Tumgik
#ابوسعید ابوالخیر
amir1428 · 5 years
Photo
Tumblr media
۲۲ دی‌ماه سالروز درگذشت #ابوسعید #ابوالخیر عارف و شاعر ایرانی ابوسعید فضل‌الله بن احمد بن محمد بن ابراهیم مِیهنی (ابوسعید فضل‌الله بن ابوالخیر احمد) مشهور به شیخ ابوسعید ابوالخیر (۳۵۷ - ۴۴۰ قمری) عارف و شاعر نامدار ایرانی‌تبار قرن چهارم و پنجم است. ابوسعید ابوالخیر در میان عارفان مقامی بسیار برجسته و ویژه‌ای دارد و نام او با عرفان و شعر آمیختگی عمیقی یافته‌است. چندان که در بخش مهمی از شعر پارسی چهره او در کنار مولوی و خیام قرار می‌گیرد، بی‌آنکه خود شعر چندانی سروده باشد. در تاریخ اندیشه‌های عرفانی‌اش در بالاترین سطح اندیشمندان این گُسترهٔ پهناور در کنار حلاج، بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی به‌شمار می‌رود. همان کسانی که سهروردی آن‌ها را ادامه دهندگان فلسفه باستان و ادامه حکمت خسروانی می‌خواند. از دوران کودکی نبوغ و استعداد او بر افراد آگاه پنهان نبوده‌است. شیخ ابوسعید ابوالخیر از عارفان بزرگ و مشهور پایانیِ سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری در یکم محرم ۳۵۷ قمری در میهنه متولد گردید و در ۴ شعبان ۴۴۰ قمری در زادگاهش دیده از جهان فروبست. میهنه، زادگاه و محل دفن ابوسعید ابوالخیر، ناحیه‌ای میان سرخس و ابیورد، اکنون شهرکی در خاک ترکمنستان در ۱۳۰ کیلومتری جنوب شرقی عشق آباد، مقابل چهچهه در خاک ایران است. او سال‌ها در مرو و سرخس فقه و حدیث آموخت تا در یک رویداد مهم در زندگی‌اش، درس را رها کرده و به گرد صوفیان پیوست و به وادی عرفان روی آورد. شیخ ابوسعید پس از دریافت طریقه تصوف در نزد شیخ ابوالفضل سرخسی و ابوالعباس قصاب آملی به دیار اصلی خود (میهنه) بازگشت و هفت سال به ریاضت پرداخت و در سن ۴۰ سالگی به نیشابور رفت. در این سفرها بزرگان علمی و شرعی نیشابور با او به مخالفت برخاستند، اما چندی نگذشت که مخالفت‌ها به موافقت بدل شد و مخالفان وی تسلیم شدند. او تمام عمر خویش را در تربیت مریدانش سپری کرد. نوهٔ شیخ ابوسعید ابوالخیر، محمد بن منور، در سال ۵۹۹ کتابی به نام اسرار‌التوحید دربارهٔ زندگی و احوالات شیخ نوشته‌است. ابوسعید در روز پنجشنبه (شب آدینه) چهارم شعبان ۴۴۰ قمری در میهنه وفات یافت. #ابوسعید_ابوالخیر#امیربناءزاده#امیر_بناءزاده#amirbanazadeh#amir_banazadeh https://www.instagram.com/p/B7N0ZDPHGva/?igshid=99gcipn83xlr
0 notes
nasrinnankali-blog · 7 years
Photo
Tumblr media
نسرین 197
0 notes
gooshe · 7 years
Text
خیام، عطّار، بوسعید، خرقانی، حافظ و مولوی را چطور به دوستان غیرفارسی‌زبان معرفی کنیم
خیام، عطّار، بوسعید، خرقانی، حافظ و مولوی را چطور به دوستان غیرفارسی‌زبان معرفی کنیم
مدتی در افرنگ، کار می‌کردم. هفتاد و دو ملت به محل کارم می‌آمدند و می‌رفتند، چه داستان‌ها دارم ازشان. اگر قلم شیوایی داشتم، در اینستاگرام ِ گوشه همه را می‌نوشتم. عکس‌هایی از اینجا و آنجا به در و دیوار زده بودم و کتاب‌هایی هم در قفسه گذاشته بودم. در میان عکس‌ها، عکسی از یک خانواده عرب ایرانی در خوزستان، زن‌هایی را نشان می‌داد که زندگی‌شان را توی بقچه‌هایی روی سرشان گذاشته بودند و با بچه‌ها از حملهٔ…
View On WordPress
0 notes
hodhodca · 3 years
Photo
Tumblr media
ابوسعید ابوالخیر شاعر قرن چهارم، در میان عارفان مقام بسیار برجسته و ویژه‌ای دارد و نام او با عرفان و شعر آمیختگی عمیقی دارد. در بخش مهمی از شعر پارسی چهره او در کنار مولوی و عطار قرار می‌گیرد، بی‌آنکه خود او شعر چندانی سروده باشد. مشروح گزارش را هم اکنون در تارنمای رسانه هدهد کانادا مشاهده می‌کنید. #فارسی #شهر_پارسی #ابوسعیدابوالخیر #هدهد_کانادا #کانادا_هدهد #اخبار_کانادا_هدهد https://www.instagram.com/hodhod.ca/p/CZIwXqPrJiS/?utm_medium=tumblr
0 notes
nzahra29 · 7 years
Text
ایک فارسی حکایت
  ابوسعید ابوالخیر سے کسی نے کہا؛ ’’کیا کمال کا انسان ھو گا وہ جو ھوا میں اُڑ سکے۔‘‘ ابوسعید نے جواب دیا؛ ’’یہ کونسی بڑی بات ھے، یہ کام تو مکّھی بھی کر سکتی ھے۔‘‘ ’’اور اگر کوئی شخص پانی پر چل سکے اُس کے بارے میں آپ کا کیا فرمانا ھے؟ ’’یہ بھی کوئی خاص بات نہیں ھے کیونکہ لکڑی کا ٹکڑا بھی سطحِ آب پر تیر سکتا ھے۔‘‘ ؔؔ’’تو پھر آپ کے خیال میں کمال کیا ھے؟‘‘ ’’میری نظر میں کمال یہ ھے کہ لوگوں کے درمیان رھو اور کسی کو تمہاری زبان سے تکلیف نہ پہنچے۔ جھوٹ کبھی نہ کہو، کسی کا تمسخر مت اُڑاؤ، کسی کی ذات سے کوئی ناجائز فائدہ مت اُٹھاؤ، یہ کمال ھیں۔ یہ ضروری نہیں کہ کسی کی ناجائز بات یا عادت کو برداشت کیا جائے، یہ کافی ھے کہ کسی کے بارے میں بن جانے کوئی رائے قائم نہ کریں۔ یہ لازم نہیں ھے کہ ھم ایک دوسرے کو خوش کرنے کی کوشش کریں، یہ کافی ھے کہ ایک دوسرے کو تکلیف نہ پہنچائیں۔ یہ ضروری نہیں کہ ھم دوسروں کی اصلاح کریں، یہ کافی ھے کہ ھماری نگاہ اپنے عیوب پر ھو۔ حتّیٰ کہ یہ بھی ضروری نہیں کہ ھم ایک دوسرے سے محبّت کریں، اتنا کافی ھے کہ ایک دوسرے کے دشمن نہ ھوں دوسروں کے ساتھ امن کے ساتھ جینا کمال ھے۔‘‘
35 notes · View notes
bahimaa · 4 years
Photo
Tumblr media
‌ آنی که زِ جانم آرزوی تو نرفت از دل هوس روی نِکوی تو نرفت از کوی تو هر که رفت دل را بگذاشت کس با دل خویشتن زِ کوی تو نرفت ابوسعید ابوالخیر t.me/ba_hima https://www.instagram.com/p/CD6nbNNgdWk/?igshid=zmyekndwky49
0 notes
sirafkhabar · 5 years
Text
مردان نامدار سیراف چه کسانی بوده اند؟
Tumblr media
سیراف افزون بر مهد بازرگانی بودنش، با برخی از مردان نامور خود در عالم فرهنگ ایرانی میدرخشد. نام تعدادی از سیرافی های نامی که در برخی از کتاب ها یافتم، به شرح زیر است (مردان نامدار سیراف چه کسانی بوده اند؟):
معرفی 
١- سیبویه: ابن ندیم درباره سیبویه، استاد نحو، در کتاب خود «الفهرست» چنین آورده است: سیبویه عمربن عثمان بن قنبر و برده ابن حارث بود. کنیه اش ابوبشر و به قولی ابوالحسن است. در فارسی سیبویه یعنی بوی سیب. او نحو را از استادش خلیل و از عیسی بن عمرو از یونس آموخته بود، و علم لغت را از ابی خطاب اخفش کبیر فراگرفت و کتابی تالیف کرد که از تالیف مانند آن عاجز آمدند. استخری او را از همشهری خود می دانست: مقام در بصره داشت و به شیراز فرمان یافت و تربت او به شیراز است و کتابی تصنیف کرده است. و ابن ندیم می گوید: کتابی را تالیف کرد که نه پیش از وی کسی را مانند آن تالیف نموده و نه بعد از او کسی تالیف کرد. سیبویه در سن سی و دو سالگی به روزگار هارون الرشید به درک خدمت یحیی خالد برمکی به عراق رفت و در حضور یحیی برمکی با کسایی استاد نحو به مناظره نشست. یحیی برمکی ده هزار درهم به او داد و او به بصره و سپس به شیراز بازگشت و در چهل و اند سالگی به سال ۱۷۷ هق (۷۹۳م) در گذشت. ابن ندیم محل درگذشت سیبویه را منطقه فارس می داند. چونان که معین هم می گوید: سیبویه معرب سیب کوچک یابوی سیب. ابو بشر عمربن عثمان بن قنبر یا قنبره فارسی بیضاوی و سپس عراقی مصری ملقب به سیبویه. وی اعلم مردم در نحو بود. او را پیشوای مذهب بصیریان در نحو دانند، چنانکه کسایی را پیشوایی کوفیان دانند. کتاب مشهور او به نام «الکتاب» در نحو است. قبر وی اکنون در محله سنگ سیاه شیراز است. ابن ندیم می گوید: درباره جمله «قد كنت اطن ان العقرب اشد لسعه من ازنبور فاذا هو هي و قالو ايضا فاذا هو پاها» به مناظره نشستند که داور مسابقه رای به کسایی داده است و شاعری، قصیده ای که به زنبوریه مشهور است، در این باره سروده است. ۲- علامه زمان ابوسعیدحسن ابن عبدالله بن مرزبان سیرافی نحوی که کتاب نحو سیبویه نحوی را شرح فرموده. پدر حسن سیرافی که بهزاد نام داشت، مردی مجوس بود و خود مسلمان گشته، سرآمد فضلای زمان گردید. در کتاب «تاریخ منتظم ناصری» تالیف معتمد السلطان صنیع الدوله محمد حسن خان که در سال ۱۲۹۸ هق (۱۸۸۰م) نوشته شده است، چنین آمده: وفات قاضی ابوسعیدحسن بن عبدالله سیرافی نحوی مصنف شرح کتاب سیبویه که فاضل و فقیه و منطقی بود، در سال ۳۶۸ هق (۹۷۸م) بوده است. ابوسعید در سیراف علم آموخت و سپس به عمان رفت و در فقه به درجه اجتهاد رسید، آن گاه به سیراف بازگشت. وی از معتزلی مذهبان مشهور بود. ابوسعید پس از آن به عسکر مکرم در خوزستان رفت و در آنجا با محمدبن عمر صیمری متکلم مشهور ملاقات کرد. سیرافی سپس به بغداد رفته و از محضر استادانی چون ابن سراج بغدادی، ابن درید و ابن مجاهد به کسب دانش پرداخت. ابوسعیدسیرافی دارای گرایشی معتزلی و پیرو مذهب حنفی بود و از فقیهان روزگار خویش به شمار می رفت. از شاگردان ابوسعید می توان بزرگانی چون ابن خالويه، ابوحیان توحیدی، ابن ندیم و الجوهری را نام برد و از معاصرانش ابوعلی فارسی و ابوالفرج اصفهانی. ابوسعید که در علم قضاوت و نحو سرآمد روزگاران خود بود، بخشی از عمر خود را به قضاوت در بغداد گذرانید. او در بغداد فوت کرد ولی بدن او را به شیراز منتقل کردند. از اوست: اخبار النحو البصرین، صنعه الشعر، البلاغه، شرح المقصوره، شرح كتاب سيبويه، الفات القطع والوصل. دو بیت زیر منسوب به ابوسعید سیرافی است: اسکن الى سكن تسربه ذهب ازمان وانت منفرد ترجوغدا و غدا كحامله في الحي لايدرون ماتلد وی علاوه بر نحو، در حساب و علوم دیگر نیز تبحر داشت. ابن الانبازی گوید که سیرافی فقط از دسترنج خود زندگی می کرد و در هر روز تا ده ورقه نمینوشت و به پنج درهم نمیفروخت، به مجلس قضا حاضر نمی شد و همین ده درهم کفایت خرج او را می کرد.» ابوسعید پس از ۸۴ سال زندگی در بغداد در گذشت.
به راستی مردان نامدار سیراف چه کسانی بوده اند؟
۳- ابومحمدیوسف حسن بن عبدالله سیرافی فرزند ابوسعید چندین کتاب تصنیف فرموده که شرح ابيات الستشهادات، شرح ابیات سیبویه، شرح ابيات الصلاح، منطق شرح ابيات لمجاز لابی عبدالله از اوست. وی در سال ۳۸۵ وفات یافت. در «تاریخ وصاف» از رسته علمای محقق آن دیار سیرافی شارح کتاب سیبویه است. ۴- امام سعیدناصرالدین سیرافی: امام سعیدناصرالدین سیرافی امامت و خطابت مسجد عتیق شیراز در دوران اتابک بزابهدر نیمه اول قرن ششم هجری با وی بود. زاهده خاتون همسر اتابک حاکم فارس مدرسه بزرگی به نام زاهده در شیراز بنا کرده بود که بزرگترین مدارس فارس به شمار می آمد و تولیت این مدرسه را به امام سعیدناصرالدین سیرافی دادند. ۵- مولانا صفی الدین ابوالخیر سیرافی: در تحریر «تاریخ وصاف» از فضلای متاخر مولاناصفی الدین ابوالخیر مسعود است. از عرفا، شعرا و فقههای بنام سیراف بود که در شیراز زندگی می کرد و به لقب امام نیز شهرت داشت. وی که پدر قطب الدین سیرافی بود، در دستگاه اتابکان فارس شهرت و آوازهای داشت و کتاب «تهذیب الكشاف» از اوست. در گذشتش در شیراز به سال ۶۰۷ هق (۱۲۱۰م) بوده است.     ۶- قطب الدین محمد: علم را نزد پدرش آموخت و از جوانی دانشمندی استاد بود. از آثار اوست: تقریب در تفسیر، توضیح حاوی در فقه، شرح لباب، شرح قصیده عمیدیه، اغراب در اعراب. سال وفات قطب الدین را در ۶۰۰ هق (۱۲۰۳م) در شیراز ذکر کرده اند؛ یعنی هفت سال قبل از پدرش. ۷- ابوزیدحسن سیرافی: ابوزیدحسن سیرافی که نام حقیقی وی حسن بن یزید است، در اوایل قرن چهارم هجری می زیسته است. ابوزید به کشورهای گوناگونی از آن جمله چین و هند مسافرت می کند. «سلسله التواریخ» گردآوری خاطرات و دانستنیهای دانشمندی به نام سلیمان ت��جر سیرافی است که وی با مقداری دخل و تصرف آن را نوشته است. وی با مسعودی دوست بوده است. مسعودی می گوید: عموزاده اش مزیدبن محمد بنابردین بستاشه فرمانروای سیراف بوده است. ابوزید آغاز زندگی خود را در سیراف گذرانده، سپس به سال ۳۳۰ هق (۹۴۱م) به بصره رفته و در آنجا اقامت گزیده است. وی بیشتر از آنکه دانشور و به گردشگری علاقه داشته باشد، به جمع آوری داستان ها و افسانه های دریایی علاقه مند بوده است. ۸- سلیمان تاجر سیرافی: سلیمان تاجر سیرافی از دریانوردان بنام سیراف است. وی سفرهای خویش را در کتابی به نام «سلسله التواریخ» نگاشته و در پایان قرن سوم و اول چهارم می زیسته است. کتاب وی شامل تاریخ سرزمینها، دریاها و گونه های ماهیان است. ۹- مجدالدین اسماعیل بن نیکروز: مجدالدین اسماعیل بن نیک روز پدر رکن الدین یحیی سیرافی از علما و فقههای بزرگ شیراز در سده ششم و اوایل سده هفتم بود. وی مردی دانشمند بود که به قضاوت روزگار می گذراند، با این همه ازپول قضاوت استفاده نمی برد. یادشده در سیراف و فال املاکی داشته و به ساده زیستی و کم هزینگی مشهور بوده است، تا جایی که پنجاه سال با یک دستار و عمامه زندگی کرد. وفات او را سال ۶۶۱ هق (۱۲۶۲م) در شیراز نوشته اند. ۱۰ رکن الدین یحیی بن اسماعیل،رکن الدین یحیی بن اسماعیل بن نیکروز فالی سیرافی از مشاهیر و قضات شیراز و ممدوح سعدی بوده که در سال ۷۰۷ هق (۱۳۰۶م) متولد شده است.
آیا میدانید مردان نامدار سیراف چه کسانی بوده اند؟
۱۱- مجدالدین اسماعیل بن یحیی سیرافی: فرزند رکن الدین یحیی مشهور به ملااعظم مولف کتاب «صدرالصداره» از عالمان، فقهها و قضات سرشناس سده هفتم هجری بود. او اهل درس و فتوا و تقوی و زهد و قضا بود، چنانکه صاحب «شد الازار» نوشته است: «چند سال حکم قضا به حق کرد و درس علوم فرمود و داد مظلوم از ظالم بستد و دائم از وضو و طهارت خالی نبود و تعجیل در قضایا نمی فرمود تا استخاره نمی کرد و ساعات روز و شب صرف حاجات مسلمانان کرده بود. از او آثار بسیاری به جا مانده است، از جمله: شرح مختصر ابن حاجب، فقه کبیر، الزبده في التصوف و کتاب رکنیه » مجدالدین اسماعیل بن یحیی سیرافی در سال ۷۵۶ هق در شیراز درگذشت. مدفن او نزد پدرش در مصلای شیراز است. ابن بطوطه جهانگرد مشهور مراکشی از دو دیدار خود با قاضی مجدالدین می نویسد. ۱۲- حسن بن منصورسیرافی: از وزرای سلطان الدوله آل بویه بود (وزیرسلطان الدوله پسر عضدالدوله) که با تدبیر و مدیریتی که داشت به ذولسعادتين آوازه یافت. ۱۳- ابوالطبيب سيرافی: ابوالطبيب، حمادبن حسین سیرانی از راویان اخبار و فندها و قضات بنام سیراف بوده است. وی در سال ۳۷۸ هق (۹۸۸) وفات یافته است. ۱۴- عباس بن ماهان سیرافی: فقیه و قاضی نامی که در بندرصیمورهند قاضی مسلمانان بود. ۱۵- محمدبن سعیدبن محمدبن ابی الفتح سیرافی: وی نحوی بزرگ و صاحب کتاب «شرح الباب» است. ۱۶- یوسف بن محمد بن عیسی شیخ سیف الدین سیرافی: ابن حجر گفته که او در شیراز به دنیا آمد و دوران کودکی و جوانی را در تبریز گذراند و سپس به قاهره رفت و در علوم فقه و معانی و عربیه سرآمد گردید. در شهر البرقوقيه (شهری از قاهره) بر مسند فتوا نشست و در سال ۸۱۰ هق فوت کرد. از دیگر ناموران سیرافی می توان جعفر محمدحسین سیرافی ابوبکر احمدبن سالم السيرافی، ابوعبدالله جعفربن حسن اصفهانی سیرافی، بوحسن محمدبن احمدبن معروف بن مأموم سیرافی، علی بن عباس بن نوح سیرافی بی بشر سلیمان بن عمر بن عثمان سیرافی، بوالقاسم سيرافی، العلاء بن احمدبن محمودبن احمدسیرافی (شیخ علاء الدین)، احمد بن محمودبن منصورسیرافی، ابوعلی الحسن بن محمودبن محمدسیرافی ابوالفرج سعیدبن ابی رجا ابی منصورسیرافی، عبدالجبار بن ابی الفضل بن بندارسیرافی، عبدالرزاق بن اسماعیل بن ابراهیم سیرافی، عبدالنوربن اسماعیل بن ابراهیم سیرافی عبدالفتاح بن عطاء بن عبدالله سیرافی، ابومحمد عبدالواسع بن امیرکسیرافی، ابوالفتوح الوراق، عبوالوهاب بن اسماعیل بن عمرسيرافی، محمدبن اسماعیل بن عمر، ابوعبدالرحمن ارلادیب سیرافی، ابومحمدمحمودبن احمدبن ابی الحسن سیرافی، ابومنصور محمودبن اسماعیل محمدسیرافی را نام برد. همچنین از بزرگان و ناخدایان سیرافی که به هند و چین و کشور طلا (سوماترا) بسیار سفر کرده و تاریخ نگاران اسلامی چون مسعودی از آنان نام برده اند می توان به افراد زیر اشاره کرد: بابشادسیرافی بازرگان مشهور و جهاندیده، ابوعبدالله محمدبن بابشاد، ابوکاظم سیرافی، رامشت سیرافی، ماهان بن بحر سیرافی، ابوزهردرختی، یونس بن مهران، احمد بن علی بن منیر، مردانشاه و پدرش مرزبان. Read the full article
0 notes
amir1428 · 4 years
Photo
Tumblr media
فهرست مشاهیر ایران در یونسکو. تعدادى از اسامی مشاهیر و نام آوران ایرانی تاکنون به ثبت این سازمان جهانی رسیده‌است. ١- سعدی ٢- حافظ ٣- عطار نیشابوری ٤- فردوسی، ٥ - ناصر خسرو قبادیانی ٦- ابوسعید ابوالخیر ٧- سلطان ولد پدر مولانا ٨- نجم کبری نوازنده مشهور ساز عود در قرون هشتم و نهم ٩- عبدالقادر مراغه‌ای موسیقیدان و خواننده قرن نهم ١١- عبدالعلی بیرجندی منجم قرن هفتم ١٢- ملاصدرا ١٣-میرداماد ١٤-سید علی همدانی ادیب و عارف قرن هفتم ١٥- میرزاتقی خان امیر کبیر نخست‌وزیر ناصرالدین شاه قاجار ١٦-خواجه نصیرالدین طوسی ١٧- محمد غزالی ١٨- فارابی ١٩-ابوعلی سینا ٢٠-خیام نیشابوری ٢١-فخرالدین عراقی ٢٢ - مولانا جلال الدين بلخى رومى مشاهیر ایرانی هستند که تا سال ۲۰۱۵ نام آن‌ها به یونسکو ثبت جهانی شده‌است. https://www.instagram.com/p/CFLMnKUH1sa/?igshid=10j26bs7yd9mx
0 notes
nasrinnankali-blog · 8 years
Photo
Tumblr media
0 notes
gooshe · 8 years
Text
با دُرشتی ساز، تا نرمی رسد
با دُرشتی ساز، تا نرمی رسد
روزگار ما، شاید دوران دُرشتی و قلدری‌‌ باشد، اما دو حکایت شرقی از «نرمی» بخوانیم؛ یکی از چین و یکی از ایران. هنگامی که آدمی به دنیا می‌آید، ضعیف و شکننده است هنگام مرگ اما سخت و کرخت و بی‌حس است درختی که رُشد می‌کند، تُرد و نازک و حساس است اما وقتی که خشک و سخت می‌شود، می‌میرد دُرُشتی و سختی، همراهان ِ مرگند نرمی و شکنندگی، نشانه‌هایی از طراوت و تازگی ِ وجودَند چون آنچه که سخت شده، هرگز پیروز…
View On WordPress
0 notes
siraacrafts · 6 years
Photo
Tumblr media
گلستان سعدی دست ساز سفارشی⠀ دولت جاوید یافت هر که نکونام زیست⠀ کز عقبش ذکر خیر، زنده کند نام را⠀ وصف‌تو را گر کنند، ور نکنند اهل فضل⠀ حاجت مشاطه نیست روى دلارام را⠀ ⠀ خاص بنویسید⠀ خاص بخوانید⠀ ⠀ سایر کتاب‌های سفارشی و دست‌ساز و دست‌دوز سیرا:⠀ #دیوان_حافظ ،⠀ #رباعیات_خیام ،⠀ #دوبیتی های #باباطاهر ،⠀ #رباعیات ابوسعید ابوالخیر ،⠀ و گزیده‌ی #غزلیات #سعدی⠀ ⠀ #گلستان_سعدی #گلستان #سعدی #جلد_چوبی #تذهیب #دست_ساز #دست_دوز #سیرا #هدیه_خاص⠀ #handmade⠀ ⠀ وب سایت:⠀ http://siraacrafts.com⠀ ⠀ گزینه های سفارشی⠀ http://www.siraacrafts.com/customization/⠀ ⠀⠀⠀ #کتاب #دفتر #دفتر_دست_ساز #هدیه #کادو #صنایع_دستی #دفتر_سفارشی #کادو_تولد #کادو_خاص #هدیه_تولد #یادبود⠀ #‎siraacraftS⠀ ⠀ سفارش⠀ ۰۹۳۹۱۳۱۳۵۷۹⠀ https://telegram.me/siraacrafts⠀ کانال تلگرام⠀ http://bit.ly/2yjsPkf — view on Instagram http://bit.ly/2RcF1xs
1 note · View note
Photo
Tumblr media
📈#کارگاه #مدیریت_ پروژه ✔ویژه کارشناسان استانی معاونت پژوهشی دانشگاه #علوم_پزشکی اصفهان 📊در این کارگاه مبانی مدیریت پروژه چابک و عملیاتی, #مدیریت_هزینه, #مدیریت ریسک و بحران, # مدیریت_پیکربندی, #ساختار_شکست_کار یا # wbs بصورت کاربردی بیان گردید. از همکاری کارشناسان این معاونت محترم در پربار شدن این کارگاه یک روزه تشکر و قدردانی میکنم.🌹 روز بسیار خوب و آموزنده ای بود.😊🙏 به قول ابوسعید ابوالخیر: خدایش بیامرزد هر آنکس از آنجا که هست یک قدم جلوتر بیاید.💪 #pmbok #چابکی #اسکرام #agile #risk_management #cost_management #configuration_management #work_breakdown_structure https://www.instagram.com/p/B1yD_WahYCs/?igshid=ec8qf0ag3kdf
0 notes
hforughi · 4 years
Video
لذّت آنی و آنچه بر شیخ دغلباز گذشت روزی شیخی با مریدانش از راهی میگذشتند، به کوی ترسایان رسیدند. چندی از ترسایان در گوشه ای در حال طعام بودند بزرگ اینان چون شیخ را با مریدانی در پس بدید، برسم ادب از جای برخاست و بیخبر از حلول ماه صیام شیخ را گفت: یا شیخ بر ما منت نِه و با لقمه ای، طعام مارا پربرکت کن. شیخ که آن روز را بخاطر حضور مریدانش در درس و مشق، و یافتن مکانی در خفا، نتوانسته بود طعامی را که در کیسه اش پنهان کرده بود باکلد، فرصت را معتنم یافت و بر سر خوان ترسایان پهن گردید و چنان شکمی از عزا درآورد که ترسایان خود گرسنه ماندندی، ولی از ترس عقوبت مریدان دم برلب نیاوردندیدی. آنگاه شیخ به حلقه مریدان پیوست، تا در راه، الباقی درس و مشق پرهیزگاری را بدانان بیاموزاند. . یکی از مریدان که این بدید شیخ را گفت که این چه حکایت است؟ شیخ قیافه ای حق به جانب گرفتی و فرمود: مگر نه آنست که صوم ما بخاطر رضای اوست. گفتند آری شیخ گفت اگر من دعوت ترسایان را اجابت نمیکردمی، دلهایشان میشکست و بر آئین ما خرده میگرفتندی که اینان را از ادب بهره ای نیست. مریدی دیگر بانگ برآورد که ای شیخ آنکه از ابوسعید ابوالخیر آورده اند، نه افطار در نیمه روز تا خرخره بودی بَل، به یک خورده نان جوین در میانه روز بسنده کردی، در حال تو آنچنان اندرون خویش از نان فعلگان ترسای ترسان انباشتی که نفس کشیدن نتوانی. فی الحال مریدی که از این فعل شیخ واشر سرخود سوزانده و فیوز پرانده بود چنان کشیده ی آبداری برصورت شیخ نواختی که آوازش تا ترسایان گرسنه مانده رسیدستی. مریدی چون این بدید با کَفگُرگی ایی، صورت شیخ را چونانِ سیرتش نمود. آن دیگری با کلّه ای مهیب، دندانهای شیخ را روانه شکم خیره اش کردی و دماغش را چنان صافیدی که گوئی هرگز نبوده است. درحال مریدان همه از اطراف شیخ پراکنده گشتندی و شیخ تنها با خود نالید: دیگران هم مریدانی دارند و ما نیز ای لعنت بر این زندگی. لعنت براین اینترنت و دونیای موجازی که عوام کالانعام را چنین گستاخ و دست بزن برمایان نموده است. شانس هم چیز خوبی است. این قصه بدان آوردمی که آنچنانکه علامه دهر حضرت زیگموند فروید فرماید: توانائی عقب انداختن لذت های آنی نشانه پختگی است . قبلا در این پیج به این موضوع پرداخته شده است . اگر این شیخ دغلباز اندکی در لذت سیری خود تاخیر میانداختی میتوانست تا سالهای سال به مفتخواری خود در کسوت مریدپروری ادامه داده و روزگار بسر آرد. چنانکه دیگران کنند. تتمه حکایت را خود زحمت تکاملش را تقبل فرمایید و با کامنت هایتان نتیجه را با سایر دوستان تان به اشتراک بگذارید. https://www.instagram.com/p/B_oZ_bjAloL/?igshid=2701s79wrw6d
0 notes
muzicnews · 5 years
Text
دانلود کتاب تجلیات عرفان در ادبیات فارسی
https://pdf.tarikhema.org/ کتابخانه رایگان تاریخ ما
نام کتاب
 تجلیات عرفان در ادبیات فارسی (دانلود+)
نویسنده
لطفعلی صورتگر
موضوعات
ادبیات
رمز (پسورد)
www.tarikhema.org
تهیه توسط
انی کاظمی
��جم
1.3 مگا بایت (MB)
قالب کتاب
PDF – پی دی اف
منبع الکترونیکی
تاریخ ما
      کتاب تجلیات عرفان در ادبیات فارسی اثر لطفعلی صورتگر است، کتاب حاضر مقالاتی است درباره تجلی عرفان در اشعار شاعران مختلف. توجه نویسنده در این کتاب به اندیشه‌هایی است که از دوران پیش از اسلام تاکنون ذوق سخن‌گستران و متفکرین ایرانی را برانگیخته و توجه به جهان حقایق و کوشش آدمی برای وصول به حقیقت مطلق است که ادبیات ایران مظهر و جلوه‌گاه آن بوده و افکار بلند عرفای بزرگ ما جهان بشریت را مسحور و مفتون کرده است. کوشش نویسنده در این بوده که خبری از این سیر روحانی و آن مستی معنوی که مرد عارف بدان محشور بود را به شیفتگان آثار گرانبهای فارسی برساند. عرفان و ذوق ایرانی، مجدود بن آدم سنایی، شیخ فریدالدین عطار، مولانا جلال الدین محمد، فخرالدین عراقی، شمس الدین محمد حافظ، نورالدین عبدالرحمن جامی، باباطاهر عریان، شاه نعمت الله، هاتف اصفهانی، عبرت نائینی، حاج میرزا حبیب خراسانی، شیخ ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله اناصری و صفی علیشاه شاعران و عرفایی هستند که در این کتاب درباره آنها بحث و بررسی شده است.
نوشته دانلود کتاب تجلیات عرفان در ادبیات فارسی اولین بار در کتابخانه تاریخ‌ما. پدیدار شد. https://pdf.tarikhema.org/ pdf.tarikhema.org
source https://pdf.tarikhema.org/PDF/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%aa%d8%ac%d9%84%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%b9%d8%b1%d9%81%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d9%81%d8%a7%d8%b1/
0 notes
hodhodca · 6 years
Video
فرهنگ و تصوف – راه بسان نوشیدن از جامی سهل است / پادکست / هفته هشتم فرهنگ و تصوف – راه بسان نوشیدن از جامی سهل است / پادکست / هفته هشتم برای آغاز راه نباید به دنبال شق القمر باشیم. راه بسان نوشیدن از جامی سهل است. شروع راه ابوسعید ابوالخیر ازین رو به مدد حضرت هو بر ما راهنما می باشد. یاهو مدد و هو مدد حضرت هو مدد گر و آمال سازمان باشد. یاهو مدد و هو مدد با نقدهایتان ما را سرافراز نمایید. [email protected] یاحق درویش ادریساوی از دو طریق ساندکلاد و یوتیوپ در زیر می توانید شنونده این مطلب باشید. قسمت های گذشته: فرهنگ تصوف – توهماتی همچو منیت / پادکست / هفته هفتم (بیشتر بدانید) فرهنگ و تصوف – بزرگترین چیستی تاریخ بشریت / پادکست / هفته ششم (بیشتر بدانید) فرهنگ و تصوف – مقوله منیت / پادکست / هفته پنجم (بیشتر بدانید) فرهنگ تصوف – منیت آموزشی – قضاوت / پادکست / هفته چهارم (بیشتر بدانید) فرهنگ تصوف – فساد فرهنگی، مقوله من / پادکست / هفته سوم (بیشتر بدانید) فرهنگ تصوف – فساد فرهنگی بر اندیشه امروزمان / نیّت ما نقد اندیشه است تا ازآن به نفع فرهنگمان بهره ببریم /  (بیشتر بدانید) فرهنگ تصوف – نیّت ما نقد اندیشه اوست تا ازآن به نفع فرهنگمان بهره ببریم /  (بیشتر بدانید)
0 notes
amir1428 · 4 years
Photo
Tumblr media
امروز در تاریخ- چنین روزی اما ۱۸ سال پیش، فرهاد مهراد، خواننده، آهنگساز و نوازنده مطرح و نامدار در پاریس درگذشت. فرهاد در سال ۱۳۲۲ در تهران به‌دنیا آمد و آموختن موسیقی را با زدن دو ساز گیتار و پیانو به صورت خودآموز آغاز کرد. آغاز کار حرفه‌ای او با خواندن ترانه‌های انگلیسی و با گروه بلک‌کتز در دهه ۴۰ بود و با خواندن ترانه‌های اجتماعی و سیاسی در دهه پنجاه به اوج شهرت و محبوبیت رسید. سبک خواندنش منحصر به فرد بود و امضای شخصی خودش را داشت. بعد از انقلاب به جز یک بار، دیگر نتوانست به روی صحنه برود. حاصل عمر پربار او دو آلبوم موسیقی به نام وحدت و برف است. فرهاد مهراد، ۹ شهریور ۱۳۸۱ به علت بیماری کهنه هیپاتیت سی و مشکل کبدی در ۵۹ سالگی در پاریس درگذشت و در گورستان تیه این شهر به خاک سپرده شد. ترانه‌های او همچنان بر لبان میلیونها ایرانی جاریست. آثار سال نام اثر ترانه سرا یا شاعر آهنگساز موسیقی متن فیلم ۱۳۴۸ مرد تنها شهیار قنبری اسفندیار منفردزاده رضا موتوری ۱۳۴۹ جمعه شهیار قنبری اسفندیار منفردزاده خداحافظ رفیق ۱۳۵۰ آینه‌ها اردلان سرفراز حسن شماعی زاده ۱۳۵۱ خسته تورج نگهبان محمد اوشال زنجیری ۱۳۵۲ اسیر شب عباس صفاری محمد اوشال ۱۳۵۲ شبانه ۱ احمد شاملو اسفندیار منفردزاده ۱۳۵۳ هفته خاکستری شهیار قنبری واروژان ۱۳۵۵ گنجشکک اشی مشی متلی به جا مانده از قدیم اسفندیار منفردزاده ۱۳۵۵ بوی عیدی شهیار قنبری اسفندیار منفردزاده ۱۳۵۵ کودکانه شهیار قنبری اسفندیار منفردزاده ۱۳۵۶ شبانه ۲ احمد شاملو اسفندیار منفردزاده ۱۳۵۶ جمعه برای جمعه شهیار قنبری اسفندیار منفردزاده ۱۳۵۶ سقف ایرج جنتی عطایی اسفندیار منفردزاده ماهی‌ها در خاک می‌میرند ۱۳۵۶ آوار شهیار قنبری فرهاد مهراد ۱۳۵۷ وحدت سیاوش کسرایی اسفندیار منفردزاده ۱۳۵۸ نجواها شهیار قنبری اسفندیار منفردزاده ۱۳۷۲ خواب در بیداری خوان رامون خیمنز فرهاد مهراد ۱۳۷۲ کوچ بنفشه‌ها محمد رضا شفیعی کدکنی (با تغییراتی از فرهاد) فرهاد مهراد ۱۳۷۲ خیال خوشی ویلیام شکسپیر فرهاد مهراد ۱۳۷۲ تو را دوست دارم مهدی اخوان ثالث (با تغییراتی از فرهاد) فرهاد مهراد ۱۳۷۶ برف نیمایوشیج (با تغییراتی از فرهاد) فرهاد مهراد ۱۳۷۶ گاندی گاندی فرهاد مهراد ۱۳۷۶ رباعیات ابوسعید ابوالخیر فرهاد مهراد ۱۳۷۶ وقتی که بچه بودم اسماعیل خویی (با تغییراتی از فرهاد) فرهاد مهراد ۱۳۷۶ کتیبه فریدون رهنما فرهاد مهراد ۱۳۷۶ شب تیره ولادیمیر آگادُو فرهاد مهراد ۱۳۷۶ مرغ سحر ملک الشعرای بهار فرهاد مهراد ۱۳۷۶ بانوی گیسو حنایی ناظم حکمت (با تغییراتی از فرهاد) فرهاد مهراد ۱۳۷۶ گل یخ https://www.instagram.com/p/CEhqThenp2H/?igshid=1k8ison13me7m
0 notes