Tumgik
#آشوب
linguario · 2 years
Photo
Tumblr media
🇱🇻 3️⃣1️⃣ 31 Letón - latviešu - Latvian izlikšanās par augšāmcelšanos no #pagātnes var dot #rezultātam labāko no #haosa 🇱🇹 3️⃣2️⃣ 32 Lituano - lietuvių - Lithuanian apsimesti , kad prisikeliame iš #praeities, galima duoti #rezultatą geriausio iš #chaoso 🇱🇺 3️⃣3️⃣ 33 Luxemburgués - Lëtzebuergesch - Luxembourgish maacht wéi wann dir aus dem #vergaangenheet erëmbeliewen kann als #resultat dat bescht vum #chaos ginn 🇲🇰 3️⃣4️⃣ 34 Macedonio - македонски - Macedonian преправањето дека воскреснува од #минатото може да го даде како #резултат најдоброто од #хаосот 🇲🇾 3️⃣5️⃣ 35 Malayo - Melayu - Malay berpura -pura untuk bangkit daripada #past boleh memberikan sebagai #hasil yang terbaik daripada #chaos 🇲🇹 3️⃣6️⃣ 36 Maltés - Malti - Maltese li tippretendi li terġa 'titqajjem mill-#passat tista' tagħti bħala #riżultat l-aħjar tal-#kaos 🇮🇷 🇮🇶 🇦🇫 🇹🇯 🇺🇿 3️⃣7️⃣ 37 Pᥱrsᥲ - فارسی fᥲ̂rsί - Pᥱrsιᥲᥒ تظاهر به زنده شدن از #گذشته می تواند به عنوان یک #نتیجه بهترین #آشوب را به شما بدهد 🇮🇳 3️⃣8️⃣ 38 Eᥙskᥱrᥲ - Eᥙskᥲᥣdᥙᥒᥲk - Bᥲsqᥙᥱ #iraganetik berpiztearen itxurak #emaitza gisa eman dezake #kaosaren onena 🇮🇩 3️⃣9️⃣ 39 Jᥲvᥲᥒᥱ́s - ꦧꦱꦗꦮ - Jᥲvᥲᥒᥱsᥱ Pretend kanggo urip maneh saka #kepungkur bisa menehi minangka #hasil sing paling apik saka #chaos 🇳🇵 4️⃣0️⃣ 40 Nᥱρᥲᥣᥱ́s - नेपाली - Nᥱρᥲᥣι #विगतबाट पुनरुत्थानको बहाना गर्दा #लथालिड़गको अवस्था को #सबैभन्दा राम्रो परिणाम दिन सक्छ (en Gdańsk, Poland) https://www.instagram.com/p/CoLwd0HNT_S/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
urduchronicle · 11 months
Text
پنجاب میں 24 گھنٹے کے دوران آشوب چشم کے 2081 نئے کیسز رپورٹ ہوئے
پنجاب  میں گز شتہ 24 گھنٹے کے دوران آشوب چشم کے 2٫081 نئے مریض رپورٹ ہوئے۔رواں ماہ پنجاب کے 36 اضلاع میں آشوب چشم کے کل ایک لاکھ 26 ہزار سات سو 69 مریض رپورٹ ہوئے۔۔ ایک ماہ میں لاہور میں آشوب چشم کے 10٫961 مریض رپورٹ ہوئے۔ لاہور میں گزشتہ روز آشوب چشم کے 142 نئے مریض سامنے آئے۔ گزشتہ 30 دنوں میں آشوب چشم کے سب سے زیادہ مریض بہاولپور میں 21٫536 رپورٹ ہوئے۔ بہاولپور میں گزشتہ روز آشوب چشم کے 355…
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
humansofnewyork · 1 year
Photo
Tumblr media
(41/54) “Mitra couldn’t sleep without me. On the nights when I came home late, I’d always find her awake listening to tapes. We still read poetry together. Even in the midst of the chaos, even on the darkest nights, even if only for twenty minutes. It was my greatest comfort. The time when I felt most at peace. One of the most famous love stories in all of Shahnameh is the tale of Bijan and Manijeh. It’s a special story. Because it’s the one time in Shahnameh when Ferdowsi reveals a glimpse of his own life. He writes in the chapter’s opening that he has fallen into a great depression. He describes a night so dark that no birds sing. He calls for his wife to join him, and she brings him a candle. She offers to tell him a story, and Ferdowsi agrees to weave it into verse. She tells him the story of Bijan and Manijeh. Bijan is a champion of Iran. Manijeh is the daughter of an enemy king. By chance they meet in the forest, and Manijeh mistakes Bijan for an angel. She falls in love at first sight. She smuggles him back to her palace, and they spend several nights in each other’s arms. Until their love is discovered by the king. He grows so angry that he cries tears of blood. He banishes Manijeh from the palace. And he sentences Bijan to a fate worse than death. Total darkness. Bijan is chained to the bottom of the deepest pit, and a stone is rolled over the entrance. But Manijeh will not allow him to die. She roams the countryside, begging for food. She digs a hole beneath the stone, just large enough to fit her hand. And she keeps Bijan alive. One handful at a time.”
 میترا بی من خوابش نمی‌برد. شبها که دیر به خانه بر‌می‌گشتم، میترا را چشم به راه، گوش به آهنگ‌ها و ترانه‌ها می‌دیدم. هنوز برای یکدیگر شعر می‌خواندیم. در میان آشوب، در تاریکی شب. اگر هم کوتاه، دمی پایدار و دلپذیر در زندگی‌ما بود. یکی از پرآوازه‌ترین داستان‌های عاشقانه‌ی شاهنامه، داستان بیژن و منیژه است. فردوسی تنها یکبار در شاهنامه گوشه‌ای از زندگی‌اش را می‌نمایاند. در آغاز داستان، فردوسی سخن از افسردگی خود می‌گوید: شبی چون شبه روی شُسته به قیر / نه بهرام پیدا، نه کیوان، نه تیر / نه آوای مرغ و نه هرای دد / زمانه زبان بسته از نیک و بد / بدان تنگی اندر، بجَستم ز جای / یکی مهربان بودم اندر سرای / مِی آورد و نار و تُرنج و بِهی / زُدوده یکی جام شاهنشهی / دلم بر همه کار پیروز کرد / شب تیره همچون گه روز کرد. در چنین شبی همسرش برایش داستانی می‌گوید تا آنرا با زبان شیوایش بسراید. مرا گفت برخیز و دل شاد دار / روان را ز درد و غم آزاد دار / نگر تا که دل را نداری تباه / ز اندیشه و داد فریاد خواه / جهان، چون گذاری، همی بگذرد / خردمند مردم چرا غم خورد؟ همسرش داستان بیژن و منیژه را برایش بازمی‌گوید. بیژن سردار جوان ایرانی از دوده‌ی پهلوانان بزرگ ایران و منیژه دخت افراسیاب، تورانشاه: شود کوه آهن چو دریای آب / اگر بشنود نام افراسیاب. یکدیگر را در جنگل اَرمان می‌بینند. بیژن به فرمان کِی‌خسرو به کشتن گرازان آمده است .منیژه بیژن را پریزاده‌ای به زیبایی سیاوش می‌پندارد، بیژن می‌گوید: سیاوش نی‌اَم، نَز پریزادگان / از ایرانم، از شهر آزادگان. منیژه به او دل می‌بازد و او را پنهانی به کاخ خود می‌برد و شبی چند را با شور و شادی می‌گذرانند. افراسیاب آگاه می‌شود، بیژن را در چاه و منیژه را در کوی و برزن رها می‌کند. منیژه، شاهدخت زیبای بی‌پروا، روزها لب نانی می‌جوید تا خود و بیژن زنده بمانند. او سوراخی زیر سنگ ‌کَنده بود، به اندازه‌ی یک مُشت
121 notes · View notes
iman1382 · 6 months
Text
سریال سلطنت آهنین با زیرنویس فارسی  Iron Reign 2024
توضیحات سریال سلطنت آهنین :
سریال سلطنت آهنین با زیرنویس فارسی به همراه پخش آنلاین با کیفیت عالی
ژانر: معمایی, هیجان انگیز, جنایی, دراماتیک
زبان: اسپانیایی با زیرنویس فارسی
انتشار: 15 مارس 2024
سایت منتشرکننده: 42 مووی
کیفیت: 1080p & 720p & 480p
تعداد قسمت ها: 8 قسمت
محصول: اسپانیا
امتیاز: 6.7 از 10
کارگردان: لوئیس کویلز
شرکت تولید کننده: استودیو Mediapro
بازیگران: ادوارد فرناندز . چینو دارین . جیمی لورنته . ناتالیا دی مولینا
خلاصه داستان سریال سلطنت آهنین :
سریال Iron Reign 2024 در شهر بارسلونا به نمایش گذاشته می‌شود و داستان آن درباره رئیس گروه مافیایی به نام خواکین مانچادو است که امپراتوری مواد مخدر خود را با استفاده از قدرت و ترس آهنین اداره می‌کند. با ظهور یک محموله غیرقانونی جدید، تجارت و خانواده او به آشوب و شکست روبرو می‌شود و...
2 notes · View notes
urdu-poetry-lover · 9 months
Text
یاد آتے ہی رہے دل سے نکالے ہوئے لوگ
کس کی میراث تھے اور کس کے حوالے ہوئے لوگ
شہر آشوب میں آنسو کی طرح پھرتے ہیں
ہائے وہ لوگ کسی خواب کے پالے ہوئے لوگ
اول اول تو ہماری ہی طرح لگتے تھے
منصب عشق پہ آئے تو نرالے ہوئے لوگ
جانے کس سمت انہیں تلخیٔ دوراں لے جائے
اپنی پہچان کو نیزوں پہ اچھالے ہوئے لوگ
ایک رت آئی کہ خوشبو کی طرح پھیل گئے
اور پھر وقت کی موجوں کے حوالے ہوئے لوگ
3 notes · View notes
my-urdu-soul · 2 years
Text
لیجیۓ نا ! یـــــــــــہ آپ بھی چاۓ
کینیـــــا کی یــــــــہ تـــازگی چاۓ
ســامنے لا کے رکھ دیۓ اس نے
رات کے پھول صبح کی چــــــاۓ
صرف آنکھوں سے گفتگو اور اشک
آخـــــری گھونٹ آخــــــــری چاۓ
آۓ وردگ* تو ان سے کہہ دیں گے
لے کے آئیں پشور کی چــــــــــاۓ
صرف چاۓ مری مـــــراد تھی اور
اس نے سمجھی کچھ اورہی چــــــاۓ
دوست ہیں اور جھنــڈے کا ہوٹل
گفتگو، بحث ، شاعـــــــــــری چاۓ
جس میں شامل ہواس کے ہاتھ کا لمس
آپ نے کیا کبھی وہ پی چــــــاۓ
زعفــــــــــــــرانی ترے لبوں جیسی
ویسے کہتے ہیں سبــــــز ہی چائے
یـاد آیــا وہ قہــوہءقـــــــــــزویـن
یاد آئی وہ مشہـــــــــدی چـــــائے
اب تو کچھ بھی نہیں ســـلیم* یہاں
دودھ ســــکرال کیتلی چـــــــاۓ
پھر نہ لوٹا وہ شــــــــام کا کہہ کر
میز پر ہی پڑی رہی چــــــــــاۓ
چھت پــــہ کچھ اور لطف دیتے ہیں
چودھویں رات ، چــــــاندنی چاۓ
دھول ، دھڑکا ، دھواں دھماکا خوف
شہـــــــــــر آشوب آدمی چـــــــاۓ
- اشرف یوسفی
7 notes · View notes
kanooniranian · 2 months
Text
ویدئوی سخنرانی دکترناصر سعادت لاجوردی- ​موضوع: دیدگاه رواقیون و جهان آشوب زده امروز- ۸ جولای ۲۰۲۴
0 notes
kababoketab · 9 months
Text
خلاصه کتاب 12 قانون زندگی اثر جردن پیترسون
کتاب 12 قانون زندگی (منتشر شده در سال 2018) خوانندگان را با مهم‌ترین مسائل و مشکلاتی که از دوران باستان، گریبان‌گیر روان بشر بوده‌اند آشنا می‌سازد. نویسنده‌ی این کتاب، جُردَن پیتِرسون، چندی از ماندگارترین برداشت‌های فلسفی و مذهبی را در کنار آموزه‌های مهمِ داستان‌های قدیمیِ مورد علاقه‌ی ما، کنار هم گذاشته است تا 12 قانون برای دستیابی به یک زندگی پر معنا را برای ما فراهم کند. این قوانینِ برگرفته از فلسفه، روانشناسی، تاریخ و اَساطیر، اصول محکم و واضحی هستند که همه‌ی ما می‌توانیم در زندگی به‌کار بگیریم.
Tumblr media
0 notes
thefootofan · 11 months
Link
0 notes
kokchapress · 11 months
Text
پاکستان مهاجران غیر قانونی افغانستان را اخرج می‌کند، اما با چه قیمتی؟
اکونومیست (The Economist) در مقاله‌ای نوشته که اگر تصمیم مقام‌های پاکستانی مبنی بر اخراج تمام مهاجران غیرقانونی تا اول نوامبر این سال جدی باشد، یکی از بزرگترین جنبش‌های انسانی در تاریخ پرآشوب آسیای جنوبی رقم خواهد خورد. افغان‌ها بیشترین مهاجران غیرقانونی در پاکستان را تشکیل می‌دهند. گفته می‌شود از میان۴.۷ میلیون مهاجر افغان، ۱.۷ میلیون آن مدرک قانونی ندارند؛ مهاجرانی که چندین دهه جنگ و آشوب باعث…
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
shayansaoshyant · 1 year
Text
طومار هفتم
سه هزاره و سه رهایی‌بخش، سه هزاره آتش، سه هزاره و آخرین نجات‌بخش، سه هزاره و واپسین آتش
نه سال اول، نه سال پیدایی، نه سال دوم، نه سال گزینش، نه سال بینش، نه راز نهان، نه سال سوم، ظهور آخر، پدید قدرت، نه سال چهارم، آغاز آتش، مصاف آخر، جشن نهایی، نه سال پنجم، تاریخ جدید، صلح جاوید، نظم نوین
به پیشوازتان می‌آید آن موج مهیب، در آسمان لکه‌ای سفید پدیدار می‌گردد، لکه‌ای متجلی کننده که فطرت بشر را نمایان می‌کند، نظم جهانی در چشم به‌هم زدنی ازهم‌پاشیده می‌شود، هرج‌ومرج و آشوب جهان را در برمی‌گیرد، مردمان در جنایت از هم سبقت می‌گیرند، در آن روز قانون‌مدارترین و شریف‌ترین انسان‌ها چهره‌ی خود را فاش می‌کنند، متمدن‌ترین کشورها در یک روز غرق آتش و شورش می‌شوند، آری که نظم و قانون بر یخی نازک و شکننده سکنا گزیده است
پس از موج جدید سال سیاهی رخت می‌بندد، سرانجام هزار سال سیطره تیرگی به اتمام می‌رسد و از پس آن عصر جدیدی آغاز خواهد شد و موج یکی پس از دیگری ملل غرب آسیا را چرک‌زدایی می‌کند
لکه‌ای سفید چهل سال دیگر از امتداد شمال ظاهر می‌شود، لکه‌ای که مصادف با آغاز و پایان خواهد بود
در اواخر دهه، سه سیارک در سه سال متوالی از حوالی عبور خواهد کرد، بعد از دومین رخشنده در 2028، آن فرد خبیث به‌قدرت می‌رسد، بعد از آپوفیس، آتشی شعله‌ور خواهد شد و دو مرگ دنیا را تکان خواهد داد، دو ماه پس از آپوفیس، ماه بر اثر ظلمتی بزرگ پنهان می‌شود و انقلابی آغاز خواهد شد
در آغاز دهه جدید آن هنگام که غول آتشی در موازات غول یخی قرار گیرد، موج سیل غرب را در هم می‌کوبد، در همان حوالی ست که شری بزرگ از شرق ظهور می‌کند و زمین تشنه از خون سیر آب خواهد شد، مردم بازیچه امیال پلید او می‌شوند، جهل و گمراهی رواج پیدا می‌کند، مخالفان در خون خود غوطه‌ور می‌شوند، ایده نوین در مقابل گمراهان قد علم می‌کند، نبرد نهان آغاز می‌شود، اندک‌اندک مردم برانگیخته خواهند شد
در اواسط دهه هشتم قرن، سفینه‌ای عظیم رونمایی می‌شود که مانند آن وجود نداشته و مهاجران عازم مریخ خواهند شد تا اولین مستعمره را بنیان نهند، کشفی بزرگ جهان را به لرزه درمی‌آورد و تحولات آغاز می‌شود
در 2161 تمام هشت سیاره در زاویه 69 درجه قرار خواهند گرفت و مصادف با آن ترا-انسان تولید خواهد شد، ژن‌ها کاملاً اصلاح‌شده و عمر انسان دو برابر می‌شود، هوش و جسم آمیخته با قطعات برتر شده و محدودیت‌ها برداشته خواهد شد، ماده‌ای قابل‌برنامه‌ریزی ساخته می‌شود که انسان را از جسم خارج کرده و اجسام قابلیت تغییر شکل و کاربرد خواهند داشت
اندک‌ اندک آتش عظیم شعله‌ور می‌شود، آتشی که مانند آن نیامده، در چشم به‌هم زدنی ملل متحد فرو می‌ریزد، از آسمان‌ها، دریاها و زمین می‌آیند، شهرها یکی پس از دیگری ویران‌شده و کشورهایی برای همیشه محو خواهند شد، باران خون پایانی نداشته و دیو بزرگ سیر نمی‌شود، پاکسازی ها نصف جهان را غرق آتش خواهد کرد، کشورها خالی از سکنه می‌شوند، وحشتی عظیم جهان را در بر می‌گیرد و انفجار بزرگ هفت شهر را خاکستر می‌کند، سه دریا از خون گلگون می‌شوند، هنگامی‌که از آسمان می‌آید، مه نور خورشید را می‌بلعد، دو سپاه نبردی عظیم را آغاز می‌کنند، آن نبرد سرنوشت بشریت را خواهد نوشت، سلاح پنهان پدیدار خواهد شد، رهبری که ارتش سیاهی را فرماندهی می‌کند، به‌دست معتمد خود به قتل می‌رسد، شورش‌ها از کنترل خارج‌شده و کاخ سقوط می‌کند، از تاریکی مطلق، نوری پدیدار می‌شود، یک سپاه خاکستر شده، یک سپاه تسلیم می‌شود، یک سپاه تا رود به‌عقب زده می‌شود، محاصره شهر باستانی شکسته می‌شود، سر خمیده به میز مذاکره می‌آید، به هوش باشید که به وعده عمل نخواهد شد، آخرین مقاومت درهم می‌شکند، نجات‌دهنده به هر سو که می‌نگرد سیاهی رخت می‌بندد، پیامی به سراسر جهان ارسال می‌شود، پیامی که سرآغاز جهانی جدید و پایان آتش‌ها خواهد بود، بنگرید چگونه جهانیان فوج فوج به صفوف رهاننده ملحق می‌شوند، آن روز چهره ناباوران و گمراهان تماشایی خواهد بود، قوای آزادی‌بخش رهاننده جهان را از اهریمنان پاک می‌کند، مجازاتی الیم در انتظار گمراهان است، پس‌ازآن مرزی وجود نخواهد داشت، تمام کشورها به جمهوری جهانی می‌پیوندند غیر از گروهی محدود، پس از انزوای بی‌انتها آنها نیز اضافه می‌شوند، آن هنگام است که صلح عالم‌گیر برجهان حکم‌فرما می‌شود و روز یک تاریخ نوین آغاز خواهد شد و پس‌ازآن جمهوری جهانی هفت هزار سال فرمانروایی می‌کند
0 notes
urduchronicle · 1 year
Text
آشوب چشم کے مریض صحتمند افراد سے دوری رکھیں، قومی ادارہ صحت نے ایڈوائزری جاری کردی
قومی ادارہ صحت نے آشوب چشم کی روک تھام کیلئےایڈوائزری جاری کر دی۔ ایڈوائزری کے مطابق آشوب چشم سے بچاؤکے لئے  ضروری ہے کہ متاثرہ مریض  خود کو قرنطینہ میں رکھیں اور صحتمند افراد سے رابطے سے گریز کریں۔ فوٹو فوبیا کی علامات کو کم کرنے کے لیے آنکھوں کو چشمہ سے ڈھانپیں۔ آشوب چشم میں مبتلا بچوں کو گھر پر رکھیں تاکہ انفیکشن کو مزید پھیلنے سے بچایا جا سکے۔ ایڈوائزری میں کہا گیا کہ وائرل آشوب چشم، جسے…
Tumblr media
View On WordPress
0 notes
humansofnewyork · 1 year
Photo
Tumblr media
(18/54) “The king threw a celebration on the 2500th anniversary of the Persian monarchy. It was the largest gathering of world leaders in history. He constructed a city of tents around the ruins of Persepolis, where Cyrus’s grandson Xerxes ruled the ancient world. 1500 cypress trees were planted in the middle of the desert. There were vast carpets of petunias and marigolds. The king opened the ceremony with a speech at the tomb of Cyrus The Great. As he spoke, his voice shook with emotion. He said: ‘Rest in peace, for we are awake. In a troubled world, Iran still bears the message of freedom and humanity. Even in the darkest times, the torch thou lit has never died.’ The king was at the height of his power. Oil prices were at record highs. With each passing year Iran grew wealthier and wealthier, and the king gathered more power into his hands. Every New Year I would gather the children together and read from Shahnameh about the story of Jamshid, the fourth king of Iran. Jamshid was the greatest king. The wisest king. The Iranian people gathered around him in adoration, and built him a throne of sapphires, emeralds, and rubies. He taught men to build buildings. He taught men to heal the sick. He unlocked all the secrets of the world. And his throne began to float into the air. With each new gift to the people, it rose higher. And higher. And higher. Until one day it rose too high. Jamshid lost touch with the people. He could no longer hear their voice. He no longer wanted their participation. He gathered his advisors around him, and announced: ‘All good things come from me. I am the maker of the world.’ As soon as he spoke these words, his throne began to fall. With tears of blood he begged for pardon, but none was given. And the dread of coming darkness was his lot.” 
سال ۱۹۷۱ شاه جشن ۲۵۰۰ سالگی شاهنشاهی ایران را برگزار کرد. این جشن بزرگترین گردهمآیی سران دولت‌های جهان در تاریخ بود. شهری از چادرها پیرامون بازمانده‌های تخت جمشید بر پا شد، جایی که نوه‌ی کوروش بزرگ بر دنیای باستان فرمان می‌راند. ۱۵۰۰ درخت سرو در میانه‌ی دشت کاشتند. همراه با فرش‌های پهناوری از گل‌های اطلسی و همیشه‌بهار. شاه با سخنرانی در کنار آرامگاه کوروش بزرگ مراسم را آغاز کرد. صدایش از سنگینی آن لحظه‌ها لرزان بود. او گفت: «کوروش، آسوده بخواب زیرا که ما بیداریم. و‌ برای نگاهبانی میراث پرافتخار تو همواره بیدار خواهیم بود. ایران در پهنه‌ی پرآشوب جهان پیام‌آور آزادگی و مردمی و پاسدار والاترین آرمان‌های انسانی‌ست. ای کوروش، مشعلی که تو افروختی هرگز خاموش نشده است. ایران نگهبان پیام آزادی و مردمی در این جهان پر آشوب است، حتا در تاریک‌ترین لحظه‌ها.» در آن زمان شاه در اوج قدرت بود. بهای نفت به بالاترین حد رسیده بود. با گذشت هرسال بر دارایی‌های کشور و قدرت شاه افزوده می‌شد. هر سال نوروز، برای بچه‌ها داستان جمشید - چهارمین پادشاه ایران - را می‌خواندم. جمشید پادشاه بزرگ آفرینش و سازندگی‌ست. پادشاهی خردمند است. ایرانیان ستایش‌کنان پیرامون او گرد آمدند و تختی از یاقوت کبود، زمرد و یاقوت سرخ برایش ساختند. جمشید از رازهای جهان پرده ‌برداشت. ساختمان‌سازی را به مردم آموخت. دارو و درمان بیماری‌ها را، نوشتن و بوی‌های خوش را، هرآنچه به کار زندگی شاد و آسوده بینجامد، پنهان نماند. خرد او بر همه هویدا بود. فره او چندان درخشان بود که تخت او به آسمان فرا رفت و ارجش با هر خدمت تازه به مردم فرا و فراتر رفت. غرورش چندان اوج گرفت که بزرگان کشور را فراخواند و گفت: چنین گفت با سالخورده مهان / که جز خویشتن را ندانم جهان / چو من نامور تخت شاهی ندید / جهان را به خوبی من آراستم / چنان است گیتی کجا خواستم. با راندن این سخنان بر زبان پیوندش با مردم گسست ،فره‌اش فروکاست. بختش رخت بربست. با اشک‌های خونین خواستار بخشایش شد، نابخشوده ماند. فرجامش دلشکار است
143 notes · View notes
iman1382 · 6 months
Text
سریال سلطنت آهنین با زیرنویس فارسی  Iron Reign 2024
سریال سلطنت آهنین با زیرنویس فارسی به همراه پخش آنلاین با کیفیت عالی
نام سریال: سلطنت آهنین _  Iron Reign
ژانر: معمایی, هیجان انگیز, جنایی, دراماتیک
زبان: اسپانیایی با زیرنویس فارسی
انتشار : 15 مارس  2024
سایت منتشر کننده : 42 مووی
کیفیت: 1080p & 720p & 480p
تعداد قسمت ها: 8 قسمت
محصول: اسپانیا
امتیاز: 6.7 از 10
کارگردان: لوئیس کویلز
شرکت تولید کننده: استودیو Mediapro
بازیگران: ادوارد فرناندز . چینو دارین . جیمی لورنته . ناتالیا دی مولینا
خلاصه داستان سریال سلطنت آهنین :
سریال Iron Reign 2024 در شهر بارسلونا به نمایش گذاشته می‌شود و داستان آن درباره رئیس گروه مافیایی به نام خواکین مانچادو است که امپراتوری مواد مخدر خود را با استفاده از قدرت و ترس آهنین اداره می‌کند. با ظهور یک محموله غیرقانونی جدید، تجارت و خانواده او به آشوب و شکست روبرو می‌شود و...
0 notes
urdu-poetry-lover · 3 months
Text
بہتر ہے اسے گھر کے کسی طاق میں رکھ دو
ٹوٹا ہوا دل لے کے کہاں جانے لگے ہو؟
آشوب چشم سے بھی پھڑکتی ہے کبھی آنکھ
تم یہ نہ سمجھنا مجھے یاد آنے لگے ہو!
قتیل شفائی
0 notes
shahbaz-shaikh · 1 year
Text
سفر میں راہ کے آشوب سے نہ ڈر جانا
پڑے جو آگ کا دریا تو پار کر جانا
یہ اک اشارہ ہے آفاتِ ناگہانی کا
کسی مقام سے چڑیوں کا کوچ کر جانا
یہ انتقام ہے دشتِ بلا سے بادل کا
سمندروں پہ برستے ہوئے گزر جانا
تمہارا قرب بھی دوری کا استعارہ ہے
کہ جیسے چاند کا تالاب میں اتر جانا
طلوعِ مہر درخشاں کی اک علامت ہے
اٹھائے شمع یقیں اس کا دار پر جانا
تھے رزم گاہِ محبت کے بھی عجب انداز
اسی نے وار کیا جس نے بے سپر جانا
ہر اک نفس پہ گزرتا ہے یہ گماں جیسے
چراغ لے کے ہواؤں سے جنگ پر جانا
ہم اپنے عشق کی اب اور کیا شہادت دیں
ہمیں ہمارے رقیبوں نے معتبر جانا
مرے یقیں کو بڑا بد گمان کر کے گیا
دعائے نیم شبی تیرا بے اثر جانا
ہر ایک شاخ کو پہنا گیا نمو کا لباس
سفیرِ موسمِ گل کا شجر شجر جانا
زمانہ بیت گیا ترکِ عشق کو تشنہؔ
مگر گیا نہ ہمارا اِدھر اُدھر جانا
(عالمتاب تشنہ)
Tumblr media
1 note · View note