Tumgik
#سالگرد تولد گوشه
gooshe · 9 months
Text
پادکست گوشه؛ هنر با گوشه، اول هر ماه
امسال این گوشه، یازدهمین سال زندگی‌ را پشت سر گذاشت. هدیه ما به شما بعد از این همه سال همراهی، «پادکست صوتی و تصویری گوشه» است. در این یک دهه، هرجایی که توانستیم و هر قدر شد و هر اندازه رمقی بود، گفتیم و نوشتیم و نشان دادیم که زندگی از هنر جدا نیست و درست آنجایی که بین ما و هنر مرز می‌کِشند، از همان نقطه، دایره زور و ستم و خودکامگی و تحقیر و تحمیق تنگ‌تر می‌شود و ناراستی جایگاه خود را محکم‌تر…
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
amir1428 · 4 years
Photo
Tumblr media
اشک‌ها و لبخندها در تاریخ مهم‌ترین نهاد بین‌المللی؛ سازمان ملل ۷۵ ساله شد سازمان ملل متحد روز دوشنبه ۲۱ سپتامبر (۳۱ شهریور)، در آستانه برگزاری نشست سالانه مجمع عمومی، هفتادوپنجمین سالگرد تولد خود را در حالی جشن گرفت که جهان دست‌کم در چهار دهه گذشته این گونه درگیر بحران‌ نبوده است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، رهبران کشورهای پیروز و شکست خورده به منظور تلاش برای برقراری صلح و امنیت جهانی با یکدیگر توافق کردند. این هدف، آرمان اصلی منشور ملل متحد است که با جمله «ما مردم ملل متحد» آغاز می‌شود؛ سندی که برخلاف دیگر اسناد بین‌المللی، تشکیل‌دهندگان یک سازمان فراملی را نه «دولت‌ها» که مردمان معرفی می‌کند. این سند، از روابط دوستانه، حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات، ممنوعیت جنگ، چندجانبه‌گرایی و همکاری به‌عنوان آرمان‌های مشترک دولت‌ها صحبت می‌کند. «منشور ملل متحد» بدین گونه و بر پایه همین اصول شکل گرفت. سازمانی برای زمان جنگ و صلح در طول دهه‌ها، نهادهای مختلف سازمان ملل تلاش کرده‌اند تا از این اصول بنیادی دفاع کنند. قطعنامه‌های شورای امنیت، گسیل نیروهای پاسدار صلح، استقرار نیروهای کلاه آبی و انجام مأموریت‌ها و عملیات نظیر آن، از جمله ابتکارات سازمان ملل بوده که همواره به مهار و پایان بخشیدن به درگیری‌های ویژه در گوشه و کنار جهان کمک کرده است. همچنین مسئولان جرائم جنگی و افرادی که در جنایت علیه بشریت دخیل بوده‌اند، خوب می‌دانند که در دستگاه عدالت بین‌المللی محاکمه می‌شوند. بسیاری از مجرمان بین‌المللی از «اسلوبودان میلوشویچ»، جنایتکار صرب گرفته تا چارلز تیلور لیبریایی، مجبور شدند در دادگاه‌های تاسیس شده به دست سازمان ملل پاسخگوی اقدامات خود باشند. ☆ کمک‌های بشردوستانه و حفاظت از طبیعت و میراث فرهنگی سازمان ملل متحد به خاطر نجات جان میلیون‌ها نفر به ویژه از طریق «برنامه جهانی غذا» که کار سترگ توزیع کمک‌های بشردوستانه در چهار گوشه جهان را در طول انجام داده، امروز به خود می‌بالد. توجه ویژه به کودکان جهان از راه تأسیس و تأمین فعالیت‌های یونیسف، صندوق کودکان ملل متحد نیز از افتخارات این سازمان است. سرانجام، بسیاری از مکان‌های طبیعی و میراث فرهنگی در دنیا نیز هم اکنون به لطف وجود یونسکو، نهاد فرهنگی سازمان ملل، از حفاظتی برخوردارند که بدون دخالت این نهاد از آن بهره‌مند نمی‌شدند. ☆ ناکامی‌ها و رسوایی‌ها اما این موفیت‌ها هر چقدر هم که بزرگ باشند، برای پوشاندن برخی شکست‌های سازمان ملل کافی نیست. این سازمان قادر به متوقف ساختن نسل‌کشی در رواندا نبود و (ادامه کامنت اول) https://www.instagram.com/p/CFe1Wt_nZ3-/?igshid=lfw9jhnjanlm
0 notes
mhosseinsaei · 4 years
Photo
Tumblr media
‏‎۲۰ فروردین ۱۳۷۲ روز تولد شهید #سیدمرتضی_آوینی است؛ هم برای خودش و هم برای بسیاری مانند من که شخصیتشان در مغناطیس اندیشه و عرفان وی شکل گرفت. سال‌ ۷۵ که شب زمستانی یک امتحان دبیرستانم بود، برای فرار از مطالعه درس رسمی، به یک مقاله از آوینی‌ای پناه بردم که آن سال‌ها زیاد اسمش را در نشریه صبح که مخاطب دائمی آن بودم می‌شنیدم؛ این اولین بار بود که مستقیما در محضر استاد آوینی می‌نشستم. جمله اول مقاله را دقیق به یاد دارم: «چرا باید توسعه پیدا کنیم؟» این جمله حتماً برای بسیاری از شما جمله ساده‌ای است و حتما تعجب می‌کنید اگر بگویم زندگی من را دگرگون و منفجر کرد؛ بیش از این یک جمله را نتوانستم از آن مقاله را بخوانم؛ به دلیل شرایط خاص روانی و شخصی و نیز شرایط اجتماعی منحصربفرد آن روزهای ایران، درگیری ذهنی وسیعی با این تک جمله پیدا کردم؛ برای نوجوانی که در سمپاد درس ریاضی فیزیک می‌خواند و کمی قبلش سری کتاب‌های ژول ورن و آیزاک آسیموف را تمام کرده و با همکلاسی‌هایش درباره تاریخچه زمان هاوکینگ و مقالات مجله ریاضی برهان در حال مباحثه بود، همین یک جمله انقلابی تمام عیار بود. دقیق به خاطر دارم که ۳ روز به همین تک جمله در خواب و بیداری، در گوشه‌گیری‌های مدرسه و در تنهایی‌های خانه فکر می‌کردم. قسمت تلخ و دردناک ماجرا برای من این بود که چرا تابحال خودم به این جمله به این سادگی، فکر نکرده‌ام و این همه توسعه و غرب، برای من مدینه فاضله و کعبه آمال بدون پرسشی بوده است. انگار پرده خوش نقش و نگار فریبی که پاره شده بود و کم‌کم معلوم می‌شد که پشت آن چه منظره‌ای از بهشت را پنهان کرده‌اند. همان یک جمله مسیری جدید روبروی من باز کرد و زندگی من را از اساس دگرگون ساخت؛ تاثیری که نوشته‌های شهید آوینی، با بسیاری چون من، در این سرزمین داشت و هنوز بعد از ۲۷ سال ادامه دارد. در سالگرد تولد شهید آوینی به همه دبیرستانی‌ها و دانشجویان پیشنهاد می‌دهم که خود را از این گنج در دسترس محروم نکنند؛ به‌خصوص اگر آشفتگی اندیشه آنها را رنج می‌دهد. برای رقصی چنین میانه میدان، سالها جنگید و رنجید و صبر کرد و بالاخره به شهادت بالاترین فضیلت انسانی رسید و بر لوح نیکان تاریخ، جاودانه شد.  «ای شهید، ای آنکه بر کرانه های ازلی و ابدی وجود برنشسته ای! دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون بکش» آمین ‎‏ https://www.instagram.com/p/B-tTyHbJbvr/?igshid=1e1x4yagpev43
0 notes
khoonevadeh · 5 years
Photo
Tumblr media
چهره‌ها در شبکه‌های اجتماعی؛ انقلابی در علم فیزیک و ژنتیک!https://khoonevadeh.ir/?p=80159
برترین‌ها: مطلب این هفته رو با عکسی از حسام منظور در کنار بازیگر ترکیه‌ای فیلم مست عشق شروع می‌کنیم. از این به بعد باید گر و گر منتظر همچین عکس‌هایی از بازیگر‌های ایرانی باشید. خودتان را آماده کنید!
گویا کامنت‌ها و فشار‌های مردم، کار خودش رو کرد.
احتمالا به‌همین دلیل هم رفته خوشگذرونی که کمی خستگی در کنه.
قول میدیم این دیگه آخرین عکس از گلزار باشه. ما که معنی و مفهوم این عکس را نفهمیدیم، چون نه تبلیغاتیه، نه کپشن خاصی داره. اما کلا بهتر نبود به‌جای ایموجی چشم، از ایموجی دندون استفاده می‌کرد؟ شاید هم منظورش این بوده که چشم‌ها را باید شست.
اشکان خطیبی در اکران فیلم سینمایی «چشم‌وگوش بسته» با بازی همسرش، آناهیتا درگاهی
این الهه خانم حصاری که خوب می‌تونه بخنده، پس چرا این‌همه وقت سر سریال ممنوعه، ما رو سرکار گذاشته؟
حرف شما که درست! اما لابد درمورد حرف‌های مربی هم همینطوری عمل می‌کنی که نتیجه‌ش همونطوری میشه.
حضور پدر تینا آخوندتبار در تمرین ورزشش
صددرصد خیلی اتفاقی و ازطریق یکی از دوستانتون با این کرم آشنا شدید، نفیسه خانم و هدف تبلیغات در کار نبوده. احیانا شما با نیوشا ضیغمی دوست مشترک ندارین؟ چون ایشون هم از کرم خوششون اومده.
شهره لرستانی اعلام کرده که خواهرش، سوسن، به بیماری سرطان مبتلاست. براشون آرزوی سلامتی داریم.
دلتنگی ویشکا برای نقش خاصش در سریال «نهنگ آبی»
کلا قوانین فیزیک و کوانتوم رو جابجا کرد با این حرفش، سیاوش خیرابی. درحال صحبت هستیم برای ثبت این جمله به‌عنوان قانون جدید فیزیک کوانتوم.
قدیما نه‌تنها با وسیله‌نقلیه تک‌سرنشین، بلکه با دو و سه سرنشین هم مخالف بودن؛ سر که برمی‌گردوندی تو خیابون، هشتادتا موتور چهار سرنشینه می‌دیدی. کم مونده بود، یکی هم توی اگزوز سوار کنن.
مهتاب کرامتی و فیلم «اورکا»
امیدواریم منظور سحر قریشی از فاصله گرفتنش از سادگی، بالا بردن مطالعه‌ش درباره سینما و شناختن چندتا چهره معروف باشه.
آخه نیوشا جان! غذا دادن به پرنده‌ها هم شوآف دارد؟
تبریک تولد طولانی مهراوه به خواهرش ملیکا که در عکس ما جا نشد.
حضور پدر مهدی جهانی در کنسرت پسرش
این روز‌ها هم که هرجا می‌رویم، پر از کرگدن است
به‌نظر ما که نباید فوق لیسانس می‌خوندین. با همون لیسانس می‌رفتین پی کار و زندگیتون؛ مردم هم راضی‌تر بودن.
عماد طالب‌زاده، تولد پسرش را با جملاتی پر از مهربانی تبریک گفت.
مهراب قاسم‌خوانی با جمله آخر، کلیت علم ژنتیک رو زیر سوال برد و در‌های جدیدی از عرفان به روی نظریه تکامل داروین گشود!
ترلان در مراسم رونمایی از آلبوم همایون شجریان و علیرضا قربانی. امیدواریم که تلاش‌های ترلان جواب بده و چندتا مورد مناسب به مراسم رونمایی اومده باشن.
اونی که باید ساکت باشه، ما نیستیم؛ ما که نشستیم توی خونه، ماستمون رو می‌خوریم. شما یه نگاه به پست‌های جنجالی و حواشی خودت بنداز، متوجه میشی!
اگه هشتگ هم نمیزدی، می‌فهمیدیم جمله‌ای که گفتی، از حبیب خان دانشمند و زورگیر بود، نه خود شما
سحر دولت‌شاهی با این کار، بیشتر از قبل به شایعات موجود دامن زد.
چرا از هر زوایه‌ای نگاه می‌کنیم، با این قضیه کنار نمیایم که فلاحی، دختر به این بزرگی داشته باشه؟
دنیا مدنی درحال کشتن صدباره یک ترس. با این ژستش، یاد سکانس معروف اغواگری سریال پدر افتادیم.
خب گویا پیرسینگ وارد مرحله جدیدی شده و از گوش و بینی و... به کلاه رسیده!
بنزینِ شما! نه ببخشید، عید شما هم مبارک!
ما این موفقیت را به پرستو صالحی و خانواده بزرگوارش تبریک عرض می‌کنیم و می‌دانیم که پرستو این افتخار بزرگ را به والدینش تقدیم می‌کند. مراسم جشن و پایکوبی، به‌مناسبت این رویداد فرخنده، فردا در حیاط خانه پرستو اینا برگزار می‌شود.
افتخارآفرینی پیمان معادی در جشنواره استکهلم سوئد با دریافت جایزه دستاورد هنری.
بالاخره ما چشممون به جمال همسر آقا پیمان باز شد. سالگرد ازدواجتون مبارک!
گلوریا درحال گشت‌وگذار در شهر اصفهان.
خوش بگذره سیروان خان! اتفاقا ما هم چندوقت پیش رفتیم جاجرود، کنار سد جوج زدیم. خیلی هم آب‌وهواش با اسکاتلند فرق نداشت. جای شما خالی.
خوشحالی زانیار از انرژی طرفدارهاش در کنسرت تهران.
اگه قراره خودتون هم با همین گریم تشریف بیارید، ما مزاحمتون نمیشیم. ایشالا سر یه فرصت مناسب خدمت می‌رسیم.
به‌نظر میاد که قراره توی این تئاتر از موتور خیالی استفاده بشه.
اگه می‌خوای ممنوع‌التصویر بشی، راه‌های راحت‌تری هم وجود داره‌ها! دوستان، زیاد بلدن؛ مشورت کنین باهاشون.
نگاه عاشقانه فرشته حسینی به دوست بازیگرش، صدف.
چشم برزو ارجمند، ساعت کی‌روش رو گرفته؛ هرگونه منظور و نظر دیگری تکذیب می‌گردد!
اگه ما جای شیث بودیم، بعد از اون داستان، دیگه از این قلدربازیا درنمی‌آوردیم و بازو نشون نمی‎‌دادیم. می‌رفتیم یه گوشه آروم زندگیمونو می‌کردیم.
آرام جعفری هم داره می‌نوشه به افتخار پایان فیلمبرداری فیلم سینمایی «سرخ‌پوش»، البته چای!
با این کپشن، دیگه خودتون می‌دونین و پردیس احمدیه.
بخند تا دنیا به روت بخنده.
این هم یه عکس پاییزی از ایزدیار، بدون حضور پاییز.
اشکال نداره عموپورنگ! تهش اینه که برای گلزار، یه «اردک تک تک» می‌خونی و مسابقه «بالا بالا پایین پایین» اجرا می‌کنی و دلش شاد میشه. اصلا گلزار به‌جای سفر تفریحی، باید یه سر میومد خونه شما.
فیروز نادری نوشته: «برای بیگانگانی که ۴.۵ میلیارد سال نوری دورتر از ما زندگی می‌کنند، ما وجود نداریم». بعد هم پرسیده: می‌تونین توضیح بدین چرا؟
سلفی آنا نعمتی که کادربندی رو خوب و هوشمندانه انتخاب کرده!
انصافا چقدر طول کشید تا همچین جمله پیچیده‌ای نوشتی آقا مرتضی؟
از اونجا که خود بیژن بنفشه‌خواه، خودش رو سوژه کرده، ما دیگه کاری به کارش نداریم و خیلی آروم صحنه رو ترک می‌کنیم.
بله، بله! انقدر گنگش بالاست که با کتونی، جوراب کالج می‌پوشه.
ما هم برای آقای رضا عبدی، طلب آمرزش روح می‌کنیم. ایشون از ستاره‌های برنامه معروف و قدیمی «صبح جمعه با شما» بودن.
آناهیتا که خنجر طعنه و کنایه می‌زدی همه عمر، دیدی که چگونه خنجر، آناهیتا گرفت؟
مادر خانومی و امیر آقای جمالی. یادش بخیر!
احساس نمی‌کنین که دیگه یکم ژست‌های نازنین بیاتی داره تکراری میشه؟
دیدین دفعه قبلی گفتیم، امکان نداره که علی اوجی، تنها بره سفر خارجه و همسرش رو نبره؟ والا جمعه شما که خوب‌تره ظاهرا نرگس خانم! خوش بگذره.
در هفته‌ای که گذشت، مجید اوجی، تهیه‌کننده معروف تلویزیونی و همسر فلورا سام رو از دست دادیم. این آخرین پست اینستاگرامی مجید اوجیه. ناگهان چه زود دیر می‌شود! روحش شاد باشه.
مهران غفوریان تپل که دیگه به افسانه‌ها پیوسته بنده خدا! بهتر بود می‌گفتی غفوریان کوچک و عمو علی تپل درکنار غفوریان بزرگ.
اینستاگرام هدی هم که این روز‌ها کلا پر شده از پوستر‌ها و ویدئو‌های سریال «کرگدن». تا بنده‌خدا از نفس نیفتاده، برید سریال رو تماشا کنین.
محمدرضا غفاری، غرق در تفکر!
آزاده مهدیزاده توی کپشن گفته که «نظاره‌گر نباشیم»، اما چهره خودش توی عکس، دقیقا شبیه نظاره‌گرهاست
دفاع خوب بهتره یا حمله بد؟
آقای پاکدل، اینهمه بهنوش خانم زحمت می‌کشه، به خودش می‌رسه، شما اگه چشم‌هاتو ببندی و نبینی که زحماتش کلا به باد میره.
عکس محمد علیزاده، به‌مناسبت پنجمین سالگرد فوت مرتضی پاشایی. روحش شاد!
اما ما همچنان منتظر آلبوم‌های بعدی مرحوم از اون دنیا هستیم!
پدرام کریمی و جمله درستش.
مسعود صادقلو هم گویا دلش خیلی از حیوان‌آزاری پره که با سه تا پست پشت‌سرهم، این مسئله رو محکوم کرده. ما هم حمایتش می‌کنیم.
جالبه که یه زمانی، این عکس طناز رو میذاشتن کنار عکس الانش و می‌نوشتن، قبل و بعد از عمل بینی.
البته همین حالا هم یکی از فالوئر‌ها کم نذاشته و نوشته: فرقی نمی‌کنه که. تازه شدی شبیه قبل از عمل دماغت.
می‌تونیم منتظر یه کار خوب دیگه باشیم، چون هومن سیدی بازهم داره با نوید محمدزاده کار می‌کنه.
آقا پدرام سفر‌های لاکچری خوش می‌گذره؟
منبع : برترینها
0 notes
Text
چگونگی درخواست از طریق سفارت اسپانیا 2019 (برای فیلیپینی
SCHENGEN VISA: چگونگی درخواست از طریق سفارت اسپانیا 2019 (برای فیلیپینی) اندلس / آستوریاس / کشور باسک / کانتبریا / کاتالونیا / گالیسیا / مادرید / اسپانیا / اطلاعات VISA / WHEN WE WANDER آخرین به روز رسانی: مه 21، 2019 JB & Renée Macatulad توجه: برخی از مقالات ما دارای لینک های وابسته هستند. آنهایی که انجام می دهند، بیانیه افشائی در پایین دارند. برای اطلاعات بیشتر می توانید به سیاست حفظ حریم خصوصی و شرایط استفاده ما مراجعه کنید. درخواست ویزا هرگز سرگرم کننده نیست بعضی از برنامه های کاربردی ساده تر از دیگران هستند، اما این همیشه یک تجربه عصبی است که باعث می شود تا ویزای مورد تایید شما سوار شود. رن و من در تابستان تابستان به اروپا سفر می کنند و من مجبورم برای گرفتن ویزای شنگن در ماه فوریه امسال درخواست کنم. این سخت ترین فرآیند درخواست ویزا بود که من تا به حال از آن عبور کرده بودم. این فقط برای حجم مناسبی از اسناد و تحقیقات مورد نیاز استرس زده شد، اما من هرگز در فرآیند درخواست ویزا قرار نگرفته بودم که در خطر بود. ما امیدوار بودیم به اروپا سفر کنیم تا 50 سالگرد تولد رن در اسپانیا را جشن بگیریم. این سفر ما برای سال ها با دوستان و خانواده ما برنامه ریزی شده است تا یک ویزا مجازات نشود. خوشبختانه، خدایان شنیده به من لبخند زدند، و گذرنامه من با زیباترین علامت من که تا به حال دیده ام، بازگشت. استرالیا شنگن، تایید شده است. سفر پنج هفته ای ما به اروپا - با توقف در یونان، مجارستان، جمهوری چک، اسپانیا، و پرتغال - در نهایت رفت. ووووو! اگر در حال برنامه ریزی سفر به منطقه شنگن هستید و اغلب وقت خود را در اسپانیا مانند ما می گذرانید، این مراحل هستند که باید برای درخواست ویزای شنگن از طریق سفارت اسپانیا دنبال کنید. بسته به برنامه سفر شما، ممکن است مجبور شوید در یک سفارتخانه دیگر درخواست کنید، بنابراین من مجموعه سوالات متداول را برای شروع کار خود نوشته ام. پرسش های متداول (سوالات متداول) یک ویزای شنگن چیست؟ یک ویزای شنگ یک ویزای کوتاه مدت است که به شما اجازه می دهد به تمام 26 کشور عضو شنگن برای اهداف گردشگری یا کسب و کار سفر کنید. کشورهای عضو شنگن چه هستند؟ 26 کشور در منطقه شنگن، اتریش، بلژیک، جمهوری چک، دانمارک، استونی، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، مجارستان، ایسلند، ایتالیا، لتونی، لیتوانی، لوکزامبورگ، مالت، هلند، نروژ، لهستان، پرتغال، اسلواکی ، اسلوونی، اسپانیا، سوئد، سوئیس و لیختن اشتاین. کدام سفارت باید پرونده خود را ثبت کنم؟ اگر از یک کشور بازدید می کنید، باید سفارت آن کشور را درخواست کنید. اگر از کشورهای مختلف در منطقه شنگل بازدید می کنید، باید پرونده خود را در کشوری که بیشترین زمان را صرف آن می کنید، درج کنید. در مورد ما نیمی از وقت ما در اسپانیا بود که به همین دلیل من از طریق سفارت اسپانیا درخواست دادم. اگر در هر کشوری صرف زمان برابر کنید - به عنوان مثال 5 روز در اسپانیا، 5 روز در پرتغال و 5 روز در یونان - پس باید در سفارت کشور شنگن اول وارد شوید. بنابراین اگر وارد یک منطقه شنگن از مانیل به آتن شوید، باید در سفارت یونان درخواست کنید. آیا رزرو مورد نیاز تایید شده است؟ شماره پرواز مورد تایید نیست، فقط رزرو. در حقیقت، شما از انجام این کار در صورتی که درخواست ویزای خود را رد کنید، دلسرد خواهید شد. در عوض، باید رزروهای مداد را انجام دهید. رزرو مداد اساسا رزرو پرواز موقت است. شما می توانید از طریق مسافرین ضعیف از طریق گوگل سفر و تور را رزرو کنید. بیشتر در مورد روند درخواست ویزا در زیر. چقدر زود باید برای ویزای شینگن درخواست کنم؟ در حالت ایده آل، حدود دو (2) ماه قبل از تاریخ مورد نظر خود را برای خروج. این باید به شما زمان کافی بدهد تا هر گونه مسائل را با درخواست خود به اجرا درآورید. چقدر پول باید در بانک داشته باشم؟ این یک سوال است که در مورد هر پروسه درخواست ویزا خواسته می شود و پاسخ همیشگی است: «سخت است بگویم». شما اساسا باید به سفارت ثابت کنید که می توانید در طول سفر خود از خود حمایت کنید. من به عنوان خوانده شده که 60 یورو در روز، قاعده کلی است، به علاوه هزینه کل دور پرواز هزینه و اقامت. اگرچه تضمین تأییدیه نیست، پول بیشتری را که در حسابتان دارید، بهتر است شانس خود را برای تأیید دریافت کنید. آیا بیمه مسافرتی کاملا ضروری است؟ بله نه تنها برای فرآیند درخواست ویزا اجباری است، بلکه یک ایده خوب برای به دست آوردن آن است، زیرا شما نمیدانید چه اتفاقی می تواند در سفر شما رخ دهد. پسر عموی رن به چند سال پیش به ایتالیا رفت و چند روز اول تعطیلات خود را به آپاندیسیت درآورد، بنابراین او مجبور بود تمام وقت خود را در یک بیمارستان ایتالیایی صرف کند. آزاردهنده! خدا را شکر که بیمه اجباری است. از آنجا که می توانید تصور کنید که لایحه بیمارستان خود چگونه بوده است بدون آن ؟! رن یک شهروند آمریکایی بود، بنابراین او بیمه نبود، اما به هر حال سیاستم را گرفتم. بهتر است که ایمن باشیم تا متاسفیم مصاحبه ای وجود دارد؟ ممکن است وجود داشته باشد اگر سفارت سوالی داشت، ممکن است آنها برای شما مصاحبه کنند. مدت زمان اعتبار ویزا چه مدت است؟ این بستگی به برنامه سفر شما دارد
آن و سفارت شما با پرونده. در مورد من، ما از 9 آوریل تا 14 مه در منطقه شنگن هستیم، بنابراین آنها ویزای معتبر را از تاریخ 9 آوریل تا 29 مه صادر کردند. آیا می توانم از کشورهایی بازدید کنم که در برنامه سفر من حضور ندارند؟ بله، تا زمانی که آنها یکی از 26 کشور عضو شنگن باشند. بدیهی است، شما مجبور نیستید که برنامه سفر را که ارائه کرده اید دنبال کنید، هرچند ممکن است عاقلانه آن را نادیده بگیرید. در مورد من، ما دقیقا همان چیزی را که من ارائه می دهم انجام خواهم داد و همین دلیل است که من مدت زیادی طول کشید تا برنامه سفر خود را برگزار کنم. من می خواستم که یکی از آن را که به عنوان سفر به واقعی ما نزدیک است به عنوان امکان پذیر است. پرونده VISA APPLICATION اگر تصمیم گرفته اید که از طریق سفارت اسپانیا درخواست می کنید، در اینجا مراحل لازم برای پیروی از درخواست ویزای شنگن است. مرحله 1: برنامه ریزی یک قرار ملاقات ابتدا شما می توانید برای یک ویزای شنگن از طریق سفارت اسپانیا درخواست 90 روز (90 روز) قبل از تاریخ برنامه ریزی شده خود را انجام دهید. ایده خوبی است که تاریخ ملاقات را انتخاب کنید که زمان کافی برای کامپایل شدن نیازهای بی شماری را به شما می دهد، اما برای اینکه شما برای مصاحبه یا ارائه اسناد بیشتر، به تاریخ عزیمت خود نزدیک نباشید، خیلی نزدیک است. قرار ملاقات در مورد دو (2) ماه قبل از تاریخ عزیمت در نظر گرفته شده ایده آل است. برای تنظیم یک قرار ملاقات، این مراحل را دنبال کنید:    به وب سایت BLS بروید. به مقصد رزرو بپردازید> برای برنامه کاربردی BLS (برای برنامه های کاربردی اقامت کوتاه)> قرار ملاقات خود را بنویسید. BLS بین المللی    فرم را پر کن. در قسمت "Appointment Category"، شما می توانید بین "Normal" یا "Prime Time" انتخاب کنید. ساعات عادی از ساعت 7-11 صبح است در حالی که ساعات اولیه ساعت از 1 تا 3 بعد از ظهر است. هزینه اضافی برای رزرو وقت ملاقات در طول ساعت های معمولی هزینه نمی شود، اما شما برای 1500 ساعت اضافی در طول ساعت اول وقت هزینه می کنید. من خوب بود صبح، بنابراین من رزرو یک اسلات در طول ساعت های معمولی. برای دریافت کد از طریق ایمیل، هنگامی که آماده ادامه هستید، روی «درخواست تأیید کد» کلیک کنید. برای ادامه باید وارد شوید. SCHENGEN VISA: چگونگی درخواست از طریق سفارت اسپانیا 2019 (برای فیلیپینی)    در صفحه بعد، بر روی سبز کلیک کنید "من موافقت میکنم موافقت خود را" برای ادامه ادامه دهید.    یک تاریخ و زمان برای قرار ملاقات خود را انتخاب کنید همانطور که توصیه می شود، یک تاریخ را انتخاب کنید که زمان کافی برای کامپایل تمام الزامات را فراهم می کند (بسیار زیاد است). در صورت امکان، یک تاریخ را انتخاب کنید که حداقل دو (2) ماه قبل از تاریخ مورد نظر شما در حال خروج باشد تا خودتان را به اتاق دیگری بچرخانید. شما ممکن است برای یک مصاحبه دعوت شده و یا درخواست ارسال مدارک اضافی را داشته باشید.    بقیه فرم را پر کنید اگر دوست دارید، می توانید خدمات ارزش افزوده را انتخاب کنید. من می خواستم گذرنامه خود را با پیک به من تحویل بدهم تا من جعبه "پیک" را چک کردم که هزینه اضافی PHP 370 است. شما می توانید وب سایت BLS را برای لیست کامل خدمات اضافی و هزینه های مرتبط با آن چک کنید. SCHENGEN VISA: چگونگی درخواست از طریق سفارت اسپانیا 2019 (برای فیلیپینی)    پس از تکمیل و ارسال فرم، یک رسید از وقت ملاقات از طریق ایمیل دریافت خواهید کرد. چاپ آن را و آن را با شما در روز از قرار ملاقات خود را. مرکز درخواست ویزای اسپانیا در واحد 1004 در طبقه دهم ساختمان اداری Liberty در 104 H.V. واقع شده است. د لا کاستا (کور لویست) در روستای سالتدو، مکتاتی. برای دیدن دقیقا همان جایی که بر روی نقشه است، پیوند را دنبال کنید. AirBnB مرحله 2: شرایط مورد نیاز را کامل کنید اکنون که شما یک قرار ملاقات را رزرو کرده اید، وقت آن است که همه ی الزامات را کامپایل کنید. همانطور که گفته شد، الزامات زیادی وجود دارد، بنابراین شما نیاز به زمان زیادی برای آماده شدن دارید. در مورد من تقریبا یک هفته طول کشید تا گواهی های بانکی دریافت کنم. شما همچنین باید از پرونده های مربوط به تولد و / یا ازدواج درخواستی از PSA درخواست کنید، سپس در DFA برای تأیید صحت آنها از خط خارج شوید. اگر شما چندین هفته در اروپا صرف می کنید، برنامه ریزی دقیق را هم به همراه خواهد داشت. در مجموع، حدود دو هفته برنامه ریزی هاردکور صرف کردم تا همه چیز را با هم جمع کنم. در اینجا تمام اسناد مورد نیاز برای آماده شدن برای درخواست ویزای شنگن از طریق سفارت اسپانیا است. شما باید آنها را به صورت منظم در یک پاکت قرمز طولانی با نام خانوادگی، نام و شماره تماس با حروف پررنگ در گوشه بالا سمت راست بنویسید.
نحوه اخذ ویزای توریستی شینگن    فرم درخواست شینگن را به خوبی اجرا کرده است. شما می توانید آن را از تب "دانلود فرم ها" در وب سایت BLS دانلود کنید. نکته: هر زمینه را خالی نگذارید اگر چیزی به شما اعمال نمی شود، سپس "N / A" را تایپ کنید. SCHENGEN VISA: چگونگی درخواست از طریق سفارت اسپانیا 2019 (برای فیلیپینی)    یکی (1) عکس گذرنامه اخیر با پس زمینه سفید (برای قرار دادن در    فرم درخواست). شما می توانید بر روی "مشخصات عکس" بر روی وب سایت BLS برای جزئیات کلیک کنید.    پاسپورت معتبر. حداقل سه روز پس از آخرین روز مسافرت برنامه ریزی شده، باید حداقل 3 ماه باشد.    فتوکپی صفحات زیستگاه پاسپورت شما و تمام تمبرها و ویزای قبلی.    گذرنامه قبلی من 5-6 گذرنامه منقضی را به دست آوردم اما آنها تنها دو ساعت طول کشیدند
اخیرا منقضی شده است شما این را دریافت خواهید کرد    نامه نامه ای که هدف سفر شما را توضیح می دهد. مهم است که به عنوان آینده که ممکن است. رن و من به اروپا می رویم تا جشن های تولد ما را جشن بگیریم، این دقیقا همان چیزی است که من در نامه ای به آنها گفتم. هیچ دلیلی برای دروغ در مورد هر چیزی و یا محروم اطلاعات وجود دارد. برای دانلود یک قالب در فرمت ورد، پیوند را دنبال کنید. حتما نامه را بازنویسی کنید و اطلاعات را به روز کنید.    اثبات معیارهای اقتصادی در راه گواهینامه های بانکی، کتاب های بانکی، اظهارات بانکی که منعکس کننده حرکت حساب در 6 ماه گذشته است و ITR (با دریافت مهر و یا دریافت رسمی از BIR). این اسناد مورد نیاز است که آیا شما به عنوان یک فرد درخواست می کنید و یا توسط یک شرکت حمایت می کنید. در مورد من، اسناد را از دو بانک مختلف و همچنین فتوکپی عناوین املاک ارائه دادم. شما نباید به سفارت اثبات کنید که می توانید در طول سفر خود از خود حمایت کنید، بنابراین هر گونه اسناد مالی مفید خواهد بود.    اگر شما یک کارمند هستید، لازم است که یک گواهی اشتغال و یک نامه مجوز انفرادی ارسال کنید. اصلیات باید ارائه شوند    اگر خودتان هستید، باید مجوز کسب و کار، ثبت نام و شرکت ITR خود را ارائه دهید.    رزرو پرواز همانطور که گفته شد، خرید بلیط هواپیمایی تا زمانی که درخواست ویزا مورد تایید شما نیست، ایده خوبی نیست. رزرو های تأیید شده مورد نیاز نیست، بنابراین آنچه که شما می توانید انجام دهید، رزرو یک مداد است. رزرو مداد اساسا یک رزرو پرواز موقتی است که برای اهداف درخواست ویزا مورد استفاده قرار می گیرد (تصویر زیر). تأیید یا رد کرد، هیچ تعهدی برای خرید بلیط وجود ندارد. شما می توانید از یک آژانس مسافرتی بلیط های مداد دریافت کنید. با گزلل سفر و تور رفتم و برای رزرو عجله پی اچ پی 1،590 پرداخت کردم. برای کسب اطلاعات بیشتر، مسافرین ضعیف را بررسی کنید و درخواست رزرو پرواز را به سفر و تورهای گزلل تهیه کنید. فقط فرم را در پایین این صفحه پر کنید 
willflyforfood.net  منبع
0 notes
alirezakafaee · 7 years
Photo
Tumblr media
در سالگرد تولد یک مادر محصور چه می‌توان گفت؟ زهرا موسوی‌خامنه، فرزند میرحسین و رهنورد در اینستاگرام خود نوشت: 📌 اول بگذار بشمارم: این هفتمین بیست‌وهشت مرداد و تولد حصرانه توست. مادر هنرمندم. تو در این مدت چه هنرها آفریدی از لحظه‌های دشواری که حتی تصورش نفسم را تنگ می‌کند. با نقاشی‌هایت در حصر: 📌 در تابلوی بانوی بی‌سر، سر بر کف نهاده و روبه جلو که زنی گویی هدیه‌ای -سرش- را تقدیم می‌کند، از تابلوی رقص چاقوها که. پیکره تارنواز آن گوشه راست که با نگاه بیدار و صدای دل‌انگیز سازش، ریتم رقصشان را به هم میزند، ت سیاوش‌های بر آتش، سهراب‌ها و آرش‌های کمان بر دست. از درخت‌هایی که گاهی میوه پول‌های کثیف بر آن روییده، از تابلوی زخم‌های پلاسکو و سوگواریت در آن روزهای سیاه، و حس آشکار و نهان دعاهایت، دعاهای غریبانه‌ات، که لطیف و ربانی در رنگ و شکل‌ها جاری شده‌اند. از گل‌ها و مینیاتورها و همه آنچه با آن طراحی شگفت با آن قدرت بی نظیر و ستودنی کشیده‌ای. 📌 از آن مجسمه از مرد و زن اسیر که بعد سال‌ها، چند ماه پیش توانستی نشانمان دهی: «اولین بار که بعد از حصر اجازه رفتن به حیاط پیدا کردیم، این دو بطری پلاستیکی نوشابه خانواده را پیدا کردم که شد پیکره زن و مرد زندانی و دو قطعه‌سنگ کوچک برای سر» و تکه بند رخت تا به دور آن دو پیچیده شده باشد به نشانه اسارت. و قرص‌ها جای چشم و باقی‌مانده‌ی آلومینیوم قرص‌ها جای موها و شاخه‌های درخت جای دست‌ها، و گل‌هایی که نیمه بطری‌ها را پر کرده‌اند -حال باغ دلشان بوده حتماً- در شامپو هم، مچ‌بند سبزی شده بر دست. درست شبیه پایان‌نامه لیسانست: مجسمه‌های مردان وزنان که زنجیر به‌سان اژدهایی بر دست‌وپایشان پیچیده و در بند هم فریاد می‌زنند و دستهایشان-اکنون شاخه‌ها بلند شده -بلند است. 📌 مهربانیت با گل‌ها و پدر دربند مدام می‌گوید «کسی که گل‌ها را دوست ندارد آدم‌ها را هم دوست ندارد» و تو هم گلی و هم گل‌ها را دوست داری بانوی آفتابگردان. وقتی بی‌طاقتی از ما می‌بینی بین دو نمازت می‌خواهی حکیمانه نگاه کنیم و اگر حصر فرصتی باشد برای مردم تا بتوانند بخشی از دردهایشان را بگویند پس نعمت است. و مگر من و حسین جز شادی مردم را می‌خواهیم؟ تنها زن محصور! چشم‌ها را می‌بندم و خودم را کنار تو می‌بینم داری دست‌هایت را پرشور مثل همیشه تکان می‌دهی و تند تند راه می‌روی و می‌گویی مگر من کی ام که تولدی داشته باشم؟ و می‌گوییمت ✅ @kalemenews https://www.instagram.com/p/BX7477cgdSr/
0 notes
khoonevadeh · 5 years
Photo
Tumblr media
سوسن اصلانی؛ اولین زن رهبر ارکستر در ایرانhttps://khoonevadeh.ir/?p=24514
روزنامه ایران - ندا سیجانی: در طول تاریخ موسیقی ایران کم نبوده‌اند هنرمندان یا زوج‌های هنری که دوشادوش یکدیگر به اشاعه فرهنگ وهنر ایران زمین پرداخته‌اند.
استاد حسین دهلوی و استاد سوسن اصلانی نیز از جمله همین بزرگان موسیقی هستند. حسین دهلوی، موسیقید‌ان و آهنگساز پیشکسوت موسیقی، رهبرارکستر ایرانی و رئیس هنرستان موسیقی ملی ایران است و سوسن اصلانی آهنگساز و نوازنده پیشکسوت ساز سنتور.
حسین دهلوی تنها به یک نام خلاصه نمی‌شود اوهنرمند فاخر عرصه موسیقی ایران است که درمحضرش بزرگانی چون حسین علیزاده، علی رهبری و هومن دهلوی فرزندش مشق کرده و به موسیقی ایران راه یافته‌اند.
حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده موسیقی ایران در توصیف استادش می‌گوید: «زمانی که استاد دهلوی رئیس هنرستان موسیقی بود، باعث می‌شد کسانی در هنرستان باقی بمانند که‌ قابلیت بالایی در موسیقی د��رند، برای او اخلاق نیز اهمیت زیادی داشت و ثمره آن روزها هنرمندانی است که‌ به موسیقی تعهد دارند.»
دهلوی به مانند استادانش ابوالحسن خان صبا و روح‌الله خالقی و بهتر است بگوییم شاگردان کلنل علینقی وزیری که مبدع نوآوری در موسیقی سنتی بودند هیچ گاه تقلید را سرلوحه فعالیت خود درعرصه موسیقی قرار نداد. او با خلق اپرای «خسرو و شیرین»، «باله بیژن و منیژه» و آخرین کارش اپرای «مانی و مانا» هنر خود را به‌گونه‌ای دیگر به دنیا معرفی کرد.
علاوه براین، دهلوی ازجمله هنرمندان بزرگی بود که تأکید بسیاری برجایگاه کلام در موسیقی داشته تا آنجا که تجربه 50 سال خود را با کتاب «پیوند شعر و موسیقی آوازی» به منصه ظهور رسانید و این کتاب عنوان جایزه کتاب سال را از آن خود کرد. کتابی که بی‌تردید نقطه عطفی برای علاقه‌مندان موسیقی جدی خواهد بود؛ اما سوسن اصلانی بانوی موفق و همسر استاد حسین دهلوی.
هنرمندی که توانست جایگاه یک همسر، مادر و هنرمند را بدرستی ایفا کند و با حمایت‌های دلسوزانه‌اش به‌عنوان بزرگ‌ترین حامی دهلوی در کنار او سال‌های بسیاری را سپری کرد. اصلانی از خیلی سال‌ها پیش به تدریس موسیقی مشغول است و علاوه بر این توانست به‌عنوان اولین رهبر زن به ارکسترموسیقی ایران راه یابد، حرکت بزرگی که بی‌تردید در روزگار ناملایمتی‌های موسیقی بانوان کمتر به چشم می‌خورد. اما دراین سال‌ها برخی اتفاقات ناخوشایند مسیر زندگی این دو زوج هنرمند را تغییر داد.
استاد حسین دهلوی چند سالی است به بیماری آلزایمر یا فراموشی مبتلا و خانه نشین شده است و حتی سازهای خود را نمی‌شناسد. تولد او بهانه‌ای شد تا به منزل او برویم؛ هنرمندی که متولد هفتم مهرماه سال 1306 است. تندیس‌ها و لوح‌های ماندگار در کنار عکس‌هایی که از گذشته به یادگار مانده است، هنوز هم حال و هوای همان روزهای گذشته را برای همسرش تداعی می‌کند و به مانند همان روزهای آشنایی شاگردی و استادی از حسین دهلوی، استاد و بزرگ‌ترین راهنمای زندگی‌اش سخن می‌گوید.
افسوس که به‌دلیل بیماری، استاد دیگر امکان گفت‌و‌گو با هیچ رسانه‌ای را ندارد و این گفت‌و‌گو طبعاً می‌بایست با بانو سوسن اصلانی انجام می‌گرفت.
در ابتدا بفرمایید چه شد که عرصه موسیقی را انتخاب کردید؟
من در خانواده‌ای اهل علم وادب و هنر متولد شدم و رشد کردم. پدرم سرهنگ نیروی هوایی بود و دستی هم بر شعر و موسیقی داشت و تار می‌نواخت. برادرم نیز علاوه بر علاقه‌مندی به‌ موسیقی شعرهم می‌سرود. مادرم هم نوازنده تنبک بود.
بعد از گذراندن دوره دبستان چون با موسیقی آشنایی داشتم تصمیم گرفتم دریک دبیرستان معمولی ادامه تحصیل ندهم و به‌صورت تخصصی موسیقی را دنبال کنم، بنابراین وارد هنرستان موسیقی ملی شدم و ساز سنتور را به‌عنوان ساز تخصصی‌‌ام انتخاب کردم.
خوشبختانه اولین مضراب را از استاد عزیزم فرامرز پایور دریافت کردم و نزد ایشان نواختن سازسنتور را آموختم. بعد از سفر استاد پایور به‌خارج از کشور، ادامه آموزش را با هنرمندانی چون ارفع اطرایی و محمد حیدری دنبال کردم. علاوه برآن افتخار این را داشتم که از محضر دیگر استادان بزرگ موسیقی ازجمله محمود کریمی و حسین دهلوی نیز بهره‌مند شوم.
استاد دهلوی رهبر ارکستر هنرستان موسیقی بودند و آهنگسازی و هارمونی را به من آموزش دادند، درعین حال که نزد استاد کریمی نیز همراهی ساز و آواز را آموختم.
می‌توان حدس زد که درهمان دوران هنرستان بوده که با استاد دهلوی آشنا شده‌اید و این آشنایی به ازدواج منجر شده؟
من سال 41 به هنرستان عالی موسیقی رفتم. ابتدا آقای مهدی مفتاح ریاست هنرستان موسیقی را برعهده داشتند و بعد استاد دهلوی عهده دار این سمت شدند. آن زمان که آقای دهلوی برسرکار آمدند تغییرات بسیارخوبی در هنرستان ایجاد شد.
دهلوی به‌مدت 10 سال در هنرستان فعالیت می‌کرد و در دوره ایشان هنرمندان بسیار خوبی فارغ‌التحصیل شده‌ بودند. آقای دهلوی توسط آقای میرنقیبی که ناظم هنرستان بودند ازمن خواستگاری کردند. به یاد دارم سال پنجم هنرستان بودم ومشغول تحصیل و اصلاً در اندیشه ازدواج نبودم.
روزی که آقای میرنقیبی به منزل ما آمدند من درهنرستان بودم و زمانی که به خانه بازگشتم اطلاعی ازحضور ایشان نداشتم و مادرم به من گفت که آقای میرنقیبی آمده بودند و من را برای استاد خواستگاری کرده‌اند. باورم نمی‌شد و تا چند هفته حتی نمی‌توانستم این موضوع را قبول کنم.
ایشان هنرمندی بزرگ و استادی جدی و باجذبه بودند و اکثریت هنرجویان ازایشان حساب می‌بردند اما بالاخره این ازدواج صورت گرفت؛ ازدواجی که همه را متعجب کرده بود. یک سال بعد از ازدواج اولین دخترمان به دنیا آمد و دیگر نتوانستم به تحصیل ادامه بدهم اما بعد دیپلم به کلاس شبانه رفتم وسنتور را نزد استاد حیدری ادامه دادم و بعد هم دوفرزند دوقلویم به دنیا آمدند که به‌خاطر تربیت فرزندانم تا 8 سال حتی نتوانستم ساز بنوازم.
اما دراین فاصله دهلوی کارهای هنری بسیاری خلق کرد ازجمله اپرای «خسرو و شیرین» و بعد آن برای گذراندن دوره‌های موسیقی نزد استاد توماس کریستین داوید به اتریش و آلمان رفتیم و درآنجا زندگی می‌‌کردیم.کریستین داوید مدتی هم در ایران زندگی می‌کرد.
زمانی که به کشورمان بازگشتیم فرزندانم به کودکستان می‌رفتند. آقای دهلوی به من گفتند بهتراست به تحصیل خود ادامه بدهید. البته شرط ازدواج من هم همین بود. آن زمان آقای علی رهبری رئیس هنرستان وهنرکده موسیقی بودند و من بعد از امتحان ورودی به دوره عالی هنرستان موسیقی راه پیدا کردم.
اتفاقاً آن زمان در فرهنگ و هنر یک آزمون استخدامی برگزار شد و من به‌عنوان هنرآموز موسیقی به استخدام درآمدم. در واقع هم درس خود را شروع کردم و هم شاغل شدم. سال 57 تدریس سنتور را درهنرستان موسیقی آغازکردم و بعدها یعنی سال 62 به مدت 20 سال درانجمن زرتشتی‌ها به آموزش موسیقی مشغول بودم.
اوایل انقلاب محدودیت‌هایی در موسیقی وجود داشت اما خوشبختانه توانستم مدرک لیسانسم را دریافت کنم و در کلاس‌های آزاد استاد پایور شرکت کردم. آن زمان با تشویق‌های دهلوی در محضراستاد کریمی ردیف آوازی را آموختم که یکی از بهترین تصمیم‌های من بود اما متأسفانه ایشان خیلی زود فوت کردند و اولین ضربه زندگی من بود. آقای دهلوی هم آهنگسازی را به من آموختند وتوانستم به‌عنوان یک زن در روی گوشه‌ها و دستگاه‌های موسیقی آهنگسازی کنم و همه اینها را مدیون استادم هستم.
همچراغی با هنرمند بزرگی چون حسین دهلوی شرایط خاصی را رقم می‌زند؟ در فراز و نشیب‌های زندگی مشترک چقدر با شما همراه بودند! آیا مانع ازفعالیت‌های شما هم می‌شدند؟
البته آقای دهلوی همسرسرسختی بوده و هستند. من هم به ایشان کمک‌های بسیاری کرده‌ام. آن زمان دستگاه کپی وجود نداشت و برای هر تعداد سازهایی که درارکستربود نت‌های نوازنده‌ها را می‌نوشتم. ناگفته نماند تجربه بسیاری هم به دست آوردم. دهلوی حساسیت خاصی برکارهایش داشت. زمانی که باله «بیژن و منیژه» را شروع کرد باید محیطی را فراهم می‌کردیم که ایشان بتواند کارخود را انجام بدهد و من برای همراهی با ایشان فرزندانمان را به سفر می‌بردم تا ایشان در خلوت منزل محیطی آرام برای آهنگسازی داشته باشد.
آیا دربخش آهنگسازی ازتجربه‌های استاد دهلوی استفاده کرده‌اید؟
بله. در هنرستان موسیقی ملی پیش ایشان آهنگسازی را آموزش دیدم و بعد آن در دوره عالی هنرستان آهنگسازی را به‌صورت جدی ادامه دادم و البته کارهایی که می‌ساختم با نظر و مشورت ایشان بود و اگر به‌ لحاظ پیوند شعر و موسیقی مورد تأیید ایشان قرار می‌گرفت این کارها را اجرا یا منتشر می‌کردند. ما درکنار یکدیگر کارهای مشترک بسیاری اجرا کرده‌ایم که یکی ازاین کارها دونوازی دردستگاه نوا بود که ساخت ملودی آن را من انجام دادم وازدهلوی کمک خواستم تا این کار را به اتمام برساند و بعد آن درارکستر مضرابی با 12 سنتور اجرا شد.
در جامعه ایرانی فعالیت بانوان بخصوص در بخش موسیقی با محدودیت‌های بسیاری مواجه است، شما به‌عنوان یک همسر، مادر و البته یک هنرمند با تمام مصائب و مشکلاتی که اوایل انقلاب درعرصه موسیقی بانوان وجود داشت چگونه توانستید فعالیت کنید؟
شاید کلمه خوبی نباشد اما به‌صورت زیرزمینی کارمی‌کردم. سال 63 استاد کریمی فوت کردند و من با خانم افسانه رثایی که از شاگردان خوب ایشان بودند کارم را دنبال کردم وقرارشد به مناسبت سالگرد فوت استاد کریمی درانجمن زرتشتی‌ها برنامه‌ای را برگزار کنیم که استاد محمد اسماعیلی هم حضور داشتند.
بعد آن یعنی ازسال 64 هرسال با خانم رثایی سالگرد استاد را برگزار می‌کردیم که بیشتربه‌صورت خصوصی انجام می‌شد وتا 21 سال برای استادم بزرگداشت برگزار کردیم و به مرورزمان تعداد اعضای گروه هم بیشتر شد تا آنکه به این فکر رسیدم یک گروه موسیقی تشکیل بدهم و نام آن را «خجسته» گذاشتم و اولین گروه موسیقی بانوان بعد انقلاب بود که به‌صورت رسمی روی صحنه رفت.
به یاد دارم دریکی ازهمین اجراها که در دهمین سال فوت استاد درتالاررودکی برگزار شد 5خانم والبته بدون حضور خواننده با لباس پوشیده روی صحنه رفتیم اما متأسفانه اواسط کار برنامه را قطع کردند و نگذاشتند ادامه پیدا کند.اما خوشحال ازاین هستم که توانستیم اجرای بانوان را پایه‌گذاری کنیم.
از آن زمان گروه«خجسته» شکل گرفت و به کارخود ادامه داد. این گروه درکنارتدریس و آهنگسازی‌های من بزرگ‌ترشد و هنرمندان آقا هم در این گروه حضور یافتند و حتی اعضای گروه به 12 نفر هم رسید که توانستیم در ایران و خارج از ایران اجرای کنسرت داشته باشیم.
حضور بانوان درعرصه موسیقی در رشد و ارتقای هنر چقدر می‌تواند مؤثر باشد؟
من مخالف تفکیک جنسیتی هستم ومعتقدم نباید این نگاه درهنر وجود داشته باشد.دربخش خوانندگی بانوان محدودیت‌هایی دارند اما در بخش نوازندگی کم و بیش اجراها روی صحنه می‌رود. نکته دیگر اینکه متأسفانه چندان ارکسترموسیقی به سرپرستی خانم‌ها برپا نیست و افتخار می‌کنم که دراین عرصه فعال هستم و تلاشم این است که بانوان درعرصه هنر و موسیقی جایگاه والایی داشته باشند.
جای تأسف است که امکانات ناچیزی به‌لحاظ تبلیغات، سالن کنسرت و... در اختیار بانوان می‌گذارند. البته این کم لطفی‌ها شامل ناشران موسیقی هم می‌شود و به‌همین سبب تا به امروز نتوانستم بیش از دوکتاب به چاپ برسانم.
متأسفانه هیچ تبلیغی برای کار ما صورت نمی‌گیرد همین امرباعث شده نتوانم تعدادی ازقطعاتم را منتشر کنم.
با توجه به اینکه همپای استاد دهلوی به تدریس موسیقی مشغول بودید، آیا شده نگاه تبعیض آلودی که نسبت به زن‌ها وجود دارد آزرده خاطرتان کرده باشد؟ تجربه تلخی در این زمینه داشته اید؟
از زمان آغاز فعالیتم درارکستر، اغلب اجراهایم با گروه خودم یا گروه دهلوی (ارکستر مضرابی) بود.البته پیش از آن ارکستر رودکی بود که آخرین برنامه آن با رهبری دهلوی درتالاروحدت برگزارشد که آقای تورج کیارس و مهرداد کاظمی خواننده ارکستر بودند و بعد آن متأسفانه موسیقی تعطیل شد.
همچنین به مدت 33 سال درهنرستان موسیقی به تدریس موسیقی مشغول بودم. علاوه بر این 10 سال هم رهبری ارکستر هنرستان را برعهده داشتم (از سال 70 تا 80) و اولین رهبر زن ایران هستم. من دوره رهبری ارکستر ندیده‌ام و نمی‌گویم یک رهبر ارکستر باتجربه هستم اما بر‌اساس شناختی که از علم موسیقی به‌ دست آوردم سعی کردم کارم را بدرستی انجام بدهم وکنسرت‌های بسیاری با آثار استادان حسین دهلوی، ابوالحسن صبا و روح‌الله خالقی درفرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای بهمن اجرا کرده‌ام.
اتفاقاً آن زمان‌ها یکی از معلمان هنرستان موسیقی پسران اعتراض داشت وگفت این خانم چه کسی است که پا در کفش آقایان کرده و رهبری ارکستر می‌کند! چندی پیش هم شنیدم خانم نزهت امیری اعلام کردند اولین رهبر زن هستند در صورتی که این موضوع اشتباه است و اولین رهبرزن من بودم و بعد آن خانم گلنوش خالقی که آثار پدرشان را در صدا‌و‌سیما ضبط و رهبری کردند و بعد خانم آذرهاشمی هستند که سرپرستی گروه موسیقی بانوان را در صداوسیما برعهده داشتند. بهتراست واقعیت را درتاریخ بنویسیم.
در سال‌های اخیر در کنار تمامی مشکلاتی که برای موسیقی بانوان وجود دارد یک ایراد هم برآن وارد است�� اینکه هیچ اتفاق تازه‌ای در اغلب کنسرت‌های بانوان رخ نمی‌دهد و بیشتر بازخوانی آثارهنرمندان قدیمی است. با توجه به تجربه آهنگسازی شما چه کارهایی باید در این باره صورت بگیرد؟
اینکه آثارهنرمندان قدیمی اجرا شود چندان هم بد نیست اما به شرط آنکه ارائه این آثاربه تکرارنیفتد.حتی به من هم پیشنهاد داده بودند قطعات قدیمی را اجرا کنم اما مخالف چندین بارشنیده شدن این کارها هستم. وقتی این همه ساعت زمان می‌گذارم یک قطعه موسیقی می‌سازم و کارهای متنوع تولید می‌کنم چرا باید آثار تکراری را روی صحنه اجرا کنم!
در اجرای آثارتان آیا مهم است با چه خواننده‌ای همکاری داشته باشید؟
اکثریت کارهایی که منتشرکرده‌ام با حضور خواننده بوده است. ما باید کمک کنیم خواننده‌های جوان مطرح شوند. من با خواننده‌های معروف بسیاری ازجمله علی رستمیان، بهرام سارنگ، داوود فیاضی، سالارعقیلی، علیرضا گلبانگ، محسن فتحی، محمود باقری و بهرام تاج آبادی همکاری داشته و آثارمتعددی منتشر و اجراکرده‌ایم. متأسفانه در انتشار کارهایی که با جوانان تولید شده مشکلاتی هم وجود دارد. بیشتر توجه ناشران به آثار خوانندگان مطرح است در صورتی که من براین نظر هستم که باید به خواننده ‌های خوش صدا بها داده شود و حمایت شوند اما متأسفانه دراین باره ناشران موسیقی هیچ‌گونه همکاری ندارند.
یکی ازکارهای مهم استاد دهلوی در عرصه موسیقی نوآوری است که با توجه به شرایط موجود جامعه انجام گرفته است آیا شما هم برمبنای سلیقه امروز جامعه نوآوری‌هایی داشته‌اید؟
بله. صد درصد، اگرابتکار و نوآوری نباشد یکنواختی به وجود می‌آید. کارهایی که در قالب آلبوم، کنسرت یا کتاب ارائه داده‌ام همیشه تازگی داشته است. نمونه آن آلبوم «نگاه گمشده» است که معرفی هفت دستگاه موسیقی بوده که تا به امروز مشابه آن وجود نداشته است. این آلبوم یک مجموعه آموزشی مفید بوده و هفت دستگاه موسیقی با هفت تصنیف معرفی می‌شود که برای هنرجویان موسیقی بسیارقابل استفاده است اما کسی که این کاررا منتشر کرده است کوچک‌ترین حمایتی ازما نداشته است.
هومن دهلوی فرزند استاد به پیروی از خانواده درعرصه آهنگسازی فعالیت می‌کند.به نظرشما آیا تا به امروز ایشان توانسته در مسیری هنری شان مانند پدر و مادرش موفق عمل کند؟
هومن فوق لیسانس موسیقی از دانشگاه هنردارد و در واقع شاگرد اول دانشگاه بود. ساز تخصصی او پیانو است و در زمینه آهنگسازی فعالیت می‌کند. علاوه بر این رهبر ارکستر است و پارتیتور می‌نویسد. تمامی کارهای او تم موسیقی ایرانی دارد و ان‌شاءالله بزودی منتشر خواهد شد. هومن تصمیم دارد به ایران بیاید و با ارکستر ملی آثار من و پدرش و همچنین آثاری که خودش ساخته است را اجرا کند.
اجرا نشدن اپرای «مانی و مانا» در ایران آن هم به‌دلیل وجود صدای زن از جمله اتفاقاتی بود که دربیماری افسردگی استاد دهلوی تأثیرگذاشت. ایشان چهره شناخته شده ای درعرصه بین‌الملل هستند با این حساب چرا اصرار بر این داشتند که این کار در ایران اجرا شود؟ سرنوشت این اپرا چه خواهد شد؟
این کار به سفارش یونسکو و برای کودکان ساخته شده است که دو سال هم به‌طول انجامید. شعرمتن اپرا را آقای کهنمویی دایی دهلوی سروده‌اند. دهلوی تصمیم داشت بعد ساخت این اثر آن را اجرا کند اما چون کار بسیار عظیمی است، هزینه بربوده و متأسفانه هیچ حمایتی نشد وامکاناتی دراختیارش نگذاشتند. خوشبختانه موسیقی این کار توسط آقای علی رهبری دراسلواکی ضبط شده است.
اما اینکه خارج از ایران اجرا شود باید بگویم اتفاقاً شعرهای این کار به زبان آلمانی هم ترجمه شده است اما به هرحال اجرای این اپرا در خارج از ایران هزینه زیادی را در بر می‌گیرد. البته مسائل دیگری هم برافسردگی دهلوی اثر داشت.
قرار براین بود یک ارکستر ملی راه‌اندازی شود و از استاد دهلوی هم دعوت کرده بودند رهبری این ارکستر را برعهده بگیرند، اما روزی که قرار بود حکم ایشان ابلاغ شود متوجه شدند رهبری ارکستر را به شخص دیگری واگذار کرده‌اند و این اتفاق ضربه شدیدی برای او بود و از آن زمان به بعد افسرده و دل شکسته شدند و هرگز سراغ آهنگسازی و موسیقی نرفتند.
در حال حاضر هم سرنوشت این اپرا نامشخص است. گاهی صحبت ازآن است که این کار را روی صحنه ببرند و به جای صدای خانم از صدای آقا استفاده کنند اما هنوز به یک نتیجه‌گیری درست نرسیده‌اند و نیازمند یک اسپانسر هستند.
سرنوشت ارکستر مضرابی که استاد دهلوی راه‌اندازی کرده بودند چه شد؟
ارکستر مضرابی سال 70 پایه‌گذاری شد و تا سال 72 اجراهای بسیاری درتالار وحدت و فرهنگسرای بهمن برگزار کرد که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. نوازنده‌های ارکستر با جان و دل سازمی نواختند بدون آنکه حقوقی دریافت کنند اما به‌دلیل حمایت نکردن مالی این ارکسترمنحل شد.
استاد دهلوی تجربه 50 سال خود را درکتاب ارزشمندی به نام «پیوند شعر وموسیقی آوازی» به چاپ رساندند که بسیار مورد استفاده است. تأکید ایشان دراین کتاب بر قرارگیری شعر و موسیقی است چیزی که امروزه کمتر دیده می‌شود. نظر شما دراین باره چیست؟
متأسفانه بسیاری ازقطعاتی که امروزه به گوش ما می‌رسد به لحاظ تلفیق شعرو موسیقی دارای ایرادتی است و متأسفانه برخی از هنرمندان نمی‌دانند چگونه کلام را درجایگاه خودش استفاده کنند که قطعاً اگراین کار رعایت شود کارهای بهتری خواهیم شنید بخصوص کسانی که در رشته موسیقی فعال هستند.
من عاشق شعر هستم و به‌دلیل گرایش خانواده‌ام به شعر از خردسالی با شعر آشنا بودم. البته در هنرستان موسیقی هم شعر شناسی خوانده‌ام و در تمام قطعاتی که ساخته‌ام روی شعرهایم حساسیت خاصی داشتم و سعی کردم به لحاظ ملودی کلام مناسبی به‌کار رود. تا جایی که اگر ببینم شعر به ملودی لطمه می‌زند ملودی را تغییر می‌دهم تا کلام بدرستی بیان شود.
سرنوشت آکادمی استاد دهلوی چه شد؟
هدفم این بود که به اسم استاد دهلوی آکادمی راه‌اندازی کنم و مجوز آن را هم گرفتم و دوسال این آکادمی برپا بود اما متأسفانه به‌دلیل برخی مشکلات ادامه پیدا نکرد.
زنده یاد علی حاتمی کارگردان بزرگ سینما پسر خاله شما هستند و آثار فاخری از ایشان درعرصه سینما بر جای مانده است آیا هیچ گاه شما و استاد دهلوی این تصمیم را نداشتید که دربخش موسیقی فیلم با ایشان همکاری داشته باشید؟
درنوجوانی منزل ما نزدیک یکدیگر بود و زنده یاد علی حاتمی من و خواهرانم را به تئاتر می‌بردند و حتی در منزل با همان عوالم بچگانه تئاتربازی می‌کردم. علی حاتمی علاقه‌مند بود که دهلوی موزیک فیلم‌هایش را بسازد. ایشان دهلوی را هم خیلی دوست داشتند و از او دعوت کردند موزیک فیلم «مادر» یا «دلشدگان» را بسازد اما نمی‌دانم چرا دهلوی قبول نکرد و براین نظر بودکه فیلمنامه ایشان با سبک موسیقی من متفاوت است.
شرایط امروز آموزش موسیقی را چگونه می‌بینید؟
با وجود اینکه تعداد بسیاری آموزشگاه‌های موسیقی وجود دارد اما آثار بسیاری تولید و شنیده نمی‌شود درواقع آن‌طور که باید موسیقی مطرح و عرضه نشده است اما خوشبختانه خانواده‌ها به این موضوع اهمیت بسیاری می‌دهند.
چشم‌انداز شما از موسیقی ایران چیست؟
باید به موسیقی ایران اهمیت داده شود و جایگاه آن را حفظ کنند. وقتی ساز را در تلویزیون نشان نمی‌دهند قطعاً من را هم که سال‌ها در این عرصه کار کرده‌ام نمی‌شناسند برای اینکه هیچ گاه من را ندیده‌اند. ما هر چه هنرمند باشیم اما متأسفانه کسی ما را نمی‌شناسد.
منبع : برترینها
0 notes
gooshe · 8 years
Text
صبح جمعه با گوشه؛ جوی کوچک چهارساله‌ای که می‌رود تا تیره نشود
صبح جمعه با گوشه؛ جوی کوچک چهارساله‌ای که می‌رود تا تیره نشود
یکی پیش پیری رفت و رخصت خواست تا راهی سفر شود. پیر گفت: چرا می‌روی؟ گفت: آب که نرود تیره گردد. پیر گفت: خود دریا باش که نه‌ رَوَد تیره نگردد.* صبح جمعه با گوشه شماره ۱۹۹ در این هفته با چهار سالگی گوشه همراه شده است. برای خود ما هم معلوم نیست که چرا چهار سال است، گوشه زنده است و بودنش چه چیزی به دنیا اضافه کرده یا نبودش چه چیزی از دنیا کم می‌کند؟ اما شاید، گوشه جوی کوچکی است که می‌رود تا تیره…
View On WordPress
0 notes