Tumgik
#مردگان_متحرک
achitoir-blog · 5 years
Text
نقد و بررسی سریال مردگان متحرک The Walking Dead فصل 9 قسمت 9
Tumblr media
قسمت 8 فصل 9 سریال مردگان متحرک The Walking Dead به نام انطباق Adaptation بعد از حدود دو ماه از آخرین قسمت نیم فصل سریال منتشر شد. این قسمت از جایی که قسمت قبل تمام شد شروع می شود، جایی که مسیح کشته، میشان، دریل و دیگران در محاصره زمزمه کننده ها هستند. جایی که دیگر نمی شود مرده ها و زنده ها را تشخیص داد. جایی که دریل با چاقویی که در دست یکی از زامبی ها بود تشخیص داد که او یک آدم است. من وقتی برای اولین بار این قسمت را دیدیم جلوتر که مسیح را می برند به هیل تاپ تا خاک کنند تعجب کردم که چرا مسیح زامبی نشد. اما وقتی دقیق تر نگاه گردم متوجه شدم آرون چاقو را داخل سر مسیح فرو میکند. نیگان خیلی خوشحال است که آزاد شده، و بعد از آزاد شدن به خانه میشان میرود البته نه برای کشتن کسی، چون میشان خانه نیست. از همان ابتدا با آزاد شدن نیگان و رفتن به اتاق جودیت میخواست ما را با رابطه این دو بیشتر آشنا کند. داخل اتاق جودیت میشود اما او نیست. احتمالا چون میشان نیست آر جی و جودیت را به کسی سپرده است. قضیه قطب نما چیست؟ هر چیزی هست نیگان از آن خبر دارد.  
Tumblr media
  نیگان از خانه میشان بلوز ریک و از اتاق جودیت قطب نما را برداشته و فرار میکند اما جودیت او را پیدا میکند. نیگان حاضراست بمیرد اما به زندانش بر نگردد .جولیا با گفتن این که هیچ چیزی آن بیرون نیست نه برای تو و نه برای هیچ کس و قول نیگان به جودیت که به کسی آسیب نرساند، نشان می دهد که رابطه این دو نفر فراتر از این هاست و چقدر روی هم تاثیر دارند. نیگان از اینکه زندانی شدنش باعث تغییرات الکساندریا شده تعجب کرده و تاسف می خورد که در آن نقشی نداشته است. با گفتگوی میشان و دریل متوجه میشویم که میشان مثل دریل دنبال جسد ریک میگشته اما نتوانستند او را پیدا کنند و برای پیدا کردن جسد آنها با هم بودند که زخم های مشترکی را با هم دارند. از تشکر کردن میشان بابت کارهایی که بعد از ماجرای ریک انجام داده می توان متوجه شد که چون هر دو زخم ضربدر را دارند با هم یک سری اتفاقات را گذرانده اند. دریل از اینکه بعد از این همه سال نتوانسته جسد ریک را پیدا کند متاسف و ناراحت است. حلقه گردن میشان چیست؟ ممکن است مربوط به همان داستان ضربدر روی کمر میشان و دریل و اتفاقاتی که آنها پشت سر گذاشتند باشد. دریل با تیر زدن به پاهای زامبی ها میخواهد تشخیص دهد که چه کسی زنده و چه کسی زامبی است. با این کار یک نفر از زمزمه کننده ها را زنده دستگیر می کنند. زندانی که دستگیر کرده اند فقط چرندیات تحویل میدهد و دروغ می گوید. به قدری بد دروغ می گوید که یک بچه هم می تواند آن را تشخیص دهد. نویسنده می توانست در مورد دیالوگ های او کمی خلاقانه تر عمل کند.  
Tumblr media
  نیگان با عوض کردن بلوز ریک با کت چرم نشان داد که می خواهد همان آدم سابق باشد و تغییری نکرده است. چوب بیسبال نیگان به یک بیل تبدیل شده است. مکالمه بین تارا و زن ارل چقدر مسخره بود. "مسیح به تو اعتماد داشت و ما عدالت  می خواهیم و ..." نمی دانم اینجا چه چیزی را میخواست نشان دهد اینکه الان تارا مدیر است یا تارا از عهده این کار ها بر نمی آید. تا آنجایی که من یادم هست تارا دانشجوی پلیس بود و هم اینکه توانسته بعد از مرگ خواهر، خواهرزاده اش و تمام اتفاقات تا اینجا دوام بیاورد یعنی اینکه آدم قوی است. دنبال کردن نیگان توسط سگ ها نشان می داد که حرفهای جودیت درست است و بیرون غیر از دردسر هیچ چیزی برای کسی وجود ندارد. وقتی از زندانی بازجویی می کنند و صحبت از اسم می شود، او میگوید که ما اسم نداریم. این صحنه شما را یاد نیگان نمی اندازد که همه اسمشان نیگان بود. یوجین به خاطر اینکه تا چند قدمی مرگ رفته نمیخواهد لحظات پیش رو را از دست بدهد و به رزیتا ابراز علاقه می کند که او این صحبت را با ترک کردن اتاق قطع می کند. رزیتا از صدیق حامله است و یوجین این موضوع را میفهمد. پس چرا رزیتا با گابریل است؟ به نظرتون صدیق بهتر نیست. نمی دانم چرا سریال برای شخصیت گابریل قصه عاشقانه در نظر گرفته، در صورتی که به شخصیت گابریل رومانس نمی آید. در واقع الان یک مثلث عشقی یا شاید مربع عشقی داریم. چند قسمت دیگر به 7 یا 8 ضلعی هم میرسیم.  
Tumblr media
  نیگان وقتی به پناهگاه میرسد ابتدا خوشحال بود اما با دیدن این که پناهگاه خالی است و هیچ کس و هیچ چیزی برایش نمانده نا امید می شود. نیگان فهمید که جایی ندارد برای همین می خواهد به الکساندریا برگردد و باز هم کسی که با او برخورد میکند جودیت هست و در آخر اعتراف میکند که با هم دوست هستند و می خواهد به سلولش برگردد، جایی که ابتدای قسمت حاضر بود بمیرد اما برنگردد.دریل سر لیدیا داد می زند و سعی می کند او را بترساند تا از او حرف بکشد اما هنری سعی کرد او را نجات بدهد. دریل از این شرایط به نفع خودش استفاده می کند و بیرون از زندان به صدای آنها گوش می دهد. در آخر هم ریک و آلدن در دام زمزمه کننده ها می افتند. در این قسمت هنری و نیگان در حال پیدا کردن جایگاهشان هستند. البته این گروه یک نفر را در هیل تاپ زندانی دارند اگر زمزمه کننده ها هم آنها را نکشند ممکن است مبادله زندانی ها اتفاق بیفتد.  تقریبا بعد از نیم فصل هیجان انگیز این قسمت آرام بود. نشان دادن نیگان که به سمت پناهگاه میرود و مکالمه بین آلدن و لوک هم بیشتر وقت تلف کردن بود. باید دید در قسمت های بعدی چه اتفاقاتی خواهد افتاد. در کل این قسمت حرفی برای گفتن نداشت اما می تواند شروع کننده قسمت های بعدی باشد، با توجه به اینکه هر دو طرف زندانی دارند. قسمت هشتم Read the full article
0 notes
subnakir-blog · 6 years
Photo
Tumblr media
دانلود قسمت سیزدهم از فصل هشتم سریال مردگان متحرک با لینک مستقیم از سایت زیر http://film.subnak.ir #thewalkingdead #walkingdead #زیرنویس_فارسی #سریال #s8e13 #مردگان_متحرک #سابناک #فیلمناک
0 notes
shahabtamimi-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
فصل نهم سریال جذاب و عالی #مردگان_متحرک در حال امدن است #thewalkingdead (at Khorramshahr)
0 notes
downloadbaz · 7 years
Photo
Tumblr media
فصل 8 سریال #مردگان_متحرک به سایت اضافه شد #دانلودباز #thewalkingdead #amc http://downloadbaz.in — view on Instagram http://ift.tt/2h25NaR
0 notes
visitnet · 2 years
Video
‏‎دوستان لطفا نظرات خود را مودبانه بیان کنید ، از کلمات زشت و بی ادبانه استفاده نکنید ، به یکدیگر توهین نکنید ، اگر علم و ادعایی دارید با ادب و معرفت خود این ادعا را ثابت کنید زیرا بی ادبی شما ثابت میکند که شما به هیچ علم و آگاهی نرسیده اید ، به نظرات یکدیگر احترام بگذارید ، دوستانی که رعایت ادب و احترام را نکنند علاوه بر اینکه نظراتشون حذف خواهد شد از نوشتن مجدد نظر هم محروم و مسدود خواهند شد. 🙏🌹❤ * گروه تبلیغات ویزیت نت و شیراز وب * فالو ، لایک ❤ نظر✏ و اشتراک گذاری فراموش نشه. از حمایت شما سپاسگذاریم. * از اینکه صفحات اینستاگرام ما را فالو میکنید از شما متشکریم👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 * Fallow👉@visitnet.ir_sms.marketing Fallow👉@visitnet.ir_sms.marketing Fallow👉@visitnet.ir_sms.marketing * 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 * Fallow👉@shiraz.web_design.advertising Fallow👉@shiraz.web_design.advertising Fallow👉@shiraz.web_design.advertising * سامانه ارسال پیامک تبلیغاتی ویزیت نت * sms.vizitnet.com 👈👈👈 خرید و ثبت نام * #ویزیت_نت #شیطان #شیاطین #اهریمن #جن #اجنه #دیو #روح #قرآن #انجیل #اسلام #مسیحیت #کتاب_مقدس #ارواح #مردگان_متحرک #آخرالزمان #مرگ #رستاخیز #جنگیر #رپتایل #وحشتناک #ترس #دانستن #دانستنیهای_مفید #ترسناک #تاریکی #شیطانی #شیطان_پرستی #مسیح #طلسم‎‏ (در ‏‎Iran‎‏) https://www.instagram.com/p/CazLEEJAe3Q/?utm_medium=tumblr
0 notes
achitoir-blog · 5 years
Text
نقد و بررسی سریال مردگان متحرک The Walking Dead فصل 9 قسمت 8
Tumblr media
قسمت 8 فصل 9 سریال مردگان متحرک The Walking Dead به نام تکامل Evolution منتشر شد. این قسمت آخرین قسمت نیم فصل سریال است. کارول به دنبال دریل می رود و آن را به هیل تاپ بر می گرداند. میشان گروه جدید را به هیل تاپ بدرقه می کند، رزیتا و یوجین هم توسط یک دسته زامبی زمزمه کننده دنبال می شوند. همه این اتفاقات افتاد تا به اینجا داستان برسیم. دو قسمت قبل آماده سازی این قسمت بود. ابتدای سریال با وحشت و ترس شروع می شود. زامبی هایی را می بینیم که دور خود می چرخند و بعد از صحبت های مسیح، آرون و دریل دوربین را می بینیم که از بین زامبی ها رد می شود و در آخر یکی از زامبی ها از پشت نیم رخ به دروبین نگاه می کند. مثل اینکه دنبال کسی می گردد. گابریل سعی دارد نیگان را از لحاظ روحی و روانی مداوا کند اما می دانیم کسی مثل نیگان هیچ وقت تغییر نمی کند و اصلا این کار را جدی نگرفته است. بعد از این سالها که نیگان داخل سلول بوده یک پنجره برایش مهیا کردند و از این پنجره می تواند صدای کسانی را که با هم صحبت می کنند بشنود و با گابریل بازی ذهنی راه می اندازد. از رزیتا و حسی که به او دارد شروع می کند و می خواهد با گفتن اینکه رزیتا در مورد گابریل صحبت نمی کرده و در مورد کس دیگری حرف می زده؛ ذهن گابریل را به هم بریزد.  
Tumblr media
  قبل از رسیدن میشان و همراهانش یک نفر به همه که بیرون از هیل تاپ کار می کنند اخطار می دهد که سوارها دارند می آیند و مثل یک سری آدمی که نمی شناسند و یا یک سری غریبه رفتار می کنند. همه به سمت هیل تاپ فرار می کنند. همین طور وقتی میشان و بقیه به دروازه می رسند با گرفتن اسلحه از آنها اعتماد نداشتن به همدیگر و مثل غریبه ها رفتار کردن باز هم اینجا خودش را نشان می دهد. وقتی میشان و همراهان وارد می شوند با تارا مواجه می شوند که استقبال سردی از آنها می کند. باز هم نمیدانیم در گذشته چه اتفاقی افتاده که بین شخصیت ها مشکل پیدا شده و اینگونه رفتار می کنند. تارا به میشان نگاه می کند که همه این اتفاقات به خاطر تو می باشد یا حواسم به تو هست. وقتی میشان، کارول را می بیند می خندد مثل اینکه واقعا از دیدن کارول خوشحال است اما کارول او را نادیده می گیرد. دوباره این دو به هم می رسند و راجع به نمایشگاهی که قرار است در قلمرو برگزار شود صحبت می کنند اما میشان فقط برای الکساندریا تلاش می کند و به دیگر جامعه ها اهمیتی نمی دهد. هنوز هم مشخص نیست که بعد از این همه سال چه اتفاقاتی افتاده که بین جامعه ها فاصله افتاده و علامت های ضربدر روی کمر میشان و دریل چطور بوجود آمده اند؟  
Tumblr media
  ما جامعه های هیل تاپ، قلمرو و الکساندریا را دیدیم اما از اوشن ساید خبری نیست.  بعد از اینکه فهمیدند کار مردم  اوشن ساید بود که نجات دهنده ها را کشتند و باعث جنگ شدند چه اتفاقی افتاده است؟ درگیری بین جامعه ها پیش آمده است؟ مسیح نمی خواهد یک رهبر باشد و دوست دارد مانند یک کاشف و ماجراجو بیرون رود و از کارهای رهبری و دست و پا بسته خوشش نمی آید اما آرون معتقد است که مسیح می تواند یک رهبر خوب باشد در صورتی که با این قضیه کنار بیاید. آرون جای ریک را در کمیک بوک گرفته همانطور که می دانید در کمیک بوک (Comic Book) ریک دستش قطع می شود. بعد از رابطه 3 نفره رزیتا، گابریل و یوجین؛ یک رابطه سه نفره دیگر هم در این قسمت دیدیم. علاقه هنری، ایند و آلدن را می بینیم. هنگام غذا خوردن در هیل تاپ غیر از این که هنری رابطه بین ایند و آلدن را متوجه شده و ناراحت است، تنها نشسته و غذا می خورد باز هم نشان می دهد که چون هنری از یک جامعه دیگر است مانند طرد شده ها با او رفتار می شود. باز هم نیگان سعی دارد که با بازی ذهنی اعصاب گابریل را به هم بریزد. البته ناگفته نماند که در این فصل دیالوگ هایش از فصل های قبل بهتر شده است. در فصل قبل بیشتر دیالوگ هایش بی محتوا و فقط یک سری حرف چرت بودند اما در این فصل بهتر شده اند که در آخر هم کار خودش را انجام میدهد. گابریل که نگران رزیتا است با حرف های نیگان بالاخره عصبانی و ناراحت می شود و فراموش می کند تا در سلول را قفل کند. نیگان هم از این فرصت استفاده می کند و از سلول فرار می کند. فقط حالا در سلول باز بود، در بیرونی هم باز بود؟ هیچ نگهبانی وجود نداشت که نیگان را ببیند؟  
Tumblr media
  من نفهمیدم قسمتی که هنری با بچه های دیگر آشنا می شود و بیرون می روند می خواهد چه چیزی را نشان دهد اینکه آنقدر احمق هستند که به بیرون از هیل تاپ می روند، الکل می خورند و با صدای بلند موزیک گوش می دهند که همه زامبی ها را به آن طرف بکشاند. هنری و دوستان جدیدش در مورد اوشن ساید صحبت می کنند و فقط اینجا است که بعد از 8 قسمت یک اشاره کوچک به اوشن ساید می شود. شاید این اتفاقات افتادند که هنری به زندان بیافتد و از این کار درس عبرت بگیرد. حلقه ای که گردن میشان است چیست؟ تا اونجایی که من یادم میاید میشان و ریک ازدواج نکردند. چرا مردم از دست میشان عصبانی هستند؟ مثل اینکه میشان تصمیماتی گرفته که باعث شده مردم زنده بمانند اما از این تصمیم عصبانی هستند. دوستان جدید هنری یک گودال کنده اند که زامبی ها را به تله بیاندازند، شما یاد فرماندار نیفتادید. ولی به نظر میاد اددی از این قضیه خوشش نمی آید. از حالت چهره اش می شود تشخیص داد و با رفتنش مطمئن تر می شویم که او با این قضیه مشکل دارد اما مانند هنری عمل نمی کند. دریل، آرون و مسیح، یوجین را پیدا می کنند و او در مورد دسته زامبی و صحبت کردنشان به آنها اخطار می دهد. گله ای که سعی کردند دور کنند سر و کله شان پیدا می شود. دسته زامبی ها هنوز در تعقیب آرون، دریل، مسیح و یوجین هستند و آنها تصمیم میگرند که جدا شوند. آرون، یوجین و مسیح به راهشان ادامه می دهند و دریل می ماند تا باعث حواس پرتی دسته زامبی شود. دریل تلاش می کند تا باعث منحرف شدن دسته زامبی ها شود اما زامبی ها به راهشان ادامه می دهند. اگر زمزمه کننده ها داخل دسته زامبی ها هستند چرا برای کشتن دریل اقدام نکردند دریل تنها بود اما به سمت یوجین، مسیح و آرون رفتند؟ یوجین، آرون و مسیح به یک قبرستان می رسند و با مه ای که طوفان را نشان می دهد، انتخاب محل قبرستان و مه، صحنه وحشتناکی را رقم زده اند. زامبی ها به آرون، مسیح و یوجین حمله می کنند و آنها با زامبی ها می جنگند تا میشان، یوکیتا و مگنا برای کمک می رسند. اما مسیح قهرمان بازی در می آورد و می خواهد با زامبی ها بجنگد. حرکت آهسته و نینجا وار مسیح قشنگ بود . با تلفیق قبرستان و مه خوب در آمده بود.  
Tumblr media
  مسیح به سمت بقیه می رود تا یک زامبی را بکشد که زامبی جا خالی داده و به پشت مسیح چاقو فرو می کند و با گفتن " جایی هستی که بهش تعلق نداری" صحنه ترسناک تر می شود. بقیه برای کمک به مسیح دوباره بر می گردند که دریل هم می رسد. میشان با دیدن خون تازه روی شمشیرش با تعجب به دنبال جواب است که دریل با نشان دادن اینکه اینها آدم هستند که از پوست زامبی ها برای استتار استفاده کرده اند، ما را با زمزمه کننده گان آشنا می کنند. آنها با زمزمه هایی که می کنند به گروه نزدیک می شوند و سرنوشت شخصیت های سریال تا ادامه نیم فصل دوم نامعلوم می ماند. این قسمت ترسناک ترین قسمت این فصل بود. در دو فصل قبل ما ترسی نداشتیم، چون نیگان ترسناک نبود بلکه یک آدم قلدر بود که فقط با کشتن و زخمی کردن کارهایش را حل می کرد، بر عکس فرماندار که واقعا آدم ترسناکی بود. خیلی حیف است که این سریال بیننده هایش را به خاطر دو فصل قبل از دست داد، چون این فصل سریال خیلی خوب عمل کرده و واقعا امیدوارم بتواند دوباره بیننده هایش را پس بگیرد. پایان نیم فصل سریال و ادامه نقد و بررسی در تاریخ 10 فوریه 21 بهمن دوباره بازخواهد گشت.   قسمت هفتم   Read the full article
0 notes