https://ravanpanah.com/%d8%aa%d8%ac%d8%a7%d9%88%d8%b2-%d8%ac%d9%86%d8%b3%db%8c-%d8%af%d8%b1-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9%d8%a7%d9%86/
نشانه های تجاوز جنسی در کودکان چیست؟ آزار جنسی یا تجاوز جنسی در دوران کودکی چیست؟ چگونه مانع از تجاوز جنسی در کودکان شویم؟ تجاوز جنسی در کودکان یکی از شرایط بحرانی و ناروایی است که نیازمند توجه فوری و حمایت جامع است. در صورتی که کودکی به شما اعلام کند که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است یا اگر شما به هر دلیلی به فکر این موضوع هستید، می توانید با چند راهکار از این بحران آگاهانه عبور کنید.
0 notes
آزاده اکبری همسر 《رپر هیجکس 》 موجب بسته شدن اینستاگرام تتلو شد
امیر تتلو به اینستاگرام برنمیگردد؛
در پیگیریهایی که برای بسته شدن حساب کاربری امیرحسین مقصودلو در اینستاگرام درگرفت، شخص دیگری هم نقش کلیدی داشت؛ «آزاده اکبری»، فعال حقوقبشر که همسرش «سروش لشکری» معروف به «هیچکس» خواننده و رپر معروف ایرانی از اولین افرادی بود که نسبت به پستهای اینستاگرامی تتلو، واکنش نشان داد. تتلو از اکانت رسمی خود آزاده اکبری را مورد حملههای جنسی و جنسیتی قرار داد. آزاده اکبری در صفحههای خود در شبکههای مجازی مثل اینستاگرام و توییتر نسبت به استوریهای تتلو واکنش نشان داده و اقدام او را کودکآزاری توصیف کرد
ماجرا از چند پست اینستاگرامی «امیر مقصودلو»، معروف به «امیر تتلو» شروع شد. خواننده و آهنگسازی که میتوان او را با توجه به مخاطبانش در شبکههای اجتماعی پرمخاطبترین در میان جوانان دانست. در روزهای گذشته، تتلو پستهایی در صفحه رسمیاش منتشر کرد که از دختران زیر سن قانونی دعوت کرده بود برای پیوستن به «حرمسرا»ی شخصی او ثبتنام کنند. بار اولش نبود اما این ماجرا این بار، به بسته شدن صفحه اینستاگرامش، ثبت گزارش آزار آنلاین در پلیس بریتانیا و تشکیل کارگروههایی از روزنامهنگاران، وکلا و فعالان حقوق بشری و دریافت گزارشهای آزارگری او و طرفدارانش در دنیای واقعیت و شبکههای اجتماعی انجامید. اگرچه این کارزار همچنان ادامه دارد، اما «امیر تتلو» با وجود ممنوعیت حضورش در اینستاگرام، به اظهاراتش در کانالهای دیگر شبکههای مجازی ادامه میدهد.
هشدار: عکسهای این گزارش حاوی کلمات مستهجن است!
***
امیر تتلو چند ساعت پس از انتشار استوریهای اینستاگرامیاش در دعوت از کودکان برای برقراری رابطه جنسی، استوریها را پاک کرد اما پیش از آن، تصاویر استوریهای او ثبت شده بود و آنقدر دستبهدست شد تا در اختیار سازمانهای حمایت از حقوق زنان، روزنامهنگاران و وکلای ایرانی و ترک قرار گرفت. حالا سخنگوی شرکت «فیسبوک» که شبکه اجتماعی «اینستاگرام» هم از آن اوست، به خبرگزاریها گفته است: «ایمنی اعضا اولویت اصلی ماست و ما محتوایی که از کودکان بهرهبرداری میکند یا آنها را به خطر میاندازد تحمل نمیکنیم. ما حساب امیر تتلو را به دلیل نقض سیاستهای خود از کار انداختیم و او دیگر اجازه حضور در اینستاگرام را نخواهد داشت.»
صفحه اینستاگرام امیر تتلو همزمان با کمپین رسانهای، با پیگیری مستقیم نیما فاطمی موسس سازمان «کندو» و مهسا علیمردانی از اعضای سازمان«آرتیکل ۱۹» بسته شد؛ سازمان غیرانتفاعی «کندو» خدمات امنیت سایبری و حریم خصوصی را برای جوامع آسیبپذیر ارایه میدهد و سازمان «آرتیکل ۱۹» نیز در زمینه آزادی بیان و حقوق دیجیتال فعالیت میکند.
«نیما فاطمی» بنیانگذار سازمان کندو با اشاره به بسته شدن صفحه اینستاگرام تتلو به «ایرانوایر» میگوید: «تا الان بیشتر از ۲۰ اکانت اینستاگرام در همین رابطه مسدود شدهاند و ما تا ریشهکن شدن این فساد و گرفتن تمام پلتفرمها از این شبکه که دست به تخریب جامعه با گسترش فرهنگ تجاوز به کودکان برداشته، به فعالیت خود ادامه میدهیم. ما در خصوص امیر تتلو و موارد مشابه با فاجعهای مواجهیم که تجاوز به کودکان و زنستیزی را در جامعه عادیسازی میکند. قطعا گرفتن پلتفرم از چنین شخص و شبکهای، قدم نخست است.»
این فعال امنیت دیجیتال معتقد است وظیفه اجتماعی همه شهروندان این است که با جلوگیری از گسترش چنین ویروسی، از آسیب به کودکان جلوگیری کنند: «درعینحال، بایستی در جهت آگاهسازی و آموزش عمومی، به جامعهشناسان و فعالان حقوق کودک و زنان فرصت دهیم تا در جهت بهبود سلامت جامعه، یاری دهند. خوشبختانه قوانین سختی علیه گسترش کودکآزاری وجود دارد و شبکههای اجتماعی هم آن را جدی میگیرند.»
نیما فاطمی هم مثل بسیاری از تحلیلگران در این مورد، یعنی کمپینی که علیه تتلو به راه افتاده، معتقد است پرداختن به این مساله منحصر به امیرحسین مقصودلو نمیشود: «مساله فراتر از یک فرد خاص است. او شاید تنها نوک یخی یک کوه باشد که از عدم آموزش کافی در فضای بسته ایران و به قیمت تخریب زندگی و روح و روان آسیبپذیرترین اقشار جامعه، سودجویی میکند.»
در پیگیریهایی که برای بسته شدن حساب کاربری امیرحسین مقصودلو در اینستاگرام درگرفت، شخص دیگری هم نقش کلیدی داشت؛ «آزاده اکبری»، فعال حقوقبشر که همسرش «سروش لشکری» معروف به «هیچکس» خواننده و رپر معروف ایرانی از اولین افرادی بود که نسبت به پستهای اینستاگرامی تتلو، واکنش نشان داد. تتلو از اکانت رسمی خود آزاده اکبری را مورد حملههای جنسی و جنسیتی قرار داد. آزاده اکبری در صفحههای خود در شبکههای مجازی مثل اینستاگرام و توییتر نسبت به استوریهای تتلو واکنش نشان داده و اقدام او را کودکآزاری توصیف کرده بود.
طبق تحقیقاتی که در بریتانیا صورت گرفته است، تاثیرگذارترین محفل آنلاین برای آزار کودکان «اینستاگرام» معرفی شده است. آزاده اکبری به «ایران وایر» گفت: «بنا بر تعاریف بینالمللی حقوق کودکان و آزار آنلاین، اقدام تتلو میتواند مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد.»آزاده اکبری حملات مستقیمی را که از سوی امیر تتلو در اینستاگرام مواجه شده بود به پلیس بریتانیا گزارش کرد. وقتی پلیس درباره چرایی وقوع این حملهها سوال کرد، آزاده پاسخ داد که او پس از نوشتن شکایت رسمی به اینستاگرام به خاطر استوریهای تتلو درباره دختران ۱۵ ساله، مورد هدف آزارهای آنلاین قرار گرفت.
اگرچه به خاطر ساختار قضایی و سیاسی جمهوری اسلامی ممکن است ثبت شکایت از موارد کودکآزاری و خشونت علیه زنان در ایران ثبت و پیگیری نشود، اما خارج از مرزهای ایران، این مسائل قابلپیگیری حقوقی هستند. آزاده اکبری گفت: «پلیس همچنین پرسید که "سن قانونی داشتن رابطه جنسی در ایران چند است؟" گفتم "فکر میکنم ۹ سال ولی در ترکیه یعنی جاییکه او زندگی میکند ۱۸ سال." مامور پلیس شوکه شد و گفت: "نباید میپرسیدم." به پلیس استوریهای تتلو را درباره آزارهای آنلاین مستقیم خطاب به خودم و استوریهای او را درباره دختران ۱۵ ساله، نشان دادم.»
گفته میشود مقصد امیرحسین مقصودلو بریتانیاست و برخی منابع گفتهاند که او حتی ویزای این کشور را دارد. برای همین از نظر آزاده اکبری و کارگروه پیگیری رفتار اخیر تتلو در اینستاگرام و ثبت این مساله در دستگاه پلیس این کشور، موثر است.
همچنین برخی از اعضای وزارت کشور بریتانیا مشغول پیگیری وضعیت حقوقی او در همین خصوص هستند.
صفحه امیرحسین مقصودلو در اینستاگرام بیش از چهار میلیون مخاطب داشت که برای دومین بار بسته شد. صفحه تلگرامی او بیش از یک میلیون دنبالکننده دارد و برنامههای لایوش در یوتیوب با بیش از ده هزار بیننده، منتشر میشود. او ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی داشته که در آن کودکان زیر سن قانونی حضور داشتهاند. در تماسهایی که برخی زنان ساکن ایران که مورد آزار آنلاین قرار گرفتهاند در تماس با کارگروه معترض به رفتار تتلو گفتهاند: «وقتی به پلیس فتا مراجعه کردیم به ما گفتند که به خاطر داشتن عکسهای بیحجاب در شبکههای اجتماعی خودمان مقصر شناخته خواهیم شد. ما هم پیگیری نکردیم.»
در پیغامهایی که این کارگروه در شبکههای اجتماعی دریافت کردهاند بسیاری خود را پدر و مادرهایی معرفی کردند که نگران فرزندان خویش هستند. تعدادی معلمان مدرسه هستند و برخی بدون عنوان هویت خویش، صرفا خواستار پیگیری بیشتر و اقدامات قانونی علیه امیر تتلو شدهاند؛ و شماری هم بودهاند که صرفا فحاشی کردهاند.
همزمان با کارزاری که برای بسته شدن حسابهای کاربری امیرحسین مقصودلو در شبکههای اجتماعی به راه افتاد، روزنامهنگاران، سازمانهای حقوق بشری و فمینیستی، وکلای ایرانی و ترک هم حاضر به همکاری شدند و با کارگروههای پیگیری این مساله ارتباط گرفتند.
«نوسین مونگو»، از روزنامهنگاران تاثیرگذار ترک در همان ساعات نخست انتشار استوریهای تتلو در صفحه اینستاگرام، در حساب کاربری توییتر خود نسبت به این موضوع اعتراض کرد. گروه فمینیستی چپ در ترکیه هم نسبت به همین موضوع واکنش نشان داد. گروهی از روزنامهنگاران ترک در ارتباط با کارگروه پیگیری این ماجرا اعلام آمادگی کردند که اقدام اخیر تتلو را در رسانهها منتشر کنند و از طریق سازمانهای حقوق بشری پیگیر شوند. بهتازگی «الحره» ازجمله رسانههای عربی هم گزارشی از بسته شدن حساب کاربری اینستاگرام تتلو منتشر کرد و این اقدام را دعوت به کودکآزاری خواند.
درعینحال، وکلایی که در این خصوص پیگیری اقدام اخیر تتلو را پیش گرفتهاند، میگویند ساختار قضایی ترکیه میتواند در مقابله با پستهای امیر تتلو در راستای دعوت از کودکان برای پیوستن به «حرمسرا» اقدام قانونی انجام دهند. این گروه حقوقی هم وکلای ایرانی ساکن ترکیه هستند و هم وکلای ترک. همچنین عدهای از وکلای خارج از ترکیه و ایران هم اعلام آمادگی کردهاند که در این مساله همکاری کنند. از سوی دیگر، عدهای هم برای حمایت مالی اعلام آمادگی کردهاند.
به گفته وکلا پستهای اخیر او میتواند ترویج «پدوفیلی» توصیف شود. پدوفیلی به فعالیت جنسی با کودکان گفته میشود.
پس از دعوت اعضای کمپین علیه اقدامات تتلو از کاربرانی که مورد آزار از سوی او و طرفدارانش قرار گرفتهاند، گزارشهایی هم به دست این کارگروه رسیده است. افرادی که مدعی شدهاند در سالهای اخیر مورد آزار آنلاین تتلو قرار گرفتهاند. همچنین افرادی هم بودهاند که حاضر شدهاند در خصوص آزارهایی که سالهای پیش در خصوص آنها اتفاق افتاده است، با تیم وکلا همکاری کنند. در کنار این موارد، کاربرانی هم بودهاند که از این حرکت تتلو دفاع کردهاند شماری از آنها که عکس و هویت زنان را داشتهاند خطاب به اعضای این کارگروه گفتهاند بنا به میل خود، به امیر تتلو پیوستهاند یا در نظر دارند که این اقدام را عملی کنند.
به گفته اعضای این کارزار، پیگیریهای حقوقی علیه امیر تتلو همچنان در جریان است؛ هم در جهت اقدامات قانونی و هم ادامه پیگیریها برای اخراج او از شبکههای اجتماعی. آنها معتقدند شرکتهایی مثل کمپانیهای موسیقایی که با این خواننده همکاری میکنند، در حمایت از حقوق کودکان بایستی اقدامی موثر انجام دهند. آنها همچنین از سازمانهای حقوق بشری و فعالان حقوق کودکان نیز دعوت کردهاند به این کارزار بپیوندند و نهفقط در خصوص امیرحسین مقصودلو، بلکه در رابطه با هرآنکس که در شبکههای اجتماعی کودکان را مورد حمله و آزار قرار میدهد یا زمینه این اقدام را فراهم میکند، پیگیری حقوقی انجام دهند.
منبع:
ایران وایر
Read the full article
0 notes
شاید تولید سه سریال تقریبا با موضوع های مشابه و اشاره به موارد مشابه تصادفی نباشه، به خصوص اینکه ریت سریال ها بالای ۸ هستش و در دو شبکهٔ برجستهٔ شوتایم و اچ بی او تهیه شده و همچنین حضور قوی ترین بازیگرها در این سریال ها این شبهه رو برطرف می کنه که بعد از هشتگ می توو، سینماگران هالیوودی و غربی بیشتر به مسائل آزار و اذیت جنسی و آموزش و اطلاع رسانی در این موارد پرداخته اند. سریال اول یعنی دروغ های کوچک بزرگ با بازیه فوق العادهٔ سه بازیگر زن قوی خودش شاینی وودی، نیکول کیدمن و رنه ویدراسپن به داستان سه دوست می پردازه که از مسائل کودک آزاری، تجاوز و بدرفتاری در زندگی زناشویی رنج می برن که واقعا داستان جیمز مارک والیه کارگردان کانادایی در هر اپیزود علاوه بر سرگرم کردن بیننده، اوج بحران روحی از کودکی تا بزرگسالی و زندگی مشترک رو به تصویر می کشه و آثار مخرب این رفتار ها بر روی کودکان رو نمایش میده. در سریال دوم یعنی اشیاء تیز با همین کارگردان در شبکهٔ اچ پی او، ما شاهد امی آدامزی هستیم که علاوه بر درگیر بودن در پرونده های تجاوز و مرگ دو دختر بچه، خودش در کودکی دچار مشکلاتی مشابه بوده که آثارش رو تا میان سالی نگه داشته و عذاب می کشه. اوج این سریال ها پاتریک ملروز با بازی عالی بندیک کامبریج هستش که کسیه که از یک کودکی عمیقا پر رنج و گرفتاری که مورد تجاوز پدر خودش قرار می گرفته در دام مواد مخدر میوفته و در پایان طعم بهبودی رو می چشه. این گونه سریال ها بیانگر مشکلات والدین، کودک آزاری، تجاوز و آثار اون در بزرگ سالی هستن و نتایج اخلاقی اون آموزش کودکان و ارتباط موثر با مشاور و روانشناس برای برطرف کردن مشکلات روحی و فکری افراد برای جلوگیری از این معظلات است. مشکلاتی که ما در کشور خودمون به شدت داریم و با وجود خطوط قرمزی که هست به هیچ وجه اطلاع رسانی نمیشه. دیدن این سریال ها را به شما دوستان پیشنهاد می کنم #biglittlelies #sharpobjects #patrickmelrose @benedictcumbers @amyadamsactress @shailenewoodley @nicolekidman @reesewitherspoon
0 notes
Room 2015 Movie
فیلم اتاق Room 2015 یکی از تکان دهنده ترین اتفاقات سالهای گذشته در سال ۲۰۰۸ در اتریش رخ داد. در این سال اعلام شد که مرد اتریشی به نام یوزف فریتزل دختر ۱۹ ساله اش را به مدت ۲۴ سال در زیرزمین خانه اش حبس کرده و در طی این مدت بارها به او تجاوز جنسی کرده و از او صاحب ۶ فرزند نیز شده است. این پرونده تکان دهنده باعث خشم بهت و حیرت افکار عمومی شد و دنیا را برای مدتها در شوک فرو برد. این پرونده باعث شد تا سوالات بسیاری درباره نحوه اطلاع از وضعیت شهروندان هنگام مفقود شدن آنان شکل بگیرد و راه کارهای متنوعی برای اطلاع از وضعیت آنان مطرح شود. داستان فریتزل سبب شد تا ایده نوشتن یک داستان در این باره به سراغ اِما داناهیو بیاید. فیلم اتاق نام کتابی بود که در سال ۲۰۱۲ توسط داناهیو انتشار یافت و توانست به موفقیت های بین المللی مناسبی نیز دست پیدا کند. این کتاب در ایران توسط علی قانع به فارسی ترجمه شده و از طریق انتشارات آموت قابل دسترس می باشد. داستان نسخه سینمایی این کتاب که خودِ داناهیو برگردان سینمایی آن را به رشته نگارش درآورده اینچنین است. جوی نیوسام ( بری لارسون ) که از روی خیرخواهی قصد کمک به فردی به نام نیک ( شان بریجرز ) را دارد، توسط وی ربوده شده و به زیرزمین خانه نیک منتقل می شود. جوی به مدت هفت سال در این زیرزمین محبوس می گردد و مورد آزار و اذیت فراوانی قرار می گیرد. وی که حالا به همراه فرزند پنج ساله اش به نام جک ( جیکوب تریمبلی ) در این مکان گرفتار شده، سعی دارد تا دنیای ذهنی جیکوب را بی آنکه به ورطه نابودی کشیده شود همانند یک بچه عادی پرورش دهد و در عین حال کورسوی امیدی نیز برای فرار از شرایط داشته باشد اما… فیلم Room 2015 به بررسی رابطه میان مادر ( که در فیلم ” ما ” نامیده می شود ) و فرزند کوچکش جک می پردازد. جک ۵ ساله شور و شوق کودکانه ای دارد اما به هیچ عنوان اطلاعاتی از دنیای پیرامون خود ندارد. وی در اتاقی محبوس شده و فکر می کند که دنیا نیز همانند آنچه که می بیند وجود دارد و ابدا نمی تواند ابعاد بزرگتری داشته باشد. ” ما ” که خود دچار انواع و اقسام بیماری های روحی و روانی شده، به سختی سعی می کند تا اجازه ندهد روح جک نیز مانند خودش، پوسیده و نابود شود.
لنی آبراهمسون کارگردان فیلم اتاق Room 2015 به خوبی توانسته روابط مادر و پسری را در محیطی خشن و بی رحمانه به تصویر بکشد. مادر در این موقعیت بغرنج می داند که جک تشنه آموختن حقیقت و فلسفه زندگی است اما او قادر نیست چیزی بیشتر از یک اتاق کوچک در اختیارش قرار دهد. به همین دلیل به او اجازه می دهد تا باور کند تنها دنیای کوچک چند متری اش واقعیت دارد و باقی آن از طریق تلویزیون قابل مشاهده است و هرگز نمی تواند به آنها دسترسی داشته باشد! با اینحال ” ما ” می داند که باید راهی برای فرار از این شرایط پیدا کند تا جیکوب بتواند همانند دیگر انسانها زندگی معمولی را تجربه کند و دنیا را در ابعادی بزرگتر از اتاق کوچکی که در آن گرفتار شده اند درک کند. پرداخت به مفاهیم انسانی و تلاش های مادر و ایستادگی او در این شرایط، از جمله ویژگی هایی است که آبراهمسون توجه زیادی به آن داشته و به خوبی از پس انتقال این مفاهیم به مخاطب برآمده است. اما فیلم اتاق ایراداتی هم دارد. فیلم در یک سوم پایانی دچار سکته خفیف می شود. ملاقات ” ما ” با مادر و پدرش نیاز به ایجاد یک بارِ دراماتیک عظیم می داشت اما این بخش مانند دقایق حضور مادر و پسر در حبس، درخشان از آب درنیامده. آبراهمسون نتوانسته تصویری واقعی از دو انسانی که ۷ سال در یک اتاق حبس بوده اند و حالا آزاد شده اند به تصویر بکشد، آنها خیلی راحت تر از آنچه که انتظار می رفت با محیط پیرامون خود کنار می آیند که چندان منطبق با واقعیت نیست. متاسفانه گفتگوهای میان ” ما ” و آدمهای جدیدی که پس از سالها برای اولین بار ملاقات کرده، بسیار راحت شکل میگیرد و مخصوصا ارتباط جوی با مادرش ( که نقش او را جوآن آلن ایفا می کند ) علی رغم تلاش فیلمساز برای برانگیختن احساسات تماشاگر، کشش و جذابیت لازم را ندارد.
با اینحال می توان برگ برنده فیلم اتاق فیلم Room 2015 را بازی برلی لارسون در نقش « ما » عنوان کرد. وی به خوبی توانسته در نقش مادری دلسوز و نگران و همچینن زنی آسیب دیده و ویران شده از لحاظ روحی، بازی برجسته ای از خود به نمایش بگذارد. لارسون به احتمال فراوان یکی از نامزدهای اصلی اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اصلی زن خواهد بود. بازی قابل توجه جیکوب تریمبلی نیز در نقش کودک ۵ ساله قابل توجه است. همچنین باید به حضور جوآن آلن در فصل نهایی فیلم نیز اشاره کرد که چنانچه بخت با او یار باشد می تواند در میان نامزدهای نقش مکمل زن اسکار جایی داشته باشد. در مجموع باید گفت که فیلم اتاق در بخش بازیگری اثری برجسته محسوب می شود. فیلم اتاق اثری تکان دهنده است که از یک سو سعی دارد مخاطب را به داشتن ” امید ” در شرایط بحرانی تشویق کند اما در عین حال تصویری بی رحمانه از یک خشونت افسار گسیخته و باورنکردنی به همراه سقوطی اخلاقی را به نمایش می گذارد که می تواند هر تماشاگری را تحت تاثیر قرار دهد.تماشای فیلم اتاق قطعا ناراحت کننده است ( این نکته را هم مد نظر داشته باشید که این داستان در واقعیت به مراتب خشن تر و ناراحت کننده تر از آنچه که در این فیلم به نمایش درآمده می باشد. ) اما نباید فراموش کرد که تماشای این اثر می تواند به آگاهی بخشی عمومی جامعه در قبال این فجایع کمک کرده و اجازه ندهد بار دیگر اینچنین مسائلی سالها سربسته باقی بماند و هیچ تدبیری برای جلوگیری از وقوع مجدد آن اتخاذ نگردد.
زن نوزده ساله ای (بری لارسون) ربوده می شود، علیرغم میلش در جایی نگهداری می شود و مدام مورد تجاوز قرار می گیرد. بعد از دو سال اسارت، پسری به دنیا می آورد. پدر پسرک (شون بریجز) به او اجازه می دهد که بچه را نگه دارد و بزرگش کند. وقتی که جک (جیکوب ترمبلی) پنج ساله می شود، زن متوجه می شود که رشد او می تواند این موقعیت را تغییر دهد. بنابراین با کمک پسرش نقشه فرار می کشد. بنابر نقشه او باید کنار بایستد تا رباینده اش پسرش، را در حالی که مرده و در یک قالی پیچیده شده، بیرون ببرد. بعد از آزادی پسرک می تواند اطلاعات کافی در اختیار پلیس بگذارد تا مادرش را نجات دهد. در آخر آنها به هم می رسند، یکدیگر را به آغوش می گیرند و آزاد می شوند. بیشتر فیلم ها ممکن است در این نقطه با چنین پایان خوش و خوش بینانه ای دست به خودکشی بزنند. اما فیلم اتاق (Room) ، برگرفته از نمایشنامه ای از اِما دوناف بر اساس رمانی از خود او، حتی از این هم کمتر است. برای اینکه گرچه فیلم تا حدی درباره تجربه زندگی در شرایط فوق است، اما بیشتر درباره اتفاقاتی است که بعد از آن رخ می دهند: پذیرفته شدن در جامعه بعد از ربوده شدن، بازگشت به شرایط نرمالی که در آن جنبه های مشترک زندگی به نظر عجیب و گاهی بدیمن می آیند.
فیلم اتاق (مانند کتاب) از زبان جک بیان می شود. او پسر باهوش و کنجکاوی است اما جهان بینی اش توسط شرایطی شکل گرفته است که در آن رشد کرده است. مادرش تمام تلاشش را کرده است تا از او در برابر بیرحمی شرایط با شکل دادن به زندگی پسرک در فیلم اتاق به عنوان اتفاقی طبیعی محافظت کند. او جایی غیر از داخل یک کلبه ییلاقی با پنجره ای روی سقفش جای دیگری را نمی شناسد. پسر باور دارد که همه چیز آن سوی دیوارها فضای خارجی هستند، این که «نیک پیر» (پدرش) با جادو می آید و هر چیزی که در تلویزیون می بیند واقعی نیست. همان طور که بعداً معلوم می شود جک بهتر از مادرش می تواند با «آزادی» کنار بیاید. مادر از خاطرات گذشته مغموم و از تردیدها خسته است. اما این ها را می بینیم، منتها از نگاه جک. در نیمه اول فیلم، مادر شخصیت اصلی درام است. با این حال، در دنیای بیرون، هر چه جک بیشتر مستقل می شود، نقش مادر در زندگی اش کمرنگ تر می شود. او به یک نقش مکمل تبدیل می شود. سخت بودن بیش از حد شرایط بیانگر حقیقتی است که حتی در خانواده های معمولی نیز رخ می دهد: گذشتن از کنار مسائل برای والدین همیشه سختتر است تا برای کودکان. نمی خواهم بگویم که رابطه جک با مادرش نزدیک نیست یا این که او مادرش را دوست ندارد، بلکه موضوع این است که جک به اندازه مادر روی این رابطه خفه کننده حساب نکرده است. او می تواند فراموش کند، هر چند با دشواری؛ اما مادر نمی تواند. این دینامیک فریبنده ای است و کارگردان لنی آبراهامسون آن را با مهارت زیادی عرضه می کند.
بازی ها مسیر زیادی را طی می کنند تا کاری کنند که فیلم اتاق جواب بدهد. از این ها گذشته فیلم بیشتر درباره شخصیت ها است و فقط در وهله دوم درباره داستان است. بری لارسون که به زودی نامزد اسکار می شود بازی قوی تری از بازیگر جوانی که لحظات درخشانی در پیش دارد ارائه می دهد. او نقش جوی را نه به صورت زنی که جوری عمل می کند که برای بسیاری از ما ممکن است غیرممکن به نظر برسد، بلکه به عنوان «مامان» یعنی تصویر پسرش از او ایفا می کند. این کار محیلانه ای است اجازه دهیم که بیننده کاراکتری را ببیند و بشناسد وقتی که جنبه های مختلف شرایط او توسط آنچه جک می بیند مبهم هستند. به عنوان یک پسر پنج ساله، جیکوب ترمبلی تصویری فارغ از تظاهر و مصنوعی بودن، که اغلب در بازی بچه ها دیده می شود، ارائه می دهد. روانشناسی که در فیلم اتاق دیده می شود پیچیده است چیزی شبیه به اعضای فرقه های ضاله رها شده و زندانی هایی که مدت طولانی در زندان بوده اند. آبراهامسون این را گاهی به صورت آشکار و گاهی نیز به صورتی ظریف نمایش می دهد. تاثیر کلی فیلم زیاد است. با این حال، علیرغم تأثیر مخرب این اتفاق بر جوی، می بینیم که او به عنوان قهرمانی ترسیم می شود که از خودگذشتگی ها و عزم راسخش نه تنها از پسرش در طول این تجربه غم انگیز محافظت می کند، بلکه از گذار پسرک از ایمنی فیلم اتاق به «دنیای واقعی» ترسناک حمایت می کند. فیلم اتاق صادق و چالش انگیز است اما از آنچه از فیلمی با چنین داستان ترسناکی انتظار می رود خوش بین تر است.
فیلم اتاق برای مخاطبی که از قبل راجع به آن تحقیق نکرده سرشار از ابهام شروع می شود. تاکید بر فضای محدود اتاق در همان دیالوگ های ابتدایی گنجانده شده است ، زمانیکه جک از خواب بیدار شده و به وسایلی که در اتاق است سلام می کند. تعدادشان چندان زیاد نیست. وسایل ضروری و حداقلی برای زندگی ، و این شکل رابطه ی کودک با آنها از یک همنشینی طولانی بینشان خبر می دهد. گویی تنهایی ، بین جک و اشیاء پیرامونش رابطه ای دوستانه ایجاد کرده است. تاکید فیلم بر این نکته در سکانس اخر کامل می شود. زمانیکه جک برای خروج کامل از بحرانی که درگیرش بود ، باید به اتاق بازگشته و از همان وسایل خداحافظی کند. بدین ترتیب نشانه گذاری های فیلمساز ، مختصات رشد جک و عبور او از این مرحله را تصویر می کنند. لنی آبراهامسون در طراحی جزییات نمایشی این موقعیت دقت ویژه ای را به کار گرفته است. جوی ( مادر) در شروع فیلم وضعیت خودش را شرح نمی دهد و مخاطب در این بی اطلاعی با جک شریک است. جزییات موقعیتی که این دو درگیرش هستند با حرف های کودکانه ی جک در ذهن ما شکل می گیرد. این که دنیا چیزی جز همین اتاق نیست و بیرون از اتاق فضای بیکران واقع شده. اینکه دریچه ی کوچک روی سقفِ اتاقک ، فضا را نشان می دهد و تصاویر تلویزیون چیزی جز جادو نیست. بدین ترتیب مخاطب که تصویر منطقی روشنی از این وضعیت ندارد ، از لحاظ عاطفی با توصیف جک همراه می شود و در ادامه ی مسیر و رو در رویی جک با واقعیت ، به درک بهتری از مسیری که او طی کرده می رسد. جک به تازگی پنج ساله شده ، شاید بدین دلیل است که جوی احساس می کند دیگر وقت آن رسیده تا واقعیت را با او در میان بگذارد. وقتی جوی شروع به حرف زدن می کند مخاطب به سرعت موقعیت را درک می کند ولی جک فقط گرفتار سردرگمی می شود. از این نقطه است که ما با تکیه بر همراهی اولیه با جک ، نظاره گر مسیر دشوار پیش روی او برای درک واقعیت می شویم و تا پایان نگران و کنجکاو ، تغییرات او را دنبال می کنیم.
چنانکه گفته شد ابعاد نمایشی موقعیتی که فیلم اتاق ایجاد کرده با دقت پرداخته شده اند اما هر موقعیتی ابعاد منطقی هم دارد که در این مورد فیلم چندان موفق عمل نکرده است. هفت سال از زمان دزدیده شدن جوی گذشته و او همه ی این هفت سال را در این اتاق سپری کرده است. نه خودش و نه حتی جک هیچوقت پایشان را از این اتاق بیرون نگذاشته اند. این که چرا اکنون پس از هفت سال جوی تصمیم گرفته واقعیت را با پسرش در میان گذاشته و برای فرار اقدام کند ، ظاهرا دلیلی جز پنج سالگی جک ندارد که کافی نیست. اما مشکل اصلی در منطق فرار آنها و نحوه ی زیستشان در طول هفت سال خودنمایی می کند. جوی ، پسرش را در همین اتاق به دنیا آورده ، هیچگاه ضرورتی برای بیرون رفتن آنها از اتاق ایجاد نشده. ضرورتی که به شکل نمایشی توسط این دو اجرا می شود تا بتوانند از اتاق فرار کنند ، می توانست به سادگی در این پنج سال ، واقعن رخ دهد. در لحظه ی فرار می بینیم که فاصله ی در اتاقک و محیط آزاد بیرون کمتر از یک متر است و مرد متجاوز هر شب از این مسیر رفت و آمد می کند ، اما در طول هفت سال جوی نتوانسته از این مانع نه چندان پیچیده عبور کند. خودش می گوید یکبار تلاش کرده تا با بیهوش کردن مرد خودش را نجات دهد اما موفق نشده ، خب چرا دست از تلاش برداشته؟ مشخص نیست. می شود اینگونه ایراد ها را ادامه داد اما ایراد اصلی اینجاست که فیلمساز یک موقعیت خیلی سخت با بار دراماتیک بالا را انتخاب کرده ، پتانسیل های دراماتیک آن را به کار می گیرد اما سختی هایش را کنار می گذارد.
فیلم اتاق Room 2015 مهم است چون در میانه راه ، خودش را از این موقعیت جدا می کند. به عبارتی در همان نقطه ای که آثار کم ارزش مشابه با یک پایان خوش یا حتی تلخ تمام سختی های بعدی را از مسیر درام حذف می کنند ، اینجا فیلم نیمه ی دوم روایت خود را آغاز می کند و مشکلات این مادر و پسر را پس از رهایی از بحران اولیه ، تصویر می کند. جوی باید با این مسئله رو به رو شود که در نبودش ، زندگی ادامه داشته. دوستانش مسیر پیشرفتشان را ادامه داده اند ، پدر و مادرش جدا شده و مادرش با مرد دیگری ازدواج کرده است. تصویر همه ی آنچه در این هفت سال از دست داده است ، اکنون و پس از آزادی پیش چشمش نقش می بندد. اما فیلم در این بخش تنها به نمایش مشکلات این دو نفر برای درک شرایط جدید کفایت نمی کند و با ضربه هایی کم رنگ اما تاثیر گذار ، ابعادی از بحران را که کمتر مورد توجه بوده اند برجسته می سازد. برای مثال واکنش پدر جوی به این که جک در اصل فرزند همان متجاوز است روی نکته ای دست می گذارد که همه سعی می کنند راجع به آن سکوت کنند. و یا سوال مهم خبرنگار از جوی که چرا همان اول و پس از تولد جک ، از مرد متجاوز نخواسته تا او را از کلبه خارج کند؟ حساسیت این پرسش اینجا شکل می گیرد که مستقل از واکنش مرد به این درخواست ، جوی هیچوقت این پرسش را مطرح نکرده است. او برای زنده ماندن و ادامه دادن به جک نیاز داشته و پنج سال زندگی جک در آن شرایط ، صرفا هزینه ای بوده که باید برای ایجاد انگیزه در جوی صرف می شده است. قرار نیست فیلم این اشارات را به شکل پررنگ دنبال کند و به دنبال تحلیل موضوع از زاویه آنها باشد. آنچه که در مسیر داستان دنبال می شود فاصله گرفتن از تصورات نادرست و کلیشه در رابطه با چنین موقعیت هایی است. اتاق آنقدر جسارت دارد که اگر شده در چند جمله و یک سکانس ، جاری بودن خون مرد متجاوز در رگ های جک را یادآوری کند. هر چند این نکته همه را ، حتی مخاطبین را خوش نیاید. آنقدر به صداقت خودش اطمینان دارد تا از مطرح کردن فرضیه ی خودخواهی مادر ترسی نداشته باشد. وجهه ی انسانی شخصیت ها در فیلم مورد تاکید است نه آسمانی کردنشان به واسطه ی نقش های مادر و فرزندی. در نتیجه کمبود ها و نقاط سیاه چنین بحرانی پنهان نمی شود و در پایان وقتی جوی و جک برای فراموش کردن همه ی اتفاقات ، دوباره به محل جنایت فیلم اتاق بر می گردند و با این خاطره ی تلخ خود رو به رو می شوند ، همان راهی را در پیش می گیرند که در ساختار فیلم دیده می شود. فیلم Room 2015 اثر موفقی است چون با بحران در همه ی ابعادش رو به رو می شود.
0 notes
تشکیل کمیسیون فراملی برای بررسی و ارائه راهکار درمورد خشونت ضد کودکان
یک وکیل دادگستری گفت: آسیبشناسی در مورد رفتارها ضد اشخاص به ویژه اطفال با توجه به تربیت، فرهنگ، سن و جنس و شیوه هنجار خانواده فرد باید متفاوت باشد و ما با یک الگوی آسیب شناسی نمی توانیم چرایی و چگونگی رفتار افراد را ارزیابی و تحلیل کنیم.
علی نجفی توانا در گفتوگو با فوج نیوز در بررسی جرمشناختی آزار و اذیت کودکان گفت: کودک آزاری و سوءاستفاده از اطفال اعم از جسمی و جنسی در سه قالب اعم از چرایی، واکنش های قانونی و راهکارها برای پیشگیری قابل تحلیل و بررسی است.
وی اظهار کرد: بحث آسیب شناسی کودک آزاری در دنیا و کشور ما ثابت کرده که معمولا آنانی که دست به کودک آزاری می زنند، خود قربانی خشونت بوده اند و شیوهای جز خشونت و پرخاشگری در مقابل دیگران نیاموخته اند. اصولا در دنیای سنتی و حتی در شرایط مدرن و پسامدرن فعلی رفتار والدین بازتاب چگونگی مراحل رشد روانی آنها در دوران کودکی است؛ البته دانش افزایی، تربیت و مطالعه و خودسازی می تواند بخشی از مشکلات تربیتی دوران کودکی را خنثی کرده و رفتار فرد را اصلاح کند.
وی اضافه کرد: به عبارتی استعداد اصلاح پذیری و تغییر هنجارها در انسان ها یک امر طبیعی و همیشگی است به شرط آنکه اطلاعات نامطلوب و ضد ارزشی دوران زندگی گذشته فرد که در ذهن او نهادینه شده جای خود را به اطلاعات جدیدتر و شخصیت ساز متفاوت و مناسبی بدهد. به همین علت است که می توان همیشه امیدوار بود که افراد نابهنجار، پرخاشگر، عصبی و بزهکار اصلاح شوند همانند بیماری جسمی، بیماری رفتاری و روحی قابل اصلاح است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: آسیب شناسی در مورد رفتارها ضد اشخاص به ویژه اطفال با توجه به تربیت و فرهنگ و سن و جنس و شیوه هنجار خانواده فرد باید متفاوت باشد و ما با یک الگوی آسیب شناسی نمی توانیم چرایی و چگونگی رفتار افراد را ارزیابی و تحلیل کنیم.
این حقوقدان با بیان اینکه متاسفانه موضوع کودک آزاری در کشور ما، داستان کهنه است، چنین ابراز عقیده کرد: اولا با سوءاستفاده از حدیث «أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیک» یعنی تو و اموالت برای پدرت میباشی و سوءاستفاده از متن قانون که اگر پدر و جدپدری فرزند خود را بکشد یا مالش را به سرقت ببرد مجازات نمی شود، موجب شده که این گونه تصور شود که در امر تربیت هر کاری می شود کرد، حتی اگر به ضرب و جرح کودک منجر شود؛ به همین علت شورای محترم نگهبان در یک تحلیلی که از لحاظ علمی قابل دفاع نیست، قانون مربوط به کودک آزاری سال 83 را به گونهای تصویب کرد که مجازات والدین از آن حذف شد، در صورتی که بخش اعظمی از کودک آزاری حتی سوءاستفاده جنسیتی توسط والدین یا اقوام است که بر کودکان روا داشته می شود. ناگفته نماند که کودک آز��ری توسط اشخاص دیگر که در قانون آمده مانند جرایم عادی قابل مجازات است.
نجفیتوانا تاکید کرد: چرایی کودک آزاری اعم از اینکه از سوی والدین باشد یا افراد غریبه عمدتا ناشی از اختلال شخصیتی است، اختلالی که خود ناشی از قربانی شدن شخص در دوران کودکیاش است. قطعا اگر ما کاری را که می توانستیم با سعید حنایی – یکی از قاتلان زنجیرهای ایران که در مشهد به انجام قتل زنان خیابانی می پرداخت – و سایرین انجام دهیم، یعنی مطالعات و تحقیقات روان شناختی و جرم شناختی، درمی یافتیم این افراد پیش از اینکه به علت نیاز جنسی دست به چنین اقدامی زده باشند، بیشتر برای ارضای یک حس ناشناخته یا امیال سرکوفته در ضمیر ناخودآگاهشان مبادرت به چنین اقدامات حیوانی کردهاند.
این وکیل دادگستری ادامه داد: در خصوص اختلالات شخصیتی فراموش نکنیم اطفال وقتی در دوران کودکی در مراحل دهانی و دفعی و فالوس قرار دارند، تمام هنجارهایی که نسبت به آنها روا می شود، مانند اثر نقش بر سنگ را در خود نگه میدارند و به عنوان یک الگوی رفتاری حفظ می کنند و در زمانی که اقتضای رفتار متقابل و واکنش متناسب با آن ذخیره رفتاری را پیدا کردند نسبت به افراد غیر روا می دارند. باید بدانیم که اکثر خشونت های جنسی و اختلالات جنسی و مشکلات رفتاری خشن ناشی از محرومیت ها و خشونت های دوران کودکی است و عمدتا این افراد خود قربانی خشونت دوران کودکی بودهاند.
نجفی توانا اضافه کرد: قوانین اکثر کشورها در مورد اینگونه جرایم، روش سخت و محکم و شدیدی است و در اکثر کشورها این نوع جرایم با حداکثر مجازات اعم از اعدام یا حبس ابد یا حبس جنایی مورد مواخذه و واکنش قضایی قرار میگیرند. در کشورما هم تجاوز جنسی به عنوان تجاوز به عنف دارای مجازات حد شدید در حد اعدام است. در مورد مجازات کودک آزاری اگر توسط اشخاص غیر باشد، قانون به عنوان ضرب و جرح یا به عنوان صدمات بدنی مجازات خاصی برای حمایت از کودکان در مقابل افراد غربیه پیش بینی کرده است. متاسفانه در قانون مصوب 83 والدین از مجازات مبرا شده اند، در حالی که آمارها نشان می دهد اکثر قتل های ناشی از خفه کردن، لگد زدن، با چکش سر را کوبیدن یا با سیگار سوزاندن یا سایر رفتارهای خشن و صدمت بدنی توسط والدین انجام می شود و بعد از آن توسط ناپدری و نامادری و بعد توسط معلمین و مدارس و کودکستان ها و به عنوان استثنا توسط افراد غریبه و برخی اوقات هم از سوی اشخاص معتادی که از افراد سوءاستفاده می کنند، انجام می شود.
نجفی توانا یادآور شد: مجازات راه حل مبارزه با این نوع رفتارها نیست، ما باید والدین را از طریق کودکستان ها، دبستان ها و دبیرستان ها آموزش دهیم و انجمن والدین تشکیل دهیم و شهرداری ها و رسانه ها باید به والدین بیاموزند که چگونه پیشگیری وضعی کنند، و الا امکان جلوگیری از این رفتارها در مقابل ملتی که عمدتا دچار ناراحتی روحی و روانی هستند، وجود ندارد.
وی افزود: راه حل دیگر در مقابله با این جرایم رویکرد پیشگیری است. همانطور که گفتم رفتار انسان ناشی از تربیت گذشته انسان است. ما انسان ها زندانی شخصیتی هستیم که در گذشته ساخته شده؛ لذا برای اصلاح رفتارها باید از دوران کودکی شروع کنیم. اولین عمل در این عرصه آموزش والدین است؛ زیرا 98 درصد والدین ایرانی یا نمی دانند چگونه رفتار کنند یا اگر می دانند نمی توانند آن را انجام دهند، زیرا نه زمان آن را دارند و نه از لحاظ عصبی، تعادل و ظرفیت تربیت رسانی مناسب دارند و یا اصولا تربیت آنها توسط مدارس و کودستان ها و جامعه و یا اخیرا فضای مجازی خنثی می شود و چنین است که ما با آموزه های خشن سوءاستفاده های جنسی پرورش می یابیم و سپس آن را به کودکان منتقل می کنیم.
نجفیتوانا با بیان اینکه راه حل دیگر غیر از آموزش، پیشگیری وضعی است، گفت: افزایش دوربین ها در مقاطع ورودی و خروجی شهرها و ایجاد گارد یا پلیس پیشگیری برای حمایت از کودکان به ویژه سازماندهی اتوبوس ها یا مینی بوس ها و وسایل نقلیه عمومی مخصوص کودکان از جمله کارهایی است که می تواند مشکلات را تا حدی کاهش دهد، اما بهترین روش انتقال آموزه های متعارف به والدین و فرزندان است.
وی یادآور شد: یک نکته اساسی را نباید فراموش کرد و آن این است که عمده سوءاستفاده کنندگان جنسی متعلق به خانواده های متوسط، پایین و بی بضاعت هستند، آنان که محرومیت های اجتماعی و اقتصادی زیاد کشیده اند و به نوعی خود قربانی بوده اند و حمایت های لازم از آنها نشده است که معمولا عاطفه و مروت انسانی را از دست می دهند و همین امر موجب می شود که خوی حیوانیت در برابر خوی انسانیت افزایش یابد و در برخورد با افراد با روشی غیرانسانی برخورد کنند.
این حقوقدان خاطرنشان کرد: برخی معتقدند که باید در این خصوص مجازاتها را تشدید کرد. من معتقدم چنین راه حلی مناسب نیست. ما هر جا که به مجازات متوسل شدیم، یعنی بی توجه به صورت مساله و علت مساله یک رویکرد ظاهری و شکلی و بیرونی از خود نشان دادهایم و این روش مناسب نیست. باید ریشهها را خشکاند و خشکاندن ریشههای خشونت و جرم جز با پیشگیری عمومی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ممکن نیست و باید برویم در سطح قوای سه گانه جست و جو کنیم و در یک کمیسیون فراملی این نوع خشونت ها را بررسی و سپس راه حل آن را ارایه دهیم.
fovj.ir/news
0 notes