Tumgik
#کلفت
kanyao-ir · 2 years
Text
0 notes
sayron · 4 months
Text
Tumblr media
نسترن، سلدا و سلما (۱)
«براساس یک داستان واقعی!»
اسم من امیره، یه پسر با قد ۱۸۰ و وزن ۸۶ کیلو. من دانشجوی ارشد هستم ولی چند سالیه توی محله خودمون تو تهران، مغازه فروش و تعمیر تلفن همراه دارم. بازار کار که تعریفی نداره و روز بروز داره اوضاع اقتصادی مردم خراب تر میشه. بخاطر همین چند سالیه که فروش لوازم جانبی هم انجام میدم. حدود ۲ سال پیش از طریق یکی از رفقا یه ارتباطی با یه بنده خدایی توی قشم گرفتم که میتونست جنس های خوبی از دوبی برام بیاره. ته لنجی البته! از قاب و محافظ صفحه گرفته تا هندزفری و ایر پاد و غیره. خلاصه سود خوبی میتونست داشته باشه. بعد از چند ماه مشورت و همفکری با این و اون با این رفیقم که اسمش میلاده تصمیم گرفتیم یه سفر تفریحی و کاری بریم قشم و کیش!
زمستون بود اما جنوب، اون موقع سال هوا عالیه! خلاصه اینکه ما هتل رو رزرو کردیم چند ماه قبلش. اما از بد روزگار یهو دم سفر ما، زد و مامان میلاد تصادف کرد تو خیابون و فوت کرد. خلاصه گاومون زایید. من اولش گفتم سفر رو کنسل کنیم. ولی میلاد تو مجلس سوم مامانش سر یه اتفاق ساده و الکی با من دعوا کرد و منم غد و یه دنده باهاش قهر کردم. بخاطر همین خودم تنهایی زدم به سفر و با یارو هم که انگار دادن جنس توی کیش براش راحت تر بود وعده کردم و راه افتادم. بخاطر همین دیگه قشم نرفتم و مستقیم و هوایی رفتم کیش و رزرو اتاق رو هم برای خودم دو برابر کردم یعنی ۱۰ روز. خلاصه رسیدم کیش و با تاکسی رفتم هتل. اتاق رو گرفتم و با ساک هام رفتم سمت آسانسور. وقتی رسید در باز شد و چند نفری اومدن بیرون. ولی من غافل از اینکه آسانسور داره میره پارکینگ دو، سوار شدم. آسانسور رفت پایین و ملت پیاده شدن. منم چون توی گوشیم داشتم پیام هامو چک میکردم، گیج! چون لابی داشت توی اون طبقه هم و فک کردم رسید طبقه ۱۷. پیاده شدم. تا فهمیدم اشتباه اومدم در آسانسور بسته شد. برگشت همکف. دکمه رو زدم و منتظر شدم. آسانسور اومد پایین و در باز شد و من: 😳
یه خانوم و دو تا دختر تو آسانسور بودن و 🤯 اوووووووف چه قد و هیکل هایی!!! 😨😰😱
Tumblr media
مامانه که حدودا ۴۲-۳ ساله میزد با ۱۹۷ سانت قد و یه لباس نخی سفید دکولته که خلیجی بود و بدنی که از یه مرد بدنساز هم بیشتر عضله روش نشسته بود؛ از بالای عینک آقتابیش بهم نگاه میکرد و آدامس میجوید. کوله هاش انقدر بزرگ و عضلانی و ورزیده بود که گردن کلفتش رو در بر گرفته بود و شیب تندی داشت. سر شونه های گردش بزرگ بود فیبر عضله اش توی سایه روشن نور آسانسور دیده میشد. بازو های قطوری که از رونهای من کلفت تر بود و انقدر کات بود که عضلات سه سر پشت و دو سر جلو بازو با رگ های روشون از هم جدا شده بود و ساعد ضخیمی که فقط رگ و عضله بود و لا غیر. مچش از ترافیک رگ هاش معلوم بود خیلی قدرتمنده و پنجه هاش با ناخونهای کاشت مشکی رنگ به شدت سکسی و خفن بود. لباس بلند خلیجیش به قدری نازک بود که نوک سفت سینه های عضلانیش و شورت لامبادای سفیدی که پوشیده بود هم از زیر لباس دیده میشد. بخاطر همین حجم سیکس پکش و عضلات چهارسر رون هاش کاملا واضح بود. به جرات هر کدوم از رونهاش دوبرابر دور کمر من بود. من با ۱۸۰ سانت قد تا زیر پستونهای حجیم و قدرتمندش بودم. این تنها لباسی بود که تنش بود. نه روسری و نه کتی که عضلات بالا تنه برهنه اش رو بپوشونه. تخته سینه عضلانیش هم جوری باد کرده بود که وسطشون شکاف خورده بود.
اما دختراش...
Tumblr media
یکیشون که حدودا ۲۲-۳ ساله میزد هم قد خانومه بود، انگار دخترش بود چون خیلی شبیه مامانش بود ولی خیلی خوشگل تر. یه دختر که نه یه فرشته ی عضلانی با چهره ی الهه های خیالی! موهای بلند قهوه ای روشنی داشت که روی سینه هاش ریخته بود و تا رونهاش بلندی داشت. اما لباسی که تنش بود عجیب و غریب بود. اون دختر فقط یه بادی سفید آستین دار تنش بود. فقط یه بادی!!! 🤯 و کص کلوچه ای و گوشتی و عضلانیش از لابلای موهاش باد کرده بود و خودنمایی میکرد. یه چکمه گلودار چرمی پاشنه دار سفید هم پاش بود که تا زیر زانو هاش بلندی داشت. بادی داشت زیر فشار عضلات ورزیده بالا تنه اش منفجر میشد و گردی سرشونه ها و بازوان و ساعدهای ورزیده اش کاملا هویدا بود. لباسش یقه بازی داشت و کوله های عضلانیش که به مامانش رفته بود، کاملا لخت و برهنه زده بود بیرون. تا منو دید پوزخندی زد و گفت:« آقا پسر!... نمیخوای بیای تو؟... الان در بسته میشه ها...»
اینو که گفت، اون یکی دختر هم که قد خیلی بلندتری داشت و سرش توی آیفونش بود، متوجه ی من شد...
Tumblr media
قد بیش از ۲ متری این دختر که خیلی جوون تر از اون یکی بود، ازش یه غول ساخته بود که مثل مامانش آدامس میجوید. وقتی نگاهش بهم افتاد بدنم لرزید. چون ابروهاش رفت و بالا و لبشو غنچه کرد و گفت:« جووووووووون... چه جوجوی نازی...» لرزش بدنم رو فهمید چون نیشخند شیطنت آمیزی روی لبهای قشنگش نقش بست 😈. موهای طلاییش رو دم اسبی بسته بود. یه لگ آبی پوشیده بود که پایین تنه سکسیش رو سکسی تر میکرد.اما بخاطر قد بلندش لگ براش کوتاه بود و ۲۰-۳۰ سانتی از ساق پاهاش لخت بود. یه صندل مشکی پاشنه بلند هم بدون جوراب پاش کرده بود. بالا تنه عضلانیش رو یه نیم تنه ورزشی پوشونده بود. بدنش به اندازه خواهر و مادرش عضلانی نبود ولی انقدری عضله داشت که من از هیبتش خودمو خیس کنم. به جرات صورت من در برابر نافش بود که یه پیرسینگ توش میدرخشید. جوری که برای لیسیدن کصش و زیر نافش نیاز به خم شدن نداشتم.
با ترس و لرز رفتم توی آسانسور، دختر کوچیکتره گفت:« کلاس چندمی آقا کوچولو؟...» من به زمین چشم دوخته بودم. آبجیش خندید و گفت:« شاید اصلا هنوز مدرسه نرفته...» و هر سه زدن زیر خنده. دهنم از ترس خشک شده بود و قلبم داشت توی دهنم میزد. یهو مامانشون دستی به سرم کشید و گفت:« طفلکی... باید شیر بخوری تا بزرگ بشی... 😏» دوباره بلند بلند بهم میخندیدن. نگاه من به صفحه کلید طبقات بود که لامصب خیلی کند طبقه ها رو بالا میرفت. آبجی بزرگتره اومد جلو و گفت:« چرا جواب نمیدی موش موشی؟... نکنه آقا گرگه زبونتو خورده... یا شایدم هنوز زبون باز نکردی؟... 😅🤣» من داشتم از خجالت آب میشدم. اومد جلو و مقابلم وایساد. دستشو گذاشت زیر چونه ام و سرم رو به سمت بالا بلند کرد. قشنگ زیر پستوناش بودم. موهاشو زد کنار. از زیر پستوناش تا خود کصش آجر چین عضله بود. ایت پک شایدم تن پک! 🤯 از ویوی مافوق پستونای عضلانیش با لبخند تحقیرآمیزی بهم نگاه میکرد و گفت:« میخوای خودم بهت شیر بدم تا بزرگ بشی؟...» یهو مامانش گفت:« ولش کنید... رسیدیم... » طبقه ۲۴ رستوران بام. موقع ناهار بود. اونا با لبخند های تحقیر کنندشون به من از آسانسور پیاده شدن. دختری که از همه بلند تر بود لحظه آخر اومد سمتم. منو به دیوار اتاقک آسانسور فشار داد و آهی کشید. چون دماغ و چونه ام به کص داغش مالیده شد. دستشو گذاشت پشت سرم و صورتمو فشار داد به کصش و گفت:« ببوسش جوجو... زود باش...» من که داشتم تو فشار دستش صورتم له میشد، با ترس چندتا بوسه از روی لگ به کصش کردن و اون خنده ی شیطونی کرد و گفت:« آفرین کوچولوی کردنی ناز...» و رفت و به مامان و خواهرش که منتظرش ایستاده بودن ملحق شد. پشم گارسون ها هم از دیدن اونا فر خورده بود.
خلاصه من تا چند دقیقه توی شوک بودم... موقع ناهار بود ولی من اشتها نداشتم. دکمه طبقه ۱۷ رو زدم و رفتم توی اتاق. تا نزدیک غروب بدون اینکه چمدون هامو باز کنم و لباسم رو در بیارم روی تخت افتاده بودم و به اون چیزی که دیدم و اتفاقی که برام افتاد فکر میکردم.
من تا اونروز فکر میکردم قد بلند محسوب میشم. اما در برابر اون سه تا ماده شیر عضلانی شبیه فنچ بودم...
😰😰😰
ادامه دارد
20 notes · View notes
nima-shahsavarri · 3 months
Text
youtube
"صاحب پرودگار"
شعر و کلام نیما شهسواری
منم پروردگار خالق نگهدار
منم آن پادشاه صاحب به دادار
منم خالق به جانداران دنیا
ولی‌امر نسان‌ها و هویدا
همین ره راه من سرمشق انسان
که فرزندان من مالک به حیوان
منم آن مرد فرزند خدایی
که دارم حق ملکیت بنایی
شده مِلکم زن و صاحب زنانم
و دارم حق ضرب و شتم و آهم
همان انسان بیمارم همانم
و صاحب بر دگر انسان و خانم
منم صاحب هزاران برده کلفت
منم صاحب کنیزان شورتن بخت
منم سرور بر انسان‌های دیگر
م��م الله و شه من آن پیمبر
منم آن سروری همچون خداوند
شدم صاحب ولی مشتی اَسفمند
منم والد خداوند تو فرزند
منم صاحب بر اعمال و فرهمند
چو کشتم درد دادم من مصونم
که من صاحب چو یزدان و فزونم
چه انسانِ مریضی پورِ الله
که خود صاحب به حیوان بود الله
چه رنجان عظیمی لطف الله
چه درد بی‌کرانی مکر الله
سر زن در میان دستِ مردی
سر از تن او برید میدان نبردی
که استدلال او وحی خداوند
که صاحب بر زنان باشد همان مرد
ببین کودک به ضرب آن فغان مرد
خدا صاحب برآن والد همان برد
ببین آن برده با شلاق جان کند
خدا او برده داری را عیان کرد
ببین آن شه که حکم قتل داد است
خدا خود را هماره پادشاه است
و بین انسان مریضی نطف الله
بکشت او سیل حیوان لطف الله
هر آنچه ظلم بر حیوان روا کرد
به صاحب وحی از یزدان روان کرد
چه رنج بی‌دریغی ظلم الله
چه درد بی‌کران حیوان به جان ماه
شکستن بت خدا یزدان و الله
جهان دیگری حیوان نسان راه
#کتاب #رزم‌نامه
#شعر #صاحب_پروردگار
#شاعر #نیماشهسواری
برای دریافت آثار نیما شهسواری اعم از کتاب و شعر به وب‌سایت جهان آرمانی مراجعه کنید
https://idealistic-world.com
صفحه رسمی اینستاگرام نیما شهسواری
@nima_shahsavarri
#هنر
#هنرمند
#شعر_آزاد
#شعر_کوتاه
#شعر_فارسی
#جهنم
#خدا
#الله
#اسلام
#خرافات
#خرافات_مذهبی
#آزادی_ایران
0 notes
roostamoon · 6 months
Text
طرز تهیه کره بادام زمینی
کره بادام زمینی یک اسپری خوشمزه و همه کاره است که می توان آن را به طرق مختلف میل کرد - روی نان تست، در ساندویچ یا حتی مستقیماً از قاشق! در حالی که کره بادام زمینی خریداری شده در فروشگاه راحت است، تهیه کردن کره بادام زمینی در خانه نه تنها آسان است، بلکه به شما امکان می دهد مواد را کنترل کنید و طعم را مطابق میل خود سفارشی کنید. در این مقاله، ما شما را از طریق مراحل ساده برای درست کردن کره بادام زمینی خانگی خود راهنمایی می کنیم.
عناصر:2 فنجان بادام زمینی بو داده (بدون نمک) 1-2 قاشق غذاخوری روغن خنثی (مانند روغن گیاهی یا بادام زمینی) اختیاری: شیرین کننده هایی مانند عسل یا شکر و طعم دهنده هایی مانند نمک یا دارچین
دستورالعمل ها:
بادام زمینی را تفت دهید: فر را با دمای 350 درجه فارنهایت (180 درجه سانتیگراد) گرم کنید. بادام زمینی ها را در یک لایه روی یک ورقه پخت پهن کنید و حدود 10 تا 15 دقیقه تفت دهید و هر از گاهی هم بزنید تا معطر شوند و کمی قهوه ای شوند. بادام زمینی را مخلوط کنید: اجازه دهید بادام زمینی برشته شده کمی خنک شود قبل از اینکه آنها را به غذاساز یا مخلوط کن پر سرعت منتقل کنید. بادام زمینی ها را پالس یا مخلوط کنید تا خمیر درشتی به وجود بیاید. روغن اضافه کنید: در حالی که غذاساز یا مخلوط کن روشن است، به تدریج 1-2 قاشق غذاخوری روغن خنثی را به مخلوط بادام زمینی اضافه کنید. به هم زدن ادامه دهید تا کره بادام زمینی به قوام دلخواه شما برسد - یکدست و خامه ای یا کلفت، بسته به ترجیح شما. در صورت نیاز روغن بیشتری اضافه کنید. سفارشی کردن: کره بادام زمینی را بچشید و چاشنی آن را مطابق میل خود تنظیم کنید. می توانید برای تعادل طعم کمی نمک، برای شیرینی کمی عسل یا هر طعم دهنده دیگری که می خواهید اضافه کنید. نگهداری: کره بادام زمینی تازه تهیه شده را به ظرفی تمیز و بدون هوا منتقل کنید و در یخچال نگهداری کنید. کره بادام زمینی خانگی را می توان تا چند هفته نگه داشت، اگرچه برای طراوت مطلوب بهتر است ظرف یک هفته مصرف شود.
1 note · View note
bornlady · 7 months
Text
سالن زیبایی عسل عربعلی : مادرش متعلق به مسی بود، اما پدرش به "نژاد برتر" تعلق داشت یا چنین ادعایی داشت، و اگر چیزی را بتوان با ظاهر ثابت کرد، مشخص بود که او پسر یک مرد سفیدپوست است. ریچارد از هوش بالایی برخوردار بود. او نه تنها مادرش را ترک کرد، بلکه یک خواهرش را نیز ترک کرد تا زنجیرشان را به هم ببندد. کارتر که ریچارد را همراهی می کرد. رنگ مو : به تازگی به اکثریت خود رسیده بود. او اظهار داشت که از دست یک «بانوی دوشیزه» ساکن اسکندریه که به نام خانم ماریا فیچهوگ، صاحب بیست و پنج برده، معروف است، فرار کرده است. او که با برده داری مخالف بود، با این وجود هیچ ایرادی از معشوقه خود نیافت، بلکه برعکس، گفت که او بانویی بسیار محترم و عضو کلیسای اسقفی است. سالن زیبایی عسل عربعلی سالن زیبایی عسل عربعلی : او اغلب از آزادی خدمتکاران خود در هنگام مرگ صحبت می کرد. چنین صحبت هایی برای کارتر بسیار نامطمئن بود، و او تصمیم گرفت که منتظر بماند. این برده داران عموماً مدت زیادی زندگی کردند، و هنگامی که از دنیا رفتند، بارها به وعده های خود عمل نکردند. او نتیجه گرفت که به صدای عقل توجه کند و بی درنگ خانه اسارت را ترک کند. لینک مفید : سالن آرایشگاه زنانه مادر، پدر، پنج برادر و شش خواهرش که همگی متعلق به دوشیزه فیچهو بودند، پیوند محکمی برای او ایجاد کردند تا او را از رفتن باز دارند. او "با گوشت و خون مشورت نکرد"، بلکه برای ��زادی تلاشی مصمم کرد. بنیامین، سومین نفر در این شرکت، تنها بیست سال سن داشت، اما نمونه ای زیباتر برای بلوک حراج به سختی یافت می شد. سالن زیبایی عسل عربعلی : او از املاک مید گریخت. معشوقه او اخیراً مرده بود و امور او، از جمله در اختیار گرفتن بردگان، زودتر حل و فصل می شد. او از معشوقه‌اش به‌عنوان «بانوی بسیار باهوشی برای خدمتکارانش» صحبت می‌کرد، اما از زمان مرگ او متوجه خطر فرار او به سمت جنوب با یک گروه همکار شده بود. او مسیری را که غالباً برده‌داران تحت شرایط مشابه به آن متوسل می‌شوند. لینک مفید : سالن تخصصی زیبایی سعادت اباد توضیح داد: «غالباً برده‌ها را می‌ربایند، ��ا دستبند می‌بندند و بدون یک ساعت اطلاع قبلی در قطار شبانه به سمت جنوب می‌روند». او از ترس اینکه ممکن است سرنوشت او این باشد، عاقلانه تلقی کرد که از طریق راه آهن زیرزمینی بدون اطلاع از قطار شمالی سوار شود. او هیچ پدر و مادری را زنده نگذاشت، اما شش برادر و چهار خواهر، که همه برده بودند. سالن زیبایی عسل عربعلی : به استثنای یک برادر که خودش را خریده بود. برای دفاع از خود در صورت آزار و اذیت در جاده، پسران برای خود تپانچه و دیسک تهیه کرده بودند و اعلام کردند که به جای اینکه به بردگی بازگردانده شوند، کاملاً مایل به استفاده از آنها هستند. * * * * * ورود از مقر دولت. هانسون ویلیامز، نایس شاو، گوستا یانگ و دنیل منورتون اسمیت. گلیف فراری جایزه 200 دلاری. - از مشترک فرار کرد. لینک مفید : سالن زیبایی شادی سعادت آباد حدودا چهل ساله، با یک چشم بیرون، حدود 5 فوت و 4 اینچ قد، موهای پر و پرپشت و سبیل. و رنگ مسی «گوستا» حدود 21 سال یا 22 سال دارد، صورت صاف و لب های کلفت و در راه رفتن خمیده است. رنگ سیاه، حدود 5 فوت 5 یا 6 اینچ در ارتفاع. لباس های مختلفی را با خود برد. من برای هر یک از آنها صد دلار می دهم، اگر در زندان تضمین شوند تا بتوانم آنها را بگیرم. سالن زیبایی عسل عربعلی : لوی پامفری، شهر واشنگتن، دی سی s14-6t. این چهار فراری سرشار از شور و شوق برای کانادا بودند، اگرچه به هیچ وجه جزو بدترین آزارهای طبقه خود نبودند. هانسون حدوداً چهل ساله بود، ظاهراً دارای درجه خوبی از عقل و اصول ثابت بود. در آگهی فوق که از بالتیمور سان تهیه شده است، آقای لوی پامفری به طور کاملتر او را توصیف کرده است. لینک مفید : سالن زیبایی ناهید سعادت آباد اکنون می توان آن را برای آنچه ارزش دارد، گرفت. اما، از آنجایی که هنسون ناگهان خانه را ترک کرد بدون اینکه صاحبش یا هیچ یک از دوستان سفیدپوست صمیمی صاحبش را از شرایطی که باعث شد او را ترک کند، آگاه کند، شهادت و توضیح او، هرچند دیر، ممکن است برای آقای لوی پامفری و آقای لوی پامفری کاملاً بی علاقه نباشد. سالن زیبایی عسل عربعلی : دیگرانی که به «هانسون» گمشده علاقه نشان دادند. "در بردگی چگونه آن را داشتی؟" از او پرسیده شد هانسون پاسخ داد: "من آن را بسیار خشن داشتم." "چه کسی تو را به اسارت گرفت و چگونه با تو رفتار شد؟" "مالک من لوی پامفری بود. لینک مفید : سالن زیبایی لیلی سعادت اباد پیرمردی با یک چشم، وحشی کامل؛ او هیچ امتیازی را، یکشنبه یا دوشنبه، مجاز نمی دانست." گوستا، که در تبلیغات پامفری نیز توصیف شده بود، یک نمونه خشن به نظر می‌رسید، و گفته‌های او تمایل به تقویت هنسون در همه موارد داشت.
به دلیل رفتار بد با پامفری بود که گوستا به همان روشی که کرد ترک کرد. سالن زیبایی عسل عربعلی : پس از تصمیم به عزیمت به کانادا، او یک هفت تیر کلت برای خود تهیه کرد و تصمیم گرفت که اگر کسی در حالی که در «بزرگراه شاه» بود، سعی کند دستش را روی او بگذارد، او را ساقط کند. استاد قدیمی گلیف فراری پاداش 150 دلاری. - در یازدهمین روز از سپتامبر 1858، یک مرد سیاهپوست به نام "نیس" که خود را "نیس شاو" می نامد. لینک مفید : سالن زیبایی هرا سعادت آباد از مشترکی که در نزدیکی مارلبورو بالا، شهرستان پرنس جورج، Md. زندگی می کرد، فرار کرد. او چهل و پنج سال سن دارد، حدود پنج فوت 8 یا 9 اینچ ارتفاع دارد، رنگ مسی دارد، کت و شلوار کامل مو، به جز یک قسمت طاس بالای سرش. او مادری دارد که در شهر واشنگتن، در خیابان B جنوبی، جزیره شماره 212 زندگی می کند. سالن زیبایی عسل عربعلی : من پاداش فوق را بدون توجه به جایی که گرفته شود، در صورت تضمین در زندان پرداخت خواهم کرد تا دوباره او را بگیرم. سارا آن تالبورت. sl5-eotf. ناس، که توسط خانم سارا آن تالبرت تبلیغ می شد، یک کالای بسیار خوش اخلاق بود. لینک مفید : سالن زیبایی ملکه شادلی او روایت بسیار جالبی از به اصطلاح معشوقه خود، چگونگی ترک او و غیره ارائه کرد. ناس گفت: "معشوقه من یک خدمتکار پیر بود و در یک مزرعه زندگی می کرد. من سرکارگر او در مزرعه بودم. او در نزدیکی مارلبرو زندگی می کرد.
0 notes
aliewblog · 1 year
Text
آش
یکی از خوراک های اصیل ایرانی آش یا "با" می‌باشد که تنوع بسیار زیادی در سطح شهرهای مختلف ایران دارد و تقریباً همه شهرها این غذا را تهیه می‌کنند. از جمله آش های پر طرفدار می توان به آش جو، آش شله قلمکار، آش رشته، آش ماست و آش دوغ اشاره کرد که آش رشته جز ساده ترین و پرطرفدار ترین آن ها میباشد و در همه شهرها طبخ می‌شود.
مواد تشکیل دهنده آش رشته شامل انواع حبوبات، رشته، سبزی و کشک می باشد و برای تزیین آن هم معمولا از پیاز داغ و نعنا داغ و سیر داغ استفاده می کنند. ولی به طور کلی می توان گفت که در ایران بیش از 10 نوع مختلف آش تهیه می شود که طرز تهیه برخی از مهم ترین آنها را برای شما شرح خواهیم داد.
کلمه آش به زبان ترکی مربوط است که در فرهنگ لغت فارسی با واژه با آن را می شناسند و جزو غذاهای اصلی و رایج در بین مردم روزگاران قدیم بوده و همانطور که گفتیم تنوع زیادی دارد.
اما همه آنها در تمامی شهرها به صورت متداول پخته نمی شوند و بعضی از آش ها را به عنوان آش محلی می‌شناسیم که تنها در برخی از شهرها تهیه می‌شوند. به طور مثال آش اماج جز آش هایی هست که در استان قم مرسوم است و برای پخت آن از نوعی خمیر استفاده می کنند. از دیگر آش های محلی می‌توان به آش بی بی سه شنبه اشاره کرد که مربوط به شهر اراک می باشد و معمولاً برای نذری ها آن را تهیه می کنند.
برای حفظ سلامتی خود و دیگران، لطفا خرید سبزی آش و خرید سبزی آش عمده را از جایی مطمئن انجام دهید.
Tumblr media
آش رشته مجلسی
در این مطلب با طرز تهیه آش ساده و سریع آشنا خواهید شد و همچنین طرز تهیه آش رشته شمالی و آش رشته رستورانی را مشاهده می کنید و با انواع آش های تبریزی نیز آشنا خواهید شد و با دانستن طرز تهیه این غذا ها می توانید آن ها را با استفاده از مواد اولیه که ذکر می‌کنیم برای خود تهیه کنید و از خوردن آن لذت ببرید.
نکته ای که باید در رابطه با مواد اولیه یادآور شویم این است که مقدار مواد اولیه با نسبتهای مشخص و ثابت در نظر گرفته شده است و برای اینکه بخواهید این غذاها را تهیه کنید باید حتماً به این نسبت ها توجه داشته باشید تا طعم غذا مطلوب و دلچسب باشد.
اگر بخواهید هر کدام از این مقدار مواد اولیه را تغییر دهید باید به همان نسبت ها مقدار سایر مواد غذایی را هم تغییر دهید.
حتما بخوانید: آش رشته
Tumblr media
طرز تهیه آش
طرز تهیه آش
وقتی که واژه آش را به تنهایی به کار می بریم منظور آش رشته است و برای اینکه بتوانید آش رشته تهیه کنید باید مواد لازم برای تهیه آش رشته را از قبل فراهم کنید. در ادامه طرز تهیه آش رشته برای 4 نفر را مشاهده می کنید.
مواد لازم برای تهیه آش
نخود ، لوبیا قرمزو لوبیا چیتی: 40 گرم یا معادل 1/4 لیوان
عدس ریز : 50 گرم
پیاز متوسط : 3 عدد
 روغن : به مقدار لازم
زرد چوبه : 1 قاشق غذا خوری
اسفناج: 20 گرم  معادل 10 عدد برگ متوسط
جعفری: 20 گرم  معادل 10 عدد
تره: 30  گرم  معادل 15 شاخه تره
شوید:  10 گرم  معادل 10 شاخه
گشنیز: 20  گرم  معادل 30 شاخه
نعناع خشک:  2 قاشق غذا خوری
رشته آش : 70 گرم
سیر: 2 حبه
کشک: 2 قاشق غذا خوری
آرد:  2 قاشق غذاخوری
 نمک و فلفل سیاه : به مقدار لازم
طرز تهیه آش رشته
همانطور که می دانید تمام حبوبات نفخ دارند و برای اینکه این نفخ برطرف شود بهتر است نخود و لوبیا هایی که در آش رشته به کار می‌رود را از شب قبل در یک ظرف خیس کنید و در یک ظرف جداگانه هم عدس ها را بخیسانید و تا فاصله‌ای که برای پختن آن زمان دارید چند مرتبه آب آنها را عوض کنید تا نفخ آنها گرفته شود.
سپس پیاز ها را هم به صورت خلالی خرد کرده و روی یک پارچه تمیز پهن کنید و با یک پارچه نازک روی آن را بپوشانید تا بتوانید برای تزیین غذا آن را به صورت چیپسی سرخ کنید.
لوبیا و نخود هایی که از شب قبل خیس کرده اید را باید به همراه 5 لیوان آب درون یک قابلمه ریخته و اجازه دهید که بپزد و وقتی که آب قابلمه جوش آمد کفی که روی آن جمع می شود را با قاشق بگیرید و بعد از آن شعله را کمتر کنید تا حبوبات شما به خوبی بپزند.
سبزی مخصوص آش را هم باید خوب تمیز کنید و شاخه‌های کلفت آن را بردارید و بعد کاملاً شستشو دهید و آب آن را بگیرید و به اندازه مناسب خورد کنید. این سبزی نباید خیلی ریز خورد شود تا خودش را در آش نشان بدهد.
حالا باید پیاز هایی که به صورت خلالی خرد کرده بودید را داخل ماهیتابه و مقدار کمی روغن سرخ کنید تا سبک و طلایی رنگ شود.
در یک ظرف جدا هم 4 قاشق روغن ریخته و مقداری زردچوبه داخل آن بریزید و نعنا را به آن اضافه کنید و خیلی سریع بعد از مدت زمان 10 ثانیه نعنا را از روی شعله گاز بردارید و اجازه ندهید که رنگ آن تیره شود و در این مدت هم باید شعله کم باشد.
Tumblr media
دستور پخت آش رشته
هنگامی که لوبیا و نخود پخت باید سبزی و عدس پخته را هم به آن اضافه کنید و حدود 5 پیمانه آب جوش داخل قابلمه بریزید و شعله گاز را بالا ببرید تا به جوش بیاید. وقتی که به جوش آمد باید مجدداً شعله را کمتر کنید و در قابلمه را به صورت نیمه باز بگذارید تا سبزی و عدس با حبوبات جوش بخورند و بپزند. تقریباً نیم ساعت برای این کار زمان نیاز دارید.
بعد از اینکه نیم ساعت گذشت دو قاشق غذاخوری آرد داخل یک لیوان ریخته و نصف لیوان آب به آن اضافه کنید و خوب مخلوط کنید تا به صورت گلوله ای باقی نماند.
سپس داخل مواد آش ریخته و آن را هم بزنید و بعد نصف نعنا داغ با نصف پیاز داغی که تهیه کرده بودید را هم داخل آش بریزید و نصف دیگر را برای تزیین آش رشته نگهدارید.
در آخرین مرحله وقت اضافه کردن رشته آشی می باشد و باید مدام آش را هم بزنید تا این رشته ها نرم شوند و نمک و زرد چوبه و فلفل و ادویه های دلخواه را هم در همین زمان اضافه کنید.
بعد از اینکه یک ربع گذشت آش را از روی شعله گاز بردارید. با توجه به اینکه بعد از سرد شدن آش شما مقداری غلیظ می‌شود بهتر است موقع خاموش کردن شعله گاز آش مقداری رقیق باشد تا پس از آن به غلظت مناسب برسد.
هنگامی که نیم ساعت گذشت و آش شما آماده خوردن شد می توانید آنها را در ظرف‌های دلخواه سرو کرده و با استفاده از پیاز داغ و نعنا داغ و سیر داغ و کشک آن را تزئین کنید.
حتما بخوانید: آش شوربا
Tumblr media
آش رشته
فوت و فن های تهیه آش
برای این که از چسبیدن رشته‌های آش به هم جلوگیری کنید باید قابلمه بزرگ تر انتخاب کنید تا حجم زیادی برای جوشیدن مواد کنار هم داشته باشد.
سبزی آش باید تقریبا درشت و بدون ساقه باشد و برای داخل آش از پیاز داغ فراوان استفاده کنید و قبل از اینکه کشک را داخل آش بریزید، مقدار نمک آن را تست کنید تا شور نشود. فراموش نکنید که روغن باعث میشود که آش رشته شما بهتر جا بیفتد پس باید به اندازه کافی داخل آش وجود داشته باشد.
با توجه به این که کشک باعث بریده شدن آش می شود نباید آن را در آش رشته بجوشانید. برای تزیین هم باید از قبل کشک حدود 20 دقیقه جوشانده شود.
برای اینکه آشتان بدرنگ نشود نباید موقعی که در حال پختن هست در قابلمه را بگذارید.
در صورتی که داخل آش از آب قلم استفاده می کنید باید روغن یا کره کمتری داخل آن بریزید.
Tumblr media
تزیین آش رشته
طرز تهیه آش رشته شمالی
شمالی ها و علی الخصوص مازندرانی ها آش رشته را به سبک خودشان تهیه می‌کنند و معمولاً برای نذری ها از طرز تهیه ای که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم استفاده می کنند.
در ادامه مواد لازم برای تهیه آش رشته شمالی را مشاهده می کنید که مقدار این مواد برای 6 نفر در نظر گرفته شده است. در صورتی که تصمیم داشتید این غذا را برای تعداد نفرات بیشتری تهیه کنید باید با رعایت نسبت ها مقدار مواد اولیه را تغییر دهید.
مواد لازم برای تهیه آش رشته شمالی
لوبیا چیتی : 1 استکان
نخود : 1 استکان
عدس : : 1 و ½ استکان
ماش : ½ استکان
لوبیا سفید یا قرمز: ½ استکان
کشک: 350 گرم
رشته آش: 1 بسته
دوغ محلی: 1 لیتر
پیاز بزرگ: 3 عدد
سیر: 8 حبه
تره: 2 دسته
جعفری، گشنیز، نعنا : از هرکدام 1 دسته
نمک و فلفل: به مقدار لازم
روغن: به مقدار لازم
آب قلم گاو: 1 لیتر
آب : حدود5 لیتر
نعنا خشک: 2 قاشق غذاخوری
دستور پخت آش رشته شمالی
طرز تهیه آش رشته شمالی بسیار شبیه به آش رشته ای است که در سایر شهرها تهیه می شود با این تفاوت که داخل این آش رشته ماش هم ریخته می‌شود و باید در هر مرحله‌ای که عدس را خیسانده بودید ماش را در کنار آن بخیسانید و اجازه بدهید که با هم بپزند.
باقی مراحل مانند تهیه آش رشته ای که برای شما شرح دادیم می‌باشد؛ با این تفاوت که معمولاً مازندرانیها از آب قلم گاو هم داخل آش رشته خود استفاده می کنند و در صورتی که آب قلم گاو را هم داخل آش رشته ریختید باید مقدار روغنی که در آن میریزید کمتر باشد.
در آش رشته شمالی از دوغ خانگی هم استفاده می‌کنند که برای این کار باید یک کیلو ماست که تقریبا ترش مزه شده است را با مقداری نمک و آب مخلوط کنید و داخل آش بریزید.
سایر مراحل برای تهیه آش رشته مانند همان دستورالعملی است که به آن اشاره کردیم و تنها تفاوت هایی که در پخت آش رشته شمالی با آش رشته که در تمامی شهرها وجود دارد همین چند نکته ای است که به آن اشاره شد. شما می توانید با استفاده از این نکات آش رشته شمالی تهیه کنید و از طعمی جدیدتر لذت ببرید.
حتما بخوانید: آش گیلدیک اردبیلی
Tumblr media
آش رشته شمالی
طرز تهیه آش رشته رستورانی
به طور کلی طرز تهیه آش رشته در همه موارد مشابه همان دستورالعملی است که در ابتدای مطلب به صورت مفصل شرح دادیم که معمولاً در مکانهای عمومی تر مانند رستوران ها و هتل ها برای تهیه آش رشته سعی می کنند کشک را داخل آش نریزند، زیرا برخی از افراد تمایلی به خوردن کشک ندارند و همچنین پیاز داغ و نعنا داغ کمتری داخل آش استفاده می‌کنند تا طعم آن به گونه‌ای باشد که تمامی سلیقه ها و ذائقه ها بتوانند از آن استفاده کنند.
در عوض از نعنا داغ و کشک و پیاز داغ بیشتری برای تزیین یا در کنار غذا استفاده می کنند. فراموش نکنید که حتما از نظر بهداشتی باید کشکی که برای تزیین آش رشته استفاده می‌کنید 20 دقیقه جوشیده باشد.
Tumblr media
آش رشته رستورانی
انواع آش های تبریزی
تبریزی‌ها آش محلی مخصوص خودشان را دارند که داخل آن از کلم برگ و برنج و بلغور استفاده می‌شود. در ادامه با طرز تهیه آش محلی تبریز آشنا خواهید شد و مواد لازم برای تهیه آش کلم برگ تبریز را مشاهده می کنید. معمولاً این آش را در پاییز تهیه می کنند.
علاوه بر آن آش کشک تبریزی هم جزو آش های مرسوم و پرطرفدار در بین غذای تبریزی ها است که طرز تهیه آن و مواد لازم برای تهیه آش کشک تبریز را هم مشاهده خواهید کرد.
مواد لازم برای تهیه آش کلم برگ تبریزی
نخود: نصف پیمانه
بلغور: نصف پیمانه
برنج: نصف پیمانه
کلم برگ: یک عدد کوچک
هویج: 2 عدد متوسط
سبزی آش شامل تره ، جعفری، گشنیز ، اسفناج: 2 پیمانه خرد شده
پیاز: دو عدد بزرگ
زردچوبه ، نمک فلفل: به میزان لازم
کشک و پیاز داغ: به میزان لازم
طرز تهیه آش کلم برگ تبریزی
برای تهیه آش کلم برگ تبریزی باید بلغور و نخود را از شب قبل خیس کنید و آب آن را چند بار عوض کنید و قبل از همه نخود را برای پختن روی گاز قرار دهید.
وقتی که نخود نیم پز شد باید بلغور خود را به آن اضافه نمایید و معمولاً بلغوری که خیس کرده باشید زود می‌پزد. اما باز هم در قابلمه را نیمه بگذارید تا گاز سر نرود. وقتی که بلغور پخت برنج را به قابلمه اضافه کنید و هنگامی که برنج ها باز شدند، کلم برگ خرد شده و هویجی که نگینی خرد شده را به آن اضافه نمایید و وقتی که این مواد هم پختند، سبزی آش را به آنها اضافه کنید و زمان بدهید که آش جا بیفتد.
پس از آن باید پیازی که خلالی کرده بودید را سرخ کنید و به آن زردچوبه بزنید و نصف آن را برای تزیین کنار گذاشته و نصف دیگر را داخل آش بریزید.
پس از آن نمک و فلفل و ادویه را داخل آش بریزید و بعد از اینکه آماده شد می‌توانید در ظرف دلخواه آن را سرو کرده و با کشک و پیاز داغ و نع��ا داغ روی آن را تزئین کنید.
Tumblr media
آش کلم برگ تبریزی
طرز تهیه آش کشک تبریزی
برای تهیه این آش از گوشت و بلغور و برنج هم استفاده می شود که در ادامه مواد لازم برای تهیه آش کشک تبریز را مشاهده خواهید کرد.
مواد لازم برای تهیه آش کشک تبریزی
پیاز نگینی خرد شده: 1 عدد
بلغور گندم: 1/2 پیمانه
نخود – لوبیا سفید یا چیتی پخته: از هر کدام 1 پیمانه
عدس پخته شده: نصف پیمانه
برنج: نصف پیمانه
استاک گوشت: 1 لیتر
سبزی آش ( اسفناج- تره – جعفری – گشنیز-ترخون): 1, نیم کیلو (پاک نکرده 1 و نیم کیلو)
کلم برگ خرد شده: 3 پیمانه
هویج: 3 عدد خرد شده
رشته آشی: حدود 1/3 ( بسته به غلظتی که میخواهید میتونید تغییر بدید)
سیر داغ‌ و پیازداغ و کشک:‌به اندازه دلخواه
نمک – فلفل – زردچوبه: به میزان لازم
طرز تهیه آش کشک تبریزی
بعد از اینکه نخود و لوبیا یک روز کامل خیس خوردند و آب آنها برای برطرف شدن نفخ عوض شد، باید عدس و بلغور را هم چند ساعتی بخیسانید و یک پیاز را هم به صورت نگینی خرد کرده و در روغن تفت دهید تا سرخ شود. هویج را هم به صورت نگینی خرد کنید و به آن اضافه کنید و مقداری آب هم با استاک گوشت یا همان آبگوشت داخل آن بریزید.
وقتی که کلم و هویج پختند، برنج و بلغور گندم را هم به آنها اضافه کنید تا بپزند. هنگامی که برنج و گندم هم کاملاً پختند باید لوبیای پخته و نخودی که پخته شده را هم به آن اضافه کنید. پس از آن نوبت اضافه کردن سبزی هایی که پاک شده و خورد شده و شسته شده می باشد.
وقتی که سبزی‌ها پختند، در مرحله آخر باید رشته آشی را اضافه کنید. توجه داشته باشید که نمک آش کم باشد زیرا کشک باعث شور تر شدن آش می‌شود.
تعیین غلظت آش بستگی به سلیقه شما دارد و وقتی که آش جا افتاد می توانید داخل ظرف دلخواه سرو کنید و با سیر داغ، پیاز داغ و کشک آن را تزیین کنید.
از جمله دیگر آش هایی که در تبریز تهیه می شود می توان به آش دوغ تبریزی و آش گوجه تبریز و همچنین آش ماست و آش اماج و آش آبغوره اشاره کرد.
منیع:
0 notes
mardmeehanabadi · 1 year
Text
مرتیکه به من میگه پوستت کلفت میشه. کون کش بیام یه پوستی ازت کلفت کنم که نگو
0 notes
amirrzw1 · 1 year
Text
جنس انواع قاب گوشی مختلف
گوناگونی در جنس انواع قاب گوشی هوشمند  یکی از برترین مزیت‌های این محصول است زیرا حق انتخاب گسترده‌تری در اختیار کاربران قرار می‌دهد. از جمله جنس‌هایی که این محصول با استفاده از آن تولید شده است، شامل سیلیکون، فیبر، چوب، پلاستیک، چرم و فلز می‌باشد. بهره گیری از هریک از جنس‌های اشاره شده معایب و مزای��یی را دارا خواهد بود. هریک از این جنس ها بر زیبایی، مقاوم و قیمت قاب تلفن همراه نیز تاثیر گذار خواهند بود. قاب‌های تلفن همراه در مدل‌ها و رنگ های بسیار گوناگونی نیز تولید شده‌اند که به واسطه همین می‌توان با توجه به سلیقه برای خرید آن‌ها اقدام کرد.
از این مطلب می‌توانید به عنوان یک راهنمای بسیار کامل برای شناخت انواع جنس قاب تلفن استفاده کنید تا بتوانید بهترین انتخاب را با اندازه‌های مختلف داشته باشید. پس با دقت مواردی زیر را مطالعه کنید و تا در انتهای این مقاله قاب گوشی خود را با شاخت کامل انتخاب کنید.
کاورهای فلزی چندان گسترده نیستند، معمولا هم از جنس آلومینیوم‌اند، آلومینیوم برای حفظ از تلفن همراه در برابر خط‌وخش جنس عالی است. اما شاید به‌اندازه جنس‌های تغییر پذیرتر در برابر ضربه با��وام نباشد. مشکل دیگری هم هست و آن اینکه قاب‌های فلزی می‌توانند اندکی سُر باشند. ضمن اینکه ممکن است در سیگنال‌دهی تلفن همراه و امکان شارژ بی‌سیم اختلال ایجاد کنند.شما می توانید برای خرید قاب گوشی و خرید قاب گوشی فانتزی به وبسایت کالانه مراجعه کنید.
قاب فیبر کربن جنس عالی بادوام اما درعین‌ حال سبک و جذابی است با قاب‌های این جنسی می‌توانید امیدوار باشید که گوشی گران‌ قیمت‌تان از ضربات سخت و ناگهانی ممکن است جان سالم به در خواهد برد، اما قاب‌های فیبر کربنی از نظر گوناگونی طرح و رنگ محدودند.
قاب‌های پارچه‌ای در نگاه اول خیلی خوشایند نیستند اما با یک بار نصب کردن بر روی تلفن همراه خود عاشق و علاقمند به چهره واقعی آن خواهید شد. قاب پارچه‌ای به نظر نمیرسد که ف��ط وظیفه محافظت از گوشی را به همراه داشته باشد و قطعا قانون زیبایی را در خود گنجانده است.
یکی از نکات مثبت جنس پارچه‌ای گارد‌های محافظ گوشی هوشمند وجود طرح‌ها و رنگ‌های متنوع و نوع پارچه است که تنوع آن را به شدت بالا برده است. همچنین جنس قاب تلفن همراه پارچه‌ای به شکلی است که امروزه برای همه مدل‌های گوشی رده پایین تا رده بالا موجود می‌باشد.
از عمده‌ترین مزیت‌های قاب گوشی پلاستیکی می‌توان به قیمت ارزان، گوناگونی بسیار بالا در طرح و رنگ، خوش دست بودن، قدرت بالای ضربه گیری، وزن سبک و محکم بالای آن‌ها اشاره کرد. قاب گوشی پلاستیکی از آن در برابر ساییده شدن، ترک، شکستن به نحو مطلوبی محافظت به عمل می‌آورد. علاوه بر موارد ذکر شده نکته قابل توجه آن است که مدل از قاب از طراحی بسیار زیبایی نیز برخوردار است. از معایب این محصول نیز شامل تغییر رنگ، حجیم بودن و عمر پایین‌تر آن می‌باشد.
قاب‌های چرمی بسیار پر طرفدار هستند و در کنار آن استحکام بسیار بالایی دارند. در فرایند ساخت این جنس قاب گوشی از چرم‌های طبیعی و مصنوعی استفاده می‌شود که می‌تواند ارزش آن‌ها را متغیر کند.
اگر شما علاقه به فرم کلاسیک دارید از نظر ما بهترین انتخاب برای شما جنس چرمی است زیرا می‌توانید آن را با اقلامی همانند کیف پول‌های دستی و کفش و کمربند ست کرده و استایلی نو را به خود هدیه کنید.
محصولات فروشگاه کالانه:
قاب گوشی جنس سیلیکونی
قاب سیلیکون ماده ژل مانندی است که از مشتقات مواد نفتی محسوب می شود. این ماده دارای انعطاف پذیری زیادی می‌باشد و زمانی که در تهیه قاب‌های تلفن همراه مورد استفاده قرار می گیرد به دور تلفن می‌چسبد و شکل و حالت اصلی گوشی را حفظ می‌کند.
ماهیت ژل مانند بودن آن در قاب‌های کلفت باعث می‌گردد که هر نوع ضربه به تلفن همراه را خنثی نمایند. از مزیت‌ها استفاده از این قاب‌ها می‌توان به نرم بودن، ساختار ضد لغزندگی، قیمت مناسب و مقاومت و دوام آن اشاره کرد. از عیب‌ها آن می‌توان به نداشتن ظاهر زیبا، عرضه به صورت تک رنگ، عدم تغییر شکل به حالت ها و شکل‌های دلخواه اشاره کرد. از سوی دیگر در صورت آلودگی به راحتی تمیز نمی‌شوند و چسبنده می‌باشند.
محصولات فروشگاه کالانه:
قاب‌های ساخته شده از چوب به سادگی و بسیار زیبا قابل حکاکی هستند و این ویژگی را دارند که شکل‌های ویژه و خاصی را روی آن‌ها پیاده کنید. چوب بامبو معمولا برترین نوع چوب برای ساخت این قاب‌ها می‌باشد که رنگ سبز دارد. از آنجا که می‌توان انواع و اقسام شکل‌ها را روی قاب‌های چوبی گوشی هوشمند انجام داد در نتیجه این قاب‌ها می‌توانند به آثار هنری ارزشمند و قوی تبدیل شوند. از دیگر مزیت‌ها این قاب می‌توان قابل انطباق بودن با انواع شکل‌‌های دلخواه و طرح‌های جذاب آن را نام برد. و از عیب آن عبارتند از: بالا بودن قیمت آن ها، محدودیت از نظر تعداد و موجودی، دوام کمتر.
کم‌تر افرادی پیدا می‌شود که این جنس قاب تلفن همراه را بر روی تلفن همراه خود نصب کنند، این افراد معمولا در معرض خطر‌های بسیار جدی قرار دارند که این گاردهای قاب بهترین انتخاب برای آن‌ها حساب می‌شود. معمولا افرادی مثل کارگر‌های معدن شامل این موارد می‌شوند. بهتر است بدانید که خیلی از این قاب‌های بادوام استاندارد‌های نظامی داشته و کوچک‌ترین ضربه‌ای به تلفن همراه شما وارد نخواهند کرد، ولی درشت بودن این قاب‌ها می‌تواند زیبایی تلفن همراه شما را به صفر برساند.
1 note · View note
golrangnahal · 1 year
Text
نهال گردو لارا
نهال گردو لارا در آب وهوای معتدل بهترین رشد را دارد. سرما و گرمای شدید میتواند در عملکرد درختان تاثیر منفی بگذارد. یکی از ارقام با باردهی مناسب و میوه‌های باکیفیت است. اندازه میوه گردو لارا نسبتا درشت ‌تر میباشد. مقاومت سرمایی و گرمایی آن نیز بسیار پایین است. نهال گردو لارا زودبازده است. حتی در مناطق کم آب و یا خشکسالی به محصول‌دهی ادامه میدهد. پوسته سبز رنگ این میوه بسیار کلفت و سنگین است. اما پوسته چوبی میوه آن با سختی متوسط میباشد. از این میوه در خورشت‌ها؛ سالاد، کیک و شیرینی و…. استفاده میشود. درخت گردو لارا زودگل است. بنابراین نباید در مناطقی با سرماهای طولانی زمستانه و یا سرماهای ناگهانی بهاره کاشته شود. درخت گردوی لارا پربار بوده و محصول با کیفیت مناسبی دارد.این رقم قدرت رشد خیلی بالایی داشته و به گردو همراه و گرده افشان نیاز ندارند.نسبت به بیماری باکتریوز حساس است.
0 notes
kanyao-ir · 11 months
Video
خرید عمده شیاف ماریانا ( شیاف تنگ کننده و جمع کننده واژن )
شل شدن و گشادی مجرای واژن از مشکلات رایج زناشویی در بانوان است، گشاد شدن واژن موجب می شود از شدت اصطحکاک دستگاه تناسلی خانم و آقا کاسته شود و در نتیجه باعث نارضایتی و یا رضایت کمتر طرفین از رابطه جنسی خواهد شد شیاف ماریانا یک نسخه طب سنتی برای تنگ کردن واژن است ، این شیاف از ترکیب تعدادی از گیاهان تهیه می شود و یکی از روش های طبیعی و بدون جراحی برای تنگ کنندگی مجرای واژن بانوان میباشد. همچنین برای نتیجه گیری بهتر و داشتن یک رابطه جنسی لذت بخش تر می توانید همزمان با استفاده شیاف ماریانا توسط خانم آقا نیز قبل از رابطه از دستگاه وکیوم استفاده نماید ، دستگاه وکیوم طی فرایند ایجاد خلا در یک سیلندر شیشه که آلت به آن وارد میشود باعث میشود که خون بیشتری به آلت وارد شده و در نتیجه نعوظ قوی تری در آلت شکل بگیرد و منجر به بهبود کیفیت نعوظ خواهد شد همچنین دستگاه وکیوم مردانه با ایجاد تورم در آلت منجر به کلفت تر شدن و بزرگ تر شدن آلت خواهد شد. در مورد تاثیر دائمی و موقت بودن تاثیر دستگاه وکیوم برای حجم دهندگی اختلاف نظر وجود دارد که البته بهتر است شما توقع تاثیر ماندگار و دائمی برای بزرگ شدن آلت را از دستگاه وکیوم مردانه نداشته باشید. برای سفارش عمده و تکی انواع کاندوم خاردرشت سلیکونی و معمولی ، روغن خراطین، شیاف ماریانا ، قرص بزرگ کننده سینه و باسن میریفیکا ، انواع دستگاه وکیوم مردانه دستی و برقی و دیگر محصولات زناشویی با شماره 09399591443 تماس بگیرید و یا به فروشگاه اینترنتی کوین مارت به آدرس اینترنتی QUEENMART.IR مراجعه نمایید.
0 notes
sayron · 1 year
Text
محصل عضلانی (۲)
نگار در حالی که با چشمای خوشگلش جوری نگاهم میکرد که مشخص بود امشب منو مورد تجاوز کامل قرار میده و لباشم میلیسید و گاز میگرفت فقط چیز بهم گفت که پشمام همه ریخت. اون گفت: میدونی چند ساله بدنسازی میکنم مموشی؟ من با حرکت سر گفتم نه و اون ادامه داد: از ۶ سالگی گوگولی کوچولوی من! نوک سفت سینه هاش از شدت حشرش از زیر سوتین نخی قابل رویت بود و چوچولش که باد کرده بود هم از زیر شورت اسپورت چنان برجسته بود که کیرمو بلند کرد. هنوز از قدرت نگار در حیرتم که چطوری لباسهای منو پاره کرد؟ حالا تی شرتم هیچی، چطور شلوار جینم رو مثل دستمال کلینکس جر داد و منو لخت کرد. در چند ثانیه بدنم رو لخت کرد. دست راستش رو زد زیر تخمام و منو با یه دست از زمبن بلند کرد و پرتم کرد روی تخت و پرید روم و من اولین معاشقه واقعی زندگیم رو تجربه کردم. اونم در حالی که در اختیار نگار بودم. نگار پرده نداشت و منو چند بار از کصش گایید. تا صبح بارها آبم اومد و نگار یا ابمو میخورد یا می‌ریخت روی تنش. من حسابی داشتم توی مشت نگار کیف میکردم اما حوالی ساعت ۴ صبح اون از کشوی پاتختی چیزی در اورد که من با دیدنش فقط التماس میکردم و خواستم فرار کنم از دستش. یه دیلدوی کلفت ۲۰ سانتی با کمربند!!!! با اون بدن لخت سریع فرار کردم از اتاق و رفتم سمت در ورودی. این فرار کاملا بی اختیار بود چون فهمیده بودم نگار چقدر قدرتمنده و خر زوره و قطعا به راحتی منو با دیلدو جر میده، بدون اینکه بتونم مقاومتی بکنم. اما به در بسته خوردم. در خونه قفل بود و من وحشت کردم. وحشتم وقتی چند برابر شد که صدای خنده های مستانه ی نگار با صدای تق تق کفش پاشنه بلندش به گوشم رسید. با وحشت چسبیده بودم به در و التماس میکردم. عرق سرد به بدنم نشسته بود. نگار در حالی که موهای فر طلاییش رو افشون کرده بود و یه طرف سرش ریخته بود و لخت لخت فقط دیلدو سیاهش رو به کمر بسته بود با کفش پاشنه بلندش بهم نزدیک میشد. سینه هاش که سیخ و برافراشته بود نوک تیز و در حال انفجار با هر قدم میلرزیدن. سیکس پک محکم و تفکیک شده اش از دیشب منقبض تر بود و خیس عرق بود. لای کتاش باز باز بود و رگهای روی دستاش خودنمایی میکرد. نگار با قدمهای اروم و کوتاه و قدم زدن تام کت بهم نزدبک میشد. من فقط التماس میکردم و اون فقط میخندید. نزدیکم که شد در حالی که سایه ی هیبت عضلانیش روی من افتاده بود و من از ترس خزیده بودم به کنج دیوار، لبش رو گاز گرفت و گفت: کجا میخوااای فرار کنی... تازه اولشه نفله... حالا حالا ها باهات کار دارم سوراااااااخ من! اینو گفت و گردنمو گرفت و از زمین بلندم کرد. صورتم برد نزدیک صورت خودش و یه لب پر تف ازم گرفت و در حالی که قدم برمیداشت به سمت اتاق منو مثل یه بزغاله از گردن گرفت و بین زمین و اسمون با خودش برد. جوری کونمو جر داد نگار، که از شدت درد دو بار بیهوش شدم و اون با چک و کتک بیدارم میکرد. کونمو حس نمیکردم. خون ازم جاری شد چون نگار رحمی بهم نکرد و یهو کل دیلدو رو توی کونم جا داد. بعد از اینکه تو کونم ارضا شد منو تو آغوشش گرفت و خوابید و من تا مدتها از زور درد و اشک خوابم نبرد ولی نمیتونستم از بغل عضلانی نگار خارج بشم. هوا روشن شده بود که خوابم برد. حوالی ظهر بود که دوباره با سوزش کونم از خواب بیدار شدم و نگار یه بار دیگه منو کرد. بعدش کلی ازم دلجویی کرد و یه ناهار توپ خوردیم با هم. تا شب نگار منو یه بار دیگه از کون و چندبارم از کص گایید. من فهمیدم که اون وقتی حشری میشه حالیش نیست چیکار می‌کنه و وقتی که ارضا میشه تازه عذاب وجدان میگیره و با بوس و بغل سعی میکنه از دلم در بیاره. به هر حال من تایک هفته به سختی راه میرفتم و مبنشستم ولی دیگه تبدیل شده بودم به یه کونی. کونیِ نگار عضلانی. الان که اینا رو براتون تعریف کردم دوساله که با نگارم. ما ماهی دو تا سه بار شبها با هم هستیم و کون دادنم به نگار برام کاملا عادی شده. اون امسال کنکور داد و من پارسال کنکور دادم. من مهندسی صنایع همین تهران قبول شدم و نگارم میخواد پزشکی ورزشی یا تربیت بدنی بخونه. من با وجودی که توسط نگار کونی شدم از دوستی باهاش خیلی راضی ام. اون یه دختر با احساس، منطقی و پر شر و شور و حرارت شده و خیلی باهام مهربونه و من دیوانه وار عاشقشم. منتها خب هر کسی توی رابطه جنسی یه فانتزی هایی داره و نکته جالبش اینه که من فهمیدم که چقدر از اینجور رابطه با دختری که الان عضلانی تر از روز اوله لذت میبرم و حتی حین کون دادن به نگار ارضا میشم!
12 notes · View notes
ivnanews · 2 years
Text
جراحی بینی گوشتی در تهران
بینی های گوشتی دارای پوستی کلفت و ضخیم هستند و غضروف آن ها ضعیف است
0 notes
amir1428 · 4 years
Photo
Tumblr media
طبق نوشته #جعفر_شهری در #کتاب #تاریخ اجتماعی ایران در قرن سیزدهم: در زمان #قاجار #کلفت و‌ #کنیز حکم لوازم خانه را داشت و در هر خانه بخصوص اندرونی اعیان و اشراف خدمت گذارهای جور واجوری بودند که هر یک مشغول به کاری بودند. اولین آنها آشپز بود که هرگز جلوی خانم خانه آفتابی نمیشد. فقط کارش پخت و پز بود و با اجاق و آتش و دود مطبخ های آن زمان سر و کار داشت. یکی هم اتاقدار بود که اتاقها را تر و تمیز میکرد و به خانه میرسید و البته کلید تمام اتاقهای خانه در دستش بود. در کنار این کنیزها، صندوق دار هم نام کلفتی بود که رخت‌ولباس و جواهرات خانم خانه را به او می سپردند که حکایت از اهمیت و جایگاه او داشت. غیر از اینها، در هر خانه حداقل یک کنیز وجود داشت که برای زن خانه چای و قلیان میبرد. زنی هم بنام گیس سفید سرپرست همه این کلفت و کنیزها بود. او کلید انبار برنج، روغن و سایر انبارها را داشت و به کار تمام پیشخدمتها نظارت میکرد. کلفتها و کنیزها برای خود در خانه اتاقی جداگانه داشتند که همان جا میخوردند و میخوابیدند. سماور و اسباب چای آنها هم جداگانه بود. هر کدامشان ماهیانه مقداری قند و چای جیره میگرفتند. https://www.instagram.com/p/CHDhuPzHtHL/?igshid=1l2jd86zy3tsr
0 notes
khalijdesign · 4 years
Photo
Tumblr media
‏‎برای سفارش روغن خراطین آنیا کد 423 را به 10007544 پیامک کنید #وکیوم_آلت_تناسلی #وکیوم #وکیوم_مردانه #وکیوم_آقایان #کلفت #کلفت_کردن_الت #حجم_دهنده #بزرگ_کردن_آلت #بزرگ_کردن_آلت_تناسلی_مردان #همسرداری #همسرداری_زنان #همسرداری_مردان‎‏ https://www.instagram.com/p/CD_2djBA27q/?igshid=xcidxrrc1fqm
0 notes
superarchitctureblr · 5 years
Photo
Tumblr media
دستگاه وکیوم مردانه کرگدن روناس طب درجه ۲
با توجه به عملکرد دستگاه زمان استفاده از دستگاه بافت اسفنجی آلت از خون پر میشود متورم خواهد شد این متوقف شدن در طول یک دوره درمانی مناسب باعث افزایش حجم آلت به صورت دائمی خواهد شد البته این افزایش حجم بنا به ساختار بدنی و ژنتیک متفاوت افراد مختلف جوابدهی و تاثیر گذاری متفاوتی خواهد داشت و نمی توان میزان افزایش سایز دقیقی را برای آن در نظر گرفت
0 notes
kanyao-ir · 11 months
Video
فروش عمده و تکی دستگاه کلفت کننده و حجم دهنده الت آقایان
0 notes