(51/54) “It’s coming. In the streets it is silent. But in the homes, where Iran still lives, the drumbeat is building. The anger is building. The impatience is building, and soon it will come out. Iran will come out. Our young women have been leading us. But we cannot let them march one-by-one into the night. Do not pass by silently if a woman is getting harassed in the street. Do not let them be called whores or sluts. Speak! Say this is not right! Your neighbor will hear you, and they will say it too. Until all of us are saying it together. The only way to take the battlefield is together. Those of us in free societies, with the freedom to speak, and write, and protest. Do not sit behind the walls of your castle. Write. Speak. Protest. We don’t need the same chants, or the same slogans. But let us come together. Even if it’s only around our dining room tables, let us come together. We cannot let them face the enemy alone. In Iran they are standing up: the students of Tehran, the truck drivers of Bandar Abbas, the oil workers of Khuzestan, the factory workers of Pooladshahr, the teachers of Sanandaj, the farmers of Isfahan. Everyone has found their own way of saying: ‘This does not work for us.’ Everyone is choosing their own words, but now let us say them all together. If you can’t find the courage to march in the streets, then just open your doors. Stand on your stoop as the protesters pass. That would be enough. If everyone who is against this regime could only do that, we’d fill all of Iran. It will be the end. These enforcers, these soldiers, these policemen, they will realize. They will finally see: that we are together, and they are alone. There is only one battle left. The fight against fear. When we win against the fear in our hearts, we win Iran. And in the words of Ferdowsi: ‘Without fighting, they will flee the scene.’”
خیابانها آراماند. اما درون خانهها، جایی که ایران هنوز زنده است، بانگ کوسها رساتر میشود. خشمها پدیدار میشوند. ایران رخ مینماید. زنان جوانمان رهبری را بر عهده گرفتهاند. نگذاریم یکایک در تاریکی شب ناپدید شوند. تنها راه پیروزی در میدان نبرد همبستگیست. ما که در جامعههای آزاد زندگی میکنیم و آزادی سخن گفتن، آزادی نوشتن، آزادی گرد هم آمدن داریم. پشت دیوارهاتان نمانید. بنویسید! سخن بگویید! خود را نشان دهید! نیازی نیست که شعارهامان، اعتراضهامان یا سرودهایمان یکسان باشند. بیایید با هم باشیم. حتا اگر پیرامون سفرهمان باشد. بیایید با هم باشیم. نگذاریم به تنهایی با دشمن روبرو شوند! در ایران همه به پا خاستهاند. دانشآموزان تهران. رانندگان کامیونهای بندرعباس. کارگران صنعت نفت خوزستان. کارگران کارخانهی پولادشهر. آموزگاران سنندج. کشاورزان اصفهان. هر کدام راه خود را پیدا کردهاند تا بگویند: "دیگر این برای ما کارآمد نیست.” هر کسی واژگان خود را برمیگزیند، بیایید همآوا و همراه آنرا فریاد بزنیم. خاموش نمانید. بیاراده از کنار زنی که در خیابان آزار میشود، نگذرید. نگذاریم آنها را فاحشه یا هرزه بنامند. سخنی بگویید! بگویید که این کارتان درست نیست! دست از زشتکاریهایتان بردارید! همسایهتان میشنود و او نیز با شما همصدا خواهد شد. تا زمانی که همهی ما همصدا آنرا تکرار کنیم. بیایید با هم باشیم. اگر شجاعت پیوستن به راهپیماییهای خیابانی را ندارید، درِ خانههایتان را بگشایید. جلو در بایستید و تماشاگر حرکت پهلوانانتان باشید. اگر این کار را انجام دهیم، همهی ایران را پُر خواهیم کرد. این نبرد پایانی ماست: نبرد با ترس. هنگامی که بر آن پیروز شویم، ایران از آن ما خواهد شد. هنگامی که ایران بُرون آید، به معنای راستین بُرون آید، به پایان شوربختیها میرسیم. سرکوبگران، پاسدارها، نیروهای انتظامی، همه خواهند دید و خواهند فهمید که ما باهمیم و آنها تنها. همانگونه که فردوسی میگوید: همه جنگ ناکرده، بگریختند / همه دشت، تیر و کمان ریختند
برای جذاب تر دیدن بعضی فیلم ها ، حتی نباید به پوستر آن (که صحنه ای از فیلم هست) نگاه کرد چه برسد به خواندن معرفی چند خطی از فیلم که بعضی ها ناشیانه قلم فرسایی میکنند آنهم بدون دادن اخطار
این فیلم یک نمونه از این جور فیلم هاست
پس من جوری آنزا معرفی میکنم که لذت دیدن آن ضایع نشود
.
این فیلم طنز کودکانه ای در خود دارد که اگر متوجهاش شویم خیلی به دل مینشیند در غیر این صورت یک جُک بیمزه است
اگر قضیه را گرفتی
آن موقعه هست که ما را وادار میکند که کودکانه از طنزش بخندیم ، کودکانه اکشنش را باور کنیم و کودکانه برای تراژدی اش گریه کنیم
پیام فیلم دقیقا همین هست وادار کردن ما به بیداری آن کودک درون تا به او بگوید فرصتش کم است
فیلم با ترانه ی زیبای
ـ I will survive ـ
( زنده خواهم ماند )
آغاز میشود
و در آخر فیلم هم با ترانه ی زیبای دیگری با نام
ـ Knockin’ on Heaven’s Door ـ
کوبیدن بر درب بهشت ( استعاره ای از فرا رسیدن لحظه مرگ )
به پایان میرسد
خود همین انتخاب ترانه ها نکته ای است که باید به آن دقت شود
ولی کلید باز کردن درب فهم فیلم در سکانس آغازین است وقتی
صحنه ای تاریک با جارو زدن اشتباه خدمتکار شروع میشود و ما با چند رقصنده مواجه میشویم
گویی همه در این مکان که فاحشه خانه ای بیش نیست در حال اشتباه کردن اند
هم رقصنده ها هم آنکه اصرار به شهوانی رقصیدن دارد در صورتی که خودش آهنگ اشتباهی انتخاب کرده است
آنچنانکه تماشاچی که من و شما باشیم را نیز به اشتباه میاندازد و تا آن لحظه که نگفته اینجا چه جور مکانیست ما متوجه آن نمیشیم
همین برداشت اشتباه از ظاهر این مکان را در اواخر فیلم نیز از طرف دو هنرپیشه اصلی مشاهده میکنیم
و البته جواب قابل توجه یکی از حاضرین
Nobody else knows either...
هیچ کس دیگری هم نمیداند ...
(چرا که در لایه عمیق تر خوده این مکانها پوششی هستن برای انجام کار دیگر ����)
.
.
(جالب است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی این فیلم را سالها پیش پخش کرد با همان قیچی و چسب معروفش ) نمیدانم چه اصراریست به پخش اینجور فیلم ها 😅
.
گره خوردن این صحنه آغازین با تعریف جّک آن بادیگارد برای همکارش کافی است تا بیننده نکته سنج را متوجه کند که فیلم را چگونه ببیند و ارزیابی کند
.
اما آنچه در آخر فیلم برایم سوال شد این بود
آیا مناسب این مکان(جهان) در حال تکاپو هستم ؟
.
.
.
راستی یک نسخه ژاپنی از این فیلم در سال 2009 ساخته شده است
آنرا با کلی تلاش پیدا کردم و دیدم
اما متاسفانه به خاطر نوع برداشت و نگاه کارگردان به فیلم اصلی ، فیلم خوبی اصلا نشده
خلاصه: پدرم، رهبر مافیای عرب در انگلستان، عادت داشت
بگه برای یک مرد هیچ تحقیری بالاتر از این نیست که دشمن، همسرش رو تصاحب کنه، ازش به عنوان یک فاحشه استفاده کنه و بعد هم به درک واصلش کنه. وقتی منو به جنایتکاری که قبلا ندیده بودم شوهر داد و مثل یک بسته ی پستی به نیویورک ارسالم کرد نمیدونستم قراره شب اول ازدواجم رو برهنه و زنجیر شده به تخت همسرم بگذرونم. نمیدونستم رقیبش قراره به خونه ام حمله کنه و هیچ ایده ای نداشتم که مردی که سر تا پا غرق خون وارد اتاقم شد و باکرگیم رو نابود کرد شوهرم نبود. تنها وقتی که یک ماه از فریاد های از سر درد و لذتم در رختخوابش گذشت بود که فهمیدم نه تنها این مرد شوهرم نیست، بلکه دشمن قسم خورده اشه. بی رحم ترین جنایکار نیویورک،
هر فردی می تواند در آن واحد ، عاشق چند نفر باشد ، همان غم و اندوه عاشقی را با هر یک از آنها احساس کند ، ولی به هیچ یک از آنان خیانت نورزد . فلورنتینو در حالی که روی اسکله قدم می زد و این افکار را در ذهن می پروراند، دچار خشمی ناگهانی شد و زمزمه کرد : انگار قلب من ، بیشتر از یک فاحشه خانه ، اتاق دارد ...!
#امروز_در_تاریخ / بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی یا به اختصار #بنیاد_مستضعفان از جمله اولین نهادهایی است که پس از #انقلاب۵۷ تاسیس شد، این نهاد ۱۸ اسفند ۱۳۵۷ با وظیفه مصادره و تصاحب اموال پهلوی و وابستگان به آن نظام به دستور خمینی تاسیس شد. این بنیاد هماکنون به همراه سه کارتل اقتصادی دیگر یعنی #آستان_قدس_رضوی ،#قرارگاه_سازندگی_خاتم_الانبیاء سپاه پاسداران و #ستاد_اجرایی_فرمان_امام ، ۶۰ درصد از ثروتهای کل ایران را در اختیار دارد. ساختمان بنیاد پهلوی سابق با نام #بنیاد_علوی که نام دوم این بنیاد است در منهتن بیش از یک میلیارد دلار قیمت دارد و به گفتهی ویکی لیکس صاحب صد و سی هتل و کازینو و فاحشه خانه در سراسر جهان است! بنیاد مستعضفان به سرعت با به دست گرفتن انحصاری بسیاری از عرصههای تجارت و اقتصاد، تبدیل به یکی از کارتلهای اقتصادی ایران شد و ثروتها و اموال هنگفتی را به خود اختصاص داد. در ابتدای دهه ۷۰ بنیاد مستضعفان با #بنیاد_جانبازان ادغام شد تا حمایت از جانبازان جنگ نیز توسط این بنیاد انجام گیرد تجربهای ناموفق که در سال هشتاد و سه مجددا بنیاد جانبازان از این بنیاد منفک شد و حوزه جانبازان به سازمان جدیدی به عنوان #بنیادشهیدوامورایثارگران تاسیس شد با فرق آنکه از زیر نظر خامنهای جدا و زیر نظر دولت به فعالیت ادامه داد. بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی اکنون صاحب صدها شرکت و هلدینگ در ایران و سراسر جهان است و در سال ۲۰۱۶ در تحقیق نشریه اکونومیست از آن به عنوان قوی ترین کارتل اقتصادی آسیای مرکزی نام برده شد. از آنجایی که این بنیاد زیر نظر مستقیم خامنهای است، برابر قوانین جمهوری اسلامی نه موظف به پرداخت مالیات است ونه دیگر نهادهای نظارتی ج.ا همچون #مجلس_شورای_اسلامی یا #سازمان_بازرسی_کل_کشور حق نظارت و یا تحقیق درباره فعالیتهای آن را ندارند. #فساد_سیستماتیک #خامنه_ای_عامل_ویرانی @irbr.news https://www.instagram.com/p/CpkEx0OsTbQ/?igshid=NGJjMDIxMWI=
(35/54) “Every morning we woke to the sound of shots coming from the prison near our house. The executions were always held at dawn. When the newspaper arrived later that morning, it would show the names and photographs of the dead. An atmosphere of fear began to spread across the country. It wasn’t just the killings. It was the news of the killings, the manner of the killings. They were random. They followed no law. Revolutionary tribunals were formed to deal with enemies of the regime, but there was no due process. Sometimes there wouldn’t even be a trial. Khomeini appointed an executioner as one of the judges. A bus would arrive at his court. He’d let one person pass, then hold the next. When the entire bus had been emptied, the people who were held back would be executed. The story spread across the country. When violence is random, when it is undeserved, when there is no 𝘥𝘢𝘢𝘥, everyone begins to think: I could be next. And that’s exactly what the regime wanted. People grew silent. They would only speak their mind inside their homes. One month after the revolution, there was the first protest against the regime. It happened on International Women’s Day. Thousands of women took to the streets to protest the mandatory hijab. They called for the freedom to choose. 𝘈𝘻𝘢𝘥𝘪. They screamed their slogans in the streets. But their words were never heard. The regime had already taken over the media, and the protests weren’t mentioned anywhere. And then there were the police, the people who were supposed to defend them. They fell on the women like savages, beating them with batons. Calling them ‘whores’ and ‘sluts.’ Bystanders looked on in fear. Nobody tried to defend them. No one spoke a word. There was silence.”
اعدامها سپیدهدمان انجام میشد. هر بامداد با صدای تیربارانها بیدار میشدیم. دیرتر، هنگامی که روزنامه میرسید، عکس و نام کشتهشدگان را میدیدیم. هالهی ترس ایران را فرا گرفته بود. کشتن تنها نبود. شیوهی کشتنها هم بود. آشفته بود. از هیچ قانونی پیروی نمیکرد. دادگاههای انقلابی برای برخورد با دشمنان رژیم برپا شده بودند. گاه دادگاهی هم برگزار نمیشد. یکی از دژخیمانی که خمینی برگزیده بود مسئول اصلی کشتارها بود. اگر اتوبوسی به دادسرای او میرسید، سرنشینانش را یکی در میان نگه میداشت. پس از پیاده شدن همهی سرنشینان، آنهایی را که نگه داشته بود، بیدادرسی اعدام میکرد. هنگامی که قانون نباشد، هنگامی که عدالت و دادگری نباشد، همه گمان میکنند، شاید نفر بعدی منم و رژیم درست همین را میخواست! مردم هراسیده بودند. خاموش شده بودند. یک ماه پس از انقلاب، اولین اعتراض خیابانی بر ضد رژیم رخ داد. در روز جهانی زن، هزاران زن به خیابانها آمدند تا دربرابر حجاب اجباری اعتراض کنند. آنها خواهان آزادی انتخاب بودند. شعارهایشان را در خیابانها فریاد میزدند. ولی صداهایشان شنیده نشد. تا آن زمان رژیم رسانهها را در چنگ گرفته بود. هیچ جایی نامی از آنها برده نشد. سپس پلیس و شهربانی - کسانی که باید از آنها دفاع میکردند با وحشیانهترین و خشنترین شکل ممکن به آنها حمله کردند، آنها را هرزه و فاحشه خواندند و با باتون زدند. هیچ کس در دفاع از آنها سخن نگفت. هیچکس سخنی نگفت. خاموشی بود.
انواع کراتین مو و کاربرد انها : به دنیا: آنجا من به طور کامل برای شما توضیح خواهم داد که چگونه مسموم کننده، با کاسه قتل، به نظر من شیطان مانند بود. کوتوله پیر کودکی؛ فاحشه بی شرمانه; برادرشوهرم با آرامش، با انتقام یا غذا راضی است. و ولایات-راث، ژان پیر، فقط بهشت[صفحه 276]می داند.
رنگ مو : چرا، مانند یک نیمه فرشته، - هرچند، شاید، ممکن است به این دلیل باشد که فقط بدن منصف، نه نیمه دیگر، روحی که در خواب از دنیا رفته بود بر من تأثیر می گذاشت. تا کنون من همیشه به نوشته های جدلی ما توجه داشته ام حائلهای منطق ایدهآلیستی فلسفی و زیباییشناختی.
انواع کراتین مو و کاربرد انها
انواع کراتین مو و کاربرد انها : را که در آن، یقیناً چند تهمت، و تصورات نادرست و نتیجه گیری های نادرست وجود دارد ظاهر خود را نشان دهند، - نه در سمت منصفانه. مشاهده در آن صرفا تقلیدی از دوران باستان کلاسیک، به ویژه از دوران باستان ورزشکارانی که (به گفته شاتگن) بدن خود را با آن آغشته کردند گل و لای، که ممکن است آنها را نگیرند.
لینک مفید : کراتینه مو
و دستانشان را پر کردند شن، تا بتوانند آنتاگونیست های خود را در دست بگیرند. تقریبا فراموش کرده بودم که در دهکده ای کوچک، در حالی که من برادر شوهر و پستیلیون پشت مشروب خود نشسته بودند، I با خوشحالی با یک وحشت کوچک روبرو شد، سرنوشت دو بار در کنار من بود.
انواع کراتین مو و کاربرد انها : نه چندان دور از یک جعبه شکار، در کنار یک دسته زیبا از درختان، متوجه شدم لوح سفید با کتیبه سیاه روی آن. این به من امید داد که شاید یک قطعه کوچک به یاد ماندنی، برخی از ستون های افتخار، برخی از نبرد یادگاری، شاید اینجا منتظر من باشد. بر فراز یک درهم تنیده گلدار، من رسیدن.
لینک مفید : کراتین مو چند درصد صافی دارد
به سیاه روی سفید؛ و در کمال وحشت و شگفتی من، رمزگشایی می کنم مراقب اسلحه های فنری باشید! بنابراین من شاید نیمی از آن ایستاده بودم یک میخ از وسعت ماشه، که اگر پاشنه پایم را هم بزنم، من باید خودم را مانند یک رامرود فراموش شده به دنیای دیگر پرتاب کنم.
انواع کراتین مو و کاربرد انها : فراتر از آستانه زمان! اولین کاری که انجام دادم این بود که خودم را بهم ریختم ناخن های پا را گاز بگیرم و انگار خودم را به زمین بخورم آنها؛ از آنجایی که حداقل ممکن است تا زمانی که میخکوب شده بودم به زندگی گرم ادامه دهم بدنم محکم در کنار قیچی آتروپوس و بلوک جلاد که کنار من دراز بکش؛ سپس سعی کردم.
لینک مفید : نکات قبل و بعد کراتین مو
به یاد بیاورم که شیطان با چه قدم هایی اجازه داده بود تا اینجا شلیک کنم، اما در عذابم تمام عرق کرده بودم و هیچ چیز را به خاطر نمی آورد. در روستای شیطان نزدیک، سگی نبود که دیده شود و به او زنگ بزنند، که شاید مرا کنده باشد از آب؛ و برادر شوهرم و پستیلیون هر دو بودند.
انواع کراتین مو و کاربرد انها : چرخیدن با قوطی پر با این حال، من شجاعت خود را احضار کردم و عزم آخرین وصیت نامه ام را روی برگه ای از کتاب جیبی ام نوشتم شیوه تصادفی مرگ من و یاد مرگ من از برگا. و سپس، با بادبان های پر، به صورت بالگرد در میان آن پرواز کرد کوتاه ترین راه؛ در هر قدم انتظار بیدار کردن موتور قاتل، و به این ترتیب بر شمع هنوز طولانی زندگی ام دست بزنم.
لینک مفید : انواع کراتینه مو
یا خاموش کننده، با دست خودم با این حال، بدون شلیک پیاده شدم. در میخانه، در واقع، بیش از یک احمق برای خندیدن وجود داشت[صفحه 277]من زیرا، به هر حال، چیزی که هیچ کس جز یک احمق نمی توانست بداند، این اعلامیه در آنجا بود در ده سال گذشته، بدون هیچ اسلحه ای، همانطور که اسلحه ها اغلب بدون هیچ اسلحه ای انجام می دهند.
انواع کراتین مو و کاربرد انها : اطلاع. اما دوستان من، پلیس بازی ما که هشدار می دهد، همینطور است علیه همه چیز، فقط نه در برابر هشدارها. 103: یا همه مساجد، کلیساهای اسقفی، بتکده، هر چیزی غیر از پیشروی قومی معبد نامرئی و مقدس آن؟ 40: عوام فقط در نقل فراوان است.
لینک مفید : کراتین مو قیمت مواد
نه در استدلال; انسان تزکیه شده فقط در اولی مختصر است، نه در دومی: زیرا دلایل عامیانه نوعی احساس است که به عنوان علاوه بر چیزهای قابل مشاهده، او فقط به نگاه می کند. توسط انسان پرورش یافته، باز هم دلایل و چیزهای قابل مشاهده بیشتر تفکر هستند تا به نظر در. برای بقیه، در کل مرحله، من منبع ثابتی داشتم.
انواع کراتین مو و کاربرد انها : درگیری با کالسکه، زیرا او بغض کرده بود که شاید یک بار متوقف شود در یک ربع، زمانی که تصمیم گرفتم برای یک طبیعی بیرون بیایم هدف متأسفانه، در حقیقت، دلیل کمی برای انتظار وجود دارد پزشکان آب در میان طبقه ، از آنجایی که خود پزشکان به ندرت از فیزیولوژی هالر بزرگ یاد گرفته اند.
لینک مفید : کراتین مو شرق تهران
که به تعویق انداختن عملیات فوق باعث رسوب ظروف سنگی شیطانی می شود. و در نهایت خود مالک را رسوب کند. این کارخانه سنگ به طور کلی، نه توسط لیتوتومیست، بلکه توسط مرگ به نتیجه می رسد. داشته است میلیونها میخوانند که تیکو براهه مانند یک بمب با ترکیدن مرد، آنها ترجیح می دهند یک لحظه بلند شوند.
انواع کراتین مو و کاربرد انها : با چنین نادیده گرفته شده ای دانش، آنها آن را معقول می بینند که یک مرد، هر چند انتظار مدتی برای حمل سنگ مرگ روی او، نباید فعلاً متمایل شوید که آن را در او حمل کنید. نه، نه اغلب، در وایمار، در طولانی ترین صحنه های پایانی شیلر، تمام می شود.
لینک مفید : کراتین مو قیمت ۱۴۰۲
با چشمانی اشکبار؛ صرفاً در حالی که مینروا او مرا ذوب می کرد در مجموع، ممکن است سر گورگون روی سینهاش تا حدی نباشد تبدیل به سنگ؟ و آیا به خانه بازی گریان برنگشتم و سقوط نکردم هر چه سریعتر وارد احساسات عمومی شوم، چون الان چیزی نداشتم.
انواع کراتین مو و کاربرد انها : به جز قلبم هوا بدهم؟ در اعماق تاریکی به رسیدیم. مرحله سوم؛ از در حالی که من در پست هاوس ایستاده ام و در حال فکر کردن هستم و چشمم به من دوخته شده است پورمانتو، هیولایی از یک نگهبان می آید، و دم و دم در او لوله شب آنقدر به گوشم نزدیک است.
لینک مفید : کراتین مو صافی
که دوباره با ترس شروع می کنم، من که حتی یک برخورد خیلی عجولانه هم آزاردهنده خواهد بود. آیا پلیس پزشکی وجود ندارد.
انواع کراتین مو و کاربرد انها : در برابر چنین آتش افروزان ساعت و زنگ خطر، که توسط آن با وجود اینکه هیچ توپ باروتی نجات نمی یابد؟ به نظر من هیچکس باید با شاخ نگهبان سرمایه گذاری شود.
بنام #زن_زندگی_آزادی #آزادی_ایران در جمهوری کثیف و نکبتی و ننگین اسلامی آخوندی همواره سگ را می بندند و دزد را آزاد میگذارند صد البته در شهر رضا انگوری که صدها فاحشه خانهٔ رسمی با ریاست علم الگدا برپا هست و فرد متجاوز به ۱۵ کودک هم از خویشان و اقوام این رئیس فاحشه خانه ها می باشد انتظاری این چنین میرود، #ننگ_بر_رژیم_کثیف_جمهوری_اسلامی #مرگ_بر_خامنه_ای_لعنت_بر_خمینی #مرد_میهن_آبادی https://www.instagram.com/p/CoBZC1upGHK/?igshid=NGJjMDIxMWI=
روابط پنهانی مردان تن فروش با زنان خیابانی چگونه است؟
آیا از سبک زندگی مردانی که به دنبال پیرزن پولدار هستند اطلاع دارید؟ بله درست شنیدید این روزها کسب و کار مردان تن فروش رونق بسیار زیادی پیدا کرده است، در حالی که برخی از افراد همچنان مانند گذشته تن فروشی را مختص خانمها میدانند. سؤال اینجاست چرا باید یک مرد متأهل درحالیکه میتواند با همسر خود رابطه جنسی بسیار لذت بخشی داشته باشد، به دیدن یک فاحشه در آن سوی شهر برود و به ازای رابطهای که با آن زن خیابانی و ثروتمند برقرار میکند پول دریافت کند! یا چرا باید پسری که میتواند به دوست دختر و یا پارتنر خود عشق بورزد و سالها با همان یک نفر بماند، دست به روابط متعدد با زنان فاحشه بزند؟! اینها مسائلی است که در این بخش از جوان ایرانی به بررسی آن پرداخته و به مقولهی رابطه جنسی با مردان تن فروش میپردازیم.
دلایل تن فروشی مردان چیست؟
هرچند مردان تن فروش دلایل متفاوتی را برای این کار خود دارد، اما در این بخش از مجله جوان ایرانی به بررسی مهمترین دلایل تن فروشی مردان میپردازیم.
افزایش نرخ بیکاری و فقر
هرچقدر نرخ بیکاری و فقر در جامعه بیشتر شود، تن فروشی زنان و یا مردان نیز گسترش مییابد. درواقع شکم که خالی باشد، فرد برای رسیدن به پول دست به هر کاری میزند! حتی اگر آن عمل باعث شود که سلامتی خودشان را از دست بدهند.
تمایلات خاص مردان به زنان مسن
شاید عجیب باشد ولی برخی از مردان به زنان مسن تمایل خاصی دارند! هرچند معمولاً به دلیل رسیدن به وضعیت مالی بهتر با اینگونه زنان مسن رابطه دارند اما جدای بحث مالی این مردان تن فروش علاقه خاصی به خانمهای مسن دارند! زیرا تصور میکنند که زنان مسن مانند دخترهای جوان به آنها وابسته نمیشود و درنتیجه دردسر زیادی برایشان ندارد!
کمالگرایی جامعه
از آنجایی که جامعه کمالگرا شده و حتی خانوادهها نسبت به مردانی که پولدار هستند، دید بهتری دارند! درنتیجه بسیاری از مردان واژه تنفروشی را با خود به یدک میکشند. درواقع آنها خدمات جنسی به زنان پولدار ارائه داده و در عوض این نوع خدمات از امکانات، رفاه و وضعیت مالی مناسبی برخوردار خواهند شد. افراد در اینگونه جامعه کمالگرا چیزهایی که ندارند را از بقیه انتظار دارند، به همین دلیل بسیاری از مردان تن فروش میشوند تا به آن زندگی ایدهآل برسند چون تصور میکنند با درامد ناشی از شغل خود، نهایت یک درامد بخور نمیر داشته باشند.
میزان آسیب کمتر در مردان تن فروش
مردان تن فروش و آنهایی که به زنان خدمات ارائه میدهند، از بیماریهای روحی مانند افسردگی کمتری نسبت به زنان رنج میبرند. درواقع اینگونه پسران جوان که گاهی بسیار خوشگل و خوشهیکل هم هستند، خود را تحقیر شده نمیدانند و مدام خودشان را سرزنش نمیکنند! آنها با اعتماد به نفس کافی با زنان مسن رابطه برقرار میکنند و این کار خودشان را عیب و عار نمیدانند. به ویژه مردان از سن ۴۰ سالگی به بعد این موضوع را خیلی طبیعی برای گذراندن زندگی خود میدانند. درواقع آنها دیگر هدف مشخصی دارند و خدمات جنسی را برای کسب درآمد بیشتر انجام میدهند.
فرار از روابط واقعی
برخی از مردان تن فروش از صمیمیت بیشتر و روابط واقعی فراری هستند. درواقع اینگونه مردان، ملاقاتهای مکرر با دختر موردعلاقه خود را به دلیل وابستگیهایی که در آینده ممکن است ایجاد شود، خطرناک میدانند. اینگونه از مردان با زنان فاحشه ارتباط برقرار کرده و به دنبال تخلیه نیازهای جنسی خود هستند. آن زن خیابانی که تن به رابطه با اینگونه مردان میدهد نیز وابسته و یا دلبسته نمیشود. زیرا آنها فقط برای برآوردن نیازهای جنسی خود دست به هر کاری میزنند و با مردان زیادی در ارتباط هستند!
احساس زن ستیزی در برخی از مردان
برخی از مردان زن ستیز بوده و از زنان نفرت دارند. اینگونه مردان معمولاً از راه تن فروشی درامد دارند. زیرا در اینگونه روابط زنان را برای رسیدن به اورگاسم و یا اوج لذت جنسی تحقیر میکنند و آنها را مطیع خود میکنند.
ابتلا به اعتیاد جنسی
برخی از مردان نیاز جنسی بسیار بالایی دارند، آنها مبتلا به تنوع طلبی بوده و به مرور زمان دچار اعتیاد جنسی میشوند. نیاز اینگونه مردان حتی با همسر و یا دوست دخترشان تخلیه نمیشود، درواقع آنها به سادیسم جنسی مبتلا شده و گاهی حتی سکس خشن با زنان غریبه و خیابانی دارند.
البته ناگفته نماند زنان بسیار زیادی هم هستند که تن به رابطه جنسی با اینگونه مردان معتاد جنسی میدهند. حتی برخی از زنان خیابانی برای برآوردن نیازهای جنسی خود به اینگونه مردان روسپی پول پرداخت میکنند. اینگونه زنان نیز نمیتوانند شهوت خود را کنترل و یا متوقف کنند.
معمولاً افرادی که اعتیاد جنسی دارند، نمیتوانند هیچکس را دوست داشته باشند و صرفاً برای برطرف کردن نیازهای جنسی خود با دیگران رابطه دارند.
درمان اعتیاد به رابطه جنسی و چگونگی درمان آن را در این مطلب بخوانید:
اعتیاد به رابطه جنسی چیست؟
اعتیاد به مواد مخدر
افراد مصرفکننده که دچار بیماری اعتیاد هستند نیز ممکن است تن فروشی کنند. حتی اگر اینگونه افراد مبتلا به بیماریهای مقاربتی باشند، باز هم تمایل دارند با چندین نفر ارتباط جنسی داشته باشند. به ویژه اگر مصرف مواد مخدر در آنها بسیار زیاد باشد، یا در حالت نعشه قرار دارند و یا خمار هستند، بنابراین کنترل و دقت کافی بر روی اعمال خود ندارند. افراد معتاد از طریق تن فروشی خرج مواد خود را به دست میآورند.
روسپی گری چیست؟
روسپی گری درواقع همان تن فروشی است و افراد از این طریق درآمد دارند. اما دقت کنید که دیگر مانند زمان رضاشاه یک مکان مشخصی نیست که اینگونه دختران و پسران خیابانی را دور هم جمع کند. بلکه آنها به صورت پنهانی و غیرقانونی با یکدیگر در ارتباط هستند. پسران تن فروش با زنان رابطه جنسی برقرار کرده و از امکانات زندگی آنها نیز بهرهمند میشوند. به عنوان مثال ممکن است پسر جوان با ماشین آن زن خیابانی در سطح شهر تردد میکند!
پسران جوان معتقدند که این نوع ارتباط آنها هیچ مشکلی ندارد. نظر آنها این است که مگر دخترها به خاطر پول با یک پیرمرد ازدواج نمیکنند؟! ما هم به خاطر درامد و کسب پول بیشتر با خانمهای مسن اما پولدار ارتباط داریم. مشکل این کار کجاست؟ فقط چون اسم ازدواج نمیآید، شما را ناراحت کرده است؟!
نحوه رابطه جنسی با مردان تن فروش
برخی از مردان جوان، خوشتیپ، خوشهیکل و حتی متأهل با زنان معتاد و بیخانمان دوست شده و تمایل به رابطه با آنها دارند. زنان نیز که زندگی خود را پایانیافته میدانند، ممکن است تن به رابطه جنسی با اینگونه افراد بدهند. البته ناگفته نماند که بسیاری از این خانمها به ویروس اچآیوی یا ویروس بیماری ایدز مبتلا هستند. اما در بسیاری از اوقات این موضوع را از فرد مقابل پنهان میکنند. ازآنجاییکه بیماریهای مقاربتی از جمله ایدز ممکن است هیچ نوع علامت ظاهری نداشته باشد، درنتیجه به این ترتیب افراد بسیار زیادی به دلیل همین فروشی مبتلا میشوند.
در مورد بیماری ایدز در این مطلب از جوان ایرانی بیشتر بخوانید:
بیماری ایدز چیست؟
البته مردان تن فروش، به طور کلی افرادی که حاضر به تنفروشی میشوند تمایلی ندارند که بقیه از نوع کارشان اطلاع پیدا کند. درواقع آنها یک بازار کار پنهان برای خودشان ایجاد کردهاند.
اینگونه پسرهای جوان با تعداد زیادی از زنهای خیابانی در ارتباط هستند و با آنها رابطه جنسی برقرار میکنند. حتی دیده شده که مردان جوان با خانمهای بسیار بزرگتر از ذهن خودشان ارتباط برقرار میکنند.
برخی از این پسرها متأهل هستند و برخی دیگر میگویند که اصلاً قصد ازدواج ندارند!
درآمد زیاد مردان تن فروش
در سالهای اخیر بازار مردان تن فروش رونق زیادی پیدا کرده است. اینگونه پسرها با این کار زندگی خود را چرخانده و درواقع درآمد آنها از طریق تن فروشی و سپردن خودشان به زنان پولدار است.
ساعت از ۹ شب که بگذرد، خرید و فروش تنهای زیادی صرفاً به دلیل برآوردن نیازهای جنسی و کسب درآمد بدون هیچ نوع احساس دوست داشتن و عشقی آغاز میشود.
البته معمولاً افراد تصور میکنند که فقط خانمها از این راه درآمد دارند، اما باید بدانید که امروزه مردان تن فروش بسیاری با حسابهای پرپول در سطح شهر هستند که این درآمد زیاد خود را مدیون رابطه با زنان خیابانی هستند. البته برای اینگونه پسرها سلامتی به هیچ وجه اهمیتی ندارد و هدف آنها در زندگی فقط داشتن پول بیشتر است. وگرنه کدام انسان با عقل سالمی خودش را به طور مستقیم در معرض بیماریهای مقاربتی از جمله ایدز قرار میدهد، به جز افراد پولپرست!!
در این بخش از جوان ایرانی در مورد پولپرستی و درمان آن بخوانید:
پیامدهای پول پرستی چیست؟
پیشگیری از تن فروشی در جامعه
گاهی مردان تن فروشی که معمولاً در پایتخت تهران تعداد آنها بسیار زیاد است، عذاب وجدان گرفته و از روابط جنسی که با زنان خیابانی دارند احساس پشیمانی میکنند. برخی از آنها به این نوع سبک زندگی خود پایان میدهند، اما برخی دیگر همچنا�� به تن فروشی خود ادامه میدهند. اینگونه افراد برای خودشان دلایل زیادی از جمله بیکاری را بیان میکنند. البته در این مطلب از جوان ایرانی تمام دلایل تن فروشی بررسی شد.
به طور کلی برای اینکه جامعه سالمی داشته باشیم نیاز است که در خانواده و مدرسه به بچهها آموزشهای لازم ارائه شود. اما افسوس که والدین و مدیران معمولاً این م��ائل را از بچهها پنهان میکنند. حتی برخی از آنها دسترسی بچههایشان را به شبکههای مجازی و اینترنت محدود میکنند تا آنها با افراد تن فروش آشنا نشوند، در حالی که سخت در اشتباه هستند. زیرپوسته شهر و پنهانی مردان و زنان تن فروش بسیار زیادی وجود دارد که ممکن است با فرزندان شما ارتباط برقرار کنند! وظیفه شما این است که آگاهیهای لازم را به فرزندان خود داده و او را از این مسائل آگاه کنید. به فرزندان خود بگویید که ممکن است زنان و مردانی که پیشنهاد رابطه جنسی میدهند، مبتلا به بیماری ایدز و سایر بیماریهای مقاربتی باشند!
همچنین محیط مدرسه و خانواده باید طوری باشد که فرزندان آموزشهای لازم برای ورود به بازار کار را ببینند. بیکاری فقر و نداشتن پول از جمله مهمترین دلایلی است که باعث تن فروشی افراد میشود. بنابراین به جای اینکه دانش آموزان و فرزندان خود را محدود کنید تا چشم و گوش بسته باقی بمانند، آگاهیهای لازم را ارائه داده، همچنین زمینه ایجاد شغل مناسب را برایشان فراهم کنید.
سخن پایانی
این نوع تجارت جنسی مدام در حال رونق گرفتن و پیشرفت است. با افزایش نرخ تورم، گرونی، بیکاری، فقر، اعتیاد جنسی، اعتیاد به مواد مخدر، عدم آگاهی از بیماریهای مقاربتی و مواردی از این قبیل افراد بسیاری را درگیر تن فروشی میکند!
در این مطلب به بررسی کامل دلایل این نوع روابط پنهان و خطرناک پرداخته و روشهایی را برای جلوگیری از آن بیان کردیم.
نظرات و تجربیات شما در جهت پیشگیری از این معضل اجتماعی باعث دلگرمی ما و سایر مخاطبان جوان ایرانی است. خوشحال میشویم در بخش نظرات پیام خود را ثبت کنید.
شناخت هویت جنسی: . #هویت_جنسی: هر انسانی در طول عمر خود وارد مراحل #بلوغ_جنسی و #تکامل_جنسی می شود و این موضوع از اصلی ترین #دلایل_تاهل و تعهد است.اما هویت جنسی چیست؟ به مجموعه رفتار و تفکرات فرد درخصوص تامین #غریزه_جنسی،هویت جنسی گفته می شود.هویت جنسی از دو مولفه اصلی تشکیل می شود: . 1- انتظارات خودمان از #رابطه_جنسی: ما در مورد #ارضای_نیاز_جنسی خود،ممکن است به شرایط و عوامل مختلفی علاقمند باشیم و این موضوعات را #فانتزی_جنسی می گویند.فانتزی های جنسی ما تا جایی که به شخصیت و کرامت خود یا شریکمان لطمه نزند ایرادی ندارد. . 2- انتظارات #شریک_جنسی از ما: مشخص است که هدف از یک #ارتباط_جنسی، پاسخ به نیاز است.این فرایند یک شراکت است که طرفین سعی می کنند رضایت یکدیگر را فراهم سازند.شریک جنسی نیز حق دارد که #علایق_جنسی خود مطالبه کند. . هویت #پورن_استار: گاهی برخی از رفتارها در حین رابطه ی جنسی، به کرامت و #شخصیت_انسان لطمه می زند. بیایید تکلیف را با خود و شریکتان روشن کنید!آیا انتظار یک پورن استار را دارید؟ شما همانقدر که می خواهید برای همسرتان خوب باشید،نسبت به خودتان هم مسئولید و نمی توانید که با #تخریب_شخصیت و #کرامت خودتان،برای او بهترین باشید.شما همسر او هستید نه یک #ابزار_جنسی.این کار باعث ضربات شدید و جبران ناپذیری به جایگاه شما بعنوان انسان می شود و اگر بپذیرید که یک پورن استار هستید،باید بدانید که کسی نسبت به یک #فاحشه «زن یا مرد» مقید نیست.پورن استارها برای استفاده ی موقت هستند نه طولانی مدت!این رفتارها نه تنها باعث #دوام_علاقه نمی شود،بلکه آنرا نابود می کند؛ و در پایان خواهید دید که نه علاقه ای وجود دارد نه پاسخ به نیازی،و از همه مهمتر نه شخصیت و کرامت و جایگاهی.فاحشه نه آبرو دارد،نه احترام،و نه اجازه و صلاحیت تفکر.او فقط ابزار ارضای #غریزه_جنسی است و پست تر از سایر انسانهاست.آیا این خجالت آور نیست که خود یا شریکتان را تا حد یک پورن استار تنزل دهید؟هرگز سعی نکنید و به کسی اجازه ندهید که از شما پورن استار بسازد و هرگز به خودتان اجازه انجام هر کاری را ندهید!احترام هر کسی در دست خودش است. . #برده_جنسی: صرفنظر از اینکه شریک جنسی را همسر یا هر جایگاه دیگری تعیین کنیم،رابطه ی جنسی همیشه دارای دو شریک است.در یک #رابطه_موفق،همیشه هدف این است که هر دو طرف به مقصود برسند و اگر یکی از طرفین از این رابطه رضایت نداشته اما مجبور باشد، می توان آنرا برده داری جنسی نامید.فرقی هم نمی کند که این شخص،همسر ما باشد یا شخصی دیگر.در واقع از همسر هم می شود برده ی جنسی ساخت. (at مشهد إيران) https://www.instagram.com/p/BhAqsWejwcA/?igshid=1wmkkybu1cy21