حالت پایداری (stability) دارو دستخوش تغییر میشود.
ما برای از دست رفتن پایداری دارو چندین حالت داریم. در یک حالت دارو صرفاً اثرش کم میشود، در حالتهای قابلتصور دیگر مشخصات فیزیکی دارو، مشخصات شیمیایی یا مشخصات میکرو بیولوژیک دارو تغییر پیدا میکند. در حالت پنجم دار حالت سمی پیدا میکند.
تصور بیشتر عوام و برخی از همکاران ممکن است این باشد که با سپری شدن تاریخمصرف دارو ممکن است که سمیت پیدا کند؛ اما تقریباً این قضیه در مورد بیشتر داروها اتفاق نمیافتد. در بدترین حالت صرفاً ممکن است که اثر دارو با عبور از شلف لایف کم شود.
مطالعات زیادی انجامشده است که نشان داده است که حتی بعد از ده الی بیست سال از سپری شدن تاریخمصرف بسیاری از داروها، هنوز در مقیاس کلینیکی این داروها مؤثر هستند!
یک مطالعه بسیار معروف که در JAMA توسط Cantrell L و همکاران انجامشده است و به بررسی پایداری داروها در زمانهای بسیار طولانی پرداخته است، به این نتیجه رسیده است که بیمارستانها نباید منابع خود را به دلیل حربهٔ شرکتهای داروسازی برای مقرر کردن بسیار محافظهکارانه تاریخمصرفهای غیرعلمی روی داروها دور بریزند!
در مورد لیدوکائین های حاوی اپی نفرین، به نظر میرسد که باگذشت زمان از تولید دارو، باند دی ایزومر در ترکیب دارو ضعیف میشود. بهاینترتیب اثرات اپی نفرین کاهش مییابد.درمطالعه حتی نشان دادهشده است که کاهش اثرات اپی نفرین حتی زودتر از رسیدن مهلت تاریخمصرف شروع میشود! بنابراین حتی بعد از عبور از شلف لایف لیدوکایین، احتمالاً صرفاً اثرات اپی نفرین آن کاهشیافته است و نه خود ماده مؤثر اصلی بیحسی.تاریخمصرف را بر اساس شلف لایف داروها در نظر میگیرند هرچند که این انطباق همیشه بهطور تقریبی است.
اپی نفرین موجود در بیحسیها در تماس با اکسیژن، اکسید میشود. در کارپول های استاندارد این تماس و اکسیداسیون وجود ندارد ولی در صورت مشاهده هر نوع تغییر رنگ متمایل بهصورتی کارپول باید دور انداخته شود.
بهندرت برخی داروها بعد از گذشت تاریخمصرف واکنشهای اینتریونیک درونشان اتفاق میافتد و ممکن است که رادیکالهای آزاد در آنها تولید شود که مضر باشد.
انبارگردانی کاپول
داروهایی مثل نیتروگلیسیرین (زیرزبانی)، انسولین، واکسنها، آنتیبیوتیکهایی که بهصورت مایع تزریق میشوند تاریخمصرف حساسی دارند و بهمحض رسیدن این موعد باید دور ریخته شوند. تتراسایکلین، کلروکین، کلردیازپوکساید و نیترازپام بعد از سر آمدن تاریخمصرف ممکن است که سمیت با نور بیشتری ایجاد کنند. در بیشتر بقیهٔ داروها، عبور از تاریخمصرف صرفاً ممکن است که در حد گمانهزنی اثر داروها را کم کند و احتمالاً هیچ تأثیر مضری بر روی بدنانشان ندارد. یکی از داروهایی که زمان تاریخمصرف خیلی کم دارد اپی نفرین تزریقی (برای مواردی مانند شک آنافیلاکسی) است که فقط 18 ماه قابلمصرف است.
حتی به نظر میرسد که نحوهٔ نگهداری دارو ازنظر دما، محل نگهداری، تماس با نور مستقیم، رطوبت و … تأثیر بیشتر بر کاهش اثرات دارو نسبت به عبور از تاریخمصرف کارخانه دارد.
بهترین تاریخمصرف دارو را چه طور انتخاب میکنند؟
Active Pharmaceutical Ingredient (API) فاکتور مهمی برای تعیین بهترین زمان مصرف یک دارو است. بر اساس نتیجه مطالعات و با دیدی بسیار محافظهکارانه عددی را بر اساس ماه و سال برای مصرف دارو پیشنهاد میدهند.
این زمان درواقع زمانی است که سازنده دارو تضمین میکند که دارویش دارای مؤثرترین فرم خود است.
امروزه نرم افزارهای انبارداری مدرن می توانند در مورد تاریخ مصرف رو به اتمام مواد و تجهیزات دندان قبل از رسیدن موعد خبر دهند.
در پایان، با تاریخ مصرف گذشته ها چه کنیم؟:
مواد تاریخ گذشته ی دندانپزشکی از جمله کارپول در طی پروسه انبارگردانی باید شناسایی و دور ریخته شوند . برای اطمینان از بهترین نتیجه درمان ، در چارچوب بازه زمانی پسنهادی کارخانه استفاده شوند.
نوشته کارپول و مواد تاریخ گذشته در انبارداری دندانپزشکی اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
0 notes
درحالیکه بحث تجاری شدن مطبهای دندانپزشکی هنوز به گوش بسیاری از همکاران نرسیده است، یکی از همکاران که ظاهراً سابقهٔ صنفی پرطمطراقی دارد در ادعایی عجیب اظهار کردهاند که تجاری شدن مطب به نفع دندانپزشکان است چون سرقفلی آن را میتوانند بفروشند!
این ادعا که اجبار به تجاری شدن محلهای مطب طبابت و دندانپزشکی به نفع دندانپزشکان است از جهاتی بسیار مضحک و سادهانگارانه است! چراکه سرقفلی(اصطلاح حقوقی Goodwill)یک حق معنوی است. طبابت و دندانپزشکی یک حرفه با برندینگ شخصی است و چندان قابلیت به ارث رسیدن یا منتقل شدن ندارد.وقتی شما برای درمان خود نزد دکتر سمیعی یا دکتر ماندگار میروید، بعدازاینکه ایشان سرقفلی مطبشان را به دکتر ایکس یا دکتر ایگرگ واگذار کردند نزد دکتر ایکس یا ایگرگ احتمالاً نخواهید رفت! سرقفلی در قضیهٔ طبابت وجود دارد ولی به علت برندینگ شخصی بسیار کمرنگ است.
از طرف دیگر حق معنوی سرقفلی علیرغم کمرنگ بودن در حرفه طبابت، همینالآنهم بدون قانون تجاری شدن برقرار است. کافی است همکار ادعا کننده این گزافه سری به آگهیهای فروش یا اجاره مطب دندانپزشکی بزنند و آگهیهایی با مضمون واگذاری مطب فعال با فلان تعداد پرونده را ببینند! پس حق سرقفلی عملاً وجود دارد و قیمت و بهای آنهم در بازار آزاد پرداخت میشود و نیازی به رسمی شدن و دارای سند سرقفلی شدن آنهم با این هزینهٔ گزاف وجود ندارد.
اما فجایعی که در پی تجاری شدن اماکن طبابت به وجود میآید بسیار سهمناکتر است.این قانون میتواند قیمتهای واحدهای تجاری را برای مطب به قیمتهای سرسامآوری برساند.هزینههای مطب داری بالا میرود.در این میان با توجه به اینکه بخش خصوصی درواقع بزرگترین ارائهکننده خدمات دندانپزشکی در کشور است،هزینهها بهطور مستقیم برای مردم بالا خواهد رفت.
با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، تعداد بیشتری از مردم از خدمات دندانپزشکی محروم خواهند ماند.چراکه ارائهکنندگان خدمات نخواهند توانست هزینههای خود را پایین بیاورند.
تنها مزیت قانون سرقفلی فقط شامل مطبهای اجارهای میشود.ازآنجاییکه تعداد زیادی از مالکان مطبهای اجارهای خود دندانپزشکانی هستند که قبلاً در این مطب طبابت میکردند، این قضیه مصداق چندانی نخواهد داشت.ولی اگر دندانپزشک مطبی را از یک غیردندانپزشک اجازه کند،طبق ماده 28 قانون موجر و مستأجر، موجر ملزم به پرداخت حق پیشه (بهشرط صدق شرایط زمانی) خواهد بود که البته در مقایسه با هزینههای تجهیز و آمادهسازی مطبهای دندانپزشکی احتمالاً این مبلغ ،خیلی به چشم نخواهد آمد.
نوابغی مثل آقای الویری که این طرح به ذهنهای زیبایشان رسیده است بهتر بود که بهجای ایجاد تلاطم و به هم ریختن یک نظام دهها ساله، رک و پوستکنده میزان باجی را که برای چرخیدن امورات شهرداریهای ناکارآمدشان از پزشکان باید بگیرند چرتکه میزدند و درخواست میکردند.طرح آقای الویری و طرح قوه ی قضائیه برای تضعیف نظام پزشکی که در دست تهیه است خیانت آشکار به سلامت مردم است. (اینجا را ببینید)
در شرایطی که شهرداریها با فروش زمین و هوای شهرها دیگر منبع درآمد جدیدی ندارند، حتی درودیوار و روی چراغبرقهای شهرها را هم فروختهاند، طبیعی است که پزشکان این بار باید سرکیسه شوند و هزینهٔ فساد و ناکارآمدی را بپردازند.اگر سالی یکمرتبه مراسم گلریزان میتواند باعث شود که آقای الویری و همکارانشان دست از سر جامعه پزشکی بردارند و دست به این بازی خطرناک با سلامت مردم نزنند، به قول فردی که طرفدار قانون تجاری شدن مطبهاست، چه اشکالی دارد که ما هم در تأمین بودجه شهرداریها همکاری داشته باشیم!
نوشته تجاری شدن مطب های دندانپزشکی اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
آینده اندودنتیکس چه خواهد شد؟
یونان ،فرزند ننر اروپا:سفرنامه سفر بک پکی به ایروان، آتن و سانتورینی
مصاحبه با دکتر،مبین پدر جذامیان ا��ران
0 notes
پوسیدگی دندان یک بیماری شایع در جامعه است.جامعه پزشکی برای حل این بیماری سال هاست تلاش می کند.
استفاده از افه و ادبیات تخصصی در حوزهٔ پزشکی و دندانپزشکی بسیار رایج است. ما معمولاً خودمان از کلمات و اصطلاحات تخصصی استفاده میکنیم و تمام تلاشمان را به خرج میدهیم تا از دشوارترین و غیر عامهفهم ترین مسیرها برای توضیح یک مطلب استفاده کنیم. چراکه با این روش بین خودمان و مخاطب فاصله ایجاد میکنیم. جایگاه تخصصی و بالاتر خود را به او یادآور میشویم و مانع او برای تصاحب جایگاه فکری ما میشویم.
حقوق، پزشکی و علوم انسانی پر ازاینگونه فاصلهگذاریهای تصنعی است که برای حفظ جایگاه برتر افراد متخصص در این حوزه دیوارهایی ازایندست در طول قرنها طراحیشدهاند. درحالیکه برای فهم بیشتر قضایا ما نیاز به توضیح شفاف، دقت و فهم دقیق داریم.
در حوزهٔ دندانپزشکی هم متخصصین و مدیران ادعا و گزافهگوییهای زیادی دارند ولی وقتی به عمل میرسیم، از توضیح بسیاری از واضحات به ما ناتوان هستند. وقتی به مقام عمل میرسیم متوجه میشویم که حتی تصمیمهای مدیریتی بسیاری از سطوح از تصمیمات آدمهای عامی یا حتی بی تصمیمی مخربتر بوده است. مثالهای زیادی از مدیرانی در کشور میتوان داشت که اگر صندلی مدیریتی آنها خالی میماند بیشتر به نفع کشور بود!
در حیطه دندانپزشکی، متولیان دندانپزشکی کشور نمیتوانند توضیح بدهند که چرا سرمایههای کشور در سالهای اخیر صرف دانشکده دندانپزشکی سازی شده است و آیا تربیت دندانپزشک بیشتر الزاماً به شاخصهای بهتر دهان و دندان منجر میشود یا خیر. سیاستهای دندانپزشکی کشور چه خروجی داشته است _اگر داشته است! و برنامههای پنجساله و دهساله آینده چیست.
متولیان دندانپزشکی کشور حتی نمیتوانند توضیح بدهند که بهترین روش پیشگیری از بیماریهای دهان و دندان و کاهش میزان پوسیدگی چیست. آیا بهتر است که بر روی شکر مالیات وضع کنیم یا اینکه بهتر است روی روشهای پیشگیری پایه برنامهریزی کنیم یا حتی بهجای مداخلهای مثل دانشکده سازی کاری نکنیم و سرمایههایمان را جای دیگری خرج کنیم و اجازه بدهیم که جامعه راه خودش را پیدا کند!
سوالاتی در مورد رابطه ی درآمد، پوسیدگی و مصرف شکر
دو سؤال بهظاهر ساده را من از آدمهای عامی، دندانپزشکان و دانشجویان دندانپزشکی، متخصصین آمار پزشکی و حتی با عرض تأسف از متخصصین سلامت دهان پرسیدهام و در کمال ناباوری تقریباً اکثریت پاسخدهندگان جوابهای نادرست به هر دو سؤال دادهاند.
سؤال اول این بود: آیا بین dmft و درآمد سرانه افراد جامعه رابطه وجود دارد (فقرا دندانهای خراب بیشتری نسبت به ثروتمندان دارند؟)
سؤال دوم این بود: آیا بین پوسیدگی و شکر در مصرف شکر رابطه مستقیم در دنیا وجود دارد؟(جوامعی که شکر بیشتر مصرف میکنند dmft بالاتری دارند؟)
پاسخ سؤال اول ازنظر خیلیها ساده بود. فقرا دندانهای پوسیده بیشتری دارند. در میان افراد فقیر به دلیل سطح دسترسی کم به امکانات بهداشت دهان و دندان میزان پوسیدگی ظاهراً از افراد ثروتمند بیشتر است.
این نکته سادهانگارانه متأسفانه از نوعی سادهانگاری دنیا و بهروز نبودن آمار منشأ میگیرد. مثلاً شاخصهای پوسیدگی دندان در تانزانیا در سال 2014 از کشوری مثل لهستان یا روسیه بهتر است! در عوض کشوری مانند عربستان که درآمد سرانه بسیار بالاتری دارد نسبت به مصر یا جیبوتی (که مردم فقیرتری دارند) شاخص dmft فاجعه باری دارد!
ازاینرو تقسیمبندی کشورها به گروههای درحالتوسعه و توسعهیافته در بررسی شاخصهای بهداشت دهان و دندان دمدستیترین و سادهلوحانهترین کاری است که میتوان کرد!
پوسیدگی دندان
هزینه های دندانپزشکی
بین پوسیدگی دندان و شکر در بررسی آمار مصرف قند در کشورها قبلاً تصور این بود که رابطهٔ مستقیمی وجود دارد؛ یعنی با افزایش مصرف شکر پوسیدگی افزایش مییابد (Burt and Pai, 2001). ولی در حال حاضر مشخصشده است که این فرضیه کاملاً اشتباه است!
در کشورهای با سرانه درآمد بالا مصرف شکر رابطه عکسی با پوسیدگی دارد! اگر سرانه مصرف شکر ( per capita consumption of sugar) در جامعه را در نظر بگیریم، در کشورهای با درآمد بالا سنگاپور، سوئیس
و با افزایش مصرف شکر پوسیدگی کاهشیافته است.
برعکس در کشورهای با درآمد پایین، با افزایش مصرف شکر میزان پوسیدگی دندان بیشتری دیده میشود. در این میان استثناهایی هم وجود دارد. مثلاً عربستان سرانه درآمد بالا، سرانه مصرف شکر بالا و dmft بسیار بالایی دارد که البته ریشه در رشد درآمد سرانه بسیار سریع و همپا نبودن سایر سرمایهگذاریها نسبت به این درآمد دارد! کوبا درحالیکه درآمد سرانهاش با رشد کمتری افزایش داشته توانسته در سی سال dmft را در کودکان دوازدهساله از شش به 1.5 برساند. کوبا که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان شکر در دنیاست، مصرف سرانهٔ شکر مردمش از سال 1960 تا امروز تغییرات چندانی نداشته است! (helgilibrary.com) رابطهٔ درآمد سرانه و پوسیدگی البته علت و معلولی نیست؛ اما نشان میدهد که چه قدر تفسیر آمار میتواند گمراهکننده باشد.رابطه ی خود شکر و پوسیدگی متفقیم که علت و معلولی است ولی فاکتورهای مداخله گر زیادی می توانند اثر این رابطه را از بین ببرند.از سیاست های بهداشتی و فلوریداسیون آب تا حتی قیمت جهانی شکر ممکن است متغیری در این حوزه باشد!
نکتهٔ جالب اینکه در یک کشور با درآمد سرانه پایین، افرادی که در دهکهای بالای خط وسط جامعه ازنظر درآمدی هستند، بهطور میانگین پوسیدگی بیشتری نسبت به سه دهک پایین جامعه دارند! یعنی در این کشورها بر اساس آمار دندان فقرا سالمتر است!
این گروه از جامعه در این کشورها افرادی هستند که کمترین دسترسی را هم به شکر و مشتقات آن دارند!
درواقع شکر دشمن دندان فقراست! چراکه ثروتمندان به روشهای پیشگیری دست رستی دارند و دندانهایشان حتی با مصرف بالای شکر کمتر خراب میشود؛ اما در فقر مطلق دسترسی به شکر خیلی کم است. در فقر مطلق آب آشامیدنی بهسختی تأمین میشود و هزینهٔ خرید کوکاکولا یا شکلات وجود ندارد؛ اما وقتیکه از فقر مطلق خلاص شدیم و درآمدمان به سطوح بالاتری رسید، میزان مصرف شکرمان زیاد میشود، اما هنوز آنقدر ثروتمند نشدهایم که به پیشگیری دندانپزشکی چه ازنظر فرهنگی و چه اقتصادی دسترسی داشته باشیم. دولتها در این مرحله باید وارد شوند و مداخله کنند. مداخلهای مؤثر و پیشگیرانه که ��حتمالاً مبارزه با مصرف خود شکر نیست! حتی اگر قرار است که علیه مصرف شکر اطلاعرسانی شود قشر هدف ما معنا ندارد که دهکهای خیلی بالا یا پایین جامعه باشند.
کشورهایی که از فقر مطلق به سمت توسعه حرکت میکنند، پوسیدگی در میان مردمانشان افزایش مییابد. این افزایش تا زمانی که کشور بهطور کامل توسعهیافته قلمداد شود ادامه دارد! یعنی یکی از شاخصهای کشورهای سابقاً فقیر در حال رشد اقتصادی، افزایش DMFT است! یعنی اگر شاخص dmft در ایران قبل و بعد از انقلاب رو به وخامت داشته است (مقاله leous p در سایت سازمان بهداشت جهانی و مقاله دکتر پاکشیر در اینترنشنال دنتال ژورنال 2004 و مقالات زیاد دیگری در این زمینه مستند است)، احتمالاً یک مرحلهٔ گذار جامعه از فقر مطلق به سطوح اقتصادی بالاتر و تشکیل طبقهٔ متوسط است و قرار نیست که همین خط را طی کند. اگر رشد اقتصادی ما ممتد باشد (که متأسفانه قابل پیشبینی نیست) احتمالاً در سالهای آینده دغدغههای سلامت ما بسیار متفاوتتر از امروز خواهد بود. کما اینکه سی سال قبل اهتمام نظام بهداشتی ما ریشهکنی فلج اطفال بود ولی اکنون دغدغههایی مانند مبارزه با بیماریهای قلبی و چاقی (که بیماریهای اقتصادهای موفق است) به ذهن مدیران سلامت کشور رخنه کرده است.
(اگر این مقاله را پسندید، مطلب ارز دولتی برای ایمپلنت را اینجا بخوانید )
نوشته رابطه پوسیدگی دندان،شکر و درآمد اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
طب اسلامی ،پدیده ی روازاده و کلاهبردارای به اسم پزشکی سنتی!
رسانه ها و دندانپزشکان، رابطه و اعتماد (سخنرانی کنگره اکسیدا 58)
هری پاتر و محفل هامیوپاتی:خطرات شبه علم برای پزشکی
0 notes
دندانمان را سفید( کامپوزیت) پرکنیم یا سیاه؟ آمالگام بهتر است یا کامپوزیت؟ کدام دوام بیشتری دارد؟ آیا آمالگام ضرر دارد؟
این سؤالات، سؤالهای خیلی از مراجعین ما در دندانپزشکی است.
بهطورکلی هیچیک از ترمیمهای همرنگ دندان (کامپوزیت) یا فلزی غیر همرنگ (آمالگام) درصورتیکه درست جایگذاری شوند، ازنظر عمر تفاوتی باهم نباید داشته باشند.
ترمیمهای همرنگ دندان به دلیل اینکه در موقع پر کردن دندانها به کوچکترین میزان بزاق و آلودگی حساس هستند، ممکن است که ازنظر تکنیکی با دشواری و سختی بیشتری استفاده بشوند. همین حساسیت بیشازحدی که حین پر کردن دندانها با این مواد وجود دارد ممکن است سبب شود که گاهی عمر دندانهای پرشده با این دندانها به دلیل مشکلات پیشآمده در طی درمان کمتر شود.
اما بهطورکلی کاربرد و استفادهٔ صحیح عمر هر دو نوع ترمیم باهم تفاوت چندانی ندارند.
آیا آمالگام ها مضر هستند؟
درست است که در ترکیب آمالگام جیوه وجود دارد ولی این جیوه در ترکیب با سایر مواد است و مسمومیت یا مشکلی ایجاد نمیکند. هیچ یافتهای در مورد مضر بودن ترمیمهای آمالگام وجود ندارد و هنوز هم آمالگام یک استاندارد جهانی ماده پر کردنی در بسیاری از کشورها ازجمله امریکاست.
چرا در برخی از کشورهای اروپایی آمالگام استفاده نمیشود؟
گاهی بهاشتباه گفته میشود که در اروپا کاربرد آمالگام ممنوع است.
عدم مقبولیت آمالگام در اروپا چند دلیل دارد. اول اینکه به دلایل محیطزیستی دولت سختگیری بسیار شدیدی در مورد دفع پساب و باقیماندههای آمالگام دارد. چراکه محیطزیست را آلوده میکند.
مسئلهٔ دوم این است که بسیاری از بیمهها هزینههای درمانهایی که با آمالگام انجام میشود ممکن است که پرداخت نکنند.
آمالگام هنوز هم در خیلی از کشورها ازجمله امریکا مقبولیت دارد و انجمن دندانپزشکی امریکا هنوز هم آمالگام را بهعنوان یک ماده پرکردگی استاندارد به رسمیت میشناسد.
دندان را پرکنم یا روکش کنم؟
این سؤال هم سؤالی است ما بهعنوان دندانپزشک بسیاری از مواقع با آن مواجه میشویم.
برخی بیماران تصور میکنند که پر کردن و روکش کردن دو مقولهٔ جدا از هم هستند. درحالیکه همهٔ دندانهایی که روکش میشوند درنهایت باید به نحوی پر شوند و روکشها نیاز به هستهٔ پرشده یا دارای ریختگی (کور) دارند.
همهٔ دندانهایی که درمان ریشه (عصبکشی) میشوند نیاز به روکش ندارند؛ اما در بیشتر موارد این نیاز وجود دارد.
بعد از یک درمان ریشه خوب، یک روکش خوب میتواند عمر دندان را به مدت طولانی تأمین کند.
اما بعضی دندانها چون بافت تاجی خیلی اندک یا ضعیفی دارند از همان ابتدا باید با استفاده از پست و روکش بازسازی شوند.
آمالگام یا کامپوزیت
بعد از درمان ریشه (عصبکشی) روی دندانم خالی میماند؟
خیر، بعد از درمان ریشه توسط متخصص درمان ریشه (اندودنتیست) روی دندان شما با مادهٔ پرکردگی موقت پانسمان میشود. در مرحله بعدی این ماده پرکردگی موقت (که اغلب سفیدرنگ است) خارج میشد و با یک ماده پرکردگی دائمی، پرشده یا اینکه درنهایت روکش میشود.
آیا دوام آمالگام بیشتر از کامپوزیت است؟
درصورتیکه انتخاب درمان برای یکدندان درست باشد، آمالگام یا کامپوزیت ازنظر دوام نباید فرق چندانی باهم دیگر داشته باشند.
آمالگام الزاماً عمر بهتر از کامپوزیت ندارد و محکمتر هم نیست. هرچند که هر یک از این دو ماده کاربری و محل استفاده خود را دارند.
نوشته آمالگام یا کامپوزیت؟سفید پر کنیم یا سیاه ؟ اولین بار در دکتر علی مرسلی، متخصص درمان ریشه ،اندودنتیست پدیدار شد.
مقالات مرتبط
نمونه کیس های درمان شده اندودنتیکس (عصب کشی)
یونان ،فرزند ننر اروپا:سفرنامه سفر بک پکی به ایروان، آتن و سانتورینی
آمالگام های دندانی سمی هستند؟
0 notes