نت آهنگ دریا از رستاک حلاج توسط رضا سامیر جهت اجزا با کیبورد نت نویسی و در این قسمت قابل خریداری و دانلود است جهت مشاهده نسخه های مربوط به ساز های دیگر می توانید از طریق لینک های زیر اقدام نمایید .
کتاب "روی پاهای خودم" نوشته ناهید تبریزی، داستانی است که زندگی یک زن ایرانی را از دوران کودکی تا بزرگسالی روایت میکند. این کتاب، که در قالبی داستانی و با بیانی شیوا و ساده نگاشته شده است، به بررسی موضوعاتی همچون مشکلات خانوادگی، تبعیضهای جنسیتی، و مبارزات زنان در جامعه میپردازد.
دانلود pdf کتاب روی پاهای خودم میتواند فرصتی مناسب برای علاقهمندان به ادبیات فارسی باشد تا با تجربیات و چالشهای یک زن ایرانی در دوران مختلف زندگیاش آشنا شوند. نویسنده با استفاده از زبان روان و توصیفهای دقیق، به خواننده کمک میکند تا به عمق احساسات و تجربههای شخصیت اصلی داستان نفوذ کند.
در این کتاب، ناهید تبریزی با بیان خاطرات و تجربیات واقعی خود، تلاش میکند تا تصویری واقعی از زندگی زنان در جامعهای پدرسالار و سنتی ارائه دهد. او به خواننده نشان میدهد که چگونه با اراده قوی و تلاش مستمر میتوان بر مشکلات غلبه کرد و به اهداف خود دست یافت. این پیام مهم و الهامبخش برای بسیاری از زنان و دختران میتواند به عنوان یک راهنمای عملی در زندگی روزمره آنها مورد استفاده قرار گیرد.
داستان "روی پاهای خودم" شامل بخشهای مختلفی است که هر کدام به یک دوره خاص از زندگی نویسنده اختصاص دارد. از دوران کودکی و خاطرات مدرسه گرفته تا دوران نوجوانی و جوانی، هر بخش با جزئیات دقیق و احساسی بیان شده است. ناهید تبریزی با هنرمندی تمام توانسته است تا احساسات و تفکرات خود را به گونهای بیان کند که خواننده نه تنها با او همدردی کند، بلکه از تجربیات او درسهای ارزشمندی بگیرد.
برای بسیاری از خوانندگان، دانلود کتاب روی پاهای خودم میتواند فرصتی باشد تا با فرهنگ و تاریخ ایران در دهههای گذشته آشنا شوند. این کتاب نگاهی عمیق به تغییرات اجتماعی و فرهنگی ایران در طول سالها دارد و نشان میدهد که چگونه این تغییرات بر زندگی زنان تأثیر گذاشته است. به ویژه، ناهید تبریزی به بررسی نقش آموزش و تحصیلات در بهبود وضعیت زنان پرداخته و نشان داده است که چگونه دسترسی به آموزش میتواند مسیر زندگی فر�� را تغییر دهد.
یکی از نقاط قوت این کتاب، سبک نوشتاری ساده و قابل فهم آن است که خواندن را برای مخاطبان مختلف، از نوجوانان تا بزرگسالان، آسان میکند. نویسنده با استفاده از زبانی ساده و روشن، توانسته است تا مفاهیم پیچیده و مسائل اجتماعی را به گونهای بیان کند که برای همه قابل درک باشد.
در کل، کتاب "روی پاهای خودم" نه تنها یک داستان زیبا و تاثیرگذار است، بلکه یک منبع ارزشمند برای فهم بهتر چالشها و موفقیتهای زنان در جامعه ایران است. دانلود pdf کتاب روی پاهای خودم به همه علاقهمندان به ادبیات، تاریخ و جامعهشناسی توصیه میشود. این کتاب میتواند منبع الهام و امید برای بسیاری از زنان و دخترانی باشد که در جستجوی راههایی برای غلبه بر مشکلات و دستیابی به اهداف خود هستند.
از آنجایی که این کتاب بر اساس تجربیات واقعی نویسنده نوشته شده است، خواندن آن میتواند به عنوان یک تجربه آموزشی و انگیزشی برای خوانندگان باشد. ناهید تبریزی با صداقت و شجاعت داستان زندگی خود را بازگو کرده و نشان داده است که چگونه با اتکا به اراده و پشتکار میتوان بر موانع زندگی غلبه کرد و به موفقیت دست یافت.
«هاتف» و «حاتم» دو برادر از یک خانواده سرشناس ساکن سیاهرود هستند. حاتم پسر ارشد خانواده دلداده پرستار بچهاش، «مارال» است. در حالی که هنوز ابهامات زیادی در رابطه با سرنوشت زن سابقش در میان اهالی سیاهرود وجود دارد. مارال میفهمد جان برادرش در خطر است. حاتم در پی کمک به مارال و پیگیری ماجرا متوجه میشود داستان برادر او به برادر کوچک خودش هاتف که چند سالی است به تهران مهاجرت کرده، گره خورده است. با بازگشت هاتف به سیاهرود، دو برادر درگیر موقعیت پیچیده عاشقانهای میشوند كه خروج از آن ممكن است آنها را تا مرزهای غریبی از عشق و نفرت بكشاند…
آهنگ “رهایم کن” از محسن چاوشی که برای قسمت نهم این سریال منتشر شده است ، یکی از آثار بسیار زیبا و پرطرفدار این خواننده است که با صدای قوی و قابل توجه اش، تاثیر خود را بر روح و روان شنوندگان به خود نشان میدهد.
منبع :
دانلود سریال رهایم کن قسمت 18 - رهایم نکن قسمت هجدهم
محاکمه (به آلمانی: Der Process ، قبلاً Der Proceß ، Der Prozeß و Der Prozess ) رمانی است که فرانتس کافکا در سالهای 1914 و 1915 نوشته و پس از مرگش در 26 آوریل 1925 منتشر شد. یکی از شناختهشدهترین آثار او، این رمان است. داستان یوزف ک.، مردی که توسط یک مقام دور و غیرقابل دسترس دستگیر و تحت تعقیب قرار گرفته است، در حالی که ماهیت جنایت او نه برای او و نه برای خواننده فاش نشده است. کافکا کهبه شدت تحت تأثیرجنایت و مکافات داستایوفسکی و برادران کارامازوف قرار گرفته بود، حتی تا آنجا پیش رفت که داستایوفسکی را یک خویشاوند خونی خواند. مانند دو رمان دیگر کافکا،The Castle and Amerika ، The Trial هرگز کامل نشد، اگرچه شامل فصلی است که به نظر می رسد داستان را به یک پایان ناگهانی عمدی می رساند.
برای مشاهده کتاب صوتی محاکمه به کتابخانه اسپین مراجعه فرمایید.
پس از مرگ کافکا در سال 1924، دوست و مجری ادبی او، ماکس برود، متن را برای انتشار توسط Verlag Die Schmiede ویرایش کرد . نسخه خطی اصلی در موزه ادبیات مدرن ، مارباخ آم نکار، آلمان نگهداری می شود. اولین ترجمه انگلیسی زبان، توسط ویلا و ادوین مویر ، در سال 1937 منتشر شد. در سال 1999، این کتاب در 100 کتاب قرن لوموند و به عنوان شماره 2 از بهترین رمان های آلمانی فهرست شد. قرن بیستم .
کافکا پیش نویس جمله آغازین محاکمه را در اوت 1914 تهیه کرد و کار بر روی رمان را در طول سال 1915 ادامه داد. این یک دوره غیرمعمول برای کافکا بود، علیرغم شروع جنگ جهانی اول ، که به طور قابل توجهی فشارهای شغلی روزانه او را به عنوان بیمه افزایش داد. عامل.
کافکا با نوشتن بخشهای آغازین و پایانی رمان، صحنههای میانی را به شیوهای تصادفی و با استفاده از چندین دفترچه مختلف به طور همزمان کار کرد. دوستش ماکس برود که عادت کافکا به تخریب آثار خودش را میدانست، سرانجام دستنوشته را در امان نگه داشت. این دستنوشته شامل 161 صفحه آزاد بود که از دفترچههایی جدا شده بود و کافکا آنها را در فصلهایی با هم جمع کرده بود. ترتیب فصل ها برای برود روشن نشد و به او گفته نشد که کدام بخش کامل و کدام ناتمام است. پس از مرگ کافکا در سال 1924، برود این اثر را ویرایش کرد و آن را به بهترین شکل ممکن در یک رمان مونتاژ کرد. کار ویراستاری بیشتری توسط محققان بعدی انجام شده است، اما دیدگاه نهایی کافکا برای محاکمه ناشناخته باقی مانده است.
برای مشاهده بهترین ترجمه کتاب محاکمه به سایت اسپین مراجعه فرمایید.
در صبح روز تولد سی سالگی خود، جوزف ک.، صندوقدار ارشد یک بانک، به طور غیر منتظره ای توسط دو مامور ناشناس از یک آژانس نامشخص به دلیل جنایتی نامشخص دستگیر می شود. یوسف زندانی نشد، اما "آزاد" شد و به او گفته شد منتظر دستورالعمل کمیته امور باشد. صاحبخانه یوزف، فراو گروباخ، سعی می کند از یوزف در مورد محاکمه دلجویی کند، اما القا می کند که این رویه ممکن است به رابطه غیراخلاقی با همسایه اش فرولین برستنر مرتبط باشد. یوزف به دیدار بورستنر می رود تا نگرانی های خود را تخلیه کند و سپس او را می بوسد.
چند روز بعد، یوزف متوجه می شود که فرولین مونتاگ، یک اقامت گاه از اتاقی دیگر، با فرئولین برستنر به خانه نقل مکان کرده است. او مشکوک است که این مانور به منظور فاصله گرفتن او از برستنر است. به یوزف دستور داده شده که یکشنبه آینده در نشانی دادگاه حاضر شود، بدون اینکه زمان و اتاق دقیقی به او گفته شود. پس از مدتی کاوش، یوزف دادگاه را در اتاق زیر شیروانی می یابد. یوزف به دلیل تأخیر خود به شدت مورد سرزنش قرار می گیرد و پس از درخواستی پرشور در مورد پوچ بودن محاکمه و پوچ بودن اتهام، خصومت مجلس را برمی انگیزد.
جوزف بعداً سعی می کند با قاضی رئیس دادگاه در مورد پرونده خود روبرو شود، اما فقط همسر یک خدمتکار را پیدا می کند. زن اطلاعاتی در مورد این روند به او می دهد و سعی می کند او را اغوا کند قبل از اینکه یک دانشجوی حقوق وارد اتاق شود و زن را ببرد و ادعا کند که معشوقه اوست. شوهر زن سپس یوسف را به گشت و گذار در دفاتر دادگاه می برد که پس از ضعیف شدن شدید جوزف در حضور دیگر مقامات دادگاه و متهمان به پایان می رسد.
زن در دیدگاه حضرت مولوی یاداشت علی سعیدی از پیروان دراویش گنابادی
به نام حضرت دوست
پرتو حق است آن، معشوق نیست
خالق است آن گوییا مخلوق نیست
به نظر مولانا زن پرتویی از انوار خداست. زن فقط برای اینکه مورد عشق مرد واقع شود آفریده نشده، بلکه زن معشوق بودنش همانند معشوق بودن خداست. این یعنی چه؟ عرفا خدا را معشوق خویش میخوانند و به آن عشق ورزی میکنند. اما در حقیقت خدا، عاشق اصلی است و اوست که در ابتدا و پیش از اینکه چشم دل عارف باز شده باشد عاشق مرد خدا بوده و عشق اوست که سالک را از خواب غفلت بیدار میکند و چشم دلش را باز میکند تا سالک خود را عاشق خدا ببیند. مولانا به زیبایی میگوید که زن پرتویی از انوار الهی است که در حقیقت اوست که عاشق مرد است و عشق اوست که مرد را بیدار میکند و انگار که اوست که خالق مرد است و مرد پس از دریافت این عشق به این رویا میرود که عاشق است و زن معشوقه او:
پرتو حق است آن، معشوق نیست
خالق است آن گوییا مخلوق نیست
زن در واقع معشوق مرد نیست، بلکه پرتوی از جمال حضرت حق است. او جلوه ای از خالق در کسوت مخلوق معشوق است. به همین خاطر هر چند در ظاهر مردان به دلیل قدرت بدنی غالب اند، ولی مغلوب زنان هستند. آب بر آتش غالب است و اگر بر روی آن ریخته شود، آتش خاموش میشود. اما وقتی آب در دیگی ریخته میشود، چون آن دیگ واسط میان آب و آتش میشود، آتش بر آب غلبه کرده و آب را بخار میکند. مردان نیز اگرچه در ظاهر بر زن غالب می آیند، اما در نهایت در باطن خود مغلوب قدرت زن میشوند. در حیوان (همان مراجع ترویج اسلام تند رو یا طالبانی)که جنس نر بر ماده غلبه دارد و بی مهر است، به دلیل پایین بودن سطح روحی حیوان است.:
آب غالب شد بر آتش از لهیب
زآتش او جوشد چو باشد در حجیب
چونک دیگی حایل آمد هر دو را
نیست کرد آن آب را کردش هوا
ظاهرا بر زن چو آب ار غالبی
باطنا مغلوب و زن را طالبی
این چنین خاصیتی در آدمی است
مهر حیوان را کمست، آن از کمی است
حال انکه زیباست محمد پیامبر اسلام که همه پیروانش در برابرش مست میشد، در برابر عایشه مغلوب بود:
آنک عالم مست گفتش آمدی
کلمینی یا حمیرا میزدی
زن بر مردان عاقل و خردمند که دارای احساس مهر و محبت هستند غالب و چیره می شود. زن فقط بر انسان نادان و جاهل و فقها و مروجین دین اسلام طالبانی حال حاضر ما ایران و سراسر گیتی که فاقد احساس و عقل است و همانند حیوان می باشد چیره نیست. مرد نادان و نابخرد بر زن چیره است در حالی که مرد دانا و خردمند مغلوب و مفتون زن است. در واقع انسانهای نادان چون تازه از مرحله حیوانی به مرحله انسانی پای گذاشته اند، صفات حیوانی را همراه با خود دارند که عبارتند از خوی درندگی و وحشیگری و خشم و شهوت و خلاصه هر آنچه که نقطه مقابل عشق است. ایشان در حقیقت حیواناتی هستند که به تازگی کالبد خود را عوض کرده اند و ظاهر انسانی به خود گرفته اند:
گفت پیغامبر که زن بر عاقلان
غالب آید سخت و بر صاحبدلان
باز بر زن جاهلان چیره شوند
زانک ایشان تند و بس خیره روند
کم بُوَدشان رقت و لطف و وداد
زانک حیوانیست غالب بر نهاد
مهر و رقت وصف انسانی بود
خشم و شهوت وصف حیوانی بود
پرتو حقست آن معشوق نیست
خالقست آن گوییا مخلوق نیست
مهر و رقت قلب از صفات و ویژگیهای انسانی است ولی خشم و شهوت به نام اسلام ناب صفت حیوان است. ( و امان از روزی که به نام خدا و دین از این حیوانات درنده حمایت شود و زن، این آفریده پر از عشق الهی را که مولانا پرتوی نور الهی مینامد، انسان کم عقل و نارس و درجه دو و آفریده شده برای لذت و خدمت به مرد نامید.)
اینچنین بود که مولانا در میان افکار متحجرانه آن زمان مجلس سماع زنانه برپا میکرد. در این مراسم (یعنی مراسم سماع صوفیانه – زنانه)، مولوی خود ستاره اصلی رقص و وجد عرفانی است و زنان – که برخی از آنها از شاهزادگان و اشراف هستند- بر گرد او پروانهوار حلقه میزنند و بعد از ایراد سخنانی توسّط مولوی، مراسم چرخ و رقص با خوانندگی کنیزکان خواننده و نوازنده درباری آغاز میشود و تا نیمههای شب ادامه مییابد.
دیدگاه شخصی:
در واقع زن و مرد از نظر انسانی و الهی حقیقتا در یک جایگاه قرار دارند و کسی بر دیگری برتری ندارد. مولانا با سرودن این ابیات در واقع میخواهد در جامعه زن ستیز اسلامی آن زمان کمی مردان تندخو را به آدم بودن دعوت کند. شما اگر به مناطق روستایی در شهرهای مذهبی بروید، برخوردهایی نسبت به خانمها میبینید که شرم آور است. زن در اینگونه افکار مایه شرم و سرافکندگی خانواده محسوب میشود. یادم میاید به مهمانی به منزل یکی از اقوام در یکی از دهات زنجان رفته بودیم، این مرد چند دختر و پسر داشت. دخترهای این مرد جایشان بین مهمانان نبود و همواره در آشپزخانه یا اتاق پشتی بودند. هنگامی که دختر بیچاره چای میاورد برای مهمانها، پس از پخش چای، پدر با پرخاش به او میگفت که محل را ترک کند. زن متاسفانه بعد از ورود اعراب به ایران تبدیل به یک وسیله شد، اگرچه شیرزنان ایرانی همیشه در مقابل این نامردمی در حد امکان خود ایستادگی کردند و قافیه را به کل نباختند. مولانا در واقع هدفش این است که بگوید ای مرد تندخوی نادان، زن بخشی از فروزه های الهی است، همانگونه که تو هستی. اگر مرد از بخش عقلانی و منطقی خداوند بیشتر بهره برده، زن نیز از بخش احساسی و عاشقانه خداوند بهره بیشتر برده و میدانیم که اول شرط سلوک درک عشق است و نه بهره بردن از عقل! و این دو در کنار هم هر دو بخش را کامل میکنند. چرا مولانا میگوید زنان پرتوی نور خدایند؟ چون ساختار آفرینش زنان طوری است که ایشان به اصل هستی خوبخود نزدیکترند. زنان با روح انسانی خیلی بیشتر ارتباط دارند. شما با کمی دقیق شدن در اطرافیان خود این را درک خواهید کرد. زن (غیر سالک) خودبخود تجربه های عرفانی و روحانی بیشتری از مرد معمولی (غیر سالک) دارد. مرد تا روی خودش کار نکند و خود را از مادیات و منطق زیادش جدا نکند، تجربیات عرفانی و شهودی نخواهد داشت یا بندرت خواهد داشت، اما زنان خودبخود این تجربیات را در زندگی معمولی دارند. به همین دلیل نیز زنان خدا را بیشتر از مردان حس و درک میکنند. این ابیات مولانا برای خنثی کردن افکار آن نادانانی و حیوانات انسان نما تندرو که به نام مذهب اسلام است که زن را "عورت" (با عرض پوزش از خدمت سروران گرامی) میخواندند و این طرز فکر را در بین عوام گسترش میدادند. جالب اینجاست که خود برای دستیابی به آن "عورت" شبانه روز زندگی میکنند.
با سپاس از توجه همه سروران گرامی .
Read the full article
تقدیم به تمام مبارزان و جانباختگان راه آزادی در انقلاب زن زندگی آزادی نوازنده و تنظیم کننده: بابک امینی آهنگساز و خواننده: اردوان حاتمیشاعر: مردم ایرانموزیک ویدیو: آزی فر
خدانور خدا مهساست
فیلم سینمایی Devotion که در مدیومهای مختلف فارسی با نامهای ایثار، تعلق خاطر یا از خودگذشتگی شناخته میشود، یکی از فیلمهای درام ژانر جنگ سال 2022 است که بر اساس رمانی با همین نام، نوشته آدام مارکوس به رشته تحریر درآمده است. این اثر یک زندگی نامه دلخراش است که فداکاریهای جنگی دو خلبان را به تصویر میکشد. داستان این فیلم، بر اساس یک داستان واقعی نگارش شده و همین موضوع، جذابیت آن را دو چندان کرده است. در ادامه این نقد و بررسی با ما همراه باشید تا بیشتر درباره فیلم Devotion صحبت کنیم.
داستان فیلم Devotion
فیلم سینمایی Devotion یک درام جنگی است که داستان آن بر اساس زندگی هوانورد نیروی دریایی آمریکا، جسی براون به رشته تحریر درآمده است. او خودش را وقف نیروی دریایی آمریکا، همسرش دیزی و دخترش پم کرده است. اما داستان اصلی فیلم در این باره نیست و به دوستی و رفاقت جسی با وینگر خود، تام هادنر است. این دو که خلبانان نیروی دریایی ایالات متحده هستند، در طول جنگ کره، جان خود را به خطر میاندازند و یک عملیات پر خطر طراحی میکنند. آنها به خاطر این عملیات خطرناک به مشهورترین خلبانان نیروی دریایی تبدیل میشوند.
این فیلم عمیقا به سیاست جنگ کره نمیپردازد و هدفش این است که مخاطبان خودش را با مشکلات و سختیهای جنگ آشنا کند. هدف دیگری که این فیلم ایثار دنبال میکند، آشنایی مخاطب با جنگ فراموش شده کره و اثر مستقیم آن بر جنگ مدرن است.
یکی از منتقدان درباره داستان این فیلم میگوید:
این سالها که جنبش زنان و مردان سیاه پوست در میان اخبار جهان، داغ است و زیاد درباره این موارد صحبت میشود، شاید ساختن داستان زندگی یک سیاه پوست موفق دیگر کمی تکراری و کلیشهای باشد، اما در هر حال این داستان، گوشهای از تاریخ است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. داستان فیلم Devotion گرچه در سال 1950 میلادی اتفاق میافتد اما بسیاری از صحنههای آن را میتوان به دنیای امروزی تعمیم داد.
عوامل سازنده فیلم Devotion
افرادی که در ساخت این فیلم همکاری داشتهاند همه جز برترینهای این حوزه هستند. به طور مثال کارگردانی این فیلم بر عهده جی دی دیلارد (J. D. Dillard) کارگردان مشهور هالیوود بوده که به خاطر شیوه کارگردانی، فیلمبرداری حرفهای و فضاسازیهای مناسب توانسته چند بار در برنامهها و جشنوارههای مختلف به عنوان بهترین کارگردان برگزیده شود.
نویسندگی فیلمنامه این فیلم نیز بر عهده جیک کرین و جاناتان استوارت بوده و بازیگرانی مشهوری هم در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند که از جمله آنها میتوان به جاناتان میجرز، گلن پاول، کریستینا جکسون، جو جوناس، توماس سادوسکی، نیک هارگرو و اسپنسر نویل اشاره کرد.
نکات جذاب فیلم Devotion
بیشتر داستان فیلم Devotion از نگاه هادنر بیان میشود اما کارگردان شیوه کلیشهای روایت داستان را کنار گذاشته و تجربیات براون هم در کنار او روایت شده که بر جذابیت ��استان افزوده است.
در زمان جنگ کره یکپارچگی و اتحاد نیروها کار سختی بود. به طور مثال هر کسی قدرتی داشت و سعی میکرد آن قدرت را حفظ کند. در این فیلم نویسندگان بر هادنر تمرکز بیشتری دارند چرا که او نژادپرست نیست و موقعی که با براون آشنا میشود برای او تبعیض قائل نمیشود.
یکی از تاثیرگذارترین صحنههای این فیلم زمانی است که براون، هادنر را به خانهاش دعوت میکند تا از آرمانهای جنگیدنش که زن و بچهاش هستند، سخن بگوید. این صحنه جذاب تا مدتها در ذهن بیننده خواهد ماند.
در این فیلم جو جوناس، خواننده و آهنگساز سرشناس آمریکایی هم حضور دارد. او در فیلم ایثار بازی قابل قبولی ارائه داده اما منتقدان خیلی درباره حضور و بازی او در این فیلم صحبت نکردهاند.
نقدها و نمرات فیلم Devotion
این فیلم پس از انتشار با واکنشهای مختلفی روبرو شد. ایثار در جشنوارههای مختلف به موفقیتهای بسیاری دست پیدا کرد و توانست جوایز متعددی مانند جایزه جشنواره فیلم مدلبرگ و نامزدی دریافت سه جایزه از بلک ریل را به دست آورد. این فیلم به عقیده بسیاری یک فیلم جذاب، آموزنده و دیدنی است اما استقبال از آن طبق پیشبینیها پیش نرفت و نتوانست فروش خوبی در گیشه داشته باشد.
تا به این لحظه که در حال نگارش این مطلب هستیم، در وب سایت راتن تومیتوز، 24 نقد برای این فیلم منتشر شده و امتیاز 83 از 100 به آن داده شده است. وب سایت متاکریتیک هم امتیاز 60 را برای این فیلم در نظر گرفته است. در ادامه این مطلب همچنان با ما همراه باشید تا نظر برخی از منتقدان را درباره این فیلم با هم بخوانیم:
جردن سیلز از The Playlist با امتیاز 75 از 100:
نقشآفرینی دو بازیگر اصلی جذاب است و به این فیلم جان داده. همچنین کارگردانی و فیلمبرداری این اثر، صحنههای هوایی زنده و جذابی را خلق کرده است. در کنار این صحنهها که به زیبائی به تصویر کشیده شدهاند، نقش آفرینی خیرهکننده جاناتان میجرز هم به خوبی به چشم میآید.
متیو کریت از Screen Rant با امتیاز 70 از 100:
زمانی که کمترین انتظار از این فیلم میرود، فیلم اوج میگیرد. بازیگران اصلی به نظر من تاثیر شگرفی بر موفقیتهای این فیلم داشتهاند.
پیتر دبروژ از Variety با امتیاز 70 از 100:
کارگردان اثر، جی دی دیلارد توانسته صحنههای هوایی بسیار خوب و چشم نوازی را خلق کند اما اصل فیلم روی رابطه دو شخصیت اصلی فیلم یعنی براون و تام تمرکز دارد.
چارلز برامسکو از The Guardian با امتیاز 60 از 100:
به نظر من کارگردان فیلم Devotion صحنههای اکشن نسبتا متوسطی را خلق کرده که آن احساس لازم را ندارند و بی حال هستند.
دیوید ارلیچ از IndieWire با امتیاز 58 از 100:
فیلم ایثار در بهترین حالت خود، سرسخت و کلیشهای است اما این را هم باید گفت که تمرکز بر شخصیت براون و تنهایی او توانسته تا حدودی فیلم را به جلو ببرد.
مایکل رکتهفن از The Hollywood Reporter با امتیاز 50 از 100:
فیلمبرداری زیبا و موسیقی چشم نواز فیلم، تا حدودی Devotion را به یک اثر تماشایی تبدیل کرده است. اما این را هم باید گفت که همگی آنها درون پوستهای تهی و بی جان قرار گرفتهاند. همین موضوع باعث شده تا باری که بر دوش بازیگر ا��لی یعنی جاناتان میجرز برای نقش آفرینی در نقش اصلی است، سنگینتر شود.
سریال آخرین بازمانده
دانلود سریال آخرین بازمانده
سریال وایکینگ ها
دانلود فیلم, دانلود فیلم دوبله فارسی , دانلود فیلم سینمایی , دانلود انیمیشن جدید ، دانلود انیمه و دانلود سریال با لینک مستقیم از رسانه گپ فیلم
فیلم Whitney Houston: I Wanna Dance with Somebody 2022 دانلود فیلم ویتنی هیوستون: من می خواهم با کسی برقصم Whitney Houston: I Wanna Dance with Somebody 2022 : جشنی شاد، احساسی و دلخراش از زندگی و موسیقی ویتنی هیوستون، یکی از بزرگترین خواننده های زن پاپ R&B در تمام دوران، که سفر او را از گمنامی به سوپراستار بودن موسیقی دنبال می کند. #فیلم_خارجی #درام #زندگی_نامه #موسیقی ادامه مطلب و دانلود 👇 https://tabdl4.ru/?p=21135 تب دانلود
✍️ #کتاب_خوانها بهترین آدمها برای #دوستی و #عشق_ورزیدن هستند. 🔸چندی پیش، مقالهای در مجله تایم منتشر شد که نویسندهاش ادعا میکرد، آنچه «مطالعه عمیق» نامیده میشود بهزودی از بین خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدمها کمتر شده و این روزها دیگر آدمها سرسری کتاب میخوانند و با وجود مطالب خلاصه شده اینترنتی تعداد خوانندههای کتابها روز به روز تقلیل پیدا میکند. 🔸نکته وحشتناک ماجرا این جاست که مطالعات ثابت کرده، کتابخوانها در قیاس با افراد عادی آدمهای خوبتر و باهوشتری هستند و شاید تنها آدمهایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند. 🔸بر اساس مطالعاتی که روانشناسان در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام دادهاند، کسانی که #رمان میخوانند میان انسانها بیشترین قدرت #همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان « #تئوری_ذهن » که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، میتوانند عقاید، نظر و علائق دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند. آنها میتوانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند. 🔸تعجبی هم ندارد که کتابخوانها آدمهای بهتری باشند.#کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است. یاد گرفتن این نکته که چه طور بدون این که خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی. 🔸کتابخوانها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدمها دسترسی دارند. آنها چیزهایی دیدهاند که غیر کتابخوانها امکان ندارد از آن سر دربیاورند و مرگ انسانهایی را تجربه کردهاند که شما هرگز آنها را نمیشناسید. آنها یاد گرفتهاند که زن بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیدهاند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. 🔸کتابخوانها بسیار از سنشان عاقلترند. تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چهقدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آنها قویتر میشود و در نهایت باعث میشود این بچهها واقعا عاقلتر شوند، با محیطشان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درکشان بالاتر برود. تجربههای قهرمانهای داستانها تبدیل به تجربههای خود خوانندهها میشود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان میکشد، تبدیل به باری میشود که خواننده باید تحمل کند. خوانندههای کتابها هزاران بار زندگی میکنند و از هر کدام از این تجربهها چیزی یاد میگیرند. 🔸اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلبتان را پر کند، میتوانید این کتابخوانها را در … دنباله در کامنت زیر این پست👇 (at Mashhad مشهـد) https://www.instagram.com/p/Coj09O0ra3q/?igshid=NGJjMDIxMWI=
نت آهنگ دریا از رستاک حلاج توسط رضا سامیر جهت اجزا با فلوت نت نویسی و در این قسمت قابل خریداری و دانلود است جهت مشاهده نسخه های مربوط به ساز های دیگر می توانید از طریق لینک های زیر اقدام نمایید .
رنگ موی مشکی هایلایت استخوانی : با فروش به آنها، بهره ببرید[صفحه 64]برای آنها ارزش قائل شوید و نه بر اساس هزینه برای شما. تو جلوتر برو شما با هر وسیله ای که در اختیار دارید، با خرید اقلام خاص و دور نگه داشتن آنها از بازار تا زمانی که تقاضا شدید شود، با پخش گزارش های نادرست از محصولات کوتاه مدت، و با ترفندهای مشابه دیگری که برای تجارت شناخته شده است، آن نیازها را ایجاد می کنید.
رنگ مو : یک روز با چهره ای پر از لبخند با ما ملاقات کرد و گفت: «من می توانم آن نظریه جدید شما را توضیح دهم و توجیه کنم. توقف، برای پراکندگی و پراکندگی جمعیت در سراسر جهان ضروری است. نیمی از زمینهای خوب جهان نامناسب است و دعوت به سکونت و کشت و زرع میکند. بیشتر مردانی که انتخاب میکنند میتوانند با تغییر محل سکونت صاحب شوند.
رنگ موی مشکی هایلایت استخوانی
رنگ موی مشکی هایلایت استخوانی : در بسیاری از آنها بیش از حد شلوغ هستند. کشورها، و استثماری که آنها را پراکنده می کند، موهبتی است. وقت آن است که در مورد تئوری استبداد مهارت و سرمایه صحبت کنیم، در حالی که همه جهان به انبوه سکونتگاهی رسیده است و مردان بی دارایی دیگر نمی توانند از فشارهای آن ها فرار کنند. که دارایی هستند." نظریه دوست ما مطمئناً مبتکرانه و بدیع است و ثابت می کند که استثمار نیست.
لینک مفید : لایت و هایلایت مو
یک شر غیر قابل کاهش در شرایط استثنایی، تأثیرات خوب آن بر خوشبختی و رفاه انسان، ممکن است تا حد زیادی تأثیرات شیطانی آن را متعادل کند. احتمالاً در شمال چنین است. در آنجا رقابت آزاد و در نتیجه سرکوب مهارت و سرمایه شدیدتر و فعالتر از هر کشور دیگری است. اما در چهل و هشت ساعت، کارگران ممکن است به غرب فرار کنند و مالک شوند.
بر آنان برکت است که این گونه رانده شوند و بر آنان که آنان را اخراج می کنند. مهاجرت به غرب شرق را از شر جمعیت مازاد خلاص می کند و با مبادلات تجارت و بازرگانی که مهاجرت بلافاصله به وجود می آید، آن را غنی می کند. به عنوان یک شکل استثنایی از جامعه، ما شروع به فکر می کنیم که در شمال بسیار مفید است. تا زمانی که شمال غرب مردمان شود.
خوب و مفید خواهد بود. سپس، و نه تا آن زمان، زمان آن فرا می رسد که آقای گریلی فالانستری بسازد، و گریت اسمیت تمام زمین ها را تقسیم کند. متوجه میشویم که باید از شمال و همچنین از جنوب در برابر حملات الغاگران دفاع کنیم – با این حال، نمیتوانیم ذرهای از نظریه خود را کاهش دهیم: «بردگی شرایط طبیعی و عادی جامعه است».
رنگ موی مشکی هایلایت استخوانی : وضعیت شمال نابهنجار و نابهنجار است. پس در مناطق صحرایی یا کوهستانی که تنها زمین های کوچکی قابل کشت و زرع است، پدر، زن و فرزندان برای این کار کافی هستند و برده داری زائد است.[صفحه 62] برای اطمینان از اینکه خواننده ما نظریه ما را درک خواهد کرد، عصاره ای طولانی از "علم جامعه" نوشته استفان پرل اندروز از نیویورک ارائه خواهیم داد.
ما فکر می کنیم که او به مراتب تواناترین نویسنده در زمینه علوم اخلاقی است که آمریکا تولید کرده است. اگرچه او یک طرفدار الغا است، اما نظر بدی نسبت به برده داری ندارد. ما به راستی معتقدیم که هیچ یک از طرفداران الغای باهوش در شمال وجود ندارد که باور نداشته باشد بردگی در برابر سرمایه در جامعه آزاد بدتر از برده داری سیاهان جنوبی است.
اما مانند آقای اندروز، همه آنها کمال گرا هستند، با یک آرمانشهر در نمای کامل: I. فرض کنید من در یک روستای کوچک چرخ گردان هستم و تنها شغلم هستم. شما در حال سفر با اشیای قیمتی خاصی در کالسکه خود هستید که روبروی مغازه من خراب می شود. تعمیر کالسکه یک ساعت از وقت من را می گیرد. شما نمی توانید وسیله حمل و نقل دیگری دریافت کنید.
و ضرری که به شما وارد می شود، اگر در فصلی برای قایقرانی یک کشتی خاص به شهر همسایه نرسید، 500 دلار خواهد بود، که شما با حسن نیت به من اشاره می کنید. برای تسریع تلاشم یک ساعت از کارم را می دهم و کالسکه را تعمیر می کنم. من در حقوق صاحبان سهام حق دریافت چه چیزی را دارم - حد قیمت کار من چقدر باید باشد.
اجازه دهید اقدامات مختلف را اعمال کنیم و ببینیم که چگونه عمل خواهند کرد. اگر Value حد قیمت باشد، پس قیمت ساعت کار باید 500 دلار باشد. این معادل ارزش کار برای شماست. اگر هزینه حد قیمت است، پس باید یک کالا به من بپردازید،[صفحه 63] یا کالاها، یا نماینده ای به ارز، که برای من کالاهایی تهیه می کند که یک ساعت کار در آنها به اندازه تعمیر کالسکه باشد.
بدون کوچکترین اشاره ای به میزان سودی که آن کار به شما عطا کرده است. یا با قرار دادن مثال در پول، به این ترتیب: با فرض اینکه بیست و پنج سنت معادل یک ساعت کار یک صنعتگر در آن حرفه خاص باشد، پس طبق اصل هزینه ، من باید فقط بیست و پنج را بخواهم. سنت، اما طبق اصل ارزش ، من باید 500 دلار بخواهم.
رنگ موی مشکی هایلایت استخوانی : همانطور که گفتم اصل ارزش، در برخی از اشکال بیان، تنها اصل شناخته شده تجارت در سراسر جهان است. "یک چیز ارزش آن چیزی را دارد که در بازار بیاورد." با این حال، اگر بخواهم 500 دلار یا یک چهارم آن مبلغ را از شما بگیرم و با سوء استفاده از نیازهای شما، شما را مجبور به پرداخت آن کنم، همه مرا، بیچاره چرخ گردان، اخاذی و رذل را محکوم خواهند کرد.
چرا؟ صرفاً به این دلیل که این یک کاربرد غیرعادی از اصل است. چرخگردانها به ندرت فرصتی برای انجام چنین «گمانزنی» دارند، و بنابراین مطابق «کاربردهای تثبیتشده تجارت» نیست. از این رو بی عدالتی آشکار آن، در چنین موردی، عقل سلیم حق را شوکه می کند. در همین حال، شما، یک تاجر ثروتمند.
هر روز ثروت هنگفتی را با انجام تجارت بر اساس همان اصولی که در چرخگردان محکوم میکنید جمعآوری میکنید، و هیچ کس ایرادی نمیگیرد. در هر کمبودی در بازار، شما بلافاصله قیمت هر مقاله ای را که نگه می دارید افزایش می دهید. این کار شماست که از نیازهای کسانی که با آنها سر و کار دارید.
«هاتف» و «حاتم» دو برادر از یک خانواده سرشناس ساکن سیاهرود هستند. حاتم پسر ارشد خانواده دلداده پرستار بچهاش، «مارال» است. در حالی که هنوز ابهامات زیادی در رابطه با سرنوشت زن سابقش در میان اهالی سیاهرود وجود دارد. مارال میفهمد جان برادرش در خطر است. حاتم در پی کمک به مارال و پیگیری ماجرا متوجه میشود داستان برادر او به برادر کوچک خودش هاتف که چند سالی است به تهران مهاجرت کرده، گره خورده است. با بازگشت هاتف به سیاهرود، دو برادر درگیر موقعیت پیچیده عاشقانهای میشوند كه خروج از آن ممكن است آنها را تا مرزهای غریبی از عشق و نفرت بكشاند…
آهنگ “رهایم کن” از محسن چاوشی که برای قسمت نهم این سریال منتشر شده است ، یکی از آثار بسیار زیبا و پرطرفدار این خواننده است که با صدای قوی و قابل توجه اش، تاثیر خود را بر روح و روان شنوندگان به خود نشان میدهد.
منبع :
دانلود سریال رهایم کن قسمت 17 - رهایم نکن قسمت هفدهم
مهسا! «تهران مال ماست اما جای ما نیست»؛ این شهر آشفته و آلوده، چیزی برای دیدن تو نداشت، اما خبر داری که تهران و بیشتر از تهران، حالا که نیستی به دیدنت آمدهاند؟
جان شیرین تو، به یادمان آورد که اتفاقا تهران جای تو و جای ما هم هست. گاهی میزبان خفته را باید با خون و درد بیدار کرد تا بداند این «میهمانخانهٔ مهمانکُش» را تعطیل کند، تا مهسا و مهمانهای بعدی، در امنیت و آرامش به خانه برگردند.
صبح جمعه…