اوسبهزاد یه ماده سگ زرد داره که خیلی باهوشه. اسمشو گذاشتهم بوسه. چون هر وقت منو میبینه میآد دور و برم تاب میخوره و یه جوری پک و پوزشو بهم میماله که انگار داره ماچم میکنه. اوسبهزاد میخنده و میگه «ماده سگ هرزه که میگن اینه.» میگه «البته ماده سگا همهشون هرزهان.» بعدم برا این که حرفشو ثابت کنه شروع میکنه به خاطره تعریف کردن از سگاش. «با همین جفت چشمای خودم دیدم که پونزدهتا نر گردن کلفت ریخته بودن سر یه ماده. مادههه هم یه بند ونگه میداد. معلوم بود خودشم همچین بیمیل نیس.» عکس و متن از: @fereshteh.saber www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #خاكسپارى_ماهى_قرمزها #حسين_قسامى #رمان #داستان #ادبیات #ناتورالیسم (at Tehran, Iran)
1 note
·
View note
پاچهی شلوارم را بالا زدم و زانوی ورمکردهام را به او نشان دادم ، بعد از اینکه پاچهی شلوارم را دوباره پایین کشیدم ، با انگشتِ اشارهی دستِ راستم ، سمتِ چپِ سینهام را به او نشان دادم. گفتم : « اینجا هم وضعش خراب است ! » گفت : « خدای من ! یعنی قلبت ناراحت است ؟» گفتم : «بله ، قلبم !» گفت : « من فوراً به دکتر درومرت تلفن میزنم و خواهش میکنم تو را در مطبش بپذیرد . او بهترین متخصص قلبی است که ما داریم!» گفتم:«نه! منظورم را درست متوجه نشدی ! من نیازی به معالجهی دکتر درومرت ندارم ! » گفت:«خودت گفتی که قلبت ناراحت است !» _« شاید بهتر بود میگفتم روانم ، عواطف و درونم...اما واژهی قلب به نظرم مناسبتر رسید ...» عکس و متن از: @armnte www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #عقاید_یک_دلقک #هانریش_بل (at Tehran, Iran)
1 note
·
View note
«راستش را بگو، لیام. پدر بودن دقیقا همان چیزی نیست که فکرش را میکردی؟» «نه، کاملاً فرق دارد.» «دروغ نگو.» گروهبان داد زد: «فقط ببرش خانه.» حقیقت این است که پدر بودن دقیقا همان چیزی است که جامعه مرا برای آن آماده کرده است: خرحمالی تا حد مرگ، فواره عشق و حس گیر افتادنی که فشار خرجیآور بودن باعث آن است. اما هر بار آلدو درباره سونیا پرس و جو میکند، لایههای درونی غمی کهنه و اندک حسادتی ناخودآگاه را در او حس میکنم که علتش این است که پدر بودن تنها برای یکی از ما جواب داده است. www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #شن_روان #استیو_تولتز #عبداله_جمنی #نوای_مکتوب (at Tehran, Iran)
1 note
·
View note
یازده داستان سیاه اوگاوا به سراغ موضوع مرگ رفته موضوعی که یکی از دلمشغولیت های اصلی اوگاوا است و او در هتل آیریس و چند اثر دیگر نیز به همین موضوع پرداخته است. شیوه روایی اوگاوا در این مجموعه داستان به گونه ای است که ارتباطی بینامتنی طرح و درونمایه ی تمامی داستان ها را به هم مرتبط میکند و بدین ترتیب در پایان داستان یازدهم خواننده بار دیگر به ابتدای داستان اول باز میگردد. عکس و متن از: @yasamin_ghl www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #انتقام #یوکو_اوگاوا #کیهان_بهمنی #نشر_آموت (at Tehran, Iran)
1 note
·
View note
ببین مارکوس، تقریبا سی ثانیه بعد از اینکه خواننده کتابت رو تموم می کنه، یعنی وقتی آخرین کلمه ی کتابت رو می خونه، باید یه حس خیلی خاص بهش دست بده. باید فقط و فقط به کتاب تو فکر کنه، نه هیچ چیز دیگه ای. باید کتابت رو ببنده، به جلدش نگاه کنه، حسابی براندازش کنه و بعد احساس ناراحتی کنه. ناراحتی از اینکه کتابت رو تموم کرده و امیدوار به اینکه خیلی زود کتاب جدیدت رو بخونه. فقط اون موقعست که می تونی ادعا کنی یه نویسنده ی واقعی شدی. اولین و تنها ترجمه از نسخه ی اصلی فرانسوی در ایران عکس و متن از: @arya.noori www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #باکتاب #پرونده_هری_کبر #ژوئل_دیکر #نشر_البرز #آریا_نوری (at Tehran, Iran)
1 note
·
View note
صدای ریز و بلندی از قهقرای جنگل دگا را بیدار کرد. انگار فقط یک لحظه پلک هایش را بر هم گذاشته بود. شاخه های درختان بر بالای سرش تکان می خوردند. اور به طرف صدا نیم خیز شده بود. هنوز طنین صدای تند و گوش خراش در سرش تمام نشده بود که صدای غرش بلندی برگ ها را لرزاند. دگا گفت: (این ها دیگر چه بودند؟) فایل پی دی اف کتاب در کانال کتابیسم در آدرس بیو. www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #باکتاب #مردگان_سخن_می_گویند رمان مردگان سخن میگویند نوشته امین منصوری فرد، مقدمه نویسنده: با عرض سلام به دوستدران کتاب این کتاب با طرح داستان و نوشتن، به مدت سه سال زمان برده است. گـل یخ، اولین کتاب از دهگانه کتاب مردگان سخن میگویند است. تصمیم بر این شد که نسخه الکترونیکی کتاب به صورت رایگان در فضای مجای انتشار پیدا کند تا در دسترس همگان قرار گیرد. فقط از شما خوانندگان عزیز، تقاضا دارم در صـورت خوانـدن و رضـایت از کتاب، آن را به دیگران معرفی کنید و اگر مایل بودید که در انتشار فیزیکی این کتاب به بنده کمک کنید، به هر مقدار که دوست دارید به شماره کـارت زیـر واریز نمایید. امین منصوری فرد ۶۰۳۷-۹۹۷۲-۳۴۰۵-۶۹۵۱ در ضمن بی صبرانه منتظر نظرات شما عزیزان در خصوص این کتاب هستم. نظرات خوب شما، من را در نوشتن ادامه آن بسیار دلگرم خواهد کرد. @amin_mansoori_fard (at Tehran Pars, Tehran, Iran)
1 note
·
View note
افراسیاب[رخ در رخ کاووس]: کیست نخستین باخته شترنج جز پیادگان ! کاووس[رخ در رخ افراسیاب]: سوار و پیل و فرزین رخ می نهند؛ وانکه بر این پهنه ی سیاه و سپید می ماند، شاه است در برابر شاه! عکس و متن از: @vasheghanisiavash www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #باکتاب #سهراب_کشی #بهرام_بیضایی #انتشارات_روشنگران (at Tehran, Iran)
1 note
·
View note
این رمان یک فصل از همه عاشقانههایی است که اتفاق میافتند اما اتفاقی نیستند. عاشقانهای که از همان اولش میدانی یک نیمه اش تا ابد باید به دنبال نیمه دیگرش بگردد و انتظار بکشد. نیمه پنهان از قضا همان نیمه خاموشی است که اینجا روایت میشود و خودش را توی سکوت جا میگذارد. رونده اما حرف میزند. همه چیز را تعریف میکند و با این تعریف خودش را مرور میکند. فرصتی به آنی و نفسی که میگویند دم مرگ هست و برای همه کافی است. این رمان قصه ی مردی است عاشق که به طور همزمان گرفتار کابوسی شده که سه زن برایش ساختهاند؛ همسر سابقش و دختری که او را میخواهد و دختری که تحسین، عاشقش شده. نویسنده ای برابر فرشته مرگ قصه اش را می گوید تا شهرزادی باشد که مهلت می جوید. اما مگر نه اینکه بارها و بارها تاکید می کند که تو آگاهی و همه چیز را می دانی و چیزی به ساحت تو ناپیدا نیست؟! از این نویسنده پیش از این رمان «شوهر عزیز من» (چاپ هشتم) ، «قصههای یکدقیقهای» (چاپ سوم) و «سیسا سیاوش» (چاپ دوم) و «پسران گل» (چاپ سوم) و رمان های «ولادیمیر می گوید»، «افسانه پسرک»، «کشور ده متری»، «جزیره افسونگران»، «سنجاقکی نشسته بر کف استخر»، «دختر نفرین شده» و «شهر یخ های خیلی یخ» در نشر آموت به چاپ رسیده است. عکس و متن از: @razii_ghs www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabis #عاشقانه #فریبا_کلهر #نشر_آموت (at Tehran, Iran)
0 notes
اینجا پر از اعتقادات فراموش شده است، جای دفن شدن اسم کسانی که دوستشان داشته ایم، بی آنکه بتوانیم به یاد آوریم که آنها چه کسانی بوده اند.هزاران سلول اینجاست که کارشان فقط خاکسپاری ست، خاکسپاری رویا های ما. عکس و متن از: @miadmsafa www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabis #یوزپلنگانی_که_با_من_دویده_اند #بیژن_نجدی #نشر_مرکز (at Tehran, Iran)
0 notes
يادت باشد كه عاقبت دلت يك جايي يك وقتي اهلي يك نفر ميشود. عکس و متن از: @nilooofariiin www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #شازده_کوچولو #احمد_شاملو #مؤسسه_انتشارات_نگاه (at Tehran, Iran)
0 notes
بزرگترین چیز در زندگی این است که یاد بگیری چطور عشقت را به همه هدیه کنی. صدایش در حد یک زمزمه آهسته شد.《بگذار عشق وارد وجودت شود.ما فکر میکنیم که لایق عشق نیستیم،فکر میکنیم اگر عشق در ما نفوذ کند حساس و آسیب پذیر می شویم؛اما یک مرد خردمند به نام لوین حرف خوبی زد.او گفت:عشق تنها عملکرد منطقی بشر است.》 عکس و متن از: @_idaei_a www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #سه_شنبه_ها_با_موری #میچ_آلبوم #شهرزاد_ضیایی #نشر_شمشاد (at Tehran, Iran)
0 notes
....رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی به جز گریز برایم نمانده بود.... عکس و متن از: @najmehjavanmardi1366 www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #شعر #فروغ_فرخزاد (at Tehran, Iran)
0 notes
نمی فهمیدم چه بلایی سرم آمده،اما احساس می کردم ماجرا جدی است! چند روزی که با هم بودیم خودم بودم،خود خودم. وقتی باهم بودیم، احساس می کردم آدم خوبی هستم... به همین سادگی.با او بود که فهمیدم می توانم آدم خوبی باشم. عکس و متن از: zeinab_bagherii www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #دوستش_داشتم #آنا_گاوالدا #ناهید_فروغان #نشر_ماهی (at Tehran, Iran)
0 notes
as Reading is the cheapest way to escape one's life sink into a good story:) عکس و متن از: @nil_mtz www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism (at Tehran, Iran)
0 notes
اگر شما هم مثل بقیه فکر می کنید هیتلر در زیر زمین مخوفش در برلین از ترس حمله ی روس ها خودکشی کرده و معشوقه اش هم قبلا خودش را کشته، نصف عمرتون برفناست، حقیقتش اینه که "هیتلر رو من کشتم"، این جمله ی آخر پدربزرگم بود که قبل از مرگش به من گفت. عکس و متن از @sama.re www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #هیتلر_را_من_کشتم #هادی_معبری_نژاد #گروه_انتشاراتی_ققنوس (at Valiasr Street)
0 notes
زندگى آخرين تلاشش را به كار بست تا به من ثابت كند همه چيز جنبه واقعى دارد-ظالمانه و در عين حال مهربانانه،محرك لذت و در عين حال رنج و عذاب،برخوردار از پيشامدهايى كه شادى خيره كننده اى به دنبال دارد،و توأمان همراه با اشك،همراه با روندى پر شور و حرارت. عکس و متن از: @__l___a_ch_i___n__ www.ketabism.ir #کتاب #کتابیست #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #book#ketab#ketabist#ketabism #چشم #ولادیمیر_ناباکوف #محمدعلی_مهمان_نوازان #انتشارات_مروارید (at Tehran, Iran)
0 notes