(3/54) “It’s been forty-three years since I’ve seen my home. All I have left is a jar of soil. It’s good soil. Nahavand is a city of gardens. A guidebook once called it ‘a piece of heaven, fallen to earth.’ The peaks are so high that they’re capped with snow. A spring gushes from the mountain, and flows into a river. It spreads through the valley like veins. We lived in the deepest part of the valley, the most fertile part. Our father owned thousands of acres of farmland. When we were children he gave us each a small plot of land to plant a garden. None of the other children had the discipline. They’d rather play games. But I planted my seeds in careful rows. I hauled water from a nearby well. I pulled every weed the moment it appeared. As the poets say: ‘If you cannot tend a garden, you cannot tend a country.’ My garden was the best; it was plain for all to see. The discipline came from my mother. She was very devout. She prayed five times a day. Never spoke a bad word, never told a lie. My father was a Muslim too, but he drank liquor and played cards. He’d wash his mouth with water before he prayed. The Koran was in his library. But so were the books of The Persian Mystics: the poets who spent one thousand years softening Islam, painting it with colors, making it Iranian. Back then it was a big deal to own even a single book, but my father had a deal with a local bookseller. Whenever a new book arrived in our province, it came straight to our house. I’ll never forget the morning I heard the knock on the door. It was the bookseller, and in his hands was a brand-new copy of Shahnameh. The Book of Kings. It’s one of the longest poems ever written: 50,000 verses. The entire story of our people. And it’s all the work of a single man: Abolqasem Ferdowsi. Shahnameh is a book of battles. It’s a book of kings and queens and dragons and demons. It’s a book of champions called to save Iran from the armies of darkness. Many of the stories I knew by heart. Everyone in Iran knew a few. But I’d never seen them all in one place before, and in a beautiful, leather-bound edition. The book never made it to my father’s library. I brought it straight to my room.”
چهلوسه سال از هنگامی که از میهنم دور افتادهام میگذرد. آنچه برای من باقی مانده، شیشهایست پر از خاک. خاک خوبیست. خاک نهاوند، خاک ایران. نهاوند شهر باغهاست. زمانی کتاب ایرانگردی را خواندم که آن را "تکهای از بهشت بر زمین افتاده" نامیده بود. بر قلههای بلندش برف همیشگی پیداست. چشمهای که از دل کوه میجوشد، رودی میشود. چون رگهای تن در سراسر دره پخش میشود. ما در ژرفترین بخش دره زندگی میکردیم. حاصلخیزترین بخش آن. پدرم از زمینداران بود. او در کودکی من، به هر یک از فرزندانش پاره زمینی در باغ خانه داد تا باغچهای درست کنیم. بچههای دیگر چندان علاقهای به این کار نداشتند. آنها بازی را بیشتر دوست داشتند. ولی من دانههایم را به هنگام با دقت میکاشتم. آب را از حوض یا چاه نزدیک میآوردم. گیاهان هرزه را بیدرنگ وجین میکردم. همانگونه که میگویند: «اگر نتوانید از باغچهتان نگهداری کنید، از میهنتان نیز نمیتوانید.» باغچهی من بهترین بود؛ زیباییاش بر همگان آشکار. این نظم را از مادرم آموخته بودم. مادرم بسیار پرهیزکار بود. روزی چند بار نماز میخواند، هرگز واژهی بدی بر زبان نمیراند، هیچگاه دروغ نمیگفت. پدرم نیز مسلمان بود، ولی در جوانی گاهی نوشابهی الکلی هم مینوشید و ورقبازی هم میکرد. پیش از نماز دهانش را آب میکشید. در کتابخانهاش قرآن و کتابهایی از عارفان ایرانی داشت. شاعرانی که در درازای هزار سال اسلام را نرم و ملایم کرده بودند، به آن رنگ و بو بخشیده بودند، ایرانی کرده بودند. در آن زمان که داشتن کتاب کار آسان و عادی نبود، پدرم با کتابفروش محلی قراردادی داشت. او هر بار کتاب جدیدی به دستش میرسید، باید یکراست نسخهای به خانهی ما بفرستد. هیچگاه آن بامدادی را که صدای کوبیدن در را شنیدم، فراموش نخواهم کرد. کتابفروش آمده بود و در دستانش کتاب شاهنامهی جدیدی بود. نامهی شاهان. یکی از بلندترین شعرهایی که تا کنون سروده شده است، بیش از پنجاه هزار بیت شعر. همهی داستانهای مردمانمان. همهی ایران در شعری یگانه. و همهشان سرودهی یک شاعر: ابوالقاسم فردوسی. شاهنامه کتاب نبردهاست. کتاب شاهان و شهبانوان، اژدهایان و اهریمنهاست. کتاب پهلوانانیست که ایران را در برابر نیروهای اهریمنی پاس میدارند. بیشتر داستانها را از بر بودم. هر ایرانی داستانی از شاهنامه میدانست. ولی من هیچگاه همهی داستانهای شاهنامه را یکجا در جلدی چرمی و زیبا ندیده بودم. آن کتاب هرگز به کتابخانهی پدرم راه نیافت. آن را یکراست به اتاقم بردم
خونده میشه که میتونید تحلیل این فیلم را در پست قبلی بخونید
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
قبل از تحلیل شعر اول باید بریم سراغ ترجمه و فهم شعر
A heart that's full up like a landfill
قلبی که مثل زباله دان پر است
ـ[فضای قلب مخصوص عشق و اینجور چیزهاست که اگر پر شد با نفرت و اینجور چیزها میشود زبالهدان]ـ
A job that slowly kills you
شغلی که به آرومی میکشتت
ـ[هرشغلی که مجبور به انجامش هستیم آروم آروم میکشه]ـ
Bruises that won't heal
کبودی هایی که خوب نمیشن
ـ[کبودی=هر چیزی که در گذشته ، به روان و جسم آسیب زده و اثرش تا حال "ادامه دار" مانده]ـ
You look so tired, unhappy
به نظر خیلی خسته و ناراحتی
ـ[نتیجه سه خط بالا چنین آدمی درست میکنه]ـ
Bring down the government
حکومت رو سر نگون کن
ـ[حکومت = هر مفهوم اقتداری که تصمیم گیریهاش بروی زندگی شما تاثیر مستقیم دارد (که اگر منفیست باید سرنگون شه)]ـ
They don't, they don't speak for us
اونا نمیکنن ، اونا به جای ما حرف نمیزنن
ـ[کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من(پس خودمون باید یه کاری برای خودمون بکنیم اون اقتدار منفی به فکر ما نیست)]ـ
I'll take a quiet life
من یک زندگی آرام خواهم داشت
ـ[انتخاب یک زندگی آرام ، اما چه مدلی هست را باید در کل ترانه متوجه شویم]ـ
A handshake of carbon monoxide
دست دادن با منوکسیدکربن
ـ[قبول یک مدل خودکشی که]ـ
And no alarms and no surprises
No alarms and no surprises
No alarms and no surprises
بدون آلارم و بدون غافلگیری[ ـه]
Silent, silent
ـ[ این تیکه مفهوم جالب و ظربفی داره یعنی نه یکدفعه رخ میده و نه از قبل خبر میده بلکه آروم آروم عمل میکنه (البته میشه اینطوری هر چیز ناخوشایندی را هم تحمیل کرد مثل هوا و زندگی آلوده)]ـ
ساکت ، ساکت
ـ[با توجه به بیت پیشین یه نوع واکنش برای ایجاد فضای آرام برای خواب]ـ
.
This is my final fit
این آخرین تناسب منه
ـ[نهایت ژست مناسبی که میتونه با این وضعیت بد بگیره]ـ
My final bellyache with
آخرین شکایت منه با
ـ[تناسب ژستی که در بالا میگفت ، شکایتی هست که با …]ـ
No alarms and no surprises
No alarms and no surprises
No alarms and no surprises, "please"
بدون آلارم و بدون غافلگیری
"لطفا"
ـ[اینجا "لطفا" اضافه شده]ـ
ـ[این پلیزش دیگه آخر خندهاست یعنی حالا که قرار فرو کنی ، آروم آروم باشه "لطفا" تا پاره نشمـ😂ــ]ـ
.
Such a pretty house
چه خونهی قشنگی
And such a pretty garden
و چه باغچهی قشنگی
ـ[اینا و هر سودایی که نمیزارد از این وضعیت ناجور خلاص شیم که حتی بعد داشتنشون هم خلاصی رخ نمیده]ـ
No alarms and no surprises
(Let me out of here)
No alarms and no surprises
(Let me out of here)
No alarms and no surprises, please
(Let me out of here)
بدون آلارم و بدون غافلگیری
لطفا
اجازه دهید من از اینجا خارج شوم
ـ[این هم "ناله التماس ِ" آخرش که میخواد از "کل" این نکبت
دانــ🗑ـــی دنیا خارج شـ😢ـه]ـ
ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ
حال تحلیل
ـ1️⃣ـ
Music Box
چندتا ترانه میشناسید که آهنگ آن فرای زیبایی ، معنا دار و مرتبط با شعر باشد
مطمعنن انگشت شمار
موزیک این ترانه آن آهنگ های عروسک های گردان مخصوص خواب کودکان را تداعی میکند که آنها را آرام آرام خمار(هیپنوتیزم) و خواب میکند
کل شعر بر همین پاشنه میچرخد
.
مقدمه شعر اینگونه است که
برایند زندگیتان به اینجا رسیده است که قلبتان پر از آشغال شده است ، شغلتان دارد دمار از روزگارتان در میآورد زخم های گذشتهتان دست بردار نیست در نتیجه خسته و درمانده شدهاید
ـ2️⃣ـ
واژه حکومت را همه تحلیلگران به معنای خاص "سیاسی" آن برداشت کردن که در عین درستی بسیار ناقص هست
حکومت که "بستر" این وضع ناگوار است میتواند هر اقتداری باشد
به قول غیرمستقیم کافکا از پدر گرفته تا رئیس و سرنوشت و خدای مذهبی و تا هرآنچه که نمیدانیم چیست اما زورش زیاد است
.
حکومت چه به معنای خاص آن و چه عام آن وقتی طرف ما نیست قاعدتا باید سرنگون شود
حال "ذهن او به خودشو دیگران" یا از "طرف دیگران به خودشو ما" این راه براندازی ، برای خلاصی ، پیشنهاد میشود
اما چون ذهنی و عملی تجربه شده که گیرم پدرسالاری سرنگون شد با انواع رئیس های سرمایه داری ، مذهبی ، کمونیستی و غیر چه کند گیرم آنها نیز سرنگون شدن با کبودی های گذشته مثل فرهنگ و تربیت و [دیانای] و غیر چه کند و الیآخر
پس نتیجتن چنین آدم های به بن بست رسیده به یک زندگی "آرام" کنایه داری رو میکنند که توضیحش را در بیت های بعدی میدهد
ـ3️⃣ـ
در این بیت ترکیب جالبی از استفاده واژه ها رخ میدهد
"دست دادن" ، بجز خوش آمدگویی عملی هست که پس از قبول شرایط بین دو نفر رخ میدهد
شگفتا که
راوی ما با قاتل خودش دست میدهد
.
این بیت ، بیت قبلی و بعدی را قابل فهمتر و توجیحپذیر تر میکند
ـ4️⃣ـ
سراینده اینجا از یک ترکیب متصل بهم بهره میبرد که اکثر تحلیلگرها دقت نمیکنند
و "نه آلارم و نه سوپرایز" باهم آمده که اگر جدا میبود چنین مفهومی که خواهم گفت را القا نمیکرد
نه هشداریو خبر از قبلی
و نه یکدفعهو درجایی
ــ⬅️ بلکه آرام آرامو تدریجی ➡️ــ
.
وقتی انسان تن به چنین شرایطی داد در اصل تسلیم آرام مردن است نه آرام زندگی کردن
ـ5️⃣ـ
این خودکشی تدریجی و آرام آرام نمیتواند با گلوله یا طناب باشد
بلکه سرایند در "ذهن" به خودکشی با دود اگزوز در پارکینگ که به وسیله شیلنگ به داخل ماشین هدایت شده فکر میکند که مرگی آرام آرام خواهد بود و ساکت ساکت گویان به پیشواز آن خواب عمیق میرود
Silent, silent
اما در "عمل" هم فرقی ندارد میتواند به وسیله انواع آرام آرام کشتن ها مثل شغل و . . . یا انواع آلودگی ها مثل منواکسیدکربن و . . .
که آدم را بالاخره تدریجن خواهد کشت بیانجامد که به عبارت درست تر همان روش زندگی که بشر در پیش گرفته و نتیجهاش شده آن سه بیت اول
ـ6️⃣ـ
در این دو بیت اوج ذوق و هنر و تبحر شاعر در استفاده از واژه نشان داده میشود
بیت اول fit
چون موضوع شعر مشخص هست این مناسب بودن ، تناسب ظاهری نیست بلکه عملکردی و اعتقادی میباشد
بیت دوم bellyache
شاعر از یک اصطلاح عامیانه که به قار و قور شکم هم ربط میدهند که همگام با دل درد هم هست استفاده کرده که به اصطلاح ، این سروصدا را "شکایت" شکم میگویند
آن دست دادن با قاتل(تدریجی) به اینجا میرسد که مقتول(تدریجی ما) آخرین کاری که میتواند بکند همین غـُر زدن و نهایت شکایتش ، پلیز ی هست که مرا یاد داستان آن پادشاه و مدل اعتراض مردم به صف طولانی انداخت
ـ7️⃣ـ
اینجا
( please اول )
شکل میگیرد
یک کمدی کافکایی بینظیر
.
تحلیل در اینجا باید ظریف باشه
همانطور که واژه حکومت و منوکسیدکربن ، هم به صورت خاص استعاره ای هم به صورت معنای عام واژهای در شعر آمدهاند این تیکه هم در همان راستا ، دو راه موازی ایجاد میکند
پلیز اول
یعنی راهی برای خلاصی آرام آرام بدون درد ـ[منواکسیدکربن در گاراژ خانه]ـ و
پلیز دوم
التماسی برای خلاصی از کل این وضعیت تحمیل شده که آرام آرام میکـُشد ـ[منواکسیدکربن ها در گاراژ دنیا]ـ
ـ8️⃣ـ
در نهایت
خانه و ماشین یا هرآنچه که برایش "سگ دو" میزنیم چه بیاید و چه نیاید بدست
تا وقتیکه
قلب مان زباله دانی است
شغل مان طاقت فرسا است
روح و روان و جسمان کبود است
این
زندگی نیست که در جریان است
مرگ آرام آرامی ست
که هر افتاده در آنی ، عـ🥺ـاجزانه
( please دوم )
خواهان بیرون رفتن از آن است
END
پ.ن
عنصر آگاهی ، رنج تولید میکند
مثل گاوی که "آگاه" شود این آخور و غذا برای ذبح است
خوشا آنان که آگاه نیستن به استقرار چنین حکومتی در گاراژ دنیا
نگار در حالی که با چشمای خوشگلش جوری نگاهم میکرد که مشخص بود امشب منو مورد تجاوز کامل قرار میده و لباشم میلیسید و گاز میگرفت فقط چیز بهم گفت که پشمام همه ریخت. اون گفت: میدونی چند ساله بدنسازی میکنم مموشی؟ من با حرکت سر گفتم نه و اون ادامه داد: از ۶ سالگی گوگولی کوچولوی من! نوک سفت سینه هاش از شدت حشرش از زیر سوتین نخی قابل رویت بود و چوچولش که باد کرده بود هم از زیر شورت اسپورت چنان برجسته بود که کیرمو بلند کرد. هنوز از قدرت نگار در حیرتم که چطوری لباسهای منو پاره کرد؟ حالا تی شرتم هیچی، چطور شلوار جینم رو مثل دستمال کلینکس جر داد و منو لخت کرد. در چند ��انیه بدنم رو لخت کرد. دست راستش رو زد زیر تخمام و منو با یه دست از زمبن بلند کرد و پرتم کرد روی تخت و پرید روم و من اولین معاشقه واقعی زندگیم رو تجربه کردم. اونم در حالی که در اختیار نگار بودم. نگار پرده نداشت و منو چند بار از کصش گایید. تا صبح بارها آبم اومد و نگار یا ابمو میخورد یا میریخت روی تنش. من حسابی داشتم توی مشت نگار کیف میکردم اما حوالی ساعت ۴ صبح اون از کشوی پاتختی چیزی در اورد که من با دیدنش فقط التماس میکردم و خواستم فرار کنم از دستش. یه دیلدوی کلفت ۲۰ سانتی با کمربند!!!! با اون بدن لخت سریع فرار کردم از اتاق و رفتم سمت در ورودی. این فرار کاملا بی اختیار بود چون فهمیده بودم نگار چقدر قدرتمنده و خر زوره و قطعا به راحتی منو با دیلدو جر میده، بدون اینکه بتونم مقاومتی بکنم. اما به در بسته خوردم. در خونه قفل بود و من وحشت کردم. وحشتم وقتی چند برابر شد که صدای خنده های مستانه ی نگار با صدای تق تق کفش پاشنه بلندش به گوشم رسید. با وحشت چسبیده بودم به در و التماس میکردم. عرق سرد به بدنم نشسته بود. نگار در حالی که موهای فر طلاییش رو افشون کرده بود و یه طرف سرش ریخته بود و لخت لخت فقط دیلدو سیاهش رو به کمر بسته بود با کفش پاشنه بلندش بهم نزدیک میشد. سینه هاش که سیخ و برافراشته بود نوک تیز و در حال انفجار با هر قدم میلرزیدن. سیکس پک محکم و تفکیک شده اش از دیشب منقبض تر بود و خیس عرق بود. لای کتاش باز باز بود و رگهای روی دستاش خودنمایی میکرد. نگار با قدمهای اروم و کوتاه و قدم زدن تام کت بهم نزدبک میشد. من فقط التماس میکردم و اون فقط میخندید. نزدیکم که شد در حالی که سایه ی هیبت عضلانیش روی من افتاده بود و من از ترس خزیده بودم به کنج دیوار، لبش رو گاز گرفت و گفت: کجا میخوااای فرار کنی... تازه اولشه نفله... حالا حالا ها باهات کار دارم سوراااااااخ من! اینو گفت و گردنمو گرفت و از زمین بلندم کرد. صورتم برد نزدیک صورت خودش و یه لب پر تف ازم گرفت و در حالی که قدم برمیداشت به سمت اتاق منو مثل یه بزغاله از گردن گرفت و بین زمین و اسمون با خودش برد. جوری کونمو جر داد نگار، که از شدت درد دو بار بیهوش شدم و اون با چک و کتک بیدارم میکرد. کونمو حس نمیکردم. خون ازم جاری شد چون نگار رحمی بهم نکرد و یهو کل دیلدو رو توی کونم جا داد. بعد از اینکه تو کونم ارضا شد منو تو آغوشش گرفت و خوابید و من تا مدتها از زور درد و اشک خوابم نبرد ولی نمیتونستم از بغل عضلانی نگار خارج بشم. هوا روشن شده بود که خوابم برد. حوالی ظهر بود که دوباره با سوزش کونم از خواب بیدار شدم و نگار یه بار دیگه منو کرد. بعدش کلی ازم دلجویی کرد و یه ناهار توپ خوردیم با هم. تا شب نگار منو یه بار دیگه از کون و چندبارم از کص گایید. من فهمیدم که اون وقتی حشری میشه حالیش نیست چیکار میکنه و وقتی که ارضا میشه تازه عذاب وجدان میگیره و با بوس و بغل سعی میکنه از دلم در بیاره. به هر حال من تایک هفته به سختی راه میرفتم و مبنشستم ولی دیگه تبدیل شده بودم به یه کونی. کونیِ نگار عضلانی. الان که اینا رو براتون تعریف کردم دوساله که با نگارم. ما ماهی دو تا سه بار شبها با هم هستیم و کون دادنم به نگار برام کاملا عادی شده. اون امسال کنکور داد و من پارسال کنکور دادم. من مهندسی صنایع همین تهران قبول شدم و نگارم میخواد پزشکی ورزشی یا تربیت بدنی بخونه. من با وجودی که توسط نگار کونی شدم از دوستی باهاش خیلی راضی ام. اون یه دختر با احساس، منطقی و پر شر و شور و حرارت شده و خیلی باهام مهربونه و من دیوانه وار عاشقشم. منتها خب هر کسی توی رابطه جنسی یه فانتزی هایی داره و نکته جالبش اینه که من فهمیدم که چقدر از اینجور رابطه با دختری که الان عضلانی تر از روز اوله لذت میبرم و حتی حین کون دادن به نگار ارضا میشم!
بهترین پارچههای مورد استفاده برای لباس های پزشکی چیست
پلی استر-کتان (Polyester Cotton): این نوع پارچه با ترکیب الیاف پلی استر و کتان ساخته میشود. آنها ترکیبی از ویژگیهای خوب پلی استر و کتان را ارائه میدهند. پارچه پلی استر-کتان برای روپوش پزشکی بسیار مناسب است زیرا تنفسپذیر، ضد چروک و مقاوم در برابر پاره شدن است. همچنین، این نوع پارچه آسان در شستشو و خشک کردن است و با حضور الیاف کتان، تنفس بیشتری نسبت به پارچههای پلی استر خالص دارد.
پلی استر-ویسکوز (Polyester Viscose): این نوع پارچه از ترکیب الیاف پلی استر و ویسکوز ساخته میشود.
پارچه پلی استر-ویسکوز نرم و راحت است و میتوان آن را به راحتی شستشو داد و خشک کرد. این پارچه دارای وزن سبکی است و در مدیریت آسانی و ظاهری تمیز برخوردار است. همچنین،
مقاوم در برابر پاره شدن و تنفسپذیری مناسبی دارد.
بیشترین استفاده از این پارچه در دوخت انواع اسکراب پزشکی مردانه و زنانه است
پی یو لایکرا (PU Lycra): این پارچه از پلی یورتان مصنوعی ساخته شده است و انعطافپذیری بالایی دارد. پی یو لایکرا به عنوان جایگزینی برای پارچههای حساس به حرارت مان��د پلی استر و نایلون استفاده میشود.
این پارچه قابلیت کشش و بازشدن بیشتری دارد و شکل خود را حفظ میکند. همچنین، مقاوم در برابر چروک شدن است و برای پیراهنهای پزشکی که نیاز به انعطافپذیری بیشتری دارند، مناسب است.
در نهایت، انتخاب پارچه مناسب برای اسکراب پزشکی زنانه و مردانه باید بر اساس نیازها و ترجیحات شخصی شما، همراه با استانداردهای بهداشتی و کیفیت، انجام شود.
عجیبه نه؟ چرا باید اینقدر با خودم درگیر باشم عوض اینکه با خودم دوست باشم. وقتی حیوونارو میبینم که دور هم دارن زندگیشونو میکنن و برو بیا میکنن حسرت میخورم. کاش کسی نبود و کاش خیلیها بودن. میخوام پوست خودمو پاره کنم...
کفسابی، یکی از رشتههای مرتبط با انجام فعالیتهای نظافتی در ساختمانها و فضاهای داخلی است. این حرفه به شدت در حال گسترش است و بسیاری از افراد از طریق آموزشهای ویژه، مهارتهای لازم برای انجام این کار را کسب میکنند. در این مقاله به بررسی بیشتر وی کفسابی و کاربردهای آن پرداخته خواهد شد.
کفسابی نیکان ساب ، عمدتاً به عنوان یک شغل حرفهای تعریف میشود که مربوط به تمیز کردن و نظافت کردن فضاهای داخلی محل کار و مسکن میشود. این کار شامل تمیز کردن پوششهای کف ساختمان، شستشوی پنجرهها، تمیز کردن دیوارها و سقف، جمع آوری زباله، تمیز کردن مبلمان و خالی کردن سطوح مختلف میشود. هدف اصلی این حرفه، تولید فضای پاک و بهداشتی برای کار و زندگی است.
با توجه به اینکه بسیاری از شرکتها و مراکز تجاری به دنبال فضایی پاک و بهداشتی هستند، وی کفسابی سنگ به عنوان یک شغل رو به افزایش در بازار کار محسوب میشود. بسیاری از شرکتها و بنگاههای تجاری، همکاری با وی کفسابی را جهت حفظ پاکیزگی و بهداشتی در فضاهای داخلی خود الزامی میدانند.
اگرچه وی کف سابی به نظافت کردن فضاهای داخلی محدود نمیشود، اما این حرفه به سنگسابی مهارتهای لازم برای انجام آن، سنگ ساب به عنوان یک شغل با درآمد مناسب شناخته میشود. بسیاری از افراد این حرفه را به عنوان یک شغل اصلی خود در نظر میگیرند و بسیاری دیگر آن را به عنوان یک شغل پاره وقت انجام میدهند.
در نهایت، باید گفت که وی کفساب یک حرفه مهم است که میتواند به عنوان یک شغل اصلی یا پاره وقت برای افراد قابل توجهی از جامعه، شامل دانشجویان و ساب سنگ سایر افراد با درآمد متوسط یا بالا، خدمات دهد. این حرفه از لحاظ اقتصادی مزیت
شستشوی فرش به صورت دستی، روشی سنتی و مقرون به صرفه برای تمیز نگه داشتن فرشها در منزل است. اما انتخاب مواد شوینده مناسب برای این کار، میتواند چالشبرانگیز باشد. در این مقاله، به بررسی انواع مواد شوینده مناسب قالیشویی دستی، نکات مهم در انتخاب شوینده، و روش صحیح استفاده از آنها میپردازیم.
انواع مواد شوینده مناسب قالیشویی دستی:
شامپو فرش: شامپو فرش رایجترین ماده شوینده برای شستشوی دستی فرش است. این شامپوها به صورت مایع یا پودر در بازار موجود هستند و برای انواع فرش ماشینی و دستباف قابل استفاده هستند. هنگام انتخاب شامپو فرش، به نکات زیر توجه کنید:
نوع فرش: شامپو فرش مخصوص فرش ماشینی یا دستباف را انتخاب کنید.
قدرت پاک کنندگی: برای لکههای عمیق، شامپو با قدرت پاک کنندگی بیشتر انتخاب کنید.
بوی شامپو: عطری را انتخاب کنید که مورد پسندتان باشد.
صابون: صابون نیز از جمله مواد شوینده قدیمی و سنتی برای شستشوی فرش است. استفاده از صابون به ت��هایی برای فرشهای ماشینی کافی است، اما برای فرشهای دستباف، بهتر است از ترکیب صابون و شامپو فرش استفاده شود.
مواد شوینده طبیعی: برخی از افراد ترجیح میدهند از مواد شوینده طبیعی برای شستشوی فرش استفاده کنند. سرکه سفید، جوش شیرین و آب لیمو از جمله این مواد هستند. این مواد شوینده ملایمتر از شویندههای شیمیایی هستند و به بافت فرش آسیب نمیرسانند.
نکات مهم در انتخاب شوینده:
قبل از استفاده، حتما دستورالعمل روی شوینده را مطالعه کنید.
مقدار کمی از شوینده را روی قسمتی از فرش که در معرض دید نیست، تست کنید تا از عدم ایجاد رنگپریدگی یا آسیب به فرش مطمئن شوید.
از شویندههای قوی و اسیدی برای شستشوی فرش استفاده نکنید.
برای شستشوی فرشهای دستباف، از شویندههای مخصوص این نوع فرش استفاده کنید.
روش صحیح استفاده از مواد شوینده:
آماده سازی فرش:
فرش را جارو کنید تا گرد و غبار از روی آن پاک شود.
اگر فرش کثیف است، آن را قبل از شستشو با آب خالی خیس کنید.
تهیه محلول شوینده:
یک سطل آب ولرم (نه داغ) آماده کنید.
مقدار مشخصی از شوینده را به آب اضافه کنید و هم بزنید تا حل شود.
برای فرشهای ماشینی، میتوانید از 1/4 تا 1/2 پیمانه شامپو فرش در هر 10 لیتر آب استفاده کنید.
برای فرشهای دستباف، از 1/8 تا 1/4 پیمانه شامپو فرش در هر 10 لیتر آب استفاده کنید.
شستشوی فرش:
با استفاده از یک برس نرم، محلول شوینده را روی فرش بمالید.
فرش را به آرامی بشویید و مراقب باشید که الیاف آن پاره نشود.
از حرکات دایرهای برای شستشوی فرش استفاده کنید.
آبکشی فرش:
پس از شستشو، فرش را با آب فراوان آبکشی کنید.
برای آبکشی، از آب ولرم (نه داغ) استفاده کنید.
آبکشی را تا زمانی که تمام کف شوینده از فرش پاک شود، ادامه دهید.
خشک کردن فرش:
فرش را در مکانی سایه دار و دور از نور مستقیم خورشید پهن کنید تا خشک شود.
از آویزان کردن فرش برای خشک شدن خودداری کنید، زیرا این کار میتواند باعث کشش و تغییر شکل فرش شود.
نت دونی , نت ویولن , نت متوسط ویولن , نت ویولن گروه دنگ شو , notdoni , نت های ویولن گروه دنگ شو , نت های ویولن , ویولن , گروه دنگ شو , نت گروه دنگ شو , نت های گروه دنگ شو , نت های گروه نت دونی , نت های متوسط ویولن , نت ویولن متوسط
پیش نمایش نت آهنگ گرم بخند از دنگ شو برای ویولن
نت آهنگ گرم بخند از دنگ شو برای ویولن
دانلود نت آهنگ گرم بخند از دنگ شو برای ویولن
خرید نت آهنگ گرم بخند از دنگ شو برای ویولن
جهت خرید نت آهنگ گرم بخند از دنگ شو برای ویولن روی لینک زیر کلیک کنید
نت آهنگ گرم بخند از دنگ شو برای ویولن
نت ویولن آهنگ گرم بخند از دنگ شو
آهنگسازی گروه دنگ شو
این نت توسط گروه نت دونی جهت اجرا با ویولن نت نویسی و تنظیم شده است
جهت مشاهده نسخه های دیگر این نت می توانید از طریق لینک های زیر اقدام نمایید
⭐ نت پیانو گرم بخند از دنگ شو
⭐ نت کیبورد گرم بخند از دنگ شو
⭐ نت گیتار گرم بخند از دنگ شو
⭐ نت ویولن گرم بخند از دنگ شو
⭐ نت فلوت گرم بخند از دنگ شو
متن آهنگ گرم بخند از دنگ شو
فقط تو میمونی با من، فقط تو می خندی زیبا
کنار من بخون امشب، هزارون قصه تا فردا
فقط تو می مونی با من، فقط تو می خندی زیبا
کنار من بمون امشب، که شب با تو بشه فردا
ای دختر شاه پریون، پاره ی تن،
بنشین و بخون از سر شب قصه ی من
خورشید منی، در دل کوه های بلند
در دلهره ی کوه بلند، گرم بخند.
فقط تو میمونی با من، فقط تو می خندی زیبا
کنار من بخون امشب، هزارون قصه تا فردا
ای در تن من، متن تمنا همه تو
ای در شب من، شاعر شیدا همه تو
خورشید منی، در دل کوه های بلند
در دلهره ی کوه بلند، گرم بخند
فقط تو می خندی با من، فقط تو می خونی زیبا
کنار من بخون امشب، هزارون قصه تا فردا
فقط تو می مونی با من، فقط تو می خندی زیبا
کنار من بمون امشب، که شب با تو بشه فردا
♫♫
کلمات کلیدی جستجو شده » نت ویولن آهنگ گرم بخند از دنگ شو گرم بخند برای ویولن خرید نت آهنگ گرم بخند از دنگ شو دانلود نت ویولن اهنگ گرم بخنذ
کلمات کلیدی : نت دونی , نت ویولن , نت متوسط ویولن , نت ویولن گروه دنگ شو , notdoni , نت های ویولن گروه دنگ شو , نت های ویولن , ویولن , گروه دنگ شو , نت گروه دنگ شو , نت های گروه دنگ شو , نت های گروه نت دونی , نت های متوسط ویولن , نت ویولن متوسط
مشتهایش به در میکوبیدند، امواج ضربهایی از درد با هر ضربه به بازویش میپیچید، ضربات توخالی در خلأ اطرافش طنینانداز میشد. خون روی سطح پاشیده شده بود و روی چوب تیره می درخشید. بند انگشتانش ترک خورده و شکافته شده بود، ناخن هایش خون می آمد. او اهمیتی نمی داد. درد در مقایسه با ترسی که در قفسه سینه او رشد می کند، دور بود - زود گذر.
در تکان نمی خورد حتی از ضرباتش جغجغه نمی کرد. محکم بسته ماند. بی صدا. غیر منقول.
او مدام می زد.
صدای نفس هایش در گوشش بلند بود، هق هق گریه ای ناتوان در گلویش نشست. او می لرزید، بدنش سنگین تر می شد - قدرتش کم می شد. هر ضربه جدید ضعیف تر از قبل. دستانش غرق خون، خراش و کبودی است.
مجبور شد برگردد داخل. او مجبور شد -
دستان او را گرفتند، به سمت خود کشیدند و تهدید کردند که او را خواهند برد. او جنگید، هراس شعله ور شد، هراسان - مستاصل به در رسید. باید برگردد داخل.
او سعی کرد با فریاد آزاد شود، اما دست ها فقط محکم تر نگه داشتند. عمیق تر حفر که کرد او میتوانست احساس کند که آنها پوستش را سوراخ میکنند، گوشتش را پاره میکنند. او فقط سخت تر تلاش کرد - به درد اهمیتی نمی داد. برایش مهم نبود چه می شد
نفسهایش تند، سوتآلود بود و از هق هق های نیمهخفه میترکید.
مجبور شد برگردد داخل.
نوک انگشتانش به در چسبیده بود و لکه های قرمز رنگی بر جای می گذاشت. او یک سوسو امید احساس کرد، اما به زودی با خشونت به عقب کشیده شد. دست ها او را می کشیدند. دورتر و دورتر. او در برابر چنگال فشار می آورد، دیوانه و بی پروا. باید برگردد داخل.
از آنها التماس کرد که او را رها کنند. که لطفا او را نگیرید.
مجبور شد برگردد داخل.
آنها گوش ندادند. آنها مدام او را می کشیدند، می کشیدند و می کشیدند. او برای جلوگیری از آن درمانده بود. وحشت متورم شد، گسترش یافت، در گلویش فرو رفت، به شدت فشار آورد و تهدید کرد که او را از هم جدا خواهد کرد. اشكال تيره در اطرافش سوسو مي زد، طعنه مي زد و نزديكتر مي شد. و میگفت نتوانستی او را نجات دهی چرا میخواهی برگردی؟ او مرده
در کوچکتر می شد، محو می شد.
تاریکی غلیظ شد، دور او پیچیده شد، سرد و خفه کننده. نمی توانست نفس بکشد.
در از دید ناپدید شد.
کسری از ثانیه بود که همه چیز متوقف شد و سکوت در گوشش طنین انداخت. هیچ چیز حرکت نکرد. جهان در یک لحظه انکار ناامیدانه یخ زده است.
او تنها بود.
لحظه از هم پاشید.
او نفس خود را مکید، می لرزید، ترک می خورد - می شکند. تاریکی با عجله وارد شد، صداها برگشتند، درد منفجر شد و-
خدمات پرستاری و پزشکی در منزل راهحلی نوآورانه است که این امکان را برایتان فراهم میسازد تا بدون دغدغههای بیرون رفتن و تحمل ترافیک شهری، از مراقبتهای حرفهای و تخصصی در منزل خود بهرهمند شوید.
در این مقاله جامع، به تمامی سوالات شما در رابطه با کلیه خدمات پرستاری و پزشکی در منزل پاسخ خواهیم داد. با ما همراه باشید تا آسایش و سلامتی را به خانههایتان هدیه دهیم.
خدمات پرستاری در منزل
خدمات پرستاری در منزل، مجموعهای از مراقبتهای پزشکی غیرتجویز شده است که توسط پرستاران مجرب و آموزشدیده در منزل patients (بیماران) ارائه میشود. این خدمات شامل موارد زیر میشوند:
کنترل علائم حیاتی: پرستاران به طور مرتب فشار خون، نبض، دمای بدن و سایر علائم حیاتی بیمار را کنترل کرده و در صورت نیاز، اقدامات لازم را انجام میدهند.
تزریقات و سرمتراپی در منزل: پرستاران میتوانند انواع تزریقات عضلانی، وریدی و زیرجلدی را به صورت ایمن و بهداشتی برای بیمار انجام دهند. همچنین، در صورت نیاز، سرمتراپی در منزل را نیز در منزل بیمار انجام خواهند داد.
تعویض پانسمان در منزل : پرستاران با رعایت کامل اصول استریل، پانسمان زخمهای بیمار را تعویض کرده و به بهبودی هرچه سریعتر آنها کمک مینمایند.
مراقبتهای بهداشتی در منزل: پرستاران در استحمام، تغذیه و سایر امور بهداشتی بیمار را یاری کرده و آسایش و راحتی را برای او به ارمغان میآورند.
مراقبت از بیمار زخم بستر در منزل : بیماران مبتلا به زخم بستر نیاز به مراقبتهای ویژهای دارند.درمان زخم بستر در منزل پرستاران با تجربه در منزل میتوانند این مراقبتها را به درستی انجام داده و از پیشرفت زخم جلوگیری نمایند.
مراقبت از سوند ادراری: پرستاران میتوانند در زمینه تعویض و مراقبت از سوند ادراری به بیماران و خانوادههایشان آموزش داده و آنها را یاری کنند
علاوه بر موارد ذکر شده، خدمات دیگری همچون اکسیژنتراپی، نوار قلب، فیزیوتراپی و توانبخشی نیز میتوانند در صورت نیاز، در منزل بیمار ارائه شوند.
پرستار کودک در منزل
خدمات پرستار کودک در منزل، گزینهای ایدهآل برای والدینی است که به دلیل مشغلههای کاری، امکان مراقبت دائمی از فرزندان دلبندشان را ندارند. پرستاران کودک مجرب در منزل به خوبی میدانند که چگونه با کودکان رفتار کرده و نیازهای آنها را برآورده سازند. این خدمات شامل موارد زیر میشوند:
بازی و سرگرمی: پرستاران کودک با ایجاد فضایی شاد و مفرح، با کودکان بازی کرده و آنها را سرگرم میکنند.
کمک به آموزش و یادگیری: پرستاران کودک میتوانند در کنار بازی و سرگرمی، به آموزش و یادگیری کودکان نیز کمک کنند.
کمک به برطرف کردن نیازهای اولیه کودک: پرستاران کودک در زمینه غذا دادن، تعویض لباس و سایر نیازهای اولیهی کودک به والدین یاری میرسانند.
ایجاد حس امنیت و آرامش: پرستاران باتجربه میتوانند محیطی امن و آرام برای کودکان فراهم کرده و خیال والدین را آسوده نمایند.
خدمات پرستار کودک در منزل به صورت ساعتی، پاره وقت و تمام وقت ارائه میشود و والدین میتوانند با توجه به نیاز خود، از این خدمات بهرهمند شوند.
خدمات مراقبتی ویژه در منزل
کلیه خدمات پرستاری و پزشکی در منزل تنها محدود به موارد ذکر شده نمیشود. شرکتهای معتبر مراقبت بهداشتی در منزل، خدمات ویژهای را نیز برای بیماران با شرایط خاص ارائه میدهند. برخی از این خدمات عبارتند از:
مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر و زوال عقل: این بیماران نیاز به مراقبتهای تخصصی دارند. پرستاران آموزشدیده در منزل میتوانند با بیماران مبتلا به آلزایمر ارتباط برقرار کرده و از آنها مراقبت نمایند.
مراقبت از بیماران دیابتی: کنترل قند خون، تزریق انسولین و رعایت رژیم غذایی از مهمترین موارد مراقبتی بیماران دیابتی است. پرستاران میتوانند در این زمینه به بیماران و خانوادههایشان آموزش داده و آنها را یاری کنند.
مراقبت از بیماران پس از جراحی: دوران نقاهت بعد از جراحی، دورهی حساسی است. پرستاران میتوانند در این دوران در منزل بیمار حضور داشته باشند و به او در انجام امور شخصی و بهبودی هرچه سریعتر کمک نمایند.
مراقبتهای روانشناختی در منزل: خدمات مشاوره و مراقبتهای روانشناختی در منزل نیز میتواند برای برخی از بیماران و سالمندان مفید باشد.
خدمات پزشکی در منزل
کلیه خدمات پرستاری و پزشکی در منزل فراتر از مراقبتهای پرستاری در منزل است. بسیاری از خدمات تشخیصی و درمانی نیز میتوانند در منزل بیمار انجام شوند. این خدمات شامل موارد زیر میشوند:
ویزیت پزشک در منزل: در صورتی که به هر دلیلی امکان مراجعه به مطب پزشک وجود نداشته باشد، میتوانید از خدمات ویزیت پزشک در منزل بهرهمند شوید. پزشک متخصص با مراجعه به منزل بیمار، وی را معاینه کرده و برای او دارو تجویز خواهد نمود.
انجام آزمایشات تشخیصی در منزل: برخی از آزمایشات تشخیصی مانند خونگیری، نوار قلب و تست قند خون را میتوان در منزل بیمار انجام داد. این خدمات باعث میشود تا بیمار از رفتوآمدهای غیرضروری و تحمل صفهای طولانی در آزمایشگاهها خلاص شود.
فیزیوتراپی در منزل: خدمات فیزیوتراپی برای توانبخشی بیماران مبتلا به مشکلات حرکتی و آسیبهای ورزشی بسیار مفید است. فیزیوتراپیستهای مجرب میتوانند در منزل بیمار حضور یافته و به او در روند بهبودی کمک نمایند.
رواندرمانی در منزل: برای برخی از افراد، شرکت در جلسات رواندرمانی در محیط ناآشن مطب روانشناس ممکن است با دشواریهایی همراه باشد. خدمات رواندرمانی در منزل این امکان را فراهم میسازد تا بیمار در محیط امن و راحت خانهی خود تحت درمان قرار گیرد
خدمات پزشکی و پرستاری در منزل با تیم حرفه ای ما با بهترین پرستاران ،ویریت پزشک متخصص در منزل با ما تماس بگیرید..