Tumgik
#ایران ماقبل تاریخ
ashitakaxsan · 10 months
Text
Arash,you deserve So much:)
A Vital Servant in the Fate Grand Order series.Arash will give everything to help his Master and set human history on the proper path. Heroes exist to save Innocent people.
Tumblr media
A hero of ancient persian origin,who became mainstay in the mythology of persia,today's Iran.As a warrior for King Manuchehr, who is dubbed the final king of ancient West Asia, he ended the war between the Persians and Turks that lasted 60 years,with his Great Self Sacrifice. How's that?
At he end of a long war between two countries, the enemy army of Turan sieged King Manuchehr’s army and this leads to the kings of both countries deciding to sign a peace treaty and establish their national borders. That entailed making someone climb Mount Damavand and shoot an arrow to the East from there, and the place where this arrow fell would mark the location of the national border.The only volunteer at the time was the Persian army’s best archer, Arash. During the first month of the summer, on a sunny morning of Tirgan (Persian for “summer solstice”), Arash gathered all of his strength,he streched s his bow more than ever before and shot an arrow. Most legends say the arrow kept flying the entire morning and landed at noon on the coast of the Oxus River in central Asia, 2500 km away from the shooting point.That river remained as the two countries’ border line until the 10th Century, when the Mongol armies pushed the Persian territory to the south.
He achieved this Great feat,at the cost of his Life.
14 notes · View notes
aabidhussainn1000 · 2 years
Text
گرانی و فقر و بیکاری
تلویزیون ایران آزادی
ایران یا ایران باستان کشوری است با گذشته های بسیار بزرگ و باشکوهی که کمت
کشوری را در دنیا می توان با آن برابری کرد. تمدن آن هزاران
ویزیون #ایران_آزادی
با به اشتراک گذاری لینک های کلیپ صدای ما باشید
لینک این کلیپسال پیش با امپراتوری های قدرتمندی آغاز شد که نیمی از جهان را فتح کردند. بقایای آن امپراتوری ها هنوز هم افراد کنجکاو را از تمام نقاط کره زمین جذب می کند.
ایران کشوری منحصر به فرد است که در آن گذشته و حال در یک وحدت هماهنگ با یکدیگر همزیستی دارند. دیدنی های تاریخی ایران فقط انبوهی از ساختمان های نیمه ویران یا مساجد، مناره ها و مقبره های ماقبل تاریخ نیست. در واقع این کشور قطعه ای از تاریخ زنده است که هیچ چیز در آن فراموش نمی شود. کاخ های بزرگ پادشاهان ایران، دیوار دژ گلی بم، مقبره دانیال نبی مقدس، باغ های بهشتی، بازارهای باستانی و بسیاری چیزهای دیگر از نمادهای ایران هستند.
ایران کشوری بسیار جالب در همه عرصه‌های زندگی است، اما تاریخ غنی آن، پر از رویدادهای مختلف، عاملی است که مردم را از سایر نقاط جهان ترغیب می‌کند تا به اینجا بیایند و شخصاً با این مکان افسانه‌ای آشنا شوند.
از ایران در بسیاری از افسانه ها و داستان ها اغلب به عنوان صحنه حوادث باورنکردنی یاد شده است. به گفته برخی از دانشمندان، شهر باستانی ایران، تبریز، محل باغ عدن الهی بوده است. یکی دیگر از شهرهای ایرانی شوش که در محل شهر باستانی شوش قرار دارد، پایتخت یکی از پیشرفته ترین تمدن های جهان بوده است. قلعه‌ها، کاخ‌ها، مقبره‌ها و آرامگاه‌های بی‌نظیر همگی نمادهای ایران مدرن هستند که قطعا ارزش دیدن با چشمان خود را دارند.
پایتخت ایران، تهران، یک کلانشهر واقعی است که صدای میلیون ها نفر را در خود جای داده است. با این حال، سازه های بتنی مدرن از طعم شرقی شهر کاسته است. در تهران این همه مکان گردشگری وجود ندارد. می توانید از موزه ملی و موزه فرش ایرانی، میدان آزادی با بنای یادبود آزادی دیدن کنید که از آنجا می توانید منظره ای پانوراما از شهر را مشاهده کنید. کاخ گلستان بهترین مکان برای تحسین معماری عربی است. در دفتر مرکزی بانک مرکزی، می‌توانید موزه کوچکی از گنجینه‌های جواهرات را که قبلاً متعلق به شاهان ایرانی بود، ببینید. این شهر دارای پارک های زیادی و دریاچه های زیبا است. اما بهترین نوع تفریح ​​در تهران، بازدید از بازار قدیم است، بازاری که آنقدر بزرگ است که در واقع یک شهر مجزا به نظر می رسد و در واقع یکی از بزرگترین بازارهای جهان است.
گردشگران باید برای دیدن مروارید ایران - قلعه باستانی بم که با مزارع درختان اکالیپتوس و نخل احاطه شده است، از تهران دورتر سفر کنند. ایران مکان های جالب زیادی دارد اما شهر کوچک بم را می توان یکی از عجایب جهان نامید. بم مرکز تجاری بزرگی در جاده معروف ادویه بود که از چین و هند و چین از آسیای مرکزی و ایران می گذشت. این شهر کوچک و دنج است، اما بناهای با شکوه آن بر چشم انداز تسلط دارند. از جمله ارگ ​​ارگ بم، بقایای بارو بیرونی، مجموعه قلعه داخلی و آرامگاه منجم معروف میرزا نعیم است.
Visit for click: https://www.youtube.com/channel/UC4g7lIbpOlVyHaqOoJ29_QA
0 notes
ketabedafine · 2 years
Photo
Tumblr media
‏‎. قیمت ۱۵هزار تومن برای خرید کتاب به دو روش میتوانید اقدام فرمائید: کارت به کارت شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۱۹۲۷۰۴۶۴۷۸ خرید آنلاین از طریق لینک در بایو تاریخ ایران داستانی طولانی و پیچیده است که شامل حملات، مقاومت‌ ها، احیا، بقا و … می‌شود. زمانی که دوران‌های شکوه و عظمت تاریخ ایران به پایان رسید و مهاجمان خارجی به آن حمله کردند، فراز و نشیب‌های زیادی را تجربه کرد. بزرگان کشور تلاش کردند تا گام‌های بزرگی را در موقعیت‌های بسیار خطرناک برای مردم خود بردارند. تاریخ ایران به ما نشان می‌دهد که چگونه یک ملت دوران‌های بسیار باشکوه تاریخ انسانی را گذرانده است و چطور متحمل روزهای فروپاشی خود می‌شود. تاریخ ایران داستانی رازآلود از راه و روش ملتی است که تلاش کرده هویت خود را با تاکید بر غنای فرهنگی خود حفظ کند. ترتیب زمانی تاریخ ایران دوران ماقبل تاریخ در ایران شامل موارد زیر است: قبل از ۱۰۰۰۰۰ پیش: دوران پارینه سنگی زیرین فقط آثار ساخته شده از سنگ در سه استان یافت شده است: خراسان، آذربایجان و سیستان و بلوچستان (فرهنگ آشولی) از ۱۰۰۰۰۰ / ۸۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ پیش: دوران پارینه سنگی میانی آثار این دوران در استان‌های مقابل یافت شده است: لرستان، ایلام، کرمانشاهان، گلستان و تهران. از ۴۰۰۰۰ تا ۱۱۰۰۰ سال پیش: دوران پارینه سنگی زبرین آثار این دوران در استان‌های مقابل یافت شده است: لرستان، کرمانشاهان و ایلام. از ۲۰۰۰۰ / ۱۳۰۰۰ تا ۷۰۰۰ سال پیش: دوران فرا پارینه سنگی آثار این دوره در استان مازندران یافت شده است. از ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد دوران نوسنگی: شامل جمع‌آوری آذوقه، ذخیره آذوقه، تولید غذا و دوران یکجانشینی. آثار این دوره در بسیاری از مکان‌ها، تپه‌ها و غارهای تاریخی یافت شده است. از ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد آثار این دوره در بسیاری از مکان‌ها، تپه‌ها، غارها و پناهگاه‌های سنگی تاریخی یافت شده است. از ۵۰۰۰ / ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد دوران رونق فناوری در زمینه‌هایی مانند سفال و آهنگری، اختراع چرخ سفالگری و ابزارهای مسی. آثار این دوره در مکان‌ها و تپه های تاریخی یافت شده است. از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد 📔📕📗📘📙📚📖📑🧾 #تاریخ #تاریخ_ایران #تاریخی #تاریخ_طبری #تاریخ_در_تصویر #تاریخ_باستان #تاریخ_معاصر #ردیابطلا #ردیابفرکانسی #ردیاب_خارجی #جوغن #جوغن_شناسی #جوغن_دایره #دفن #قبر #عهدباستان #جوغن_مربع #تاریخ_جهان #تاریخ_بخوانیم #تاریخچه #تاریخ_اسلام #تاریخ_قوی #ایران #کتاب_الهه_گذشتگان #ایرانی #ایران_قدیم #باستانشناسی‎‏ (در ‏‎Explore اکسپلور‎‏) https://www.instagram.com/p/Caq_ZYAIF7d/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
amir1428 · 4 years
Photo
Tumblr media
آثار ایرانی در موزه لوور پاریس اگرچه آثار تاریخی به‌جامانده از تمدن ایران در موزه‌ لوور بسیار گر��ن‌بها و با ابهت هستند اما در مقایسه با دیگر جاذبه‌های این مجموعه، کمتر مورد استقبال قرار گرفته‌اند. آثار باستانی ایران در لوور چندین هزار سال تاریخ و تمدن را در دل خود جای داده‌اند.بسیاری از اشیا باستانی ایران در موزه‌های جهان نگهداری می‌شوند. اکثر آن‌ها به سبب بی‌توجهی حاکمان گذشته، از ایران غارت شده‌اند. موزه لوور در پاریس یکی از مشهورترین موزه‌های جهان است که از آثار تاریخی ایران میزبانی می‌کند. بخش ایران موزه لوور هرساله بازدیدکنندگان بسیاری را مجذوب خود می‌کنند. آنری لوارِت، موزه‌دار این مجموعه می‌گوید: «موزه‌ی لوور سفارت دوم ایران در پاریس است. معدود فرانسوی‌هایی پیدا می‌شوند که به ایران سفر کرده باشند؛ بااین‌حال، آن‌ها توانسته‌اند میراث فرهنگی این کشور را از طریق نمایشگاه‌های آثار تاریخی ایرانی که مرتباً در لوور برگزار می‌شود، ببینند.» به گفته‌ یکی دیگر از موزه‌داران لوور، بخش ایران در این موزه واقعاً شگفت‌انگیز است. زیرا ایران در آن زمان مرکز جهان به شمار می‌آمد. امپراطوری پارسی، مرکز دنیا در آن عصر بود. وقتی‌که شما وارد این اتاق‌ها می‌شوید، حس وارد شدن به قلمروی پارس را خواهید داشت. موزه‌ی لوور بقایای شهر شوش را در میان مهم‌ترین آثار خود تلقی می‌کند. با این‌حال اتاق‌های کاخ داریوش در لوور برخلاف آثار ارزشمندی چون مونالیزا یا کلکسیون‌های اسلامی، بازدیدکننده‌ اندکی دارند و به‌سختی قابل پیدا شدن هستند. برای رسیدن به اتاق‌های کاخ داریوش، باید از دالان ورودی ریشُلیو، در زیر هرم شیشه‌ای لوور، سوار بر پله‌برقی شده، سپس به‌طرف راست بروید و وارد بخش آثار باستانی شرق نزدیک شوید. در این محوطه مجموعه‌ بی‌نظیری وجود دارد که ۹,۰۰۰ سال تاریخ، از دوران ماقبل تاریخ تا اوایل دوره‌ اسلامی، را در برمی‌گیرد و آثار تاریخی مناطق مختلف، از شمال آفریقا تا آسیای مرکزی و شبه‌جزیره‌ عرب را پوشش می‌دهد. با این‌حال، شما به مسیر خود ادامه می‌دهید تا اینکه به مجموعه‌ای از پله‌ها می‌رسید. از پله‌ها بالا بروید، به‌طرف اتاق ۲۳۱ رفته، سپس وارد اتاق ۳۰۵ در سمت چپ شوید و به راه خود ادامه دهید تا به مقصد موردنظر برسید: چندین اتاق انتظار شما را می‌کشند و اتاق شماره‌ ۳۰۸ اولین آن است. این سختی ارزشش را دارد. داستان شهر شوش بسیار مهجور است و حتی برخی از ایرانیانی که به لوور می‌آیند، آن را با پرسپولیس اشتباه می‌گیرند. لوور در اواخر سال ۲۰۱۸، اقدام به نصب یک نمایشگر سه‌بعدی به زبان‌های(ادامه کامنت اول https://www.instagram.com/p/B_LOr1xnAma/?igshid=1kpbo1xzn4c0k
0 notes
khoonevadeh · 5 years
Photo
Tumblr media
شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدندhttps://khoonevadeh.ir/?p=77396
برترین‌ها: در سرتاسر جهان، می‌توانید شهر‌هایی را پیدا کنید که تاریخچه جالبی دارند. برخی تمدن‌ها شهر‌های جدیدی روی ویرانه‌های باستانی بنا کردند در حالی که بقیه در نزدیکی مکان‌های تاریخی رشد کردند.
بسیاری از این شهر‌ها می‌دانند که نمایش و احترام به گذشته رمز اصلی حفظ آثار ارزشمند آن‌ها است. وجود ویرانه‌های باستانی در شهر شما، نه تنها باعث افتخار می‌شود بلکه اقتصاد را تقویت می‌کند. هر سال، میلیون‌ها گردشگر در سراسر جهان سفر می‌کنند تا این آثار خیره کننده را با چشم‌های خودشان ببینند.
شهر‌هایی مثل آتن، روم و پاریس از مدرنیزه شدن کامل خودداری کردند تا به میراث خود ادای احترام کنند. به همین ترتیب، آن‌ها جندین دهه جزء مقاصد گردشگری محبوب بوده اند. مردم از احساس رفتن به گذشته، لذت می‌برند. غرق شدن در ویرانه‌های باستانی، نیم نگاهی به زندگی در هزاران سال پیش ارائه می‌دهد. در این مطلب با شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شده اند، آشنا می‌شوید.
اُقصُر، مصر
اقصر یک شهر مدرن است که در ساحل شرقی رود نیل در جنوب مصر قرار دارد.‌ این شهر در حال حاضر بیش از نیم میلیون نفر جمعیت دارد. اقصر در قرن‌های ۱۶ تا ۱۱ قبل از میلاد جمعیت زیادی داشته است. اقصد یا تِبای باستان یکی از قدرتمندترین شهر‌ها در آن دوره به حساب می‌آمده است. معابد بزرگ، مقبره‌های سلطنتی و دره ملکه‌ها همگی در این منطقه در مصر واقع شده بودند.
تولوم (Tulum)، مکزیک
زمانی در ساحل مکزیک، یک تمدن باستانی وجود داشته است. تصور می‌شود ویرانه‌های تولوم در سال ۵۶۴ میلادی ساخته شده باشند. مورخان معتقدند که این شهر را قوم مایا ساختند و در آن ساکن شدند. چند هزار سال بعد، شهر تولوم امروزی ۲۰هزار نفر جمعیت دارد. همچنین گردشگران زیادی را به سواحل دیدنی و ویرانه‌های تاریخی خود جذب می‌کند.
لیما، پرو
اینکا‌ تمدن آمریکای جنوبی بود که حدود ۱۴۰۰ میلادی توسط قوم کِچوآ شکل گرفت. متاسفانه به مرور زمان برخی از شهر‌های اینکا به فراموشی سپرده شد. اما حفاری‌هایی که در اوایل دهه ۱۹۵۰ انجام شد، از یک هرم خشتی به نام «هوآکا هوالامارکا» پرده برداشت. محققان ادعا می‌کنند که این ساختمان باستانی بیش از ۲۰۰۰ سال پیش توسط اینکا‌ها و قبیله هولالا‌ استفاده می‌شده است.
پاریس، فرانسه
پاریس یکی از رمانتیک‌ترین شهر‌های جهان است و لقب آن «شهر نور و عشق» است. اما بسیاری از افراد نمی‌دانند که پاریس روی بقایای بیش از شش میلیون نفر ساخته شده است. گوردخمه پاریس مجموعه‌ای از استودان‌های زیرزمینی است که حدود سال ۱۷۸۶ ساخته شده است. بیش از ۳۰۰هزار نفر هر سال از این گوردخمه‌ها بازدید می‌کنند.
بارسلونا، اسپانیا
مورخان معتقدند که اولین ساکنان بارسلونا به قرن یکم میلادی بازمی گردند. این شهر توسط رومیانی بنا شد که شهر جدیدشان را بارسینو نامیدند. حدود ۲۰۰۰ سال بعد، این شهر هنوز بسیار پرجمعیت است و بیش از ۵میلیون نفر در آن زندگی می‌کنند. یکی از قدیمی‌ترین مکان‌های شهر، گورستان قرن سومی آن است که ۷۰ قبر رومی در آن وجود دارد.
مکزیکوسیتی، مکزیک
هرنان کورتس مسئول بازسازی «میدان زوکالو» مرکز سیاسی و تشریفاتی آزتک است که به عنوان میدان اصلی مکزیکوسیتی فعالیت می‌کند. درست است که مکزیکوسیتی مدرنیزه شده، اما هنوز بقایایی از تمدن باستانی آزتک در آن وجود دارد. معبد مایور یکی از آخرین آثاری است که قدمت آن به امپراتوری آزتک پیش از کلمبیا بازمی گردد. مکزیکوسیتی یک مرکز تاریخی دارد که به شهر باستانی که زمانی در این مکان بود، ادای احترام می‌کند.
لندن، انگلستان
مورخان معتقدند که لندن حدود سال ۵۰ میلادی توسط رومیان تاسیس شده است. تاریخ غنی این شهر طی دو هزار سال گذشته شکل گرفته است. متاسفانه بخش اعظم لندن باستان توسط بمب‌های آلمانی در جنگ جهانی دوم ویران شد. اما هنوز چند ویرانه تاریخی در این شهر وجود دارد. یکی از قدیمی‌ترین آثار، دیوار رومی لندن در حال خراب شدن است، هرچند زمانی یک دیوار دفاعی دور شهر به حساب می‌آمد.
سئول، کره جنوبی
سئول در حال حاضر بزرگترین کلانشهر کره جنوبی است که حدود ۱۰میلیون نفر جمعیت دارد و قدمت آن به ۲۰۰۰ سال می‌رسد. این شهر در قرن هجدهم پیش از میلاد توسط قوم باکجه تاسیس شد. هرچند سئول شهر بسیار مدرنی است، اما دیوار باستانی آن هنوز در قلب شهر ایستاده است. مورخان معتقدند که قدمت این دیوار به اوایل دهه ۱۳۰۰ بازمی‌گردد و برای حفاظت از سئول در مقابل مهاجمان ساخته شده است.
نمرود، عراق
در ۳۰ کیلومتری جنوب موصل، شهر باستانی نمرود قرار دارد. مورخان معتقدند که نمرود پایتخت اولین امپراتوری جهان در ۸۰۰ سال قبل از میلاد بوده است. در اوایل دهه ۱۸۴۰، کاخ‌ها و معابد بزرگ آن کشف شد. متاسفانه، بعد از اشغال این منطقه توسط دولت داعش در سال ۲۰۱۶، بسیاری از آثار تاریخی ویران شد.
گوندار، اتیوپی
شهر گوندار، واقع در شمال اتیوپی، در سال ۱۶۳۵ میلادی تاسیس شد. متاسفانه بخش اعظم این شهر در حمله‌های مکرر اواسط دهه ۱۸۰۰ تخریب شد. اما بقایای چند قلعه و کلیسا هنوز در آن یافت می‌شود. این منطقه پرجمعیت نیست، بنابراین وقتی گردشگران از آن بازدید می‌کنند، احساس می‌کنند به گذشته سفر کرده اند.
بوروبودور (Borobudur)، اندونزی
بعد از اینکه یک حاکم بریتانیایی در اوایل دهه ۱۸۰۰ بوروبودور را پیدا کرد، زندگی جدیدی به ویرانه‌های آن داد. رمز و راز‌های زیادی این تمدن باستانی را احاطه کرده است، زیرا خاکستری آتشفشانی صد‌ها سال آن را پوشانده است. خوشبختانه، برخی از معابد تاریخی به شکوه سابق خود بازسازی شده اند. اکنون هزاران بازدیدکننده از سراسر جهان برای تماشای شهر باستانی بوروبودور به آن سفر می‌کنند.
مادورای، هند
مادورای یکی از قدیمی‌ترین شهر‌های جنوب هند است. این شهر ابتدا به شکل گل نیلوفر آبی ساخته شده بود که با یک معبد احاطه می‌شد. این شهر اکنون بیش از نیم میلیون نفر جمعیت دارد. باتوجه به تاریخچه غنی مادورای و معابد باستانی بسیار، این شهر هر سال بیش از یک میلیون بازدیدکننده دارد.
شی‌آن، چین
سال ۶۱۸ تا ۹۰۷ میلادی سلسله تانگ بر شهر شی‌آن حکومت می‌کرد. امپراتوران تانگ ثروتمندترین و قدرتمندترین رهبران جهان در آن زمان بودند. این شهر مدرن امروزی تاریخ غنی دارد. معابد، کاخ‌ها و ساختمان‌های باستانی هنوز در این شهر وجود دارد و هزاران گردشگر را هر سال به خود جذب می‌کنند.
اورنگ‌آباد، هند
در ۳۰ کیلومتری شمال غربی اورنگ آباد، می‌توانید غار‌های تاریخی الورا (Ellora) را پیدا کنید. این ویرانه‌های باستانی نگاهی اجمالی به تمدن هزاران سال پیش در این منطقه ارائه می‌دهد.
یکی از چیز‌هایی که این ویرانه‌ها را تماشایی می‌کند مجسمه‌های بزرگ آن است که از دل سنگ‌های یک‌تکه عظیم حکاکی شده اند. محققان شواهدی یافتند که قدمت برخی از این آثار به سال ۱۰۰۰ میلادی بازمی گردد. شهر امروزی اورنگ آباد بسیاری از میراث خود را مدیون ویرانه‌های الورا است.
پترا، اردن
نبطی‌ها ۳۰۰ سال پیش از میلاد این شهر را ساختند. در این دوره زمانی بود که مردم شروع به کندن ساختمان‌ها در دل ماسه‌های قرمز کردند. برخی محققان معتقدند که ساکنان امروزی پترا حدود ۲۰۰ سال پیش از مصر مهاجرت کرده اند. همچنین ساکنان پترا تنها کسانی هستند که اجازه فروش و کار در این شهر باستانی دارند. هیچ خودرویی اجازه تردد در این شهر را ندارد و فقط پیاده و یا با شتر، الاغ و گاری می‌توان در آن حرکت کرد.
آتن، یونان
برخی شهر‌ها در تصمیم بین مدرن‌سازی یا حفظ سبک اصلی خود گیر کرده اند. اما آتن ثابت کرده که یک شهر مدرن به راحتی می‌تواند با آثار باستانی خود همزیستی داشته باشد. این شهر بعد از تاسیس در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد به رشد خود ادامه داده است. در حال حاضر آتن حدود ۵۵۴هزار نفر جمعیت دارد. ویرانه‌های تاریخی پارتنون و آکروپولیس تنها چند اثر تاریخی هستند که میلیون‌ها بازدیدکننده را هر سال جذب می‌کنند.
تیمبوکتو (Timbuktu)، مالی
تیمبوکتو در شمال رودخانه نیجر واقع شده که آن را مکان ایده آلی برای عشایر اولیه می‌کرده تا اردوگاه‌های فصلی خود را در آن برپا کنند. اما در اوایل قرن دوازدهم بود که آن‌ها تیمبوکتو را به سکونتگاه دائمی خود تبدیل کردند.
طی سال ها، این شهر به عنوان مرکز تحصیلی نامی برای خودش دست و پا کرده است. کتابخانه‌های شهر زمانی هزاران نسخه دست نویس تاریخی، کتاب و نقشه را در خود نگه می‌داشتند. اگرچه بسیاری از ساختمان‌های باستانی دیگر وجود ندارند، اما معماری تاریخ سعی می‌کنند آنچه از ساختمان‌های اصلی به جا مانده را حفظ کنند.
زیمبابوه بزرگ، زیمبابوه
تحقیقات علمی قدمت افرادی که در منطقه زیمبابوه بزرگ زندگی می‌کنند را به دوران ماقبل تاریخ بازمی‌گرداند. مورخان معتقدند که قوم بانتو در عصر آهن عمدتا در این منطقه زندگی می‌کردند.
این شهر باستانی بیش از هزار سال است که مدرن شده است. اما ویرانه‌های زیمبابوه‌ بزرگ هنوز هم قلب آفریقای جنوبی قلمداد می‌شود. دیوار‌های بزرگ و برج‌های سنگی بلند آن بین قرن ۱۱ و ۱۵ ساخته شدند.
پکن، چین
مورخان کشف کردند که انسان پکن (Peking Man) حدود ۷۰۰هزار سال پیش در منطقه زوکودیان پکن زندگی می‌کرده است. اما ۳۰۰۰ سال پیش بود که پکن رسما تاسیس شد.
امروزه حدود ۲۱.۵۴میلیون نفر در این شهر زندگی می‌کنند. علاوه بر این، بیش از ۱۴۰میلیون نفر هر سال برای دیدن آثار تاریخی و باستانی به این شهر سفر می‌کنند. از جمله دیوار بزرگ چین، شهر ممنوعه و مقبره‌های مینگ.
کیوتو، ژاپن
شهر کیوتو به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و تاریخی‌ترین شهر‌های ژاپن شناخته می‌شود. اعتقاد بر این است که کیوتو با نام هیان (Heian) در سال ۷۹۴ میلادی تاسیس شده است. کیوتو اکنون محل زندگی بیش از نیم میلیون نفر و پایتخت ژاپن است.‌ طی هزاران سال، این شهر ریشه‌های تاریخی خود را حفظ کرد و به خاطر معابد بودایی، باغ‌ها و کاخ‌های سلطنتی خود مشهور شده است.
تخت جمشید (پرسپولیس)، ایران
در سال ۵۱۵ قبل از میلاد، تخت جمشید پایتخت هخامنشیان به حاکمیت داریوش بود. طی سال‌ها، این شهر حکمرانان زیادی را دیده است که هر کدام ویژگی‌هایی را به این شهر افزودند، از جمله کاخ ها، معابد و تالار‌ها.
حدود ۳۳۰ سال قبل از میلاد، اسکندر کبیر به تخت جمشید حمله کرد و این شهر در حال ویران شدن بود. گردشگران هنوز برای دیدن بقایای این شهر باستانی به تخت جمشید سفر می‌کنند.
قاهره، مصر
فرعون منس ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد بر قاهره حکومت می‌کرد. اما مورخان فکر می‌کنند که فاطمیان بنیانگذاران این شهر بودند. طی هزاران سال، این شهر مراحل زیادی از مدرنیزه شدن را به خود دیده است.
اهرام باستانی جیزه هر سال میلیون‌ها گردشگر را جذب می‌کند. باستان شناسان معتقدند که ساخت اهرام ۲۵۵۰ سال قبل از میلاد آغاز شده و تا سال ۲۴۹۰ قبل از میلاد طول کشیده است.
استانبول، ترکیه
مورخان معتقدند که استانبول در سال ۳۳۰ میلادی تاسیس شده است. شهر استانبول امروزی ۱۵میلیون نفر جمعیت دارد. علاوه بر این، هر سال هزاران گردشگر برای دیدن ویرانه‌های باستانی و تفکر در فرهنگ غنی آن، از این شهر بازدید می‌کنند. یکی از محبوب‌ترین جاذبه‌های باستانی آن مسجد کبود است که احتمالا بین سال‌های ۱۶۰۹ و ۱۶۱۶ ساخته شده است.
غار‌های لانگمن، چین
یکی از مشهورترین غار‌های جهان است که هزاران مجسمه باستانی بودا و پیروانش را در خود جای داده است. این غار‌های باستانی در جنوب لویانگ چین واقع شده و بین سال‌های ۳۸۶ و ۵۳۴ میلادی ساخته شده اند. دولت چین سوگند خورده از این غارها محافظت کند.
رم، ایتالیا
وقتی در بخش‌های خاصی از رم قدم می‌زنید، احساس می‌کنید به گذشته سفر کرده اید. یکی از جاذبه‌های اصلی شهر کولوسئوم است، یک تماشاخانه باشکوه که ۲۰۰۰ سال پیش ساخته شده است.
گنجینه‌های باستانی دیگری هم در این شهر مدرن وجود دارند. مسافران از سراسر جهان برای دیدن این ساختمان‌های شگفت انگیز سفر می‌کنند، از جمله فروم رومی که در سال ۲۹ قبل از میلاد ساخته شده، پانتئون که در سال ۱۲۶ میلادی ساخته شده و قلعه سنت آنجلو که در سال ۱۳۵ میلادی ساخته شده است.
منبع: list25
منبع : برترینها
0 notes
sirafkhabar · 5 years
Text
از لیان تا ریشهر: اسامی بوشهر در عصر باستان قسمت دوم
Tumblr media
در پیش از این به انتشار مطلب از لیان تا ریشهر: اسامی بوشهر در عصر باستان قسمت اول پرداختیم حال در ادامه آن گزارش خواهیم داشت:
انطاکیه در شبه جزیره بوشهر
در برخی از متون پس از مرگ اسکندر مقدونی، آمده است که سلوکیان در ایران شهرهایی چند ساختند که یکی از آنها به نام انطاکیه در ساحل خلیج فارس بوده است.یکی از این مورخان یونانی «پلین» است. وی نوشته که در جنوب و نزدیک خلیج فارس، اسکندر چند شهر ساخت که یکی از آنها «انطاکیه خاراکس» Antiochede Chara بوده است. رومن گیرشمن باستان شناس و مورخ معروف فرانسوی بر این باور است که «انطاکیه ای هم در شبه جزیره ی بوشهر ساخته شده بود. او در این باره می نویسد: از سوی دیگر بنادری در ساحل دریا برای آنان لازم بود. سلوکیان کمتر از نه شهر در ساحل خلیج فارس بنا نکردند و از آن جمله است انطاکیه در پارس - بوشهر - امروزه - که جانشین شهر کهن عیلامی گردید.» دکتر اردشیر خدادادیان مؤلف كتاب «سلوکیان» با تلفيق رای پیرنیا و گیرشمن نوشته است: گیرشمن باستان شناسی برجسته و فقید فرانسوی تاسیس شهری به نام انتاکیه در خطه پارس و بوشهر امروزی که جانشین شهر کهن عیلامیان گردید را به سلوکیان نسبت می دهد. این شهر بی تردید همان شهر انتاکیه خارا کس است که پیرنیا در ایران باستان از قول سترابون و سایر مورخان و جغرافیادانان رومی آورده است.» بر رأی دکتر خدادادیان دو نقد وارد است: ١- پیرنیا منبع خود را پلین ذکر کرده نه سترابون. ۲۔ خارا کس قطعا بوشهر نبوده است، اگرچه احتمالا در کنار خلیج فارس قرار داشته است. البته «پیلوگو سکایا» در کتاب «شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان» نوشته است: «خارا کس از جمله شهرهایی بود که به فرمان سلوکوس در ماد پدید آمد و یا تجدید بنا گردید.» مرحوم سلطان علی سلطانی بهبهانی رأی گیرشمن را در انطباق انطاکیه بر بوشهر نپذیرفته است و مدعی است که گیرشمن برای ادعای خود دلیل و مدرکی نیاورده است اما خود آن مرحوم نیز برای نفی نظر گیرشمن، هیچ سند و مدرکی ارائه نداده است! سال ها قبل از پیرنیا، گیرشمن، خدادادیان و سلطانی بهبهانی، مورخ پژوهنده ی بزرگ عصر ناصرالدین شاه قاجار، یعنی مرحوم محمد حسن خان اعتماد السلطنه، در یکی از رساله های جغرافیای تاریخی خود در این باره نوشته است: کارا کس: یا «شارا کس» یا «خاراکس» شهری بوده در خوزستان در نزدیک مصب او لائوس که رود کرخه یا قراسو باشد. اسکندر کبیر در آن عمارت نموده. جمعی یونانی را در آن جا ساکن کرد و این شهر موسوم شد  به کاراکس اسکندریه. چون طغیان آب، آن را خراب می کرد، آنطيخوس - پادشاه سلوکیه به جای آن را تغییر داده، دورتر در دامنه ی کوه قرار داده و « آنتیو شیا» یا «انطاکیه» نامید. کاراکس، خوزستان نزدیک خلیج فارس و مابین مصب قراسو و کارون است و امروز معروف به «کارم» می باشد و این ناحیه را «کاراش» می گفته اند یعنی جایی که شهر کاراکس در آن واقع است.» با عنایت به داده های تاریخی ذکر شده، چه می توان گفت؟ آیا انطاکیه قابل انطباق بر شبه جزیره است یا نه؟ متاسفانه در شبه جزیره امروزی بوشهر، به جز یک مورد استثنایی، هنوز هیچ آثار تاریخی و باستانی مربوط به سلوکیان به دست نیامده و ما نمی توانیم هیچ دلیل قانع کننده ای در پذیرش رأی گیرشمن و یا نفی رأی او بیاوریم. بنابراین، تا زمانی که باستان شناسان در شبه جزیره، حفاری و نقب زنی نکرده اند بهتر است سکوت اختیار کنیم و داوری قطعی را به آیندگان وانهيم.(اسامی بوشهر در عصر باستان)
شهر یونانی یوناخا در بوشهر
همچنین در برخی از متون از شهری به نام «يوناخا» سخن رفته و برخی سعی کرده اند آن را با بوشهر منطبق کنند. دکتر سید جعفر حمیدی در کتاب استان زیبای بوشهر» در این باره می نویسد: در ساحل خلیج فارس نیز سلوکیان نه شهر را بنا کردند که می توان گفت مهمترین آنها شهری بوده که در منطقه بوشهر امروز به نام «يوناخا» تاسیس کردند که در حقیقت این شهر جانشین «لیان» عیلامی بود و ایسیدروس مورخ خارا کسی قرن اول میلادی نیز از این شهر نام برده است.  این شهر از جمله نه شهری بود که سلوکیها در پارس مخصوصا در سواحل خلیج فارس بنا کرده بودند، بیشتر این شهرهای سلوکی دارای قلعه هائی بودند که ساکنان یونانی شهرها در هنگام خطر به آنها پناه می بردند...» متاسفانه دکتر حمیدی مأخذ خود را ذکر نفرموده اند و ظاهرا چنین استنباط می شود که ایشان انطاکیه را همان يوناخا فرض کرده اند.
آیا کرسونئوس همان ریشهر است؟
در پایان مبحث مربوط به نام های یونانی شبه جزیره بوشهر در عصر اسکندر مقدونی و سلسله ی یونانی سلوکیان، ذکر این نکته مهم و در عین حال کمتر مورد توجه قرار گرفته تاریخی، لازم است و آن این می باشد که برخی از مورخان معروف عصر قاجار کوشیده اند نام یونانی شهرکر سونئوس» را با بندر ریشهر تطبیق دهند. اولین و ظاهرا تنها مورخ عصر قاجار که چنین ادعایی کرد محمد حسن خان اعتماد السلطنه بوده است. ایشان در فاصله سالهای ۱۳۰۸تا ۱۳۱۰ه.ق/۱۸۹۱ تا ۱۸۶۳م. کتابی در سه جلد با عنوان «در رالتيجان في تاريخ بنى الاشکان» درباره ی تاریخ پارت ها و یا همان اشکانیان نوشت. پس از انتشار این سه جلد، در اوایل سال ۱۳۱۱ هق ۱۸۹۴/م. کتاب دیگری، که في الواقع تتمه و تكمله ی آن سه جلد بود، با عنوان «تطبيق لغات جغرافیایی قدیم و جدید» نگاشت و منتشر کرد. وی در این اثر درباره ی تطبيق «کرسونئوس» با ریشهر نوشت: کر سونئوس: اسم بندر ریشهر است که در پهلوی بندر بوشهر می باشد.» آیا یونانی ها بوشهر یا ریشهر امروز را کرسونئوس و یا یوناخا می نامیده اند؟ اگر چنین است پس با نام های مزامباریا و انطاکیه چه باید کرد؟ آیا می شود فرض کرد که یونانی ها هر چهار نام را به کار می برده اند؟ و یا نه، چهار آبادی مختلف را در شبه جزیره، با نام های متفاوت می نامیده اند. داوری علمی و آکادمیک در این باره برای من که دسترسی به کتاب هایی به زبان های یونانی و ارمنی ندارم، دشوار بلکه محال است. به هر حال امیدوارم روزی مسئله ی نام های مزامباريا، انطاکیه، يوناخا و کرسونئوس و انطباق یا عدم انطباق آنها با شبه جزیره بوشهر توسط حفاری های باستان شناختی یا پژوهش در متون مربوط به یونان باستان، حل شود.
بوشهر در عصر اشکانیان
سلوکیان حدود هشتاد سال بر ایران و خلیج فارس حکومت کردند و سپس نوبت به پارت ها یا اشکانیان رسید تا جای حکومت غیرایرانی و غربی سلوکیان را پر کنند. سوال این است که نام شبه جزیره در عصر اشکانیان چه بوده است. آیا در دوران پارت ها نیز کلمات و نام هایی چون مزامباريا، انطاکیه و يوناخا کاربرد داشته یا سلسله ی ایرانی و آریایی اشکانیان، این نام های یونانی و وابسته به فرهنگ غیرایرانی هلنیسم را منسوخ کردند و به جای آن، شبه جزیره را به اسم تازه ای نامگذاری کردند. تاریخ اشکانیان در ایران چندان روشن نیست و در شبه جزیره بوشهر وضع از این هم بدتر است و به جز برخی گمانه ها و حدس های تاریخی، تقریبا هیچ چیزی از تاریخ پارت ها در شبه جزیره نمی دانیم. در دو سه دهه ی اخیر خوشبختانه برخی از باستان شناسان ایرانی در منطقه «شغاب» دست به یک سری گمانه زنی و حفاری زده اند و به این نتیجه رسیده اند که برخلاف اظهارات باستان شناسانی چون آندریاس و دکتر اسماعيل يغمایی، قبرستان شغاب، واقع در هشت کیلومتری جنوب غربی شهر بوشهر، به احتمال قوی قبرستانی است پارتی نه عیلامی گمانه زنی دکتر مهدی رهبر، که در سال ۱۳۷۷ به مدت دوازده روز در شغاب دست به گمانه زنی زد، روشن کرد که شیوه دفن در کوزه های سفالی، سنتی است احتمالا پارتی و اشکانی که در دیگر مناطق پارتی ایران هم سابقه دارد. علاوه بر این پروفسور ایرج نبی پور حدس زده که در کنار دیوار غربی ساحل بوشهر، انبوهی از تکه سفال های دوران اشکانی یافت شده است.  وی می افزاید که: گورستان پارتی لیان که در انتهای دیوار، حصار قلعه ریشهر بوشهر وجود دارد، نشانگر آن است که در روی لایه باستانی عیلامی، لایه یک شهر پارتی نهفته است... به درستی نمی دانیم که شبه جزیره، کی و توسط چه پادشاهی از سلسله اشکانیان، به قلمرو «پارت ها» افزوده شد. حدس من این است که مهرداد اول (۱۳۷- ۱۷۱ ق.م.) در حمله ای که به سال ۱۴۱ق.م. به بين النهرین کرد، او در این حمله شهر «سلوکیه» در کنار رود دجله را متصرف شد و «دمتریوس) پادشاه سلوکی را به اسارت گرفت، موفق به فتح شبه جزیره نیز شد. ( در سال ۱۴۰ق.م) البته لازم به یادآوری است که از زمان اشک اول( ۲۴۷ق.م.) پایه گذار سلسله اشکانیان، تا زمان بلاش اول( ۵۱۸۰م.)، علی رغم آنکه دهها سال از سقوط سلوکیان و برچیده شدن سلطه ی سیاسی آنان بر ایران سپری شده بود، اما هنوز نام های یونانی برخی شهرهایی که سلوکیان ساخته یا نامگذاری کرده بودند، رایج بود. بلاش اول در یک حرکت ناسیونالیستی و ملی گرایانه، اگر بتوان چنین تعابیری را به عصر باستان تعمیم داد، دستور داد تا دیگر در مکاتبات اداری، اسناد دولتی و منابع مکتوب، کسی نام یونانی شهرها را ننویسد و مردم، آن را به زبان نیاورند. بلاش، نام قدیمی و ماقبل سلوکی شهرها را بار دیگر در ایران رایج کرد. بلاش همان پادشاه پارتی است که دستور جمع آوری و تدوین کتاب مقدس زرتشتیان به نام «اوستا» را صادر کرد و دستور داد سکه ها را، که تا آن زمان غالبا به خط و زبان یونانی ضرب می شد، در ایران به خط «آرامی» ضرب کنند.  سؤال این است که اشکانیان، شبه جزیره را چه می نامیده اند؟ از دوران پارتها، اثری منحصر به فرد متعلق به یک جغرافی دان جنوب غربی ایران باقی مانده است. این نویسنده «جنوبی»، «ایزیدور خاراکسی» Isidor charax ( اهل شهر «خاراکس» یا «کاراکس» در خوزستان) بود که رساله کوتاهی از او با عنوان «چارپارخانه های پارت» باقی مانده است. در این اثر، فهرستی از منازل یا چارپارخانه های واقع شده بر سر راههای مهم ایران آمده است. در این اثر به جز نام «خاراکس»، که احتمالا در منتهی الیه ناحیه شمالی خلیج فارس (خوزستان) بوده، از هیچ شهر پارتی دیگری در این منطقه نام برده نشده است. در آثار نویسندگان یونانی و لاتین چون پولیت، استرابون، ژوستین، آریان و پلوتارک نیز هیچ اشاره ای به نام شبه جزیره در عصر پارت ها نشده است. حتی در نقشه هایی که از عصر پارتها، توسط مورخان عصر جدید، رسم شده به جز نام «خاراکس» هیچ نام دیگری در حوزه کرانه های شمالی خلیج فارس نیامده است. می توان حدس زد که در حد فاصل سلطه سلوکیان تا بلاش اول، احتمالا نام های یونانی چون مزامباريا، يوناخایا کر سونئوس در شبه جزیره رایج بوده و در عصر بلاش اول و به دنبال سیاست هلنیسم زدایی از تاریخ و فرهنگ ایران، شاید نام هخامنشی «ریشا» مجددا رواج پیدا کرده است. آیا می توان حدس زد که در همین ایام بود که «ریشا» آرام آرام به «ریشهر» تبدیل شد؟ در این باره کمی بعد، بحث خواهیم کرد.(اسامی بوشهر در عصر باستان)
ریشهر و بوشهر ساسانی
بر عکس کمبود منابع درباره ی نام یا نام های شبه جزیره در عصر سلسله های هخامنشی، سلوکیه و اشکانیان، نام این مکان در دوران ساسانی کاملا مشخص و روشن است و مورخ و پژوهنده با اطمینان بسیار بالایی می تواند در این باره سخن بگوید. حمدالله مستوفی مؤلف کتاب های «نزهت القلوب» و «تاریخ گزیده» بر این ادعا است که برای اولین بار «لهراسب» پادشاه اسطوره ای و افسانه ای سلسله ی «کیانی» نام این شبه جزیره را «ریشهر» گذاشته است. اگر چه در وهله ی اول، پژوهشگر مایل است به دليل اسطوره ای بودن پادشاهی لهراسب کیانی، نظر حمدالله مستوفی را رد و نقض کند، اما مورخ زیرک و هوشیار درباره ی سخن او تأمل می کند و این گمانه تاریخی را در میان می کشد که آیا نام «ریشهر» ساسانی است یا به عصر ما قبل از ساسانیان باز میگردد؟ این سؤال هنگامی بیشتر قوت میگیرد که احتمال بدهیم که شاید در عصر هخامنشی ها، نام «ریشا» یا «ریشار» رواج داشته است. سوال این است که بین نام «ریشا» و «ریشهر» به لحاظ تاریخی و زبان شناختی آیا می توان نسبتی برقرار کرد؟ و آیا می توان دست کم حدس زد که کلمه ی ریشهر شکل تکامل یافته ی واژهی ما قبل ساسانی «ریشا» می باشد؟ ظاهرا نخستین محققی که فرضیهی رابطهی بین ریشا و ریشهر را پیش کشید، محققی بوده به نام هوستینگ که در سال ۱۹۰۲م. نظرش را در کتابی منتشر کرده است. موریس پزار فرانسوی نیز با پذیرش نظر هوستینگ، در مقدمه کتاب «مأموریت در بندر بوشهر» در این باره می نویسد: برای مشخص کردن ریشه ی نام «ریشهر» شرح و تفصيل های زیادی وجود دارد. تعدادی عقیده دارند این نام از پادشاه ساسانی اردشیر گرفته شده که خود این اسم هم از زبان فارسی قدیم «ارته خشتره» می باشد. اما در هر دو اسم، حرف «آرت» مشترک و اصلی است و معلوم نیست چگونه این کلمه یعنی «آرتا» در کلمه ریشهر گم شده است. نهایتا شواهدی دال بر تمدن فارس، هخامنشی یا ساسانی در این منطقه وجود دارد که باید کشف و نشان داده شود. به همین دلیل ریشه یابی کلمه ی «ریشهر» باید در جای دیگری جستجو شود. شاید در زبان عرب یا حتی در زبان عیلامی و با وسواس خاص بتوان یک مشابهتی بین کلمه «ریشهر» و «ری شهر» ( به معنای بزرگ) که توصیفی رایج برای خدایان عیلامی بویژه الهه کیر- یری - ریشا KIRIRISHA که در لیان بسیار مورد احترام بوده، پیدا کرد. دومین مورد نام این الهه بنظر می رسد معرف همان ریشه است. این فرضیه زمانی کامل خواهد بود که نام کامل لیان، ليان - ریشار- LIYAN _ RISAR همان گونه که هوزینگ  فرض کرده است بوده باشد.(اسامی بوشهر در عصر باستان) با عنایت به داده های تاریخی و زبان شناختی ارائه شده در بالا، باید احتمال داد که نام «ریشهر» به عصر ما قبل ساسانی و احتمالأ عصر هخامنشیان باز می گردد و این، البته با اندکی تسامح تاریخی، می تواند با گمانه ی حمدالله مستوفی که بنای ریشهر را به قبل از اردشیر نسبت داده، تطبیق داد. مستوفی درباره ی ریشهر و «تجدید بنای» آن توسط اردشیر بابکان، در نزهت القلوب نوشته است: زیضهر، پارسیان آن را ریشهر خوانند .گمانه حمدالله مستوفی احتمالا درباره بنای ریشهر واقع شده در شبه جزيره بوشهر نیز صادق است. موسی خورنی در کتاب « شهرستانهای ایران» درباره نام شبه جزیره بوشهر در عصر ساسانیان نوشته است: پارس که «کوست نیمروز» نامیده می شود، در قسمت شرقی خوزستان و مجاور سرزمین ماد قرار دارد. دارای استان های کوچکی است و نیز دارای رودخانه ها و جزایر بسیار و شهرهای متعددی است. از جمله می توان از «ری شیر پھرسن»، نام برد که در آنجا مرواریدهای فراوان و مرواریدهای سنگ میزان» بسیار وجود دارد. برخی از محققان جدید برای ریشه شناسی نام «ریشهر» حدس ها و گمانهای زیادی زده اند. آنان ریشهر را مخفف کلمات باستانی «ریو اردشیر»، بوخت اردشیر»، «رام اردشیر»، «رامش اردشیر» و... دانسته اند. حتی برخی مدعی شده اند که اردشیر در شبه جزیره دوازده کیلومتر بوشهر، سه «شهر» به نام های گفته شده ساخته است. براساس متون ساسانی ، اردشیر بابکان هشت شهر در جنوب ایران ساخت که نام دوتای آن ریوارد شیر و بوخت اردشیر بوده است. همانطور که گذشت موسی خورنی نیز با صراحت نام این شهر را در عصر ساسانیان «ری شیر پرسن» دانسته است که سند منحصر به فرد و قابل توجه ای می باشد. پروفسور یوزف مارکوارت درباره معنای این کلمه نوشته است: ««ری شیر پھرسن» در پارسی «ریشهر پهرسان» ( شهر نگهبان با پسوند: - سان» به جای ستان، به معنای «ایستگاه گمرک»  است.  بنابراین در اینجا منظور شهری که اعراب آن را «ریشهر» می نامند، است. این شهر که در اصل «ريو -اردشیر» است، از «ارجان» یک روز راه است و در نزدیکی «توج» قرار دارد منظور از شهر مورد نظر، شهری به نام « ریشهر» است که ویرانه های آن در بوشهر کنونی است. این شهر محل مناسبی برای قرارگاه کالا و مرواریدهای صادراتی است... فردوسی در شاهنامه رام اردشیر را کنار دریای پارس دانسته و سروده است: چو رام اردشیر است، شهری دگر کزو بر سوی پارس کردم گذر» از قدیم می دانسته ایم که احتملا ریشهر خوزستان، همان ریواردشیر عصر ساسانی بوده است. در این باره یاقوت حموی در کتاب «معجم البلدان» به نقل از حمزهی اصفهانی آورده است: «ریشهر به عقیده ی حمزه مخفف و مختصر ریواردشیر است و آن ناحیه ای از ارجان.» این همان ریشهری است که سلطانی بهبهانی آن را ریشهر معروف کنار بندر ماهشهر امروزی می داند. با این وجود برخی از باستان شناسان غربی، اصرار دارند که ریواردشیر در ناحیه فعلی منطقه «سبز آباد» بوشهر قرار داشته است. آندرو ویلیامسن باستان شناس معروف که در سال ۱۹۷۱م./ ۱۳۵۰خ. سفری به بوشهر کرده و دست به مطالعات باستان شناختی شبه جزیره زده است، در گزارش خود در این باره نوشته است: ... مهمترین ناحیه بوشهر سبز آباد بود، جایی که بدون شک ریو اردشیر ساسانی در آنجا قرار داشت. در نظر داشتم که نواحی ریشهر و سبز آباد را با گرفتن عکس هایی از جزء به جزء مناظر آن ببینم و فهرستی از آن تهیه کنم.(اسامی بوشهر در عصر باستان) درحال حاضر به دلیل فقر مدارک و منابع باستان شناختی نمی توان به درستی درباره رأی ویلیامسن قضاوت کرد و پذیرفت یا نپذیرفت که ریواردشیر در منطقه سبز آباد بوشهر قرار داشته یا همانطور که حمزه اصفهانی و یاقوت حموی گفته اند در ارجان و خوزستان بوده است. بلادی با قاطعیت خاص خود، به داوری نشسته و نوشته است: در هر حال این بسیار دور از ذهن خواهد بود که اردشیر ساسانی علاوه بر بوخت اردشیر، یک ریو اردشیر دیگر را نیز در همین شبه جزیرهی نه چندان بزرگ لیان تأسیس کرده باشد این ریواردشیر به خوبی می تواند همان ریشهر ارجان بوده باشد که در خوزستان واقع بوده و امروزه از بین رفته است. پس «ریشهر بوشهر » مخفف چه نام ساسانی است ؟توضیح بلادی تا اندازه ای روشنگر و راهگشا است: ریشه ای که برای بوشهر می توان در نظر گرفت این است که بوشهر خلاصه ی بوخت اردشیر boxt ardesir باشد، بوختن به معنی پیروز شدن و نجات یافته و از ریشه اوستایی baoy است، و بدین ترتیب ترکیب بوخت اردشير baoxta _ arta xser روی هم به معنی اردشیر نجات یافته خواهد بود که واژه ای است فارسی میانه. بنیان بوخت اردشیر یا بوشهر کنونی به سال ۲۲۴ میلادی، یعنی زمان جنگ های اردشیر بابکان، سر سلسلهی ساسانی با اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی برای تصاحب تاج و تخت برمی گردد. اردوان، پسر خود را بهتعقیب اردشیر روانه می کند. اردشیر، راه دریا را در پیش می گیرد. مردی از سپاهیان اردوان به نام بواک با فرزندان و سپاهش از لشکر اردوان جدا شده و اردشیر را تا پیروزی یاری می دهد. این پیروزی ��ر کنار دریای پارس رخ می دهد و لذا اردشیر تا چشمش به دریا می افتد، یزدان را سپاس گذاری کرده و بعدها به پاس این پیروزی، در همان جا روستایی به نام بوخت اردشیر بنا می کند و دستور می دهد ده آتش بهرام در آن جا برپا کنند. [آتش بهرام، آتش مقدسی است که از ۱۶ آتش برگرفته شده از جاهای مختلف برپا می گردد. اردوان هم در همین نبرد کشته می شود... بدیهی است پس از تأسیس بوخت اردشیر» در نزدیکی معبد «کیری - ریشا» واقع در شهر لیان کهن، که در آن هنگام آهسته آهسته با نام «ریشا» نیز شناخته می شده، به دلیل مجاورت مکانی و شباهت لفظی، به موازات تصحيف «بوخت اردشیر» به بوشهر زمینه ی تطور کلمه «ریشا» به ریشهر نیز فراهم گردیده است. قابل ذکر است که در بیان واژه های بوشهر و ریشهر در لهجه ی بومیان کنونی تأكيد و فشار بر تلفظ صریح حرف (h _ t) موجود در این واژه وجود ندارد و این دو واژه را بیشتر به صورت بوشر buser و ریشر riser با کسر (ش) ادا می کنند.» البته سال ها قبل از بلادی، جمشید سروشیان کرمانی در مقاله ای در مجلهی یغما» در همین باره نوشت: ... بوشهر نیز در قدیم «بوخت اردشیر» گفته می شد. چنان که در کارنامه اردشیر بابکان در بخش ۵ فقره ۱۰- آمده است: «چونش دریا به چشم بدید، اندریزدان سپاسداری انگارد و بدانجا روستایی را بوخت اردشیر نام نهاد...) بوختن به معنی یافتن، نجات یافتن است، چنانکه سه بوخت، منظورهمت و هوخت و هورشت، یا اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک باشد، و بوشهر مخفف بوخت اردشیر و بخت یشوع، به معنی آزاد شده يسوع است. نیز می توان حدس زد که بوشهر مخفف بوخت شهر باشد. یعنی شهری که آزادی یافته است ( آزادشهر) و این حدس اخیر از توضیح قبلی ( مخفف اردشیر) صحیح تر می نماید.» تا یافت شدن مدارک تاریخی یا قراین تازه زبان شناختی، من نیز، رأي سرو شیان کرمانی و بلادی را می پذیرم و ریشهر را مخفف کلمه ی «کیریری - ریشا» و برگرفته شده از جزء دوم آن ( ریشا) می دانم.(اسامی بوشهر در عصر باستان) در یک جمع بندی کلی از مباحث زبان شناختی ارائه شده در بالا می توان حدس زد که: ریشهر می تواند دارای دو ریشه باشد: یا از کلمه ی عیلامی «کیر۔ پری - ریشا» ( البته جزء دوم آن گرفته شده و ریشا به مرور زمان به ریشهر تبدیل شده است. و یا ریشه آن از کلمه ساسانی «رام اردشیر» می باشد. رام اردشیر با گذشت زمان به «ریشهر» مبدل گشته است. اما کلمه بوشهر شاید از بوخت اردشیر، مأخوذ باشد. به هر حال داوری قطعی در این باره ممکن نیست و موضوع هنوز هم نیاز به بررسی های زبان شناختی و باستان شناختی بیشتری دارد. به یک سؤال مهم دیگر نیز باید پاسخ دهیم: آیا شبه جزیره کوچکی چون بوشهر همزمان گنجایش چند شهر به نام های ریوارد شیر، رام اردشیر و بوخت اردشیر را داشته است؟ حدس من این است که اگر به وجود هر سه تای این مناطق در شبه جزیره قائل باشیم، باید آنها را روستاهای کوچکی بدانیم در دل شبه جزیره. کما این که هم اکنون در منطقه ریشهر قدیم، محلاتی چون بهمنی، سبز آباد، سرتل، رونی، دستک و... وجود دارند.(اسامی بوشهر در عصر باستان)
بی شهر یا هزار مردان عصر ساسانی
در برخی از متون قدیمی جغرافیایی عربی و فارسی از شهری به نام «بی شهر» یا «بهشر» در شبه جزیره نام برده شده است. مؤلف ناشناخته کتاب حدود العالم من المشرق الى المغرب» که آن را در سال ۱۳۷۲ق/۹۸۲م. نگاشته است در این باره می نویسد: بهشر شهرکی است خرم میان سنیز و ارگان به نظر می رسد که بر اساس این آدرس، مکان این شهر در استان امروزی خوزستان می بایستی باشد اما عبدالحسین احمدی ریشهری محقق و مورخ بوشهری جای آن را در بوشهر می داند و می نویسد:(اسامی بوشهر در عصر باستان) بوشهر قدیم ( همان بی شهر) از آغاز سلطنت خسرو انوشیروان ساسانی به بعد به خاطر چاه های آب شیرین آن جا - رونق اقتصادی بیشتری نسبت به روشهر (ری شهر) پیدا کرده است. گمان بسیار می رود که «رو شهر» (ری شهر) در دوران فرمانروایی ساسانیان مرکز حکومت و نشستنگاو «شهرک» مرزبان پارسی بوده و بوشهر (بی شهر) نیز به عنوان یک محدوده مرزی - به مرزداری اشخاصی بالقب «هزارمرد» محسوب می شده است. گواه نزدیک به اثبات این مدعا، وجود سرزمین باستانی «هزار مردان» واقع در شمال هلیله امروزی می باشد که هنوز نام و نشانش بر زبان اهالی هلیله باقی است و «هزار مرد» نیز لقبی بوده است که پادشاهان ساسانی به سرداران و حاکمان شهرها می داده اند. به هر حال منطقه ای به نام «بی شهر» یا «بید شهر» در شبه جزیره بوشهر، حدفاصل هلیله تا امامزاده امروز، بوده و تا اوایل سلطنت سلسله ی قاجاریه نیز روستایی به همین نام در این منطقه وجود داشته و هم اکنون (سال ۱۳۸۴) بقایای این شهر کوچک ساسانی در منطقه مورد نظر، قابل مشاهده است.     Read the full article
0 notes
mohitzist · 5 years
Video
instagram
نجات درختان به جای مانده از دوران ماقبل تاریخ به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران، آتش‌نشانان استرالیایی موفق شدند شماری از درخت‌های کاج نادر و بازمانده از دوران ماقبل تاریخ را از لهیب شعله‌های آتش نجات دهند. این کاج‌ها که از دایناسورها نیز بیشتر عمر کرده‌اند، به مدد یک تدبیر زیرکانه از آتش رهایی یافتند. https://www.instagram.com/p/B7slTShAxR4/?igshid=19bywc3a3gkwm
0 notes
moshavergroup · 5 years
Text
جزئیات آزمون های ارتقا دستیاری و گواهینامه پزشکی 98 - 99
https://moshavergroup.com/%d8%ac%d8%b2%d8%a6%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%a2%d8%b2%d9%85%d9%88%d9%86-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d9%82%d8%a7-%d8%af%d8%b3%d8%aa%db%8c%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%88-%da%af%d9%88%d8%a7%d9%87%db%8c/ جزئیات آزمون های ارتقا دستیاری و گواهینامه پزشکی 98 - 99 لینک ورود به مطلب https://moshavergroup.com/%d8%ac%d8%b2%d8%a6%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%a2%d8%b2%d9%85%d9%88%d9%86-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d9%82%d8%a7-%d8%af%d8%b3%d8%aa%db%8c%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%88-%da%af%d9%88%d8%a7%d9%87%db%8c/ جزئیات آزمون های ارتقا دستیاری و گواهینامه پزشکی 98 - 99 : سی و هشتمین دوره آزمون‌های ارتقا دستیاری و گواهینامه تخصصی پزشکی پنجشنبه ۲۰ تیرماه ۹۸ در دانشگاه های علوم پزشکی برگزار می شود.   جزئیات آزمون‌های ارتقا دستیاری و گواهینامه پزشکی اعلام شد جزئیات آزمون های ارتقا دستیاری و گواهینامه پزشکی 98 - 99  : به گزارش مشاور گروپ و  به نقل از مهر، سی و هشتمین دوره آزمون‌های ارتقا دستیاری و گواهینامه تخصصی پزشکی رأس ساعت ۹ صبح روز پنجشنبه ۲۰ تیرماه ۹۸ به طور همزمان در دانشگاه‌های علوم پزشکی که به تربیت دستیار اشتغال دارند و دارای مجوز برگزاری آزمون ارتقا – گواهینامه از دبیرخانه شورای آموزش پزشکی و تخصصی هستند، برگزار می‌شود. آزمون ارتقا دستیاری شامل دو بخش ارزیابی درون بخشی و آزمون کتبی است. ارزیابی درون بخشی با ۱۵۰ نمره از سوی گروه‌های آموزشی که دستیار در آن مشغول به تحصیل است انجام می‌شود. آزمون کتبی با ۱۵۰ نمره که شامل دو بخش آزمون‌های کتبی دوره‌ای که در طول دوره برگزار می‌شود (با ۶۰ نمره از ۱۵۰ نمره) و آزمون کتبی سالیانه که تحت نظارت دبیرخانه شورای آموزش پزشکی و تخصصی، توسط دانشگاه‌های مجری برنامه‌های دستیاری، برگزار می‌شود (با ۹۰ نمره از ۱۵۰ نمره). مجموع نمرات ارتقا هر سال برابر ۳۰۰ است. جزئیات آزمون های ارتقا دستیاری و گواهینامه پزشکی 98 - 99 ،  به استناد موضوع ۵ شصت و چهارمین نشست شورای آموزش پزشکی و تخصصی، شرکت کلیه دستیاران رشته های تخصصی پزشکی واجد شرایط در آزمون های ارتقاء تخصصی این دوره منوط به موفقیت در آزمون ها و فعالیتهای درون بخشی و کسب حداقل نمره ۱۰۵ از ۱۵۰ و کسب کف نمره آزمون کتبی دورهای با توجه به معرفی رسمی مدیر گروه مربوطه و ثبت موضوع پایان نامه تخصصی و ارائه آن طبق برنامه های مصوب خواهد بود. بر اساس مقررات آزمون‌های گواهینامه تخصصی تمامی دستیارانی که حداکثر تا پایان آبان ماه سال جاری دوره دستیاری آنان به اتمام می‌رسد و تا تاریخ ۳۱ تیرماه ۹۸ حداقل مدت ۱۱ ماه از زمان کسب قبولی در مقطع ماقبل گواهینامه آنها گذشته و در این مدت در بخش مربوطه حضور داشته و مشغول به طی دوره آموزشی بوده‌اند مجاز به شرکت در آزمون کتبی گواهینامه تخصصی شناخته می‌شوند. جزئیات آزمون های ارتقا دستیاری و گواهینامه پزشکی 98 - 99  ، شرکت در آزمون گواهینامه تخصصی این دسته از داوطلبان منوط به کسب حداقل نمره ارزیابی درون بخشی جهت معرفی به آزمون گواهینامه است. تمامی دستیارانی که در آزمون گواهینامه تخصصی شرکت می‌کنند، باید دفاعیه پایان نامه خود را قبل از معرفی به آزمون گواهینامه تخصصی انجام داده باشند. ارائه لوگ بوک مستند و ترجیحاً الکترونیک به عنوان شرط معرفی به آزمون گواهینامه در تمامی رشته‌های تخصصی بالینی الزامی است. تمامی دستیارانی که به صورت مشروط در آزمون گواهینامه تخصصی شرکت می‌کنند باید باقیمانده دوره تحصیلی خود را در مراکز آموزش مربوطه گذرانده و گواهی لازم مبنی بر اتمام دوره تحصیلی خود را ارائه کنند. آزمون کتبی سالیانه ارتقا - گواهینامه تخصصی در کلیه رشته‌های تخصصی دارای یک دفترچه واحد با ۱۵۰ سوال است. نمره آزمون کتبی ارتقا سالیانه دستیاران در کلیه رشته‌های تخصصی باید بر مبنای ۹۰ نمره محاسبه شده و با منظور کردن نمرات مکتسبه دستیاران در آزمون‌های کتبی دوره‌ای (بر مبنای ۶۰ نمره) نهایتاً نمره آزمون کتبی بر مبنای ۱۵۰ نمره به این دبیرخانه اعلام شود. نمره آزمون کتبی گواهینامه تخصصی دستیاران رشته‌های تخصصی بر مبنای ۱۵۰ نمره محاسبه می‌شود. آزمون دستیاران رشته آسیب شناسی صرفاً به صورت مشترک انجام می‌شود. آزمون کتبی ارتقا سالیانه (بر مبنای ۹۰ نمره) و گواهینامه تخصصی (بر مبنای ۱۵۰ نمره) دستیاران رشته تخصصی آسیب شناسی دارای یک دفترچه واحد با ۲۰۰ سوال است. دستیاران دوره ۴ ساله رشته تخصصی پرتودرمانی، در صورت تمایل پس از طی دوره‌های تکمیلی یکساله داخلی بر اساس برنامه آموزشی جدید، شرکت و قبولی در امتحان ارتقا ۱ به ۲ رشته تخصصی بیماری‌های داخلی به عنوان دانش آموخته رشته تخصصی رادیوآنکولوژی شناخته می‌شوند. آن دسته از فارغ التحصیلان خارج از کشور که پرونده تحصیلی آنان به تأیید کمیسیون ارزشیابی مدارک خارجی رشته‌های تخصصی رسیده و از طریق مرکز خدمات آموزشی وزارت بهداشت جهت ثبت نام در آزمون ارتقا - گواهینامه تخصصی معرفی می‌شوند، با معرفی دبیرخانه شورای آموزش پزشکی و تخصصی می‌توانند در یکی از دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران، ایران، شهید بهشتی، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، اهواز و یا کرمان ثبت نام و در آزمون کتبی شرکت کنند. جزئیات آزمون های ارتقا دستیاری و گواهینامه پزشکی 98 - 99  ، با توجه به تصمیم کمیسیون هفت نفره منتخب شورای آموزش پزشکی و تخصصی در تاریخ ۹ آذر ۱۳۸۱ زمان آزمون جهت دستیاران جانباز رشته‌های تخصصی بالینی پزشکی، با توجه به وضعیت جسمانی و بنا به تشخیص شورای آموزشی دانشگاه، حداکثر تا ۲۵ درصد مدت زمان معمول قابل افزایش است. کلید آزمون ارتقا - گواهینامه تخصصی سال ۹۸ بلافاصله پس از برگزاری آزمون و با توجه به برنامه زمانبندی مراحل مختلف اجرای آزمون به نحو مقتضی در اختیار دستیاران قرار گیرد. آخرین مهلت ارسال نتایج سی و هشتمین دوره آزمون‌های ارتقا - گواهینامه تخصصی از طریق سایت اینترنتی مرکز سنجش آموزش پزشکی http://sanjeshp.ir و از قسمت سیستم دانشگاه تا تاریخ ۳۱ تیر ۹۸ است. رسیدگی به اعتراضات و نمرات اعلام شده در مهلت مقرر به عهده دانشگاه‌های مربوطه است.   جهت اطلاعات بیشتر در این باره به سایت moshavergroup.com مراجعه کنید و یا با شماره 9099071614 تماس حاصل فرمایید.
0 notes
muzicnews · 5 years
Text
موزه رضا عباسی
موزه رضا عباسی
اگر بخواهیم ایران باستان را به جایی و مکانی همانند موزه محدود کنیم تا بتوانیم در زمان کمی به گذشته های خیلی دور سفری داشته باشیم؛ می توان به مجموعه ی غنی، تاریخی و فرهنگی موزه رضا عباسی با دارا بودن اشیاء و دیدنی های مربوط به دوره قاجاریه و حتی پیش از آن یعنی هزاره دوم قبل از میلاد اشاره کرد.
تاریخچه موزه رضا عباسی
در سال ۱۳۵۶ موزه ای در خیابان شریعتی تهران افتتاح شد که به موزه رضا عباسی نام گرفت.
تنها دلیل نام گذاری این موزه به نام رضا عباسی، مشهور بودن این فرد به عنوان نقاش ماهر و چیره دست دوره صفوی بود.
بنای این ساختمان پیش از افتتاح، نمایشگاه مبلمانی بود که به دلیل طراحی جذاب و منحصر به فردی که داشت مورد توجه مسئولان قرار گرفت و برای افتتاح موزه در آن جا از صاحبش خریداری شد.
تالار ها
ساختمان این موزه دارای سه تالار، پیش از اسلام، هنر های اسلامی و تالار نگارگری و خوشنویسی می باشد که جهت نمایش آثار هنری پیش از تاریخ تا قرن سیزده هجری می باشند.
بخش مرمت و نگهداری
یکی از مهم ترین بخش های موزه های باستانی، بخش مرمت و نگهداری جهت ترمیم اشیاء فلزی، کتاب های خطی و حتی نقاشی های قدیمی می باشد، که این موزه نیز در دو آزمایشگاه و کارگاه آثار موزه رضا عباسی و دیگر موزه های داخل کشور را مرمت و بازسازی می کند.
موزه سینمای ایران، موزه ای موضوعی در تهران
کتابخانه
موزه رضا عباسی، کتابخانه ی بزرگی دارد که کتاب هایی به زبان های مختلف همانند پارسی، انگلیسی، آلمانی و … را در خود نگهداری می کند.
تعداد کتاب های این کتابخانه حدود ده هزار جلد و مجلات داخلی و خارجی آن به تعداد محدودی در کتابخانه موجود می باشند.
افراد خاصی همچون کارمندان سازمان میراث فرهنگی، پژوهشگران این سازمان، اساتید و دانشجویان این حوزه، می توانند از مجلات و کتاب های این کتابخانه استفاده کنند.
ساختمان موزه
ساختمان موزه رضا عباسی سه طبقه بوده و بازدید از آن از طبقات بالا به سمت طبقات زیرین صورت می‌گیرد. این موزه دارای تالارهای مختلفی می‌باشد که عبارتند از : تالار دوره پیش از اسلام (طبقه سوم)، تالار هنرهای اسلامی ۱ و ۲ (طبقه دوم)، تالار نگارگری (طبقه اول)، تالار خوشنویسی (طبقه اول) و تالار نمایشگاه موقت (طبقه همکف).
تالار پیش از اسلام موزه رضا عباسی 
آثار ایرانی و دوره‌های ماقبل تاریخ و پیش از اسلام، گسترش تدریجی فنون و تطابق مصالح مادی با نیازهای زندگی روزمره انسان را به نمایش درمی‌آورند. شکل و طرح اشیاء از منظر حیوانات و صحنه‌های محیط الهام دارند. این امر به حد اعلا در مفرغ‌های لرستان که مجموعه عمده‌ای از آثار محفوظ در این موزه را تشکیل می‌دهند، مشهود است. به علاوه آثاری از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی عرضه شده‌اند که به پیشرفت افزون دانش فنی و برقراری تماس‌هایی بین صنعتگران و مراکز هنری اشاره دارند. از فلزکاری دوره ساسانی معلوم می‌شود که صنعتگران آن عصر به شناخت تام خواص فیزیکی فلزات دست یافته بودند و می‌توانستند آن‌ها را به میل خود شکل دهند.
تالارهای دوره اسلامی موزه رضا عباسی 
ظروف سفالی، اشیای فلزی، عناصر معماری، جواهرات و منسوجات دوره‌های سلجوقی، تیموری و صفوی در دو تالار عرضه شده‌اند. دوره قاجار نیز در این بخش به وسیله قلمدان‌ها و جلدهای کتاب و جعبه‌های روغنی معرفی شده است.
تالار خوشنویسی موزه رضا عباسی 
خوشنویسی که یکی از والاترین دستاوردهای دوره اسلامی است، در این تالار به نمایش گذاشته شده است. در این تالار می‌توان مراحل مختلف تحول خطاطی را از میان نوشته‌ها که به خطوط ثلث، محقق، نسخ و نستعلیق است، مشاهده نمود و با هنر کتاب‌سازی نیز آشنا شد.
تالار نگارگری موزه رضا عباسی 
گنجینه مفصلی در باب سنت نقاشی دوره اسلامی در این تالار به نمایش گذاشته شده است که کهن‌ترین نمونه آن برگی از شاهنامه «دموت» مربوط به اواسط سده هشتم هجری قمری است. این تالار مراحل تحول و رشد این هنر را تا سده چهاردهم هجری قمری دربر می‌گیرد. در این مجموعه می‌توان تابلوهایی از مکتب شیراز، تبریز و هرات را دنبال نمود.
در این موزه تعدادی از لوازم شخصی صادق هدایت نیز نگهداری می‌شود اما این وسایل در بخش مخزن موزه قرار دارد و بازدید از آن امکان‌پذیر نمی‌باشد!!
نوشته موزه رضا عباسی اولین بار در تاریخ ما. پدیدار شد.
source https://tarikhema.org/subject//38024/%d9%85%d9%88%d8%b2%d9%87-%d8%b1%d8%b6%d8%a7-%d8%b9%d8%a8%d8%a7%d8%b3%db%8c/
0 notes
mehdizareiran · 6 years
Text
Facebook post (2019-03-28T04:06:14.000Z)
🔶#سوانح_طبیعی #سیل از ✅دکتر #مهدی_زارع (❇️بر پایه گزارش های ملی، سازمان ملل و بانک جهانی) / / 8-01-1398 / 🔴#خسارت اقتصادی از حدود 30 درصد از #سوانح گزارش و اعلام می شود. 🔴از حدود 3000 سانحه گزارش شده در جهان در بازه زمانی 1377-1397 ، 75% مرتبط با #آب_وهوا بوده اند و البته حدود 45% از این سوانح گزارش شده #سیل ها بوده اند. 🔴#زمینلرزه ها همچنان بیشترین خسارت انسانی (#کشته و مجروح) را بر جا می گذارند و #سیل ها همچنین مهمترین خسارتهای #مالی و #زیرساختی را موجب می شوند. 🔴در #ایران #تلفات #زلزله ها حدود 90% کل تلفات گزارش شده از سوانح طبیعی است، و 7% به سیل مربوط است. در بیست ساله 1377-1397 در دنیا از حدود دومیلیون کشته در سوانح طبیعی حدود 56% به زلزله و سونامی مربوط بوده (با حدود 1 میلیون و دوست هزار کشته) و 11% به سیل ها مربوط بوده است (حدود 200 هزار کشته). 🔴در ایران خسارت های اقتصادی ناشی از سوانح مربوط است به: اول #خشکسالی (حدود 45%)، سپس #سیل (30%) و بعد #زلزله (حدود 20%). 🔴در بیست ساله 1377-1397 #خسارت برآورد شده از سوانحی که در جهان گزارش و اعلام شده اند، حدود 3 هزار میلیارد دلار برآورد می شود که حدود هزار میلیارد دلار آن به #سیل مربوط است. 🔴#خسارتهای اقتصادی سوانح جهان در بازه 1377-1397 حدود 3 برابر بیش از بازه زمانی #بیست_ساله ماقبل آن (1357-1377) بوده است. 🔴تعداد #سوانح گزارش شده در بازه 1357-1377 ، در جهان 160 رخداد در سال ، و دربازه 1377-1397، در جهان 330 سانحه در سال بوده است. 🔴#هفت سانحه اول که بیشترین خسارت را به زندگی انسانها زده اند، به ترتیب عبارتند از #سیل، #خشکسالی، #طوفان، #زلزله، #گرمای شدید، #زمینلغزش و #آتشفشان . 🔴در بازه بیست ساله 1377-1397 ، تعداد #جمعیت #آسیب دیده از #سوانح طبیعی 4.5 میلیارد نفر بوده است (با حدود 2 میلیون کشته) که #سیل بیشترین اثر را بر زندگی انسانها (2 میلیارد نفر) گذاشته است (با حدود دویست هزار کشته). 🔴#مهمترین #سبل های تاریخ عبارتند از سیل در #رودخانه یانگ تسه #چین در 18 اوت 1931، با 3 میلیون هفتصد هزار کشته، سیل رودخانه #زرد در @چین در 28 سپتامبر 1887 با حدود 2 میلیو�� کشته، و در همین رودخانه #زرد در چین در ژوئن 1938 با حدود 800 هزار کشته. قابل توجه آنکه 5 #سیل مهم ویرانگر #تاریخ از سال 1887 تا 1975 در چین رخ داده اند و برآورد شده که بیش از 6 میلیون کشته به جا گذاشته اند. 🔴از مهمترین سیلهای اخیر #ایران سیل یکشنبه 4 مرداد 1366 #تجریش با حدود 300 کشته است. همچنین دو سیل مهم در شرق استان #گلستان در بیست مرداد 1380 (با بیش از 300 کشته) و دقیقا یک سال بعد در ییست مرداد 1381 با حدود 50 کشته همراه شد. در هر دو رخداد سیل 1380 و 1381 گلستان بخشی از #پارک_ملی_گلستان #تخریب شد. T.ME/MEHDI_ZARE_NOTES
0 notes
ekashan · 5 years
Text
تپه سیلک کاشان نشانه‌ای از اولین پیدایش تمدن
ماجرای رمزآلود تپه سیلک
این تپه در کشورمان کمتر شناخته شده اما پر رمز و راز که یکی از کهن ترین تمدن های بشری را در خود جای داده است، تپه‌ای که در بیست و چهارم شهریور ۱۳۱۰ شمسی در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسیده است. در قسمت جنوب غربی کاشان و در مسیر خیابان امیرکبیر یا جاده معروف فین که به باغ زیبای فین منتهی می‌شود در سمت راست خیابان واقع شده است.
 ماجرای تپه سیلک از زبان پدرش
من عباس اعتماد فینی ، فرزند استاد احمد اعتماد فینی متولد سال ۱۳۱۵ شمسی ، مرحوم پدر من استاد احمد در سال ۱۳۱۰ شمسی برای اولین بار کارش را با آقای دکتر گریشمن فرانسوی در تپه‌های باستانی سیلک شروع کرد و سی و چهار سال با ایشان کار کرد و موفق به اخذ مدال طلا موفقیت شد که حاصل این همکاری صادقانه را ورود من به هیئت باستان شناسی در سال ۱۳۲۸ شمسی زمانی که دقیقاً من ۱۸ سال داشتم ، کارم را شروع کردم. 
مدت بیست و هشت سال با این هیئت خارجی ، هجده سال با آقای پروفسور گریشمن و ده سال با پروفسور ژان پرو کار کردم و بعد از یک وقفه چند ساله بین کار من و شغل آزادم اتفاق افتاد که این وقفه برای من خیلی بد و خیلی دیر گذر بود تا زمانی که در چهاردهم دیماه ۱۳۸۰ بنا به دعوت آقای دکتر صادق ملک شهمیرزادی کارم را در تپه‌های باستانی سیلک شروع کردم.
وجه تسمیه سیلک
از کجا شروع میشه و از چی شروع میشه؟ سیلک از فرهنگ بومی محل گرفته شده چون کاشانی ها به سفال شکسته میگن سیاله بر وزن پیاله و این تپه ، محل پیاله سازی بوده و وجه تسمیه از اینجا شروع میشه ولی آقای گریشمن اعتقاد دارد که آشور بانی‌پال پادشاه آشوری در فتوحاتش که از جمله قلاع تصرفی که داشته اسم میبره به نام شیکلیکی یا شیلککی ، که آقای گریشمن احتمال می‌ده که این قلعه شیلککی که جزء فتوحات اون پادشاه نام داشته همین تپه سیلک  هست ، همچنین ایشون جای دیگه نام یک حاکم را می‌برد به نام سیاه لخش که وجه تسمیه تپه سیلک است.
تپه سیلک
پیدایش و سفال های یافت شده تپه سیلک
بر حسب یک تصادف و اونم بارانهایی که در فصل بهار ، باران های خشن می‌باره از این کوه های کرکس سرچشمه میگیره و به طرف شمال کاشان در حرکت از جمله جایی رو که مورد تهاجم قرار می‌ده‌ تپه های ب قبرستان تپه سیلک است که دوتا از قبرها را سوراخ میکنه و روز بعد رهگذرانی که از اینجا عبور می‌کنند توجه ایشان جلب می‌شه به این سوراخ‌هایی که در قبرها هست ، می‌روند جلو می‌بینند از این کوزه‌های منقاره بلند منقوش منحصر به فرد این جا هست این کوزه‌ها را بر می دارند در بازار کاشان به شخصی به نام سلیمان یهودی می‌فروشند و تدریجا این کوزه‌ها از موزه لوور پاریس فرانسه سر در میاره. مسئول موزه ملی فرانسه نامه‌ای می‌نویسه به مسئول موزه ملی ایران هم شخصی بوده به نام آقای آندره گدار فرانسوی که به نام به دعوت دولت ایران برای سر و سامان دادن به وضع باستان‌شناسی ایران به تهران اومده بوده. آقای آندره گدار وقتی که نامه رو میگیره و میبینه از حیطه تخصصی خودش بیرونه. خوب فرانسوی ها اصولا از حال همدیگر از طریق سفارت اطلاع دارد و میدونه که آقای پروفسور گریشمن در جنوب ایران و در شوشتر در غار پبده کار میکنه نامه رو مینویسه برای آقای گریشمن در شوش دانیال و بعد از چند روز آقای گریشمن میان به اینجا روی تپه های سیلک. با توجه به وفور سفالینه‌های نقشینه که روی تپه های سیلک ریخته آنها تشخیص می‌دهند که اون کوزه هایی که در موزه لوور فرانسه هست از آن تپه سیلک هست (متعلق به تپه‌های سیلک).
سفال در موزه لوور
در سال ۱۳۱۱ شمسی آقای گریشمن کارشو در تپه‌های باستانی سیلک شروع میکنه و مدت سه سال در اینجا کار میکنه حاصل کارش دوجلد کتاب بسیار ارزنده در رابطه با تمدن این مرز و بوم می نویسه و ایشان تشخیص میده که اولین گردهمایی انسانها در یک جانشینی روی تپه‌های سیلک بوده. البته امروزه ما بهش تپه سیلک میگیم ولی همچین اسمی در آن زمان وجود نداشته. در نزدیکی ساحل دریاچه تتیسی که بر مرکزیت ایران حاکم بوده زندگی را شروع می‌کنند.
شش دوره فرهنگی سیلک
ما گفتیم آقای دکتر گریشمن تپه سیلک را به شش دوره فرهنگی تقسیم کرده است. دو دوره‌اش به قبل از ورود آریایی‌ها است به نام اَوِنها و کاسیها ، کسانی هستند که از کنار دریای خزر تا جنوب ایران زیر سیطره حکومتشان بود و یکی از نامهای دریای خزر برگرفته از قوم کاسی هست به نام کسبین این کسبین برگرفته از قوم کاسیها هست. بعدا ورود آریایی‌ها است (دوره سوم) ، آریایی ها وقتی که وارد ایران شدن مخصوصاً وارد سیلک شدن ، سران سکنه سیلک را قلع و قمع کردند و خودشان با مردم اجین شدند و زندگی کردند. قوم چهارم (دوره چهارم) ما قوم ایلامی ها هست و قوم پنجم ما (دوره پنجم) مادها هست. قوم ششم هخامنشیان (دوره ششم) هست. این شش دوره‌ای که آقای گریشمن برای این جا در نظر گرفته ، برگرفته از همین تحقیقاتی که ایشون داشته.
تمدن سیلک
تمدن اون برمیگرده به هفت هزار سال قبل ، اول اینها چرخ سفالگری را ابداع می‌کنند بعد چرخ سفالگری نقاشی و ساختن کوزه ها را شروع می‌کنند. نقاشی به این صورت به وجود می‌آید که من در یک کتابی که نوشته یکی از باستان شناس‌های خارجی بود کوزه گری که کوزه ها را از گل درست می‌کرده و تو آفتاب می گذاشت که خودش احتمالا یا پسرش یا یکی از رهگذران که رد می‌شوند و انار می خورده و احتمالاً آن قطره انار یا میوه روی اون کوزه میریزه و ممکنه با هم درگیر میشه که کار منو خراب کردی و خلاصه اون کوزه رو به همون شکلی که آب انار روی کوزه باقیمانده بود در داخل کوره پخته میشه و اون رنگ انار نقش مایه‌ای را به وجود میاره که این نقش مایه بعداً به صورت نقاشی در میاد. یا مثلا رنگ که از گل اخرا و آلیاژی از پوست میوه ها و آب میوه ها هست مثل پوست انار ، پوست گردو ، روناس و کلیا کویر و خیلی از چیزایی که امروز از قلم افتاده به این دلیل است که ما این نقاشی‌ها را و این نقش مایه ها را از هشت هزار سال پیش بر روی سفالینه ها به وضوح میتونیم ببینیم.
با توجه به اینکه در تپه های سیلک آقای گریشمن در حدود بیست یا هفده تا تبلت خط نوشته پیدا کرده به علت این که این تبلت هایی که پیدا شده الفباشون خونده نشده و تکمیل نیست کسی رمزی برای خوندن اینها پیدا نکرده و رمزگشایی نشده و اینا نامفهوم مونده هنوز ، امیدوارم در فعالیت‌های بعدی که در تپه‌های سیلک خواهد شد بتوانند بقایای این خط را پیدا کنند و به طوری که این خط آثار و علائم خودشو نشون میده که تقریبا میشه گفت که مادر خط هیروگلیف مصری باشد.
راس میراث فرهنگی جهان تپه های باستانی سیلک هست ، واقعا دیگه حرف نداره ولی این هنرمندان و این کسانی که این ودیعه‌ها را برای ما به یادگار گذاشتن واقعاً انتظار دارند که ما در حفظ و حراست اینها کوشا باشیم امیدوارم که قابلیت این را داشته باشیم که این ودیعه ها را  حفظ و حراست کنیم ، چون اتکاء ما امروز در جهان به فرهنگ و تمدن تپه های سیلک و امثال تپه های سیلک است و این شخصیت و هویت ایرانی ها را در عرصه فرهنگی جهان می‌رساند. 
اینجا رو به سه اسم آقای گریشمن اسم‌گذاری کرد یکی پلی د رویا به زبان فرانسه قصر شاهی ، یکی دژ مستحکم و آخری هم که در کتاب ایران از آغاز تا اسلام روی معبد خیلی تکیه کرده. در هر صورت نظریه آقای دکتر صادق ملک شهمیرزادی و یکی دو تا از باستان شناس در زیگورات بودن اینجا محق است. ولی اکثر باستان شناسان اینجا را یک سازه عظیم زمان مادی می‌شناسند. 
تپه سیلک نمونه‌ای طلایی از تپه های باستانی ایران  
کهن ترین مردم دشت نشین ، مردم تپه س��لک کاشان بودند که آثار زندگی آنان در کاوش ها کشف شده است میدانگاه باستانی سیلک در منطقه فین کاشان پیشینه‌ای نزدیک به هفت هزار سال دارد و به اعتقاد کارشناسان با کاوش‌های جدید در آن ، گنجینه های گرانبها و دسته اول درباره پیشینیان و تاریخ کهن ایران پیدا خواهد شد و به عنوان مهمترین پایگاه باستان شناسی ایران، پیشینه‌ای کهن تر از تمدن هخامنشیان دارد و بدیهی است که پرسپولیس و پاسارگاد شناخته‌تر و مشهورتر است ولی مهمترین پایگاه باستان شناسی در ایران تپه سیلکی که متاسفانه ناشناخته باقی مانده و لازم است این مکان به جهانیان معرفی شود چراکه اطلاعات فراوانی درباره تاریخ و تمدن کهن در اختیار جهانیان قرار دهد. 
از ظروف به دست آمده می‌شود به ظروف لوله‌دار و یا به شکل حیوانات و پرندگان اشاره کرد که سطح آنها تماما با نقوش هندسی ، حیوانی و انسانی تزیین شده است و در اکثر نقش ساده حیوان روی سفال ها دیده می‌شود. چیزی که الآن قابل مشاهده است دو تپه به فاصله حدود ششصد متر که جلوی این تپه ها گورستانهایی از انسانهای ماقبل تاریخ وجود دارد.
The post تپه سیلک کاشان نشانه‌ای از اولین پیدایش تمدن appeared first on ای کاشان: معرفی دیدنی های کاشان و فروش سوغاتی های کاشان مثل گلاب و کارهای هنری.
source https://ekashan.net/%d8%aa%d9%be%d9%87-%d8%b3%db%8c%d9%84%da%a9-%da%a9%d8%a7%d8%b4%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%86%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d9%88%d9%84%db%8c%d9%86-%d9%be%db%8c%d8%af%d8%a7/
0 notes
deltabanagency-blog · 6 years
Link
تاریخچه کشور ایران
کشور ایران از جمله کشورهایی است که سابقه دیرینه داشته و تاریخ پیدایش آن به ماقبل تاریخ می رسد. در حدود 40 هزار سال پیش انسان به ایران پا گذاشته که آثار مربوط به دوره نوسنگی در بسیاری از مراکز ایران به چشم می خورد.
0 notes
drmorsali · 6 years
Link
در روزهای اخیر جوانان دندانپزشک آذربایجان توانستند با یک ائتلاف فراگیر، در انتخابات انجمن دندانپزشکی ایران شعبه استان پیروز شوند و گردش نخبگان را از دست قدیمی ها خارج کنند.این حرکت می تواند نوید بخش موجی نو در عرصه ی صنفی باشد که رایحه ی دلنشین تغییر را به مشام همه ما برساند.این مطلب در حاشیه ی این رویداد فرخنده نوشته شده است :
نظامی گنجوی در خمسه درجایی که زفاف خسرو و شیرین را به زیبایی و شاهکار هر چه تمامتر روایت می‌کند، در مورد اینکه جوانان سر پر از سودا دارند ولی پیران این سوداها ازسرشان بیرون رفته است دو بیت ماندگار آورده است:
جوانی چیست سودائی است در سر
وزان سودا تمنائی میسر
چو پیری بر ولایت گشت والی
برون کرد از سر آن سودا به سالی
بیشتر انسان‌ها از سنی به بعد به‌سوی محافظه‌کاری پیش می‌روند. قدرت تغییر و توان تطابق با تغییرات آن‌ها کاهش می‌یابد. از تغییرات بنیادین به‌ندرت استقبال می‌کنند و اغلب به‌
ندرت اصلاً متوجه نیاز به تغییرات می‌شوند. افزایش سن در بیشتر آدم ها تفکر حفظ شرایط موجود را در ذهن فرد تقویت می‌کند. البته منکر وجود افراد تحول‌خواه در سنین بالا و آدم‌های محافظه‌کار در سنین پایین نمی‌توان بود، ولی این عده همیشه استثنا و اقلیت هستند.
حقیقت این است که جهان در سال‌های اخیر دچار تغییرات شگرفی شده است. پیدایش اینترنت و دنیای آزاد رسانه‌ای منجر به پیدایش سبکی از زندگی و تفکری جهان‌شمول در دنیا شده است. درواقع تاریخ جهان را می‌توان به دو دورهٔ کاملاً مجزای قبل و بعد از پیدایش اینترنت تقسیم‌بندی کرد
از بدشانسی یا خوش‌شانسی، نسل ما درست بر روی این گسل بزرگ دوران رشد خود را طی کرده است. نسل‌هایی که به فرهنگ دنیای آزاد اطلاعات تعلق ندارند به دوران ماقبل این تاریخ متعلق هستند. صرف اینکه این نسل‌ها هم بتوانند از تکنولوژی استفاده کنند نمی‌تواند آن‌ها را به نسل‌های بعد از خود که بافرهنگ جریان آزاد اطلاعات در اینترنت بزرگ‌شده‌اند بچسباند. این نسل‌ها ازنظر تفکر و نگرش انشقاق عظیمی دارند!باید بپذیریم که دوران رانت و انحصار حداقل در زمینه دانش و اطلاعات سپری شده است.دیگر نمی توان پشت درهای بسته تصمیم گرفت و از عواقب و مسدولیت های آن شانه خالی کرد.
مدیری که موافق فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی است، اقتصاددانی که نرخ دستوری دلار تعیین می‌کند، دولتی که کماکان به سهمیه،رانت و ویژه خواری میدان می دهد  و … همه نسل‌های قدیمی تفکر محسوب می‌شوند و ایده‌های آن‌ها درست یا غلط برای نسل‌های جدید قابل‌درک نیست!
دندانپزشکی کشور در دهه اخیر با بحران‌های عظیمی روبرو بوده است. حاصل کار صدها متخصص سیاست‌گذار در سطوح بالا، چند برابر شدن تعداد دانشکده‌های دندانپزشکی، سونامی دانشجویان دندانپزشکی که خارج از کشور در حال تحصیل هستند، احیای مجدد طرح بهداشت‌کاران و در کنار همهٔ این مصائب افزایش شیوع پوسیدگی در جامعه ازنظر آماری بوده است!
بعد از چند دهه تربیت دندان‌پزشک مدیران ما به این فکر این افتاده‌اند که بهداشت‌کار دهان و دندان را جایگزین جای خالی دندان‌پزشکان در مناطق محروم بکنند! دانشکده‌های بین‌الملل را در دانشکده‌های مادر ادغام بکنند! هر کس توانست با پول در دانشگاهی خارجی ثبت‌نام کند و ارز از کشور خارج کند بتواند به دانشگاهی در داخل انتقالی بگیرد!
در تمام مقاطع کنکور ورودی دانشگاه‌ها و امتحان رزیدنتی سهمیه‌های ورودی افزایش‌یافته است و شانس قبولی اکثریت داوطلبان شایسته که سهمیه ندارند کاهش‌یافته است. گرانی اقلام و تجهیزات دندانپزشکی با رشد تعرفه‌های همخوانی ندارد. توافقی که نظام پزشکی برای افزایش مالیات صنف با دارایی انجام می‌دهد بیشتر از افزایش تعرفه‌هاست! هجمه‌های رسانه‌ای و تحریک عموم مردم علیه صنف، گروه درمانگر جامعه را زیر منگنه قرار داده است. صنف ما حال‌وروز خوبی ندارد و احتمالاً روزهای بدتری هم در انتظارمان خواهد بود.
مسئول اصلی عدم مدیریت حداقلی از این بحران‌ها بدون هیچ شک و شبهه‌ای، مدیران مختلف در سطوح مختلف سیاست‌گذاری و اجرا بوده‌اند. همهٔ این مدیران اعم از یک رئیس مرکز بهداشت تا روسای دانشکده‌ها، منتخبین و مسئولین انجمن‌های علمی و صنفی و … تا وزرا، در پیدایش چنین وضع اسف‌باری شریک جرم بوده‌اند! چراکه در این چند دهه اگر با این سیاست‌های اشتباه همراهی نمی‌کردند یا اینکه در جهت درست انتخاب مسیر می‌کردند اکنون به لبهٔ پرتگاه نمی‌رسیدیم.
همان‌طور که به نظر در سیستم ادارهٔ کشور در آینده‌ای نه‌چندان نزدیک، مشارکت نسل‌های جدید غیرقابل‌اجتناب خواهد بود، در صنف دندانپزشکی کشور هم اگر طالب تغییر هستیم باید از قدیمی‌ها بخواهیم که کم‌کم صندلی‌های خود را خالی کنند.باید قبول کنیم اکثریت قریب به اتفاق تفکرات قبلی ابتر و بی‌خاصیت بوده است. این نگرش به صنف تاکنون نه‌تنها پیشرفتی حاصل نکرده است بلکه شرایط دندانپزشکی کشور را هرروز با بحران‌های تازه‌ای دست‌به‌گریبان کرده است. تغییرات بنیادین را آدم‌هایی که ده‌ها سال است بر این مسندها تکیه داده‌اند و ادامهٔ حضور خود را منوط به حفظ وضعیت موجود می‌دانند میسر نخواهد بود!
تغییر در این زمینه نیاز به عوض شدن نسل دارد!
وضع دندانپزشکی کشور بحرانی است. اعتبار این صنف که سرمایه‌ای به ارث رسیده از منزلت طبابت قدیم بوده است، کمرنگ شده است. امید به آینده در دندان‌پزشکانی که امروز وارد بازار کار می‌شوند یا دانشجویان دندانپزشکی روزبه‌روز کاهش می‌یابد.
وضع حاضر که دسترنج جمعی والسابقون دندانپزشکی است آن‌قدر نامطلوب است که صرف یک بی‌تدبیری جمعی نمی‌خواسته باشد بلکه به نظر بیشتر حاصل یک بی‌خردی جمعی از پیش طراحی‌شده است! به قول هوشنگ ابتهاج:
این قافله از قافله‌سالار خراب است – اینجا خبر از پیش روباز پسی نیست!
لذا ضمن خواهش از این عزیزان برای خالی کردن این صندلی‌ها، بایستی از ایشان درخواست هم بکنیم که بیشتر تجارب گهربار خودشان را هم با خود به دفترچه‌های خاطراتشان منتقل کنند و حتی صندلی های مشاوره و ریاست افتخاری و ریاست در سایه را هم به جوان ها بسپارند. چراکه تجربیاتی که در زمان خود نتوانسته است ذره‌ای مانع از به قهقرا رفتن یک صنف شود، گره‌ای از کار نسل‌های بعد بعید است که باز کند! تصور اینکه با فعالیت خاصی بتوان شرایط یک صنف را از این بحرانی‌تر و بدتر کرد، غیرقابل‌باور است!لذا باید دیگر دربست عرصه را به جوانان سپرد تا درست و اشتباه کار را به پیش ببرند و حداقل کورسوی امید را به  اعضای جامعه صنفی برگردانند.
گر آتش ببیند پی شصت‌وپنج
رسد آتش از باد پیری به رنج
حتی فردوسی بزرگ در شاهنامه اذعان دارد که پیری آتش را هم فرتوت و ناتوان می‌کند و در برابر تندبادهای روزگار آسیب‌پذیری به بار می‌آورد. شاید نیاز به تغییر نسل در رده‌های مدیریتی را از دندانپزشکی می‌توان به سایر رده‌های مدیریتی کشور هم تعمیم داد  که البته مضوع صحبت ما نیست…ولی موضوعی که در حال حاضر مهم است خروج از مسیر سرازیری قهقرای صنف دندانپزشکی است. قرار نیست این کشتی در حال غرق به‌گل‌نشسته به همین زودی در آب‌های آزاد طی البحر کند، ولی حداقل می‌توان با ارائه راهکار و تصمیم‌های درست سرعت غرق شدن این کشتی طوفان‌زده را کند کرد و مسافران آن را نجات داد و به ساحل امنی رساند!
مدیران پیشکسوت و سال دار دندانپزشکی در هر منصبی هم که هستند، پیش از اینکه عنان بازنشستگی خود را در کسوت ابولمشاغل صنفی به ملک الموت بسپارند، چه نیکوست که به دباند شدن از این صندلی‌های چسبان لمحه‌ای بیندیشند و عرصه را برای هوای تازه‌ای که با ورود جوانان به پست‌های مدیریتی خواهد بود، خالی کنند.
چه‌بسا حتی هم‌نشینی این عزیزان با نسل‌های جوان هم بتواند گره کوچکی از سلسلهٔ این کلاف درهم بگشاید.
گر یار با جوانان خواهد نشست و رندان
ما نیز توبه کردیم از زاهدی و پیری!
نوشته انقلاب نسل جوان دندانپزشکان علیه قدیمی ها در صنف دندانپزشکی! اولین بار در دکتر علی مرسلی پدیدار شد.
مقالات مرتبط
نگاهی تاریخی به پیدایش انجمن های صنفی دندانپزشکی
هری پاتر و محفل هامیوپاتی:خطرات شبه علم برای پزشکی
سندیکا های واقعی و کاذب دندانپزشکی کدامند؟
0 notes
bonian-n · 6 years
Photo
Tumblr media
معرفی آلات موسیقی ایرانی (سازهای موسیقی دستگاهی ایران)  از نخستین نوا‌های موسیقی می‌توان به صداهایی که در مناظر می‌شنویم مانند صدای دریا و آبشار، صدای وزش باد، برخورد برگ‌های درختان، آواز پرندگان و… تلویح و اشاره کرد. انسان‌‌های ماقبل تاریخ (قبل از ... {bonian.net-بنیان} http://bit.ly/2A5nsXQ
0 notes
sirafkhabar · 5 years
Text
از لیان تا ریشهر: اسامی بوشهر در عصر باستان قسمت اول
Tumblr media
  یک هشدار لازم اسامی بوشهر در عصر باستان را در ادامه بررسی میکنیم. بر اساس بررسی های باستان شناسانه ای که توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی استان بوشهر در زمستان سال ۱۳۷۴ انجام گرفته درباره اسامی بوشهر در عصر باستان و با تکیه بر گزارش باستان شناختی دکتر رابرت کارتر، که در زمستان ۱۳۸۳ پیمایشی در شبه جزیره بوشهر انجام داده و سایت ها و مراکز باستانی را معرفی کرده است پیشینه تاریخ تمدن در بوشهر دست کم به دوران نئوکالكلوتیک یا پارینه سنگی جدید و حتی قبل از آن باز می گردد. از این نظر شبه جزیره ای که امروز «بوشهر» نام دارد یکی از قدیمی ترین مراکز تمدنی جهان محسوب می شود که پیشینه اولیه آن در تاریکی عصر ماقبل تاریخ و کشف خط و مفرغ، گم می شود.
 گام در وادی تاریک
تاریخ بوشهر در دوران باستان را در حال حاضر نه تنها نمی توان به طور کامل، دقیق و آکادمیک نگاشت، بلکه حتی در برخی مقاطع تاریخی، خطوط کلی آن را نیز با اطمینان نمی توان طرح و ترسیم کرد. علت اصلی این «امتناع تاریخی» نیز فقدان شدید، و در دوره هایی حتی خلاء کامل منابع مکتوب تاریخی، اسناد، سنگ نوشته و داده های باستان شناختی و مادی تاریخی در این شبه جزیره است. حقیقت این است که به جز حفاری های شتابزده و غیر علمی اف. جی. اندریاس F. G . Andreus در سال ۱۲۹۳هق / ۱۸۷۶م.، و حفاری دقیق و علمی هیأت فرانسوی به رهبری موریس پزار در ۱۳۳۲هق /۱۹۱۳م. و برخی پیمایش های باستان شناختی کسانی مانند ارل اشتین Aurel stein در سال ۱۹۳۶ م./ ۱۳۱۵ خورشیدی (۱) آندرو ویلیامسن ۱۳۵۰ خورشیدی /۱۹۷۱م.(۲) تا قبل از انقلاب اسلامی هیچ حفاری علمی و منطبق بر اصول باستان شناسی دیگری در شبه جزیره ی بوشهر ، انجام نشد. از سال ۱۳۵۷ به بعد نیز تا سال ها، هیچگونه حفاری یا حتی گمانه زنی انجام نگرفته است. از اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد شمسی بود که برخی کاوش ها و گمانه زنی ها توسط باستان شناسان ایرانی انجام شده است، مع الاسف تا امروز، به جز یک مورد استثنایی، گزارش مفصلی از این حفاری ها و گمانه زنی ها منتشر نشده تا مورخان و پژوهشگران بر پایه آن، به تاریخ نگاری بوشهر در عصر باستان بپردازند. از این رو مطالعات باستان شناختی و پژوهش های تاریخی درباره شبه جزیره بوشهر در عصر باستان، هنوز دوران جنینی خود را طی می کند و تا تولد، رشد و بالندگی آن، دهها سال فاصله است. به همین دلیل نیز هرگونه تاریخ نگاری مربوط به این دوره، بسیار شکننده، غیر قطعی، ابطال پذیر، موقتی و در غالب موارد صرفا برپایه حدس و گمان است. هر کاوش یا حفاری تازه باستان شناختی در حال یا آینده، ممکن است کل یا دست کم بخشی از داده های امروزی مورخی که «خطر» کرده و دست به تاریخ نگاری می زند را باطل کند. از این رو قبل از پرداختن به شرح نام های این شبه جزیره در عصر باستان، به خواننده باید این هشدار و هوشیاری را داد که در این فصل، راه پرفراز و نشیب و الغزنده ای را باید طی کند و ضمن تردید در اغلب داده های مورخان پیشین، در مورد داده های من نیز با شک و تردید برخورد کرده و متوجه این نکته باشد که هر آن ممکن است با کشف سکه، سفال منقوش، آجر نوشته کتیبه، لوح، مجسمه یا بنایی، بخشی یا حتی همه ی بنای داده های من در این وجیزه فرو ریزد. اما باکی نیست! علم، لاجرم از دالان «حدس ها و ابطالها» عبور می کند و اگر کسی می خواهد حرفی علمی و آکادمیک بزند، ناچار است تن به «ابطال پذیری» داده های خود نیز بدهد. تنها با این روش است که علم، و در اینجا علم تاریخ، رشد می کند. امیدوارم باستان شناسان و مورخان آینده دست کم با بخش کوچکی از داده ها و گمانه های تاریخی من موافق باشند و با حفاری ها و کاوش های خود، صحت آنها را تائید کنند. انشاء الله. اسامی بوشهر در عصر باستان
 اولین نام شبه جزیره امروزی بوشهر
همانطور که گذشت، قدمت زیست انسانی و تمدن در شبه جزیره ای که امروز بوشهر نام گرفته، به ما قبل تاریخ و عصر نئوکالکوتیک و یا حتی کالكلوتیک باز می گردد. این شبه جزیره از دوران سلسله عیلام از تاریکی تاریخ به درآمده و وارد تاریخ شده است. قطعا در فاصله عصر سنگ تا عصر آهن و به خصوص قبل از عیلام نیز مردمانی در این شبه جزیره زیست و زندگی می کرده اند که دارای تمدنی پیشرفته و شهرها و آبادی های چندی بوده اند.اسامی بوشهر در عصر باستان می توان حدس زد که آن مردمان به لحاظ زبانی و نژادی پیوندهای عمیقی با مردم حوزه تمدنی «سومر» و «اکد»، در بین النهرین، داشته اند و شاید در فاصله پنج تا چهار هزار سال قبل از میلاد، یکی از دولت به شهرهای» سومری در شبه جزیره فعلی بوشهر برپا بوده است. بر اساس برخی گمانه های تاریخی - زبان شناختی و مطالعات مردمشناسی جسمانی، سومری ها و مردمان شبه جزیره بوشهر، از هندوستان به این نواحی مهاجرت کرده اند. این حدس وقتی بیشتر قوت می گیرد که بدانیم قدیمی ترین «اثر مکتوب» که در حفاری های موریس پزار در حوالی ریشهر و «ثل پی ل» در شبه جزیره ی بوشهر کشف شد، خط «سومری - اکدی» بوده است. بر اساس احتمال و حدس جورج کامرون، قبل از عیلامیها در این شبه جزیره مردمانی از نژاد دراویدی های تامیلی و هندی که با سومریها نژاد واحدی داشته اند، ساکن بوده اند. برخی مشابهت های زبانی، مردم شناسی و انسان شناسی نیز چنین گمانه ای را تائید می کنند. هزاران سال قبل و تا قبل از ورود به عصر تاریخ، مراوده و مهاجرت نسلی و قومی بین مردمان شبه جزیره با هندوستان وجود داشته و احتمالا یکی از قدیمی ترین ساکنان این منطقه، از نژاد دراویدی، که منشأ آن هندی است، بوده اند. کامرون در این باره می نویسد: پاره ای مدارک، ما را به این باور سوق می دهد که روزگاری مردمی پیش از نژاد سیاه، از هند راه افتاده، در امتداد کرانه ی خلیج فارس به سوی باختر پیش آمدند. ظاهرا یکی از پادشاهان آشور در حجاری های برجسته ی خود، تصویر افرادی از این گروه را نقش کرده است. نویسندگان یونانی از اتیوپیاییهای جنوب شرقی ایران سخن می گویند. اخلاف کنونی آنان دارای پوستی تیره و آفتاب سوخته، مویی صاف و راست و سری گرد هستند.» کامرون در جای دیگری از اثرش درباره ریشه شناسی زبان عیلامیها با مردمان تامیلی و دراویدی های هند می نویسد: بسیاری از عناصر مشخصه ی زبان عیلامی ظاهرا در یک گروه زبانی که امروزه تنها در ناحیه ی قفقاز یافت می گردد و از آن به عنوان خانواده ی قفقازی» یاد می شود نیز وجود دارد، اما پاره ای شباهت های آوایی و نحوی با گویش تامیلی زبان دراویدی در جنوب هند نیز پیدا شده است.» آیا با تکیه بر داده های کامرون می توان حدس زد که زبان و نژاد مردمان خلیج فارس و شبه جزیره بوشهر در قبل از عیلامی ها، دراویدی های هندی  تبار و به دنبال آن سومری بوده است؟ اثبات این حدس تاریخی به همان اندازه دشوار است که نقض و ابطال آن. اما به هر حال چه زبان آن مردم دراویدی، یا شاخه ای از آن، و یا سومری بوده یا نبوده باشد. سؤال این است که نام این شبه جزیره در آن عصر چه بوده است؟ تاریخ و پژوهش های باستان شناختی تا امروز در قبال پاسخ به این سؤال ساکت می باشند و ما نمی دانیم که قبل از عیلامیها، این شبه جزیره چه نام داشته است. علاوه بر این ما حتی به درستی نمی دانیم آن مردمان به چه زبانی تکلم می کرده اند. دراویدی؟ سومری؟ اکدی؟ و یا...؟ باید منتظر بیل و کلنگ باستان شناسان و تحقیقات مردم شناسان جسمی و فرهنگی در آینده ماند تا شاید با حفاری ها و پژوهش های خود، از این راز بزرگ پرده بردارند. اسامی بوشهر در عصر باستان «لیان» شهر آفتاب درخشان قدیمی ترین نام شبه جزیره در طول تاریخ که امروزه ما از آن اطلاع داریم احتمالا «لیان» بوده است. بر اساس حفاری های باستان شناختی موریس پزار فرانسوی در سال ۱۹۱۳م. در نواحی گل پیل، امامزاده و سبزآباد، حدس زده شده که در عصر عیلامیان، شبه جزیره را «لیان» می نامیده اند. نخستین باستان شناسی که کوشید شهر تاریخی لیان عصر عیلامی را بر بخشی از شبه جزیره منطبق کند، پزار بود. او در نواحی ای که حفاری کرد موفق به کشف آجر نوشته هایی شد که نام «لیان» بر آنها حک شده بود. این آجر نوشته ها متعلق به پادشاهان معروف عیلامی همچون، «هومبان - نومنا»، «شوتروک - ناهونته» و «شیلها ک ۔ این شوشیناک» بود. ابزار حدس زد که احتمالا شهر باستانی و تاریخی لیان در شبه جزیرهی بوشهر امروزی بوده است. این قول پزار، از سال ۱۹۱۴، که گزارش او به زبان فرانسوی در پاریس منتشر شد، مورد قبول اکثر عیلامشناسان بزرگ جهان، از جمله جورج کامرون، رومن گریشمن، دیاکونوف، والتر هینتس و پیر آمیه، قرار گرفت و اغلب آنان این شبه جزیره را در عصر عیلام، «لیان» نامیدند. با این وجود، جم�� دیگری از مورخان و باستان شناسان در انطباق لیان با شبه جزیره، تردید کرده اند. ما تا یافت شدن مدرک باستان شناختی که قول پزار را ابطال کند، نظر او را می پذیریم و هم صدا با او قدیمی ترین نام شبه جزیره در عصر عیلام را «لیان» می دانیم. درباره ی معنی کلمه «لیان» نیز حدس و گمان هایی زده شده است: برخی از محققان بوشهری بر این ادعایند که کلمه لیان در اصل واژه ای است بابلی به معنای «آفتاب درخشان» و این کلمه از بین النهرین وارد حوزه تمدنی عیلام شده است. دکتر حمیدی در فرهنگ نامه بوشهر، در این باره می نویسد: «لیان ... به معنی آفتاب درخشان و تابان و به معنی فروغ و روشنایی آینه هم هست. مؤلف برهان قاطع گفته است: ليان، فروغی را گویند که از پی هم بدرخشد. (برهان قاطع)  ليان به مفهوم روشنایی و درخشندگی وارد ادبیات فارسی نیز شده ، کما اینکه خاقانی در بیتی «لیان» را به معنی درخشان و تابنده آورده است: جمشید کیانی نه، که خورشید لیانی کزنور عیانی، همه رخ عین سنایی جالب و قابل تأمل آنکه ردپای واژه لیان را هنوز هم می توان در محاورات مردم بومی شهر بوشهر یافت. در گویش مردم بوشهر کلمه ای وجود دارد به نام «لیل» Leil که به معنی خیره شدن چشم بر اثر نور می باشد. بی شک بین کلمه ی بابلی - عیلامی لیان و لیل، رابطه زبان شناسی معناداری وجود دارد. با سقوط سلسله عیلامی در هزاره قبل از میلاد، شهر و بندر تاریخی لیان نیز روبه انحطاط گذاشت. اوج این انحطاط در حمله گسترده و ویرانگر پادشاه آشور به قلمرو عیلام بود که حتی حیواناتی مثل سگ و گربه را نیز زنده نگذاشت و از دم تیغ گذراند. با هجوم «نبوکدنصراول» از بین النهرین به سرزمین عیلام، ناقوس مرگ تمدن عیلام به صدا درآمد و لیان نیز ویران شد.
نام شبه جزیره در عصر مادها
عیلامی ها را مادها شکست دادند و در ناحیه امروزی جنوب غربی ایران جانشین آنان شدند. درباره تاریخ مادها در ایران، پژوهش های چندی در غرب و خصوصا شوروی سابق انجام شده است. شاید یکی از معروف ترین پژوهش ها در این باره کتاب تاریخ ماد اثر آکادمیسین معروف شوروی سابق «دیاکونوف» بوده باشد. این کتاب را مرحوم «کریم کشاورز» سال ها قبل از انقلاب - ۱۳۴۵ - از روسی به فارسی ترجمه کرده است. از مطالعه تواریخ مربوط به سلسله مادها در ایران نمی توان دریافت که آیا شبه جزیره در این ایام نیز «لیان» نامیده می شده، با اسم دیگری داشته است. ظاهرا تاکنون در منطقه مورد بحث، هیچ اثر باستان شناسی نیز از دوران مادها به دست نیامده است. به هر حال تاریخ شبه جزیره در عصر مادها هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد و تا امروز نور مطالعات تاریخی - باستان شناختی بر آن نتابیده است. امید است در آینده، باستان شناسان پرده از این راز تاریخی بردارند و اهل پژوهش را با دنیای گمشده و از یاد رفته ای آشنا کنند. اسامی بوشهر در عصر باستان
از لیان تا ریشا در عصر هخامنشیان
استانی که امروزه بوشهر نام دارد در عصر هخامنشیان یکی از مراکز مهم به شمار می رفته و شاهان هخامنشی در ناحیه دشتستان چندین کاخ برای خود ساخته بودند. نزدیک چهار دهه است که علی اکبر سرفراز مشغول حفاری کاخ ها و مراکز هخامنشی در دشتستان می باشد و به یافته های تاریخی و باستان شناختی شگفت انگیزی نائل آمده است. در اواخر سال ۱۳۸۳ و اوایل ۱۳۸۴ نیز گروه باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان بوشهر به سرپرستی دکتر احسان یغمایی در ناحیه درودگاه دشتستان مجسمه، کتیبه و اشیاء فوق العاده جالبی کشف کردند که مربوط به شاهان هخامنشی می باشد. با عنایت به این داده ها مسلم است که پارس هاو شاهان هخامنشی توجه خاصی به قلمرو جنوبی خود در خلیج فارس داشته اند و قطعا شبه جزیره نیز برایشان از اهمیت استراتژیکی خاصی برخوردار بوده است. آنان از همین ناحیه با هندوستان، شام و فلسطین، مصر و شمال آفریقا و شرق آفریقا در تماس بوده اند و در لشکرکشی به مصر، از این شبه جزیره ناوگان جنگی خود را حرکت داده اند. اما سؤال این است که شبه جزیره در عصر هخامنشی ها چه نام داشته است؟ متاسفانه باستان شناسان هنوز نتوانسته اند دربارهی نام شبه جزیره در عصر هخامنشی چیزی به ما بگویند، اما اگر توجه داشته باشیم که جنوب غربی ایران و قلمرو سنتی عیلام، در عصر هخامنشی نیز کم و بیش به حیات فرهنگی، مذهبی و اجتماعی خود ادامه می داده است، می توان حدس هایی در این باره زدن موریس پزار مورخ و باستان شناس فرانسوی درباره ی نام شهر لیان در عصر هخامنشیان دست به گمانه زنی زده و اظهار داشته است که شاید کلمه کیر - پری - شا» به «ریشار» rishar تبدل شده باشد. می دانیم که در عصر عیلامیان، مردم لیان (ریشهر - بوشهر) الهه و ایزد بانویی به نام «کیریری - شا» را می پرستیده اند و برای او در شهر لیان معبد، و بارگاه و پرستشگاهی احداث کرده بودند. «کیریری - شا» از دو کلمه ی «کیر» و «ریشا» ترکیب شده که به معنای «الهه اعظم» یا «ایزدبانوی بزرگ» می باشد. یکی از زبان شناسان و محققان بوشهری، هم عقیده با موریس پزار، درباره ی تبدیل نام «لیان» به «ریشا» نوشته است: همانطور که می دانیم در تمدن عیلامی، مذهب متکی بر الهه ای است که حیات از آن نشأت گرفته است. این الهه کیری ریشا Kiri_ risa نام دارد که همسر هومبان خدای آسمان است. کیری به معنی الهه و ریشا به معنی بزرگ است. جایگاه رسمی و اصلی مراسم مذهبی الهه ی ریشا درلیان بوده است و البته پادشاهان عیلامی برای ریشا در شوش و سایر جاها نیز معابدی ساخته بودند. بنا به مندرجات آجرنوشته های عیلامی مکشوفه درليان، پادشاه عیلام شوتروک ناخونته، معبد کیری ریشا را که در حال خراب شدن بوده در شهر الیان دوباره باز سازی نموده است. به دلیل قداست و محبوبیت عمومی ، بعدها و به مرور زمان، نام ریشا، این مادر خدای خلیج فارس، به شهر محل استقرار و محل اصلی پرستش آن الهه، یعنی شهر لیان، نیز اطلاق شده است و به عبارت دیگر، نه تنها معبد و پرستشگاه الهه ريشا، که همچنین خود آبادی اطراف آن نیز با گذشت زمان، توسط زائرین راه های دور و نزدیک به همان نام ریشا نامیده شده اند.» بار دیگر می پرسیم: آیا در عصر هخامنشی، شبه جزیره را «ریشا» می نامیده اند؟ اگر چه گمانه زنی های بالا را نمی توان نادیده گرفت، اما با قاطعیت نیز نمی توان داوری کرد. باید در انتظار حفاری های باستان شناسان در آینده ماند تا شاید با کشف لوح یا سندی، ماجرا روشن شود. اسکندر نیز در سال ۳۲۳ قبل از میلاد، ایران به یکی از فرماندهان او به نام سلوکوس رسید و او سلسله ای در سال ۳۱۲ق.م تاسیس کرد که در تاریخ به سلوکیه مشهور شد. حال سؤال این است که نام شبه جزیره در عصر اسکندر و سلسله سلوکیه چه بوده است. اگر چه درباره اوضاع جنوب غربی ایران و شبه جزیره امروزی بوشهر در عصر اسکندر و سلوکیان پژوهش همه جانبه ای هنوز انجام نشده و حتی باستان شناسان به آثار باستانی و تاریخی قابل ملاحظه ای در شبه جزیره امروزی بوشهر دست نیافته اند اما برخی از باستان شناسان و مورخان نامهایی ذکر کرده اند که قابل مطالعه و نقد و بررسی است:
آیا مزامباریا همان بوشهر است؟
اسکندر مقدونی در سال ۳۲۶ قبل از میلاد یکی از سرداران خود به نام نگارخوس یا «نگارک» را برای مساحی و شناسایی کرانه های خلیج فارس به آن نواحی اعزام کرد. نثارک سرتاسر بخش ساحلی استان فعلی بوشهر و برخی دیگر از مناطق راگشت و ماحصل مشاهداتش را در سفرنامه ای به زبان یونانی نگاشت. متاسفانه اصل این سفرنامه مفقود شده و تنها بخش هایی از آن در کتاب «آرین» مورخ یونانی بر جای مانده است. در عصر ناصرالدین شاه قاجار، محمد حسن خان اعتماد السلطنه مترجم، محقق و مورخ معروف عصر ناصری بخش هایی از این سفرنامه را از فرانسه به فارسی ترجمه و در کتاب «مرآة البلدان» جای داد. اعتمادالسلطنه در این ترجمه کوشید تا با معیار قرار دادن جغرافیای ایران در عصر قاجار و نام ها و اسامی رایج در عصر ناصری، مسیر نثارک را پی گیرد و نام هایی را که آن یونانی در سفرنامه اش ذکر کرده با نام های زمان خود تطبیق دهد. نثارک در سفرنامه اش از جایی به نام «مزامباريا» یا «مزامبری» نام برده است. اعتمادالسلطنه در مرآة البلدان کوشیده این نام را با بندر بوشهر منطبق کند و در این باره نوشته است: «از کیارازن به مزامبری - که بوشهر باشد. آمدیم. اطراف بوشهر، نخلستان و باغات زیاد بود.» اعتماد السلطنه در جای دیگر از کتاب مرآة البلدان و در ذیل نام معرفی بندر بوشهر در همین باره نوشته است: نثارک سردار اسکندر، موضعی را که حالا بوشهر است به اسم مزامبری خوانده و باغ و سبزه که در اطراف آن نقل کرده، الان غیر از وجود نخلستان کمی، چیزی از آن باقی نیست.» انطباق «مزامباریا» با بوشهر مورد پسند خلیج فارس شناس برجسته ایرانی مرحوم محمد علی خان سديد السلطنه نیز قرار گرفت و او در کتاب اعلام الناس في احوال بندرعباس» عین مطالب مرآة البلدان اعتماد السلطنه را نقل کرد و بر آن صحه گذاشته است. در عصر رضاشاه پهلوی نیز سر ارل اشتین، مورخ و باستان شناس معروف انگلیسی، در سفری که به بوشهر انجام داد در همین باره نوشت: شبه جزیره ی واقع در شمالی، یعنی جایی که قلعه ریشهر و شهر کنونی بوشهر در آن واقع شده، در حدود ۱۶ مایل طول دارد. بدون شک این ناحیه از زمان های بسیار دور یک منطقهی مسکونی بوده و برای مدت زمانی طولانی به نام شبه جزیره ی «مزامباريا» شناخته می شده است. یعنی همان جایی که «نارکوس» در سفر خود به سوی خلیج فارس، تعداد زیادی باغ و تمام انواع درختان میوه را پیدا کرده» اما در آغاز دهه ی چهل شمسی مرحوم سلطان علی سلطانی بهبهانی در مقاله ای که به مناسبت سمینار خلیج فارس، که در سال ۱۳۴۱ در تهران برگزار شد، ارائه داد به شدت با انطباق نام مزامباریا با بوشهر اعتراض کرد و نوشت: مطالبی که در کتب تاریخ و اخبار ایرانیان قدیم راجع به ریشهر آمده و بعضی ها نام قدیمی ( مزامباريا) را مربوط به بوشهر دانسته اند، غلط محض است...»محقق بوشهری اسماعیل رائین نیز بدون اضافه کردن مطالب خاصی، داوری سلطانی بهبهانی را نقل کرده است و تلویحا پذیرفته است. اسامی بوشهر در عصر باستان به قول حسن برازجانی، سلطانی بهبهانی «بررسی در امری تاریخی موضوعی شخصی انگاشته و «غلط محض» را به کار می برد و جز این صحبت قوی» دلیل دیگر نمی آورند.» چنین است داوری مشابه مرحوم بهبهانی و رائین متوجه یک نکته تاریخی باریک اما بسیار مهم در مطالعات تاریخی نشده اند و آن اینکه: یونانی ها را عادت بر این بود که برای اماکن و حتی اشخاص غیریونانی، نام های یونانی یا یونانی مآب انتخاب می کردند و به احتمال بسیار « مزامباريا» نیز از آن جمله نام های خود ساخته ای بوده که نئارک بر این ناحیه از شبه جزیره امروزی بوشهر گذاشته است. حسن برازجانی در مقاله �� «در جستجوی معنی کلمه بوشهر» در انطباق نام مزامباریا با بوشهر و شواهد جغرافیایی برای آن نوشته است: عده ای چون اطراف مزامبری پر دارو درخت ذکر شده، آن را قابل انطباق با بوشهر ندانسته اند. این آقایان شاید هیچگاه از دریا به سواحل بوشهر و روستاهای اطراف نظر نینداخته اند که همه جا را پر درخت و نخلستان ببینند و اگر به بوشهر سفری کرده باشند، همین رأس شمالی شبه جزیره که بدون درخت بوده، در نظر آورده اند که خورشید جزیره به علت رطوبت فراوان در تمام ایام سال و میزان بارندگی آن که طبق آمارهای اداره هواشناسی از تمام دو سوی خلیج فارس بیشتر است، می توانسته بوشهر را پر درخت و سرسبز نگاهدارد، اما اگر کم درختی بوشهر در ایام اخیر منظور آقایان است، باید گفت که بوشهر در سده های اخیر چندین بار به علت بالا آمدن زه زمین ها ۔ آنچنان که از پیران قوم شنیده ام، آخرین بار در اواخر دوره ی قاجار - آب قنات ها و چاههای بهمنی و سرتل و... آن چنان بالا آمده بود که بی مدد بند و طناب، آب لب شوراز چاه ها می گرفته اند و هر چه می گذشته، به شوری آبها افزوده می شده تا آنجا که بیشتر درختان را نابود می کند. به هر حال بی درختی یا کم درخت بودن بوشهر، همیشه عارضه ای موقتی بوده است نه امری محتوم که سرنوشت شبه جزیره بوده باشد.» به هر حال اگر چه دلایلی که حسن برازجانی اقامه کرده، خردپسند است، اما محافظه کاری تاریخی ایجاب می کند با قاطعیت درباب مزامباریا و انطباق آن با شبه جزیره بوشهر سخن نگوئیم و جایی نیز همچنان برای شک و تردید و پژوهش های بیشتر خالی بگذاریم. اسامی بوشهر در عصر باستان   Read the full article
0 notes
gobidbargir · 7 years
Text
پاسخ داده شده: اطلاعات درمورد بیمه عمر می خواستم چیکار کنم ؟
https://www.bidbarg.com/bimeh/45437/%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%85%D8%B1?show=70638#a70638,دوست عزیزم سلام،وقت بخیر. در تایید فرمایشات کلیه همکاران محترم خودم،باید ابتدا خدمت تون عرض کنم که برای ثبت نام بیمه های زندگی باید به چند عامل مهم توجه و دقت لازم رو داشته باشین: 1-شرکت بیمه ای که برای ثبت نام در نظر گرفتین. 2-سطح توانگری مالی شرکت مدنظرتون(بهترین سطح رتبه 1 توانگری مالی می باشد که میتونین از سایت بیمه مرکزی براحتی به این اطلاعات مهم دست پیدا کنین). 3-میزان رضایتمندی افراد جامعه از نحوه عملکرد نمایندگان و خود شرکت بیمه در ارایه خدمات بهتر به عموم هموطنان گرامی و مشتری مدار بودن شرکت بیمه. 4-تعداد شکایات واصله از شرکت های بیمه به بیمه مرکزی و نحوه عملکرد و پاسخگویی شرکت بیمه به ��فراد (دریافت این اطلاعات از طریق سایت بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران). 5-تربیت نمودن نمایندگان حرفه ای در زمینه فروش انواع بیمه نامه و راهنمایی درست ارباب رجوع توسط این نمایندگان در جهت حفظ منافع بیمه ای افراد نه به جهت دریافت کارمزد بیشتر و بهتر برای خود نماینده. 6-داشتن نماینده و مشاور حرفه ای بیمه که در کار خود متخصص باشد و به منافع بیمه گذار و بیمه شده خود توجه داشته باشد و بهترین بیمه نامه را در این جهت برای افراد طراحی و ارایه نماید. 7-تماس با بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران به شماره 5-22050001-021 و استعلام از کارشناسان بیمه مرکزی که براحتی و با پرسیدن هر یک از سوالات فوق براحتی میتونین به نتیجه دلخواه تون برسین. و شرکت بیمه مورد نظرتون رو انتخاب نمایین. ضمنا" موکدا" توصیه می کنم که با توجه به عوض شدن نرخ سودهای بانکی و ایجاد تغییرات زیادی در نرخ های سود بیمه های عمر،از مراجعه به سایت های مختلفی که اکثرا" جداول را با سودهای ماقبل از تاریخ اول شهریور ماه 1395 در سایت های خود قرار داده اند به شدت پرهیز نمایید تا باعث ایجاد ظن و هرگونه شبهه ای در زمینه میزان اندوخته های بالا(سودهای بیمه نامه) برایتان حاصل نگردد. به همین علت عرض کردم که باید بیمه نامه را بروز و از کارشناس خبره مشورت و تهیه نمایید.
0 notes