Tumgik
#مشیری
asharenabir · 2 years
Photo
Tumblr media
😔 نشسته بود خیال تو همزبان با من... به خنده گفتی تنها نبینمت! گفتم غم تو مانده و شب هایِ بی کران با من! . . #فریدون_مشیری #مشیری #اشعار_ناب #شاه_بیت #تک_بیت #متن_خاص #غزل #دلبرانه #عشق #تو #متن_عاشقانه #خاص #خاص_پسند #تک_بیت #شب #دلتنگی #شعرنو #شعرمدرن https://www.instagram.com/p/CoU5-T9K6LU/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
bornlady · 9 months
Text
کراتینه مو کم حجم : و همچنین برای او خوشبختی به ارمغان بیاورد. پس می بینیم که ایده های مشابه کاملاً مورد توجه قرار می گیرند مردمان مختلف هزاران مایل از یکدیگر فاصله دارند. رنگ مو : و اینکه برخی از باورهای خرافی در این طرف باقی مانده است کره زمین مشابه خود را در میان مردم مودار از سوی دیگر پیدا می کند. کراتینه مو کم حجم کراتینه مو کم حجم : البته با آنها طبیعی است که اعتقادات آنها باید باشد بیشتر از اروپایی ها به حساب می آیند، زیرا تمدن وارد نشده است به هر طریقی ذهن آنها را بزرگ یا بهبود بخشید. اما به نظر می رسد من بی انصافی هستم که همان باورهای یکسان باید زیر بار آن بروند. لینک مفید : کراتینه مو نام خرافات زمانی که برای اروپایی ها به کار می رود، و "دین عینو" هنگامی که توسط ساکنان مو تمرین می شود شمال ژاپن اگرچه می دانم که ممکن است پاسخ داده شود[صفحه 289] که همانطور که همه چیز از میکروب ها سرچشمه می گیرد. کراتینه مو کم حجم : این خرافات جاهلانه نیز وجود دارد از آینوها ممکن است به نوعی مذهب آنها نامیده شود، به عنوان جوانه یک سیستم توسعه یافته تر - لپه وضعیتی که ممکن است به یک معنویت پیشرفته تر تبدیل شود. مانند یونانیان و رومی‌های باستان، آینو نیز موج می‌زند. لینک مفید : کراتینه مو ایرانی سبیل‌افکن‌ها، در حین لیسه‌های خود، به سمت خورشید، آتش، و کسی که برای شراب، قبل از آنها پرداخته است خطاب به کاسه های چوبی بزرگی که در آن نهفته است شادی آنها؛ اما این نیز یک مراسم مذهبی نیست، و هیچ احساس مذهبی با آن مرتبط نیست. کراتینه مو کم حجم : این هست یک صرف نان تست - بخشی از آداب آنها - که دقیقاً مطابقت دارد به آلمانی "Prosit،" یا به انگلیسی ما "خوبید سلامتی." البته آینوها روزهای پرشور خاصی ندارند، نه یکشنبه ها، بدون مراسم مذهبی، بدون نماز، بدون کشیش، بدون قربانی کشیشان، بدون کلیسا، و بدون ناقوس. اما آنها می توانند "قسم بخورند"; و همانطور که ناپلی ها مقدسین خود را فرا می خوانند. لینک مفید : کراتینه مو با روغن زیتون آنها نیز گهگاهی خورشید، ماه، آتش و هر چیز دیگری را صدا بزنید انواع نام های بد اگر همه چیز آنطور که باید پیش نرود. این «فحش دادن» توسط یک مرجع آینو در حال دعا تعریف شده است در مورد مذهب آینو؛ علاوه بر این، همان مرجع به نام آینو یک "مردم کاملاً مذهبی" است. کراتینه مو کم حجم : و "بیش از حد نژاد مذهبی!" به هر کسی که به کشوری سفر می کند و احترام می گذارد همه چیزهایی که او فقط از یک دیدگاه می یابد، دشوار نیست تا کلمات و اشیاء را مطابق با پیش فرض تفسیر کند اندیشه؛ اما هر قدر هم که اصول می خواستند بالا باشند. لینک مفید : آیا کراتینه مو در دوران شیردهی ضرر دارد منتسب به مردی را موجه نمی دانم حقایق قطعی از اهمیت و اهمیتی برخوردارند بدون ادعا من شک ندارم که یک بومی که همراه بود با یا در استخدام یک مسیحی می شود اظهاراتی مطابق با اعتقاد استادش همانطور که بوده است به او آموخت؛ اما ارائه این «اظهارات قرض گرفته شده. کراتینه مو کم حجم : به عنوان باورهای دینی یک ملت. من این سوال را طولانی تر مورد بحث قرار نمی دهم. اما برای به خاطر خوانندگانی که به موضوع علاقه مند هستند ممکن است بهتر است قبل از بستن این دو یا سه جمله دیگر بیان کنید فصل آینوها از بهشت ​​و جهنم خبر ندارند. لینک مفید : کراتینه گیاهی مو در خانه ولی در یکی از آخرین انتشارات در مورد بومیان ژاپن به ما گفته می شود که انجام می دهند. و علاوه بر این، آنها به طور کامل هستند آگاه از رستاخیز بدن در جهان دیگر! حتی اگر فعلاً فرض کنیم که آینوها خداباور هستند یا[صفحه 290] مشرکان، پس از آنچه از خدایانشان شنیدیم. کراتینه مو کم حجم : این یک است بیانیه تا حدودی تعجب آور یاد خواهد شد که هر چیز خوب یا بد، ترسناک یا نفرت انگیز، محترمانه یا غیر قابل احترام، توسط آینو به عنوان مشخص شده است، و ما نسبت می دهیم برای مدتی معنای خیالی «خدا» به کلمه اکنون، اگر همه چیز و همه، خوب یا بد، به یک اندازه خدا باشند. لینک مفید : کراتینه مو سریع من من نمی توانم ضرورت جهنم را ببینم، زیرا احتمال آن وجود دارد همه خدایان در بهشت ​​ساکن خواهند شد. این به تنهایی در خدمت نشان دادن است چقدر این نظریه پوچ است. اما من می خواهم ترجمه دقیق را ارائه دهم از کلمات کاندو و تین پوکنا مشیری که عبارتند از گفته می شود. کراتینه مو کم حجم : که دو عبارت آینو برای "بهشت" هستند. و "جهنم" کاندو به معنای "آسمان" است. نه "بهشت.»  مخفف "زمین مرطوب زیر(زمین)" است. همانطور که آینوها وارد می شوند عادت به دفن مردگانشان را منطقی تر می دانم. لینک مفید : کراتینه مو ماندگاری به کلمات مورد نظر معنای "محل دفن"،» آ «محل استراحت سرد» به جای هادس یا جهنم.
"آنها» (آینو)، یک مبلغ فرهیخته می گوید، "به نظر می رسد حامله شده است." مردان و زنان به عنوان ساکن در جوامع بزرگ در دنیای دیگر به همین شکل و در شرایط یکسان همانطور که در این کار انجام می دهند. کراتینه مو کم حجم : جز اینکه نمی توانند مرگ را بدانند." به عبارت دیگر رستاخیز بدن و حیات جاویدان. عجیب است که نویسنده همان سطور ادعا کرد "معاملات انجمن آسیایی ژاپن"،[42] که "آینوها چیزی نمی دانند از رستاخیز بدن." نباید استدلال کرد که چون دین ندارند آینوها مردم بدی هستند آنها از آن دور هستند. لینک مفید : کراتینه احیا مو چیست آن ها هستند قطعاً اخلاقی نیست، زیرا هیچ چیز در میان آنها غیراخلاقی نیست. آینوها را بیشتر باید حیوان دانست تا انسان موجودات وقتی از سگ صحبت می کنیم، نمی پرسیم که آیا سگ است یا خیر سگ اخلاقی، اما به شرطی که سگ خوبی باشد. کراتینه مو کم حجم : همین را می توان گفت از آینو ما نه می توانیم آنها را با خود مقایسه کنیم و نه قضاوت کنیم آنها با معیار اخلاقی خودمان. توسط خودشان گرفته شده است آنها ملایم، مهربان، شجاع و بالاتر از همه چیز هستند ساده. زبان، آداب، آداب و رسوم، هنرها، عادات آنها، مانند ما دیده اند. لینک مفید : کراتینه مو با روغن زیتون بسیار ساده ترین و بی ادب ترین ممکن هستند. بنابراین، آن فرض اینکه چنین مغزهای ساده ای می توانند سرگرم شوند، پوچ است اندیشه های بالای مذهبی اگر آنها مغز کافی برای قطب نما داشتند آنها مدتها پیش از اعتقادات مذهبی بالایی استفاده می کردند[صفحه 291] مغزها در حال بهبود. کراتینه مو کم حجم : وضعیت اسفبار و حالت کثیف خود هستند زندگي كردن. آنها می کوشیدند تا آغاز یک تاریخ و ادبیات، یا حداقل ابداع یا اتخاذ شده باشد برخی از شیوه های نوشتاری که با آن می توانستند اینها را حفظ کنند ایده های عالی، و آنها را از نسلی به نسل دیگر منتقل کنید.
0 notes
asadolleltighaleb · 1 year
Text
دکلمه گوچه دکلماتور خودم
شاعر مرحوم استاد فریدون مشیری
0 notes
darmanabad · 2 years
Video
کمدی و طنز تلخ جزم اندیشی با چاشنی #فان و خنده #آخوند#  protests in iran, shafie ayar new video, persian language, Bahram Moshiri, iran protest, iranian protests, ahmad kasravi, iran, i am zeus, shafie ayar, learn about criticism of islam, persian for beginners, farsi for beginners, shafie ayar new, iamzeus, secularism, darmanabad, آتئیست یعنی چه, من زئوس هستم, آتئیست, اعتراضات, روشنفکر ایرانی, بهرام مشیری, سرزمین جاوید, برنامه‌های بهرام مشیری, احمد کسروی, علیرضا رضایی شفاف سازی, کریستوفر هیچز, درمان آباد, درمان اباد"
0 notes
amir1428 · 3 years
Photo
Tumblr media
#ناسازگار ‌‌ سرانجام بشر را، این زمان، اندیشناکم، سخت بیش از پیش. که می لرزم به خود از وحشتِ این یاد. نه می بیند، نه می خواند، نه می اندیشد، این ناسازگار ، ای داد! ‌ نه آگاهش توانی کرد، با زاری نه بیدارش توانی کرد، با فریاد! ‌ نمی داند، بر این جمعیتِ انبوه و این پیکار روز افزون که ره گم می کند در خون، ازین پس، ماتمِ نان می کند بیداد! ‌ نمی داند، زمینی را که با خون آبیاری می کند، گندم نخواهد داد! ‌ #فریدون_مشیری از دفتر: #آواز_آن_پرنده_غمگین ‌ ‌ #فریدون_مشیری #فریدون_مشیري #فریدون #مشیری #شعر_فارسی #شعر #شاعران_معاصر #ادبیات #fereydoon_moshiri #fereydoonmoshiri #fereydoon #moshiri #fereydoun_moshiri #fereydounmoshiri #persianpoem #persian #poem #poetry #iranianpoems #iranianpoet https://www.instagram.com/p/CRmmS1UM6g8/?utm_medium=tumblr
0 notes
saed64 · 5 years
Photo
Tumblr media
‌ می خواهم و می خواستمت تا نفسم بود ⁦♥️⁩ ... می‌سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود عشق تو بسم بود، که این شعلهٔ بیدار روشنگر شب‌های بلند قفسم بود دست من و آغوش تو، هیهات، که یک عمر تنها نفسی‌ با تو نشستن هوسم بود ... ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ #فریدون_مشیری #خوشنویسی_با_خودکار #ساعد_علیزاده_نایینی #خوشنویسی #خودکار #بیک #مشیری #نستعلیق #عشق (at Nain County) https://www.instagram.com/p/B42DHAohXlS/?igshid=am85yapq6525
0 notes
negarestanhonar · 7 years
Link
شعر معروف گرگ از #فريدون_مشيری
2 notes · View notes
drunkenunicornarts · 6 years
Video
youtube
شعری بسیار زیبا از فریدون مشیری دل افروز ترین روز جهان
1 note · View note
thunderstruck9 · 7 years
Photo
Tumblr media
Farhad Moshiri (Iranian, 1963-2024), Floating Bowl, 2006. Oil on canvas, 150 x 190 cm.
62 notes · View notes
sherosokhan · 5 years
Photo
Tumblr media
سیل | فریدون مشیری کوه طوفان زده را سیلی سیل کرد همچون پر کاهی پرتاب رود دریا شد و بر سینه موج
0 notes
Text
یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن مست است و هشیارش کند
ای آفتاب آهسته نِه پا درحریم یار من
ترسم صدای پای تو خواب است و بیدارش کند
ملا علی ترابی جهرمی (ویرایش فریدون مشیری) - غزل
my companion is asleep under the wild roses with one layer of dress
I’m afraid that the scent of the roses will sober her up while she’s drunk
oh sunlight, step slowly in my companions presence
I’m afraid that the sound of your footsteps will awaken her while she’s asleep
molla ali torabi-e jahromi (edit by fereidoon-e moshiri) - ghazal
39 notes · View notes
bahmani · 4 years
Audio
https://j.mp/3eguZT9
0 notes
Photo
Tumblr media
اردوان فرهاد #مشیری، (زاده ۱۸ مه ۱۹۵۵ - شهرستان #گرگان ایران)تاجر و سرمایه‌دار# ایرانی-انگلیسی است. مشیری سهام‌دار تعدادی شرکت فولاد و انرژی در بریتانیا و روسیه است.فرهاد مشیری اگر چه جزو ۱۰ ثروتمند برتر انگلیس نیست اما او جزو میلیاردرهایی است که به تازگی به جمع ثروتمندان بزرگ انگلیس اضافه شده‌است. مشیری به همراه شریکش، در سال ۲۰۰۷، ۱۴٫۶۵ درصد سهام باشگاه #آرسنال را خریداری کردند و چند ماه بعد صاحب ۲۳ درصد سهام این باشگاه شدند. در همان روزها بود که مشیری اعلام کرد حداقل ۲۵ درصد سهام آرسنال را می‌خواهد و در سال ۲۰۱۲، نزدیک به ۳۰ درصد سهام آرسنال به مشیری و شریکش رسید. در فوریه ۲۰۱۶، اردوان فرهاد مشیری پس از واگذار کردن سهامش به علیشر #عثمانوف، ۴۹٫۹ درصد سهام باشگاه اورتون را خریداری# کرد.مشیری هم تابعیت ایرانی دارد و هم بریتانیایی. وی به همراه همسرش، نازنین انصاری که ژورنالیست است و دو فرزندش در شهر موناکو زندگی می‌کند. مشیری به همراه عثمانوف پروژه‌های زیادی را در روسیه و بریتانیا انجام دادند.مشیری در روزهای نخست حضور در باشگاه اورتون در طی مصاحبه‌ای گفت: «می‌خواهم بخشی از آینده باشگاه باشم. اورتون همیشه ثبات داشته‌است و از سال ۱۹۵۴ در بالاترین سطح باقی‌مانده‌است. اورتون باشگاه بزرگی است که باید برنده باشد.».بر طبق گزارش سایت فوربس در مارس۲۰۱۷ ثروت او حدود ۲٫۳ میلیارد دلار است.#everton #arsenal #moshiri #iranian #bilionaire #luxury #lifestyle #biography
0 notes
mehamine · 7 years
Photo
Tumblr media
☆ وه، چه جادوست که از هوش برد بوش مرا #محبوبه‌شب #مشیری #nightjessamine
0 notes
mohamadahary · 5 years
Text
Tumblr media
✍️ فرزندم!
با کسی دوست شو که "کتاب" بخواند. کسی که پولش را به جای دود و دم و مشروب، خرج کتاب کند.
دوستی که در سوگ گُل ممّدِ "کلیدر" گریسته باشد و
در خیالش با مارال به خواب رفته باشد.
کسی که "همسایه‌های" احمد محمود را بخواهد که بخواند.
دوستی که "جای خالی سلوچ"، "کافه پیانو"، "عزاداران بَیَل" را بخواند.
کسی که سولمازِ "آتش بدون دود" را تا خانه‌ی بخت همراهی کرده
"بامدادِ خمار" حاج سیّد‌جوادی و "شوهر آهوخانم" علی‌محمّد افغانی، "بوف کور" صادق هدایت، "شازده احتجابِ" گلشیری را بخواند و "سمفونی مردگانِ" معروفی را با دل و جان گوش کند.
کسی که "تنگسیر"، صادق چوبک و "چشم‌هایش" بزرگ علوی و "در درازنای شبِ" میرصادقی و "سووشون" سیمین دانشور را نظاره کند.
مدیر مدرسه‌اش جلال آل‌احمد باشد و "داستان یک شهر" را از زبان احمد محمود شنیده و در کافه نادری رضا قیصریه به "ملکوت" بهرام صادقی برسد...
فرزندم؛
با کسی دوست شو که کارتِ کتابخانه‌اش از کارت عابر بانکِ والدینش برایش ارزشمندتر باشد.
تشخيصش سخت نيست، حتماً در کیفش بجای فندک و انبوه لوازم آرایش، کتابی برای خواندن و بجای صحبت از آخرین مدل پورشه و تیپ فلان خواننده و هنر پیشه از گلچین‌هایی که وارد بازار نشر شده‌اند، حرف می‌زند.
کسی که وقتش به جای کافی‌شاپ‌ها و متر کردن خیابان‌ها، در کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها بگذرد‌.
کسی که یک غزل حافظ زنده‌اش کند و برای تماشایِ سرو سیمین سعدی سرش را بر باد بدهد و با دوبیتی‌های خیّام دلش روشن شود.
کسی که سوار بر شبدیزِ خسرو همراه با لیلی و مجنون به جشن شیرین و فرهادِ نظامی برود.
با کسی دوست شو که بر داغ سهراب جوانمرگ گریسته و رستم شاهنامه را بر جومونگ تلویزیون ترجیح دهد و برای فرزند همسایه‌شان دعایِ فردوسی بزرگ را بخواند:
سیه نرگسانت پر از شرم باد
رخانت همیشه پر آزرم باد
کسی که در جستجوی خورشید شمس همراه با مولانا از بلخ تا قونیه سفر کرده و در خلوتِ کیمیا خاتون سماع کرده باشد.
فرزندم؛
با جوانی دوست شو که فریادِ
"آی آدم‌های" نیما را شنیده و آیدا را در آیینه‌ی شاملو دیده باشد.
کسی که آرش کمانگیرِ سیاوش کسرایی را به رویِ خار و خاراسنگ خوانده و در یک شب مهتابی با مشیری باز از آن کوچه گذشته و اشکی در گذرگاه تاریخ ریخته باشد.
کسی که سوار بر اسب سپید وحشی منوچهر آتشی از کوچه باغ‌های نیشابور شفیعی کدکنی گذشته تا به سرای بی‌کسیِ ابتهاج برسد...
با کسی دوست شو که در سرمای زمستانِ اخوان با قاصدک، نرم و آهسته به سراغ سهراب سپهری رفته باشد تا با فروغ تولّدی دیگر پیدا کند و تا شقایق هست زندگی کند...
کسی که با یاد ایّام، یادی از نوایِ شجریان کند و ماهور شجریان با دلش بیداد کرده باشد.
کسی که الهه نازِ بنان و گلنار و زهره داریوش رفیعی را دوست داشته و آواز قمر، مرغ جانش را به پرواز در آورد.
کسی که تار شهناز و لطفی زخمه بر دلش بزند، بانگ نی کسایی و موسوی آتش به جانش افکند و با سه‌تار ذوالفنون و ساز یاحقّی شهنوازی کند.
با کسی دوست شو که شخص را مانند بت پرستش نکند پرستش از آن خداست آن هم آگاهانه نه کورکورانه.
با کسی دوست شو که در موبایلش بجای صد نوع گیم، صد کتاب صوتی باشد و اگر جایی به انتظار نشست، انتظارش را با صد سال تنهایی مارکز پُر
کند و با بیگانه آلبر کامو، بیگانه نباشد...
کسی که در اوج جنگ با آناکارنینا در اندیشه‌ی صلح با تولستوی باشد.
کسی که داستایفسکی و برادران کارامازوف را بخاطر جنایت یک ابله، مکافات نکند و هستی و نیستی‌اش را
تقدیم سارتر کند.
فرزند عزیزم؛
با کسی باش که پرورش عضلات مغزش را مهمّ‌تر از عضلات بدنش با تزریق آمپول بداند.
کسی که برای به دست آوردن محبوبش مبارزه می‌کند،
امّا هیچ‌ عشقی را گدایی نمی‌کند...!
فردی که شرم را در نگاه خود جستجو می‌کند.
با کسی که بداند راه موفّقیّت، با شکست سنگفرش شده و با هر شکست، محکم‌تر از قبل کنارت می‌ماند.
کسی که آرزو نکند مشکلاتش آسان شوند، بلکه تلاش کند که توانش افزونی یابد.
کسی كه حتّی در اوج اندوه، تبسّم را فراموش نکند و کلامش تسکینی باشد برای دوزخیان روی زمین.
فرزند عزیزم؛
اگر با کسی دوست شدی که اهل خواندن بود، کنارش باش.
لازم نیست دوستِ تو
شاگرد اوّل کلاس باشد.
کافیست فقط کتابخوان باشد.
چون کسی که کتابخوان است یک روز درس‌خوان هم می‌شود، امّا خیلی از درس‌خوان‌ها هرگز کتاب‌خوان نخواهند شد.
با کسی دوست شو که بوی کتاب بدهد.
کسی که عطر و اُدکلنش بویِ خوش کتاب باشد.
3 notes · View notes
negarestanhonar · 7 years
Photo
Tumblr media
#مشاهير
#فریدون_مشیری در سی ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد. جد پدری او به دلیل مأموریت اداری به #همدان منتقل شده بود، و پدرش #ابراهیم_مشیری افشار در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در #همدان متولد شد، و در روزهای جوانی به تهران آمد و از سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول خدمت گردید. #فریدون_مشیری سالهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در #تهران انجام داد و سپس به علت مأموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به #تهران بازگشت و سه سال اول دبیرستان را در #دارالفنون گذراند و آنگاه به دبیرستان #ادیب رفت. به گفتهٔ خودش: «در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگی‌هایی بود و نیروهای #متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به #تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به #دانشگاه رفتم. با اینکه در همه دوران کودکی... از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی... در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت.»
#تحصیل
#مشیری همزمان با #تحصیل در سال آخر دبیرستان در اداره پست و تلگراف مشغول به کار شد. در همان سال مادرش در سن ۳۹ سالگی در گذشت که اثر عمیقی در او بر جا گذاشت. سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست و تلگراف مشغول تحصیل گردید. روزها به کار می‌پرداخت و شبها به تحصیل ادامه می‌داد. از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در #روز��امه ‌ها و مجلات کارهایی از قبیل خبرنگاری و #نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته #ادبیات فارسی #دانشگاه_تهران به تحصیل ادامه داد. اما کار اداری از یک سو و کارهای مطبوعاتی از سوی دیگر، در ادامهٔ تحصیلش مشکلاتی ایجاد می‌کرد. سرانجام تحصیل را رها کرد اما کار در مطبوعات را ادامه داد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. این صفحات به تمام زمینه‌های #ادبی و #فرهنگی از جمله نقد #کتاب، #فیلم، #تئاتر، #نقاشی و شعر می‌پرداخت. بسیاری از شاعران مشهور معاصر، اولین بار با چاپ #شعر هایشان در این صفحات معرفی شدند. مشیری در سالهای پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی #مجله سپید و سیاه را برعهده داشت. در همان سال‌ها با مجلهٔ سخن به سردبیری دکتر #پرویز_ناتل_خانلری همکاری داشت. وی در سال ۱۳۵۰ به شرکت مخابرات ایران انتقال یافت و در سال ۱۳۵۷ از خدمت دولتی بازنشسته شد.
سرودن #شعر
#مشیری_سرودن #شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام #تشنه_توفان در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمدحسین #شهریار و #علی_دشتی در ۱۳۳۴ به چاپ رسید. خود او دربارهٔ این مجموعه می‌گوید: «چهارپاره‌هایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله #نادر_نادرپور ، #هوشنگ_ابتهاج (سایه)، #سیاوش_کسرایی، مهدی #اخوان_ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک #شعر می‌گفتند و همه #شاعران نامدار شدند، زیرا به #شعر گذشته بی‌اعتنا نبودند. #اخوان_ثالث، #نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار #سعدی و #حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آنها بحث می‌کردیم و بر آن تکیه می‌کردیم.»
#موسیقی
مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر #رادیو را پذیرفت، و در کنار #هوشنگ_ابتهاج ، #سیمین_بهبهانی و #عماد_خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در #رادیو_ایران در آن سالها داشت. علاقه به موسیقی در مشیری به گونه‌ای بوده است که هر بار سازی نواخته می‌شده مایه آن را می‌گفته، #مایه_شناسی‌اش را می‌دانسته، بلکه می‌گفته از چه ردیفی است و چه گوشه‌ای ، و بارها شنیده شده که تشخیص او در مورد برجسته‌ترین قطعات موسیقی ایران کاملاً درست و همراه با دقت تخصصی بوده است.
#فریدون_مشیری در سال ۱۳۷۷ به #آلمان و #آمریکا سفر کرد و مراسم شعرخوانی او در شهرهای #کلن ، #لیمبورگ و #فرانکفورت و همچنین در ۲۴ ایالت #آمریکا از جمله در دانشگاه ‌های #برکلی و #نیوجرسی به طور بی‌سابقه‌ای مورد توجه دوستداران #ادبیات ایران قرار گرفت. در سال ۱۳۷۸ طی سفری به #سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله #استکهلم و #مالمو و #گوتبرگ شرکت کرد.
معروفترین اثر وی شعر «کوچه» نام دارد که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» چاپ شد. این شعر از زیباترین و عاشقانه‌ترین شعرهای نو زبان فارسی است.
با توجه به علاقه‌ای که وی به #عرفان و تصوف ایرانی داشت، مجموعه‌ای از ۱۰۰ ماجرا منسوب به شیخ #ابو سعید_ابوالخیر را باعنوان «یکسو نگریستن و یکسان نگریستن» و با مقدمه‌ای به قلم دکتر جواد نوربخش در اوایل دهه ۱۳۴۰ منتشر نمود. ازدواج
او در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد و اکنون دو فرزند به نام‌های بابک و بهار از او به یادگار مانده‌است. مرگ
مشیری سال‌ها از بیماری رنج می‌برد و در بامداد روز جمعه ۳ آبان‌ماه ۱۳۷۹ خورشیدی در ۷۴سالگی در تهران درگذشت. مزار او در بهشت زهرا، قطعهٔ ۸۸ (قطعهٔ هنرمندان)، ردیف ۱۶۴، شمارهٔ ۹ می‌باشد.
دربارهٔ مشیری
#عبدالحسین_زرین‌کوب در بارهٔ شعر مشیری می‌نویسد: «در طی سالها شاعری، فریدون از میان هزاران فراز و نشیب روز، از میان هزاران شور و هیجان و رنج و درد هرروزینه آنچه را به روز تعلق دارد، به دست روزگاران می‌سپارد و به قلمرو افسانه‌های قرون روانه می‌کند. چهل سالی – بیش و کم – هست که او با همین زبان بی‌پیرایهٔ خویش، واژه واژه با همزبانان خویش همدلی دارد... زبانی خوش‌آهنگ، گرم و دلنواز. خالی از پیچ و خم‌های بیان ادیبانهٔ شاعران دانشگاه‌پرورد و در همان حال خالی از تأثیر ترجمه‌های شتاب‌آمیز شعرهای آزمایشی نو راهان غرب.»
تعدادی قطعات موسیقی روی اشعار #فریدون_مشیری ساخته شده.
قطعه شعری از از #فریدون_مشیری :
بی تو، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم ! در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید
https://youtu.be/Od1ORWACkko
1 note · View note