#بیداری

[atrisa11204]

‏‎بیدار شو دنیا منتظر توست امروز میخواهی یک روز عالی و پر تلاش داشته باشی یا،منتظر معجزه ای که هیچ وقت نمی‌شود مگر با تلاش خودت ( تصمیم با توست) #بیداری #ذهن قدرتمند #شکر گزاری #عشق #زیبایی #ذهن توانمند #هدف #موفقیت #پیروزی #اعتماد به نفس #زندگی #معجزه تلاش #سخت کوشی‎‏ https://www.instagram.com/p/Cp9X_b7Kur6/?igshid=NGJjMDIxMWI=

[nima-shahsavarri]

"به نام جان" پادکست به نام جان قسمت بیستم : واقعیت نیما شهسواری لینک دسترسی به اثر در اسپاتیفای در استوری و هایلایت مربوط به پادکست به نام جان در دسترس است واقعیت نخستین پله برای رسیدن به پیروزی و کامیابی بی‌شک درک واقعیت است واقعیتی که از تلخی تا شیرینی باید با آن روبرو و جهان را با تماشای آن به پیش برد برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید دسترسی به آثار نیما شهسواری اعم از کتب و اشعار آثار صوتی و تصویری در وب‌سایت جهان آرمانی، یوتیوب، تلگرام، فیس‌بوک و در برنامه‌های پادکست‌گیر اعم از گوگل‌پادکست، آمازون موزیک، اپل پادکست، رادیو پابلیک، ناملیک، کست‌باکس و ... وب‌سایت جهان آرمانی https://idealistic-world.com صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی https://zil.ink/nima_shahsavari پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی https://zil.ink/Nimashahsavari پرتال دسترسی به آثار https://zil.ink/nima.shahsavari صفحه رسمی اینستاگرام نیما شهسواری @nima_shahsavarri #نیماشهسواری #پادکست #کتاب #کتابیسم #کتابخوانی #کتاب_صوتی #کتاب_گویا #پادکست_فارسی #به_نام_جان #هنرمند #هنرمند #پادکست_اجتماعی #عقل #طغیان #فریاد #بیداری #رهایی #آزادی #انقلاب #تغییر #پادکست_اجتماعی #به_نام_جان (at ایران) https://www.instagram.com/p/CnKoeulLtGM/?igshid=NGJjMDIxMWI=

[luminalunii97]

Royaye Ma (Our Dream) by Ebi and Shadmehr

This is a Persian protesting song, released in 2013, that criticizes the governments and wishes for a better world. In the last couple of months this song has become popular again for its relatability.

من رویایی دارم رویای آزادی

I have a dream, the dream of freedom

رویای یک رقص بی وقفه از شادی

The dream of dancing unstoppably out of happiness

من رویایی دارم از جنس بیداری

I have a dream, it is of awareness nature

رویای تسکینِ این درد تکراری

The dream of easing this old pain

درد جهانی که از عشق تهی می شه

The pain of a world that is getting void of love

درد درختی که می خشکه از ریشه

The pain of a tree that is dying from the roots

درد زنایی که محکوم آزارن

The pain of women who are sentenced to harassment

یا بچه هایی که تو چرخه ی کارن

Or children who are engaged in child labor

تعبیر این رویا درمون دردامه

If this dream comes true, that'll be the cure of my pains

درمون این دردا تعبیرِ رویامه

The cure of my pains are my dreams coming true

رویای من اینه دنیای بی کینه

This is my dream, a world without hatred

دنیای بی کینه رویای من اینه

A world without hatred is my dream

من رویایی دارم رویای رنگارنگ

I have a dream, a colorful dream

رویای دنیایی سبز و بدون جنگ

The dream of a world that is green and war-free

من رویایی دارم که غیر ممکن نیست

I have a dream that isn't impossible

دنیایی که پاکه از تابلوهای ایست

A world with no stop signs

دنیایی که بمب و موشک نمی سازه

A world that doesn't manufacture bombs and rockets

موشک روی خواب کودک نمی ندازه

(And) doesn't rain down missiles on a sleeping child

دنیایی که تو اون زندونا تعطیلن

A world where prisons are closed in it

آدم ها به جرم پرسش نمی میرن

(And) people aren't murdered for asking questions

نمی میرن

They aren't murdered

[urdu-poetry-lover]

فیصلہ اب تم کو کرنا ہے کون سی منزل پیاری ہے

ایک سفر تو خوش رہنا ہے ایک سفر بیزاری ہے

عمر کے اِس حیرت خانے میں اب یہ سوچتے رہتے ہیں

تم کو بھول گئے ہیں ہم یا جسم سے گرد اُتاری ہے

دنیا کے کتنے ہی رُخ ہوں سانسوں کے کتنے ہی دن

ایک ہی رات ملی تھی سب نے ایک ہی رات گزاری ہے

راستہ روک کے بیٹھنے والو راہ کی گرد نہ ہو جانا

ہم دو چار مسافر کب ہیں قافلے کی تیاری ہے

صبح کا چہرہ پھیکا سا ہے شام کی آنکھیں سرخ نہیں

قتل کے اِس موسم میں شاید آج ہماری باری ہے

عزمؔ تمھارا رات گئے تک جاگتے رہنا ٹھیک نہیں

خوف کی ایسی تاریکی میں سو جانا بیداری ہے

عزم بہزاد

[dateinmarsh]

کنار مشتی خاک

در دور دست خودم، تنها، نشسته ام.

نوسان ها خاک شد

و خاک ها از میان انگشتانم لغزید و فرو ریخت.

شبیه هیچ شده ای!

چهره ات را به سردی خاک بسپار.

اوج خودم را گم کرده ام.

می ترسم، از لحظه بعد، و از این پنجره ای که به روی احساسم گشوده شد.

برگی روی فراموشی دستم افتاد: برگ اقاقیا!

بوی ترانه ای گمشده می دهد، بوی لالایی که روی چهره مادرم نوسان می کند.

از پنجره

غروب را به دیوار کودکی ام تماشا می کنم.

بیهوده بود، بیهوده بود.

این دیوار، روی درهای باغ سبز فرو ریخت.

زنجیر طلایی بازی ها، و دریچه روشن قصه ها، زیر این آوار رفت.

آن طرف، سیاهی من پیداست:

روی بام گنبدی کاهگلی ایستاده ام، شبیه غمی .

و نگاهم را در بخار غروب ریخته ام.

روی این پله ها غمی، تنها، نشست.

در این دهلیزها انتظاری سرگردان بود.

"من" دیرین روی این شبکه های سبز سفالی خاموش شد.

در سایه-آفتاب این درخت اقاقیا، گرفتن خورشید را در ترسی شیرین تماشا کرد.

خورشید، در پنجره می سوزد.

پنجره لبریز برگ ها شد.

با برگی لغزیدم.

پیوند رشته ها با من نیست.

من هوای خودم را می نوشم

و در دور دست خودم، تنها، نشسته ام.

انگشتم خاک ها را زیر و رو می کند

و تصویر ها را بهم می پاشد، می لغزد، خوابش می برد.

تصویری می کشد، تصویری سبز: شاخه ها، برگ ها.

روی باغ های روشن پرواز می کنم.

چشمانم لبریز علف ها می شود

و تپش هایم با شاخ و برگ ها می آمیزد.

می پرم، می پرم.

روی دشتی دور افتاده

آفتاب، بال هایم را می سوزاند، و من در نفرت بیداری به خاک می افتم.

کسی روی خاکستر بال هایم راه می رود.

دستی روی پیشانی ام کشیده شد، من سایه شدم:

"شاسوسا" تو هستی؟

دیر کردی:

از لالایی کودکی، تا خیرگی این آفتاب، انتظار ترا داشتم.

در شب سبز شبکه ها صدایت زدم، در سحر رودخانه، در آفتاب مرمرها.

و در این عطش تاریکی صدایت می زنم: "شاسوسا"! این دشت آفتابی را شب کن

تا من، راه گمشده ای را پیدا کنم، و در جاپای خودم خاموش شوم.

"شاسوسا"، وزش سیاه و برهنه!

خاک زندگی ام را فراگیر.

لب هایش از سکوت بود.

انگشتش به هیچ سو لغزید.

ناگهان، طرح چهره اش از هم پاشید، و غبارش را باد برد.

رووی علف های اشک آلود براه افتاده ام.

خوابی را میان این علف ها گم کرده ام.

دست هایم پر از بیهودگی جست و جوهاست.

"من" دیرین، تنها، در این دشت ها پرسه زد.

هنگامی که مرد

رویای شبکه ها، و بوی اقاقیا میان انگشتانش بود.

روی غمی راه افتادم.

به شبی نزدیکم، سیاهی من پیداست:

در شب "آن روزها" فانوس گرفته ام.

درخت اقاقیا در روشنی فانوس ایستاده .

برگ هایش خوابیده اند، شبیه لالایی شده اند.

مادرم را می شنوم.

خورشید، با پنجره آمیخته.

زمزمه مادرم به آهنگ جنبش برگ هاست.

گهواره ای نوسان می کند.

پشت این دیوار، کتیبه ای می تراشند.

می شنوی؟

میان دو لحظه پوچ، در آمد و رفتم.

انگار دری به سردی خاک باز کردم:

گورستان به زندگی ام تابید.

بازی های کودکی ام، روی این سنگ های سیاه پلاسیدند.

سنگ ها را می شنوم: ابدیت غم.

کنار قبر، انتظار چه بیهوده است.

"شاسوسا" روی مرمر سیاهی روییده بود:

"شاسوسا"، شبیه تاریک من!

به آفتاب آلوده ام.

تاریکم کن، تاریک تاریک، شب اندامت را در من ریز.

دستم را ببین: راه زندگی ام در تو خاموش می شود.

راهی در تهی، سفری به تاریکی:

صدای زنگ قافله را می شنوی؟

با مشتی کابوس هم سفر شده ام.

راه از شب آغاز شد، به آفتاب رسید، و اکنون از مرز تاریکی

می گذرد.

قافله از رودی کم ژرفا گذشت.

سپیده دم روی موج ها ریخت.

چهره ای در آب نقره گون به مرگ می خندد:

"شاسوسا"! "شاسوسا"!

در مه تصویرها، قبر ها نفس می کشند.

لبخند "شاسوسا" به خاک می ریزد

و انگشتش جای گمشده ای را نشان می دهد: کتیبه ای !

سنگ نوسان می کند.

گل های اقاقیا در لالایی مادرم میشکفد: ابدیت در شاخه هاست.

کنار مشتی خاک

در دور دست خودم، تنها، نشسته ام.

برگ ها روی احساسم می لغزند...

سهراب سپهری

[veiled-writer]

آج بہت عرصے بعد وہ لکھنے بیٹھی تھی۔ ہیڈ فونز سے آتی آواز مسلسل اس کا دھیان بھٹکا رہی تھی۔ آخر تنگ آ کر اس نے ڈائری بند کر کے ایک جانب رکھی اور وہیں ٹیبل پر سر ٹکا کر ان الفاظ پر غور کرنے لگی جو کوئی گلوکارا بہت خوبصورت انداز میں سماعتوں کی نظر کر رہی تھی۔

"نہ ہو کے بھی قریب تو، ہمیشہ پاس تھا

کہ سو جنم بھی دیکھتی، میں تیرا راستہ"

اس کے دل کو اداسی نے گھیرنا شروع کیا۔ اسے وہ سب وعدے یاد آنے لگے جو اس نے کبھی کسی کو لے کر خود سے کئے تھے اور وہ خواب۔۔۔جو وہ کھلی آنکھیں سے بھی دیکھا کرتی تھی، کہ جن کی تعبیر صرف اسی شخص کے ہمراہ ہی ممکن تھی جو اب محض خواب و خیال تک محدود ہو کر رہ گیا تھا۔ ضروری تھوڑی ہے جس کی خواہش آپ کرو وہ آپ کو مل بھی جائے۔ ایسا ہونے لگے تو شاید صبر کا تصور ہی ختم ہو جائے۔ اور ویسے بھی زندگی باپ جیسی شفیق تھوڑی ہے کہ ادھر منہ سے بات نکلے اور مطلوبہ چیز حاضر ہو جائے۔ مگر پھر بھی یہ دل۔۔۔۔کہاں سمجھتا ہے۔۔۔

خلوت ہو یا جلوت ہو، بیداری یا پھر بے خودی

تجھ ہی کو بس ڈھونڈا کریں یہ نگاہیں چار سو

سیدہ امل

[officialkabirsaheb]

سنت رامپال جی مہاراج نوجوانوں میں اخلاقی اور آدھیاتمک بیداری پیدا کر رہے ہیں۔ سنت رامپال جی مہاراج جی چاہتے ہیں کہ سماج میں ہر انسان ایمانداری سے کام کرے۔

کوئی کسی کو دھوکہ نہیں دے۔

کبیر پرمیشور جی کی وانی ہے–

کبیر، آپ ٹھگائیو، اور نا ٹھگیو کوئے۔

آپ ٹھگائے سُکھ ہوت ہے، اور ٹھگے دُکھ ہوئے۔

سنت رامپال جی مہاراج کے پیروکار اسے تسلیم کرتے ہیں۔

#GodMorningThursday

#KabirIsGod

#SaintRampalJi

#EssenceOf_BhagwadGita

[kanpururdunews]

ووٹر بیداری مہم

[thespellir]

آموزش باز کردن چشم سوم ، ویدئو + کتاب + موسیقی + برنامه اندروید

آموزش باز کردن چشم سوم ، ویدئو + کتاب + موسیقی + برنامه اندروید

آموزش باز کردن چشم سوم صد در صد تضمینی و با تمرین های عملی

باز کردن چشم سوم معمولا نیاز به تمرین و مراقبه میباشد، ولی پکیج باز کردن چشم سوم شامل آموزش هایی تصویری ، ده ها کتاب آموزشی ، برنامه اندروید و ویندوز + به علاوه چندین آهنگ مدیتیشن که ، هماهنگ سازی شده با فرکانس بیداری چشم سوم (چاکرای ششم) میباشد ، تشکیل شده است.

به جرأت میتوانم بگویم یکی از برترین منبع آموزشی برای کسانی که میخواهند چشم سوم خود را بیدار کنند میباشد، که ارزش آن بالای 600 دلار میباشد ولی برای شما با کمترین قیمت ق��ار داده ایم برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.

برای مشاهده اطلاعات بیشتر روی لینک زیر کلیک کنید

آموزش باز کردن چشم سوم 

[30ahchaleh]

Knockin on Heavens Door (1997)

برای جذاب تر دیدن بعضی فیلم ها ، حتی نباید به پوستر آن (که صحنه ای از فیلم هست) نگاه کرد چه برسد به خواندن معرفی چند خطی از فیلم که بعضی ها ناشیانه قلم فرسایی میکنند آنهم بدون دادن اخطار

این فیلم یک نمونه از این جور فیلم هاست

پس من جوری آنزا معرفی میکنم که لذت دیدن آن ضایع نشود

.

این فیلم طنز کودکانه ای در خود دارد که اگر متوجه‌اش شویم خیلی به دل مینشیند در غیر این صورت یک جُک بیمزه است

اگر قضیه را گرفتی

آن موقعه هست که ما را وادار میکند که کودکانه از طنزش بخندیم ، کودکانه اکشن‌ش را باور کنیم و کودکانه برای تراژدی اش گریه کنیم

پیام فیلم دقیقا همین هست وادار کردن ما به بیداری آن کودک درون تا به او بگوید فرصتش کم است

فیلم با ترانه ی زیبای

ـ I will survive ـ

( زنده خواهم ماند )

آغاز میشود

و در آخر فیلم هم با ترانه ی زیبای دیگری با نام

ـ Knockin’ on Heaven’s Door ـ

کوبیدن بر درب بهشت ( استعاره ای از فرا رسیدن لحظه مرگ )

به پایان میرسد

خود همین انتخاب ترانه ها نکته ای است که باید به آن دقت شود

ولی کلید باز کردن درب فهم فیلم در سکانس آغازین است وقتی

صحنه ای تاریک با جارو زدن اشتباه خدمتکار شروع میشود و ما با چند رقصنده مواجه میشویم

گویی همه در این مکان که فاحشه خانه ای بیش نیست در حال اشتباه کردن اند

هم رقصنده ها هم آنکه اصرار به شهوانی رقصیدن دارد در صورتی که خودش آهنگ اشتباهی انتخاب کرده است

آنچنانکه تماشاچی که من و شما باشیم را نیز به اشتباه می‌اندازد و تا آن لحظه که نگفته اینجا چه جور مکانیست ما متوجه آن نمیشیم

همین برداشت اشتباه از ظاهر این مکان را در اواخر فیلم نیز از طرف دو هنرپیشه اصلی مشاهده میکنیم

و البته جواب قابل توجه یکی از حاضرین

Nobody else knows either...

هیچ کس دیگری هم نمیداند ...

(چرا که در لایه عمیق تر خوده این مکانها پوششی هستن برای انجام کار دیگر 😅)

.

.

(جالب است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی این فیلم را سالها پیش پخش کرد با همان قیچی و چسب معروفش ) نمیدانم چه اصراری‌ست به پخش اینجور فیلم ها 😅

.

گره خوردن این صحنه آغازین با تعریف جّک آن بادیگارد برای همکارش کافی است تا بیننده نکته سنج را متوجه کند که فیلم را چگونه ببیند و ارزیابی کند

.

اما آنچه در آخر فیلم برایم سوال شد این بود

آیا مناسب این مکان(جهان) در حال تکاپو هستم ؟

.

.

.

راستی یک نسخه ژاپنی از این فیلم در سال 2009 ساخته شده است

آنرا با کلی تلاش پیدا کردم و دیدم

اما متاسفانه به خاطر نوع برداشت و نگاه کارگردان به فیلم اصلی ، فیلم خوبی اصلا نشده

Heaven's Door (2009) - 106m japan

.

[nima-shahsavarri]

"به نام جان" پادکست به نام جان قسمت نوزدهم : انقلاب نیما شهسواری لینک دسترسی به اثر در اسپاتیفای در استوری و هایلایت مربوط به پادکست به نام جان در دسترس است انقلاب تغییر انسان‌ها و زادن دوباره‌ی آن‌ها انقلابی پدید خواهد آورد به بزرگای تغییر همه‌ی جهان انقلاب مسیر ما برای تغییر این جهان است برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید دسترسی به آثار نیما شهسواری اعم از کتب و اشعار آثار صوتی و تصویری در وب‌سایت جهان آرمانی، یوتیوب، تلگرام، فیس‌بوک و در برنامه‌های پادکست‌گیر اعم از گوگل‌پادکست، آمازون موزیک، اپل پادکست، رادیو پابلیک، ناملیک، کست‌باکس و ... وب‌سایت جهان آرمانی https://idealistic-world.com صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی https://zil.ink/nima_shahsavari پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی https://zil.ink/Nimashahsavari پرتال دسترسی به آثار https://zil.ink/nima.shahsavari صفحه رسمی اینستاگرام نیما شهسواری @nima_shahsavarri #نیماشهسواری #پادکست #کتاب #کتابیسم #کتابخوانی #کتاب_صوتی #کتاب_گویا #پادکست_فارسی #به_نام_جان #هنرمند #هنرمند #پادکست_اجتماعی #عقل #طغیان #فریاد #بیداری #رهایی #آزادی #انقلاب #تغییر #پادکست_اجتماعی #به_نام_جان (at ایران) https://www.instagram.com/p/Cm13QTLDMpC/?igshid=NGJjMDIxMWI=

[shiningpakistan]

نواز شریف کہاں ہیں؟

نواز شریف نے اپنی آخری سیاسی اننگ بغیر کھیلے ہی ختم کر دی۔ ایک ایسا شخص جو چار دہائیوں تک وطن عزیز کی سیاست پر چھایا رہا۔ ان کی سیاست کا یوں اختتام کسی نے سوچا بھی نہ تھا۔ اگرچہ وہ آمریت کی نرسری میں پلے لیکن اس کے باوجود انہوں نے ایک مزاحمتی سیاست دان کا روپ اختیار کیا جس کی وجہ سے انہوں نے بے مثال مقبولیت حاصل کی۔ انہوں نے'' میں ڈکٹیشن نہیں لوں گا '' کا نعرہ لگایا اور قوم کی آنکھوں کا تارا بن گئے۔ ان کا سیاسی کیریئر ہر قسم کے اتار چڑھاؤ سے عبارت ہے۔ انہوں نے ایٹمی دھماکے کر کے خود کو محسن پاکستان کے طور پر پیش کیا تو دوسری طرف اٹل بہاری واجپائی کو لاہور میں بلایا اور جب دوبارہ موقع ملا تو نریندر مودی کو اپنی گھریلو تقریبات میں مدعو کیا اور وہ بھی سفارتی پروٹوکول کو بالائے طاق رکھتے ہوئے لاہور آئے اور شریف فیملی کے ساتھ وقت گزارا۔ ان کی زندگی ایک طرح سے مختلف تضادات سے عبارت تھی۔ وہ اینٹی اسٹیبلشمنٹ ہونے کا دعویٰ کرتے تھے لیکن ہمیشہ اسٹیبلشمنٹ کی مدد سے ہی اپنے اقتدار کو طول دیا۔ عوامی طاقت اور مقتدرہ کی اشیرباد سے وہ جب بھی اقتدار میں آئے ان کے اقتدار کا خاتمہ غیر فطری انداز میں ہوا۔ وہ اپنی نوعیت کے واحد حکمراں ہیں جو بذات خود اپنی کوئی بھی آئینی مدت پوری نہ کر سکے۔

اس کے ساتھ ساتھ یہ بھی ایک حقیقت ہے کہ وہ پاکستان کے واحد حکمراں تھے جو وطن عزیز کے چاروں صوبوں میں یکساں مقبول تھے۔ انہوں نے اپنے عروج کے دنوں میں ملک کے تمام علاقوں میں بھرپور عوامی جلسے کیے۔ ہر صوبے کے سیاست دانوں کے ساتھ قریبی روابط رکھے۔ انہوں نے پاکستان کی ترقی میں بھی اپنا نمایاں کردار ادا کیا۔ ذوالفقار علی بھٹو کے تشکیل دیے ہوئے ایٹمی پروگرام کو پایہ تکمیل تک پہنچایا۔ آصف علی زرداری کے شروع کیے ہوئے سی پیک کو عملی شکل دی۔ پاکستان میں انفراسٹرکچر کا جال بچھایا لیکن پانامہ کا ڈنگ لگنے کے بعد ان کے اقتدار کو وہ زوال آیا کہ جو عروج کی طرح بے مثال تھا۔ جلاوطنی میاں نواز شریف کے لیے کوئی نئی بات نہ تھی۔ انہوں نے مشرف کے ساتھ معاہدہ کر کے خود ساختہ جلاوطنی اختیار کیے رکھی تاہم 2018 کے بعد کی جلاوطنی اس لحاظ سے منفرد تھی کہ لندن میں قیام کے دوران عوام کا ہجوم انکے گھر کے باہر رہتا جسکے باعث وہ لندن میں بھی محصور ہی رہے۔ اس دوران پاکستان کی سیاست میں کئی اتار چڑھاؤ آئے۔عمران خان کا جادو سر چڑھ کر بولتا رہا یہاں تک کہ ''رجیم چینج'' کے ذریعے عمران خان کی حکومت ختم کر دی گئی۔ 

یہی وہ وقت تھا جب ایک طرف عمران خان کا عروج شروع ہوا اور میاں نواز شریف کا بتدریج زوال۔ پی ڈی ایم نے میاں شہباز شریف کی سربراہی میں جو حکومت قائم کی اس نے نہ صرف مسلم لیگ کو نقصان پہنچایا بلکہ میاں نواز شریف جیسے مدبر سیاستدان کی شہرت کو بھی داغدار کر دیا۔ نوبت یہاں تک آن پہنچی کہ وہ نواز شریف جو مقتدرہ سے لڑائی کر کے عوام کی آنکھوں کا تارا تھا، ''ووٹ کو عزت دو'' کے نعرے نے کراچی سے لے کر خیبر تک بیداری کی ایک لہر پیدا کر دی تھی، ان کو اپنے اس نظریے سے بھی پیچھے ہٹنا پڑا اور ووٹ کو عزت دو کے نعرے پر بھی خاموشی اختیار کرنا پڑی۔ انہوں نے ایک طرف مقتدرہ سے ہاتھ ملایا تو دوسری طرف عوام نے بھی انہیں اپنے دل سے اتار دیا۔ 2024 کے انتخابات ایک کھلی کتاب کی مانند ہیں۔ اس میں تحریک انصاف کی مشکیں کسی گئیں۔عمران خان کو پابند سلاسل کیا گیا۔ اس کی جماعت کا انتخابی نشان چھین لیا گیا اور مسلم لیگ کو کھلی چھٹی دی گئی۔

میاں نواز شریف شاید نوشتہ دیوار پڑھ چکے تھے اس لیے انہوں نے ان انتخابات میں وہ روایتی سرگرمی نہ دکھائی جو ان کا خاصہ تھی اور جن جلسوں سے خطاب کیا وہ بھی بے رغبتی کے عالم میں تھا جس کے نتائج انہیں آٹھ فروری کو دیکھنا پڑے۔ لیکن اس سارے اہتمام کے باوجود عمران خان کا جادو ایک مرتبہ پھر نصف النہار پہنچ گیا۔ اور اس وقت زمینی حقائق یہ ہیں کہ ملک پر چار دہائیوں سے حکومت کرنے والا شخص ایک گھر میں بند ہے تو دوسری طرف قیدی نمبر 804 پورے ملک پر حکومت کر رہا ہے۔ کمشنر راولپنڈی لیاقت چٹھہ کے الزامات نے انتخابات کی رہی سہی ساکھ بھی خاک میں ملا دی ہے۔ مسلم لیگ ن کو جس انداز میں فتح دلوائی گئی اور نشستیں جس طرح گھٹائی اور بڑھائی گئیں اسنے انتخابات کی شفافیت کو تو مشکوک بنایا ہی ہے میاں نواز شریف اور مسلم لیگ کی شناخت کو بھی گہری زک پہنچائی ہے۔ اس حالیہ فتح سے تو بہتر تھا کہ میاں نواز شریف لندن میں ہی قیام پذیر رہتے کم از کم ان کا بھرم ہی برقرار رہتا۔ میری دانست میں میاں نواز شریف اس خطے کے سب سے تجربہ کار رہنما ہیں۔

اپنی سیاست کا اس انداز میں اختتام کرنے کے بجائے خواجہ سعد رفیق کی طرح دل بڑا کر کے اپنی شکست تسلیم کرنی چاہیے اور جنہیں عوام نے مینڈیٹ دیا ہے انکا حق تسلیم کرنا چاہیے۔ انہیں چپ کا روزہ توڑ کر تحمل اور بردباری سے فیصلے کرنے چاہئیں۔ انتقام کی سیاست کو دفن کر کے سیاست اور اقتدار سے بالاتر ہو کر ملک و قوم کی خدمت کرنی چاہیے۔ ہماری قوم کو بھی اپنے رہنماؤں کو باعزت طریقے سے رخصت کرنے کی روایت ڈالنی چاہیے۔ جس انداز میں نواز شریف کو خدا حافظ کہا جا رہا ہے وہ ہرگز مناسب نہیں۔

پیر فاروق بہاو الحق شاہ 

بشکریہ روزنامہ جنگ

[urdu-poetry-lover]

یہ جو ہم عالمٍ بیداری میں کھل جاتے ہیں

گم شدہ لوگ ہمیں خواب میں مل جاتے ہیں

ڈھونڈنے والوں کا معیار خدا جانے مگر

شہر میں اچھے گنہگار بھی مل جاتے ہیں

آنکھ چھلکی ہے اگر تیرے بچھڑنے پہ تو کیا

زلزلے آنے سے پربت بھی تو ہل جاتے ہیں

قبریں دھرتی پہ ہیں قدرت کی کشیدہ کاری

لوگ مٹی کے اسی مٹی میں سل جاتے ہیں

چلتے پھرتے ہوئے غربت کے صحیفے اکثر

ہاتھ بٹوے میں چلا جائے تو کھل جاتے ہیں

راکب مختار

[minhajbooks]

🔰 توبہ و استغفار

🛒 کتاب گھر بیٹھے حاصل کریں، صرف ایک کلک کی دوری پر! https://www.minhaj.biz/item/tawba-wa-istighfar-bh-0024

توبہ کیا ہے؟ یہ دراصل گناہوں بھری زندگی پر ندامت کا مخلصانہ اظہار ہے۔ توبہ گناہوں سے طبعاً نفرت ہو جانے کا نام ہے۔ توبہ بخششِ عام کا وہ دروازہ ہے جو ہمیشہ کھلا رہتا ہے۔ توبہ گناہوں سے لت پت بندے کا رب العزت کے حضور اخلاص کے ساتھ رجوع کرتے ہوئے دستِ سوال دراز کرنے کا نام ہے جس کا منتظر خود رب ذوالجلال والاکرام ہے۔ توبہ بے نیاز مالک کے حضور ایک گنہگار بندے کا اپنے سابقہ گناہوں پر شرم سار ہو کر نیاز مند ہو جانے کا نام ہے۔

توبہ و استغفار کے زیرعنوان یہ کتاب شیخ الاسلام ڈاکٹر محمد طاہرالقادری کے اُن چالیس خطابات کی ایک کتابی شکل ہے، جو آپ نے مختلف روحانی اور تربیتی اجتماعات میں اصلاحِ احوالِ امت کے حوالے سے ارشاد فرمائے۔

اس کتاب کے درج ذیل ابواب ہیں: 🔹 باب 1 : توبہ کا معنی و مفہوم 🔹 باب 2 : توبہ کی شرائط اور فضیلت 🔹 باب 3 : توبہ کے آداب 🔹 باب 4 : اقسامِ توبہ اور متعلقات 🔹 باب 5 : توبہ اور خشیتِ الٰہی 🔹 باب 6 : طلب مغفرت کے مخصوص اوقات اور ایام 🔹 باب 7 : بعض تائبین کے ایمان افروز واقعات 🔹 باب 8 : باطنی آلودگی اور ہمارے شب و روز 🔹 باب 9 : غفلت سے بیداری کی شرائط اور تقاضے 🔹 باب 10 : توبہ اور دعا کا باہمی تعلق 🔹 باب 11 : منتخب اور معروف دعائیں

مصنف : شیخ الاسلام ڈاکٹر محمد طاہرالقادری زبان : اردو صفحات : 566 قیمت : 780 روپے

مصنف : شیخ الاسلام ڈاکٹر محمد طاہرالقادری 🧾 زبان : اردو 📖 صفحات : 566 🔖 قیمت : 780 روپے 🚚 ہوم ڈیلیوری

💬 وٹس ایپ لنک / نمبر 👇 https://wa.me/923224384066

[urduchronicle]

اس لمحے سے اگلے ہزار سال کی بنیاد رکھنی ہے، مودی نے متنازع رام مندر کا افتتاح کردیا

ہندوستانی وزیر اعظم نریندر مودی نے پیر کے روز شمالی ہندوستان کے شہر ایودھیا میں تاریخی بابری مسجد کے مقام پر بنے متنازع رام مندر کا افتتاح کردیا۔ مودی حکومت نے اس مندر کو مسلم اور نوآبادیاتی طاقتوں کی طرف سے صدیوں کی محکومیت کے بعد ہندو بیداری کے طور پر پیش کیا ہے، اس واقعہ کو مئی میں ہونے والے عام انتخابات میں مودی کی غیر معمولی تیسری مدت کے لیے انتخابی مہم کے لیے ایک اہم عنصر کے طور پر بھی…

[rimaakter45]

جانوروں کی فلاح و بہبود اور ویگنزم کا عروج: ایک عالمی تناظر

تعارف

جانوروں کی فلاح و بہبود تیزی سے دنیا بھر میں بحث کا ایک اہم موضوع بن گیا ہے، زیادہ سے زیادہ افراد ایک ہمدرد اور پائیدار طرز زندگی کو فروغ دینے کے طریقے کے طور پر ویگنزم کو اپنا رہے ہیں۔ ویگنزم، جس میں پودوں پر مبنی خوراک اور جانوروں سے حاصل کی جانے والی تمام مصنوعات سے اجتناب شامل ہے، کا مقصد جانوروں پر ہونے والے ظلم کا مقابلہ کرنا، ماحول کی حفاظت کرنا اور انسانی صحت کو بہتر بنانا ہے۔ اس مضمون کی بڑھتی ہوئی اہمیت پر روشنی ڈالی گئی ہے۔ جانوروں کی فلاح و بہبود اور ویگنزم.

جانوروں کی بہبود کا تحفظ

جانوروں کی فلاح و بہبود سے مراد جانوروں کی صحت اور معیار زندگی ہے، جس میں مختلف پہلوؤں کا احاطہ کیا گیا ہے جیسے کہ رہائش کے حالات، خوراک اور پانی تک رسائی، تکلیف سے آزادی، اور درد اور تکلیف سے بچنا۔ جانوروں کی بہبود کے حامی اس بات کو یقینی بنانے پر توجہ مرکوز کرتے ہیں کہ جانوروں کے ساتھ احترام اور مہربانی کے ساتھ برتاؤ کیا جائے۔ تاہم، جانوروں کی مصنوعات کی بڑھتی ہوئی مانگ کی وجہ سے، کھیتی باڑی کے سخت طریقے رائج ہو گئے ہیں، جس کے نتیجے میں جانوروں کے ساتھ بدسلوکی اور بدسلوکی ہوتی ہے۔

بہت سے لوگ ویگن طرز زندگی کو اپنانے کا انتخاب کرنے کی بنیادی وجوہات میں سے ایک خوراک کی صنعت میں جانوروں کے ساتھ غیر اخلاقی سلوک کے خلاف احتجاج کرنا ہے۔ جانوروں کو چھوٹی جگہوں پر قید کرنا، پیداوار کے ظالمانہ طریقوں کا استعمال، اور ان کی جذباتی اور ذہن�� ضروریات پر غور نہ کرنا اہم خدشات ہیں۔ ان صنعتوں میں حصہ نہ لینے کا انتخاب کرکے، ویگنز جانوروں کی فلاح و بہبود کے مسائل کے بارے میں بیداری پیدا کرنے اور دوسروں کو بھی ایسا کرنے کی ترغیب دینے کے لیے فعال طور پر کام کرتے ہیں۔

ماحولیاتی پائیداری

جانوروں کی زراعت کی صنعت ماحولیاتی انحطاط میں اہم کردار ادا کرتی ہے۔ ایک اندازے کے مطابق مویشیوں کی پیداوار عالمی گرین ہاؤس گیسوں کے اخراج کا تقریباً 14.5 فیصد بنتی ہے، جو اسے موسمیاتی تبدیلی کا ایک اہم محرک بناتی ہے۔ مزید برآں، صنعت پانی اور زمین کا بہت زیادہ استعمال کرتی ہے، جس سے جنگلات کی کٹائی، صحرائی اور پانی کی کمی ہوتی ہے۔ کھاد، کیڑے مار ادویات اور کھادوں کی وجہ سے ہونے والی آلودگی انتہائی کھیتی باڑی کے طریقوں میں استعمال ہونے والے ماحولیاتی انحطاط کو مزید بڑھاتی ہے۔

ویگن جانوروں کی زراعت اور ماحولیاتی تباہی کے درمیان تعلق کو تسلیم کرتے ہیں۔ ان کی خوراک سے جانوروں کی مصنوعات کو ختم کرکے، وہ اپنے کاربن فوٹ پرنٹ کو کم کرتے ہیں، پانی کو بچاتے ہیں، اور قیمتی ماحولیاتی نظام کو محفوظ رکھنے میں مدد کرتے ہیں۔ پودوں پر مبنی طرز زندگی خوراک کی پیداوار کے لیے ایک زیادہ پائیدار اور ماحولیات کے بارے میں شعور رکھنے والے نقطہ نظر کی حمایت کرتا ہے، جو انسانوں اور جانوروں دونوں کے لیے ایک صحت مند سیارے کے لیے کام کرتا ہے۔

اخلاقیات اور ہمدردی

بنیادی اصول جو ویگنزم کو تقویت دیتے ہیں ان کی جڑیں اخلاقیات اور ہمدردی میں ہیں۔ یہ عقیدہ کہ جانوروں کو نقصان اور استحصال سے آزاد زندگی گزارنے کا حق ہے اس فلسفے کا مرکز ہے۔ جانوروں کے استحصال پر بنائی گئی پوری صنعتیں، جیسے فیکٹری فارمنگ، کھال کی پیداوار، اور جانوروں کی جانچ، ان اقدار سے مطابقت نہیں رکھتی۔

ویگنزم فعال طور پر جانوروں کے اعتراض اور اجناس کو چیلنج کرتا ہے اور سماجی رویوں میں تبدیلی کا مطالبہ کرتا ہے کہ جانوروں کو جذباتی مخلوق کے طور پر دیکھنے کے لیے جو احترام اور غور و فکر کے مستحق ہیں۔ یہ اخلاقی نقطہ نظر کھانے کے انتخاب سے آگے بڑھتا ہے، طرز زندگی کے فیصلوں جیسے کہ لباس، کاسمیٹکس، اور تفریح کو متاثر کرتا ہے۔ ویگنزم کو اپنانے سے، افراد اپنے اعمال کو اپنے اخلاقی عقائد کے ساتھ ہم آہنگ کرتے ہیں اور ایک زیادہ ہمدرد دنیا کے لیے کوشش کرتے ہیں۔

صحت کے فوائد

اخلاقی اور ماحولیاتی وجوہات کے ساتھ ساتھ، ویگنزم ممکنہ صحت کے فوائد کی ایک حد پیش کرتا ہے۔ ایک اچھی طرح سے پلانٹ پر مبنی خوراک تمام ضروری غذائی اجزاء فراہم کر سکتی ہے جب کہ دائمی بیماریوں جیسے دل کی بیماری، قسم 2 ذیابیطس، اور کینسر کی بعض اقسام کے خطرے کو کم کرتی ہے۔ ویگن غذا عام طور پر فائبر، وٹامنز اور معدنیات سے بھرپور ہوتی ہے اور سیر شدہ چکنائی اور کولیسٹرول کی مقدار کم ہوتی ہے۔ نتیجے کے طور پر، بہت سے لوگ اپنی مجموعی صحت اور تندرستی کو بہتر بنانے کے لیے ویگنزم کو اپناتے ہیں۔

نتیجہ

جانوروں کی فلاح و بہبود کے لیے بڑھتی ہوئی تشویش، جانوروں کی زراعت کے ماحولیاتی اثرات کے بارے میں بڑھتی ہوئی بیداری کے ساتھ، طرز زندگی کے انتخاب کے طور پر ویگنزم کے عروج کو ہوا دی ہے۔ ویگنز زیادہ ہمدرد اور پائیدار دنیا کے لیے فعال طور پر کام کرتے ہیں، جانوروں کے ساتھ بدسلوکی کو بے نقاب کرتے ہیں اور ان کے ماحولیاتی اثرات کو کم کرتے ہیں۔ جیسے جیسے زیادہ افراد ویگنزم کو اپناتے ہیں، تحریک تیز ہوتی جاتی ہے، جس سے جانوروں کی بہبود کے مسائل اور پودوں پر مبنی طرز زندگی کے فوائد کو عالمی بحث میں سب سے آگے لایا جاتا ہے۔